پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 7

توجه: توضیحات این فایل شامل یک بخش مقدمه و سپس یک سوال است. 

بخش ” مقدمه ” در تمام مجموعه قسمت های ” پیدا کردن الگوهای تکرار شونده ” یکسان است اما در انتهای این توضیحات، در هر قسمت یک ” سوال متفاوت ” پرسیده می شود. (یعنی هر قسمت از این مجموعه، مقدمه یکسان اما سوال متفاوتی دارد)

لازمه درک سوال و پاسخ به آن این است که مقدمه را حتما بشنوید. هرچند در هر قسمت که دوباره مقدمه را می شنویم، از زاویه ی دیگری آن را درک می کنید که در نهایت به درک کلی ما از این اصل کمک می کند و می توانیم پاسخ های دقیق تری برای سوالات پیدا کنیم.


و اما سوال این قسمت از مجموعه ی ” پیدا کردن الگوهای تکرار شونده “

سوال:

چه اشتباهاتی را شما زیاد تکرار می‌کنید؟ یعنی با اینکه فهمیده‌اید این کار اشتباه است اما دوباره آن را انجام می‌دهید؟ 
بعنوان مثال ممکن است پاسخ فرد این باشد که:
  • من انجام کارهای ضروری‌ام را مرتب به تعویق می‌اندازم
  • من همیشه کارهایم را در آخرین لحظه انجام می‌دهم
  • من در مدیریت پول هر بار همان اشتباه را تکرار می‌کنم
  • من همیشه غذای نامناسب می‌خورم با اینکه هر بار از این کار ضربه می‌خورم
  • من جایی که باید حرفم را بزنم و نظراتم را بیان کنم،همیشه سکوت می‌کنم با اینکه بارها از این اشتباه ضربه خورده‌ام
و…
نکته: در فایل صوتی و تصویری، مثالهای بیشتر با جزئیات توضیح داده شده تا مفهوم سوال را بهتر درک کنید و پاسخ‌های دقیق‌تری برای این سوال بنویسید
توضیحات استاد عباس منش پیرامون این سوال را در فایل صوتی یا تصویری بشنوید. سپس پاسخ خود به این سوال را در بخش نظرات این قسمت بنویسید.

منابع بیشتر درباره محتوای این فایل: دوره کشف قوانین زندگی

اطلاعات کامل درباره محتوای افزوده شده به دوره کشف قوانین زندگی در بروزرسانی اخیر این دوره و نحوه خرید را از اینجا مطالعه کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 7
    194MB
    24 دقیقه
  • فایل صوتی پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 7
    23MB
    24 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

487 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «فهيمه» در این صفحه: 2
  1. -
    فهيمه گفته:
    مدت عضویت: 1955 روز

    به نام خدای هدایتگرم

    سلام خدمت استاد عباس منش عزیز

    میگن ، فقیری سه عدد پرتقال خرید اولی رو پوست کَند خراب بود دومی رو پوست کَند اونم خراب بود بلند شد لامپ رو خاموش کرد و سومی رو خورد….سوال ؟ آیا ما اینجاییم که لامپها رو خاموش کنیم یا روشن کنیم ؟

    استاد اشاره کردید به انرژی ها که اگر سر صبح هر طوری شروع کنیم تا شب همونطور پیش میره اگر مثبت باشه تا شب بهتر میشه اگر منفی باشه تا شب هی اتفاقات بدتر و بدتر میشه

    مثل اینه که ما یه سنگ رو بندازیم توی دریای آروم و اگر دیده باشیم اولین حلقه بعد از انداختن سنگ کوچک هست و رفته رفته حلقه های دور اون سنگ بزرگتر میشه

    و این مثل همونه که از صب هر طوری انرژی هامونو ست کنیم تا شب اون بزرگتر میشه

    شرایط آپارتمان ما طوری هست که طبقه بالا بچه دارن و شبا تا دیر وقت بیدارن و سرو صدا و بدو بدو دارن

    من هر شب با حس بدی میخوابیدم

    این در حالتی هست که داشتم و دارم روی برنامه های شما کار میکنم

    ولی میدیدم که نتایج اونطور که میخوام نیست و یکی از اون نتایجی که من دوست داشتم اتفاق بیوفته عوض کردن همین خونمون هست

    و تعجب میکردم چرا اتفاق نمی افته من که تمرکز کردم هر درسی استاد داده انجام دادم پس چرا نمیشه

    تا اینکه متوجه شدم انرژی های قبل از خواب ما بسیار مهم هستن و حتما حتما باید با حس خوبی به خواب بریم…با تایم آلفا بیشتر آشنا شدم …و این در نتیجه سوالهایی بود که هی از خدا پرسیدم …هی گفتم خدایا بهم بگو ایراد کار کجاست …من دیگه بریدم

    همونطور که شما توی فانوس دریایی توضیح دادید ، فردا صبح انرژی های ما و فکر ما از همونجایی که دیشب قطع شده قبل از خواب شروع میشه

    اما از اونجایی که باورهایی در وجود ما وجود دارن که شاید مربوط به سالیان قبل هست و ما خودمون ازشون خبر نداریم و اونها هستند که مثل ترمز برای ما عمل میکنن و هر چی ما پامونو میزاریم روی گاز ولی هیچ خبری از جلو رفتن ماشین نیستو این باورها هستن که دارن کار میکنن نه من و تصمیم من

    استاد این بحث خونمون و سرو صدا ها از اون چیزاییه که سه ساله منو درگیر خودش کرده

    شاید براتون عجیب باشه

    ولی هر چی جلوتر رفتم هر چی بیشتر محصول تهیه کردم بیشتر باورهایی رو توی خودم پیدا کردم که برام روشن شد چرا یک عوض کردن خونه ساده انقدر طول کشیده

    باورها انقدر قدرت دارن که من الان که سه سال سر عوض کردن خونمون موندم میفهم تا قبل از این ، مثل سه سال پیش که باشما آشنا شدم فکر میکردم با همین فایل گوش کردن همه چی حل خواهد شد

    نگو داستان اینطوریا نیست

    هر چی من فایل گوش میدم بیشتر میفهمم باید این چاه رو عمیق تر بکنم تا به آب حیات برسم

    داستان هر کدوم از ما که توی این سایت هستیم هم مثل همین چاه متفاوته

    بستگی داره چاه توی کدوم منطقه قراره حفاری بشه

    یه جایی مثل فلوریدای پر بارون یا یه جایی مثل کالیفرنیا بی بارون

    این مثال ها رو میزنم که بچه هایی که میخونن بیشتر متوجه منظور من بشن که داستان بعضیا خیلی عمیقه

    و نکته مهمش اینه که استاد من در این مدتی که در سایت شما بودم هیچ وقت پیش نیومد که اونقدر نا امید بشم که بخوام بزنم زیر بازی و مسیر رو عوض کنم

    چرا ؟

    یکی اینکه خود شما و نتایج شما رو میدیدم

    یکی اینکه نتایج بچه های دیگه رو میخونم

    یکی اینکه به این باور رسیدم که هر اتفاقی که داره توی زندگیم می افته خودم مسئول صد درصدش هستم

    از همه مهمتر این ایمان من هست که قوی تر شده برای رفتن توی دل مشکلات و خدا داره مثل یک پدر که شب میبینه دخترش داره خواب بد میبینه از خواب بیدارش میکنه و میگه دخترم ناراحت نباش داشتی خواب میدیدی

    مثل همون آدمی که خواب بد دیده

    درسته خوابش پاره شده

    درسته هنوز قلبش داره تند تند میزنه ،

    درسته که هنوز میترسه چشماشون ببنده و به بقیه خوابش برسه اما ته قلبش مطمئنه که دیگه تموم شد و خواب بود

    منم با همین ایمان میرم توی دل مشکلات

    خودمو سرزنش میکردم و این یکی از اون اشتباهات من بود

    موفقیت های کوچک خودم رو نمی دیدم

    هر چی می امدم موفقیت های بچه ها رو میخوندم به خودم میگفتم واقعا این چیزا برای بچه ها بزرگه که میان اینجا مینویسن

    الان دارم میفهمم که من باید با ذره بین قوی تری خودم رو ببینم خودم رو دقیق تر مورد بررسی قرار بدم تا حالا با ذره بین 8 ایکس میدیدی حالا ذره بین 20 ایکس بیار ببین چی میبینی..

    .اونجا باز صداهای توی سر میان میگن ولش کن ، حالا که خیلی بهتر از قبل شدی…ولی من میگم من که نمیخوام خودمو گول بزنم …به قول استاد اگر واقعا قراره با ذره بین 20 ایکس چیزی دیده بشه و من دارم ازش فرار میکنم همون آشغالارو زیر مبل کردنه

    ذره بینی که سایه های یک باور رو هم ببینه و بگرده دنبال رد پاش

    من که دارم اینا رو مینویسم سال اول که وارد سایت شدم انقدر خوشحال بودم که میگفتم آخ جون تموم شد سال بعد همه چی گل و بلبله

    و الان که در خدمت شما هستم از اول امسال جور دیگه ای خودم رو بردم زیر تیغ جراحی

    از اینکه به چیزایی برخورد کنم که نتونم حلش کنم نترسیدم قبلا صداهای توی سرم خیلی زیاد بود و میگفتن که نه بابا اونقدرا هم وضعت خراب نیست که بخواهی خودتو بشکافی حساس نشو

    منم یکم روی خودم کار میکردم و نتایج نمی آمد

    نه که نتایج نیان

    اونجوری که به چشم من بیان نبودن و چون خیلی خیلی زیاد تحسینشون نمی کردم …یکم نتایج می آمدن یکم متوقف میشدن

    یکی دیگه از اشتباهاتی که من انجام میدادم و در فایل های قبلی بهش اشاره کردم این بودش که نا خودآگاه آدم های سطح پایین و خیلی پر غم و قصه رو جذب می کردم

    همسرم از این رفتارم ناراحت بود و چندین بار بهم می گفت تو میخواهی خودتو بزرگ نشون بدی میگردی آدمای اینجوری رو پیدا میکنی که تو بین اونا بزرگ جلوه کنی

    در صورتیکه واقعا من با این نیت این کار رو نمی کردم

    من میخواستم کمکی باشم براشون

    از همه جا بیخبر بودم که من داشتم میرفتم توی فرکانس اونها

    چیزیکه من از آموزش های شما یاد گرفته بودم درباره کمک به دیگران این بودش که اگر به دیگران کمک می کنید که به اونا لطفی کرده باشید این کار خوب و پسندیده ای نیست ولی اگر به اونا کمک میکیند که خودتون خوشحال بشید ، اشکالی نداره

    ولی من الان متوجه شدم اگر ما قراره به کسی کمک کنیم نباید دوستیمون باهاشون انقدر زیاد باشه که هفته ای یه بار یا اصلا شش ماه یه بار با هم تلفنی در تماس باشیم یا باهاشون رفت و آمد کنیم

    من الان فهمیدم که اگر میخوام کمکی کنم باید روی خودم انقدر کار کرده باشم که یه کمکی کردم دیگه با اون آدم رابطه نداشته باشم

    نمیدونم چقدر درست متوجه شدم این موضوع رو

    ولی بعد از بالا پایین کردنای خودمو و تمرینای مو شکافانه خانم شایسته من همچین چیزی دستگیرم شد

    درباره مشکل اولم که درباره خونه بودم میدونم ترمز رو پیدا کردم و جالبه که از وقتی ترمز رو شناختم اصلا دیگه نگران اینکه کی خونمون رو عوض کنیم نیستم

    ولی درباره افراد با فرکانس پایین از خدا میخوام بیشتر هدایتم کنه

    استاد این سری فایلهایی که قرار میدید با مقدمه مشابه و از ما میخواهید که از یک منظر دیگه ای به موضوع نگاه کنیم

    من برای این مورد برای خودم یک مثال دارم

    من میگم همین فرشی که توی خونه هامون هست و نقش و نگار داره

    هر گوشه ای از فرش بایستیم یه زاویه دید جدیدی به ما میده از اون قسمت خونه با اون پس زمینه گلهای قالی

    واسه همین من کاملا درک میکنم این سری فایل های شما

    کلش اینه که ما از زوایای مختلفی مسایلی که مدتهاست درگیرش هستیم رو بررسی کنیم

    حتما جواب در اون مساله هست

    اگر پیداش نمی کنیم ما باید سوالهای جدیدی درباره اون مشکل از خودمون بپرسیم

    به قول استاد ما باید ببینیم آیا کسی رو میشناسیم که اون مشکل ما رو داشتن و به راحتی حلش کردن اصلا راحت هم نه …ولی حلش کردن

    و می بینیم خیلی زیادن اطرافمون آدم هایی که مسائل خیلی بزرگتر از مساله ما رو حل کردن

    و ختم میکنم به این شعر زیبا از نظامی

    عیب کسان منگر و احسان خویش

    دیده فرو کن به گریبان خویش

    آینه روزی که بگیری به دست

    خود شکن آن روز مشو خودپرست

    خویشتن‌آرای مشو چون بهار

    تا نکند در تو طمع روزگار

    جامه عیب تو تُنُک رشته‌اند

    زان بتو نه پرده فروهشته‌اند

    چیست درین حلقه انگشتری

    کان نبود طوق تو چون بنگری

    گر نه سگی طوق ثریا مکش

    گر نه خری بار مسیحا مکش

    سپاس استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 41 رای:
  2. -
    فهيمه گفته:
    مدت عضویت: 1955 روز

    درود دوست عزیزم

    محبوبه جانم سپاس از لطفت که کامنت من رو خوندی و برام تجربه ات رو نوشتی

    خدارو سپاسگذارم جایی حرف دلم رو میزنم که دوستان خوبی مثل شما صادقانه تجربه خودشون رو برام مینویسن و بهم دلگرمی میدن

    این کلام خداست که از زبان یکی از دوستان در این جمع برای دیگری جاری میشه

    خدا میدونه چند صد هزار نفر در این سایت عضو هستن

    و خدا میدونه چند نفر این فایل رو میبینن

    از بین اینهمه کامنت که روی این پست ها میاد

    اون کسی که نظرش رو برای دیگری مینویسه اصلا تصادفی نیست و من میگم فقط و فقط کلام خداست و یک نشونه از طرف خداست

    اتفاقا حالا که شما بحث زمین ساختن رو گفتی بگم که هفته پیش همسرم یک زمینی رو دید و گفت چقدر قیمتش خوبه بریم بخریمش؟

    بعد یکم پرس و جو کرد درباره اش و کلا منصرف شد

    میخوام بگم هیچ چیز تصادفی نیست

    اون بحث خرید زمین هفته پیش توی خونه ما

    حالا هم کامنت شما از ساختن زمینتون

    من به فال نیک میگیرم و از خدای وهابم سپاسگذارم که با زبان شما من رو راهنمایی کرد که اگر میخوام زمین بخرم احتمال اینکه به نفعم باشه خیلی خیلی زیاد

    بازم دنبال نشانه میگردم و از خدا سوال میپرسم

    درباره اینکه گفتید هدفم باید واضح باشه خودمم هم متوجه شدم و کلا خودم رو از دودلی خارج کردم با یکسری دلایلی که برای خودم منطقی کردم

    به قول استاد عباس منش هر مسئله ای جوابش در دل خودش هست

    دست شما رو به گرمی میفشارم و بابت توکلتون به الله مهربان بهتون تبریک میگم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: