پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 9 - صفحه 21

551 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهدی بیرانوند گفته:
    مدت عضویت: 1837 روز

    خدایا شکرت. ⁦(⁠◍⁠•⁠ᴗ⁠•⁠◍⁠)⁠⁩

    هدف؟؟

    خوب الان اوضام داره خیلی بهتر میشه. قبلا هدف دانشگاه شده بود بلای جونم . تکلیفم با خودم معلوم نبود . هر سال قبول نمیشدم و نمیدونستم تکلیفم با خودم چیه . خانوادم رو مقصر میدونیتم ولی هر بار خانواده ازم میپرسیدن چی میخوای هیچ چی نمیگفتم .

    چون اصلا نمیدونستم چی میخوام . میترسیدم . از خودم . از شرک هام . از ترسهام میترسیدم.

    و چند سال پشت کنکور موندم . خود کنکور معنایی نداره من هدفم مشخص نبود و چند سال موندم پشتش. سال اخر اومدم گفتم میخوای بری دانشگاه ؟

    به من بگو ، میخوای ؟

    اره میخوام

    خوب این راهشه . این مسیرش. این کارو بکن . اونو بکن .

    اومدم نوشتم رو کاغذ چی می خوام و تصمیم گرفتم . و خداوند هدایتم کرد . با تصمیم خودم و هدف خودم درس خوندم و الان قبول شدم . و این قبولی تا همین الانش یراسر خیریت بوده برام . کلی حال خوب . بنظرم تا الان مشکلم معلوم نبودن تکلیف خودم با خودم و انداختن تقصیرات گردن خانواده بود .

    الان هم که دارم موسیقی کار میکنم . هدف مهمیه برام . اولش نمیتونستم زمان زیاد بزارم به دلایل مختلف . باور داشتم کارم اونقدر ارزش نداره که روش زمان بزارم .

    کلی مصاحبه دیدم که چقدر قشنگ افراد موفق از کارشون صحبت میکردن . و چه عشقی نسبت بهش داشتن .

    بعد الان هم سعی میکنم موفقیت های کوچیکمو بزرگ کنم . منی که از صفر شروع کردم الان تصمیم گرفتم با نوازنده های خارجی البوم بدم بیرون . درسته فقط برای پیانو نوشتم ولی همین یه قدم که نه به قول خانم شایسته جابجایی مرزهای کیهانیه برای من

    اوضاع داره خوب پیش میره . این البوم رو اماده کنم تو کانال یوتیوبم میزارم و مطمعنم کانالم کلی پیش رفت میکنه . خدایا شکرت بابت هدایتت.

    این تجربه من بود. امیدوارم مفید بوده باشه

    همتونو دوس دارم

    فعلا

       ️ またあした️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    ارزو طلائی گفته:
    مدت عضویت: 1445 روز

    سلام استاد جانم

    یک مدت قبل که درآمدم بهتر شده بود چند دست کفش و لباس برای خودم خریدم و جوری شد که نتونستم همه آنها رو استفاده کنم و حتی اضافه وزن داشتم که بعضی لباسها دیگه برام مناسب نبودند مرتب به خودم می گفتم چه کاری کردم که اسراف کردم و دیگه ذوق خریدن نداشتم

    حالا مدتی از آن ماجرا میگذره و به شدت نیاز به کفش و لباس جدید دارم اما ماجرا جوری پیش میره که نمیتونم بخرم میدونم به علت احساس بی لیاقتی است که به خودم داده ام

    مورد بعدی مسافرت کردن است من هر سال حتما یکی دو بار مسافرت میرفتم همیشه هم پولش معجزه آسا می رسید اما مدتیه هر چی برنامه می‌ریزم تصویر سازی وباورسازی میکنم، باز این سفره جور نمیشه میدونم که خیلی گیر پولش شدم میگم بهتره برای شروع کارم وبدهی هام پول بدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    مرد خوشبخت گفته:
    مدت عضویت: 1114 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته مهربان

    من به اهدافی که دوست دارم مثل باشگاه رفتن انجام دادن همه کارهای روز مره زندگیم به صورت مرتب یاد گرفتن مهارت جدید در کسب و کارم بیدار شدن هر روز صبح ساعت 5 و نکشیدن سیگار همون یک نخی که الان دو سال میخوام اون یک نخ در روز نکشم ولی نمیتونم الان که به این موضوع فکر میکنم دلیلش اینه که تمرکز نمی‌کنیم روی یک هدف که بهش برسیم اولا خودمون درگیر حواشی بیخود و پوچ میکنیم مثل دوستان بدرد نخور که هیچی ازشون یاد نمیگیریم مثل مهمونی های الکی مثل صبحت های بیهوده و لغو که اینا حواشی هستم که ما رو از صراط مستقیم دور میکنن. و دلیل دوم این که میخوام همه اهداف به دست بیاریم ولی نمیشه باید دونه به دونه به دستشون بیاریم اول باید حال دلمون خوب بکنیم با گوش دادن فایل های استاد عزیزان از فایل های رایگان استفاده بکنید بعد که وقتش برسه دوره خودتون خریداری میکنید دنبال رسیدن زود به آخرش نباشید تو رو خدا نباشید این دنیای که استاد عباسمنش عزیز برای ما پنجرش باز کرده یه دنیای شیرینی که ته نداره فقط حال دلتون خوب کنید روز به روز کیفت خودتون و زندگیتون با آموزش های استاد بالا ببرید و لذت ببرید این دنیا ته نداره که بعضی میخوان یک شبه پولدار بشن یک شبه یک آدم منظم بشن یک شبه استاد در یک کار بشن یا یک شبه بهترین رابطه به دست بیارن ما یا من فرق نمیکنه ما یک خانواده هستیم و مسیر همه ی ما یکی هست اول باید روی خودمون کنترل داشته باشیم تقوا داشته باشیم ورودی هامون کنترل بکنیم بعد تمرکز بکنیم روی اهدافمون استاد واقعا ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      آرام گفته:
      مدت عضویت: 1927 روز

      یاحق

      سلام و درود فراوان

      برادر بزرگوارم کامنت شما دقیقا جواب سوال من بود

      همین العان ساعت 1:6دقیقه نیمه شب 13/7/1402 از خدا خواستم هدایتم کنه و دقیقا سوالم این بود : (خدایا من میخوام یکی از دوره های استاد را بخرم ولی بین دوره عشق و مودت. دوره روانشناسی ثروت 1. دوره قانون آفرینش موندم تو بگو کدوم را بخرم )و خیلی سریع و زیبا هدایت شدم به کامنت شما….

      خدای من چقد سریع و خوب جوابم را دادی خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت

      برادر عزیزم بهترین ها را برات آرزو میکنم امیدوارم توانمندی و شجاعت و اراده ات برای رسیدن به خواسته هات هزاران برابر بشه و موفق باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    حسین ظریف گفته:
    مدت عضویت: 1928 روز

    سلام به استاد عزیز

    خانم شایسته گرامی

    از قسمت 2 الگوهای تکرار شونده

    تا همین قسمت

    تمام ویدیو ها مشابه همدیگه هستند

    میشه لطف کنید علتش رو بگید؟

    مرسی بابت همه ی زحماتتون

    یه سری مشکل تو کامنت گزاشتن هست اون هم اینکه من خواستم فقط همین مشابه بودن این چند قسمت رو بگم اما سایت مجبور میکنه که کامنت کوتاه هست و بشین برامون بیشتر تایپ کن که این پشتش یه علتی هست که منم میدونم ولی…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      hamann گفته:
      مدت عضویت: 1648 روز

      سلام

      لطفا توضیحات فایل رو مجدد بخونید

      بخش ” مقدمه ” در تمام مجموعه قسمت های ” پیدا کردن الگوهای تکرار شونده ” یکسان است اما در انتهای این توضیحات، در هر قسمت یک ” سوال متفاوت ” پرسیده می شود. (یعنی هر قسمت از این مجموعه، مقدمه یکسان اما سوال متفاوتی دارد)

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    پانی گفته:
    مدت عضویت: 876 روز

    سلام خدمت استاد عزیز

    من اشفتگی ذهنم‌نمیداره به هدف هام برسم

    ویکم تو مرتب کردن دهنم درگیرم

    وادامه دادن وتفکیک کردن هدف اصلی

    من همه چیو مینویسم

    اینومیخوام اونو میخوام

    چجوریشم مینویسم ولی جدا شدنی نیست وروی یک هدف تمرکز نکردم همچیو بام میخوام فکر میکنم به لین خاطر که نشده

    من همچنان بدست نیاوردم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    نازنین خشنود گفته:
    مدت عضویت: 1422 روز

    سلام استاد جان

    امیدوارم ک حالتون مثل همیشه عالی باشه

    یکی از اهدافی ک من برای خودم همیشه اول هر هفته انتخاب کردم و به دوروز نرسیده گذاشتمش کنار کاهش وزنه

    1فکر می کنم به خاطر اینکه مرتبا قدم هایی که باید برای هدفم بردارم را به تعویق می اندازم،یعنی برای من این شکلیع ک اول صبح با انرژی رعایت میکنم رژیممو عصر ک میشه یچیز خوشمزه مامانم میپزه دیگه اون لحظه فقط ب خودم میگم حالا بخور ازین غذاها خیلیییی

    بجاش دیگه تاشب چیزی نمیخوری و یجورایی خودمو گول میزنم بااینکه میدونم نمیتونم تاشب طاقت بیارم ث اتفاقا هم تا اخر شب همممه چی میخورم و میگم اشکال نداره از فردا شروع میکنم دوباره چیزی نخورم و اتفاقا باید هم ازون غذا خیلییی زیاد بخورم تا احساس خوبی بهم دست بده

    اگ کم بخورم همش فکر و ذکرم توی اون غذاس وحتی اگ اون لحظه کم بخورم ازون غذا

    دیریازود تاشب میرم سراغش ک خیلی بخورم و اون لحظه انگار افسار احساساتم دست خودم نیس و توی چند دقیقه بخودم میام ک دارم خودم رو سرزنش میکنم و کلی ضربه ب اعتماد ب نفسم وارد میکنم

    2چون من در شروع کار، انگیزه دارم اما خیلی زود انگیزه هایم را از دست می دهم:انگیزه هامو از دست میدم نه به خاطر اینکه قانون تکاملو درک نمیکنم ن

    بخاطر اینک غذاها وسوسم میکنن ک برگردم ب همون شیوه ی قبل

    3چون من هدف هایم را خیلی بزرگ و غیر واقع بینانه انتخاب می کنم مثلا 65کیلو هستم هدفم رو بجای اینکه 62انتخاب کنم ک دو کیلو وزنم کم تر شه باخودم میگم من باید 58کیلو بشم و چون من طی این سالها وزنم روی 65استا‌پ کرده هیچوقت پایین تر ازون رو یادم نمیاد برای همین ذهنم حتی سخت میتونه باور کنه ک من یک کیلو کمتر بشم

    چه برسه به 7کیلو

    چون من خیلی زود با برخورد با اولین مانع ناامید می شوم :اولین مانعم همون گرسنگیع ک دیگع برام هیچی توی اون لحظه مهم نیس جز سیر شدن و من غذا خوردن توی ذهنم شده ی لذت

    یکی از بهتترین لذتای زندگیمه

    و یجورایی جای رنج و لذت برای این قضیه عوض شده توی ذهنم و اگ زیاد غذا نخورم برام رنجه

    ک نتونستم از بو و طعم غذا ها لذت ببرم

    استاد همین الان ک اینارو نوشتم کلی اگاهی نسبت بخودم بدست اوردم

    اصلا با همین یدونه سوال کلی ترمز ذهنی پیدا کردم و میخوام ک حتما بشینم روش کار کنم

    روی اهرم رنج و لذت کار کنم

    روی عزت نفسم بیشتر کار کنم

    اصلا فهمیدم ک من وقتی نمیتونم جلوی ی غذا مقاومت کنم چجوری میخوام روی اصول اساسی زندگیم بمونم

    و اصلا من ک دارم تمرکزی روی عزت نفسم کار میکنم این رو بعنوان تمرین عزت نفس ببینم ک بتونم خودمو کنترل کنم و این برام ارزش باشه

    خداروشکر این جملات داره جاری میشه

    چون تا وقتی ک ننوشته بودم اصن هیچ ایده ای نداشتم و نمیدونستم اشکال کار کجاست

    خدایا شکرت

    ممنون استاد جانم عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    صفورا کوشککی گفته:
    مدت عضویت: 1177 روز

    بنام یکتای هستی بخش

    سلام…

    من دارم روی دوره ی کشف قوانین کار میکنم و الان جلسه ی 6 هستم…دقیقا خداوند زمانی منو به این فایل هدایت کرد که بتونم ابهاماتم رو در جلسه ی 6 با گوش دادن به این فایل برطرف کنم…یعنی یه جورایی این فایل برای من مکمل جلسه ی 6 بود…چون نمیتونستم رو هدفم متمرکز شم…امروز بعد از مدتها به تعویق انداختن یکسری برنامه هام که مربوط به افزایش مهارتم در شغلم هست تصمیم گرفتم که حتما روی کارم متمرکز شم و دوباره از نو شروع کنم…همین که اصلا چند دقیقه ی اول شروع کردم به کار کردن انگار تمام ترسهایی که داشتم شروع به ناپدید شدن کرد…فهمیدم که تو این مدت خیلی کمالگرایانه عمل کردم و انتظار داشتم همه ی شرایط و امکانات برای تمرین کردن من فراهم باشه تا من کارو شروع کنم…یا مدام تو ذهنم نجوا داشتم که حالا من کارم کردم چه فایده…این که نتیجه نمیده …من میبایست فلان امکانات رو میداشتم…خلاصه که یک ماه از تعطیلاتم به کل تو یاس و ناامیدی از این موضوع به پایان رسید و من هیچ قدمی در این جهت برنداشتم…امروز صبح که بیدار شدم تو دفتر کد نویسیم از خدا خواستم که خدایا دیگه هر طور شده امروز میخوام روی شنیون تمرکز کنم..‌.و ذهنم طبق روال همیشه داشت بهانه میاورد که حالا بشین دوتا فایل دانلود کن ببین …فلان کارو کن…گفتم دیگه نه…فقط میخوام شنیون کار کنم…خدا میدونه که الان چند ساعته با اشتیاق دارم کار میکنم و ایده پشت ایده داره میاد…در صورتی که من فکر میکردم تمرین کردن من با این امکاناتی که دارم فایده نداره…ولی گفتم خدایا من با همینی که الان در اختیارم هست تمام تلاشم رو میکنم دیگه بقیه اش با تو…تو این یک ماه گذشته که روی کشف قوانین کار کردم کلیییی از ترمزهای ریشه ایم رو پیدا کردم و دارم روش کار میکنم…مهم ترین مسئله ی من و مشغله ی ذهنیم افزایش مهارت تو شغلم بود که یک ماه به تعویق افتاد چون خیلی کمالگرایانه فکر میکردم….

    شکر خدای مهربان همین که قدم برداشتم درا داره باز میشه و نور امید داره به قلبم میتابه….به امید خدای مهربان این یک ماه تعطیلات باقی مونده رو میخوام با عشق تمام و تمرکز خالص روی مهارتم کار کنم و از خداوندم میخوام که منو به سمت ایده های ناب هدایت کنه از راحتترین راه ممکن…منو اسونم کنه برای آسونیها تا فصل جدید و خفن و متفاوتی از زندگی کاریم رو تجربه کنم

    لایق بهترینها هستید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      مهدی بیرانوند گفته:
      مدت عضویت: 1837 روز

      خدایا شکرت بابت این سایت زیبا ، دوستان و هدایت بی وقفت ⁦(⁠◍⁠•⁠ᴗ⁠•⁠◍⁠)⁠⁩

      دوست عزیز من پیام شمارو خوندم و فک کنم منم دقیقا در شرایط شما بودم.

      می خواستم شروع به اهنگ سازی کنم. خب اولش فیلم اموزشی میدیدم خوب بود ولی از یه جایی به بعد باید شروع میکردم ولی میترسیدم. هی میگفتم حالا چند تا فیلم دیگه هم بیبین . هنوز بلد نیستی .

      ولی بالاخره دستگاهمو گرفتم دستم و شروع کردم به اهنگسازی و کلی ایده برای کارم بهم الهام شد .

      و جالبه فقط زمانی میتونم اهنگ بسازم که حالم خوبه . حالم بد باشه اصلا ایده ندارم . حتی الان کاملا حواسم به کانون توجهم هست که حالمو خوب نگه دارم تا بتونم اهنگ بسازم . تا ایده ها بهم الهام بشه.

      دوست عزیز کارتو ادامه بده و مطمعن باش با همین امتحان کردن بهتر از هر شیوه ای یاد میگیری .

      هر کجا که هستی موفق و پایدار باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    مهدی اکبر گفته:
    مدت عضویت: 1372 روز

    ب نام خدا

    سلام ب اشتاد عباس‌منش و دوستای عزیزم.

    در مورد سوال این جلسه که دلایل نرسیدن ب اهدافمون چیه من فکر کردم و اینا ب ذهنم رسید:

    -پشت گوش انداختن: این میتونه یکی از دلایل اصلی باشه. من متاسفانه خیلی کارامو ب بعد موکول میکنم، وقتی بخوام ی تغییری تو زندگیم ایجاد کنم یا ی کار جدید کنم همش امروز و فردا میکنم و انقد لفتش میدم که دیگه انگیزم هم کمتر میشه و حتی اگه شروع کردم ادامش نمیدم و همون اوایل کار میذارمش کنار.

    -درک غلط از رنج و لذت: وقتی با اهرم رنج و لذت و نحوه تأثیرگذاریش آشنا شدم فهمیدم که یکی از مهمترین دلایل نرسیدن ب اهدافم اینه که جای رنج و لذت تو ذهنم اشتباهه، تو ذهنم تلاش کردن برای هدف و نظم و استمرار داشتن شده رنج و انجام کارهای بیهوده و چسبیدن ب لذت های لحظه ای شده لذت.

    -ترس از شکست خوردن

    -ریسک پذیری پایین: حتی وقتی خدا بهم الهاماتی میکنه چون میترسم تهش نتیجه نده و شکست بخورم حاظر نیستم انجامشون بدم.

    -اهمیت دادن ب نظرات دیگران

    -تفکر سرمایه و امکانات کم

    -تفکر کمبود وقت

    -تفکر محدودیت سنی

    -احساس عدم لیاقت و عزت نفس پایین

    -عادات بد

    -استمرار نداشتن

    -نداشتن ایمان و توکل

    _

    ب امید گذشتن از این مسائل و تحقق تک‌تک اهداف هممون.

    در پناه خدا شاد و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    علی عابدینی گفته:
    مدت عضویت: 2954 روز

    به نام خدا.

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته و همه دوستان و عزیزان.

    استاد ممنون که فایل میزارید

    دلیل اینکه به هدف هایی که انتخاب نکردم نمیرسم؟؟

    دلیل اینکه به استقلال مالی نمیرسم یا اون شرایط دلخواه که میخواهم نمیرسم چیه؟؟

    یه دلیل اینکه من میخواهم مبلغی پول رو کنار بزارم هربار ولی شرایط به گونه ای پیش میره که مجبور میشم اون مبلغ رو استفاده کنم و حسابم خالی بشه مثل مهمون اومدن یا مریض شدن بچه هام یا خراب شدن وسیله یا به هرشکل مجبور میشم اون مبلغ رو خرج کنم و نتونم مبلغی رو کنار بزارم.

    نمیدونم دلیل اینکه به استقلال مالی نمیرسم دقیقا چیه؟؟

    میدونم باورهام مشکل دارن.

    احساس میکنم مشکل مالی ام حل بشه یا برای پول کار نکنم یا اینکه همش زور نزنم برای اینکه مشکل مالی نداشته باشم کلی از مسائل دیگه ام باهاش حل بشه.

    میام بگم الان شرایط اقتصادی جوری هستش که همه به مشکل مالی خوردن ولی افرادی رو میبینم که واقعا خیلی خوب وراحت زندگی میکنن پس چرا برای اونا شرایط سخت نیست؟

    مشکل فقط باورهام هستش باور کمبود باور عدم لیاقت و نداشتن احساس خوب و کلی باور دیگه

    هدف دیگه ام اینکه میخواهم غذا کم تر بخورم و سبک تر و سرحال تر باشم ولی با دیدن غذای خوشمزه یا مهمونی رفتن یا شرایطی قرار گرفتن مجبور میشم یا طبق عادت زیاد تر بخورم.

    یا هدف دیگه اینکه کم تر عصبانی بشم ولی شرایط دست به دست میده و باعث میشه که من زود عصبانی بشم

    یا روی سایتم کار کنم ولی هر بار نمیشه و کاری پیش میاد و به تعویق میافته.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    سعید گنجی گفته:
    مدت عضویت: 1806 روز

    به نام خدای تمام جهان هستی

    سلام استاد مهربان و شاگردان دوست داشتنی

    استاد جواب این سوآل

    درباره هدف هایی که هر بار به عنوان هدف سالانه یا هدف کوتاه مدت انتخاب می کنید اما به آنها نمی رسید، فکر می کنید چه دلایلی باعث می شود که شما باز هم به آن اهداف تعیین شده، نرسید؟

    استاد فکر میکنم من همیشه یه ایرادی که دارم عجله کردنه . همیشه وقتی میخوام کاری را شروع کنم اوایلش خیلی ذوق دارم ولی بعدها که میره فک کنم چون سریع نتایجشو نمیبینم کمی دلسرد میشم و از هدف دور میشم . البته اینم بگم من وقتی هدفی روشروع میکنم به سمتش میرم خوب نتیجشو میبینم ولی چون اون حدی که میخوام فعلا دست پیدا نمیکنم سریع یه بیحوصلگی سمتم میاد . و دیگه براش قدم اشتیاق برنمیدارم و میشه برام دوباره رفتارهای معمولی.

    اینم بگم وقتی همیشه شروع میکنم برای بدست اوردن یه خرید ملکی اونو تجسم میکنم شروع میکنم به کار کردنم در کسبوکارم بعد که خیلی کم پیش میره درامدم ناخوداگاه میبینی هدفام کمرنگ شدن . شاید خونه شیک 200 متری شده توی هدفام همون خونه 85 متری . میرسم به هدفم ولی کمی دلسرد ولی این حرفتونو از یاد نمیبرم من اولشم همونو نداشتم تکامل پیدا کردم و این قانونو نباید از یادم ببرم .

    واقعا قانون تکامل خیلی کمکم میکنه وقتی به هر هدف کوچکی میرسم سریع به خودم میگم ببین این همون راهه میرسم بازم . این یه ایرادو دارم که کمی دلسرد میشم ولی دارم روش کار میکنم .

    همینطور توی درامدم وقتی شروع میکنم به هدفم که همجوره درامدموبیشتر کنم شروع میکنم با کارهایی روی خودم کار کردن ولی چون سقف رو توی درامد فلان دیدم ولی میرسم به درامد کم بیشتر خودم دلسرد میشم . اینجاست که نقطه ضعف دارم همیشه به خودم میگم سعید تو همین درامد جدیدم با حرکتت کسب کردی میرسی به اون ولی زور دلسردی بیشتر از مواقعی میشه که انگیزه پاش میاد وسط .

    استاد دوس دارم همیشه روی خودم کار کنم و هربار بهتر بشم و اون اشتیاق شروع رو تا آخرش داشته باشم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: