پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 8

توجه: توضیحات این فایل شامل یک بخش مقدمه و سپس یک سوال است. 

بخش ” مقدمه ” در تمام مجموعه قسمت های ” پیدا کردن الگوهای تکرار شونده ” یکسان است اما در انتهای این توضیحات، در هر قسمت یک ” سوال متفاوت ” پرسیده می شود. (یعنی هر قسمت از این مجموعه، مقدمه یکسان اما سوال متفاوتی دارد)

لازمه درک سوال و پاسخ به آن این است که مقدمه را حتما بشنوید. هرچند در هر قسمت که دوباره مقدمه را می شنویم، از زاویه ی دیگری آن را درک می کنید که در نهایت به درک کلی ما از این اصل کمک می کند و می توانیم پاسخ های دقیق تری برای سوالات پیدا کنیم.


و اما سوال این قسمت از مجموعه ی ” پیدا کردن الگوهای تکرار شونده “

سوال:

چه ترس هایی دارید که هنوز نتوانسته اید بر آنها غلبه کنید و همچنان از مواجه شدن با آنها فرار می کنید؟

بعنوان مثال ممکن است پاسخ فرد این باشد که:

  • من از طرد شدن در رابطه می ترسم
  • من از شکست خوردن می ترسم.
  • من از ناشناخته ها می ترسم
  • من از تنها ماندن می ترسم
  • من از انتقاد شنیدن می ترسم
  • من از تغییر می ترسم
  • و…
نکته: در فایل صوتی و تصویری، مثالهای بیشتر با جزئیات توضیح داده شده تا مفهوم سوال را بهتر درک کنید و پاسخ‌های دقیق‌تری برای این سوال بنویسید
توضیحات استاد عباس منش پیرامون این سوال را در فایل صوتی یا تصویری بشنوید. سپس پاسخ خود به این سوال را در بخش نظرات این قسمت بنویسید.

منابع بیشتر درباره محتوای این فایل: دوره کشف قوانین زندگی

اطلاعات کامل درباره محتوای افزوده شده به دوره کشف قوانین زندگی در بروزرسانی اخیر این دوره و نحوه خرید را از اینجا مطالعه کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 8
    182MB
    22 دقیقه
  • فایل صوتی پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 8
    21MB
    22 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

534 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «نجمه رضائی» در این صفحه: 2
  1. -
    نجمه رضائی گفته:
    مدت عضویت: 1919 روز

    به نام خداوند بخشاینده

    سلام استاد عزیزم و دوستان خوبم

    مورد دوم)ترس از بی پولی

    موجودی حسابم از مقداری اگه کمتر بشه ترس و استرس فراوانی سراغم میاد

    این ترس منو از زندگی میندازه افسرده ام میکنه ، باعث میشه زیاد بخوابم ،بداخلاق بشم، سفرنرم ، و کلا مختل شدن زندگیمو حس میکنم

    این ترس اونقدر شدیده که منو زیر و رو میکنه

    کمی بهتر شدم اما هنوزم هست و‌ میزان موجودی حسابم ارتباط مستقیمی روی حال و احساسم داره

    همیشه دوست دارم با پشتوانه مالی جایی برم یا کاری رو شروع کنم

    چرا اینجوریم؟؟؟؟؟

    چون باور دارم فقط با پول احساس خوب بوجود میاد.

    باور دارم با پول میشه سفر رفت

    با پول میشه کاری رو شروع کرد

    با پول من ارزشمندم

    با پول من زنده ام

    ‏با پول شناخته میشم شخصیتمو به پول گره زدم

    در یک کلام چون به پول وابسته ام و…..

    داشتن پول خوب و‌معنویه ولی وابستگی به پول باعث میشه با ازدست دادنش احساس کمبود و احساس بدی داشته باشم

    وابستگی به پول باعث میشه حتی موقع داشتنش ،نگران تموم شدنش باشم .

    این ترس برای من یک الگوی تکرارشونده س بارها پیش اومده که وقتی پول دارم شادم به محض کم شدنش میترسم و احساسم بده همین ترس باعث شده هرچندسال از نظر مالی صفر بشم میگن از هرچی بترسی سرت میاد!

    من به دل این ترس ورود نکردم بخاطر همین همچنان داره تکرار میشه

    باورهای مخرب دیگه ای پشت این موضوعه مثلا اینکه

    پول در آوردن سخته

    پول کمه و فراوانی رو باور ندارم

    طبیعیه گاهی شکست بخوریم یا بی پول بشیم

    باورندارم شخصیت پولسازی دارم

    با بی پولی میخوام احساس قربانی بودن داشته باشم و بقیه دلشون بسوزه!!!

    پولدارا آدمای خوبی نیستن و……

    از ی طرف بی پولی رو ناآگاهانه دوست دارم و از طرفی با بی پولی ترس از کمبود سراغم میاد

    چطور میتونم این ترسو برطرف کنم؟

    …باور به اینکه من به خودی خود ارزشمندم چون از روح خدایی در من دمیده شده و وجودم به هیچ عامل بیرونی وابسته نیست.

    …سفری که در پیش دارمو با همین پول کمی که توی حسابم هست آغاز کنم تا ببینم بی پولی چیه و ببینم خداوند خلف وعده نمیکنه

    ….تلاش کنم باورای ثروتسازمو تقویت کنم تا دچار بی پولی نشم باورهایی که از مذهب میان و ثروتمندا رو نکوهش میکنن به نظرم خیلی تاثیر داره روی ترسم

    ریشه ترسم از بی پولی فکر میکنم وابستگی عمیق به پوله و دومیش باور نکردن فراوانی های جهان

    خدایا من نمیدونم تو بهم بگو

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    نجمه رضائی گفته:
    مدت عضویت: 1919 روز

    با عرض سلام خدمت شما استاد گرامی و تمامی دوستان عریزم

    با دنبال کردن این سلسله فایلها خیلی از مسائل برام روشن شده و دارم ارتباط بین موضوعات را درک میکنم.

    باورهای مخربی که در موضوعات مختلف داریم تبدیل به ترسهایی شده که گاهی توان مقابله با اونها رو نداریم و نتیجه اش شده تکرار اون ترسها.

    قبل از کامنت نوشتن شروع کردم به شناسایی ترسهایی که برام تکرارشونده هستند چندین مورد شناسایی کردم و بعد نوشتم چرا از اینها میترسم ؟ جوابهایی که میومد همون باورهایی بود که منو محدود کرده و باعث شده شرایط بهتری رو نتونم تجربه کنم .با نوشتن به کشفیات جالبی رسیدم.

    یک)من از ازدواج کردن میترسم ؛

    چون میگم اگه ازدواج کنم و‌محدود بشم چی؟

    اگه ازدواج کنم و اونچیزی که توقع دارم نباشه چی؟

    اگه بفهمم مجردی بهتر بوده چی؟

    اگه زندگیم بعدازمدتی دچار یکنواختی و سردی بشه چی؟

    اگه بحث و‌ناراحتی پیش بیاد من دیگه نمیتونم مثل قبل باشم اونوقت چی؟

    اگه خانوادش خوب نباشن چی؟

    اگه آقا بالاسرم بشه چی ؟

    و کلی باور مخرب دیگه….

    من از ازدواج کردن میترسم بدلیل باورهای مخربی که حاصل دیده ها و شنیده هام بوده و این باورها اجازه نمیده وارد این مسئله بشم ؛ چون من کمالگرام و دوست دارم همه چی پرفکت باشه مثلا دلم میخواد هیچ‌بحثی پیش نیاد هیچ تفاوتی نباشه .‌…ومیدونم این ممکن نیست چون من و خواهربرادرام که فرزندان یک پدرومادریم در مسائلی اختلاف نظر داریم چطور ممکنه اختلاف نظری با فرد دیگری از خانواده متفاوت نداشته باشم ؟

    مهمترین کشف امروزم اینکه من هنوز باور نکردم خودم شرایطم رو خلق میکنم!!

    اگر من باور داشتم زندگیم رو‌خودم میتونم خراب کنم و‌خودمم میتونم درست کنم نگران نبودم که بعد از ازدواج چی میشه!

    با تغییر فرکانسهایم هر چیزی رو درستش میکردم.

    من فقط پذیرفتم‌که در جهان ارتعاشی زندگی میکنم و فرکانسهایم شرایط رو خلق میکنه ولی هنوز باورش نکردم که همه چی دست خودمه !

    باور داشتن با پذیرفتن خیلی متفاوته!

    ترسم از ازدواج باعث شده رابطه هایی که واردش میشمو تا یکجای مشخصی ادامه بدم و بعدش کات کنم؛ وقتی احتمال بدم فرد مقابل ممکنه درخواست ازدواج بده به هزار ترفند کم کم خودمو ازش دور میکنم تا کلا کات بشه و یا گاهی بعد از اینکه فرد مقابل درخواست ازدواج میده سعی میکنم جوری وانمود کنم که اصلا ازش خوشم نیومده و….. که منجر به کات شدن میشه و اینم لطف خداونده که تو‌رابطه هام ،فرد مقابل عاشقانه دوسم داشته و بعدازمدتی خواهان ازدواج میشدن حتی کسانی که در شروع رابطه میگفتن هیچوقت ازدواج نمیکنن!! اما من این موردو. لطف خدا نمیدونستم، میگفتم چقد من بد شانسم هرکی به ما میرسه ازدواجیه!!!

    برای وارد شدن به این ترس باید باورای مخربو تغییر بدم ولی ماشاالله تو نزدیکانم انقدر الگوهای داغون میبینم که جرات پیدا نمیکنم حتی به خاستگارام اجازه بدم بیان خونمون و صحبت کنیم! یعنی همه رو ندیده رد میکنم و اوناییم که میشناختم با کلی دلایل مسخره رد کردم.

    تو این مورد من فهمیدم باورام از بیس مشکل داره باورهایی که مربوط به سیستمی بودن جهان و خداونده

    من باید روی قانون فرکانسها بیشتر کار کنم یعنی باور کنم خودم خالقم

    تمرین ستاره قطبی به نظرم خیلی خوبه چون وقتی مواردی که صبح نوشتمش و شب تیکش رو میزنم باورم میشه فرکانسهام باعث خلقش شدن

    و‌خوشبختانه دوره قانون آفرینش رو دارم و بخش یک خیلی میتونه در این مورد خیلی کمکم کنه.

    میخوام ترسهامو یکی یکی تو کامنتهای جداگانه بنویسم و قشنگ ریشه یابیشون کنم .

    استاد عزیزم خیلی ممنون بابت مطرح کردن سوالهای به این خوبی که باعث میشه فکر کنیم کشف کنیم و عمل کنیم.

    اینی که میگید همین فکرکردن باعث میشه جور دیگه ای عمل کنید رو تجربه کردم همین امروز خاله و‌مامانم در مورد حجاب و‌نماز و اشک برای امام حسین کلی حرف میزدن و حرفاشون پر از خرافات بوده و یکجورایی مخاطبشون من بودم چونکه نماز نمیخونم در عزاداری شرکت نمیکنم حجابم چادر نیست و موهام بیرونه و…..اینچیزا یعنی غیر مستقیم منو موعظه میکردن ،تا دوسه دقیقه حسم یکمی بد شد میخاستم بحث کنم بگم فکرتون غلطه(چون ایراد گرفتن از سبک شخصیم ازون مواردیه که به شدت منو برانگیخته میکنه) اما یاد حرفهای شما افتادم، سریعا از پیششون اومدم تو خونه و فایل گوش کردم و حواسم کلا پرت شد از موضوع ، تو دلم گفتم وقتی رفتید اون دنیا میفهمید چقدر غلط بوده افکارتون ههههههه.

    در پناه الله یکتا باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: