توجه: توضیحات این فایل شامل یک بخش مقدمه و سپس یک سوال است.
بخش ” مقدمه ” در تمام مجموعه قسمت های ” پیدا کردن الگوهای تکرار شونده ” یکسان است اما در انتهای این توضیحات، در هر قسمت یک ” سوال متفاوت ” پرسیده می شود. (یعنی هر قسمت از این مجموعه، مقدمه یکسان اما سوال متفاوتی دارد)
لازمه درک سوال و پاسخ به آن این است که مقدمه را حتما بشنوید. هرچند در هر قسمت که دوباره مقدمه را می شنویم، از زاویه ی دیگری آن را درک می کنید که در نهایت به درک کلی ما از این اصل کمک می کند و می توانیم پاسخ های دقیق تری برای سوالات پیدا کنیم.
و اما سوال این قسمت از مجموعه ی ” پیدا کردن الگوهای تکرار شونده “
سوال:
- من انجام کارهای ضروریام را مرتب به تعویق میاندازم
- من همیشه کارهایم را در آخرین لحظه انجام میدهم
- من در مدیریت پول هر بار همان اشتباه را تکرار میکنم
- من همیشه غذای نامناسب میخورم با اینکه هر بار از این کار ضربه میخورم
- من جایی که باید حرفم را بزنم و نظراتم را بیان کنم،همیشه سکوت میکنم با اینکه بارها از این اشتباه ضربه خوردهام
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل: دوره کشف قوانین زندگی
اطلاعات کامل درباره محتوای افزوده شده به دوره کشف قوانین زندگی در بروزرسانی اخیر این دوره و نحوه خرید را از اینجا مطالعه کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 7194MB24 دقیقه
- فایل صوتی پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 723MB24 دقیقه
سلام به استاد عزیز ممنون ازشما برای این فایل پر از درس
من شرایطی رو که الان دارم دقیقا یه وضعیت تکرار شونده هست تو زندگیم
الگوی تکرار شونده زندگی من اینه که دائم دستمون خالی میشه وپول نداریم یعنی باید با توجه به شغل همسرم پول داشته باشیم اما هر چند مدت ما هیچ پولی حتی برای مخارج روزانه نداریم وصفر صفر میشیم تا روزها واز طرفی همسرم گرچه کار کرده طلب داره اما پولی بهش نمیدن و توجه کردم هر وقت من مصمم روی خودم کار میکنم شرایط خیلی خوب پیش میره وانگار بیشتر سختی که خانواده دارن میکشن تحت تاثیر باورهای من هست
یکی از چیزهایی که میبینم تو ذهنم پر رنگ هست اینه که اگه بخوام یه لباس جدید یا وسیله زندگی بخرم ترس یا فکر این رو دارم که مادر وخواهران همسرم حرف وحدیث پشت سرم میزنن و زن داداشم حسادت میکنه یعنی کلا نمیشه من برا خودم وزندگی بخوام چیزی تهیه کنم وبه این موضوع فکر نکنم وترس اونها رو نداشته باشم
واینکه من روی لیاقت خودم کار نمیکنم اصلا خودم رو لایق شرایط ایده آل پول فراوان وهمیشگی نمیدونم کلا قبول کردم که زندگی همینه که سخت هست وگاهی هست گاهی نیست
وخودم رو ناتوان میبینم خواستهای زیاد دارم اما نمیتونم قدم بردارم