پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 4

توجه: توضیحات این فایل شامل یک بخش مقدمه و سپس یک سوال است. 

بخش ” مقدمه ” در تمام مجموعه قسمت های ” پیدا کردن الگوهای تکرار شونده ” یکسان است اما در انتهای این توضیحات، در هر قسمت یک ” سوال متفاوت ” پرسیده می شود. (یعنی هر قسمت از این مجموعه، مقدمه یکسان اما سوال متفاوتی دارد)

لازمه درک سوال و پاسخ به آن این است که مقدمه را حتما بشنوید. هرچند در هر قسمت که دوباره مقدمه را می شنویم، از زاویه ی دیگری آن را درک می کنید که در نهایت به درک کلی ما از این اصل کمک می کند و می توانیم پاسخ های دقیق تری برای سوالات پیدا کنیم.

و اما سوال این قسمت از مجموعه ی ” پیدا کردن الگوهای تکرار شونده

سوال:

وقتی با شرایط استرس زا یا چالش برانگیز مواجه می شوی، معمولا چه واکنشی نشان می دهی؟

بعنوان مثال ممکن است پاسخ فرد این باشد که:

  • من وقتی با شرایط استرس زا مواجه می شوم، خیلی سریع گریه ام میگیرد و اشکم جاری می شود؛
  • من در این مواقع معمولا به دنبال مقصر می گردم. مثلا پدرم، مادرم، همسرم، دولت و … تا بتوانم تقصیر را به گردن آنها بیاندازم؛
  • من وقتی با چالش مواجه می شوم،  عصبانی می شوم، داد و بیداد می کنم و هر آنچه دم دستم باشد را می شکنم؛
  • من در مواقع برخورد با شرایط استرس زا، شروع به غذا خوردن می کنم. انگار با خوردن، خودم را آرام می کنم؛
  • من وقتی با چالشی مواجه می شوم، سعی می کنم از آن موقعیت فرار کنم یا آنجا را ترک کنم. 
  • من در این مواقع، متعهد می شوم که مسئله را حل کنم؛

نکته: توضیحات استاد عباس منش پیرامون این سوال را در فایل صوتی یا تصویری بشنوید تا بتوانید درک بهتری از این مفهوم پیدا کنید.

سپس پاسخ خود به این سوال را در بخش نظرات این قسمت بنویسید.


منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:

همانطور که می دانید، دوره کشف قوانین زندگی به صورت کامل بروزرسانی شده است. یک شیوه اساسی برای افزایش مهارت در شناسایی و حذف ترمزهای مخفی در برابر خواسته ها، دوره کشف قوانین زندگی است.

در بروزرسانی جدید، تمریناتی تخصصی به دوره اضافه شده است. این تمرینات در یک فرایند تکاملی، به دانشجو یاد می دهد تا درباره هر خواسته ای که با وجود تلاش به آن نرسیده است:

  • اولاً: ترمزهای مخفی یا باورهای برعلیه آن خواسته را در ذهن خود بشناسد؛
  • ثانیاً: با ابزار منطق،آن ترمزهای ذهنی را از ریشه حذف کند و به این شکل، طبق قانون، خواسته اش را دریافت کند؛

نتیجه عمل به آگاهی ها و انجام  تمرینات این دوره، این است که:

فرد از همان نقطه اول، در مسیر هم جهت با خواسته اش قرار می گیرد  و با ایده ها، راهکارها و فرصت هایی برخورد می کند که با آن خواسته هم فرکانس است و اجرای آنها نتیجه بخش است.

در نتیجه آن خواسته به صورت طبیعی وارد زندگی اش می شود. ضمن اینکه از مسیر خلق خواسته، لذت می برد.

اطلاعات کامل درباره محتوای افزوده شده به دوره کشف قوانین زندگی در این بروزرسانی و نحوه خرید دوره را از اینجا مطالعه کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 4
    225MB
    23 دقیقه
  • فایل صوتی پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 4
    11MB
    23 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

574 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سمانه جان صوفی» در این صفحه: 3
  1. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 1906 روز

    سلام به همه

    سلام مخصوص به وجیهه بانوی نازنین

    چقدر زیبا نوشتی عزیزم.

    از خط به خط نوشته هات بوی آرامش و صلح درون و توکل به خدا به مشامم می‌خوره.

    بی نهایت با عشق، تحسینت میکنم عزیزم.

    غرق در لذت شدم وقتی از ملاصدرا، شیخ المتالهین نوشتی…

    با ملاصدرا از سریال روشن‌تر از خاموشی آشنا شدم…

    چقدر زیبا در مورد خدا صحبت کرده ملاصدرا…

    منم عین یاسمن جان، ذخیره میکنم تو نوت موبایلم تا بارها و بارها بخونمش.

    چقدر انرژی این کلام بالاست.

    چقدر حس امید میده به آدم.

    وجیهه بانوی نازنینم خیلی هدایتی از پاسخ سید علی جان خوشدل برای همسرتون، رسیدم به کامنتِ شما…

    انگار این مسیر رو با دست های خدا طی کردم تا برسم به شما و کامنت هاتون…

    الان، قبل نوشتن پاسخ براتون، از طریق پروفایلتون چند تا از کامنت هاتونو خوندم و لذت بردم از ارامشتون…

    تاخیر رو جایز ندونستم و اومدم که بنویسم براتون…

    که تحسینتون کنم.

    که بگم چقدر افتخار میکنم و میبالم به شما و خودم و همه که با شما و سایر دوستان عزیز و توحیدیم تو این سایت آشنا شدم و هر روز بهتر و بیشتر باهاتون آشنا میشم و از دریای این حس ناب و آرامش بخش مینوشم …

    منم سپاس گزار خدا جانم هستم که تو سایتم و اکثر وقتمو با این سایت و محتویاتش میگذرونم هر روز، نه هر جای دیگه ای مثل اینستاگرام، واتس اپ، تلگرام و …

    نمیگم اینا بد هستن، نه.

    بسته به استفاده ازشون، میتونن کاملا سالم و عالی هم باشن.

    اما من انتخاب کردم از زندگیم حدفشون کنم تا بتونم با تمرکز لیزری روی محتویات سایت کار کنم، انرژی و زمانم رو که ثروتم هست رو بذارم واسه اینجا، واسه کار کردن بهتر و بیشتر روی خودم و بهبودم…

    و چقدر هم که حالم رو بهتر و بهتر کرده هر لحظه.

    مخصوصا جنس ارتباطم با الله یکتا رو…

    سپاس بی اندازه دارم از خدا، از استاد نازنینم، از تک تک شما دوستای خوبم که با نوشتن کامنت دارین حال خوب، حس خوب، آگاهی های ناب و زندگی بخش رو اشاعه میدین.

    عاشق تک تک تون هستم که انقدر ناب هستین، انقدر خالص و پاکین.

    صبح که شروع کردم به خوندن کامنت، از آقای خوشدل نازنین که از طریق ایمیلم نظراتشون

    رو فعال کردم، هیچ فکر نمیکردم به اینجا برسم.

    به این روزی و برکت و حال خوشِ الانم برسم…

    انگار که رفتم روی ابرها وقتی وصل شدم به مدارِ شما…

    بی شک ایمیلم رو فعال میکنم روی نظرات شما، تا پیگیری تون کنم از طریق کامنت هاتون و حسِ نابی که تو نوشته هاتون هست و از روحِ شفاف تون میاد.

    نمیدونم شما هم این حس رو تجربه کردین یا نه:

    دیروز کاملا حس کردم دلم تنگ شده برای آقای خوشدل، حمید آقای حنیف، سعیده جانم، زهرا جان نظام الدینی، فاطمه و سایر دوستان نازنین و توحیدیم.

    اینکه دلم هواشو کرد که کامنت هاشونو بخونم، وصل شم به روحشون، به احوالاتشون، ببینم خوبن سلامتن حالشون خوبه؟

    دقیقا حس دلتنگی برای آشنایان و عزیزانی که از نزدیک میشناسم رو دارم نسبت به بچه های سایت…

    این شگفت انگیزه که این همه دوست، خواهر، برادر نادیده پیدا کردم تو زندگیم.

    که وقتی کامنت میذارن، میخونم، بیشتر و بهتر باهاشون آشنا میشم، دوست دارم پیگیریشون کنم، بخونم از روندشون، حالشون، احساسات و عملکردهاشون و صد البته که تحسینشون کنم برای پله پله رشد و بهبودهاشون.

    وجیهه بانوی نازنین فکر میکنم این دومین کامنت من برای شماست، چقدر خوشحالم که امروز و این لحظه وجودِ نازنینت رو کشف کردم و میتونم بخونم ازت.

    به آغوشِ گرم خدا میسپارمت هر لحظه عزیزم.

    بنویس؛ که زیبا مینویسی.

    بنویس؛ که حال خوب پخش میکنی.

    بنویس؛ که آگاهی و کلام ناب انتقال میدی.

    خلاصه در یک کلام:

    عاشقتم وجیهه بانوی.

    خدایا شکرت برای روزیِ امروز، ثروتِ امروز همین اول صبحی در شروعِ روزم: وجیهه بانوی خوش سخن.

    خدایا چقدر زیبا هدایتم کردی که روزم با شادی و انرزی بالا ساخته بشه، مرسی عشقم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 1906 روز

    سلام آقای زرگوشی عزیز.

    کامنتتون سرشار از نکات مهم و مثبت و امید بخش بود.

    خیلی ممنونم که این کامنت رو نوشتین.

    سبک نگاهتون به تاخیر پرواز به شدت برام جالب بود…

    اینکه نه تنها غر نزدین از تاخیر، طور مثبتی نگاه کردین، به خیر برداشت کردین، فرصت رو غنیمت شمردین و کامنت نوشتین.

    بازیِ شکارچیِ نکات مثبت هم عالی بود که با همسر و دختر عزیزتون انجام میدین، خیلی زیباست که اعضای یک خانواده در یک مسیر باشن، اینطوری سرعت رشد خانواده بالاتر میره.

    در حیطه روابط خانوادگی و شغلی هم که نوشتین بسیار خوشحال کننده بود، تبریک میگم به شما و همسرتون و همکارانتون.

    چقدر قشنگه که با تغییر سبک زندگی و افکار، می تونیم زندگی خودمونو اونطور که دوست داریم خلق کنیم و حسابی لذت ببریم.

    عکس پروفایلتون با دختر قشنگتون در اون فضای جذاب، زیباست.

    خدا حفظتون کن برای همدیگه.

    از کامنتتون سپاس گزاری رو درک کردم.

    بهترین ها برای شما و خانواده ی محترمتون.

    در پناهِ خدا شاد باشین و سعادتمند و ثروتمند در کنار عزیزانتون.

    خدایا شکرت برای مطالعه ی کامنت های خوب و پر از آگاهیِ بچه های سایت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  3. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 1906 روز

    وجهیه بانوی نازنینم

    همین الان 19:05 پنجشنبه 22 تیر نقطه آبی در بهترین زمان به چشمم خورد…

    در خوش زمان ترین حالتِ ممکن.

    زمانیکه چند ثانیه قبلش گفتم میشه یه نشونه بیاد الان، یه دایره آبی ببینم؟

    ذهنم گفت امروز 5 تا پاسخ دریافت کردی، بازم پاسخ میخوای؟ سیر نشدی؟

    گفتم نه، بازم پاسخ از دوستانم رو میخوام. دوست دارم گفتگوهارو…

    هر چی بیشتر بهتر و بهتر و بهتر.

    که رفرش زدم سایتو و پیامت رسید دستم.

    وجیهه جان حوالی نیم ساعت پیش نجوا اومد که یه تعهدم رو غلغلک بده…

    از خدا هدایت خواستم کمکم کنه…

    با همسرم رفتیم خرید، اومد بربری تازه بخره برای شامش و با کارت حساب کنه که نانوای عزیز گفت خیراتیه…

    الله اکبر…

    قبلش داشتیم از روزیِ غیرِ حساب صحبت میکردیم با هم

    و داشتم جریانِ کامنت حمید آقای حنیف رو واسش تعریف میکردم که عصر خوندم: کولرشون خراب شده بود و کاملا هدایتی مرخصی شون جور شد، با همکارشون رفتن منزل و کولر رو تعمیر کردن به اسانی و شیرینی. ماجرای برگشت و سانتافه رو هم تعریف کردم که خدا بهشون گفت من که همه ی کارهای تو رو انجام دادم چرا برای برگشت به محل کارت از من درخواست نکردی؟

    من با یه سانتافه مثل این بر می گردوندمت…

    به همسرم گفتم ما همون لحظه، معجزه ی حضور و هدایت خدا تو زندگیمون رو هم که ببینیم، بازم سریع یادمون میره…

    منظورم خودمون بود نه آقا حمید.

    خلاصه خیراتی بودن نان، برای من نشانه بود از روزیِ غیرِ حساب که خدا میده.

    به خودمم کمک کرد که تو باورهام و تعهدم سفت تر عمل کنم…

    این بربری فقط یه بربریِ خیراتیِ ساده نبود و نیست…

    ارزش مادی اش از اون سانتافه هم بیشتره…

    اگه من اهلِ دل باشم و درک کنم.

    خدایا تو روزیِ غیر حساب میدی، دقیقا وقتی تله ی باور کمبود فعال میشه داخلم و میترسم که منجر میشه به بروز یکی از الگوهای مخربم…

    تو دستم رو گرفتی و میگیری.

    سپاس گزارتم خدای من.

    وجیهه جان دیروز متوجه شدم روزیِ غیر حساب یا همون ثروت، فقط پول یا هدیه نیست، شونصدتا چیز دیگه هم هست که تا حالا قلبم خاموش بود روشون…

    باید لیست مفصلی که نوشتم رو بخونم الان تا تاکید شه واسم چقدر دایره ی روزیِ غیر حساب خدا وسیعه.

    تا الان 5 صفحه انواعِ روزیِ غیرِ حسابِ خدا رو نوشتم، میدونم بازم هستن…

    خلاصه که نشونه هاشو فرستاد واسم در کوتاهترین فاصله تا بفهمم و خطا نکنم.

    الهی الحمدالله

    عجب کامنت دلبری نوشتی برام وجیهه جانم.

    عجیب خفنه این قسمت:

    در راه خود اول ز خودم بیخود کن

    بیخود چو شدم ، ز خود به خود راهم ده

    منم شما رو دوست دارم و از آرامش صورت و کلامتون آرامش میگیرم.

    ممنونم ازت نشانه ی جذابِ این لحظه ام، وجیهه بانوی دوست داشتنی و لطیف.

    ممنونم از حسِ نابی که در لابه لای خط های کامنتت بود و به من هدیه دادیشون.

    خوشحالم که کامنتهامو میخونی و برام پاسخ مینویسی.

    کامنت پاسخ از دوستان، یه دونه از روزی های غیر حساب هست که نوشتم تو لیستم. خدایا شکرت که امروز تا الان 6 تا بهم روزی دادی از این جنس یعنی پاسخِ دوستانم.

    خدایا مرسی که منو نجات دادی تو عصرِ سومین روز از تعهد جدیدی که به خودم دادم و واسم خیلی خیلی مهمه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: