پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 1

آیا شما هر چند وقت یکبار درگیر مسائل تکرار شونده هستی؟
بعنوان مثال:
آیا هرچند وقت یکبار رابطه شما به مشکل می خورد و پس از کلی دردسر برای رفع آن موضوع، چند وقت بعد دوباره درگیر همان مسئله از زاویه ی دیگری می شوی؟
آیا هرچند وقت یکبار، درگیر آدمهایی می شوی که به شدت نیاز به توجه شما دارند و مسئولیت حل مسائل آنها به عهده ی شما می افتد؟
آیا هرچند وقت یکبار درگیر هزینه های غیر مترقبه می شوی؟
آیا هرچند وقت یکبار، ورشکست می شوی؟
آیا هر چند وقت یکبار بدهکار می شوی؟
آیا هرچند وقت یکبار شغل خود را از دست می دهی و بیکار می شوی؟
آیا هرچند وقت یکبار درگیر بیماری می شوی؟
این الگوی تکراری از مسائل تکرار شونده یک پیام است که می گوید:
شما درباره آن موضوع باورهای محدودکننده ای داری و آن باورها ذهن شما را به گونه ای برنامه نویسی کرده و شما را در مداری قرار داده که مرتبا از این مشکل به مشکل بعدی برخورد کنی و به این شکل درگیر چرخه ای از مسائل تکرار شونده بمانی.
به این معنا که تا زمانی ریشه ی این مسئله را نشناسی و حل نکنی، همچنان در مدار آن مشکلات می مانی و دوباره درگیر اساس آن مشکل از زاویه ی دیگری می شوی.

برای به شناخت رسیدن درباره منشأ این مسائل تکرار شونده، در این فایل استاد عباس منش سوالاتی طراحی کرده است که به عنوان قدم اول، لازم است به این سوالات فکر کنی و جواب ها را در بخش نظرات این قسمت بنویسی.

زیرا فکر کردن و پاسخ دادن به این سوالات به شما کمک می کند تا بفهمی چه فکر و چه باوری در ذهن شما در حال اجراست که مرتباط شما را درگیر این الگوهای تکرار شونده از مسائل کرده است:


سوال اول:

چه شرایط و اتفاقاتی در زندگی شما، شدیدترین احساسات را در شما برانگیخته می کند؟

بعنوان مثال:

  • وقتی فردی از من انتقاد می کند یا مرا مسخره می کند، به شدت عصبانی می شوم؛ا
  • وقتی شاهد برخورد نامناسب فردی با یک فرد دیگر هستم، به شدت احساساتم درگیر می شود؛
  • وقتی مجبور می شوم که تصمیم بزرگی برای زندگی ام بگیرم بسیار مضطرب و نگران می شوم؛

نکته مهم: برای درک بهتر مفهوم سوال و پاسخ دقیق تر به سوالات، اول فایل صوتی و تصویری را ببینید


منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:

همانطور که می دانید، دوره کشف قوانین زندگی به صورت کامل بروزرسانی شده است. یک شیوه اساسی برای افزایش مهارت در شناسایی و حذف ترمزهای مخفی در برابر خواسته ها، دوره کشف قوانین زندگی است.

در بروزرسانی جدید، تمریناتی تخصصی به دوره اضافه شده است. این تمرینات در یک فرایند تکاملی، به دانشجو یاد می دهد تا درباره هر خواسته ای که با وجود تلاش به آن نرسیده است:

  • اولاً: ترمزهای مخفی یا باورهای برعلیه آن خواسته را در ذهن خود بشناسد؛
  • ثانیاً: با ابزار منطق،آن ترمزهای ذهنی را از ریشه حذف کند و به این شکل، طبق قانون، خواسته اش را دریافت کند؛

نتیجه عمل به آگاهی ها و انجام  تمرینات این دوره، این است که:

فرد از همان نقطه اول، در مسیر هم جهت با خواسته اش قرار می گیرد  و با ایده ها، راهکارها و فرصت هایی برخورد می کند که با آن خواسته هم فرکانس است و اجرای آنها نتیجه بخش است.

در نتیجه آن خواسته به صورت طبیعی وارد زندگی اش می شود. ضمن اینکه از مسیر خلق خواسته، لذت می برد.

اطلاعات کامل درباره محتوای افزوده شده به دوره کشف قوانین زندگی در این بروزرسانی و نحوه خرید دوره را از اینجا مطالعه کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 1
    264MB
    29 دقیقه
  • فایل صوتی پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 1
    13MB
    29 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1286 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «شکوه» در این صفحه: 4
  1. -
    شکوه گفته:
    مدت عضویت: 1030 روز

    به نام خدایی که در تک‌ تک‌ سلول هایم و در لحظه لحظه زندگیم جاریست و همیشه در حال سخن گفتن و هدایت من است!

    خدایا سپاس که من را در مسیر آگاهی قرار دادی و به من کمک کردی که باورهای مخرب و پاشنه آشیل هام رو پیدا کنم !

    و همچنان به من کمک میکنی و هدایتم می‌کنی که همچنان در خودم و زندگیم جستجو کنم و باورهای غلط بعدی رو پیدا کنم

    و بهم کمک میکنی که واسه همیشه با این باورهای غلط خداحافظی کنم!

    ———————————————————————-

    2- خطای فکری یا باور مخرب بعدی که پیدا کردم:

    من همیشه خودم رو مسئول احساس خوب دیگران و مسئول شاد کردن دیگران می‌دونم!

    خودم رو مسئول کمک به دیگران و حمایت اونها می‌دونم!

    و چون خودم رو مسئول حال خوب دیگران می‌دونم همیشه آدم هایی وارد زندگی من میشن و اطراف من قرار میگیرند که همیشه حالشون بده و در حال آه و‌ ناله هستند!

    و زمانی که پارتنرم حالش بد بود و ناراحت بود من هر کاری میکردم که حالش خوب بشه از خرید هدیه گرفته تا پول دادن و اینکه از خودم بگذرم و واسش وقت و انرژی خارج از توانم بگذارم

    شب ها درست نخوابم و تا دیروقت بیدار بمونم که یه دفعه احساس تنهایی و احساس بد پیدا نکنه!

    و در آخر نه تنها سودی نداشت و حالش خوب نمیشد که هیچ!

    رفتارش با من هم بدتر و سردتر میشد!

    و‌ چون انرژی و وقت خارج از توانم میگذاشتم احساس بی لیاقتی درونی ام و اینکه دیگران از من مهم تر و برتر هستند در درونم شکل می‌گرفت!

    و این احساسم به اونها هم منتقل می‌شد و بعد از مدتی منو رها میکردن و ترکم میکردن!

    و من هم چون از خودم کنده بودم و به اونها داده بودم احساس میکردم که ازم سواستفاده شده و بهم خیانت شده و چقدر آدم ها بد شدن و قدر آدم و محبت هاش رو نمی‌دونن!

    و این من بودم که با این باور اشتباه این افراد رو جذب میکردم و این شرایط رو رقم میزدم و مدام و مدام این چرخه تکرار و تکرار میشد!

    ای داد و بیداد از این حجم از ناآگاهی!

    و چون خودم رو مسئول شاد کردن دیگران می‌دونم آدم هایی با من وارد رابطه میشن که به من فقط از مشکلاتشون میگن و وقتی با بقیه و دوستاشون هستند حالشون خوبه و میگن و میخندن و به من که میرسن یاد مشکلات و بدبختی هاشون میفتن و همش آه ‌و‌ ناله میکنند و حال من رو هم بدتر میکردند!

    و‌ چون خودم رو مسئول کمک به دیگران می‌دونم آدم هایی وارد زندگی من میشن که هزاران مشکل مالی و خانوادگی دارن و من همیشه مثل

    ژان والژان باید برای کمک به اونها حاضر میشدم

    و‌ اگر نمی‌تونستم کمکی بکنم از دستم ناراحت میشدن که چرا وظیفه خودمو انجام ندادم!

    و یا خودم احساس بی لیاقتی و عذاب وجدان میکردم که چرا نمیتونم کاری واسشون بکنم!

    خیلی وقت ها وقتی ازم پول قرض میخواستن با اینکه خودم مشکل مالی داشتم و به اون پول نیاز داشتم ولی هر جوری شده بود واسشون پول جور میکردم و بهشون میدادم چون به اشتباه فکر میکردم که اگه میخوای خدا دوستت داشته باشه و پیش خدا عزیز باشی باید به بنده هاش کمک کنی!

    ولی خدا هیچ وقت نگفته از خودت یه چیزی بکن و به بقیه بده! خدا گفته اگه در توانت بود و شرایط اش رو داشتی به بقیه کمک کن

    نه اینکه خودت رو تو سختی و عذاب بزاری به خاطر بقیه!

    و من مدام در حال تلاش هستم که یه کاری کنم که حالشون خوب بشه و احساس خوبی پیدا کنند

    و یا بهشون کمک کنم!

    که البته نه تنها موفق نمی‌شدم بلکه آخرش یه اتفاقی می افتاد که نه تنها از من تشکر نمی‌کردن بابت کاری که کردم بلکه طلبکار هم میشدن که چرا کارشون رو درست راه ننداختم!

    و چوب دو سر سوخت میشدم!

    هر چقدر فکر میکنم مثال های خیلی بیشتری یادم میاد که اینجوری باید تا صبح مثال بیارم از شرایطی که به خاطر این باورهای غلطم واسم رقم خورده!

    من مسئول شاد کردن و حال خوب بقیه و کمک کردن به بقیه نیستم!

    من فقط مسئول خودم هستم!

    خودم که تو شرایط خوبی باشم ناخودآگاه رو دیگران هم تاثیر خوب میزارم و به دیگران هم کمک میشه!

    اگه حالم خوب باشه و شاد باشم میتونم مثل خورشید بر اطرافم بتابم!

    اگه حالم خوب نباشه و احساس خوبی نداشته باشم که اصلا نوری واسه خودم و در درونم باقی نمی‌مونه که بقیه هم بتونن از اون نور بهره ببرند!

    مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وَمَنْ تَوَلَّى فَمَا أَرْسَلْنَاکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظًا

    آیه 80 سوره نساء

    کسی که از پیامبر اطاعت کند اطاعت خدا کرده و کسی که سرباز زند تو در برابر او مسئول نیستی!

    خدا به پیامبر گفته تو در برابر بقیه مسئول نیستی!

    پس چرا من فکر میکردم در برابر بقیه مسئولم؟؟

    وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ وَمَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ

    سوره طلاق آیه 3

    و او را از جایی که گمان نمی برد روزی می دهد، و کسی که بر خدا توکل کند، خدا برایش کافی است!

    خدا خودش مسئول روزی دادن و کمک به بنده هاشه و اگه لازم باشه من رو به عنوان یکی از دستانش برای کمک می‌فرسته!

    و نیازی نیست که من با زور و اجبار و با سختی دادن به خودم به دیگران کمک کنم!

    این وظیفه من نیست!

    وظیفه من در وهله اول کمک و حمایت از خودمه و‌ لاغیر!

    تو‌ هواپیما هم میگن اگه نیاز بود اول ماسک اکسیژن رو واسه خودت بزار بعد واسه بچه ات یا اطرافیانت!

    من اگه به خودم اول کمک نکنم به هیچ شخص دیگه ای هم نمیتونم کمک کنم!

    خدایا ممنونم که من رو در مسیر رشد و آگاهی قرار دادی که بتونم باورهای غلط ام رو پیدا کنم و بیشتر از این عذاب نکشم و اتفاقات تکراری واسم نیفته!

    خدا جون منتظر هدایت های بعدیت هستم تا بتونم بقیه باورهای اشتباهم رو هم پیدا کنم و ببندمشون به رگبار و‌ نابودشون کنم!

    عاشقتم خدای مهربونم!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    شکوه گفته:
    مدت عضویت: 1030 روز

    به نام خدایی که بی اذن او حتی برگی از درخت نمی‌افتد

    به نام خدایی که عاشقانه دوستش دارم و ازش بی نهایت ممنونم که این روزها به محض اینکه ازش درخواستی میکنم با فایل ها و آگاهی های اون و کامنت دوستان من رو هدایت بارون می‌کنه

    و الان من بسیار خوشحالم چون احساس میکنم دارم پاشنه های آشیل ام رو پیدا میکنم

    و از خدا میخوام کمک‌م کنه که به راحتی و آسانی و روان اونها رو رفع کنم

    و زندگیم رو جوری بسازم که لیاقتش رو دارم

    امیدوارم بتونم این باورهای مخرب رو که پیدا کردم رفع کنم و دیگه بعد از این الگوهای تکرار شونده واسم به وجود نیاد و بتونم زندگی سراسر شادی و آرامش و توحیدی داشته باشم

    خدایا بی نهایت شکرگزارتم

    ———————————————————————-

    سلام به استاد عباسمنش عزیزم بهترین استاد توحیدی دنیا که منو با خدا و خودم آشتی داد

    و سلام به مریم بانو شایسته نازنین که هر چقدر از توانمندی شما بگم کمه و چقدر زیبا که خدا شما دو‌تا رو کنار هم قرار داده که مسیری به این زیبایی رو واسه ما ایجاد کنید

    و سلام خدمت هم دوره ای های عزیزم و مخصوصا جناب آقای بهروز مروی که با کامنت شون ذهن من باز شد و‌ هدایت شدم به ترمزهای مخفی خودم

    ———————————————————————

    یه درس خوب دیگه که گرفتم از کامنت زیبای آقا سید علی خوشدل عزیز بود که گفت:

    بشین و باورها رو با منطق بساز و با باورهای غلط بجنگ نه اینکه مثل بزغاله ورد بخون

    و من الان دارم سعی میکنم که با منطق برم به جنگ باورهای غلط ذهنی ام و بهشون حمله کنم که به امید خدا بتونم باورهای درست رو جایگزین اونها بکنم و از این جنگ‌ نه چندان آسون با پیروزی خارج بشم

    خدایا به من جرئت و جسارت لازم برای شکستن و تیشه زدن به باورهای غلط و سفت و محکم ذهنم بده ، خدایا بهم کمک کن که سربلند بیرون بیام که بدون کمک تو من هیچی نیستم

    ———————————————————————-

    1- اولین خطای فکری و باور اشتباه من اینه که:

    همیشه علاوه بر اینکه خودم رو مسئول اشتباهات

    خودم میدونم حتی مسئول اشتباهات دیگران و

    اطرافیانم می‌دونم!

    یعنی علاوه بر اینکه اگر خودم اشتباهی مرتکب

    بشم خیلی خودم رو سرزنش میکنم و‌ بابتش

    ناراحت میشم حتی وقتی دیگران(اطرافیانم) هم

    اشتباهی میکنند باز هم من خودم رو مقصر

    می‌دونم که مثلا این موضوع رو بهشون یاد ندادم

    یا ازشون نخواستم که این کار اشتباه رو نکنند یا

    فلان کار رو درست انجام بدن!

    این باور خانمان سوز و مخرب همیشه آدم هایی رو وارد زندگی من می‌کنه که خلأهای درونی و شخصیتی زیادی دارند!

    و‌ جالبیش اینجاست که این افراد و مخصوصا پارتنرم همیشه من رو مقصر اتفاقات نادلخواه و شرایط پیش بینی نشده می‌دونند و من هم میپذیرم که مقصر منم و همیشه در حال عذرخواهی کردن هستم !

    بابت اشتباهاتی که من واقعا تقصیری ندارم!

    ولی اونها رو گردن میگیرم!

    و لحظه به لحظه به خاطر این احساس کمبود و احساس گناه از احساس لیاقت و ارزشمندی من کاسته میشه و این موضوع خودش اتفاقات نادلخواه بعدی رو به وجود میاره!

    وای خدایا من واقعا تازه فهمیدم ریشه این اتفاقات از کجاست و‌چقدر این باورها زنجیر وار به هم وصلند!

    این باور مخرب باعث میشه دیگران از طرف من، پروبال زیادی بگیرن و احساس کنند که خیلی محق هستند و هر جوری که دلشون خواست می‌توانند با من برخورد کنند و به من توهین کنند و با همون پر و بالی که خودم بهشون دادم اوج‌ بگیرند و منو رها کنند و‌ برن و من رو با یه عالمه احساس بد و بی لیاقتی و حس اینکه بهم توهین و بی احترامی و خیانت شده تنها بگذارند!

    وای که هر چی بیشتر بهش فکر میکنم چیزهای بیشتری در موردش یادم میاد و میبینم که چقدر از مشکلات و تضادهای فعلی زندگی ام ریشه اش اینجاست!

    منطق درست برای این باور تخریب کننده:

    من فقط مسئول زندگی خودم هستم و اشتباهات دیگران ربطی به من ندارد!

    هر کس مسئول زندگی خودش و اشتباهات و رفتارهای خودشه !

    حتی خدا هم که خودش همه انسان ها رو آفریده مسئول رفتار و اشتباهات اونا نیست و این موضوع رو خدا هم گردن نگرفته!

    مَا أَصَابَکَ مِنْ حَسَنَهٍ فَمِنَ اللَّهِ وَمَا أَصَابَکَ مِنْ سَیِّئَهٍ فَمِنْ نَفْسِکَ

    آیه 79 سوره نسا

    آنچه از نیکی به تو رسد، از سوی خداست و آنچه از بدی به تو رسد، از سوی خود توست!

    دیگه بعد از دیدن این آیه مگه حرفی هم میمونه؟؟؟

    حالا من چی کاره ام که اشتباهات دیگران رو گردن بگیرم؟

    اصلا کی همچین باور اشتباهی رو تو ذهن من فرو کرده؟؟؟

    در کودکی به غلط و اشتباه و از روی ناآگاهی هر اتفاقی افتاده گردن من انداختن و به من گفتند تو مقصری و به اندازه کافی خوب نیستی و پر از خطا و اشتباهی! و‌ این باورهای مخرب در من ایجاد شده که هیچ کدوم واقعیت نداره و کذبه!

    حتی و حتی اگر من خودم هم اشتباهی رو مرتکب بشم قطعا از روی ناآگاهی هست و هیچ موردی نداره چون من انسان هستم و اشتباه کردن جز وجودی من هست و ریشه کلمه انسان هم از اشتباه اومده !

    من که خدا نیستم که اشتباه نکنم

    اصلا با این اشتباهات هست که من رشد میکنم و به کمال نزدیک میشم

    پس بابت اشتباهات خودم هم از این به بعد خودمو سرزنش نمیکنم

    و فقط ازشون درس میگیرم و در مسیر رشد و تکامل خودم ازشون استفاده میکنم!

    پس من فقط و فقط مسئول زندگی خودم هستم نه هیچ کس دیگری!

    و من مسئول اشتباهات دیگران نیستم!

    هر فردی با افکار و باورها و فرکانس های خودش زندگی و شرایط اون رو خلق می‌کنه

    و من نمیتونم جلوی شرایط بد و اشتباهات اونها رو‌ بگیرم. وسلام

    خطاهای فکری و باورهای مخرب دیگه ام رو تو یه کامنت جداگانه میزارم

    چون این کامنت خیلی طولانی شد

    فقط نمی‌دونم که چه جوری کامل این باورهای مخرب از من کنده میشه و رها میشم ازشون

    ممنون میشم اگه تجربه مشابهی دارید که تونستید باورهای غلط تون رو تغییر بدید حتما با ما هم به اشتراک بگذارید

    بهترین ها رو از خدا واستون آرزو دارم

    یا حق!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    شکوه گفته:
    مدت عضویت: 1030 روز

    به نام خداوندی که همه چیز متعلق به اوست

    به این سوال فکر کنید و پاسخ دهید:

    این سوال به شما کمک می‌کنه که متوجه بشید چه الگوهای تکرار شونده ای در زندگی تان اتفاق می افتد:

    چه شرایط و اتفاقاتی در زندگی شما قویترین احساسات را در شما برانگیخته میکند؟

    1- وقتی کسی از من انتقاد می‌کند به شدت ناراحت میشوم و احساس بدی نسبت به خودم پیدا میکنم

    2- وقتی فردی نمیخواد رابطه و یا دوستی اش رو با من ادامه بده خیلی به هم میریزم و احساس طرد شدن و بی ارزشی پیدا میکنم

    که این حس ها در من بسیار پررنگه!

    3- وقتی اطرافیانم و مخصوصا پرسنلم به حرفم گوش نمی‌کنند و یا کاری را انجام میدهند که مطابق معیارهای من نیست ، بسیار آشفته و عصبی میشوم

    4- بی توجهی از اطرافیانم و مخصوصا شریک عاطفی ام به شدت مرا نگران و آشفته و غمگین میکند

    این بی توجهی حتی می‌تونه ندیدن استوری های من هم باشد و یا عکس العمل نشون ندادن به استوری هایی که میزارم

    5- اینکه شخصی که باهاش در رابطه هستم من رو بلاک کنه خیلی منو به هم میریزه جوری که به هر دری میزنم که منو از بلاک در بیاره حتی اگه شده خودم رو خوار و ضعیف میکنم در برابرش

    و این مواقع اصلا نمیتونم جلوی اشک ریختن خودمو بگیرم

    و نقطه ضعف خیلی بدی هست که در من وجود داره و چندین بار توسط افراد مختلف برای من تکرار شده

    به من احساس بی ارزشی میده و حس اینکه طرد شدم و به اندازه کافی خوب نیستم

    و دوست داشتنی نیستم

    حتی الان هم که در موردش می‌نویسم و واسم یادآوری شد خیلی اذیت شدم

    6- زمانی که کسی داد بزنه و یا دعوا و بحث بشه

    سریع میترسم و بدنم به لرزش نیفته و تسلط رو به خودم و واکنش و رفتارم از دست میدم

    7- وقتی یک اتفاق و تضاد تو‌ زندگی ام به‌وجود میاد که برخلاف خواسته من هست و دوستش ندارم به شدت به هم میریزم

    8- وقتی اطرافیانم به دیگران تیکه بندازن و یا بددهنی کنند و یا بدگویی کنند از شخصی که برای من عزیزه به شدت عصبانی می‌شوم و واکنش نشان میدهم

    9- وابستگی در روابط که برای من تکرار شده و منجر به تموم شدن رابطه ام شده و درد و غم و ناراحتی زیادی برای من به وجود میاره

    10- وقتی یک فردی بی نظم هست و یا وظایف خودش رو به درستی انجام نمی‌ده من رو عصبانی می‌کنه و باعث میشه که من از کوره در برم

    11- از صحبت کردن در جمع و سخنرانی به شدت میترسم و احساس اضطراب شدیدی رو تجربه میکنم و هر متنی رو که آماده کردم از اضطراب بالا فراموش میکنم

    12- وقتی یک ناخواسته ای برام به‌وجود میاد همش میخوام فرار کنم و از اون موقعیت خارج بشم و یا صورت مسئله رو پاک کنم که اون احساس غم و ناراحتی رو تجربه نکنم

    خب اینها مواردی بود که فعلا به ذهنم رسید

    و مجددا هر چیزی که به ذهنم رسید تو دفترم اضافه اش میکنم

    حالا باید بشینم به هر کدوم فکر کنم و ببینم در مورد هر کدوم چه باورهای مخربی در ذهن من هست که باعث میشه این احساسات شدید رو تجربه کنم

    اگه شما هم تجربه مشابهی داشتید ممنون میشم که باور غلط و باور درست جایگزین تون رو بنویسید که بتونیم از نظراتتون استفاده کنیم

    به امید اینکه همه افرادی که در این صفحه هستند بتوانند باورهای مخرب خودشون رو شناسایی کنند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    شکوه گفته:
    مدت عضویت: 1030 روز

    به نام خداوندی که فرمانروای تمام جهان است

    من عاشق این فایل و آگاهی هاش هستم و چندمین باره که دارم گوشش میکنم

    تمام اتفاقات زندگی ما از باورها و افکارمان به وجود می آید

    پس اگر میخواهیم که اتفاقات و شرایط تغییر کند باید افکار و باورهایمان را تغییر دهیم

    هیچ عامل بیرونی دیگری نیست که زندگی شما را تحت تاثیر قرار دهد

    واکنش های ما به اتفاقات و شرایط موجب میشود که آن جنس از اتفاقات در زندگی ما بیشتر و یا کمتر شود.

    همه ما این تجربه را در زندگی خود داشته ایم که به هر آنچه که توجه میکنیم از جنس آن بیشتر و بیشتر وارد زندگی مان میشود

    یعنی اگر شما به یک موضوع خاص توجه کنید ، بیشتر و بیشتر نشانه های آن را در زندگی تان می‌بینید

    اگر بتوانید ذهن تان را کنترل کنید و توجه کنید به زیبایی ها و شکرگزاری کنید پس کانون توجه شما یک سری اتفاقات را رقم می‌زند که مثبت تر و شادتر است

    اگر یک‌ اتفاق تکراری و یا یک الگو تکرار شونده در زندگی شما وجود دارد نشان میدهد که آن افکار یا فرکانس رو دارید ارسال می کنید که آن اتفاق می افتاد

    یعنی باورهای بنیادین شما اینقدر قوی است که هر بار این فرکانس ها رو ارسال می‌کنه ، یک سری الگوهای تکرار شونده به وجود می آید

    یعنی یک سری اتفاقات و‌ شرایط در زندگی آدم ها تکرار میشه که آنها پذیرفته اند این جزوی از زندگی شان است

    باور یک فکر است که بارها و بارها تکرار میشود

    پس اگر میخواهی یک باور جدید بسازی باید فکر جدیدت رو‌ بارها و‌ بارها تکرار کنی

    یکی از راه هایی که ما بفهمیم چه باورهایی داریم این است که ببینیم چه اتفاقات مشابهی در زندگی ما تکرار می شوند

    من یک سری افکار و باورهای اشتباه دارم که چون اونها در ذهن من تکرار می‌شوند و اونها رو تغییر ندادم ، جهان داره شرایط و اتفاقات و موقعیت هایی را واسه من به وجود میاره که با باورهای کن هماهنگ باشه

    پس چون من تغییر نکردم ، اتفاقات بیرونی هم برای من تغییر نمیکنه و هر بار به شکلی مجددا برای من تکرار میشه

    این هم نکات مهم و خلاصه این فایل عالی

    امیدوارم که مرور خوبی شده باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: