توجه: توضیحات این فایل شامل یک بخش مقدمه و سپس یک سوال است.
بخش ” مقدمه ” در تمام مجموعه قسمت های ” پیدا کردن الگوهای تکرار شونده ” یکسان است اما در انتهای این توضیحات، در هر قسمت یک ” سوال متفاوت ” پرسیده می شود. (یعنی هر قسمت از این مجموعه، مقدمه یکسان اما سوال متفاوتی دارد)
لازمه درک سوال و پاسخ به آن این است که مقدمه را حتما بشنوید. هرچند در هر قسمت که دوباره مقدمه را می شنویم، از زاویه ی دیگری آن را درک می کنید که در نهایت به درک کلی ما از این اصل کمک می کند و می توانیم پاسخ های دقیق تری برای سوالات پیدا کنیم.
و اما سوال این قسمت:
چه الگوهای تکرار شونده ای را می توانی در خواب های خود پیدا کنی؟
بعنوان مثال فرد می تواند بگوید:
من خواب می بینم در حال فرار هستم. یک بار از دست یک حیوان وحشی، یک بار از یک آدم یا یک موقعیت که می خواهد مرا به دردسر بیاندازد و …
من خواب می بینم باید در زمان مقرر در جایی باشم اما دیر می رسم.
من خواب می بینم امتحان مهمی دارم اما برایش آماده نیستم و این خواب به شیوه های مختلف تکرار می شود.
من خواب می بینم یک جای جدید را در خانه کشف کردم. یک بار اتاق جدید؛ یک بار در مخفی و…
من خواب می بینم در یک تله یا باتلاق گیر افتاده ام و به شدت برای بیرون آمدن تقلا می کنم تا اینکه از خواب بیدار می شوم.
من خواب می بینم راهم را گم کرده ام و تقلا می کنم تا راه برگشت را پیدا کنم و این الگو به شیوه های مختلف در خواب های من تکرار می شود
و…
به این سوال فکر کنید و در بخش نظرات این قسمت، پاسخ های خود را بنویسید.
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:
همانطور که می دانید، دوره کشف قوانین زندگی به صورت کامل بروزرسانی شده است. یک شیوه اساسی برای افزایش مهارت در شناسایی و حذف ترمزهای مخفی در برابر خواسته ها، دوره کشف قوانین زندگی است.
در بروزرسانی جدید، تمریناتی تخصصی به دوره اضافه شده است. این تمرینات در یک فرایند تکاملی، به دانشجو یاد می دهد تا درباره هر خواسته ای که با وجود تلاش به آن نرسیده است:
- اولاً: ترمزهای مخفی یا باورهای برعلیه آن خواسته را در ذهن خود بشناسد؛
- ثانیاً: با ابزار منطق،آن ترمزهای ذهنی را از ریشه حذف کند و به این شکل، طبق قانون، خواسته اش را دریافت کند؛
نتیجه عمل به آگاهی ها و انجام تمرینات این دوره، این است که:
فرد از همان نقطه اول، در مسیر هم جهت با خواسته اش قرار می گیرد و با ایده ها، راهکارها و فرصت هایی برخورد می کند که با آن خواسته هم فرکانس است و اجرای آنها نتیجه بخش است.
در نتیجه آن خواسته به صورت طبیعی وارد زندگی اش می شود. ضمن اینکه از مسیر خلق خواسته، لذت می برد.
اطلاعات کامل درباره محتوای افزوده شده به دوره کشف قوانین زندگی در این بروزرسانی و نحوه خرید دوره را از اینجا مطالعه کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 3205MB25 دقیقه
- فایل صوتی پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 312MB25 دقیقه
سلام به استاد عزیزم، مریم جان و دوستان عزیز
استاد شما همیشه میگفتید که از خودتون سؤالات خوب بپرسید تا خودتون رو بشناسید اما من همیشه میگفتم مثلاً چه سؤال هایی باید از خودم بپرسم و اولین سؤالی که همیشه توی ذهنم میومد این بود که من کیم؟ همون سؤال همیشگی که همه از خودشون میپرسن! یا توی شعرهای شاعران وجود داره؟ برای جواب به این سؤال یکی یکی با خودم میشمردم من اینم و …، ولی صحبتهای شما به ذهنم میومد که میگفتید شما نه اسمتون هستید، نه ویژگیهای ظاهریتون هستید و نه … یا سؤال مرسوم دیگه که وجود داره این که خدا کیه؟ بعد پرسیدن این سؤال، همیشه جواب شما میموند توی ذهنم خدا زمانه، خدا مکانه، خدا حس، خدا صداست، خدا تصویر، خدا منم، خدا تویی، خدا همهست، خدا یه حشرست و… .
خوب درسته این سؤالات خیلی کمکم میکرد، اما یه جورایی سؤالات خیلی کلی هستند و جوابهایی که بهشون داده میشه هم جوابای کلی و نمیشه ریشهای وارد درونت بشی و ببینی توی مغزت توی ذهنت چی داره میگذره، توی این چندتا فایل آخر در خصوص الگوهای تکرار شونده من متوجه شدم که واقعا سؤال خوب چه سؤالیه؟ یا توی دوره حل مسائل زندگی سؤالاتی که مریم جان میپرسن چه سؤالات عالی هستن دقیقا درون آدم رو میریزه بیرون. دیگه نمیتونی به خودت دروغ بگی یا ذهنت نمیتونه کتمانش کنه، آشغالای زیر مبل رو میکشه بیرون!
واقعا میشه اسم این چند فایل آخر رو گذاشت «سفر به درون خود»!
استاد چقدر این سؤالاتی که مطرح کردید عالی من رو به درونم برد و یک سفر اکتشافی درونی رو برام رقم زد که کشف کنم خودم رو بفهمم دلیل یکسری رفتارهای سرسختی که دارم چیه، اون رفتارهایی که حتی موقع نشون دادنشون از درون به خودم میگم خوب الان چرا داری این طور رفتار میکنی و باید آروم باشی احساسات شدیدی نشون ندی، ولی کو گوش شنوا! انگار نه انگار، اون لحظهها مثل اینکه یک دکمهای فشرده شده و طبق برنامهای که نوشته شده باید پیادهسازی بشه! این پلی شدن و پیادهسازی بر طبق برنامه، همون باور بنیادین مخربی هست که باید آگاهانه جلوش گرفته بشه. اما چطوری؟!
اولین قدم پاسخ به سؤالات پرسیده شده هست، فکر کنیم و ذهنمون رو به چالش بکشیم تا اون کدهای مخرب اصلی که ذهنمون جلوش وایستاده و نمیزاره که دیده بشه و چنان دو دستاشو هم باز کرده که مبادا از گوشه کنارا اون کدها و باورهای مخرب دیده بشن، چرا؟ چون تغییر برای ذهن سخته، از طریق پاسخ دادن به سؤالات بیاد بیرون، وسط ریخته بشه…
خوب قدم اول برای پاسخ به سؤال این قسمت رو برمیدارم:
چه الگوهای تکرار شوندهای را میتوانی در خوابهای خود پیدا کنی؟
ما الان نزدیک به ده، دوازده ساله که از خونه قبلیمون اسبابکشی کردیم و خونه جدید داریم زندگی میکنیم. اما من هنوزم که هنوزه توی خوابهام خونه قبلیمون رو میبینم، همون حس و حالهایی که توی خونه قبلیمون داشتم، مهمونیهایی که داشتیم، اتاقم، آشپزخونه، بالکن خونمون، فضای بیرون خونه، همسایههایی که داشتیم، همیشه توی خوابهام توی خونهی قبلی میچرخم، در حالی این خونهای که الان هستیم رو من خیلی بیشتر از خونه قبلیمون دوست دارم، اما توی خوابهام توی خونه قبلی دارم زندگی میکنم و توی خواب اصلا متوجه نیستم که ما از اون خونه اسباب کشی کردیم. همیشه برام جای سؤال بود که ذهن من توی خونه قبلی مونده و توی خواب همش دارم اونجا راه میرم. حتی اتقافاتی که توی واقعیت الان افتاده تو خواب، توی خونه قبلیمون میبینم که افتاده، یعنی توی خواب به اون اتفاقه آگاه هستم که افتاده ولی آگاه نیستم که ما خونمون رو عوض کردیم.
خواب تکراری بعدی که معمولاً میبینم اینکه مثلاً یه اتفاقی افتاده و من الان باید فرار کنم با سرعت باید بتونم بدوم، اما هر چه تلاش میکنم نمیتونم انگار یه جسم سنگینی به پام بسته شده و با خودم دارم میکشمش و مانع سرعت گرفتن من میشه و الان اون فرده که دنبالمه یا اون حادثهای که اتفاق افتاده که دارم میدوم که به من نرسید، الانه که بهم برسه در حالی که نفس نفس زنان میدوم اما اصلاً سرعت نمیگیرم انگار که فیلم رو زدی قسمت آهسته! و بعد از خواب بیدار میشم، میبینم حتی توی بیداری هم دارم نفس نفس میزنم بعضاً هم شدتش انقدر زیاد میشه که بیدار میشم میبینم گلوم خشک شده طوری که نمی تونم نفس بکشم و شروع میکنم به سرفه کردن.
قبلاً زیاد خواب میدیدم که از یه بلندی یا پلهای پام لیز میخوره و در اون حین یک دفعه از خواب میپرم و قلبم شروع به تپش میکنه ولی الان خیلی وقته ندیدم. نمیدونم شاید باور پشت صحنه اون خواب کمرنگ تر شده!
استاد جان من احساس میکنم یه موج جدیدی یا این طوری بگم یک فرکانس جدیدی رو همگی داریم حس میکنیم. اصلاً احساس میکنم، روح جمعی کل خانواده عباس منش، هر کس توی جایگاه و مدار خودش داره یک پله به سمت بالا حرکت میکنه. توکل به خدای مهربان.
خدارو شکر به خاطر وجود شما استاد عزیزم و مریم جان نازنین.
در پناه خدا