پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 8

توجه: توضیحات این فایل شامل یک بخش مقدمه و سپس یک سوال است. 

بخش ” مقدمه ” در تمام مجموعه قسمت های ” پیدا کردن الگوهای تکرار شونده ” یکسان است اما در انتهای این توضیحات، در هر قسمت یک ” سوال متفاوت ” پرسیده می شود. (یعنی هر قسمت از این مجموعه، مقدمه یکسان اما سوال متفاوتی دارد)

لازمه درک سوال و پاسخ به آن این است که مقدمه را حتما بشنوید. هرچند در هر قسمت که دوباره مقدمه را می شنویم، از زاویه ی دیگری آن را درک می کنید که در نهایت به درک کلی ما از این اصل کمک می کند و می توانیم پاسخ های دقیق تری برای سوالات پیدا کنیم.


و اما سوال این قسمت از مجموعه ی ” پیدا کردن الگوهای تکرار شونده “

سوال:

چه ترس هایی دارید که هنوز نتوانسته اید بر آنها غلبه کنید و همچنان از مواجه شدن با آنها فرار می کنید؟

بعنوان مثال ممکن است پاسخ فرد این باشد که:

  • من از طرد شدن در رابطه می ترسم
  • من از شکست خوردن می ترسم.
  • من از ناشناخته ها می ترسم
  • من از تنها ماندن می ترسم
  • من از انتقاد شنیدن می ترسم
  • من از تغییر می ترسم
  • و…
نکته: در فایل صوتی و تصویری، مثالهای بیشتر با جزئیات توضیح داده شده تا مفهوم سوال را بهتر درک کنید و پاسخ‌های دقیق‌تری برای این سوال بنویسید
توضیحات استاد عباس منش پیرامون این سوال را در فایل صوتی یا تصویری بشنوید. سپس پاسخ خود به این سوال را در بخش نظرات این قسمت بنویسید.

منابع بیشتر درباره محتوای این فایل: دوره کشف قوانین زندگی

اطلاعات کامل درباره محتوای افزوده شده به دوره کشف قوانین زندگی در بروزرسانی اخیر این دوره و نحوه خرید را از اینجا مطالعه کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 8
    182MB
    22 دقیقه
  • فایل صوتی پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 8
    21MB
    22 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

534 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «فهیمه ومحمد» در این صفحه: 1
  1. -
    فهیمه ومحمد گفته:
    مدت عضویت: 2137 روز

    سلام به استاد توحیدی من و خانم شایسته زیبا رو و دوستان نازنین و مهربونم دراین سایت توحیدی

    من از تنها خوابیدن شب تو خونه میترسم ,همین جمعه گذشته بود که از روستامون برگشتم خونه شب رسیدم ساعت 12:40دقبقه شب ,باورتون نمیشه تا ساعت 3هی بیدارشدم هی خوابیدم ,از ترسم لامپ تو حیاط ,لامپ تو هال تو اشپزخونه همه رو روشن گذاشته بودم ,در ورودی هال هم قفل نمیشد ,رفتم چرخ خیاطی مامانم که قدیمی و سنگینه رو اوردم گذاشتم پشت در ,,تا ساعت 3که خواهرام هم رسیدن از روستا به خونه ,,باورتون نمیشه تا خواهرام رسیدن ,راحت رفتم تو حیاط گرفتم خوابیدم تا صبح ,,ترسم دیگه ام طرد شدن تو رابطه عاطفیم,,از اینکه کار اشتباهی بکنم و.نخوام کسی,بفهمه ترس دارم ,,از اینکه مردم درموردم حرف بزنن ترس دارم ,از اینکه دروغ بگم به عزیزدلم و بفهمه ترس دارم ,,از اینکه شب یا روز جایی تنها باشم ترس دارم مثل قبرستان مثل یه جای سوت و کور ,از رانندگی با اینکه خیلی بهتر شدم اما هنوز یه مقدار ترس دارم ,,مخصوصا تو شب رانندگی کردن ,اما از روز اولم خیلی بهتر شدم ,میگم بهتر چون روزای اول قلبم میزد بیرون اما الان راحتر از قبل میشینم اما با دقت و آرومتر ,,از مارمولک و مار وکلا خزنده ها میترسم ,البته ترسم از مارمولک هم.کمتر شده چون یه بار یه دونه مارمولک رو فرستادم اون دنیا و از اون موقع ترسم خیلی کمتر شده,,ترس دیگه ام ترس از دست دادنه ,ترس از دست دادن عزیز دلم ,,در مورد کار کردن درمورد رشته تحصیلیم هم ترس دارم ترس اینکه بگن تو چطور تو این رشته درس خوندی چیزی بلد نیستی ,ترس اینکه اشتباه کنم و حساب و کتاب و نرم افزار ,به خاطر این ترس اعتماد به نفس اینو هم نداشتم که برم جایی درخواست کار بدم و این باعث شد 12سال از گرفتن مدرکم بگذره و من تورشته خودم کار پیدا نکنم ,تا امسال که به لطف رب یکتا ,تو رشته خودم حسابداری مشغول به کار شدم که البته صاحب کارم داره بهم اموزش میده ,به لطف خدا ان شاالله سربلند بیرون بیام و یاد بگیرم ,توکل ب خدا خودش , ,ترس از اینکه بی پول بمونم ,,ترس ازاینده که ایندم چی میشه نکنه به جایی نرسم ایندم بدتر باشه از الانم ,,چند سال پیش که متوجه شدم دیسک کمر دارم ترس از اینکه نکنه بدتر بشم داشتم ,

    ترس از خدا داشتم و دارم اما اینم کمتر شده ,ترس اینکه یه کار اشتباه بکنم و خدا به خاطر اون اشتباه عذابم کنه ,ترس اینکه نماز نخوندم ویا نمازم قضا شد وای چه گناه بزرگی کردم خدا منو میبره جهنم ,وقتی که به دلیلی روزمو نمیگرفتم یا میشکستم روزمو دیگه ترس همه وجودمو میگرفت که الان خدا بلا به سرت میاره ,,ترس اینکه ماه محرم اهنگ گوش بدم گناه کبیره کردم ,ترس اینکه الان دستم به نامحرم خورد وای الان خدا دیگه منو نمیبخشه من چند وقته دیگه توسل به امامان وامام زمان و امام زاده ها ندارم البته اینو بگم این به معنی بی احترامی کردن بهشون نیست اما دیگه نمیرم به زیارتشون که توسل و گریه زاری کنم برای خواسته هام نه اما روزای اول این ترس رو داشتم که نکنه اشتباه میکنم که توسل ندارم و ازشون چیزی نمیخوام واین اعتقادم گناه باشه

    ,وای خدای من اینا کجا بودن که داره میاد و.من مینویسم

    استاد واقعا کلامتون حقه ,که میگین وقتی میشینی فکر میکنی و به سوالات پاسخ میدی خیلی بهتر باوراتو میفهمی ترمزاتو پیدا میکنی

    قربونت برم استاد نازنینم که باعث شدین من با خودم و خدا آشتی کنم و آسون گیرتر بشم و چرخ زندگیم روان و روغنکاری بشه

    ان شاالله شما استاد نازنیم و خانم شایسته و همه دوستانم تو این سایت شاد سلامت و.ثروتمند و موفق باشن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: