توجه: توضیحات این فایل شامل یک بخش مقدمه و سپس یک سوال است.
بخش ” مقدمه ” در تمام مجموعه قسمت های ” پیدا کردن الگوهای تکرار شونده ” یکسان است اما در انتهای این توضیحات، در هر قسمت یک ” سوال متفاوت ” پرسیده می شود. (یعنی هر قسمت از این مجموعه، مقدمه یکسان اما سوال متفاوتی دارد)
لازمه درک سوال و پاسخ به آن این است که مقدمه را حتما بشنوید. هرچند در هر قسمت که دوباره مقدمه را می شنویم، از زاویه ی دیگری آن را درک می کنید که در نهایت به درک کلی ما از این اصل کمک می کند و می توانیم پاسخ های دقیق تری برای سوالات پیدا کنیم.
و اما سوال این قسمت از مجموعه ی ” پیدا کردن الگوهای تکرار شونده “
سوال:
درباره هدف هایی که هر بار به عنوان هدف سالانه یا هدف کوتاه مدت انتخاب می کنید اما به آنها نمی رسید، فکر می کنید چه دلایلی باعث می شود که شما باز هم به آن اهداف تعیین شده، نرسید؟
اهدافی مثل: رسیدن به وزن دلخواه؛ رسیدن به وضعیت مالی دلخواه و …
بعنوان مثال ممکن است پاسخ فرد این باشد که:
- فکر می کنم به خاطر اینکه مرتبا قدم هایی که باید برای هدفم بردارم را به تعویق می اندازم
- چون من در شروع کار، انگیزه دارم اما خیلی زود انگیزه هایم را از دست می دهم
- چون من هدف هایم را خیلی بزرگ و غیر واقع بینانه انتخاب می کنم
- چون من از شکست خوردن می ترسم به همین دلیل خیلی پیگیر هدف هایی که انتخاب می کنم نیستم
- چون من خیلی زود با برخورد با اولین مانع ناامید می شوم
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل: دوره کشف قوانین زندگی
اطلاعات کامل درباره محتوای افزوده شده به دوره کشف قوانین زندگی در بروزرسانی اخیر این دوره و نحوه خرید را از اینجا مطالعه کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 9172MB21 دقیقه
- فایل صوتی پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 920MB21 دقیقه
سلام به استاد عزیز ،مریم جون و همه دوستان هم فرکانسی .
واقعا این فایلهای جدید یکی از یکی زیباتر و جالب تره .
در مورد هدف واینکه چرا بهش نمیرسم تقریبا میتونم بگم تمامی موارد که گفتید توی نرسیدن به هدفم تا به حال دخیل بودن که مطمئنم تا به امروز مهمترین دلیلش کمبود عزت نفسم بوده .هر بار که خواستم قدم جدیدی برای پیشرفت بردارم خودم رو تحقیر کردم و حس کردم توانایی انجام کار ندارم به هزار و یک دلیل اینکه تحصیلات عالی ندارم .کند ذهنم .چیزی رو یاد نگیرم همه مسخره میکنن که چی شد اینم نتونستی؟
من کلا عشق آموزشم چون توی سن 15 سالگی ازدواج کردم دیگه همسر سابقم به من اجازه ادامه تحصیل نداد از چند سال بعد که دخترم به دنیا اومد دقیقا از 20 سالگی شروع کردم به آموزش توی زمینه های مختلف که حداقل اگه تحصیلات درستی ندارم توی زمینه های دیگه حرفی برای گفتن داشته باشم و مشکلم همیشه این بود که توی هیچ جمعی نه صحبت میکردم نه اظهار نظر ،تا زمانی که کل جمع حرف بزنن و من مهک میزدم که در سطح اینا هستم که صحبت کنم ؟ که اکثر مواقع میدیدم تازه خیلی بیشتر از اونا اطلاعات دارم چون از سن 13 سالگی کتابهای فراوونی خونده بودم .
حدود یک ماه پیش بالاخره دوره عزت نفس رو خریدم و توی تمرین آگهی بازرگانی که اولش فکر میکردم چیزی برای نوشتن ندارم اما شروع که کردم روی غلتک افتادم و دیدم 50 مورد پیدا کردم واسه معرفی تواناییهای خودم که خیلیهاشو حتی خودم فراموش کرده بودم و یکی یکی انگار اونا رو از زیر خراوار خاطره ها کشیدمشون بیرون .
و از اونروز خیلی به خودم امیدوار شدم و با ذوق و شوق برای همسرم اطرافیان و فامیل تعریف کردم تازه هر چند روز یکبار دوباره چیزهای جدید یادم میاد .
یکی دیگه از مواردی که باعث شد به هدفم نرسم اینکه ترس بهم ریختن امنیت زندگیمو داشتم چون بارها همسرم میگفت ما زندگی آرومی داریم قناعت کن و به همین زندگی بساز اگه بخوای بری سر کار هم از کارای خونه میمونی هم همیشه خسته برمیگردی و وقت رسیدگی و صحبت و محبت رو نداری و این صمیمیتمون بهم میخوره و منم این حرف رو باور کرده بودم و فقط با حسرت به اهدافم نگاه میکردم و دلم رو خوش میکردم اشکال نداره بجاش زندگی آرومی دارم مگه از زندگی چی میخوام بیشتر از این ؟
مسأله بعدی این بود که سرمایه ندارم ،حامی ندارم اگه شروع کردم و شکست خوردم چی؟ هم تمسخر بقیه هست هم اینکه محبت همسرم و رابطه ی زیبامون رو از دست دادم .
گاهی فکر میکردم اگه واقعا موفق بشم چی؟ نکنه پولدار بشم دیگه از همسرم زده بشم و اینکه اون ببینه من سرم خیلی گرم کار شده دیگه به من متعهد نباشه و وقتش رو با بقیه بگذرونه.
من حدود 17 سال سابقه کار سالن زیبایی دارم که قبل ازدواج دومم به خاطر خواسته همسرم سالن رو جمع کردم و حدود 5 ساله خونه نشین شدم و به قول همسرم خانه داری خیلی بهتر از هر کاریه این شد باور من ،که دیگه نیازی به کار ندارم پس کل وقتم باید برای همسرم و دخترم باشه .
ولی ته دلم هدفها و آرزوهایی داشتم که داشتن با حسرت خاک میخوردن ،مخصوصا حالا که میبینم همکارام در حال حاضر دارن عالی پیش میرن و چقدر زمینه برای دیدن آموزش و کارهای جدید پیش اومده .
یکی دیگه از مسایل این بود که دیگه از من سنی گذشته و دیگه توان ادامه کار ندارم .
اما به لطف خدای مهربونم با خرید 6 قدم از دوره دوازده قدم که البته ادامه رو حتما میرم ،یاد گرفتم چطور باورهامو بسازم یاد گرفتم چطور هدف گذاری کنم .یاد گرفتم چطور خواسته هامو بشناسم و با تغییر باورهام چطور همسرم رو همسو و موافق کنم . با خرید دوره عزت نفس روی خودم دارم کار میکنم که بیشتر قدر خودم زندگی لیاقتها و تواناییهامو بدونم و چطور عزت نفسم رو بالا ببرم . خودم رو لایق بهترین زندگی بدونم و برای هدفهام تلاش کنم .با آموزشهای شما یاد گرفتم چطور هدفهامو شناسایی کنم ،هدفهامو مشخص کنم به هدفهای کوچیکتر تقسیم کنم و با یاری خداوند کوچیک کوچیک اما مستمر ادامه بدم و تکاملم رو طی کنم تا به اهداف بزرگتر برسم . یاد گرفتم که من خالق زندگی خودم هستم و تمام مسئولیت زندگیم رو به عهده بگیرم .
یاد گرفتم انگشت اتهام سمت بقیه نگیرم که مشکل اصلی خودم و باورهای هستن و به شیرینی عسل دارم زندگیمو آهسته و آروم به شکلی که خودم دوست دارم فرم میدم و از این بازی زیبا لذت میبرم .
یاد گرفتم چطور به خدای خودم نزدیک بشم و اونو جزئی از وجود خودم بدونم که حتی از رگ گردن به من نزدیکتره یاد گرفتم عاشقش باشم و از قهر و خشمش نترسم .
یاد گرفتم پدر و مادر و اطرافیانم رو مقصر ندونم و همه رو ببخشم چون من نمیدونم اونا چه گذشته و تجربه ای داشتن و اینکه چیزی بیشتر از اون که انجام دادن بلد نبودن .
یاد گرفتم زندگی چقدر زیباست و از لحظه لحظه زندگی باید استفاده کرد و لذت برد .
یاد گرفتم خدا به تمام مردم دنیا به یک اندازه اجازه استفاده از نعمت و ثروت داده و این خودم هستم که مشخص میکنم چقدر لیاقت استفاده دارم و با چه ظرفی زیر بارون نعمات الهی ایستادم .
اگه بخوام چیزهایی که از شما یادگرفتم رو بشمارم واقعا ساعتها که نه بلکه روزها طول میکشه .
استاد، چرخ ،زندگی،من،به ،جرات،روغنکاری ،شده و من این رو بعد از هدایت الله مهربانم مدیون شما هستم که دستی هستید از جانب خدای مهربانم .
استاد باز هم میگم صبح و شب خدا رو شاکرم بابت آشنایی با شما و این سایت بی نظیر.
پاینده و سربلند باشید در دنیا و آخرت انشاالله.