پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 3 - صفحه 23

660 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فریده داداشی گفته:
    مدت عضویت: 1687 روز

    سلام ، همیشه خواب میبینم که دارم ازدواج میکنم ولی فرد مورد نطر ،یا سطحش پایینه، یا فقیره، یا قدش کوتاهه. یا دوسم نداره ، اما اطرافیانم میگن‌ نه خوبه ولش کن مگه ما کی هستیم اینهمه من زحمت کشیدم و رو خودم کار کردمو نادیده میگرن و به من حس بی ارزشی میدن.و خلاصه اون چیزی نیست که من میخوام و منم ازدواج نمیکنم. همش تکرار میشه. این خواب به نطرم به خاطر حس بی ارزشی و بی لیاقتی که از بچگی اطرافیان مخصوصن خانواده و مادرم بهم میدادن هنوزم که هنوزه در وجود من هست مثل افعی تمام وجود منو میبلعه. و جرات ابراز وجود ندارم. هر از گاهی خوب میشم اما این حس بی ارزشی و بی لیاقتی همچنان در وجود من جا خوش کرده.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    معصومه گفته:
    مدت عضویت: 960 روز

    به نام خدای مهربان و هدایت‌گر

    سلام به استاد عباس‌منش عزیز و مریم جان دوست‌داشتنی‌ و این خانواده زیبا.

    الگوی تکرار شونده خواب‌های من پدر بزرگ و مادربزرگ هایم هستند که چندین سال پیش فوت شدند.

    من در خواب می‌بینم که آن‌ها آمده‌اند یک نفر را مهمانی کنند یا با خود ببرند.

    این خواب با جزییات متفاوت برایم تکرار می‌شود حتی یکبار خوابم به حقیقت پیوست.

    چند سال پیش بود که خواب دیدم مادربزرگم به خانه ما آمده و یک سبد میوه آورده و به من گفت می‌خواهم فلان زن همسایه (که در کودکی ام همسایه ما بودند و من چندین سال بود که آن‌ها را ندیده بودم) و بچه‌هایش را دعوت کنم اینجا و به من گفت برو به آن‌ها بگو. من هم رفتم ولی فقط زن همسایه دعوتش را قبول کرد و بچه‌هایش نیامدند. آمد و میوه‌های مادربزرگ را خورد.

    چند روز بعد مامانم زنگ زده بود(چون من بعد از ازدواج در شهر دیگری زندگی می‌کردم) و گفت راستی خانم فلانی هم فوت شده. و من خیلی متعجب شدم از این خوابم که به حقیقت پیوست.

    و این خواب که می‌خواهند مرا با خود ببرند ولی من نمی‌روم هم تکرار می‌شود.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    امین روستا گفته:
    مدت عضویت: 1284 روز

    سلام استاد مهربانم

    خداروهزار مرتبه شکر که روز به روز آگاهی های من بیشترمیشه ومحدودیت های ذهنیم کمتر میشه

    درمورد خواب دیدن بگم خداروشکرتواین چندساله من خواب های آشفته خیلی کم برام اتفاق می افته فقط بعضی مواقع که یه روز کاری پرمشغله ای رو دارم وخیلی بدو بدو کردم خواب هایی رو می بینم که توخواب صدا میدم ومی دونم ناشی ازاسترس اون روز هست

    قبلنا خواب هایی رو بیشتر می دیدم که تویه شرایطی گیر کردم که نیاز به کمک دارم مثلا دزداومده بودخونمون یاگرفتار یه مارشده بودم که می خواست نیشم بزنه و…

    ومی خواستم درخواست کمک کنم ولی نمی تونستم حرف بزنم وکلی زور می زدم نمی تونستم حرف بزنم تااینکه توخواب صدای بلند می دادم وازخواب می پریدم

    خواب دزده بیشتر به خاطر این بود که همیشه احساس ناامنی می کردم وخواب ماربه خاطرترسی که ازمار دارم اتفاق می افتاد

    استاد روز هایی که من قول دادم فرداصبحش سرقرار مهمی برم حالا می خوادبه یه شهردیگه رفتن باشه یا رفتن سرکار باشه و…شب توخواب استرس دارم ودرست خوابم نمی بره همش ازخواب می پرم ساعت رو نگاه می کنم یاهمش توعالم خواب وبیداری هستم ودرکل توتنظیم خواب مشکل دارم خیلی وقتا میشه خوابم کم شده روز بعدش میگم بخوابم تاساعت 9ولی خوابم نمی بره وکلی درطول روز اذیت میشم یا خوابم می پره هرکاری می کنم خوابم نمی بره درحالی که برادرم رو می بینم که هروقت سرش رو روبالش میزاره سریع خوابش می بره البته استرس رفتن سرقرار به خواب تنها ختم نمیشه قبلش بایدلباس هام وهرچی لازمه رو آماه بگذارم ونتیجه این حساسیت اینه که معمولا به موقع سرقرار نمی رسم وانرژیم هم ناشی ازبی خوابی تحلیل رفته سرحال نیستم

    ممنون میشم اگر آگاهی هایی دراین مورد دارید به اشتراک بگذارید

    دوستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    مریم قادری گفته:
    مدت عضویت: 1517 روز

    به نام خدا

    سلام استاد عزیزم

    من به این سوال شما دیروز جواب دادم اما یه چیزی یادم اومد دیدم من همش خواب گذشته رو میبینم با همون شکل و فرم، اصلا یادم نمیاد که من خواب چیزیهای جدید زندگیم رو دیده باشم مثلا توی شهر ما کلی مغازه ها خشکل تر شدن ، یا شهرداری مثلا کلی به خیابونها اینا رسیده اما من با اینکه اینقد رفتم بیرون و کلی مغازه و پاساژ و فلان ولی وقتی خواب میبینم یا شکل و فرم گذشته رو خواب میبینم دارم یا جاهایی رو خواب میبینم که تا به حال تو عمرم ندیدم اما فک میکنم تا به حال چیزهای جدیدی که توی اطرافم هست رو تا به حال خواب ندیدم شاید هم خواب دیدم یادم نیست اما خواب گذشته خیلی خیلی زیادتر بوده و این برام خیلی جالبه، چرا همش گذشته!؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    مینا مارکارادی گفته:
    مدت عضویت: 1463 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان

    چقدر زندگی و احساس عالی با بودن با شما دارم

    خداروصدهزار مرتبه شکر میکنم برای بودن با شما و احساس خوبم

    استاد جان از خواب های که تکرار شونده میدیدم خواب کسانی بود که از دنیا رفته بودن اونها را یا ناراحت میبینم یا ساکت ساکت

    یا خواب فرار کردن که دارم فرار میکنم ولی سرعت بالای ندارم و بسیار آزار دهندست برای من فرار جوری که نفسم میگیره ولی نمیتونم بدوم

    خواب زیادی که میبینم بودن با کسی هست که عاشقانه دوستش دارم واقعا در بیداری همچین احساس نابی راتجربه نکردم و شاید دلیل این خواب آرزوی یک رابطه خوب هست که در دلم دارم

    سپاس گزارم استاد عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    نسرين خالقي گفته:
    مدت عضویت: 1299 روز

    سلام بر استاد ارجمند و بانو شایسته

    سلام بر همه دوستان عزیز

    سپاس از درسهای عمیقی که به ما می دهید خدا را شکر در این سایت مقدس هستم ، اصلا گمان نمی کردم خواب ها هم می تواند جزء الگوهای تکرار شونده باشد .

    همیشه باور داشتم خواب های هر شب بر اساس انچه که در روز به ان توجه داریم معمولا اتفاق می افتد ، ولی مواردی بوده که خوابی دیده ام که اصلا به ان موضوع ان شخص و … نه فکر کردم نه در خاطرم بوده ، حالا در کدام لایه های زیرین پنهان بوده نمی دانم .

    اکثر خوابهایم را به یاد نمی اورم خیلی کم شده که به یادم مونده باشد . جز یکی :

    یکی از خواسته هایی که از زمان دبستان داشتم ، داشتن خانه بزرگ و راحت بود ، داشتن اتاق شخصی خودم بود، این خواسته از روزی شکل گرفت که در کلاس پنجم دیستان بودم و دوستی عکس تولد ش را اورد به بقیه نشون بده ، خانه ای بزرگ و شیک حالا بحث جشن تولد به کنار که هیچ وقت من نداشته البته اصلا هم برام مهم نبود ، اینقدر که بحث خانه برام مهم بود بقیه موارد فراموش شده بود ، ان زمان در همان بچگی این سوال در ذهن من بود ، چرا خانه ما اینجوری نیست. از اون زمان خیلی دلم می خواست خانه بزرگ داشته باشم البته موقعیت و شرایط الان ما خیلی با ان زمان فرق دارد ولی من هنوز ان خانه رویایی خودم را ندارم.

    پدر و مادر من بسیار مهربان ، فداکار و زحمتکش هستند ولی الان متوجه می شم که به خاطر نوع باورهای که داشتند و بر خلاف تلاش های زیاد هیچ وقت ان جیزی که باید می بود ،نبود. انها همیشه قانع بودند و هستند و همیشه این نظر را داشتند که به بالاتر از خودت نگاه نکن همیشه به بایین تر از خودت نگاه کن که ارزوی داشتن امکانات تو را دارد و تو باید همیشه شکر گذار موقعیت فعلی خودت باشی و زیاده خواه نباشی .

    البته با وجود همه ابنها در ارزوی ان خانه رؤیایی بوده و هستم. شاید برای همین اکثر خوابهایی که می دیدیم و الان هم می بینم (البته کمتر ) بودن در یک باغ بزرگ و سرسبز و پر از گل و میوه أست همیشه با ذوق این را تعریف می کردم و مادرم هم می گفت که این یعنی تو بالاخره صاحب همچین ملکی می شوی و من هم ذوق می کردم .

    خدا را را شکر که الان در کشور و سرزمینی هستم که همیشه ، زمستان و پاییز و بهار و تابستان سر سبز أست و هر فصلی گل های خاص و رنگ خاص خودش را دارد یک فصل همه جا بنفش أست و پوشیده از گلهای جاکاراندا ، روی زمین غرق از گلهای ریخته از درختان که نگاه به ان هوش از سر می پراند و می گویی خدایا شکر از این نعمت از این نقاشی ، یک فصل همه جا قرمز ، نارنجی ،یک فصل همه جا صورتی فصل پاییز که دیگر انتهای هنرمندی و قدرت خداست که این همه رنگ در یک درخت هوش از سر می پراند که خدایا تو چه قدرتی داری ، درختان کنار هم ، هر کدام هزار رنگ و هر کدام منحصر به فرد، کسی که قدرت خدا را انکار می کند واقعا چه فلسفه و توجیهی برای این همه نعمت و شگفتی دارد.

    خواب دومی که گاه به گاهی می بینم و فکر کنم هر کسی حداقل یک بار دیده ، اینکه امتحان دارم و دیر می رسم یا مدارک خودم را پیدا نمی کنم و در خواب پر از اظطراب هستم وقتی بیادر می شوم خوشحال که خواب بودم .

    امیدوارم همه عزیزان این سایت با این دوره های ارزشمند به همه خواسته های خود برسند و همیشه سر شار از ثروت و نعمت باشند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    سهیلا سلیمی گفته:
    مدت عضویت: 945 روز

    سلام ودرود براستاد عزیزم که عاشقانه دوستش دارم ومریم بانوی عزیزم وهمفرکانسیهای نازنینم

    استاد چقدر زیبا گفتید چیزی را که واقعا همیشه برام سوال بود که چرا؟چرا من یا اطرافیانم خوابهایی که میبینیم اینقدر تکراریه مثلا من زمانی که مجرد بودم همیشه خواب میدیدم که دارم فرار میکنم طوری که از جاهایی رد میشدم وبالا میرفتم مثلا از دیوارها وغیره وهمیشه دستی ظاهر میشد ومنا نجات میداد وهربار توی خواب متوجه میشدم دست طرف دست یکی از ائمه هستش وهمیشه فکر میکردم چون ارتباطم با خدا قویه اون افراد به کمکم میان اما بعد ازدواج باز هم دیدن این خوابها ولی به طرزهای دیگه نجات پیدا میکردم وجالبه با خودم میگفتم دیگه از اون دستها خبری نیست چون من به خاطرمشغله های زندگی شاید ایمانم ضعیف شده ودیگه اون کمکها بهم نمیشه واین هم یک باور غلط اما استاد هنوز هم با اینکه من 46 سالمه هنوز این خوابها گهگداری برام پیش میاد شاید کمتر شده ولی اصلش هنوز هست

    یا مثال بعدی در مورد همسرم که ایشون میگه من همیشه خواب میبینم دارم پرواز میکنم وبرام تعریف میکنه بیشتر اوقات ومیگه نمیدونم چرا اینقدر این خواب برام تکرار میشه

    یا مثال دیگه از مادرم که همیشه میگه خواب میبینم جایی آتش گرفته یا یه چیزی سوخت ومن در صدد خاموش کردن وکلی سختی ودردسر

    حالا استاد برای من هم سوال برانگیزه وهم تعجب که چرا هر کدام یک جنس واینقدر تکراری واز آنجایی که من دوسالی است که این آگاهی را پیداکردم که سوالتون را از خود خدا بپرسید وبه شما جواب دادمیشود الان شما بزرگوار که دستی هستید از دستان نازنین خدا قراره ما را آگاه کنید در مورد اینموضوع الهی از درودیوار آسمان وزمین بر همگیتون عشق وسلامتی شادی وثروت بباره

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    شیما محسنی گفته:
    مدت عضویت: 3562 روز

    استاد عزیزم، مریم دوست داشتنی ام، دوستان هم فرکانسی عاااالیم، سلام.

    خدا را سپاس که استاد کلی فایل برامون میزاره و کلی درس یاد میگیریم.

    استاد عزیز من هم مدت های زیادی است که اصلا اصلا الگوی تکرار شونده در خواب ندارم. خدا رو شکر، از اونجایی که اکثر اوقات از کله سحر تا آخر شب بیدارم و فعال، دیگه موقع خواب فقط بیهوش میشم. البته گاهی خواب میببنم، اما نامفهوم ….خیلی وقت های پیش، یه الگوی تکراری در خواب داشتم که مثلاً به ازمونم نمی‌رسم …. یا خواب میمونم …. یا سر آزمون به اتفاق عجیب برام می افته … البته از دوستانم که هم سن و سال خودم بودم هم می پرسیدم، اون ها هم اکثرا این الگوی تکرار خواب را داشته اند. این هم از استرس هایی میاد که نسل ما برای درس خواندن داشته اند. من هم خیلی خیلی بچه درس خون ….. خدا رو شکر الان با آرامشی که نصیبم شده، اصلا این چیزها را ندارم. به لطف خدا جون و آموزه های شما

    در پناه خدای عشق ها

    شیما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    نسترن زارع بی نهایت آزادی گفته:
    مدت عضویت: 1922 روز

    سلام استادم

    وقتتون بخیر

    به خاطر وجودت خداراشکر میگم

    به خاطر مسیری که افتادم توش

    به خاطروجود مریم خانم و همه بچه هایی

    که توسایت فعالیت میکنن

    استاد؟؟؟

    یه روزی فکر میکردی الگوی هزاران نفری مثل من

    بشی ؟؟؟؟

    الگوی که فقط ،من بادیدن شما الگوی من حاام خوب میشه وامید وار

    فقط بادیدن فایل های هرروزت امید وارمیشم

    به مسیرم

    استاد هروقت صحبت الگو میشه ،من میخام بگم

    الگوی من شما هستین

    بهترین الگوی زمانه توای تو

    این روزها که یخاطر قدمت ایدیهم خودم

    جهان داره منو به سمت الگوهای تکرار شوتده

    میبره و من اذیت میشم ،فقط فقط دارم فایل هایی که این چندوقت گذاشتی دنبال میکنم

    چقدررر باارزش هستن ،چقدرررمهم هستن

    چقدر یااداور قانون خداهستن

    امشب بیشتر به این فکر میکردم ،خود استاد

    یه روزی فگر میکرد الگوی هراران نفر بشه

    باورکن امید این روزهای تغیر من توای

    روز های تغیری که یگ عمر یه جور دیگ شنیدم

    والان یه جور دیگه ،روزهایی که برام سخت میشه

    اما فقط تو وخدایی که میشناسیم همراهمه

    بادیدن وگوش کردن و زمزمه شدن حرفاتون توی مغزم ،امید وارم میکنه

    استااااااااد متشکرم برای وقتی که میزاری

    میخواستم بگم که واقعا درمسیر رشد من بشدت

    نقش داشتی و خواهی داشت

    الگوی من شمایید ،بهترین الگو که هست ودیدم

    به قول دوستتون شما باادم های دیگ فرق دارید

    شما با کل ادم هایی گ من دیدم تاالان فرق داری

    وقتی صحبت از الگو میشه من فقط میخام

    بنویسم ،بنویسم و بنویسم ،از مردی که بهترین

    الگوهاست ،مردی که خدا فرستاده تا لمسش کنم

    خودشو

    استادشما الگوی هستی که خدا دا بمن نشون داد خدایی واقعی،نه خدای ساخته شده مذهبی

    واقعا وقتی صحبت از الگو میشه من از خودم بیخود میشم که داد بزنم بابا الگوی من شمایید

    الگوی توحیدی

    یه الگوی کامل

    استاد وافعا دوستتون دارم

    واقعا خدارت سپاس میگم که کمکم کرد راه رشد راه مستقیم بهم نشون داد

    اگر الگوم غیر شما باشه ،اگر خدا گمکم نکرده بود .هرراهی میرفتم ،راه گمراهی بود

    مردی که قران به من نشون داد

    تو بهترین الگوی ،چون راهت راهه قرانه

    قران واقعی ،اون کتاب هدایتگری که باعث رشد میشه

    ای خدای من شکرت واقعا به خاطر الگوی توحیدی من

    به خاطر راه درستی که من بهش هدایت شدم

    دوستتون دارم

    سوال که میخام جواب بدم اینکه

    خواب ها تکراری بنظرم ارتباطی داره با باور های من ،اما چه جوریش نمیدونم

    دوست دارم بهمون بگی

    عاشقانه منتظر فایل هات هستم استاد

    تافایلی ازتون ببینم سریع همون لحظه دانلود میکنم ،پس لطفا استاد به ما بگو ارتباط باورهارو

    کار باورهارو ،روش عوض کردن باور هارو و…..

    درمورد حواب هایی تکراری ؟؟؟؟

    خیلی وقته خوابی نمیبینم ک خواب های عمیق

    دارم وکلا از خوابم راضیم

    امااااااخوابی که میدیدم وهنوز میبینم اینکهَ

    امتحان فیزیکه بیشتر فیزیکه خلاصه امتحان دارم

    همه میدونن ولی من نمیدونم وبدون امادکی

    سر جلسه ام که تعجب میکنم چرا به من نگفتن

    و من میگم اگه به من میگفتن من امتحان خوبی میدادم

    فکر کنم یه ارتباطی داره با گذشته من ،با حسرت من

    یا یه خواب که کمتر تکرار میشه اما میشه ،اینکه .من خواب میبینم میرم تو خونه ای دو طبقه که

    طبقه پاینش حیاط داره ،حوض داره ،یه حیاط

    قدیمی با کاشی های خیلی قدیمی ،اکثر وقتا اصلا

    خودمو اونجا نیبینمااو بلکه مثل یه روحی که

    از بالا سر بزنه به خونه وبیاد .مثل اینکه

    بگردشی بکنم توخونه

    در کل اصلا خونه توی زمان بیداری ندیدم تا جایی که یادمه

    نمیدونم چراحوابشو میبینم

    خدا میدونه چه انقلابی رخ بده با جواب شما به سوالات ما ؟!!

    منتظر فایل بعدی هستیم استاااد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  10. -
    علی و آفرین گفته:
    مدت عضویت: 3601 روز

    سلام به همه و خدا قوت به استاد عزیزم که چقدر پر انرژی به هدایت هاشون جامع عمل پوشوندن و این حجم از فایل های پر محتوا رو برامون تهیه کردن تا ما بتونیم اصولی تر قوانین زندگی رو بررسی کنیم .

    خیلی برام جالب و تحسین بر انگیزه که استاد انقدر دایره تجربشون بالاست و حتی مثال هایی که واسه الگوی خواب اوردن به شدت در من صدق میکرد و اکثرشون جزو خواب های پر تکرار من بودن, که نشون میده استاد چقدر الگو های تکراری در اشخاص مختلف رو بررسی کردن.

    ————–

    من کلا زیاد خواب میبینم و گاها شده خوابم در مورد یک سری اتفاقات, به واقعیت تبدیل بشه مخصوصا در مورد دیدن دوستان .

    و یک اتفاق پر تکرار تو خواب هام اینه که وقتی تو خواب دچار هیجان میشم , متوجه میشم که دارم خواب میبینم و از استرسم کم میشه و به خودم میگم نگران نباش این خوابه و خطری تهدیدم نمی کنه و بعد از اون با کنجکاوی بیشتری دور و برم رو تو خواب بررسی میکنم و سعی میکنم اوضاع رو دست بگیرم .

    ولی اگه اتفاقات خوابم خیلی استرس اور باشه به محض اینکه متوجه میشم دارم خواب میبینم نهایت سعیمو میکنم که از خواب بیدار شم یا حتی خودم رو از جایی پرت میکنم که زودتر بیدار شم .

    خیلی برام جالب بود که بعد ها تو فیلم اینسپشن هم دیدم که دقیقا برای بیدار شدن از خواب همین کارو میکنن .

    —————-

    در مورد الگو های پر تکرار واضح ترینش که هنوز هم تکرار میشه برام اینه که خواب میبینم امتحان دارم و اصلا بلد نیستم سوالاتو, که معمولا امتحان ریاضی یا زبان انگلیسی هستش. …. که همیشه این خوابو واسه همسرم تعریف میکردم و وقتی استاد این رو تو مثال هاش اورد شوک شدیم .

    خواب پر تکرار بعدی لق شدن دندون ها بودش ….

    خواب پر تکرار بعدیم خواب دیدن دوستم و یا مادر بزرگم که فوت شدن و من در خواب گیج میشم ایا زنده هستن و من اشتباه میکردم که اونا فوت شدن ؟؟ یا اینکه اسرار داشتم ازشون بپرسم اون دنیا چه خبره اوضاع چطوره ؟؟

    یک خواب دیگه هم هستش که همش خواب میبینم بعد از 15 سال هنوز یک ترم از لیسانسم مونده و کلی درس رو پاس نکردم و نهایتا میگم ولش کن من تو کارت پایان خدمتم خورده لیسانس واسه همین خودمو قانع میکنم که دیگه دانشگاه نمیرم …..

    و یک خواب دیگه گم کردن ادرس که البته به شکل فراموش کردن اینکه ماشین رو کجا پارک کردم هستش ….. هر چی میگردم ماشینو پیداش نمیکنم …….

    و خوشایند ترین خواب پر تکرارم اینکه میبینم توانایی پرواز کردن رو دارم و به راحتی از روی سقف خونه ها به پرواز در میام و پرش های بسیار بلند و طولانی دارم و از این تواناییم بسیار خوشحالم و وقتی بیدار میشم ضد حال میشم که خواب بوده و عملا این توانایی رو ندارم ……

    —————

    الان که فکرشو میکنم در مورد وجه مشترک موضوع خواب های پر تکرارم من دچار هیجان عاطفی شدیدی بودم .

    مثلا دوران دانشجویی من در طول ترم درس نمیخوندم و فقط تو فرجه ده روزه قبل از امتحانات به کوب میخوندم اونم درس های مهندسی برق رو و اصطلاحا شب امتحانی بودم و از اونجایی که قبول شدن برام بسیار مهم بود این موضوع فشارعصبی زیادی بهم وارد میکرد .

    در مورد خواب عزیزانم که فوت شده بودن ; میدونم که به شدت درگیر طغیان عاطفی شدم ساعت هاو روز های متوالی اشک میریختم و به شدت غمگین بودن اون روز ها به هیچ وجه قوانین رو درک نمیکردم اصلا نمیدونستمشون .

    عملا دلیل اصلی همه ااگو های تکرار شونده عدم کنترل احساس و موندن در احساس منفی طولانی مدت بودش

    ——————

    خیلی مشتاقم درک درست تری از این نشانه ها داشته باشم .

    و سپاس گزار استاد با وجودم هستم که مسیر تفکر واضحی رو بهمون نشون میدن ;

    اینکه چطور با پیدا کردن الگو های تکرار شونده دست ذهنمون رو بخونیم و پاشنه اشیل های باوری و رفتاریمون رو پیدا کنیم و برای بهبودشون در خواست هدایت کنیم .

    و یک دنیا ممنون از شما دوست عزیز که با کامنتم همراه شدید .

    ارزوی سلامتی و موفقیت روز افزون واسه همه دوستانیکه در مسیر تکاملی درک قوانین درتلاشن .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای: