توجه: توضیحات این فایل شامل یک بخش مقدمه و سپس یک سوال است.
بخش ” مقدمه ” در تمام مجموعه قسمت های ” پیدا کردن الگوهای تکرار شونده ” یکسان است اما در انتهای این توضیحات، در هر قسمت یک ” سوال متفاوت ” پرسیده می شود. (یعنی هر قسمت از این مجموعه، مقدمه یکسان اما سوال متفاوتی دارد)
لازمه درک سوال و پاسخ به آن این است که مقدمه را حتما بشنوید. هرچند در هر قسمت که دوباره مقدمه را می شنویم، از زاویه ی دیگری آن را درک می کنید که در نهایت به درک کلی ما از این اصل کمک می کند و می توانیم پاسخ های دقیق تری برای سوالات پیدا کنیم.
و اما سوال این قسمت از مجموعه ی ” پیدا کردن الگوهای تکرار شونده “
سوال:
- من انجام کارهای ضروریام را مرتب به تعویق میاندازم
- من همیشه کارهایم را در آخرین لحظه انجام میدهم
- من در مدیریت پول هر بار همان اشتباه را تکرار میکنم
- من همیشه غذای نامناسب میخورم با اینکه هر بار از این کار ضربه میخورم
- من جایی که باید حرفم را بزنم و نظراتم را بیان کنم،همیشه سکوت میکنم با اینکه بارها از این اشتباه ضربه خوردهام
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل: دوره کشف قوانین زندگی
اطلاعات کامل درباره محتوای افزوده شده به دوره کشف قوانین زندگی در بروزرسانی اخیر این دوره و نحوه خرید را از اینجا مطالعه کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 7194MB24 دقیقه
- فایل صوتی پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 723MB24 دقیقه
سوال:
چه اشتباهاتی را شما زیاد تکرار میکنید؟ یعنی با اینکه فهمیدهاید این کار اشتباه است اما دوباره آن را انجام میدهید؟
من خیلی وسوسه میشم برای غذا خوردن و غذاهای ناسالم رو میخورم هرچند خیلی کم میخورم اما میخورم با اینکه دوره سلامتی رو دارم و دارم کار میکنم قشنگم همون لحظه متوجه میشم انگار دارم کاه میخورم اصلا به جسم من نمیشینه اصلا با بدن من سازگار نیست ولی نمیدونم چرا این تست کردن و تجربه غذاها از سر من نمیوفته.
من همیشه اونجایی که باید حرفم رو بزنم و از حق خودم دفاع کنم نمیکنم انگار زبونم قفل میشه و بعد کلی به خودم احساس قربانی شدن میدم هزار بار شده هی حرف نزدم نزدم جمع شده روی هم بعد یه جایی پاشیده بیرون که کلی خسارت به پا کرده
من هزار بار گفتم دلسوزی نکنم دلم برای کسی نسوزه اما باز این اشتباه رو میکنم باز از سر دلسوزی کاری میکنم حرفی میزنم رفتاری میکنم که بعدش بشدت پشیمون میشم.
یا متاسفانه توی کنترل احساسم خیلی ضعیف عمل میکنم یه جاهایی یه واکنشهایی نشون میدم که نباید بدم یا رفتارم از روی عقل و منطق نیست کاملا احساساتی و زودگذر هست و بعدش مثل چی پشیمون میشم.
خیلی عجله میکنم هر بارم بخودم میگم بابا چقدر عجولی یکم صبر کن با حوصله باش اما هی میخوام زود تموم بشه زود برسیم زود نتیجه بگیرم انگار لذت بردن از لحظه حال برام معنا ندارد.
با افراد یک هو خیلی صمیمی میشم هی سرویس میدم و میخوام خوشحالش کنم بعد یه جایی ازش کوتاهی میبینم به هم میریزم و ناراحت میشم.
اشتباهی که زیاد میکنم صحبت کردن و خبر گرفتن هست خیلی حرف میزنم همشم بیخود وقتم رو بشدت میگیره کلی هزینه بیخودی برای هیچی.
وقت و انرژی گذاشتن برای دیگران حالا یا راهکار دادن بهشون یا مسائلشون رو حل کردن یا انگیزه دادن بهشون وحالشون رو خوب کردن کلا این کار اشتباه رو زیاد تکرار میکنم و بشدتم از من انرژی میگیرند بشدت تخلیه انرژیم میکنند و اذیت میشم.
من سر تعهداتم و قول و قرارم با خودم نمیمونم بشدت آدم خوش قول و متعهدیم نسبت به دیگران ولی بشدت بدقول و غیر متعهد نسبت به خودم همشم میگم دیگه این جور نباشم و ارزش بیشتری برای خودم قائل بشم اما باز نمیکنم.
عزیزم اول خیلی ممنون بابت کامنت بلند بالایی که نوشتی دوم سپاسگذارم بخاطر احساس خوبی که بمن دادی سوم خدا رو شکر که نوشته من یه زنگی درون شما زد و هوشیارت کرد.
و امیدوارم این احساس خوبی که دادی هزاران برابر به زندگی قشنگت برگرده و هم شما و هم من باید روی احساس ارزشمندی و لیاقتمون بیشتر کار کنیم خودمون رو بقول استاد ارزشمندتر از حتی پدرو مادر و فرزندمون بدونیم و این احساس ارزشمندی رو بیشتر و بیشتر سر تعهد و قول و قراری که با خودمون میبندیم و بهش پایبند میمونیم تقویت کنیم.