توجه: توضیحات این فایل شامل یک بخش مقدمه و سپس یک سوال است.
بخش ” مقدمه ” در تمام مجموعه قسمت های ” پیدا کردن الگوهای تکرار شونده ” یکسان است اما در انتهای این توضیحات، در هر قسمت یک ” سوال متفاوت ” پرسیده می شود. (یعنی هر قسمت از این مجموعه، مقدمه یکسان اما سوال متفاوتی دارد)
لازمه درک سوال و پاسخ به آن این است که مقدمه را حتما بشنوید. هرچند در هر قسمت که دوباره مقدمه را می شنویم، از زاویه ی دیگری آن را درک می کنید که در نهایت به درک کلی ما از این اصل کمک می کند و می توانیم پاسخ های دقیق تری برای سوالات پیدا کنیم.
و اما سوال این قسمت از مجموعه ی ” پیدا کردن الگوهای تکرار شونده “
سوال:
- من انجام کارهای ضروریام را مرتب به تعویق میاندازم
- من همیشه کارهایم را در آخرین لحظه انجام میدهم
- من در مدیریت پول هر بار همان اشتباه را تکرار میکنم
- من همیشه غذای نامناسب میخورم با اینکه هر بار از این کار ضربه میخورم
- من جایی که باید حرفم را بزنم و نظراتم را بیان کنم،همیشه سکوت میکنم با اینکه بارها از این اشتباه ضربه خوردهام
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل: دوره کشف قوانین زندگی
اطلاعات کامل درباره محتوای افزوده شده به دوره کشف قوانین زندگی در بروزرسانی اخیر این دوره و نحوه خرید را از اینجا مطالعه کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 7194MB24 دقیقه
- فایل صوتی پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 723MB24 دقیقه
به نام یگانه نیروی جهان
سلام به استاد خوبم!
روز تان بخیر.
قول ( وفا به عهد)
من اکثرا اوقات قول میدم به کسی ولی سر قولم نمی مونم مثلا یک مقدار پول از کسی قرض می گیرم بعد می گم فلان روز برات میدم روز معینه یک جوری میشه که پول نیست دستم قرضش را بدم نه که نخام پولش را بدم نمی فهمم چرا این جوری میشه که پول پیشم نیست که بدم یا لباس هام رو وقتی به خیاطی می برم که دوست یا فامیل ماست و غریبه نیست که مجبور بشم پولش را به وقتش بدم هم ، همین طوری میشه که همان روزی که می رم دنبال لباس هام پول ندارم بعد میگم باز بعدا حساب می کنم و یا قبلا که دانشگاه بودیم به هم کلاسیم می گفتم فلان موضوع درسی را همرایت کمک می کنم ولی بعدا کوتاهی می کردم یا اصلا از زیر قولم در می رفتم یا خیلی کم کمکش می کردم و از سرم تیرش می کردم.
دیدن تلویزیون
اگر چه دو سالی میشه دیدن تلویزیون بخصوص سریال هارا ترک کردم اما گه گاهی مثلا دو یا سه روز یا یک هفته یا دو و سه هفته میام و یک سریال را دنبال می کنم در صورتی که میفهمم اشتباست.
خواب
در بیدار شدن در اول صبح خیلی تنبلی می کنم مثلا به خودم قول میدم 5 صبح بیدار شم و روی اهدافم کار کنم تا در جریان روز هم به با اعصابی آرام به کار های روزمره ام بپردازم یا بیدار نمیشم یا اگر بیدار بشم هم همین که کمی روی برنامه هایم کار کنم مثلا یک ساعت پس تا 7 صبح می خوابم .
عصبانی شدن
استاد جایی که عصبانی میشم در روابطم بین خواهرام و بعضی برادرام است بخصوص در کارهای خونه که شدید ترین و بزرگ ترین نکته ضعفم است چون خواهرام به گونه ای از کارهای خونه فرارین یعنی درست کار نمیکنن و از سوی یک جورایی این که اکثر کارها رو دوش من باشه اینو وظیفه ام می دونن بهتر بگم مفت خور تربیه شدن، به خاطر همین هم وقتی میبینم وظایف شون رو یا انجام نمیدن و یا اگر هم میدن خیلی سرسری، نمی تونم ذهنمو کنترول کنم اگر چه بارها با خودم عهد بستم و پیش خودم راهکار و برنامه ریختم که تحت این شرایط ذهنمو کنترول می کنم اما نتونستم و عصبانی شدم و بعد شم بد و بیراه گفتم اگر چه در اکثر جاها در شرایط خیلی خیلی سخت من تونستم ذهنمو خیلی عالی کنترول کنم و شرایط هم به نفع من رقم خورده و خیلی نتایج خوبی هم گرفتم ولی سر همین روابطم با خواهرام نمی تونم ذهنمو کنترول کنم در حالی که با پدر و مادرم و دوست و آشنا خیلی روابطم خوبه و بین شون در مهربانی، صداقت، نرم خویی ،خوش خلقی ، مثبت اندیشی، صبر داشتن و استواری، و پر انرژی بودن معروفم
سکوت و بیان نکردن خواسته ام
استاد اگرچه در بیرون از خونه مثلا سر کار یا دانشگاه خیلی به وضوح من خواسته هایم را بیان می کنم ، ولی با بعضی آدما رو در واسی دارم وقتی ازم کاری می خوان که انجام بدم اگرچه قلبا نمیخام انجام بدم ولی تو رو در واسی قبول می کنم بخصوص یکی از برادرام همیشه وقتی ازم میخاد کاری انجام بدم چون نمی تونم خواسته قبلیم را بگم که همان گفتن ( نه) است خیلی عزیت میشم و حسم بد میشه می ترسم اگر نه بگم ناراحت بشه و یا سرم داد و بیداد کنه.