پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 3 - صفحه 11
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/07/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-07-04 23:13:032024-02-14 06:18:27پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 3شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد جان
بلاخره این طلسم ذهنم شکست وتو این سنم یک نفر پیدا شد که بگه بهمون ریشه این خواب های تکراری چیه
یه عمر فکر میکردم فقط من این خواب های تکراری رو میبینم
یکی از این خواب های که از کودکی تا الان برام تکرار میشه اینه هر دفعه از ارتفاع مثل پله ، تاب سواری پرت میشم پایین و با این کابوس از خواب بیدار میشم ،این خوابم همیشه و همیشه تکرار میشه
دومین کابوسی که همیشه میبینم و نگران هستم ،همیشه تو خواب لباس ندارم واین باعث خجالت زیاد و نگرانی و تپش قلبم میشه و از خواب بیدار میشم (دلیل این خوابم اینه که تو کودکی دوست نداشتم لباس بپوشم و بارها و بارها از نردیکانم کتک خوردم طوری الان اینو مبنویسم داره اشک از چشمانم میاد )
و چند تا خواب تکراری دیگه هم خیلی میدیدم ولی از زمانی که وارد این سایت شدم و رو خودم کار کردم از این نوع خواب هام کمتر میبینم یا میتونم بگم تا حدودی کمرنگ تر شدن
اینکه یه دندونم شکسته یا مورچه رفته تو دندونم
یک امتحان مهمی دارم ولی هیچی نخوندم
رفتم سفر ولی از قطار یا ماشین جاموندم
اینکه تو دنیا تنها شدم هیچ کسو ندارم و غریبانه یک گوشه افتادم
منم تو دوره قانون آفرینش به شما پیوستم ،امیدوارم متعهدانه روی باورهای محدود کننده و ترمزهام کار کنم ،و دنیایی از ارامش ، نعمت ، سلامتی و احساس خوب وارد زندگی من بشه
به نام خداوند بخشنده مهربان
استاد سلام سلامی به گرمایی خورشید و عرض ادب خسته نباشید به خاله مریم و تمام دوستان همراه عباسمنشی
استاد جواب به این پترن در مورد خواب من در زمان کودکی یک خانه داشتیم که دوران کودکی من در آن خانه بود و بخاطر تقسیم ارث اون فروختیم اما هنوز بعد از گذشت 17 سال هنوز من خواب اون خونه مبینم و این خواب هر بار تکرار میشه به عناوین مختلف اتفاق میافتد و دلیلش هم هنوز نفهمیدم چرا من خواب اون خونه مبینم یعنی شرایط و اتفاقاتی مبینم که برای اون موقع است
یکی دیگه از خواب های که مبینم خیلی زیاد ابن خواب مبینم اینکه به جای های میرم که ناشناخته هستن برای من اما اونا من میشناسند و من هیچ کدام از آن هارو شخصیت هارو و مکان تا به حال ندیدم بعد آنقدر ابن خواب ها برای من شفاف هستن حتی من میتونم خیلی از اونها رو دوباره با جزییات تعریف کنم مثلا یکیش این بود من انگاری یک خانواده ای داشتم خانه ما در دل کوه بود و کسب کار خانواده من کشاورزی بود و اون ها دقیقا من میشناختن انگاری سال های سال من با اون ها زندگی کردم واین خواب ها کمک داره برام عادی میشه انگاری هر شب وقتی میخوام یک آدم دیگه ای میشوم و وارد یک زندگی دیگه میشم با اشخاص مختلف با آدمهای مختلف در مکان های مختلف این خواب هم برام خیلی تکرار میشه
استاد خواب های دیگه که مبینم ابن که من از واقعیه آینده با خبر میکنه این خواب هم خیای وقت ها میبینم به طور مثال امسال برادر من خبر بچه دار شدن داد و منتظر این بودن جنسیت بچه معلوم بشه من چند وقت قبل از اینکه جنسیت مشخص بشه خوابش دیدم که دختر بود و در آغوش مادرش داشت شیر میخورد و همین اتفاق هم افتاد و جوری شده من خواب مبینم دیگه همه خانواده به این باور رسیدن که خواب های من تعبیرش دقیق درست است یا دوباره من برای یک محصول یک کاری که میخواستم انجام بدم قرار ملاقات داشتم با شخصی در یکی از کارخانه های قم بعد چند روز قبلش من خواب اون ملاقات دیدم با جزییات و دقیق یعنی 99.9 درصد همان خوابی که دیدم در واقعیت برای من رخ داد یا دوباره من چند سال پیش 12 سال پیش من سرباز بود و خواب دیدم همه فامیل جمع شدن خونه ما بعد من توی خواب گفتم چی شده همه شما جمع شدید خبری است توی خواب میگفتن نه هیچ خبری نیست بعد از سه روز یا چهار روز من رفتم خونه مرخصی دیدم عموی من فوت کرد همان شبی که من خواب دیده بودم و یای این خدای ابن الگو برای من تکرار میشه که من از چیزی یا از موضوعی در آینده با خبر میکنه یا همین اتفاقات سال گذشت در کشور افتاد ابن درگیریها این اتفاقات من دوباره خواب ابن دیده بودم چند ماه قبلش که شرایط به این شکل اتفاق میافته خیلی خیای از این دسته خدای ها برای من رخ میدهد
اما مدتی است خواب های که مبینم خواب های آشفته است خوابهای که توش نگرانی و ترس وجود داره
استاد من به خواب خیلی ایمان دارم و باور دارم حالا نمیدونم درست و یا غلط است اما خواب یا خواب ها خیلی چیزها رو به من میگن و خیلی راحت تر الهامات خدا رو دریافت میکنم مثلا یادم سر یک موضوع مالی خیلی داشتم روی خودم کار میکردم بعد یک شب خواب دیدم من توی جای هستم شلوغ پر از سر صدا پر از جمعیت بعد صدای به آرامی این جمله داشت تکرار میکرد ما شما را هدایت میکنیم ما شما را همواره هدایت میکنم ابن جمله تکرار میشد و زمانی بود که من تو شرایط مالی خوبی نبود و آنقدر این خواب ین جمله به من اون موقع آرامش داد باعث شد احساس من بهتر بهتر بشه و خیلی خیای راحت اون شرایط مالی پشت سر گذاشتم و اصلا باعث شد همان اتفاق به ظاهر بد یک پلی برای من باشه و اتفاقات خوب عالی پشتش برام رخ بده و همه همه از زمانی که ابن اتفاق افتاد که من اون خواب دیدم
یک باوری که مادرم به ما یاد داد و ما از کودکی ازش استفاده میکنم زمانی که کودک بودم خواهر و برادران و حتی اونهای که خیلی بزرگتر از من هم بودن وقتی مادرم قصه تعریف میکرد از افسانه ها از شاهنامه تعریف میکرد میگفت شب که میخوای بخوابی بالشت بگو وقتی خواستی بخوابی بگو امشب میخوام یک خواب راحت آرام داشته باشم من ببر به بهترین خواب های که میتونم ببینم البته خیلی سال این کار انجام ندادم الان که دارم مینویسم در مورد خواب داره یادم میفته و هر وقت این کار میکردم رد خور نداشت من خواب خوبی میدیدم خواب های شیرین قشنگ
استاد بینهایت ازت سپاگزارم و همین طور خاله مریم عزیزم
سپاسگزارم سپاسگزارم فرمانروایی زمین آسمان را که هدایت گر من است
سلام استاد عزیز و خانم شایسته مهربان و دوست داشتنی یک الگو تو زندگی من تکرار میشه خیلی اذیت میشم گاهی کنترول ذهن برام سخت میشه استاد سپاسگزارم اگه کنار توضیحاتتون یک اشاره به این الگو من هم بکنید این از موقع 13 تا14 سالگی من بود که شروع شده الان که 42 سالمه همیشه تو زندگی من بوده و هنوز هم هست همیشه یک فرد حالا به شکل آدم های مختلف یک مدت میاد آرامش ما را به هم میزنه میره یک زمان کوتاه میگذره باز میبینی یک فرد دیگه میاد بعد جالبش اینجاست که بیشتر این افراد در مسیر مواد هستن واقعا هر چی فکر میکنم مرور میکنم این الگو را پیدا نکردم واقعا از صمیم قلب بابت این فایل های عالی سپاسگزارم
سلام به استاد عزیزم
ومریم شایسته ی نازنین و مهربون
وسلام خدمت دوستان همفرکانس عزیزم
استاد وقتی شما درمورد خواب گفتید
انگار این حرفتون برای من بود یعنی شبی نمیشه که من خواب نبینم
البته بعضی شبها خواب نیستن کابوسن
و پیش خودم میگم شاید بخاطر سختیهای گذشته ای که داشتم این خوابهارو میبینم
و خیلی از خوابهام زیاد تکرار میشن
استاد اگه خوابها واقعیت نداره پس چرا توی قران اون خوابی که حضرت یوسف تعبیر کرده بود اتفاق افتاد
البته تا الان من هر چی خواب دیدم خداروشکر تعبیر نشدخخخخخ
ولی از وقتی که با قانون اشنا شدم و اومدم توی این مسیر آرامشم خیلی زیاد شد ولی بازم خواب های عجیبو غریب زیاد میبینم که بعضی وقتها میگم خدایا من اصلا نمیخام خواب ببینم خسته شدم
یه عادت بدی که دارم صبح که بیدار میشم دنبال تعبیر خوابم میگردم تو گوگل یا بعضی وقتها هم صدقه میزارم کنار استاد واقعا باید چیکار کنم که دیگه اصلا خواب نبینم؟
استاد عزیزم از شما سپاسگزارم اینقدر قشنگ به ما کمک میکنید تو تمام جنبها پیشرفت کنیم و آرامش داشته باشیم مرسی استاد
درپناه حق
سلام استاد جان
من بعضی خوابای تکراری میدیدم که الان خیلی وقته خداروشکر نمیبینم .
خواب میدیدم دندونم افتاده و بقول شما انقدر واقعی بود که بیدار میشدم چک میکردم .
یا خواب پرواز میدیدم البته خوب بود ولی دیگه نمیبینم .
خواب میدیدم مامانم باردار هست و انقدر این برام تلخ و زجر آور بود جزو کابوسام شده بود .
خواب امتحان هم زیاد میدیدم که چیزی بلد نیستم .
ولی تنها خوابی که الان همچنان میبینم اینکه باید برم دستشویی و دستشویی هم هست و شاید زیاد هم باشه ولی در ندارن یا قفل نمیشه یا یجوریه که معلومه و من نمیتونم برم و استرس دارم .
سلام و احترام به استاد عزیزم و همه دوستان
استاد دست روی عجب چیز مهمی گذاشتین….الگوهای تکرار شونده…..!!!!
انگار تا قبل از این فایل باورم شده بود که الگوهای تکرار شونده شخص خودم تا آخر عمر باهامه و مجبورم که باهاش مدارا کنم…!!!!
اما با دیدن این فایل انگار منو از یک خواب زمستانه دراز مدت بیدارم کردین….
حالا الگوهای تکرار شونده من :
—–صبح ها دیر بیدار شدن و شب ها دیر خوابیدن :
شاید باورش سخت باشه اما سالهاست که داشتم از این الگویی غلطم ضربه میخورم و ضررش رو میدیدم اما انگار هر چی زور میزدم نمیشد که نمیشد….!!!!!
خدا شاهده که با دیدن این فایل و فایل قبلی 7 صبح بیدارم و نهایتا 12 شب خوابم….
حالا چه اتفاقی توی ذهنم افتاد ؟
اومدم به خودم گفتم که ببین این همه سال این الگوی تکرار شونده رو داشتی و خودت میدونی که چقدر از خیلی چیزا عقبت انداخته یا همین الان درستش میکنی یا خودتو آماده کن که ضربه های محکم تری رو بخوری….
—-الگوی یکی دو سال خوب کار کردن و مثل موشک پیشرفت کردن و بعدش شکست خوردنو از دست دادن همه چیز :
یعنی یه مدت میام روی خودم خوب کار میکنم و همه چیز عالی پیش میره از لحاظ مالی شرایطم عالی میشه بعدش به خودم میگم بسه دیگه الان وقت خوشگذرونیه و هم زمان با رها کردن همه چیز سقوط آزادمم شروع میشه …!!!!
—-الگوی تکرار شوندم در روابط :
من توی روابط عاطفی اکثرا افرادی رو جذب میکنم که دنبال سنگ صبورن و البته دنبال سرویس گرفتن های مختلف که مثلا فلان وسیله ام خراب شده ببر برام درست کن یا فلان اتفاق برام افتاده بشین حرفامو گوش کن و یا فلان چیزو دیدم برام بخرش و یا در مدت زمان کمی از آشنایی توقع ازدواج دارن و یا شدیدا دچار وابستگی میشن….و این الگو انقدر برام اذیت کنندس که اخیرا دیگه ترجیح میدم یا اصلا وارد رابطه ای نشم و یا اینکه خیلی با ذره بین آدم هارو انتخاب کنم و اونم در نهایت بازم همون الگوی تکراری رو برام بوجود میاره چون باورم در مورد روابط تا تغییر نکنه این الگو هم تکرار میشه…
یعنی تازه دارم میفهمم که توی روابطم یک الگوی تکرار شونده ای رو سالهاست که دارم تکرار میکنم و فقط چهره آدم هاست که داره و عوض میشه اما نوع الگوها کاملا تکرار شوندست….
من در حال حاضر هم زمان دارم روی دو تا دوره کار میکنم و قطعا دوره بعدی ام کشف قوانین خواهد بود…
بسم رب النور
سلام و درود خدمت استاد عزیزم
عجب سوال خوبی پرسیدین استاد احسنت ،،، من همیشه از طریق خوابام به خیلی از سوال و جوابای ذهنم رسیدم و به طریقی زندگیمو هدایت میکردن مخصوصا خوابایی که چندبار تکرار بشن دیگه مطمئنم یه حکمت و دلیلی داره
مثلاً زمانیکه با شما آشنا شدم حدود 15 ،20 روز قبلش خواب دیدم شب بود و ماه کامل بود و ستاره پر نور کنارش کاملا به زمین نزدیک شدن و به یه شکل زیبایی دراومدن منم محو تماشای ماه و ستاره بودم ودوباره برگشتن سرجاشون یه نفر کنارم بود پرسیدم که چرا ماه و ستاره انقد نزدیک شدن گفتش این به خاطر تو این کارو انجام دادن به خاطر عزیزی تو ،،، چند روز بعدش رفتم تعبیر خوابونگاه کردم نوشته بود علم و آگاهی الهی هستش که بهت گفته میشه و علمشو یاد میگیری و این بود که با شما آشنا شدم،،، استاد شاید بارها شده من از این مسیر خارج شده باشم یا نجواها اومدن بخاطر همین خوابم برگشتم تو مسیر چون باور دارم من انتخاب شده و برگزیده ام حضور شما و این آگاهیا بزرگترین معجزه زندگیم بود این خواب خیلی به من انگیزه میده که ادامه بدم
خوابایی که به قول خودتون چندساله من میبینمشون اینه که من میخوام از یه جایی کنده شم برم از یه موقعیت و شرایطی میخوام برم یا بهتر بگم فرار کنم و تو خواب با سختی دارم با اون شرایط دست و پنجه نرم میکنم میخوام به یه جایی برم خودمم نمیدونم کجاست یا دارم دنبال چی میگردم فقط میدونم که باید برم در تکاپو و جست و جوام گاها گذشتن از این مسیر خیلی سخته مسیر یا از کوه و سنگلاخه یا از گل و بارون شدید دارم عبور میکنم و گاها تو یه جمع شلوغم و تو اون شلوغی به سختی عبور میکنم یا فرار از یه جایی یا عده ای آدم ولی میدونم که تنها راه نجاتم اینه که از موقعیت و شرایط و مکان باید برم …
جدیدا هم خوابایی که میبینم با خودم میگم فقط همین مرحله مونده این آخراشه همین مراحل رو انجام بدم به درستی ازش عبور میکنم بهش میرسم و کسی بهم گل و شیرینی میده و یا خودم بهشون میرسم و واقعا حالم خوبه و شادم
همیشه خواستم اینو به افرادی بگم که راهنماییم کنن ولی یا نتونستم یا به یه طریقی مسخره کردن این یکی از مهمترین مسایل و سوالای ذهنی من بود تو این چند ساله که من میخوام کجا برم از چی دارم فرار میکنم ( البته خودم شرایط و موقعیت خودمو میدونستم و جدیدا به اینم فکر کردم که شاید باید یه تغییر تو رفتار و شخصیت خودم بدم یه تغییری از درون خودم) و چرا مسیرم انقد سخته انقد دارم جون میکنم
سپاسگذارم استاد خوبم ان شاءالله که به زودی برام روشنتر بشه
سلام به استاد عزیزم، مریم جان و دوستان عزیز
استاد شما همیشه میگفتید که از خودتون سؤالات خوب بپرسید تا خودتون رو بشناسید اما من همیشه میگفتم مثلاً چه سؤال هایی باید از خودم بپرسم و اولین سؤالی که همیشه توی ذهنم میومد این بود که من کیم؟ همون سؤال همیشگی که همه از خودشون میپرسن! یا توی شعرهای شاعران وجود داره؟ برای جواب به این سؤال یکی یکی با خودم میشمردم من اینم و …، ولی صحبتهای شما به ذهنم میومد که میگفتید شما نه اسمتون هستید، نه ویژگیهای ظاهریتون هستید و نه … یا سؤال مرسوم دیگه که وجود داره این که خدا کیه؟ بعد پرسیدن این سؤال، همیشه جواب شما میموند توی ذهنم خدا زمانه، خدا مکانه، خدا حس، خدا صداست، خدا تصویر، خدا منم، خدا تویی، خدا همهست، خدا یه حشرست و… .
خوب درسته این سؤالات خیلی کمکم میکرد، اما یه جورایی سؤالات خیلی کلی هستند و جوابهایی که بهشون داده میشه هم جوابای کلی و نمیشه ریشهای وارد درونت بشی و ببینی توی مغزت توی ذهنت چی داره میگذره، توی این چندتا فایل آخر در خصوص الگوهای تکرار شونده من متوجه شدم که واقعا سؤال خوب چه سؤالیه؟ یا توی دوره حل مسائل زندگی سؤالاتی که مریم جان میپرسن چه سؤالات عالی هستن دقیقا درون آدم رو میریزه بیرون. دیگه نمیتونی به خودت دروغ بگی یا ذهنت نمیتونه کتمانش کنه، آشغالای زیر مبل رو میکشه بیرون!
واقعا میشه اسم این چند فایل آخر رو گذاشت «سفر به درون خود»!
استاد چقدر این سؤالاتی که مطرح کردید عالی من رو به درونم برد و یک سفر اکتشافی درونی رو برام رقم زد که کشف کنم خودم رو بفهمم دلیل یکسری رفتارهای سرسختی که دارم چیه، اون رفتارهایی که حتی موقع نشون دادنشون از درون به خودم میگم خوب الان چرا داری این طور رفتار میکنی و باید آروم باشی احساسات شدیدی نشون ندی، ولی کو گوش شنوا! انگار نه انگار، اون لحظهها مثل اینکه یک دکمهای فشرده شده و طبق برنامهای که نوشته شده باید پیادهسازی بشه! این پلی شدن و پیادهسازی بر طبق برنامه، همون باور بنیادین مخربی هست که باید آگاهانه جلوش گرفته بشه. اما چطوری؟!
اولین قدم پاسخ به سؤالات پرسیده شده هست، فکر کنیم و ذهنمون رو به چالش بکشیم تا اون کدهای مخرب اصلی که ذهنمون جلوش وایستاده و نمیزاره که دیده بشه و چنان دو دستاشو هم باز کرده که مبادا از گوشه کنارا اون کدها و باورهای مخرب دیده بشن، چرا؟ چون تغییر برای ذهن سخته، از طریق پاسخ دادن به سؤالات بیاد بیرون، وسط ریخته بشه…
خوب قدم اول برای پاسخ به سؤال این قسمت رو برمیدارم:
چه الگوهای تکرار شوندهای را میتوانی در خوابهای خود پیدا کنی؟
ما الان نزدیک به ده، دوازده ساله که از خونه قبلیمون اسبابکشی کردیم و خونه جدید داریم زندگی میکنیم. اما من هنوزم که هنوزه توی خوابهام خونه قبلیمون رو میبینم، همون حس و حالهایی که توی خونه قبلیمون داشتم، مهمونیهایی که داشتیم، اتاقم، آشپزخونه، بالکن خونمون، فضای بیرون خونه، همسایههایی که داشتیم، همیشه توی خوابهام توی خونهی قبلی میچرخم، در حالی این خونهای که الان هستیم رو من خیلی بیشتر از خونه قبلیمون دوست دارم، اما توی خوابهام توی خونه قبلی دارم زندگی میکنم و توی خواب اصلا متوجه نیستم که ما از اون خونه اسباب کشی کردیم. همیشه برام جای سؤال بود که ذهن من توی خونه قبلی مونده و توی خواب همش دارم اونجا راه میرم. حتی اتقافاتی که توی واقعیت الان افتاده تو خواب، توی خونه قبلیمون میبینم که افتاده، یعنی توی خواب به اون اتفاقه آگاه هستم که افتاده ولی آگاه نیستم که ما خونمون رو عوض کردیم.
خواب تکراری بعدی که معمولاً میبینم اینکه مثلاً یه اتفاقی افتاده و من الان باید فرار کنم با سرعت باید بتونم بدوم، اما هر چه تلاش میکنم نمیتونم انگار یه جسم سنگینی به پام بسته شده و با خودم دارم میکشمش و مانع سرعت گرفتن من میشه و الان اون فرده که دنبالمه یا اون حادثهای که اتفاق افتاده که دارم میدوم که به من نرسید، الانه که بهم برسه در حالی که نفس نفس زنان میدوم اما اصلاً سرعت نمیگیرم انگار که فیلم رو زدی قسمت آهسته! و بعد از خواب بیدار میشم، میبینم حتی توی بیداری هم دارم نفس نفس میزنم بعضاً هم شدتش انقدر زیاد میشه که بیدار میشم میبینم گلوم خشک شده طوری که نمی تونم نفس بکشم و شروع میکنم به سرفه کردن.
قبلاً زیاد خواب میدیدم که از یه بلندی یا پلهای پام لیز میخوره و در اون حین یک دفعه از خواب میپرم و قلبم شروع به تپش میکنه ولی الان خیلی وقته ندیدم. نمیدونم شاید باور پشت صحنه اون خواب کمرنگ تر شده!
استاد جان من احساس میکنم یه موج جدیدی یا این طوری بگم یک فرکانس جدیدی رو همگی داریم حس میکنیم. اصلاً احساس میکنم، روح جمعی کل خانواده عباس منش، هر کس توی جایگاه و مدار خودش داره یک پله به سمت بالا حرکت میکنه. توکل به خدای مهربان.
خدارو شکر به خاطر وجود شما استاد عزیزم و مریم جان نازنین.
در پناه خدا
فتبارک الله احسن الخالقین
سلام به همه ی عزیزانم
خوابی که جدیدا برا م داره تکرار میشه خواب دندون هست البته قبلا هم خیلی درگیرش بودم همیشه با فشار زیاد به دندونام بیدار میشدم طوریکه فک میکردم دندونام میخواد بیوفته و یا شایدم افتاده دهنم!
و خوابی که بازم منو همیشه درگیر میکرد در ارتباط با همسرم بود،اینکه از من جدا شده منو پیچونده و خلاصه خیانت در خوابهام منو اذیت میکرد،اینکه چیزیکه الان یادم افتاد یکسری خوابها هست که خیلی بهم حال خوبی میده اکثرا و خواب آسمان و پرواز کردن در آسمان رو میبینم ،خواب اینکه یکسری اتفاقات در آسمان میوفته مثلا زندگی در فضای آسمان اتفاق میوفته نمیدونم چجوری بگم خلاصه طوری هست ک زندگی در زمین برام بی مفهوم میشه و همهچیز میره به اسمان،مثلا ابرها شکلهای خاصی پیدا میکنن و من میتونم بهشون دسترسی داشته باشم اصلا ی جو و حال و هوایی هست که برام سخته توضیح ولی خیلی برام تکرار میشه و برام جالب بود اول یادم نبود بمحضی که شروع کردم ب نوشتن یادم اومد،من حتی یکسری اتفاقات برام از طریق همین خواب آسمون و اتفاقاتی ک میوفته برام تعبیر میشه خلاصه اگر دلیل خاصی داره از خدا میخوام منو هدایت کنه به فهم درست.
در پناه الله در امن و امان باشید و آسمونی باشید
سلام استاد خیلی تشکر میکنم از مجموعه شما
من بچه که بودم همیشه خواب میدیدم که کنار دیوار خونمون یه راه خیلی خیلی باریک و تاریکی هست که من کنجکاوی میکردم و میرفتم تا از اونجا رد بشم و با اینکه ترس و وحشت داشتم نمیدونم چرا به این مسیر ادامه میدادم
یا مثلا خواب میدیدم دارم پرواز میکنم اما از یه جایی به بعد دیگ نمیتونم رد بشم
یا مثلا خواب میدیدم که سگ های وحشی دارن دنبالم میکنن یا مثلا یه دزد که حتما پسر و مرد بود وارد خونه ما شده و میخواد منو اذیت کنه
یا مثلا خواب میدیم که آدمهایی که خلاف کارن و عیشو نوش میکنن وارد خونه ما شدن و میخوان منو اذیت کنن
یا مثلا خواب میبینم کسی داره بهم زور میگه و میخواد کنترلم کنه
استاد وقتی ما متوجه شدیم که چه باورهایی داریم چیکار کنیم که تکرارشون کمتر بشه چطوری باهاشون برخورد کنیم?