توجه: توضیحات این فایل شامل یک بخش مقدمه و سپس یک سوال است.
بخش ” مقدمه ” در تمام مجموعه قسمت های ” پیدا کردن الگوهای تکرار شونده ” یکسان است اما در انتهای این توضیحات، در هر قسمت یک ” سوال متفاوت ” پرسیده می شود. (یعنی هر قسمت از این مجموعه، مقدمه یکسان اما سوال متفاوتی دارد)
لازمه درک سوال و پاسخ به آن این است که مقدمه را حتما بشنوید. هرچند در هر قسمت که دوباره مقدمه را می شنویم، از زاویه ی دیگری آن را درک می کنید که در نهایت به درک کلی ما از این اصل کمک می کند و می توانیم پاسخ های دقیق تری برای سوالات پیدا کنیم.
و اما سوال این قسمت از مجموعه ی ” پیدا کردن الگوهای تکرار شونده “
سوال:
چه شرایط یا موقعیت هایی هست که شما از مواجه شدن با آنها فراری هستید و سعی می کنید تا حد امکان با آنها برخورد نکنید؟
بعنوان مثال ممکن است پاسخ فرد این باشد که:
- من از صحبت کردن در جمع فراری هستم و اگر احتمال بدهم در یک جمع از من برای صحبت دعوت می شوم، ترجیحاً به آن جمع نمی روم؛
- من سعی می کنم هر موقعیت یا شرایط جدید را امتحان نکنم؛
- من معمولا دنبال یک بهانه هستم تا از فعالیت های فیزیکی دوری کنم؛
- من از مدیریت مسائل مالی، فراری هستم؛
- من از مراجعه به پزشک و هر آنچه مربوط به آن است، مثل واکسن، چک آپ و … فراری ام؛
- من از مهمانی رفتن یا حضور در جمع های شلوغ فراری ام؛
- من از از انجام کارهایی که به من محول می شود، فراری ام؛
نکته: توضیحات استاد عباس منش پیرامون این سوال را در فایل صوتی یا تصویری بشنوید تا بتوانید درک بهتری از این مفهوم پیدا کنید.
سپس پاسخ خود به این سوال را در بخش نظرات این قسمت بنویسید.
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:
همانطور که می دانید، دوره کشف قوانین زندگی به صورت کامل بروزرسانی شده است. یک شیوه اساسی برای افزایش مهارت در شناسایی و حذف ترمزهای مخفی در برابر خواسته ها، دوره کشف قوانین زندگی است.
در بروزرسانی جدید، تمریناتی تخصصی به دوره اضافه شده است. این تمرینات در یک فرایند تکاملی، به دانشجو یاد می دهد تا درباره هر خواسته ای که با وجود تلاش به آن نرسیده است:
- اولاً: ترمزهای مخفی یا باورهای برعلیه آن خواسته را در ذهن خود بشناسد؛
- ثانیاً: با ابزار منطق،آن ترمزهای ذهنی را از ریشه حذف کند و به این شکل، طبق قانون، خواسته اش را دریافت کند؛
نتیجه عمل به آگاهی ها و انجام تمرینات این دوره، این است که:
فرد از همان نقطه اول، در مسیر هم جهت با خواسته اش قرار می گیرد و با ایده ها، راهکارها و فرصت هایی برخورد می کند که با آن خواسته هم فرکانس است و اجرای آنها نتیجه بخش است.
در نتیجه آن خواسته به صورت طبیعی وارد زندگی اش می شود. ضمن اینکه از مسیر خلق خواسته، لذت می برد.
اطلاعات کامل درباره محتوای افزوده شده به دوره کشف قوانین زندگی در این بروزرسانی و نحوه خرید دوره را از اینجا مطالعه کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 5190MB22 دقیقه
- فایل صوتی پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 510MB22 دقیقه
سلام به همگی .
ممنونم از استاد عباسمنش با شیوه عالی آموزشی که خودش درسهای زیادی برای من داره . یکی از آرزوهام این هست که بتونم این شیوه ها رو در کار خودم که معلمی و آموزش هست بکار ببندم .
اینکه دانش آموز رو بتونم وادار به فکر کردن کنم و به جای اینکه جواب مسأله رو فوری در اختیارش قرار بدم ، راهنماش باشم تا خودش بره و مسأله رو درک کنه و به جواب برسه .
و اما سوال :
چه شرایط یا موقعیت هایی هست که شما از مواجه شدن با آنها فراری هستید و سعی می کنید تا حد امکان با آنها برخورد نکنید؟
1. یکی از مواردی که من به شدت ازش فراری هستم صحبت کردن هست . چه در جمع و چه حتی با یک فرد . و این مسأله بعضی وقت ها خوب هست و بعضی وقت ها خیر . تا بشه سعی می کنم صحبت نکنم . برخلاف خیلی از خانم ها که شاید در طول روز ساعت ها شاید با مادر ، خواهر، همکار یا همسرشون صحبت می کنن من بیشتر اوقات فقط اگه کسی ازم سوال کنه جواب میدم . حتی اگه بخوام هم صحبتی بکنم هر چی فکر می کنم چیزی به ذهنم نمیاد . شاید یه دلیلش این هست که ذاتا از بچگی آدم کم حرفی بودم .و یه دلیل دیگه اینکه وقتی می خوام چیزی برای گفتن پیدا کنم خیلی فکر می کنم که خدای نکرده توش دروغی، غیبتی از کسی، قضاوت بیجایی ، نکته منفی و … نباشه و معمولا چون با توجه به فرد مقابلم همچین حرفی رو پیدا نمی کنم ، ترجیح میدم اصلا چیزی نگم .
خب این که سکوت بعضی وقت ها از حرف بد بهتره شکی درش نیست ولی این مسأله بعضی وقت ها ، اصلا هم خوب نیست . مثلاً در زندگی مشترک .
اصلا یادم نمیاد که در مدت بیست سال زندگی مشترک ، صحبت طولانی با همسرم داشته باشم . البته علاوه بر خصوصیت خودم ، خصوصیات همسرم هم مزید بر علت شده . چون نکات مشترک کمی با هم داریم .و از طرفی ایشون بیشتر ترجیح میده گوینده باشه تا شنونده . و اصلا شنونده خوبی نیست . یعنی هنوز جمله کسی تمام نشده شروع به مخالفت با اون حرف می کنه . اگه شما بگید الان روز هست ، شروع می کنه به دلایلی آوردن برای اینکه الان شبه . و اگر بگی الان شبه ،برعکس .
اوایل ازدواجمون مثلا گاهی از سرکار که بر می گشتم اتفاقات اون روز رو براش تعریف می کردم .و ایشون از توی همه اون حرف ها دنبال یه نکته کوچکی می گشت تا سرزنشم کنه و این شد که حتی همون به کوچولو حرف زدن رو هم گذاشتم کنار .ا البته الان میدونم که این ویژگی ایشون نتیجه و جذب رفتارهای خود من بوده . چندین بار هم به خودم تعهد دادم که زمان هایی که رابطه مون خوب هست روی این قضیه حرف زدن کار کنم ولی نتونستم . این باعث شده که تمام قهرهای ما در سکوت تقریبا مطلق بگذره . می دونم که با حرف زدن منطقی خیلی از مشکلات خیلی سریع تر حل میشه و خیلی از سوءتفاهم ها زودتر برطرف میشه ولی تابحال که موفق نبودم .
2. دومین مسأله ای که انجامش برام خیلی سخت هست و همیشه از اون فرار می کنم درخواست کردن از بقیه هست . حتی الان که دقت می کنم من حتی از خدا هم خواسته زیادی ندارم . و همین طور از بندگان خدا .
هیچ وقت حتی آرزوهای بزرگی هم نداشتم . اگر هم بوده فقط در حد خیال و فکر کردن . نه اینکه از خدا واقعا بخوامشون .
در مورد اطرافیان هم همین طوره . تا جایی که بتونم همه نیازهام رو خودم برطرف می کنم و اگر هم نتونم ترجیح میدم بی خیالشون بشم تا از کسی بخوام کمکم کنه. و این هم به نظرم خیلی بده . شاید به خاطر عدم عزت نفس و نداشتن احساس لیاقت در من باشه .
یکی از فایل های استاد رو دیروز میدیدم که توی یکی از سمینارهاشون در مورد آیه
اذا سالک عبادی عنی …
می گفتند که باید خواسته مون رو بگیم . مثلاً در مورد مردها ، نباید توقع داشته باشیم اونها خواسته ما رو بدونند. باید بگیم تا بدونند حالا شاید جواب بدن شاید هم نه. ولی من متاسفانه در این زمینه خیلی ضعیف عمل کردم. وقتی بعضی از اطرافیان رو می بینم که حتی از شوهرشون یا بزرگترهای دیگه مثل مادر یا مادرشوهرشون می خوان که مثلاً براشون آب بیاره یا هر کار دیگه ای واقعا تعجب می کنم . در صورتی که خودم حتی در مورد مسایل بسیار بزرگتری مثل جابجا کردن اشیا سنگین یا پول برای خرید مایحتاج خونه یا … هم نمی تونم از کسی مخصوصا شوهرم درخواستی داشته باشم و ترجیح میدم خودم اون کار رو انجام بدم یا مسأله رو حل کنم یا اصلا انجام ندم و صورت مسأله رو پاک کنم .
متاسفانه این اخلاق من در مورد بچه هام هم باعث شده ،که توی خونه مسوولیت پذیر نباشند و منتظر باشند همه کارها رو من انجام بدم . گرچه اگر ازشون بخوام و یه کم حوصله کنم به احتمال زیاد انجام میدن.
3 . یکی از کارهایی که تا بشه انجامش نمیدم ، ظرف شستن هست خیلی وقتها به قصد شستن ظرف ها میرم آشپزخونه ، ده تا کار دیگه انجام میدم ولی آخر کار هنوز ظرف ها نشسته هست ، حالا این وسط چند روز پیش ظرفشوییم هم خراب شده و خدا می دونه کی درست بشه ؟
4 . از کار کردن با چرخ خیاطی هم خیلی فراری هستم . حاضرم با دست بدوزم ولی از چرخ خیاطی استفاده نکنم . شده حتی یک چادر رو کامل با دست کوک زدم . ،،
5. یکی دیگه از چیزهایی که تا بشه ازش فراری هستم استفاده از امکانات جدید و یا تکنولوژی های جدید هست .از وسایلم مثل موبایل ، لباسشویی ،ظرفشویی و حتی نرم افزارهای روی سیستمم و … در ساده ترین حالت استفاده می کنم .
6. فرار از صمیمی شدن و دوست شدن با افراد جدید . کلا سعی می کنم با آدم های اطرافم زیاد صمیمی نباشم . البته تا جایی که بد بودن کسی برام ثابت نشده باشه ، باهاش خوب هستم ولی در حد معمولی ، نه اینکه صمیمی بشم .
می دونم که خیلی از این فرارها ، به ضرر من هست و باعث شده که موقعیت های زیادی رو توی زندگی از دست بدم . امیدوارم که بتونم هر چه زودتر اونها رو برطرف کنم .
با تشکر از شما و سایت عالی و پربارتون