پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 2 - صفحه 47

877 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    توحید علی جانی گفته:
    مدت عضویت: 3305 روز

    چه الگوهای تکرار شونده ای درباره روابط، در زندگی شما هست؟

    با همسرم تا وقتی به خودم ارزش قائل هستم و خودم را دوست دارم و زیباییها و نکات مثبت همسرم را در ذهنم مرور میکنم، یرخورد او با من زیبا و زیباتر میشود و محترمانه و به من عشق میورزد ولی

    وقتی به خودم اهمیت نمیدهم و میخواهم که محبت را از بیرون دریافت کنم و وقتی که از خدا محبت نمیخواهم و وقتی که به نکات منفی همسرم توجه میکنم، آن موقع رفتار همسرم و فرزندانم و همه ی کائنات با من نامناسب و نادلخواه میشود.

    من باید قائم به ذات باشم

    همواره خداوندی که خود را مهربانترین مهربانان معرفی کرده است را ببینم که عاشقانه مرا دوست می‌دارد و مهربانی هایش تمامی ندارد و هیچ منّتی نمیگذارد بلکه عاشقانه دوست دارد که مهربانی هایش را بر جهان و جهانیان عرضه کند چون جهانی با این گسترش روز افزون و فراوانی نعمتها و ثروتهایی که هر روز بر مقدار آنها افزوده میشود تایید کننده ی این مهم است که خداوند بسیار بسیار مهربان و وهاب و بخشنده و عطا کننده است پس مهربانی فراوان روز افزون او را بخواهم و علاوه بر مهربانی بینهایت خداوند خودم به خودم عشق بورزم.

    به به خدایا سپاسگزارم برای هدایتت به این فایل ارزشمند و سوال ارزشمند و با اهمیت جلوه دادن این فایل برای من،، که ذهنم میخواست از این فایل با بهانه های مختلفی فرار بکنه.

    و سپاسگزارم برای الهاماتی که گفتی و نوشتم و مخصوصا خودم رو لایق منطقی دریافت مهربونی های تو بدونم خودم رو لایق پریدن در آغوش پر مهر تو بدانم؛ که چون خودت همواره وعده ی بخشش گناهان و رحمت و فضل و وهابیت خودت رو در کتابهای مختلفت و قرآن و الهامات میدی.

    و

    نکته بعدی که تا چند ماه قبل خیلی خیلی برام پاشنه آشیل بود رفتاری از من بود که ترحم و دلسوزی و احساس گناه دیگران رو برانگیزانم که البته شدیدا تاکید میکنم که هیچ نتیجه ی مثبتی، از ایجاد ترحم در دیگران یا ایجاد احساس گناه در دیگران وارد زندگیم نمی‌کرد و به لطف خدا ین رفتار و باور رو با این جملات دوره ی عزت نفس استاد عباسمنش بهتر کردم؛

    همان جمله‌ی طلایی استاد توو اوون دوره که گفتند ادب از که آموختی و جواب داد از بی ادبان

    یعنی کارهایی که افراد با عزت نفس پایین انجام میدن رو انجام ندم و شروع کردم به تمرین و تمرین

    با این جمله گفتم؛ هیچ انسان موفقی این رفتار من رو نداره، پس باید حذفش کنم

    بارها و بارها با خودم تکرار میکردم که من میخواهم

    عوض قربانی بودن عوض مورد ظلم قرار گرفتن عوض جلب ترحم و دلسوزی مخرب دیگران، قهرمان زندگی خودم باشم

    من میخوام که قهرمان زندگی خانواده ام باشم

    من قهرمان زندگی خودم هستم

    من به لطف الله صاحب قدرت جهانیان، قهرمان زندگی خودم هستم و شاید هزاران بار این جملات رو به خودم گفتم، میگم و به لطف خدا خواهم گفت

    البته که قدرت‌ نجواهای ذهنی و شخصیت قبلی ام کم شده ولی با عشق این تمرین رو انجام میدم و نتایج عالی اش رو گرفتم

    در مورد کارم نتایج خیلی عالی شده و هر روز داره عالی‌تر میشه

    یعنی دوره عزت نفس خوراک این سوال هستش

    و البته دوره عشق و مودت، که من نخریدم

    استاد عزیزم از اینکه هستید خداوند رو سپاسگزارم و سپاسگزارم که رسالتتون رو عالی انجام میدهید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    سمیه چگینی گفته:
    مدت عضویت: 306 روز

    سلام وقت بخیر

    منم الان 38 سالمه تا الان تقریبا با هرکی رابط عاطفی برقرار کردم متاسفانه هیچ کدومشون برام خرج نمیکردن و برام وقت نمیزاشتن و من همیشه فکر میکردم که اونا مقصر هستن اما الان متوجه شدم یه ایرادی از منه که همه یه شکل با من رفتار میکنن در حالی که همشون میگن تو خیلی دختر خوبی هستی و واقعا هم دختر خوبی هستم اما نمیدونستم چرا اینجوری میشه هیچ کدوشون برام وقت نمیزاشتن در حالی که برای دوستای قبلی و بعد از من در حالی که اصلا هم دخترای خوبی نبودن کلی وقت میزاشتن و هزینه میکرن

    و من الان میتوجه شدم که ایراد از منه و باید روی خودم کار کنم

    خداروشکر میکنم که متوجه شدم و میتونم روی خودم کار کنم و این باور غلط رو اصلاح کنم تا دیگه تکرار نشه

    مرسی از استاد عزیز که برای ما وقت میزارید

    ارزو بهترین ها برای شما استاد عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    مرضیه گفته:
    مدت عضویت: 1546 روز

    سلام

    به استاد بی‌نظیرم و استاد شایسته عزیز

    خب در مورد الگوی تکرار شونده در روابط

    من یک الگو در روابط کاری مرتب برام تکرار می شد اون هم نادیده گرفته شدن کارم بود تو یه جلسه مدیرمون ار از همه حتی پایین دستی من تعریف و تشکر می کرد الا از من ،یا کارها رو می انداخت گردن من به همکار هم رده من نمی داد و تا می گفتم می‌گفت بلد نیست موقع مرخصی هم اون زودتر و راحت تر مرخصی می گرفت و من با منت و ترس

    تا اینکه چندماه پیش سر همین مرخصی رفتن با مدیرمون بحثم شد و کلا روابطمون شکرآب شد. اما خوشحالم تونستم حرفم رو رک و راست بزنم اما بعد از اون نشستم و فکر کردم که یه جای کار من میلنگه من مشکلی دارم اول به این جا رسیدم که من به شدت برام مهمه که به موقع سر کارم برم و کارم رو انجام بدم و خیلی حساس هستم حتی موقعی تو خونه بودم جواب ارباب رجوع رو می دادم. اول به خودم گفتم اجازه نداری دیگه هیچ تماس کاری رو خارج از ساعت کاری جواب بدی. بعد پیدا کردم من همیشه می خوام کاری برای انجام دادن داشته باشم و بیکار نباشم خب جهان به خواسته من پاسخ می داده در صورتی همکارم همه اش دنبال راحتی هست. یه جورایی کار کردن رو مساوی با مفید بودن و ارزشمند بودن می دونستم و پشت همه اینا تایید گرفتن بود.

    که به بقیه بگم کار من مهمه ها من خیلی کار می کنم و بیکار نیستم.

    از اون موقع روی خودم و احساس لیاقتم تمرکزی دارم کار می کنم و هر چه جلوتر میام بهتر خووم و ریشه رفتارام رو درک می کنم.

    فقط کافیه تمرکزت روی خودت باشه روی خودت کار کن کاری به بقیه نداشته باش اصلا اجازه نده ذهنت برای به لحظه هم به دیگران فکر کنه هر چی تمرین کنی سرعت عمل ذهنت برای این کار بیشتر میشه و خداوند هم به شدت حمایت می کنه که راه رو بهت نشون بده

    فقط بدون خودت مهمی خودت مرکز این عالم هستی و باید فقط روی خودت تمرکز کنی. خودت رو دوست داشته باشی و برات مهم نباشه بقیه چی میگن مهم اینه خودت از این کار، از این شغل ،از این مکان لذت ببری.

    تو روی خودت کنترل داری نه روی دیگران. پس از این قدرتت حداکثر استفاده رو ببر.

    تو سرمایه ات همین قدرت تمرکزت هست.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    mohamad kord گفته:
    مدت عضویت: 1381 روز

    سلام به همه

    وقتی داشتم در مورد ویژگی‌های مشترک افرادی که با من ارتباط دارند فکر می‌کردم اولین چیزی که به ذهنم رسید اینه که همه اون‌ها بچه‌های خوبی‌اند اما انسان‌های قوی نیستند، یعنی اعتماد بنفس بالایی ندارن و اکثراً هم نیاز به کمک دارند.

    ادمی نیستم که راحت بتونم با بقیه ارتباط بگیرم ،

    (اینجوری نبودما ، یادمه تو راهنمایی با همه ی بچه های کلاس یا با بقیه صحبت میکردم ، اما دوست صمیمی نمیشدم ، تو دبیرستان دایره ی صحبتم با افراد خیلی کمتر شد و رفتم تو لاک خودم و تو دانشگاه فقط هم اتاقی ها و یک طیف خاصی از بچه ها ارتباط داشتم ا و با دخترا هم که اصلا ارتباط نداشتم و همین الان هم ندارم ، )

    یجورایی میتونم بگم آدم های ضعیف تر از من

    که نمیتونن به من آسیب بزنن

    (این یهو از ناخوداگاهم اومد به ذهنم )

    بیشتر رفیق های من دوستای زیادی ندارن

    و منزوی و خاص اند .

    من با همچین ادم هایی خیلی راحت تر ارتباط میگیرم

    و با کسانی که هم زبان و لهجه ی خودم باشند راحت تر ارتباط میگیرم

    کلا کسانی که دوستان زیادی دارن ،برونگرا ترن، و مثلا یه اکیپ ان ، من با اونا نمیتونم ارتباط بگیرم

    با ادم هایی که اعتماد بنفس خوبی دارند نمیتونم خوب ارتباط بگیرم ، چون خودم اعتماد بنفس خوبی ندارم

    خودم ادم تنهایی ام ،‌‌ دو سه تا رفیق صمیمی دارم که چندین ساله رفیقیم ،

    کلا توی جمع ها راحت نیستم و خیلی کم حرف میزنم ، یچیزی‌ اینجا میگم که هیچ جا نگفتم

    چیزی به ذهنم نمیاد که بگم ،‌قفل میکنم کلا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    مریم دیناشی گفته:
    مدت عضویت: 1045 روز

    به نام خدا

    در مورد این سوال من در روابط عاطفی

    معمولا افرادی رو جذب کرده بودم

    که برای من وقت نداشتن

    تولد یا روزهای مهم یادشون نبود

    اوایل توجه میکردن بعد از یه مدت بی اهمیت و کم توجهی میکردن

    خساست به خرج میدادم

    عصبی و بد دهن بودن

    همیشه دو به شک بودم که نکنه پای کسی دیگه در میونه( چنین احساسی میکردم)

    میگفتم شرایط ازدواج نداریم

    از لحاظ عاطفی و فیزیکی دور از دسترس بودن

    به طرز ناخوبی کات میکردیم

    فالو جنس مخالف تو پیج شون داشتن

    بی احترامی بهم میکردم

    و….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    ساجده اکبری گفته:
    مدت عضویت: 419 روز

    بنام خدای بخشنده و نهایت مهربان

    سلام به همه دوستان و استاد عزیز

    استاد عزیز پرسیدن چه الگوهای تکرار شونده‌یی در روابط داریم.

    من قبل از آشنایی با آموزه‌های استاد آدم‌هایی را جذب میکردم که نیاز به کمک داشتند، نیاز به یک شنونده که از دردهایشان حرف بزنند. قبلا آدمی بودم که خودم را در برابر احساسات و مشکلات دیگران و خوب کردن حالشان مسئول میدانستم و هرکاری میکردم تا حس بهتری داشته باشند و از زندگی لذت ببرند. اما الان به لطف استاد اولا آدم‌های بدبخت جذب نمیکنم و آدم‌های بهتری وارد زندگی‌ام میشوند، دوما اگر آدم نامناسب و غمگینی هم به تورم خورد، حس و حال خودم را خراب نمیکنم و حتی دلسوزی هم نمیکنم چون معتقدم هر کس هر بلایی سرش می‌آید بخاطر خودش است و من مسئول خوب کردن حال دیگران نیستم.

    جدیدا متوجه شده‌ام که علاقمند آدم‌هایی میشوم که سرد و بی‌احساس هستن و ازین موضوع ناراحت میشم و حس کمبود و دوست نداشتنی بودن میکنم.

    البته این موضوع جز دو سه بار بیشتر تکرار نشده اما همین نشان میدهد که باور نادرستی دارم و باید اصلاحش کنم.

    از خدا میخواهم در اصلاح این باور غلط کمکم کند و هدایتم کند به سمت آدم‌های درست و اتفاقات عالی.

    سپاسگذار خداوندم برای این همه نعمت و آرامش و آگاهی‌.

    سپاسگذار استاد برای حرفهای زیبا و مفید شان که سخاوتمندانه آن را با ما به اشتراک میگذارند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    ابوالفضل نادی گفته:
    مدت عضویت: 642 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان هم مسیر.بله قبل از اینکه من وارد این سایت بشم هم به یکسری الگوهای تکرار شونده رامخصوصا در روابط می‌دیدم که انگار تمام انسان های که با من در ارتباط هستندتمامشان انگار که از من عاقل ترند ومیخاهند در هر کاری که من انجام میدهم یک نصیحتی بکنند و بگویند تو نمی‌فهمی ما میفهمیم وتو این کار را اشتباه انجام میدهی .

    ومن حالا که بعد از مدت های زیاد دارم نگاه میکنم و وا کاوی کردن مغذم به این نتیجه رسیدم که من خودم را بی عقل میدانم و فکر میکنم که دیگران همیشه باید به من یاد بدهند که من چیکار کنم و نیاز به یک انسان عاقل کنار خودم دارم که به من در زمینه های مختلف کار یاد بدهد.

    والان میفهمم که این الگو در رابطه هام چرا اینجوری میشود وخیلی در زمینه الگوهای تکرار شونده بهتر شده ام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    ابوالفضل نادی گفته:
    مدت عضویت: 642 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان هم مسیر.بله قبل از اینکه من وارد این سایت بشم هم به یکسری الگوهای تکرار شونده رامخصوصا در روابط می‌دیدم که انگار تمام انسان های که با من در ارتباط هستندتمامشان انگار که از من عاقل ترند ومیخاهند در هر کاری که من انجام میدهم یک نصیحتی بکنند و بگویند تو نمی‌فهمی ما میفهمیم وتو این کار را اشتباه انجام میدهی .

    ومن حالا که بعد از مدت های زیاد دارم نگاه میکنم و وا کاوی کردن مغذم به این نتیجه رسیدم که من خودم را بی عقل میدانم و فکر میکنم که دیگران همیشه باید به من یاد بدهند که من چیکار کنم و نیاز به یک انسان عاقل کنار خودم دارم که به من در زمینه های مختلف کار یاد بدهد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    فاضل قادری گفته:
    مدت عضویت: 2887 روز

    عرض سلام و احترام خدمت استاد عزیز و دوستان هم مسیر در جمع این خانواده دوست داشتنی

    استاد عزیز از اینکه اینقدر دست و دلبازانه این آگاهی ها رو انتشار میدین واقعا متشکرم انشالله که خداوند براتون جبران بکنند

    استاد من یک الگوی تکرار شونده بسیار واضحی دارم که از سالها قبل با من بوده و تو این چند روز اخیر کاملا متوجه اون شدم و آن هم اینه که من هرسال یه ضرر مالی بزرگ میکنم و هر سال هم به شکل متفاوتی هست که اکثرا در قالب راه اندازی کسب و کار جدید و یا در قالب سرمایه گذاری جدید هست و تقریبا تمامی افرادی که در این راستا باهاشون برخورد کردم با وجود اینکه آدمهای خیلی خوبی هم بودند ولی در شرایطی بودند که احتیاج به کمک داشتند و من هم از پول و زمانم مایه می‌گذاشتم و تا میتونستم به آنها کمک میکردم و با این امید که سرمایه گذاری هم میکنم و این افراد هم بعدا برای من جبران میکنند، با آنها هم شریک میشدم ولی به صورتهای مختلف کارهاشون به نتیجه منفی مالی برای من ختم می‌شد و جالبی این داستان هم اینه که هر چقدر بیشتر احساس میکردم که می‌توانم به آنها کمک بکنم ضربه های بزرگتری می خوردم و چون به تازگی یک اتفاق مشابه دیگر هم برام افتاده بود و این فایل رو قبلا هم دیده بودم و یک لحظه جرقه ای توی ذهنم روشن شد که این ضرر ها مربوط به همان الگوهای تکرار شونده است و این کمی من رو به فکر فرو برد و امروز که به صورت کاملا هدایتی هم خداوند دوباره من رو به این فایل فوق‌العاده و بی نظیر هدایت کرد و بسیار مطمئن شدم که باید حتما راه حلی برای این الگو پیدا کنم

    انشالله که به راه حل مناسب و درستی هدایت شوم و از شما و دوستان عزیز هم خواهشمندم با نظرات و پیشنهادهای بی نظیرتان در مسیر این هدایت من را راهنمایی بفرمایید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      آرام گفته:
      مدت عضویت: 939 روز

      سلام به نظر من همانطور که خودتون فرمودید به دیگران کمک می‌کردید که آنها هم یه روز به شما کمک کنند در حالی که این یه نوع شرک هست شما باید روی خدا حساب باز کنید نه کمک دیگران آنوقت بدون اینکه شما پولی به دیگران بدهید خدا خودش فرد مناسب رو برای شما می‌فرسته پس به قدرت خدا خودتون ایمان داشته باشید وبا توکل به خداوند وطی کردن تکامل مطمئن باشید که موفق خواهید شد به همین خاطر هست که استاد می‌فرمایند در هیچ کاری نه شریک داشته باشید ونه از کسی پول قرض کنید ویا بدهکار کسی شوید شما با قرض دادن پول خود به دیگران وشروع یه سرمایه‌گذاری در حقیقت این احساس را دارید که به تنهائی از پس کار بر نمیایید در حالی که خداوند می‌تواند بهترین شریک شما باشد

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        فاضل قادری گفته:
        مدت عضویت: 2887 روز

        دوست عزیز من سلام شما کاملا درست میفرمایید و متاسفانه این تفکر و این باور به صورت نهفته در من بوده و اگر از این زاویه بهش نگاه بکنم کار من شرک آلود بوده و متاسفانه من هم ضربه هاش رو خوردم

        وقتی به گذشته خودم نگاه می کنم میبینم که خیلی وقتها که کارهایی رو خودم به تنهایی انجام دادم بسیار آرامش بیشتری داشتم و نتیجه بهتری گرفتم تا کارهایی که با کسی یا کسانی شریک بودم

        انشالله که خدای مهربان راه درست رو به همه ما نشون بده

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  10. -
    رویا مهاجرسلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2193 روز

    پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 2

    سوال چه الگوهای تکرار شونده ای درباره ی روابط در زندگیتان هست؟

    ترمزهای ذهنی

    در مبحث پترن‌ها و الگوهای تکرار شونده لازمه که دقت کنیم و ببینیم که چه الگویی هستند که مرتب تکرار میشوند چه رفتارها و نتایجی هستند که مرتب تکرار میشوند این نشون دهنده اینه که افکار و فرکانس‌هایی را ارسال میکنیم که این اتفاقات تکرار میشوند. یعنی باورهای بنیادین ما اینقدر قوی هستند که هربار داره این فرکانس‌ها را ارسال میکند و یکسری الگوهای تکرار شونده به وجود می‌آیند. ما کم کم نا آگاهانه پذیرفتیم که این جزوی از زندگیمون هست

    برای مهاجرت به مدار بالاتر، نیازمند ترک عادت های مخرب و ایجاد عادت های سازنده است.الگوهای تکرار شونده مخرب و قدیمی باید تغییر کنند به الگوهای مثبت و عادت های جدید حرکت دهنده بسمت رشد و پیشرفت باشند

    باید رابطه هامون رو تقویت کنیم

    مثلا رابطه مون رو با پول و ثروت را بهبود ببخشیم

    رابطه مون رو با خودمون تقویت کنیم و خودمون را دوست داشته باشیم و اولین اولویت زندگی مون باشیم و با شناخت خودمون به یک صلح درونی برسیم

    زود از کوره در نریم و کنترل ذهن داشته باشیم

    رابطه مون را با سلامتی جسم و جان و روح و ذهن مون را به تعادل برسانیم

    وقتی داشتم به مبحث روابط خوب فکر میکردم تازه متوجه شدم که روابط های ما می‌تونه در همه چیز باشه . یعنی رابطه فقط با یک شخص خاص و یا پارتنر و یا افراد بخصوص و همسرو فرزندان مون فقط نیست .. بلکه روابط مون می‌تونه در شغل و کارمون باشه . یعنی آیا واقعا اون شغل و حرفه و کسب و کار رو دوست داریم و میتونیم یک ارتباط عمیق و درونی با شغلمون برقرار کنیم ؟؟؟ و یا نه وارد هر شغلی میشیم فقط برای رفع مایحتاج زندگیمون هست و هر دفعه بصورت مکرر از آن شغل خارج میشیم و این الگو مدام تکرار میشه

    بقول استاد عزیزمون و با خواندن کپشن های نوشته شده ی خانم شایسته عزیز که گفتند شما نمی توانید عادت های مخرب خود را نگه دارید و به مدار بالاتر مهاجرت کنید. زیرا آن عادتها شما را به مدار کنونی ات زنجیر کرده است.

    خب حالا باز هم یک سوال و پرسش دیگر بوجود آمد اینکه چه الگوها و عادت هایی سبب شده که هنوز در مدار کنونی ام زنجیر شده باشم؟؟؟؟

    دقیقا این سوالی هست که مدام در مبحث روابط از خودم میپرسم

    و یا در مبحث پولی و مالی

    یعنی آیا آنقدر روابطم با پول خوب هست که بی جهت پول نازنین م رو صرف چیزهای غیر ضروری نکنم؟؟

    آیا واقعا من به پول احترام میگذارم؟؟

    آیا برای خودم ارزش قایل هستم ؟؟

    آیا به خودم و روابط هایم ارزش قایل هستم

    آیا این رو فهمیدم که با هر کسی نشست و برخاست نکنم

    یا با هر کسی رستوران نرم و یا با هر کسی غذا نخورم . و یا با هر کسی بحث و گفتگو نکنم؟؟؟

    و با دیدن این فایل الگوهای تکرار شوند قسمت 2 در مبحث روابط هزاران سوال پیش میاد که واقعا چه الگوهای فکری در ذهن من هست که آن رفتارهای نادلخواهم بشکلی بصورت آینه توسط دیگران بخصوص نزدیکانم را در مقابل خودم میبینم .. البته خیلی خیلی روی خودم کار کردم و تغییرات خوبی رو در وجودم ایجاد کردم و همین تغییرات باعث شده که دیگه ورق بنفع من برگرده و مدتی است که روابط من با دخترم خیلی بهتر شده .. یعنی من خیلی سعی میکنم ولی غرغرهای مداوم دخترم انگار پایان ناپذیره .. ولی من در مبحث روابط با هیچکسی هیچ تضادی ندارم و همه عاشقانه به من عشق میورزند و بهم احترام می‌گذارند ولی تنها تضاد من در روابط با دخترم هست که ذهن منو درگیر خودش کرده هر چند سعی میکنم توجه نکنم و اعراض میکنم ولی حتما باید این الگوی تکرار شونده را تصحیح کنم و این روند رو باید بطور مداوم ادامه بدم تا بتونم آن تضادهای چند ماه پیش را بطور کلی تغییر بدم و بصورت پایداری پیش ببرم و دارم سعی و تلاشم رو میکنم..

    یک راهکاری که توی کپشن ها خوانده بودم و سیو ش کردم و باید مدام بخودم تمرین بدم این است که از قانون اهرم رنج و لذت استفاده کنم … برای ترک یک عادت محدود کننده و الگوهای تکرار شونده نامناسب و ایجاد یک عادت قدرتمند کننده و تبدیل به یک الگوی تکرار شونده ی مناسب باید یک اهرم رنج و لذت بنویسیم و این برنامه را در ذهن خود نصب کنیم و به این شکل از قدرت ذهن مان به نفع خودمان استفاده کنیم برای اینکه بتوانیم یک عادت قدرتمند کننده جدید را جایگزین عادت محدود کننده قبلی کنیم. و از این طریق میتوانیم الگوهامون رو تغییر بدیم

    اگر کانون توجهم رو بزارم روی خواسته هام مطمئنان دیگه این الگوهای تکرار شونده تکرار نمیشه.ففط باید یادم بمانم که اگر الگویی نامناسب تکرار شده طبیعی نیست و باید باورمو در اون زمینه تغییر دهم فقط باید استمرار داشته باشم و با خودم تکرار کنم

    در واقع باید بتوانیم باورهای بنیادین خود را درباره روابط شناسایی کنیم و اگر از جنس آن روابط راضی نیستیم، تغییر روابط خود را از تغییر باورهای بنیادین خود درباره روابط شروع کنیم .. اینکه چه روابطی را دوست داریم داشته باشیم ..

    و یا اینکه بدنبال الگوهایی باشیم که آن روابط دلبخواه مون را دارند و تحسین شون کنیم و باور کنیم که چنین روابط های دلبخواه مون وجود دارد .. پس من هم میتوانم چنین روابط دلبخواهی را خلق کنم و بسازم ..

    موضوع آگاه شدن از اساس رفتارهای مان است. موضوع این است که دلیل رفتارهای خود را بدانیم و از خود بپرسیم آیا این رفتار از یک باور قدرتمند کننده نشات گرفته یا محدود کننده؟!

    نکته ی طلایی که باید خیلی خیلی به آن توجه کنم این است که

    ترمزهای مخفی یا باورهای برعلیه آن خواسته را در ذهن خود را بشناسم؛

    ثانیاً: با ابزار منطق،آن ترمزهای ذهنی را از ریشه حذف کنم و به این شکل، طبق قانون، خواسته ام را دریافت کنم

    استاد همیشه تاکید دارند که حتما کامنت های دوستان رو بخونیم تا در مدار آگاهی ها و تجربیات خوب دوستان باشیم

    مثلا در یکی از کامنت های دوستان فوق العاده عالی مون که من همیشه کامنت های ایشون رو دنبال میکنم آقای حمید رضا نارنجی ثانی عزیز هستند خواندم

    کامنتی در عقل کل نوشته بودند که انگار یک الگوی تکرار شونده را در این کامنت پیدا کردم و احساس کردم من هم چنین ترمزی را در ذهنم دارم و شاید برای خیلی از ماها هنوز شناسایی نشده باشه .. و دوست دارم عین متن ایشون را اینجا بنویسم و اگر چنین باوری بطور ناخودآگاه در ذهن مون هست را شناسایی کنیم و با باورهای قدرتمند و الگوهای مناسب بطور بنیادین تغییرشون بدیم و

    همین مساله باعث ایجاد یه ترمز شده شاید ذهن من پارتنر رو یه جور رغیب برای رشد و خودشناسی میدونه

    و یا در قسمتی دیگر از کامنت شون گفتند اصلا انگار هر چیزی که باید بصورت طبیعی تو زندگیم باشه برای ذهن من تبدیل شده به یک عامل حواس پرتی یا دور شدن از مسیر خودشناسی

    در ادامه ایشون گفتند.

    من قراره که رشد کنم که از زندگیم لذت ببرم ، بلد باشم در کنار انسانها حس خوبیو تجربه کنم نه اینکه تا آخر عمر تک و تنها باشم ووووو. این گوشه نشینی به هر دلیل و توجیحی غلطه یه جور پاک کردن صورت مساله است خود پیامبر سالی یکماه، می‌رفت تو غار. .. من چند ساله تو غارم این اشتباهه دیگه من از همه آدمها فاصله گرفتم انگار دارم کلا از انسانیت دور میشم من انگار دیگه اون آدم شاد و اهل شیطونی نیستم گفتم بابا نکنه داری راهو غلط میری؟؟؟یک نسبت زمانی و یک تعادل رو سعی کن وارد زندگیت کنی

    چه باور قشنگی رو ایشون گفتند و برام خیلی جالب بود و دوست داشتم این تغییر باور رو هم اینجا با شما دوستان عزیزم به اشتراک بذارم

    البته من بر این باورم که وقتی ما روی خودمان کار کنیم با ارسال فرکانس های مان میتوانیم افرادی رو بسمت خودمون جذب کنیم با افکار و با آرمان های ما در هماهنگی کامل باشند و حتی الگوهایی در همین سایت هستند که زوج های فوق العاده خوبی در کنار هم هستند که با عشق در کنار هم رشد میکنند و روابط فوق العاده خوبی هم با هم دارند که نمونه ی بارزش هم استاد عباسمنش و خانم شایسته هستند

    انقدر چیزها تو زندکی همه ما هست که نمی‌بینیم چون بلد نیستیم یه تعادل تو بخش‌های مختلف زندگیمون ایجاد کنیم من که دارم سعی میکنم آروم آروم این تعادل رو ایحاد کنم ، و خدا هدایت میکنه

    خدایااا کمکم کن که بتونم بیشتر از همیشه در این قسمت فعالیت و تلاش ذهنی کنم تا بتونم الگوهای تکرار شونده ی مخربی که سالیان سال با من همراه بوده را شناسایی و در ادامه بنفع خودم تغییرشون بدم الهی آمین

    خدایاااا تنها فقط و فقط ترا می پرستم

    و تنها فقط و فقط از تو یاری و هدایت و آگاهی و انرژی و سلامتی و پول و ثروت. و نعمت و برکت می خواهم

    IN GOD WE TRUST

    ما به خداوند اعتماد داریم

    IN GOD WE TRUST

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: