پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 9 - صفحه 19 (به ترتیب امتیاز)

551 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    لیلا شریفی گفته:
    مدت عضویت: 1175 روز

    ب خدای مهربان !

    سلام ب استادعزیزم ومریم جان!

    درمورد سوالی ک فرمودید اینکه چ اهدافی هرسال انتخاب می‌کنید وب آنهانمیرسید و چ دلایلی باعث میشه ب آنهانرسید؟ 1 بارها باهار تلاش کردم آرامش داشته باشم ب هیچ چیز جز آرامش فکرنکنم ی مدتی تمام تمرینات مربوط ب آرامش انجام میدم یعنی خوب پیش میرم بعددوباره میریزم بهم دلیلش هم افکار منفی مثل ترس احساس گناه فکرکردن ب آینده وو.. 2هدف بعدیم شعل معلمی بودک باوجودتلاش زیاد ادامه تحصیل رفتن ب دانشگاه دررشته تربیت بدنی نتوستم ب این هدفم برسم افکارمحدودکننده اینکه تو چی میخوای ب بچه ها آموزش بدی دس کم گرفتن خودم ولایق ندونستن وباخوددرصلح نبودن باعث شد فاصله بگیرم رویاهام ونرسم ب این هدفم … 3_هدف بعدی رابطه ای ک توش وابستگی نباشه هرموقع من برنامه میریزم ک وابسته نباشم آزاد رها باشم نمیشه ی مدت کوتاه انجام میدم ولی باز افکارمنفی مثل زنم و ب مرد نیازدارم باید باشه تابتونم اززندگی لدت ببرم فقط باید بامن باشه ب من محبت کنه برای من همه کاری انجام بده شادم کنه ووودرحالیکه هیچ کس مسئول شادکردن خوشبختی آرامش من نیس ومن خالق زندگی خودم هستم من مسئول شادی آرامش خودم هستم ن کس دیگه ..

    4_هدف بعدی گرفتن باغ بزرگ سرسبز و ی خونه باغ زیبا همراه استخر است فعلا بهشون نرسیدم البته باغ خریدم ولی باغ سرسبزی نیس فعلا ولی خداروشکرکنم اونم خریدم ولی باچیزی گ توذهنم فاصله دارم ک فعلا افکار محدودکننده مثل نداشتن لیاقت ،کمبودپول ،بدست آوردن این چیزا سخته بایدخیلی تلاش کنم ترس ازپیشرفت ،

    5_هدف بعدی داشتن ماشین برای خودم هست ک تصمیم گرفتم بخرم همه چی جور بود ولی نشدبخرم بازم ی سری موانعی مثل ترس وحرفای همسرم ک ازماشین من استفاده کن ماشین جدا میخوای چیکار کجامیخوای بزای جاکمه پارکینگ برای ی ماشین هست اگ ماشین بخری ضررمیکنی فلان بهمان نشد ماشین بخرم خیلی هدف‌ ها هست ک ب بعضیاشون امسال رسیدم گرفتن مدرک تزریقات سالها بود از آمپول سروم زدن میترسیدم گفتم باید پارو ترسم بزارم برم آموزش ببینم هم ترسم میریزه هم میتونم تزریقات انجام بدم ک خداروشکر تونستم این کارانجام بدم ،بافتن تابلو فرش هدف بعدیم بود گ شکر خدااونم انجام دادم واقعا لدت بخش برام وقتی گلهای قالی میبینم ک چ چیزی خلق کردم احساس فوق العاده ای بهم دس میده همین چیزا بهم انگیزه میده برای هدفای بعدیم ک امیدوارم ب کمک خداوند ب تمام اهدافم برسم ..از استاد عزیزم ومریم جانم بی نهایت سپاسگزارم .دوستتون دارم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    نجمه رضائی گفته:
    مدت عضویت: 1915 روز

    به نام رب هدایتگرم.

    سلام استاد عزیزم خیلی ممنونم بابت ارائه فایلهای عالی و ارزشمندی که گنج های واقعی هستن.

    چندروزی خیلی فکرم درگیر بود برای همین سوالات،میگفتم چرا جواب اکثر سوالاتو بعد از کمی فکرکردن میفهمم ولی همچنان نمیتونم خیلی خوب به راهکارها عمل کنم؟

    مثلا من میدونم برای بحث ترسها باید وارد چالشهای زندگیم بشم، حضور خدا رو حس کنم ،روی هدایتش حساب کنم و و و…. ولی شاید چندبار اینجوری فکر کنم چندبار عمل کنم و بعدش برمیگردم به شیوه قبلیم!چرا اینجوریه؟

    یا تو موارد دیگه چرا به این مسیر پایبند نمیمونم با وجود اینکه قانون رو میدونم؟؟؟؟

    در همین فکرها و درگیری ها بودم که تو لبتابم چندتا فایل قدیمی پیدا کردم که قبلا تو سایت جز دانلودی ها بوده ولی الان بنابر دلایلی حذف شده،اونها رو به گوشیم انتقال دادم و تو فرصت مناسب گوش کردم، خدای من جواب سوالم داخل همین سه تا فایل قدیمی بود و تلنگر شدیدی بهم زد .

    چکیده ای از صحبتهای ارزشمند استاد و برداشت خودم رو مینویسم تا بیادم بمونه :

    استاد میپرسه چرا باوجود اینکه قوانین رو میدونیم ولی بهش عمل نمیکنیم؟

    و تو سه تا فایل ارزشمند در مورد این موضوع صحبت میکنه .

    از دیروز بارها و بارها گوش دادم و دقیقا فهمیدم مشکل من و امثال من کجاس.

    ضعف در ایمان

    وقتی به خودم و عملکردم نگاه کردم متوجه شدم بله همینه،من فقط قانون رو میدونم! یعنی مثل مطالب کتابهای درسیم فقط خوندمش که همچین قانونی هم هست ولی بهش ایمان ندارم! ایمان ندارم که همین قانون ،باعث پیشرفتم میشه! ایمان ندارم که قدم اولو بردارم! ایمان ندارم که دست از هرچی عامل خارجیه بکشم!

    در یک کلام ایمان ندارم همه چیز فقط و فقط و فقط همین قانونه و لاغیر!

    یعنی میدونم یکسری قوانین هست که حتی تو قرآن بهش اشاره شده،تمام پیامبران در جریانش بودن ،خیلی از عارفان و شاعران بزرگ ازش استفاده میکردن ،هر آدم‌موفقی ازشون استفاده کرده،اون قانونها اصل جهانه، همه چیزی برای همه میتونه فراهم کنه ولی ولی ولی اینها فقط دانسته های منه!!

    شنیدم که قانون جواب میده اما با چشم خودم ندیدم،البته گاهی نتایج کوچکشو دیدما ولی بهش مطمعن نیستم! گاهی توجه نکردم به نتایج کوچیک، گاهیم ربطش دادم به عوامل دیگه ….

    مثلا

    آیا من ایمان دارم کشورم هیچ تاثیری تاکید میکنم هیچ تاثیری در موفقیتم نداره؟

    آیا من ایمان دارم جنگ و درگیری هیچ تاثیری در زندگیم و آرامشم نداره؟

    آیا من ایمان دارم وضعیت دلار و طلا وارزش پول کشورم وَ وَ وَ هیچ تاثیری در موفق شدنم نداره؟

    آیا من ایمان دارم دوستم،پدرم،مادرم،همکارم که تو موقعیتی ناراحتم کرد و فلان کرد ،خودم اون رفتارشو خلق

    کردم و اون شخص مقصر نیست؟

    آیامن ایمان دارم فلانی که باهاش تو رابطه بودم ،خودم تعیین کردم کدوم مدل رفتارو بروز بده؟؟

    .

    یا فقط الکی حرف قانونو میزنم که من خالق زندگیمم،فرکانسام مهمه ؟؟؟ ولی درونم پر از این افکاره ؟که اوندفعه به هدف کوچیکم رسیدم درست،ولی دلیل نمیشه ایندفعه هم برسم! چون هدفم بزرگتره!

    حالا اوندفعه شدا ولی از کجا معلوم همیشه برام جواب بده؟

    شاید اصلا برای من جواب نده؟!

    یا شاید فلان قانون کشورم و فلان تصمیم غلطشون منو از اهدافم دور میکنه؟؟

    بلاخره کشوری که داخلش هستم مهمه چون سیاستهاش فلانه؟؟؟

    یا فلانی که ناراحتم کرد اصلا اونکه آدم نیست همیشه بداخلاقه و من بدشانسم که به پستش خوردم؟

    یا فلانی که باهاش رفتم تو رابطه عاطفی ،تقصیر من نبود کلا آدم بدیه یدونه اخلاق خوبم نداره همیشه همینه من چقدر بدشانسم که این آدم به تورم خورد؟

    کدوم نمونه از موارد بالا در مورد من صدق میکنه؟؟؟

    این سوالا مثل بازجوییه یعنی استرس جواب دادن بهش در مقابل خودم رو داشتم .

    کرک و پرم ریخت آقا ،من تصمیم گرفتم با خودم روراست باشم .

    من ایمانم ضعیفه خیلیم ضعیفه

    هر چقدرم کمالگرایی نذاره افشاگری کنم ولی سر خودمو نمیتونم کلاه بذارم به خودم که نمیتونم دروغ بگم ،شاید تو حرفام بگم فقط فرکانسام مهمه فقط قانون جهان مهمه و ال و بل,ولی ته ته ذهنم اینه که بلاخره من تو این جامعه زندگی میکنم دیگه، سیاستهای دولت تو زندگی مردم تاثیر داره دیگه، بلاخره رئیس جمهور مهمه دیگه، اصلا بازار جهانی ک دست من نیس!! آقا تحریم پس چی یکمی مهمه دیگه! اصن ژنتیک ! جنسیت! خانوادم !!!مهمن دیگه وووووووو

    مغزم داره منفجر میشه بچه ها.

    « من جایی زندگی میکنم که مقاومت در برابر قانون جهان زیاده،یعنی هرلحظه هزاران باورمخرب و حرف منفی از طریق اطرافیان و رسانه هاو… میشنوم که میگن کشور مهمه،قانون اساسی مهمه،دلار مهمه،تحریم مهمه،پول نیس،همه چی شانسیه، خدا برایکی خاسته برا یکی نخاسته، اشک بریز برا حسینش تا بری بهشت، زندگی رو به خودت حروم کن تا بخشیده بشی و خدا دلش بسوزه،جهان سومی هستیم، خانوادم فقیرن، شهرم پتانسیل نداره، رئیس جمهور فلانه،پدرم مادرم همسرم اجازه نمیده وَ وَ هزارتا ازاین وَ ها…. تمام قدرت رو به عوامل خارجی میدن ،حالا منی که ایمانم ضعیفه و ته ذهنم هنوز همچین افکاری دارم آیا میتونم اونجوری که باید و شاید به قوانین خداوند عمل کنم تا نتیجه مطلوب رو بگیرم؟؟؟

    معلومه که نمیتونم، با اینهمه حرف و هجمه ای که هست با کوچیکترین اتفاق ناجالبی از مسیرم برمیگردم و‌کافر میشم،چون اولا شیطان درونم که بیکار نمیشینه ! و دوما قوانین فرّار هستن اگه یکذره ازش فاصله بگیرم میاد با باورهای منفی ،اخبار منفی و مردمی که مدام بر خلاف قانون صحبت میکنند خیلی زود باورها و ایمانم رو ضعیف و ضعیفتر میکنه! و نتیجه میشه همینی ک هست !

    یعنی یکروز خوب یکروز بد!

    یکروز عمل به قانون،یکروز کلا ولش کن!

    یکسال درآمد بالا و خوب،در عرض یکماه سقوط به ته دره بی پولی و صفر مطلق!

    یکروز پر از انگیزه و امید ،یکروز افسرده و ناامید!

    وَ وَ وَ هزارتا مسئله دیگه که خودم میدونم.

    من باید چیکار کنم که ایمانم رو تقویت کنم؟؟؟

    اولین کارم مهمترین کارم واجبتر از هرچیز دیگه ای برای منه نجمه تقویت ایمانه و فهمیدم مهم نیست چقدر قانونو‌ میدونم مهم اینه ایمانم بهش چقدره.

    من ایمان دارم اگه آب بخورم تشنگیم رفع میشه حالا هزار نفر بگن نه اینطور نیست فکرت غلطه ،مثلا بگن تشنگی رو قورمه سبزی برطرف میکنه کلی دلیل و‌منطق بیارن مقاله علمی بیارن مگه من حرفشونو باورم میکنم ؟؟؟

    خب معلومه که اهمیت نمیدم به حرفاشون اتفاقا تو دلم میخندم چون میدونم و

    باور کردم و

    ایمان دارم که آب تشنگیمو برطرف میکنه

    چون اولا دیدم و‌بعدم بارها و بارها وقتی تشنه بودم آب خوردم و گفتم آخیشششش! تشنم بودا …… هیچوقت نگفتم حالا بیام قورمه سبزی رو امتحان کنم شاید بقیه یک درصد درست بگن !

    به نظر من نقش قانون جهان در زندگیمون و نقش چیزهای دیگه ای که خودمون الکی بهش قدرت دادیم شبیه همین داستان مسخره و خنده داره که فکر میکنیم با قورمه سبزی تشگیمون رفع میشه!

    خدای عزیزم ممنونم که هرلحظه هدایتگرم هستی و ضعف بزرگمو فهمیدم نمیدونم اشک بریزم بخندم چیکار کنم؟

    مات و‌مبهوتم !!

    کامنتم طولانی شد انشاالله خداوند فرصت بده در کامنت های بعدی در مورد تقویت ایمان و راهکارهایی که استاد دادند،بنویسم.

    دوستون دارم انشاالله در پناه الله باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    مهناز شعبان زاده گفته:
    مدت عضویت: 1536 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد عزیز،

    در مورد عوامل نرسیدن ب اهدافم:

    1.اینکه اول شروع کار، پرانرژی ام اما بعد انرژی وانگیزه ام کم میشه.2.گاهی هدفم واقع بینانه نبوده.3.از لحاظ حمایت، هم از طرف خانواده حمایت نشدم و بیشتر اهدافم بخاطر حمایت نشدن مالی یا احساسی خانواده، رهاکردم،

    در حالیکه دوستدارم خیلی خیلی ادم قوی‌تری باشم و بدون هیچ حمایتی بتونم ب اهدافم برسم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1243 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    تمام اتفاقات زندگی ما:

    به واسطه ی افکار باورها و کانون توجه ما به وجود می آید

    هر آن چیزی که در زندگی خود تجربه می کنیم چه خوب چه بد خواسته یا ناخواسته:

    توسط خود ما نه هیچ عامل بیرونی دیگری رخ می دهد

    هیچ عامل بیرونی نیست که:

    زندگی ما را تحت تاثیر قرار دهد

    هر شرایط و اتفاقی را: تنها خودمان خلق می کنیم

    واکنش های ما به اتفاقات و شرایط باعث می شود:

    از آن جنس اتفاقات بیشتر یا کمتر برای ما رخ دهد فارغ از اینکه اتفاقات:

    جالب یا ناجالب باشند

    به هر چیزی توجه کنیم: از جنس همان بیشتر و بیشتر خواهد شد

    کافی است به موضوع خاصی توجه کنیم:

    نشانه های آن را بیشتر و بیشتر در زندگی خود می بینیم

    زمانی که احساس بد داریم:

    نارضایتی بیشتر را تجربه می کنیم

    زمانی که به خاطر نعمت های خود سپاسگزاریم به زیبایی ها و نکات مثبت توجه داریم:

    کانون توجه ما اتفاقات بهتر و مثبت تری برای ما رقم می زند

    اگر الگوهای تکرار شونده داریم:

    -افکارو فرکانس خاصی را همواره به جهان هستی ارسال می کنیم

    -باورهای بنیادین و اساسی ما که قدرت بسیار زیادی دارند هر بار فرکانس یکسانی را به جهان هستی ارسال کرده:

    الگوهای تکرار شونده را به وجود می آورند

    الگوهای تکرار شونده: می تواند در تمام حوزه ها و زمینه ها باشد

    شرایط و اتفاقاتی در زندگی ما به صورت متناوب تکرار شده تا جایی که آنها را:

    به عنوان جزئی از زندگی خود پذیرفته ایم رخ دادن آنها را طبیعی تلقی می کنیم و اغلب دیگران را مقصر رخ دادن آنها می دانیم

    به شدت:

    مراقب اتفاقات تکرار شونده باشیم

    اگر اتفاقی هر چند وقت یکبار در زندگی ما تکرار شده و افرادی که وارد زندگی ما می شوند ویژگی های یکسانی دارند:

    به دنبال افکار و باورهای مخرب و نادرست در ذهن خود باشیم

    تمام شرایط و اتفاقات زندگی ما:

    به واسطه ی افکار و باورهایمان خلق می شوند

    باورها:

    -افکاری است که بارها و بارها در ذهن ما تکرار می شوند

    -توسط والدین جامعه شبکه های اجتماعی در دوران کودکی در ذهنمان ایجاد شده و با باور کردن و تکرار مکرر آنها:

    اتفاقاتی را وارد زندگی خود می کنیم که با باورهای بنیادین و اساسی ما هماهنگ است

    یکی از راه های تشخیص باورها:

    بررسی اتفاقات مشابه در زندگی ماست

    قدم اساسی برای تغییر الگوهای تکرار شونده:

    تشخیص و طبیعی ندانستن آنها و این که بدانیم ما با افکار و باورهای خود آنها را خلق کرده ایم است

    اگر باورهای مناسب در هر زمینه ای داشته باشیم:

    *الگوهای تکرار شونده مثبت داریم

    *از دیدگاه خود و دیگران: افراد خوش شانسی هستیم

    اگر باورهای نامناسب در هر زمینه ای داشته باشیم:

    *الگوهای تکرار شونده منفی داریم

    *از دیدگاه خود و دیگران: افراد بد شانسی هستیم

    افکار و باورهایی در ذهن ماست که چون آنها را تغییر نداده و مرتبا در ذهنمان تکرار می شود:

    جهان شرایط اتفاقات و موقعیت هایی هماهنگ با باورهای ما را برایمان به وجود می آورد

    اگر اتفاقی برای ما تکرار می شود:

    بدون شک باورها و برنامه ی ذهنی ما چنین شرایطی را برایمان رقم می زند

    از خود سوال کنیم:

    چرا برای دیگران چنین اتفاقی رخ نمی دهد؟

    چرا تنها برای ما این اتفاق رخ می دهد؟

    اتفاقات تکرار شونده را: با باورهای خود خلق می کنیم

    برای پی بردن به الگوهای تکرار شونده به سوال زیر پاسخ دهیم:

    چه اهدافی را هر بار برای خود انتخاب کرده اما به آن دست نیافته ایم؟ چه دلایلی برای عدم تحقق اهداف خود داریم؟

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    منیره صدیقی گفته:
    مدت عضویت: 349 روز

    سلام استاد عزیزم صبح شما بخیر

    سپاس گزارم برای آگاهی های این فایل که دلیل اصلی نرسیدن به هدفم با وجود تلاش های فراوانی که کردم رو بوسیله اش با فکر کردن و تعمق کردن فهمیدم

    دلایلی که باعث شده به هدفم نرسم:

    / انتظار داشتم که زود نتیجه دلخواهم رو به دست بیارم ( ترمز عجله)

    / عجله باعث شد نتایج کوچکی رو که در مسیر برام اتفاق میفتاد رو نبینم و‌تمرکزم ازم گرفته بشه و هی از این شاخه به اون شاخه بپرم و به برای این که به اون نتیجه دلخواهم برسم هی به دنبال مسیر های جدید باشم و تغییر مسیر بدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    مرد خوشبخت گفته:
    مدت عضویت: 1113 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته مهربان

    من به اهدافی که دوست دارم مثل باشگاه رفتن انجام دادن همه کارهای روز مره زندگیم به صورت مرتب یاد گرفتن مهارت جدید در کسب و کارم بیدار شدن هر روز صبح ساعت 5 و نکشیدن سیگار همون یک نخی که الان دو سال میخوام اون یک نخ در روز نکشم ولی نمیتونم الان که به این موضوع فکر میکنم دلیلش اینه که تمرکز نمی‌کنیم روی یک هدف که بهش برسیم اولا خودمون درگیر حواشی بیخود و پوچ میکنیم مثل دوستان بدرد نخور که هیچی ازشون یاد نمیگیریم مثل مهمونی های الکی مثل صبحت های بیهوده و لغو که اینا حواشی هستم که ما رو از صراط مستقیم دور میکنن. و دلیل دوم این که میخوام همه اهداف به دست بیاریم ولی نمیشه باید دونه به دونه به دستشون بیاریم اول باید حال دلمون خوب بکنیم با گوش دادن فایل های استاد عزیزان از فایل های رایگان استفاده بکنید بعد که وقتش برسه دوره خودتون خریداری میکنید دنبال رسیدن زود به آخرش نباشید تو رو خدا نباشید این دنیای که استاد عباسمنش عزیز برای ما پنجرش باز کرده یه دنیای شیرینی که ته نداره فقط حال دلتون خوب کنید روز به روز کیفت خودتون و زندگیتون با آموزش های استاد بالا ببرید و لذت ببرید این دنیا ته نداره که بعضی میخوان یک شبه پولدار بشن یک شبه یک آدم منظم بشن یک شبه استاد در یک کار بشن یا یک شبه بهترین رابطه به دست بیارن ما یا من فرق نمیکنه ما یک خانواده هستیم و مسیر همه ی ما یکی هست اول باید روی خودمون کنترل داشته باشیم تقوا داشته باشیم ورودی هامون کنترل بکنیم بعد تمرکز بکنیم روی اهدافمون استاد واقعا ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      آرام گفته:
      مدت عضویت: 1927 روز

      یاحق

      سلام و درود فراوان

      برادر بزرگوارم کامنت شما دقیقا جواب سوال من بود

      همین العان ساعت 1:6دقیقه نیمه شب 13/7/1402 از خدا خواستم هدایتم کنه و دقیقا سوالم این بود : (خدایا من میخوام یکی از دوره های استاد را بخرم ولی بین دوره عشق و مودت. دوره روانشناسی ثروت 1. دوره قانون آفرینش موندم تو بگو کدوم را بخرم )و خیلی سریع و زیبا هدایت شدم به کامنت شما….

      خدای من چقد سریع و خوب جوابم را دادی خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت

      برادر عزیزم بهترین ها را برات آرزو میکنم امیدوارم توانمندی و شجاعت و اراده ات برای رسیدن به خواسته هات هزاران برابر بشه و موفق باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    سعید گنجی گفته:
    مدت عضویت: 1806 روز

    به نام خدای تمام جهان هستی

    سلام استاد مهربان و شاگردان دوست داشتنی

    استاد جواب این سوآل

    درباره هدف هایی که هر بار به عنوان هدف سالانه یا هدف کوتاه مدت انتخاب می کنید اما به آنها نمی رسید، فکر می کنید چه دلایلی باعث می شود که شما باز هم به آن اهداف تعیین شده، نرسید؟

    استاد فکر میکنم من همیشه یه ایرادی که دارم عجله کردنه . همیشه وقتی میخوام کاری را شروع کنم اوایلش خیلی ذوق دارم ولی بعدها که میره فک کنم چون سریع نتایجشو نمیبینم کمی دلسرد میشم و از هدف دور میشم . البته اینم بگم من وقتی هدفی روشروع میکنم به سمتش میرم خوب نتیجشو میبینم ولی چون اون حدی که میخوام فعلا دست پیدا نمیکنم سریع یه بیحوصلگی سمتم میاد . و دیگه براش قدم اشتیاق برنمیدارم و میشه برام دوباره رفتارهای معمولی.

    اینم بگم وقتی همیشه شروع میکنم برای بدست اوردن یه خرید ملکی اونو تجسم میکنم شروع میکنم به کار کردنم در کسبوکارم بعد که خیلی کم پیش میره درامدم ناخوداگاه میبینی هدفام کمرنگ شدن . شاید خونه شیک 200 متری شده توی هدفام همون خونه 85 متری . میرسم به هدفم ولی کمی دلسرد ولی این حرفتونو از یاد نمیبرم من اولشم همونو نداشتم تکامل پیدا کردم و این قانونو نباید از یادم ببرم .

    واقعا قانون تکامل خیلی کمکم میکنه وقتی به هر هدف کوچکی میرسم سریع به خودم میگم ببین این همون راهه میرسم بازم . این یه ایرادو دارم که کمی دلسرد میشم ولی دارم روش کار میکنم .

    همینطور توی درامدم وقتی شروع میکنم به هدفم که همجوره درامدموبیشتر کنم شروع میکنم با کارهایی روی خودم کار کردن ولی چون سقف رو توی درامد فلان دیدم ولی میرسم به درامد کم بیشتر خودم دلسرد میشم . اینجاست که نقطه ضعف دارم همیشه به خودم میگم سعید تو همین درامد جدیدم با حرکتت کسب کردی میرسی به اون ولی زور دلسردی بیشتر از مواقعی میشه که انگیزه پاش میاد وسط .

    استاد دوس دارم همیشه روی خودم کار کنم و هربار بهتر بشم و اون اشتیاق شروع رو تا آخرش داشته باشم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    مهدی اکبر گفته:
    مدت عضویت: 1372 روز

    ب نام خدا

    سلام ب اشتاد عباس‌منش و دوستای عزیزم.

    در مورد سوال این جلسه که دلایل نرسیدن ب اهدافمون چیه من فکر کردم و اینا ب ذهنم رسید:

    -پشت گوش انداختن: این میتونه یکی از دلایل اصلی باشه. من متاسفانه خیلی کارامو ب بعد موکول میکنم، وقتی بخوام ی تغییری تو زندگیم ایجاد کنم یا ی کار جدید کنم همش امروز و فردا میکنم و انقد لفتش میدم که دیگه انگیزم هم کمتر میشه و حتی اگه شروع کردم ادامش نمیدم و همون اوایل کار میذارمش کنار.

    -درک غلط از رنج و لذت: وقتی با اهرم رنج و لذت و نحوه تأثیرگذاریش آشنا شدم فهمیدم که یکی از مهمترین دلایل نرسیدن ب اهدافم اینه که جای رنج و لذت تو ذهنم اشتباهه، تو ذهنم تلاش کردن برای هدف و نظم و استمرار داشتن شده رنج و انجام کارهای بیهوده و چسبیدن ب لذت های لحظه ای شده لذت.

    -ترس از شکست خوردن

    -ریسک پذیری پایین: حتی وقتی خدا بهم الهاماتی میکنه چون میترسم تهش نتیجه نده و شکست بخورم حاظر نیستم انجامشون بدم.

    -اهمیت دادن ب نظرات دیگران

    -تفکر سرمایه و امکانات کم

    -تفکر کمبود وقت

    -تفکر محدودیت سنی

    -احساس عدم لیاقت و عزت نفس پایین

    -عادات بد

    -استمرار نداشتن

    -نداشتن ایمان و توکل

    _

    ب امید گذشتن از این مسائل و تحقق تک‌تک اهداف هممون.

    در پناه خدا شاد و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    محمد چکرائی گفته:
    مدت عضویت: 1527 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام به استاد عزیزم

    استاد جان این فایل برام پر از آگاهی بود و اگاهی جالبش این بود که بعد از نوشتن کامنتم ،سایت به عنوان اینکه قبلا هم چنین چیزی نوشته بودین،ردش کرد.

    این منو به فکر انداخت ،رفتم دفترم رو اوردم و شروع به نوشتن کردم…

    اره اینبار سایت هم بهم نشونه داد..

    و اون این بود..

    داشتم مثل همیشه غر میزدم

    داشتم به نکات منفی توجه میکردم

    تمرکزم روی جنبه منفی قضیه بود

    داشتم همون چیزهایی رو مینوشتم که نباید مینوشتم

    قرار بود روی عکس این موارد کار کنم و من همچنان تمرکز ناخودآگاهم روی جهت منفی خواسته هام بود.

    رفتم کامنتهارو خوندم و کلی اگاهی گرفتم خصوصا از کامنت دوست عزیزمون ندا که چنتا از ترمزهای درونیم رو هم بهم یاداوری کرد.

    توی دفترم ترمزهام رو پیدا میکنم،مینویسم و برای کار کردن روی اونها،،جملات و باورهای متقابلش رو پیدا میکنم و مینویسم تا روی اونها کار کنم.نمونه هارو پیدا کنم و برای خودم منطقیش کنم.

    میشه.باید بشه.و منم که باید انجامش بدم.

    زندگی من چیزی نیست جز، همونی که خودم میسازم.

    مرسی از آگاهیهاتون همگی که هر کامنتی یه کتاب با ارزشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    آسمان گفته:
    مدت عضویت: 1566 روز

    به نام خدایی که فقط اوست که برام کافیست و باقی

    سلام به همه عزیزانم

    ((مهم کارهایی نیست که انجام میدم، مهم باورهای منه))

    من میرم دلار میخرم برای اینکه دلار بره بالا و من بتونم بفروشم و پول بیشتری به دست بیارم اما دلار میاد پایین و همونی هم که دارم از دست میدم چرا،؟؟؟؟

    مهم این نیست که من چکارهایی میکنم مهم اینه که من چه باورهایی دارم

    من میتون با توجه به الهامات عمل کنم با ایمان و توکل به خداوند من میتونم به خدا بگم چی میخوام و عمل کنم به چیزی قدرت ندم جز به خداوند .همون مثال خرید دلار شاید خیلی پیش اومده که اینکارو نکن نه این درست نیست اما من بدون توجه انجام دادم و نهایتا شده اونی که نباید خداوند خودش گفته من خیرو شرتون رو بهتون میگم مهم اینه که من بشنوم و عمل کنم و عمل کنم گاهی میشنویم اما نمی‌فهمیم این از طرف خداست و پافشاری می‌کنیم روی خواسته خودمون(خدایا کمکم کن اونی باشم که باید)

    من باید بگم چی میخوام و با توکل و ایمان به خداوند عمل کنم و نتیجه رو بسپارم به خودش که خودش برامون کافیه

    مهم اینه که بفهمم چه چیزی در درون من باعث اتفاقات میشه و تعقیرش بدم

    مهم تعقیره وقتی تعقیر کنم نوع اتفاقات هم تعقیر میکن

    به چه دلیل به هدفم نمیرسم؟؟

    اون شورو شوق و انگیزه اولیه رو ندارم اولش هست اما کم کم از ش خبری نیس

    وقتی مشکلی پیش بیاد کنار میکشم و بعد از مدتی دوباره شروع میکنم اونم وقتی مشکل حل شد

    خدایا کمکم کن اونی باشم که باید

    الهی شکر الهی شکر الهی شکر

    خدایا مارا هدایت کن به راه راست راه کسانی که به آنان نعمت داده ای آمین یا رب العالمین

    در پناه خدای مهربانم باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: