پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 2 - صفحه 42 (به ترتیب امتیاز)

877 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    بهنام جعفری گفته:
    مدت عضویت: 765 روز

    سلام و عرض ادب و احترام .. این موضوع الگوها بسیار بسیار مهمه برای رشد ما و درجا نزدن… ممنونم ازتون

    قبل اینکه این فایلو ببینم دقیقا به خودم میگفتم چرا اینقدر اتفاقات عجیب داره تکرار میشه …

    همیشه افرادی به زندگی من آمده اند که بسیار شخصیت وابسته داشتند انگار اگه از من جدا شن میمیرن انگار تمام زندگیشون دست منه !!! و همیشه ناراحت بودم ازین حجم ظعف در درون آدمها … درصورتی که خودم به شدت آدم مستقلی هستم !!

    یا همیشه افرادیو میبینم که در حال غر زدن و ناله کردن و ناشکری از زندگی هستن و باز هم برعکس خودم به شدت راضیم از زندگیم و شکر گذار !!!

    یا افرادی سر راه من قرار میگیرن که حریم شخصی منو زیر پا میزارن و هیچ احترامی براش قائل نیستن در صورتی که باز من خیلی به حریم افراد احترام میزارم ..!!!

    و در آخر کسانی را همیشه میبینم که بسیار بد حساب و بد قول هستن در مقابل منی که بسیار خوش حساب و خوش قول هستم … !!

    امیدوارم همه بتونیم ازین سناریو ها گذر کنیم و نور درونی الهی خودمونو ببینیم ..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    احمد رضا عزیزی گفته:
    مدت عضویت: 1971 روز

    سلام استاد جاان

    امروز اوموم از الگو هام بگم در روابط

    افرادی که در زمینه کاری وارد زندگی من میشوند اصولا آدم های عصبانی و جَری هستند که یهو از کوره در میروند و قاطی میکنند چون میبینم از اولین صاحب کار من تا همین الانیه همه این اخلاق را داشتند

    تو زمینه روابط عاطفی این اخلاق ها را دارند

    1 دختر هایی که سریع وابسته میشنوند

    2 دختر هایی که خانوادگی وضع مالی متوسط رو به پایینی دارند

    3دختر هایی که سیگاری هستند حالا یا زیاد یا کم

    4 دختر هایی هستند که نظر من زیاد برایشان مهم نیست.

    این ها را فعلا پیدا کردم تا بعدی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    زهرانجفی گفته:
    مدت عضویت: 1566 روز

    سلام استادعزیزم ومریم خانم نازنین ودوستای گلم

    طبق فرمایش استادمیخوام راجع به الگوهای تکرارشونده توی روابطم صحبت کنم.

    من به شخصه هروقت باشخصی توی ارتباط رفتم سه مورد برام پیش میاد.حالا یا به صورت مجزا یا هرسه مورد روباهم داره اون شخص.

    موردیک:سنش از من کمتره

    مورددو: سواستفاده گره

    موردسه:قبلا ازدواج کرده وجداشده

    خیلی تلاش کردم توی این چندفایلی که استادجان گذاشتید روی سایت دلیل وترمزو الگوی مورد اول(کوچکتربودن آقا ازمن) رو پیدا کنم ولی هنوز موفق نشدم.

    انشاا…که به نتیجه برسم وبتونم حلش کنم.

    برای مورددوم وسوم ترمزهام رو پیداکردم ورفعشون کردم ودارم بسیارباحس خوب پیش میرم که به امیدالله یکتا بزودی به خواسته ام میرسم.

    درپناه خداباشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    مرضیه سلیمی گفته:
    مدت عضویت: 2010 روز

    سلام استاد عزیزم

    ممنونم برای این همه فایل ارزشمند که رایگان در اختیار مون قرار میدید

    چه مبحث پیچیده ای هست این الگوهای تکرار شونده

    هرچی بیشتر به فایلها گوش میکنیم

    بیشتر فکر میکنیم

    یه جرقه هایی میزنه ذهنمون

    الان داشتم گوش میکردم

    یه لحظه یه جرقه زد ذهنم

    یاد این افتادم که استاد

    من خوب پول در میارم ولی تا حالا نشده حسابم بالای دو میلیون پول باشه تا اینکه به مرض دو میلیون میرسه سریع یه شرایطی پیش میاد پولم خرج میشه یعنی مدتهاست که من به همین شکل هستم

    پول جمع میکنم ولی نمی‌دونم چطور این پول خرج میشه تا حالا حساب من 3 میلیون رو به خودش ندیده

    نه که پول در نیارم پول میاد دستم ولی یه شرایطی میشه که خرج میشه

    الان فهمیدم این یه الگوی تکرار شونده هست تو زندگیم که حتما باورهای ثروتم مشکل داره ممنون میشم در موردش توضیح بدید که کدوم باور باعث میشه بیش از این نتونم پول نگه دارم

    اتفاقا الان تا حدود یک و چهارصد پول دارم که داشتم برنامه می ریختم دوشنبه خرجش کنم که مچشو گرفتم

    اینسری دیگه می‌خوام خرج نکنم تا مرز 3 تومن رو بشکونم

    استاد عزیزم منتظر راهنمایی تون هستم در فایل بعدی در موردش توضیح بدید

    قوربونتون برم سپاسگزارتون هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    فرینوش اخوان گفته:
    مدت عضویت: 2174 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گلم

    من مدتهاست دارم چراغ خاموش تماممم فایلهای جدیدی که روی سایت قرار میگیره گوش میدم و کامنتاشو میخونم و بهش فکر میکنم

    احساس میکردم انقدر رشد کردم که تونستم جلوی تکرار الگوی باطل روابطم رو بگیرم و خوشحال بودم ازینکه با گوش دادن فایلای استاد الگوی تکراری روابط عاطفیمو شناختم و دیگه برام این سیکل باطل اتفاق نمیفته…. تااینکه هفته پیش با شخص جدیدی اشنا شدم و دوسه روز اولش همه چی انقدرررر خوب بودد که من باورم شده بود واقعا تونستم از اون سیکل باطل بیام بیرون و الگوی تکراری روابطم رو شکستم

    ولی بعد دو سه روز همه چی عوض شد، به سرعتتت عوض شد

    و من متوجه شدم هیچ تغییری در من صورت نگرفته

    چون ادمایی که بامن توی رابطه بودن ادمایی بودن که اونجوری که دوست دارم بهم توجه نمیکنن و این یکی هم همینطور بود

    ادمای روابط من هیییچوقت حرف و عملشون شکل هم نبود و این یکی هم دقیقا همینطور بود

    ادمای روابط من همیشه شیطون و تنوع طلبن و این یکی ام همینطور بود!

    ادمای روابط من وقتی ازشون دور میشم هرگز پیگیر من نمیشن و هرگز خبری ازم نمیگیرن مگه اینکه خودم زنگ بزنم و اینم دقیقا همینطور بود

    ادمای روابط من وقتی کنارشونم بسیار مهربون و محترمن ولی وقتی ازشون دور میشم تبدیل به یه شخصیت خشک و سرسنگین و بی عاطفه میشن و ….

    و من بخاطر این مسائل تمام رابطه هام هنوز شکل نگرفته به پایان میرسید و این یکی هم دقیقا همین شد.

    واسه همین این سری خیلی بیشتر توی ذوقم خورد و اذیت شدم چون انتظار یه برخورد دیگه رو داشتم ولی اینم دقیقا مثل بقیه بود!!!

    من الگوی تکراری روابطم رو خوب شناختم اما نمیدونم چجوری باید خودمو از این چرخه خلاص کنم که دیگه اتفاق نیفته

    امیدوارم هرچه زودتر بتونم کمک خودم بکنم و این سیکل باطل رو بشکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      زهرا کریمی گفته:
      مدت عضویت: 1017 روز

      سلام عزیزم

      من احساس میکنم شما خودت یه باور های مخرب داری که با اصلاح اونها مطمئنا رابط تون بهتر میشه ‌.

      شاید از صحبت هام ناراحت بشی ولی چونکه توی این سایت هستی و خواستار تغیری بهت میگم.

      شما از طرف مقابل انتظارهای داری که اگه برآورده نشه اذیت میشی و یک‌جورهایی خودت رو وابسته نشون میدی . مثلا منتظری که اگه ازت خبری نشد اون بهت زنگ بزنه و خیلی خوشحال میشی یکی نگرانت باشه . و اینو یک امتیاز مثبت میدونی .

      باور دیگه که حس میکنم داری . ببخشید که اینجوری میگم ها ولی احساس میکنم خودت رو لایق عشق نمیبینی و منتظری بهت خیانت بشه

      برای همین این اتفاقات تنوع طلبی تو طرف مقابل پیش میاد . میخوای فقط و فقط و فقط حواس طرف به تو باشه . ولی همیشه دقیقا عکس این خواسته پیش میاد چون می‌ترسی.

      حالا این نظر من بود . ممنون که خوندی . انشالله که درست میشه اگر بخوای .

      راستش همسر منم همیچین خواسته هایی رو از من داره و من نه واقعا اینجوری راحت نیستم که یکی همش زوم کنه رو من . و از وقتی با استاد آشنا شدم اعتماد بنفسم بیشتر شده و حال خوبم رو بسته به هیچ احدی نمیدونم .

      اگه فایل عشق از نظر استاد رو ندیدی حتما ببین . معرکه است . واقعا برای من یک مهر تایید بر تمام افکار تارم بود.

      فعلا خدانگهدار.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        فرینوش اخوان گفته:
        مدت عضویت: 2174 روز

        سلام زهرا جانم

        امیدوارم حالت خوب باشه هرجا هستی

        عزیزم من نه تنها ناراحت نشدم که خیلیی ذوق کردم انقدر رک و دقیق چندتا از باورهای مخرب منو شناسایی کردی و منِ حقیقی رودبه خودم نشون دادی

        !! دقیقااا با خوندن پیامت این شکلی شدم که اره همینههه،،، من وقتی طرفم ازم دوره همش نگرانم که نکنه الان مهمونی ای دورهمی جایی سرش گرم یکی دیگه است!! یا نکنه خوشگلتر و کول تر و خوش صحبت تر از من ببینه هوایی بشه یا اگه بهم زنگ نزنه و سراغ نگیره همش حس میکنم دیگه دوسم نداره و واسش عادی شدم به این سرعت و دیگه براش جذاب نیستم و ….!!!!

        کاش بتونم این باور مخرب رو جایگزین کنم

        خدای منننن با خوندن کامنتت این چیزا رو تازه فهمیدم که همه ی این ترسها نشات گرفته از حس عدم لیاقته!! من اگه خودمو لایق عشق ببینم قطعااااااا با طرفم عشق بی حد و اندازه ای رو تجربه میکنم

        الان همین تغییر باور شده واسه من مثل یه غول

        هی میگم خب حالا مثلا روزی ده بارر هم گفتی من لایق عشقم، الان واقعا لایق شدی؟ نه!!

        اصلا ذهنم زیر بار تکرار باورهای درست نمیره، بااینکه هی واسش مثال میارم از روابط فوق العاده، بازم میگه واسه اونا شده دلیل نمیشه که واسه توام اتفاق بیفته

        از بس که به من گفتن چون فلانی ازدواج عالی ای کرده از کجا معلوم واسه توام پیش بیاد؟ اصن از کجا معلوم تو سلیقه ی اون ادم ایده الت باشی؟؟ و هزاااارتا ازین حرفا

        چقدر جدی ما به خودمون بااین باورهای سمی ظلم میکنیم

        ممنون میشم اگه در این مورد هم راهنماییم کنی

        دوستدارت فرینوش

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
        • -
          زهرا کریمی گفته:
          مدت عضویت: 1017 روز

          سلام عزیزدلم انشالله که حالت خوب باشه

          درسته با تکرار یک کلمه که ( من لایق عشقم ) ولی هیچ حس خوبی بهش نداری هیچ اتفاق خوبی هم برات نمی افته عزیزم. مریم جان تو یکی از مقاله ها در مورد نوشتن سناریو گفتن اصلا مهم نیست شما از چه کلمه خاصی استفاده میکنی یا چه ضمیری داره چیزی که اصل اینکه با تکرار اون کلمات در تو چه حسی قلیان میکنه و تو اون حس رو به جهان میفرستی ‌و باز از جنس همون رو دریافت میکنی .

          ببین عزیزم وقتی تو خودت به خودت محبت نکنی . با خودت توی صلح نباشی هیچوقت نمیتونی محبت رو از بقیه هم دریافت کنی حتی اگر هم محبتی بکنند به چشم تو نمیاد .

          دقیقا مثل اون دوسالی که تو سایت بودی ولی فایل های هدیه استاد رو ندیدی .

          پس بنظر من . چون من خودم از استاد و مریم جون یاد گرفتم و اجرا کردم و واقعا هم آرامشم 70 درصد بیشتر شد . میگم توام بدون در نظر گرفتن رفتار بقیه و بدون اینکه فکرت رو مشغول بقیه کنی تلاش کن به فرینوش توجه کنی به حرف دلش گوش بدی مطمئن هستم خیلی حرفا داره که گوش شنیدن میخواد . با خودت مهربون باش .

          به این فکر کن حتی به فرض محال حتی اگه هیچ کس هیچکس هیچکس هم به تو توجه نکنه یا ابراز علاقه ای نکنه تو هیچ چیزی از دست ندادی چون خودت عاشقانه خودت رو دست داری و احترام و ارزش قائلی و خودت رو با نجواهای شیطانی خسته نمیکنی . تازه از اون گذشته تو یک خدایی داری که بینهایت عاشقته کسی که همیشه خواهان پیشرفت تو و اصلا اصلا دوسنداره غمگین باشی

          به این فکر کن به خاطر ایمان به خدا و خودت انقدر قوی هستی که اگر سال ها کسی سراغی از تو نگیره تو هیچ ناراحت نمیشی چون همیشه داری از زندگیت لذت میبری و خدارو در درونت حس میکنی

          عزیزم فایل های توحیدی رو حتما ببین خیلی به من کمک کرد که حتی توی ذهنم به کسی قدرت خاصی ندم

          فایل عشق از نظر استاد رو حتما حتمآ حتمآ ببین. جهانت زیر و رو میشه .

          و یک نکته دیگه درمورد اینکه ذهنت میگه اگه برای بقیه شده دلیل نمیشه برای تو هم بشه

          . اینجوری فکر کن که واقعا همینطور باشه . پس چرا وقتی برای یکی یه اتفاق بدی میوفته شما انقدر می‌ترسید؟

          درسته اینکه فلانی رابطه عالی داشته دلیل نمیشه توام رابطه ات عالی باشه ولی …خداوند این توانایی رو بتو داده که از جهان پیرامونت الگو بگیری و در زندگی خودت پیاده کنی . حالا نه دقیقا به همون شکل ولی با همون اصل و اساس .

          ببین اگه زندگی عالی کسی دلیل نمیشه که زندگی یا رابطه ماهم عالی بشه ……پس من و شما و هزاران نفر دیگه توی این سایت

          ببخشیدا …ول معطلیم …ما دقیقا از وقتی آمدیم اینجا و رابطه عاشقانه استاد و مریم جان رو دیدیم همش خودمون رو گذاشتم جای اون دو عزیز و وقتی در راه اون ها قدم برداشتیم و به حرفاشون عمل کردیم تغیر رو در زندگی دیدیم .

          پس خدا به ما این توانایی رو داده که بدون حسرت خوردن و حسودی کردن …که مارو از خواسته دور میکنه ..‌ بلکه با تحسین ، تشویق و …. از اصل و اساس همون چیز وارد زندگیمون بکنیم .

          راستی فایل هایی که مربوط به صلح با خود هست رو هم ببین عالیه . فکر منو واقعا دگرگون کرد طوری که متوجه شدم وقتی به کسی کاری ندارم یا از دست کسی عصبانی نمیشم یا حداقل در خشم یا کینه یا غم و اندوه باقی نمیمونم در حق خودم صلح کردم . وگرنه که من توانایی ضرر زدن به کسی را ندارم یعنی خدا جهان رو طوری بنا نهاده که همه مون فقط به خودمون میتونیم سود و زیان برسونیم نه هیچ کسی . هیچ کس هم به ما سود و زیانی نمیرساند ‌.

          فایل های انگیزشی 1 و 2 و 3 و 4 رو هم ببین . تا انگیزه ات برای ادامه مسیر دوستی با خودت بیشتر بشه

          نمیدونم کتاب های استاد رو تهیه کردی یا نه (رویاهایی که رویا نیستند ) 6 جلد که واقعا لازمه هر آدم تا دیدش نسبت به خدا صحیح بشه .

          فعلا خدانگهدار

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    محمدرضا گفته:
    مدت عضویت: 1418 روز

    سلام به استاد ودوستان عزیزم

    اولین جمله ی این فایل ،(تمامی حوادث و اتفاقات زندگی رو خودمون به وجود اوردیم ،چه خوب به بد)

    برای من خیلی قابل توجه بود ،که من هنوز خودمو مسئول حوادث واتفاقات زندگیم نمی دونم ،هنوز باورهای بنیادین من ایراد داره

    اینکه از رفتار همسر واطرافیانم ،عصبانی میشم وبشدت واکنش منو تحریک میکنه،دلیلش خودم هستم

    انقد باور منفی و مخرب ،شناسایی کردم ،که موندم از کجا شروع کنم

    باورهایی که فکر می کردم ،اصلاح شدند

    هنوز باور فراوانی من ایراد داره واز خرج کردن می ترسم

    هنوز از رفتار دیگران عصبانی میشم و فکر می کنم

    من مسئول تغییر دیگران هستم .

    اطرافیان من ادمای دروغگو و مدام ناراضی وبسیار ایراد گیر و تنبل و از لحاظ مالی درگیرند

    اطرافیان وهمسرم به خواسته های من اهمیت نمی دهند

    چرا من اینجور ادمارو جذب می کنم ؟

    چون باورام ایراد داره

    باور عدم فراوانی

    شرک و عدم پذیرش مسئولیت زندگی خودم به صورت بنیادین

    باور احساس لیاقت و ارزشمندی خودم

    این اتفاقات مرتب توی زندگیم تکرار میشه

    من یه مدت روی خودم کار می کنم ،حالم خوب میشه

    ولی باز اطرافیانم بامن همون رفتارای قبل رو دارند

    دلیلش اینه باورام به صورت ریشه ای تغییر نکردند

    من همیشه فکر می کنم زیبا نیستم ،وه ادمایی رو جذب می کنم که از ظاهر خودشون راضی نیستند واعتماد به نفس ندارند

    چقدر باور مخرب شناسایی کردم

    خدایا ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    محمد جهانی گفته:
    مدت عضویت: 2171 روز

    به نام خدا

    من در زمینه روابط عاطفی الگوهای تکرار شونده م به دو بخش تقسیم میشن

    بخش اول زمانی بود ک با هرکسی آشنا میشدم زود تند سریع وارد رابطه عاطفی میشدم و سریعا هم پشیمون میشدم که اون معیار هایی ک میخامو ندارع بعدش دیدم اصن زیاد هیجان ندارع و اینا گفتم خدایا ازین به بعد کسایی سر راهم بزار ک انقد زود پا ندن

    ازون موقع تا حالا دیگ یا کسایی ک اومدن سمتم سمی بودن یا اومدن ک دوست ساده باشیم

    الان ک داشتم به این موضوع فک میکردم به خدا گفتم خدایا کسی ک قراره بیاد نه خیلی دیر اوکی بشه نه اونقدر زود قشنگ تایمی باشه ک مزه میده و اینکه با معیارام هم خونی داشته باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    سوسن صدیقی گفته:
    مدت عضویت: 1463 روز

    بنام خداوند قادر مهربان

    با سلام خدمت استاد عزیزم وخانوم شایسته ی عزیز خیلی ممنونم بابت تهیه ی این فایل های باارزش وبا محتوا

    من تو فایل قبلی کلی از الگوهای تکرارشونده ی زندگیم و مخصوصا روابطم رو نوشتم ولی الان گفتم بیام یه سری چیزهای دیگه هم اضافه کنم تا برای خودم راه روشن باشه که الان کجام

    استاد در مورد من همه ی دوستان و حتی کسانی که تازه باهام آشنا میشن میگن اعتماد به نفس بالایی دارم و انتظارات ازم خیلی زیاده در حدی که حتی اگر من به یه موفقیتی دست پیدا کنم که واسه خودم معجزه باشه بقیه خیلی راحت ازم قبول میکنن همه یه اعتماد خیلی زیادی دارن بهم خیلی قبولم دارن مخصوصا اعضای خانواده فامیل

    استاد یه چیزی که هست یعنی یه مشکلی که دارم اینه که نمیتونم با کسی صمیمی بشم خیلی میترسم تا یکم روابطم میخواد پیش بره قطع میشه یا کمرنگ البته تا حدودی میدونم مشکل از کدوم باوره ولی از یه طرف چون واقعا از تنهایی لذت میبرم و من به شخصه دوست دارم فقط وفقط با خانواده م باشم زیاد برای حلش تلاش نکردم

    به نظر خودم چون من این باور رو دارم که هرچقدر رابطه ای پیش میره توقعات زیاد میشه و از اون جایی که من فقط مسئول رفع توقعات خودم هستم رابطه زودی تموم میشه

    یه چیزی دیگه هم اینه که چون من میخوام با یکی دوست بشم برم بیرون بگردم خوش بگذرونم و اکثر خوشگذرونیا هم پول میخواد واز اون جایی که من منبع درآمدی نداشتم علنا به درد من نمیخورد

    یه باور دیگه که هست اینه که وقتی با کسی دوست میشی همش باید باهاش در ارتباط باشی(تلفنی یاهر چی) و به درد و دلاش گوش کنی واز این جور چیزا و منم اصلا دوست نداشتم که مشکلات بقیه رو بشنوم پس هیچی

    حالا جالبش اینجا بود که همه یعنی همه با من درد و دل میکردن و منم راهکار میدم ولی هیچکی عمل نمیکرد ومن حرص میخوردم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    بابک گفته:
    مدت عضویت: 1751 روز

    با سلام به دوستان وخانوادهعزیز استاد عباس منش

    همیشه صحبت از روابط کلا مبحث روابط در من احساسات شدیدی ایجاد کرده ولی این تمرین بهونه شد مرور کنم و خودم رو به چالش بکشم

    در روابط من عموما درک نشدنم و توقع نامعقول و نا متناسب از من وجود داشته به معنای بهتر ازم مستقیم یا غیر مستقیم میخوان کسی و چیزی باشم که دوست ندارم تا بتونم توجه و محبت کافی دریافت کنم

    تحقیر شدن بنوعی در تمام روابطم وجودداشته طوری که در حال حاضر گارد خودم رو در رابطه نگه میدارم مبادا نقطه ضعف یا بهونه به طرف داده باشم و اصطلاحا خط قرمز رد نشه ولی هر بار به نوعی این اتفاق می افته ولو در قالب یک شوخی یا یک انتقاد نا بجا و …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    Mehdi salarvand گفته:
    مدت عضویت: 1316 روز

    سلام خسته نباشید الگویی که دائم تو زندگی من تکرار میشه همیشه دوست دارم تو محیط ساکت زندگی کنم اما همیشه برعکس این داستان برام اتفاق میوفته چند سال مستاجر بودم و هر بارم یک یا چند همسایه پر سروصدا گیرم میامد و هر بارم از دفعه قبلی بدتر یا همسایه پر سر صدا یا محله در سرصدا و شلوغ الان هم یه خونه خریدم افتاده یه مجتمع شلوغ و همسایه پر سر صدا دیگه خودم هم فهمیدم که مشکل من هستم که اینها رو دارم جذب میکنم چون هر بار هم باهاشون می‌جنگم با این روش که یا در حال تذکر دادنم یا در حال حرف زدن در مورد اون برا همین هر بار هم بدتر میشه. لطفاً تجربه خودتون بگید دارم درد میکشم از این موضوع که مثل یک بیماری مزمن همراه خودم دارم یدک میکشم الان دیگه خونه خودم هست فعلا یه در حال حاضر هم امکان جابجایی هم ندارم می‌خوام خودم رو تغییر بدم همینجا و همین خونه این موضوع رو پرونده اون رو با خودم ببندم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      ناعمه احمدی گفته:
      مدت عضویت: 1282 روز

      سلام آقا مهدی دوست خوبم امیداورم حالتون عالی باشه. راستش من هم این مشکل سکوت و رعایت ادب و احترام رو داشتم ولی چه کردم ک الان کاملا رفع شده و همون همسایه های پرسروصدا آروم شدن، یا کلا رفتن از ساختمون.

      با اعراض و بی توجهی

      شما هرچی بگی چه با خودت چه با دیگران یا حتی ب خودشون ک : نگاه کن تورو خدا یه ذره شعور، حفظ حریم شخصی، چه بی فرهنگ و… هیچ فایده ای نداره

      چون

      با هرچه بجنگی آن را ماندگار تر میکنی استاد یه فایل هم دارن ب همین اسم.

      من چیکار کردم برای اعراضم: ب خودم گفتم اشکال نداره بابا بچه ان بالاخره هیجان دارن، حوصله شون سر میره، منم بچه بودم شلوغ میکردم.

      تا مثلا مادرم چیزی میگفتن بلند میگفتم مامان الان ک خواب نیستی ولش کن بچه ان تنهان دارن بازی میکنن.

      برای آرامش خودم یا پنجره رو میبستم، یا هندزفری میزدم.در کل نمیجنگیدم، ینی اگر بقیه هم چیزی میگفتن آگاهانه با این منطق ها خودم رو راضی میکردم ک هیچ حرفی نزنم.

      یا یکی از همسایه های روبرومون ک مدام صدای دعواش میومد و الان دیگه نیستن :)). و میگفتم خب اشکال نداره ماهم خیلی وقتا صدامون بالا میره یا مهمون میاد برامون و کلی سروصدا راه میندازیم ولی ایشون هیچ اعتراضی نمیکنه دمش گرم. پس اعتراضی نکن.

      قبول دارم کنترل کردن سخته چون همه به دنبال آرامش هستیم، ولی اگر دست تون رو ببرید تو آتش میسوزه.

      از خدا آرامش و صبر بیشتری بخوایین، بگید خدایا اون بنده توعه من از تو میخوام.

      در پناه الله باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        Mehdi salarvand گفته:
        مدت عضویت: 1316 روز

        سلام دوست خوبم سپاسگزارم از تجربه خوبتون از خداوند بهترین ها. رو براتون آرزو میکنم.اره واقعا هر چه بیشتر می‌جنگم بیشتر درگیر این موضوع میشم کافیه با خانمم یا با یکی در موردش صحبت کنم یا شاید باور نکنید با نگاه کردن هم من این اتفاقات رو جذب میکنم چون از درون دارم توجه میکنم به این اتفاقات اما از خداوند مهربان کمک می‌خوام که توجه و تمرکزم رو بردارم و به سمت داشته ها و اتفاقات خوب جلب کنم. یا حق خدا نگهدار شما

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: