پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 7 - صفحه 10 (به ترتیب امتیاز)

487 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    Fatima گفته:
    مدت عضویت: 816 روز

    به نام خدا

    ردپای 84

    سلام استاد عزیز و دوستای خوبم

    ●من این فایل صبح بعد از بیدار شدن دیدم و به فاصله 2 ساعت شروع به اقدام کردم

    میخوام از تاثیر جمله( ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است )روی خودم بگم

    این جمله بی نظیره استاد ممنونم ازتون

    یکی از الگوهای تکرار شونده و اشتباه من ،پول قرض دادنه!

    من قبل از آشنایی با استاد هم واقعا حاضر بودم گشنگی بکشم ولی از کسی پول قرض نگیرم!به نظرم اگه قرار بود یه کار کنم که شخصیتم زیر سوال ببرم همین بود

    چون دیده بودم افراد بعد از این کار ،دیگه براشون عادی میشه و به راحتی عزت نفسشون از بین میبرن

    اما خب چون قانون نمیدونستم ،آدم های از این جنس جذب میکردم

    مثلا تو اقوام با وجود اختلاف 20،30 سال سن از من پول قرض میگرفتن!

    صبح گفتم این الگو باید شکسته بشه و در کنارش من عزت نفسم هم بالا ببرم

    به ایشون پیام دادم و محترمانه گفتم پولم نیاز دارم و بعد واریز کرد

    خداروشکر دیگه خیلی راحت میتونم درخواستم اعلام کنم و به ترس های گذشته غلبه کنم،این از نتایج بسیار مهمی که بعد از آشنایی با استاد به دست آوردم

    الگو اشتباه دیگه برای من ،استارت زدن چندین کار با همه ،که چون قانون تکامل آموختم تو این مورد بهتر شدم

    الگو اشتباه دیگه عجول بودنه !مخصوصا تو آموزش دیدن ،مثلا اگه ده تا موضوع باید آموزش ببینم ،یه دفعه همه رو میبینم !بدون تثبیت و تمرین و تکامل !

    الگو اشتباه دیگه که فقط تو یک موضوع اتفاق می‌افته، اهمال کاریه

    مثلا تو اون موضوع با وجود اهمیت ،انجام نمیدم و به جاش ده تا کار دیگه انجام میدم

    تو موارد دیگه زندگی خیلی کم اهمال کارم ،اما تو این موضوع چون سخته و من باورهای مخرب دارم ،اهمال کاری میکنم

    فعلا این هارو به یاد آوردم

    ●استاد امروز کاملا هدایتی زندگی کردم ،هدایت شدم به فایل های 3برابر کردن درآمد

    به فکر راه اندازی کسب و کار خودمم و نقطه استارت از این فایل ها زدم

    من این 3 فایل قبلا دیده بودم !اما این بار 6 صفحه پر از توش آگاهی نوشتم!

    باور نکردنی بود !واقعااااا فوق العاده بود

    بعدازظهر اتفاقی یه ایده عالی به ذهنم رسید که خیلی بابتش ذوق دارم

    منتظرم شروعش کنم و توش با تکامل به نتیجه برسم

    تا بعد براتون تعریف کنم چرا انقدرررر به نظرم جالبهههه و حتمااا شما رو خوشحال میکنه که چقدرررر نزدیک به آموزه های شماس

    خداروشکر برای ایده بی نظیر ،فردا استارت میخوره

    و سعی میکنم تو هر ردپا چالش ها و قشنگی های شروع کار بنویسم

    تا انگیزه بشه برای کسایی که میخوان شروع کنن

    ●یکی از اتفاقات جالب امروز برای من ،طبق عادت که جدیدا برای سپاسگزاری از خودم ساختم ،هر ماه مبغلی طلا میخرم ،

    امروز به مغازه ای رفتیم که فروشنده کاملا آگاه به قوانین بود

    من در گوشه گوشه کسب و کارش حضور قوانین حس میکردم !این همزمانی و همفرکانسی ،اولین بار بود در دنیای واقعی میدیدم

    قبل از اون دوستان هم فرکانس فقط در مجازی بودند ولی امروز از بین چندین مغازه هدایت شدم به مغازه ایشون !

    و چه خریدی !

    من عاشق این زندگیم که از لحظه شروع تا پایان ،تزیین شده با آگاهی و هدایت و زیبایی و همفرکانسی ها

    خداروشکر

    درپناه خدا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  2. -
    بنفشه رستگار گفته:
    مدت عضویت: 1464 روز

    سلام و عرض ادب

    خدمت استاد عزیز و دوستان گرانقدر

    استاد عزیز،من وقتی از مسیر و فایل های شما استفاده می کنم،نتایج و احساس خیلی خوبی را تجربه می کنم

    اما نتایج پایداری تجربه نکردم

    و نتایج به صورت سو سو پیش می رود

    می دانم که مسیر درست همین است اما پس از نتیجه ای خوشایند به مسیر قبلی و پاشنه های آشیل ام باز می گردم و واقعا بسیار نا امید و ناراحت و افسرده می شوم که نتوانم به آرزوهایم برسم، گاهی غرق در شبکه اجتماعی می شوم،معمولا صبح ها حال بهتر و انگیزه بیشتری دارم اما به مرور نا امیدو بی انگیزه می شوم.

    صداهای سرم خیلی زیاد می شود و چون به نتایج پایدار نمی رسم انگیزه ام را از دست می دهم و دیگران برایم پررنگ می شوند…

    و ترس جای ایمان را در وجودم را می گیرد…

    متاسفانه استاد عزیز متوجه شده ام که پاشنه های آشیل زیادی به ویژه در احساس و باور ارزشمندی و لیاقت و روابط دارم که خیلی این مدت مرا می آزارد …

    لطفاً مرا در تهیه مورد نیاز هم اکنونم و راهکارهایی جهت افزایش امید و انگیزه و ادامه دادن پرقدرت و دریافت نتایج پایدار راهنمایی بفرمایید…

    دوره هایی را از سایت تهیه نمودم

    اما نیاز به ایجاد انگیزه و اصلاح و تغییر نظام باورهایم به صورت اساسی دارم

    اما واقعا احساس می کنم چگونه این همه پاشنه های آشیل را چگونه و در چه مدت زمانی می توانم از بین ببرم و این خیلی مرا ناامید و بی انگیزه می کند…

    از استاد عزیز و دوستان هم فرکانسیم ممنون میشم اگر راهکار مناسب یا تجربه مشابهی دارند مرا راهنمایی کنند.

    در پناه خداوند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  3. -
    لیلی اسفندیاری گفته:
    مدت عضویت: 1862 روز

    به نام خدای همیشگی مهربانم

    سلام

    این فایل یه کلمه در عنوانش کم داشت :

    تکرار اشتباه هات لیلی بانو

    وای خدایا میخ شدم وقتی اسم فایل رو دیدم .چقدر همزمانی آخه

    چقدر باید شکرگذاری کنم …

    سه سال قبل یه زمان کوتاه بعد از آشنایی با سایت و دوره های استاد وارد یه رابطه شدم که اسمش رو نمیگذارم سمی چون اون آدم واقعا آدم خوبی بود و این من بودم که در مداراون ارتباط نبودم.

    معیارهای من موارد دیگه بودن و هستن …

    یادمه پایان دوره عشق و مودت در روابط یه سوال اساسی از دوستان پرسیدم و جواب اساسی هم گرفتم :

    بله لیلی بانو قلب فقط و فقط جایگاه خداست

    و من زمان برد تا به این درک رسیدم و خیلی بابتش الان خوشحالم …

    استاد یه فایلی دارید که حاضرید برای رسیدن به هدفتون چه چیزی رو قربانی کنید؟

    یک سال طول کشید تا من جواب این سوال رو عملی کنم استاد جانم. و اتفاقا عید قربان امسال بود که من عشق خیلی پاکم رو به یکی از بنده هات قربانی کردم تا به رابطه سالم مد نظرم برسم .

    و دیگه اینبار انجامش دادم .

    تو این سه سال چندین بار رفتم و برگشتم . رفت و برگشت ولی از اول مشخص بود که چه پایان بی پایانی داره این ارتباط

    خوبی های خیلی زیادش رو همیشه در قلبم و یادم نگه داشتم و سپردمش به خودت خدایا . بنده خودت رو خودت مراقبت کن …

    اینکار من نیست . من میخوام مراقب خودم باشم .

    هنوز یکماه نشده و شیطان گاهی میاد سراغم ولی وعده و وعیدها ی بی فایده اش رو دیگه بعد از سه سال میشناسم

    تمرین نوشتن تجسمات خیلی عالیه . دارم خلق میکنم محبوب خودم رو و حضورش رو حس میکنم . دیگه گریه هام مثل قبل نیست و حالم این روزها خیلی خوبه و خیلی خودم رو تحسین میکنم خیلی زیاد و (همینطور نعمت و ثروت هست که داری میریزی به پام.)

    من تونستم بلاخره .

    این کندن این قطع کردن ساده نبود ولی من تونستم انجامش بدم باکمک خودت خدایا که من بدون تو هیچم و تو چقدر بی نهایت تا ابد برای من کافی هستی .

    دوستت دارم عشق ابدی من

    دوستت دارم استاد

    الماسهای سایت که عالی مینویسید و صادقانه دوستتون دارم

    خدایا هزار بار شکرت . من خیلی بینظیرم . من خودم رو واقعا دوست دارم

    لبخندم همیشگی شده

    لبخندهاتون همیشگی باشه دوستای عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    سینا سبزواری گفته:
    مدت عضویت: 1252 روز

    به نام خدا

    18.اونجوری که باید، برای زمانم ارزش قائل نمیشم

    خیلی وقت ها میشه بارها به خودم میگم سینا وقتت خیلی ارزشمنده ها اما بازم:

    بعضی اوقات گفتگو های الکی رو ادامه میدم که به من کمکی نمیکنه

    تایم هایی که میتونم سریع تر کارم رو شروع کنم رو الکی پر میکنم

    میدونی میخوام بگم هرثانیه من ارزشمنده مخصوصا بعد از اینکه قدرت های درونیم رو کشف کردم که با کنترل کانون توجه و باور ها میتونم چه کارهای بزرگی بکنم و هرثانیه که بزارم روی باور هام کار کنم مفید تر از هر تایم دیگه ایی هست اما بازم هعی تکرار میکنم اینو

    یعنی بجای اینکه جایی میرم سریغ برگردم خونه امکان داره تایمم رو الکی با یکسری افرد بگذرونم و از تایم های مفیدی ک در دسترس دارم استفاده مفید نمیکنم.

    حالا باید ببینم چه چیزی ته ذهن من هست توی باور هام هست که داره اجرا میشه و باعث میشه من این رفتار رو تکرار کنم

    خیلی فوق العادست این تمرین تکرار اشتباه که شخصیت سازی فوق العاده ایی رو به همراه داره توی 18 تا اشتباهی که پیدا کردم طی این هفته خیلی کمتر دارم تکرارشون میکنم اما بازم مواردی هست که از دستم در میره و باز و باز تکرار میکنم و این خودش نشون میده که باید بیشتر روی این موضوع کار کنم درواقع این فایل و این تمرین رو من فرصتی میبینم تا اون شخصیت مدنظرم رو بسازم

    یک وقتایی هست یک شخصیت رو توی ذهنم از خودم متصور میشم که یکسری ویژگی های خاص داره وقتی اونو تصور میکنم خیلی حالم خوب میشه و واقعا دوست دارم که یک همچین شخصیتی بسازم که کارهای بزرگی انجام میده که خیلی خوش فکره و برای خود شارزش قائل میشه

    توی این 18 تا موردی که تا الان پیدا کردم و نمیدونمم تا کی ادامه پیدا خواهد کرد هرکدومش به نوعی اگر درست بشن تغییراتی در شخصیت من رخ میده

    مثلا من اگر بتونم اشتباه کنتزل نکردن تغدیه رو تکرار نکنم خیلی راه های زیادتری رو برای موفقیت به روی خودم باز میزارم ولی گهگاهی این مورد هنوزم از دستم در میره که البته خیلی سعی میکنم بهتر کنم خودم رو و دیگه مثل قبل ازش فرار نکنم

    یا اگر اشتباه اینکه به روند ثانیه به ثانیه اتمام میدم رو دیگه تکرا نکنم و درگیر سرخوشی نشم خیلی اتفاقات فوق العاده ایی برام رخ میده.

    اصلا یکی از راه های که به نظرم میتونیم داشته باشیم برای تمرین کردن اینکه دیگه یک الگوی اشتباه رو تکرار نکنیم اینه که به فوایدی که تکرار نکردنش میاره برامون فکر کنیم و بنویسیم و بهش توجه کنیم

    مثلا توی این الگو که امروز متوجهش شدم اگر من بتونم از وقت هام نهایت استفاده رو بزنم و از گشت و گذار الکی توی فضای مجازی

    از صحبت های بیهوده

    و کلی مورد دیگه که منجر به تلف شدن وقت من هست بزنم

    و اگر بتونم اون وقت هایی که بدست میارم رو با بهبودگرایی ترکیب کنم

    میزانی که من روی باور هام کار میکنم چندین برابر میشه در نتیجه نتایجم خیلی بزرگ تر میشه

    میتونم کلی کامنت بیشتر منتشر کنم در نتیجه یک قدم به اون شخصیت خودم نزدیک تر میشم

    بعد از یک مدت که این روند رو تکرار کنم و ادامه بدم و ادامه بدم دیگه میره توی ناخوداگاه من و اگر. بتونم از اکثر وقت هایی که میتونم بیام خونه و روی خودم کار کنم بجای درگیری های دیگه بزنم اتفاقاتی که میفته بینظیره

    حالا فکر کن ترکیب بشه با اجرای اصول تمرکز لیزری که درموردش توی کامنت های قبلیم هم صحبت کردم دیگه صد در صد غوغا میکنه نتایجم

    حتی من برای اینکه انگیزه بگیرم تا این شخصیت رو ادامه بدم به خودم میگم سینا کی رو دیدی همچین کارهای فوق العاده ایی رو انجام بده و ادامه بده؟ حتی افرادی که نصیف این رفتار هارو یا کمتر دارن از خودشون نشون میدن موفقیت های عظیمی کسب کردن تو که دیگه میترکونی صد در صد و واقعا تبدیل به یک انسان خاص میشی

    حالا باز دوباره میرسیم به بحث ادامه دادن و ادامه دادن.

    یک. موردی رو دوست داشتم دوباره تکرار کنم وقتی ما نسبت به یک چیزی زیاد ورودی میدیم کم کم ناخوداگاه خوشمون میاد از شو عاشقش میشیم مثلا من قبلا از پیدا کردن الگو های تکرار شونده فراری بودم اما الان عاشقشم پس این فکت و این منطق نشون میده کار هام رو نباید عقب بندازم بلکه باید بپرم توی دلش و انجامش بدم

    یک الگو تکرار شونده دیگه ایی من داشتم که الگوی 15 ام من هم هست این الگو بود که یادم میره هدف انجام تمام تمرین ها احساس خوب هست

    در رابطه با این موضوع هم خیلی دوست دارم تکرارش کنم تا بهش مسلط شم

    ‘یکی از راه هایی که میخوام اجرایی کنم برای اینکه بیشتر تسلط پیدا کنم به الگوی تکرار اشتباه

    این هست که 1. سعی کنم مدام تکرارشون کنم به طوری که تا الان که 18 تا نوشتم 18 تاش رو به ترتیب حفظ باشم 2.مثال هایی رو برای خودم بزنم که شامل اون الگو تکرار شونده میشه

    مثلا اینکه با دوستات درمورد یکسری مسائل حرف بزنی این یعنی الگو تکرار اشتباه 10 تو که سعی در تغییر دیکران هست.

    یکی دیگه از کارهایی که میتونم بکنم برای الگو تکرار اشتباه این هست که وقتی داشتم مرتکبشون میشدم یا حس کردم دارم وسوسه میشم سریع باور های مناسبش رو به خودم یاد اوری کنم مثلا من توی الگو 13 (فرار کردن از مسائل) وقتی دیدم دارم از مسائل فرار میکنم سریع به خودم یاد اوری کنم سینا همه مسائل راه حل دارن جلوی چشمت هست راه حلش فقط باید کنجکاوی به خرج بدی،،فقط باید ادامه بدی (الگو دوم) و همینطوری پیش بری تا راه حلش رو پیدا کنی

    بعد به خودم میگم اگر راه حلش رو بتونی پیدا کنی صد در صد اتفاقات مثبت و فوق العاده ایی برات رخ میده و چقدر رشد میکنی گقدر پیشرفت میکنی اتفاقا حل این موضوع پله ایی است برای پیشرفت تو و همینطوری هعی میرم تا بلاخره برم توی دل اون مسئله

    یا اگر وسوسه شدم غذای نا مناسب بخورم که (الگو 17) سریع به خودم یاد آوری کنم که ببین این غذای نامناسب فقط یک لذت آنی برات به ارمغان میاره لذت طولانی مدتی که داری خیلی خیلی بیشتر از این حرفاست و…

    و وقتی هم که جلوگیری کردم از اجرای دوباره یک اشتباه حسابی خودم رو تشویق کنم و امید بدم به خودم و حس پاداش به خودم بدم و اگر عادت کنم حس پاداش به خودم بدم مغز اینطوری تنظیم میشه که: انجام ندادن فلان اشتباه = پاداش

    چیزی که برعکس تنظیم شده بود قبلا و عوض کردنش میتونه با تشویق خودمون تغییر کنه.

    خیلی ویژگی های خوب شخصیتی میتونم توی خودم بسازم اگر واقعا تمرکز کنم روی این ویژگی هایی که نوشتم برای خودم و تک تکشون رو بسازم و روشون کار کنم.

    خیلی خوشحالم که این تمرین رو شروع کردم و قراره ادامه بدم و ادامه بدم و فکر کنم راجع بهشون خیلی برام لذت بخشه

    وقتایی که واقعا احساس میکنم تا حد خوبی دارم از قدرت های درونی ام استفاده بهینه و درست میکنم خیلی احساس رضایت عمیقی دارم و این خودش میتونی دلیلی باشه تا بیشتر توی این مسیر بمونم

    درباره ادامه دادن و موندن توی مسیر درست هم که الگو دوم من هست خیلی دوست دارم روش کار کنم و برام لذت بخش هست و بارها منطق هم اوردم که چرا باید یک مسیری رو ادامه بدیم و با ادامه دادن قطعا موفق میشیم و این رو باور کنیم که میشود

    اتفاقا دیشب داشتم یک فایلی از استاد میدیدم میگفتن عمل و باور دوتا چیز جدا نیستند و همون مبحث ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است بعد استاد مثالی زدن از ادیسون که اون چون باور داشت میشود یک چیزی به نام لامپ داشته باشیم اومد ادامه داد اختراع لامپ رو و همینطوری هعی ادامه داد و ادامه داد

    و باور ها باید منجر بشن که امید ما بیشتر بشت در نتیجه امید عمل کردن ما هم هعی بیشتر و بیشتر بشه و هعی بریم جلو

    الگو 3 امی که من داشتم قطع کردن روند ثانیه به ثانیه بود که معمولا با الکی بیرون رفتن از اتاق خودش رو نشون میده

    خیلی وقت ها خیلی بیخود و بی جهت از اتاق میرم بیرون درصورتی که دلیلی نداره این کار رو بکنم من بطری های آب خودم رو هم اوردم توی اتاقم و حتی برای آب خوردن هم نیازی نمیبینم که از اتاق برم بیرون پس بیرون رفتن از اتاق رو از این به بعد حواسم هست

    درمورد سرخوشی هم خیلی دوست دارم بیشتر روی باور هایی کار کنم که بیشتر از سرخوشی برای من عمل بیاره و سبب عمل کرد بشه سرخوشی الگوی. اشتباه 4 ام من هست اینطوری که خیلی وقت ها مسیر موفقیت رو پیدا میکنم یا مطمئن تر میشم که جواب میده اما میرم توی سرخوشی و اینقدر تجسم میکنم و اینقدر فکر میکنم که از عمل کردن سرد میشم اما الان که رفتم توی دل این موضوع صد در صد هرروز روش کار میکنم تا بهتر و بهتر کنم این موضوع رو

    و البته که از احساس عدم لیاقت نشات میگیره که خیلی دلم میخوام حسابی روش کار کنم و خیلی لذت بخشه

    یک موردی رو دوست داشتم اضافه کنم:

    کار کردن روی باور ها “باید” لذت بخش باشه یعنی اگر میبینم که کار کردن روی باور ها برام لذتی نداره یک جای کار رو انگار دارم اشتباه میرم چون هر ده دقیقه ایی که ما روی باور هامون کار میکنیم باید احساسمون خوب بشه چون چیزای زیبا داریم به مغز میدیم و این روند صد در صد باید لذت بخش باشه اصلا اینقدر باید با لذت تنظیم بشه این کار کردن روی باور ها توی ذهنمون که خودمون مشتاق کار کردن روش باشیم

    من وقتی نیم ساعت میام روی باور احساس لیاقت کار میکنم و این لیاقتمند بودن و احساس خود ارزشی رو در خودم ایجاد میکنم خب معلومه که باید احساسم خوب باشه و حالم عالی باشه

    ما معمولا از چیزایی که حس بد بهمون میدن فرار میکنیم و از چیزایی میل پیدا میکنیم بریم سمت چیزایی که احساس خوبی به ما میدن

    مثلا وقتی میبینیم که مشکلات زیادی داریم میگیم بریم فضای مجازی و فیلم خنده داره ببینیم تا از اون فضا فرار کنیم و احساس خوب داشته باشیم.(البته اگر شخصیتی داشته باشیم که از مشکلات فرار میکنه)

    یا وقتی احساس گرسنگی داریم میریم سراغ غذا تا احساس لذت کنیم

    علاقه مند بودن به فست فود هم به همین دلیل هست چون احساس بهتری میده چون حس میکنیم خوشمزه تره

    و عادت های مارو این لذت ها شکل دادن

    حالا میخوام بگم اگر من “درست” بشینم روی باور هام کار کنم به یک همچین درجه ایی برسم که مشتاق کار کردن روی باور هام باشم نه از سر اینکه مجبور هستم

    هیچ کس از سر اینکه مجبوره نمیره سریال ببینه بلکه دلش میخواد که سریال ببینه

    هیچ کس بخاطر اینکه مجبوره نمیره فست فود بخوره بلکه دلش میخواد فست فود بخوره

    هیچ کس بخاطر اینکه مجبوره نمیره توی فضای مجازی بلکه دلش میخواد بره اونجا

    حالا

    باید این رو در خودم بسازم:

    “من از روی اجبار و اراده نمیرم روی باور هام کار کنم من دلم میخواد کار کنم

    و باید با لذت این موضوع ثبت بشه

    یک جورایی این همون الگو 15 من هست که هدف همه تمریم ها احساس خوب هست احساس قدرت هست احساس امید هست احساس ایمان هست.

    دوست داشتم درمورد این موضوع صحبت کنم بسیار خوشحال هستم که توی همچین مسیری هستم و دارم روی خودم کار میکنم

    +افرین سینا که اینقدر خوب و آگاهانه داری روی خودت کار میکنی

    +آفرین که سعی میکنب منطق هرچیزی رو درک کنی

    +تویی که این رفتار هارو نشون میدی لایق این هستی که لاجرم هر انچیزی که میخوای بهت داده بشه و وارد زندگیت بشه.

    خداوند یار و نگهدار هممون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  5. -
    محمدرضا یکتای مقدم گفته:
    مدت عضویت: 1336 روز

    به نام خدایی که هر لحظه هست

    سلام‌استاد نازنیم.

    تکرار اشتباه

    استاد من از وقتی که باشما آشنا شدم

    خیلی از قوانین رو از شما یاد گرفتم

    مشکل من اول اینکه میخوام زودتر از تکاملم به همه چیز هایی که نرسیدم برسم

    عجله کردن یکی از اشتباهات تکراریه منه

    دوم درک‌ نکردن قوانین

    یعنی همه چیز هایی که از شما میشنوم به زبان باور های خودم ترجمه میکنم و از باور هام نمیخوام جدا بشم

    همیشه این مشکل در نفهمیدن قانون رو در خودم احساس میکنم

    مورد سوم

    استاد من هر لحظه یادم میره هدف زندگی رو

    هدف لذت بردنه.ولی همیشه یادم میره و دچار اشتباه میشم.

    استاد خیلی از تمام تلاش هایی که میکنید سپاسگذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  6. -
    مهدی کاتبی گفته:
    مدت عضویت: 1249 روز

    بنام خداوند یکتا

    سلام به استادان عزیزم استاد عباسمنش و بانو شایسته

    سلام به خانواده عزیزم

    خدارو شاکرم که در این 20 روز با فیلتر کردن ورودی هام انقدر فضای دورم تغییر کرده که حتی دوستانی که به تازگی توی سایت فالو کردم بسیار بسیار ازشون یاذ میگیرم و اینم نتیجه ورودی بهتره

    و اما سوال این فایل که بی ربط نیست به همین کنترل ورودی و حس و حالی که الان دارم

    از خودم میپرسم: چرا به سایت استاد، آموزش های استاد و دیدگاه استاد به خداوند علاقه مند شدی؟ بخاطر تست کردن آموزش ها و احساس خوب و نتایج احساس خوب

    خب چرا همش سینوسی بودی مگه نمیدونستی همه چی احساس خوبه؟

    میدونستم ولی همیشه وسط مسیر، وسط واقعه، قانون رو فراموش کردم

    چیو دارم تکرار میکنم من؟ عجله

    من خیلی ادم عجولیم، من این الگو رو بارها و بارها تشخیص دادم و خواستم تغییرش بدم ولی هنوزم منو حل میکنه تو خودش، به خودم میام میبینم صبح تصمیم گرفتیم با بغل دستیم خودمو مقایسه نکنم و عجله نکنم، ظهر نشستم کنار بغل دستیم، شب پشیمونم که چرا من دوباره عجله کردم

    حتی قدم بعدیم که تو شغلم مشخص کردم که من باید روش کار کنم و مطمئنم روی درآمد تاثیر مثبت میذاره همین عجله اس.

    خیلی جالبه به تجربیات موفقم که در این سه چهار سال اخیر نگاه میکنم میبینم هر جا من عجله نکردم مسابقه ندادم سرعت برام الویت اول رو نداشته من تو اون میدون برنده بودم و راضیم از اون نتیجه.

    خدارو شکر که من اینجام و این آگاهی ها رو دریافت میکنم ولی تا عمل نکنم تبدیل به باور نمیشه مطمئنم، مثل زمانی که از آگهی بازرگانی میترسیدم و نظر دیگران برام خیلی مهم بود ولی وقتی آگهی انجام دادم باور کردم که نظر دیگران واقعا میتونه مهم نباشه برام

    عاشقتونم استاد بی نظیرید ممنون از فایل های رایگان بخصوص این اواخر خیلی عالی شده

    آرزوی بهترینا برای هممون

    و مشتاق فایل نهایی این سلسله فایل هاتون هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  7. -
    مه‌تا عسگری گفته:
    مدت عضویت: 1706 روز

    سلام به استاد عزیزم و همه ی همکلاسی هایم در این کلاس الهی

    استاد مثال اولتون یعنی به تعویق انداختن کارها ، مصداق بارز منه!

    اصلا دوستام و خانواده م منو به دقیقه نودی بودنم میشناسن!

    تا جایی که یادم میاد این ویژگی رو در کودکی نداشتم اتفاقا خیلی هم تر و فرز بودم و سریع کارهامو انجام میدادم یا خیلی به موقع سر قرار ها و کلاس هام میرسیدم ولی از حدود 14 15 سالگی کم کم این ویژگی در من شکل گرفت و الان که دیگه به حد اعلا رسیده!!!!

    من حتی برای کنکورم هم دقیقه نودی درس خوندم و یکسال هی گفتم از فردا از فردا تا شد یک هفته مونده به کنکور و من تصمیم گرفتم دیگه بخونم:| استاد الان که دارم اینارو میگم واقعا احساس شرمندگی میکنم و بابتش ناراحتم ولی هربار که تصمیم میگیرم دیگه تکرارش نکنم باز نمیتونم و دنبال بهونه ام تا کارمو به تعویق بندازم

    این بزرگترین اشتباه تکرار شونده ی منه که منو چند سال از زندگی عقب انداخته!

    انقدر یه تصمیمی رو لفتش میدم که دیگه زمانش میگذره و بعدش میشینم حسرتشو میکشم ! من چقدر خود آزارم واقعا!!!!

    اشتباه بزرگ بعدیم که به تازگی متوجهش شدم پول قرض دادنه!

    من در اوج احتیاج خودم اگر کسی ازم درخواست پول کنه بهش میدم چون احساس میکنم گرفتاری اون بزرگتر و واجب تر از منه و با این کار آدم خوبتری دیده میشم!!!!!!!!!!!

    یعنی یه جورایی این باور رو دارم که دوست دارم هرطور شده مشکلات دیگران رو برطرف کنم و ادای غول چراغ جادو رو در بیارم اصلا یکی از هدف هام برای ثروتمند شدن این بود که هرموقع کسی ازم پول قرض خواست در لحظه براش واریز کنم

    ولی از وقتی دیدگاه شمارو رو در مورد قرض دادن شنیدم نظرم به کلی عوض شده ولی هنوزم نمیتونم نه بگم !

    با اینکه کلی تابحال از همونایی که بهشون پول قرض دادم ضربه خوردم ولی بخاطر دلسوزی باز هم اشتباهمو تکرار میکنم!

    تا الان این دوتا اشباهم یادم اومد و بعد باز میام و مینویسم

    ازتون بسیار سپاسگزارم استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  8. -
    امیر قره قاشلو گفته:
    مدت عضویت: 831 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته و تمام بچه های سایت

    من بسیار خوشحالم که یکی از الگوهای تکرار شونده رو از بین بردن که اون هم دیر رسیدن سر قرار بود و متوجه شدم که آقا اصلا من خوشم میاد دیر برسم سر قرار از این کار خوشم میاد که منتظر طرف واینستم و اون منتظر من باشه ولی این مشکل رو حل کردم و اومدم کاری کردم که خوشم بیاد زود برسم و از زود رسیدن لذت ببرم.

    الگوی تکرار شونده اشتباهات

    من همیشه به خودم میگم دیگه تمومه فیلتر شکن و اینستاگرام و تلگرام و یوتیوب و . . . نداریم بسه دیگه وقتم رو هدر نمیدم ولی همیشه به یک دلیلی حتی امروز هم نصب کردم فیلترشکن رو و رفتم اینستاگرام که تعهد دادم واردش نشم جر به دلیل مطلوب و از اول سال 3 بار وارد شدم اونم یکیش امروز بود و من همیشه میگم دیگه فیلتر شکن نصب نمیکنم نمیرم شبکه های اجتماعی و تمومه و دیگه فیلم های پورن نگاه نمیکنم و همیشه این الگو تکرار میشه و می‌دونم اشتباهه ولی باز هم تکرار میشه.

    من خیلی سریع عصبی میشم و تا مثلاً یک فکر بد میاد خیلی عصبانی میشم و گاهی اوقات به دلایل خنده دار عصبانی میشم و میخوام همه چی رو بشکونم استاد میگه خیلی بده این احساسات بد و من خیلی سریع میرم حموم آب رو یخ یخ یخ میکنم میپرم زیر آب پیشنهاد میکنم انجام بدید اصلا معجزه می‌کنه بعد میام بیرون و حالم خیلی بهتره یا اگه نتونم برم حموم میرم دوچرخه رو برمیدارم و میرم ناکجا آباد.

    من خیلی سریع ناامید میشم مثلاً من جدیدا به یکی از اهداف دفترم رسیدم که بازی کردن توی یک تیم بود و الان هم سن های من ازشون فقط 2 نفر مونده و همه نمیان دیگه و من هم ناامید شدم و میخواهم نرم دیگه حتی چند روز پیش بازی داشتیم با پیکان بجنورد و من نتیجه رو نمیدونستم و ساعت بازی رو هم اشتباه شنیده بودم و وقتی رسیدم دقیقاً وقتی خداوند من رو رسوند که نیمه اول تموم شده بود و من دیر رسیدم نه چند دقیقه 45 دقیقه (بگم این ایندفعه یک بار اتفاق افتاد خیلی وقته پترن دیر رسیدن رو درست کردم)

    واقعا دوست دارم بنویسم من رفتم پیش مربی گفت چرا دیر اومدی گفتم ببخشید اشتباه فهمیدم فک کردم گفتی 4:15 و من ساعت 4:30 رسیدم و گفت بازهم دیر اومدی

    بعد بچه های تیم لباس های جدید پوشیده بودن و مربی به یکی از بچه ها گفت به من یک لباس بده و خداوند من رو برد داخل رختکن و بین تمام لباس ها یک لباس چشمک میزد اونم لباس شماره 10 بود و من پوشیدم و با اعتماد به نفس رفتم روی نیمکت نشستم ولی آخرای صحبت های مربی بین دو نیمه بود که رسیدم خیلی ناامیدانه حرف میزد از بازی تیمش ولی من نتیجه رو نمیدونستم و بعد از نشستن روی نیمکت مربی دروازه بان صحبت کرد با مربی و در گوشی صحبت کرد و من رو تعویض کرد آقا ما رفتیم داخل و بگم نیمه اول تیم ما 2:1 عقب بود و وقتی من با روحیه رفتم داخل (بگم من خیلی به هم تیمی هام روحیه میدم و با انگیزه بازی میکنم و من رفتم داخل و وقتی سوت پایان خورد با درخشش من بازی 5:2 به نفع ما تموم شد و من گل مساوی و گل برتری رو زده بودم و خودم نمیدونستم که بازی رو عوض کردم و وقتی نتیجه رو نیمه اول پرسیدم واقعا خداروشکر کردم و برای همه تعریف کردم و الان هم برای شما نوشتم و امیدم برای ادامه بیشتر شد.

    من می‌دونم که وقتی از تمرین ستاره قطبی نتیجه میگیرم باید ادامه بدم ولی می ایستم و بر میگردم به راه اول و باز از دوباره.

    امیدوارم همیشه خداوند بهتون پول بده و همه افراد دنیا برای شما کار کنن و همیشه به تمام خواسته هاتون برسید.

    خدانگهدار.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  9. -
    زینب ندرلو گفته:
    مدت عضویت: 1003 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته نازنین

    و همه دوستان که کامنت هاشون همیشه برام راهگشا بوده

    چه اشتباهاتی را شما زیاد. تکرار میکنید؟یعنی با اینکه فهمیده‌اید اید این کار اشتباه است اما دوباره آره را انجام میدهید؟

    خدا میدونی وقتی این سوال ها رو از خودم میپرسم چطوری دارم کل وجودمو کنکاش میکنم و همینجوری اشغال هایی میان رو که سالها ا ن زیر زیرا خاک میخوردن

    چند مدتی بود همش از خودم می‌پرسیدم که چرا من با اینکه قانون رو میدونم و میدونم کاری که دارم انجام میدم خلاف قانون و میدونم اشتباهه ولی باز انجامش میدم

    وقتی هم میدیدم استاد میگفت از اشتباه کردن نترسید درسشو بردار و حرکت کن

    نمیتونستم به این درک برسم که چرا من بازم همون اشتباه رو دوباره تکرار میکنم نمیتونم درس بگیرم

    و این باعث می‌شد احساس گناه بگیرم و بیافتم دوباره تو این چرخه ی معیوب

    تا اینکه فایل های الگو های تکرار شونده تو سایت گداشته شد و در کنار اون خدای مهربونم هدایتم کرد به کامنت های دوستان

    و کم‌ کم متوجه شدم ایراد کارم کجاست البته هنوز خیلی راه دارم ولی دارم دونه دونه جواب سوالام رو میگیرم

    اول از همه درک این موضوع که من یه شبه نمیتونم تغییر کنم و باید بهتر از قبل بشم بهم خیلی کمک کرد که اگه اشتباهی رو تکرار کردم آنقدر خودخوری نکنم

    من یه سری باورا داشتم که هنوز دارن کار میکنن و من باید با کیفیت بهتری روشون کار کنم وقتی من لاک‌پشتی عمل میکنم مشخصه نتیجه هم به همون اندازه تغییر میکنه

    اما چند تا از این کارای اشتباهی که داره تکرار میشه رو میخوام اینجا بنویسم

    اولین کاری که در طول روز خیلی ذهنم رو درگیر میکنه وقتی انجامش میدم

    غیبت کردن

    با اینکه میدونم من با این کار توجه ام میره رو ناخواسته ولی بعصی وقتا انجامش میدم

    انصافا نسبت به قبلم خیلی بهتر شدم ولی اینکه فاصله ی زمانی اش کمتر شده بهم امید میده ولی میخام کلا از زندگی ام حذفش کتم و وقتی میبینم هز ار گاهی هنوز هست یعنی هنوز باورای قدرتمند کننده شکل نگرفته و من باید بیشتر رو خودم کار کنم

    یکی دیگه از کارای اشتباه دیگه ام که واقعا اذیتم میکنه اینه که یه کاری رو شروع میکنم و نتیجه که نمیده زود جا میزنم ناامید میشم

    و هنوز نتونستم خوب رو این مورد کار کنم

    البته خدا روشکر یه باور مخرب شناسایی کردم و تازه چند روزی هست که دارم روش کار میکنم و از کارای کوچیک شروع کردم

    و متوجه شدم دلیا اینگه من زود جا میزنم درک نکردن قانون تکامل ،اینکه میخام کل مسیر رو بدونن در صورتی که کل مسیر مشخص نیست مسیر قدم به قدم بهم گفته میشه

    من یه کاری رو شروع کردم یه مدت فعالیت کردم و وقتی بعد چند ماه به نتیجه ای نرسید کم آوردم و کلا چند ماه کاری نکردم

    به خودم برچسب تنبلی میزدم و این حس منو بد می‌کرد

    ولی بعد این فایل ها متوجه شدم که من یه سری باورا دارم که دارن جلوی منو میگیرن ومن تنبل نیستم اگه اون باورا رو شناسایی کنم و باور درست جایگزین کنم کار ها خوب پیشش میره و اولین قدمی که به ذهنم رسید دارم این روزا انجام میدم

    یه کار تکراری که میدونم اشتباهه و باز انجامش میدم اینه که تند غذا میخورم و ریزه خواری دارم

    هر بار چند روز خودمو کنترل میکنم ولی باز روز از نو

    شب دیر خوابیدن

    صبح ها زود پا میشم و برام این کار لذت بخش

    ولی در طول روز خسته میشم چون هر کاری میکنم شب نمیتونم زود بخابم

    و یه کار دیگه ای که به ذهنم اومد که با اینکه میدونم اشتباهه ولی تکرار میشه اینه که میدونم باید خیلی جاها برم تو دل ترس هام ولی بازم تسلیم ترس میشم

    رو این موردم دارم رو خودم کار میکنم و از کارای کوچیک شروع کردم

    استاد خیلیی خیلی ازتون ممنونم بابت این فایل ها

    اینا ارزششون خیلی زیاد خودش به دوره کامل

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  10. -
    زهرا صادقی گفته:
    مدت عضویت: 1902 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    استاد سلام

    استاد وقتی این فایل رو گذاشتین گوش دادم

    اما انجام تمرین رو گذاشتم سر فرصت در سکوت و ارامش بتونم تمرکز کنم

    الان اصلا نمیدونم چی بگم وسط انجام تمرین بودم

    دونه دونه اشتباهات رو نوشتم

    من تموم این الگوهای تکرار شونده رو روی یه برگ نوشتم ک حتی ورق زدن هم بین شون فاصله نندازه واس همین یه کاغذ بزرگ گرفتم و همه رو مقابل هم نوشتم تا همشون جلو چشمم باشن

    استاد وقتی داشتم اشتباهات رو مینوشتم دیدم همشون برابرند یعنی مفهوم همه و اصل همه ی الگوها یکی هستند فقط جمله بندی شون فرق میکنه

    وقتی اشتباهات رو نوشتم یکم ک نگاه کردم دیدم تو تمام این چندتا سوالی ک از خودم پرسیدم و پاسخ دادم همه ی جواب ها تو تمام سوالات یکی هستن

    اینک شما میگین جهان آینه ی اعمال و افکارو باور های ماست دقیقا درسته قبلا هم میگفتم اره استاد درسته میگه ولی اینجوری ک الان بهش رسیدم و قشنگ پته ی همه ی باورهام ریخت ب خودم گفتم بفرما زهرا خانم اون باور کجا و این کجا دیدم ای دل غافل تموم اون رفتاهایی ک باعث خشمم میشد و فراری بودم ازش رو عینا خودم داشتم انجام میدادم

    درصورتی ک اصلا متوجه نبودم

    چطور میشه استاد چطور میشه رفتارهایی ک انقدر واضح هستند و شفاف ما متوجه نمیشیم چطور من تا قبل از این سوال حتی ذره ای به خودم مشکوک نشدم

    حالا با این سوال همه چیز برام روشن شد

    من متوجه علت تکرار الگوها و ارتباط شون باهم شدم و با اینک تو تمام روزهام ک فایل های شما رو گوش میدم بارها و بارها شندیم ک میگین جهان فرکانس باورهاو رفتار های ماست

    اما چرا من نتونسته بودم ارتباط بین الگوهارو پیدا کنم چرا نتونسته بودم منشا همه ی رفتارها و اتفاقاتی ک تکرار میشده رو من چون راهی براش پیدا نمیکردم ازش فقط فرار میکردم رو پیدا کنم

    چقدر این سوالات معرکه هستند

    بیصبرانه منتظر ادامه ی این سلسله فایل ها هستم

    چند دقیق پیش ک جواب هارو نوشتم مبهوت شده بودم و حیران

    هنوزم البته تو شوک جواب ها و ارتباط واضح بین جواب ها هستم و کلمات دارند علت رو فریاد میزنن

    و من ب کشف بزرگی رسیدم و در حیرتم

    در نهایت دوست دارم از تمام کلمات زیبایی ک وجود داره برای تشکر از شما استفاده کنم و بگم من بینهایت عاشق شما هستم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: