توجه: توضیحات این فایل شامل یک بخش مقدمه و سپس یک سوال است.
بخش ” مقدمه ” در تمام مجموعه قسمت های ” پیدا کردن الگوهای تکرار شونده ” یکسان است اما در انتهای این توضیحات، در هر قسمت یک ” سوال متفاوت ” پرسیده می شود. (یعنی هر قسمت از این مجموعه، مقدمه یکسان اما سوال متفاوتی دارد)
لازمه درک سوال و پاسخ به آن این است که مقدمه را حتما بشنوید. هرچند در هر قسمت که دوباره مقدمه را می شنویم، از زاویه ی دیگری آن را درک می کنید که در نهایت به درک کلی ما از این اصل کمک می کند و می توانیم پاسخ های دقیق تری برای سوالات پیدا کنیم.
و اما سوال این قسمت از مجموعه ی ” پیدا کردن الگوهای تکرار شونده “
سوال:
- من انجام کارهای ضروریام را مرتب به تعویق میاندازم
- من همیشه کارهایم را در آخرین لحظه انجام میدهم
- من در مدیریت پول هر بار همان اشتباه را تکرار میکنم
- من همیشه غذای نامناسب میخورم با اینکه هر بار از این کار ضربه میخورم
- من جایی که باید حرفم را بزنم و نظراتم را بیان کنم،همیشه سکوت میکنم با اینکه بارها از این اشتباه ضربه خوردهام
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل: دوره کشف قوانین زندگی
اطلاعات کامل درباره محتوای افزوده شده به دوره کشف قوانین زندگی در بروزرسانی اخیر این دوره و نحوه خرید را از اینجا مطالعه کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 7194MB24 دقیقه
- فایل صوتی پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 723MB24 دقیقه
به نام خالق افلاک و دریاها و جنگل و دشت و هوای پاک
سلام، سلامی به زیبایی گل سرخ، به لطافت پَر قو به روشنی خورشید به زلالی آب به پاکی روح نوزاد به صلابت و استقامت کوه به گرمی گرمای خوش خوزستان به شما عزیزای دلم
استاد عزیزم مریم جان مهربان ام و دوستان بینظیرم
اول از همه سپاس گذارم بخاطر این فایل های بینظیر و سوالات چالشی.
سوال:
چه اشتباهاتی را شما زیاد تکرار میکنید؟ یعنی با اینکه فهمیدهاید این کار اشتباه است اما دوباره آن را انجام میدهید؟
اشتباهی رو که تا حالا چندین بار انجام دادم کاری که استاد اول هر دوره و در بیشتر فایل ها گفته انجام ندید، و انجام دادم و هر بار گفتم دیگه تکرار نمی کنم و دوباره تکرار کردم همین دو سه روز پیش دوباره اون رو تکرار کردم و یه چله هم براش گرفتم که اصلا تکرار نکنم دقیقا بعد از چله تکرار کردم
این است که نمی تونم جلوی خودم رو بگیریم و از موفقیت و عدم تاثیر عوامل خارجی بر زندگی مان در جمع خانواده ام صحبت می کنم(اوایل که مثل قند و نبات بود الان تا مرز انفجار از حبت ها) و هر بار بحث به یک جای باریک میکشه و آخرش من پشیمون که اصلا چکار دارم که کی چه فکری داره.
ولی یه خوبی که داره با این بحث ها به یک نتیجه رسیدیم که موقعه ای که دور هم نشستیم کسی در مورد اقتصاد و آخوند و مملکت چیزی نگه و گرنه من جمعشون رو ترک می کنم. و آنها هم قبول کردند و کافیه بخوان صحبت کنند بهشون میگم، میشه دورهمی مان را خراب نکنید و همه دیگه سکوت می کنند.
و الان که به این موضوع فکر کردم متوجه شدم علت تکرار این رفتار این است که خود من هنوز نتیجه دندان گیری ندارم که به قول استاد بکوبم تو صورتشون نتواند حرف بزنند. و اگه من نتیجه دستم بود دیگه نیازی به تکرار مکررات نخواهم داشت. و این درک علت تکرار میتونه برای همه مواقع کمکم کنه که با نتیجه صحبت کنم. حال خوب و مستی از عشق خدا رو نمیشه به بقیه نشون بدی، باید تراول ها و خونه و ماشین ات رو ببیند تا باور کنند و ذات آدمی این گونه است. یبار پسرم گفت تو که میگی عباس منش هواپیمای شخصی داره؟
حساب کن استاد رو با این همه پیشرفت رو میگن از فروش پکیج به ثروت رسیده و این رو ثروت حساب نمی کنند. و چند بار پسرم با حالت طعنه فیلم ثروتمندها رو میاره و میگه این ها خودشون ثروتمند شدن و پکیج نفروختن.
و این حرفها و این برداشت های غلط فرزندانم و همسرم علتش خود من هستم وقتی بدون نتیجه از استادی صحبت می کنم و خود من نتیجه ظاهری از اون نگرفتم چطور انتظار دارم آنها این چیزها رو باور کنم. (~_~)
این حرف های دردناک رو نوشتم که این اثری باشه که رضوان اگه لازم و ضروری شد فقط با نتیجه صحبت کن.
(سکوت زبان خداوند است)
خدایا کمکم کن زبان ات را بیاموزم.
استاد سپاس گذارم که در مورد مسائل مختلفی که نیاز باشه ما را آگاه می کنید، در همین بحث دو سه روز پیش پسرم تو صحبت هاش اسم ماتریکس رو آورد و من متوجه عمق فاجعه شدم که ملت از چه چیزهایی حساب میبرند و چه چیزهایی رو عامل موفقیت یا عدم موفقیت میدانند.خدا را شکر که به لطف الله و آموزههای شما استاد عزیزم آگاه شدم و دارم کم کم اصل رو از فرع تشخیص می دهم. و جز جاهلان نیستم.
خدایا مهربان ام، جوشش چشمه های علم حکمت از قلب بر زبان استاد عزیزم و مریم جانم و دوستان توحیدی ام روز به روز بیشتر و بیشتر کن. الهی آمین
به نام خدایی که در این نزدیکی ایست
سلام به Cinnamon عزیز
سپاس گذارم بخاطر تحسین تان.
وقتی کامنت شما را خوندم و گفتی خلاقی، یادم به کاری که چند سال پیش موقعی ای که معاون اجرایی مدرسه غیر انتفاعی بودم انداخت، یکسری عکس از جلسه اولیا بود میخواستم بفرستیم اداره، بعد یکی از مامان ها جلو بود و کفش پاش نبود(کلاس ها موکت بودند)کفش یکی از مامان ها را کپی کردم گذاشتم برای اون مامانِ. مدیر کلی خندید و گفت بابا چقدر دقیق کار می کنی.
چه خاطرات قشنگی تداعی شد یادش بخیر.
سپاس گذارم عزیزم برایت لحظاتی سرشار از یاد خدا مهربان خواهانم که هیچ لذتی بهتر از اون حس قشنگی نیست که خدا را با تمام وجود حس کنی و دلت نخواد دیگه از اون حس و حال بیایی بیرون.
به نام خدایی که در این نزدیکی ایست
سلام به سید علی عزیزم خوشدل مومن و موحد و خداجویم
کامنت قبلی که برایم نوشتید، ظهرش خواب شما را دیده بودم عصر که اون الماس آبی رو کنار کله مبارک(قال سعیده سلام الله علیها)دیدم بسی خوشحال شدم و وقتی دیدم اسم منور سید علی خوشدل است، اشک شوق و سپاسگزاری بود که سرازیر می شد.صبح اون روز گفتم خدایا امروز دوست دارم از زبان بنده ات سید علی با من صحبت کنی و این دیگه بیشتر اشکم رو در می آورد و امروز هم گفتم خدایا میشه یبار دیگه از زبان بنده ات سید علی (نشانه کرده بدوم برای اوکی بودن کاری) با من صحبت کنی،و شد.
به قول استاد تو قدم اول جلسه دوم برای تمرین ستاره قطبی که میگه ببین پسر شد، پسر اینم شد، چه دنیایی با حالی ..
الان که این رو نوشتم مو به تن خودم سیخ شد، خودم یادم رفته بود این درخواست ها رو کردم و خدای مهربان اجابت کرد. خدا میگه انسان فراموش کاره چه خوبه آدم مرتب بنویسه تا فراموش نکنه. بی جهت نیست که خدا به قلم و نوشته قسم خورده.
و اما موضوع خانواده ام، ابتدا من از سر اینکه حالا من مادرم و بذار بچههام رو ارشاد کنم با اونها صحبت می کردم ولی کو گوش شنوا، بعد که از اصلاح آنها دست کشیدم، بخاطر اینکه در مورد موضوع هایی که فقط حال آدم رو بد می کرد مثلا گرونی هست و فلان و بهمان…بهشون میگفتم شما این حرف ها رو میزنید چه فایده ای داره، نتیجه ای غیر از اینکه حال خودتون رو بد می کنید، می گیرید.
خلاصه همین حرف من هم آخر به جاهای باریک میکشه که خدا را شکر آخرین بار جدی بهشون گفتم کسی حق نداره جلوی من اسم کسی رو بیاره.
ولی خدایش تغییرات شگرفی رو در نگرش و رفتار اونها می بینم و مطمئن ام یه روزی خانوادگی سفر به دور آمریکا و سریال زندگی در بهشت رو میبینیم.
سپاسگزارم از راهنمایی که کردید.
حکایت اغلب کسانی که وارد این سایت میشن مثل آتش گرفتن چوب است اولش با دود و شعله های بلند بعد که کامل آتش گرفت، آرم و قابل استفاده میشه.
سید علی عزیززززززززززززم، در پناه خدای مهربان لحظه به لحظه توحیدی تر، ثروتمند تر، شادتر و خوشحال تر باشی پسر.
به نام خدایی که در این نزدیکی ایست
سلام فهیمه عزیزم مهربان بانوی زیبا و توحیدی دوست پژوهنده ی من
دخترررررررررررررررررررررررررر چقدرررررررررررررررر دلم برات تنگ شده. خیلی دوست داشتم هدایت بشم برای کامنت گذاشتن برات، شرایط بنا به دلایلی درست پیش نمی رفت و کامنت نوشتن برات به تعویق می افتاد که دیشب پیام ات رو در بهترین زمان دریافت کردم. دیشب مهمان داشتم و یه بحث کوچک علکی پیش اومد یکم بهم ریختم، بلند شدم اومدم تو اتاق گفتم باید آرام بخش تزریق کنم، اومدم تو سایت و دیدیم بله نقطه آبی که نشان از کارکرد درست من است اومده و خدا را شکر کردم و بیشتر از همه از دیدن نام قشنگت خوشحال شدم، و کامنتت رو دو سه باری میشه خوندم و شرایط نوشتن الان فراهم شد ساعت یک ظهر.
دختر سپاس گذارم بخاطر وجود نازنین ات، بخاطر تجربه ای که از همراهی همسرت در این مسیر داشتی رو با من به اشتراک گذاشتی، من فکر می کردم اگه همسرم با من همراه باشه راحتر میتونم مسیر موفقیت رو طی کنم ولی وقتی دیشب شما این رو نوشتید و نشستم فکر گردم دیدیم واقعا همین طور است، چون من و همسرم در بیشتر مواقع نظرامون با هم فرق می کنه، و این باعث شد با قدرت بیشتری فقط به فکر خودم باشم.
مررررسی بابت تعریف از کار ادیت عکس، البته که این گار اصلی من نیست، چون با همین نرمافزار موبایل فقط در حد برش و اضافه کردن است، اگه شرایطش رو داشتم با فتوشاپ درست می کردم یجوری کار می کردم که خود استاد و مریم جون بگن رضوان چه موقع بود اومد خونمون؟!!(خودستایی)
سلامی مجدد.
یه کاری پیش اومد،دیگه پیام نصف و نمیه ماند.
داشتم می گفتم مهربانم که خدایش خیلی دوستت دارم، کاش اون زمان مناسب در مکان مناسب زودتر پیش میومد.
طراحی سایت تو چه مرحله ای هستی؟ منم هدف گذاشتم از 1 مرداد 20 مرداد باید سایتم رو Run کنم، به یاری خدای مهربان
برای ایمیل برنامه هایت را بروزرسانی کردی؟ شاید بعلت عدم بروزرسانی باشه.
باز هم یه دنیا سپاس بخاطر یادی که در بهترین زمان از من کردی.
دوست دارم مراقب مهربانی هات باش.
در پناه حق روز به روز توحیدی تر و ثروتمند تر و شادتر و جوان تر و موفق تر باشی عزیزم
یه عالمه بوووووووووووس از امیدیه به تهران.
به نام خدایی که زیباست و زیبا می آفریند
سلام به فریبای عزیزم فریبا جذاب و دوست داشتنی مهربان بانوی قشنگم.
من سپاس گذار خداوند بخاطر وجود نازنین شما بانوی توحیدی.
سپاس گذارم بخاطر نتایج شگفت انگیزی که از عمل به قانون سلامتی گرفتید.
خدا را شاکرم که به نتیجه دلخواه تان از سلامتی رسیدید.
خیلی خیلی خوشحال ام که چهره نازنین و مهربان شما را میبینم
فریبا جان، خیلی دوست دارم.
از راهی دور و فرکانسی نزدیک تو را می بوسم.
یه عالمه بوووووووس
در پناه حق پاینده و پایدار و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی مهربان بانوی زیبا
به نام خدایی که در این نزدیکی ایست
سلام آقا محمد رضا عزیز
سپاس گذار حضور گرم و مهربانانه شما هستم.
متاسفانه این عدم سکوت خیلی انرژی ما را میگیرد، سربی میشه که مانع پیشرفت.
این عکس رو در برنامهpicsart درست کردم. شما میتونید بنویسید پیکس آرت مُود شده که برنامه باز شده را بگیرید، چون تو برنامه اورجینال یکسری آپشن هاش قفل است و پرداخت درون برنامه داره که ما نمیتونیم اون رو پرداخت کنیم. ولی مود شده دیگه قفل هاش باز است.
باز هم سپاس گذارم و از خدای متعال می خوام که شما را در موقعیتی قرار بده که همه از شما شیرینی بخوان.
الهی آمین
یه سوال شما برادر آقای علی روحی هستید؟
به نام خدایی که در این نزدیکی ایست
سلام آقا مجید عزیز و توحیدی و ثروتمند و خداجو
عاااااااااااااالی بود عااااااااااااالی حرف نداشت.
خدا راشکر که توفیق خواندن کامنت شما را داشتم، خیلی جذاب و دلنشین داستان حضرت موسی و یوسف را از زاویه ها مختلف نگاه کردید، هم آگاه تر شدم و هم اینکه شارژ ایمانی شدم. سپاس گذارم بخاطر یادآوری زیبای این مطالب گرانبها.
ان شاءالله خدا در موقعیتی قرارت بده که هر کس شما ببینه بگه شیرینی میخوام.
آقا مجید خیلی عالی دارید به تعهدی که دادید عمل می کنید و آیه ها را از زاویه ها مختلف بررسی می کنید.
اون مطلب هم که در مورد آقای برزگر گفتید بسیار آموزنده و باور ساز بود.
یه دنیا سپاس