توجه: توضیحات این فایل شامل یک بخش مقدمه و سپس یک سوال است.
بخش ” مقدمه ” در تمام مجموعه قسمت های ” پیدا کردن الگوهای تکرار شونده ” یکسان است اما در انتهای این توضیحات، در هر قسمت یک ” سوال متفاوت ” پرسیده می شود. (یعنی هر قسمت از این مجموعه، مقدمه یکسان اما سوال متفاوتی دارد)
لازمه درک سوال و پاسخ به آن این است که مقدمه را حتما بشنوید. هرچند در هر قسمت که دوباره مقدمه را می شنویم، از زاویه ی دیگری آن را درک می کنید که در نهایت به درک کلی ما از این اصل کمک می کند و می توانیم پاسخ های دقیق تری برای سوالات پیدا کنیم.
و اما سوال این قسمت از مجموعه ی ” پیدا کردن الگوهای تکرار شونده “
سوال: چه الگوهای تکرار شونده ای در بازخوردهایی که افراد از رفتار و عملکرد تان به شما می دهند، می توانید پیدا کنید؟
بعنوان مثال ممکن است پاسخ فرد این باشد که:
افراد معمولا به من می گویند:
- آدم خوبی هستی اما خیلی بدقول هستی و نمی توان روی حرف و قول شما حساب کرد؛
- آدم خوبی هستی اما نامنظم هستی یا به بهداشت فردی خود اهمیت نمی دهی؛
- آدم خوبی هستی اما در مراوده با دیگران، دوست داری فقط درباره خودت صحبت کنی و مجالی به دیگران برای صحبت کردن نمی دهی؛
- آدم خوبی هستی اما هر بار کارهایی که باید انجام دهی را فراموش می کنی و می گویی: “یادم رفت”
- و…
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل: دوره کشف قوانین زندگی
اطلاعات کامل درباره محتوای افزوده شده به دوره کشف قوانین زندگی در بروزرسانی اخیر این دوره و نحوه خرید را از اینجا مطالعه کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 10181MB22 دقیقه
- فایل صوتی پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 1021MB22 دقیقه
سلام به استاد نازنینم در قسمت دهم الگوها
استاد این خودش یه دوره شد تقریبا
بیشترین انتقادی که از من میشه اونم از طریق کسانی که بیشتر باهم درارتباطیم اینه که: آدم ساکتی هستی. چرا حرف نمیزنی؟ یه داستان تعریف کن یه چیزی بگو، چرا انقدر خجالتی هستی. اینا حرف هاییه که من تقریبا همیشه میشنوم توسط اطرافیانم
یا چرا خونه ما نمیای، احوالی نمیپرسی، زنگی چیزی… همیشه بخاطر این چیزا ازم شاکی بودن. البته چیز بدی نبوده فقط خواستن باهام در ارتباط باشن و باهاشون صحبت کنم.
اما در مورد خودم من آدمی هستم با اعتماد بنفس پایین که همیشه دارم روش کار میکنم چون توش زیاد مشکل دارم. ترس در جمع صحبت کردن و قضاوت شدن توسط دیگرانه که باعث میشه ساکت باشم ترس از اینکه بهم بی توجهی بشه ترجیح میدم همیشه یه گوشه بشینم و باکسی کاری نداشته باشم. البته که الان مجردم و جدا شدم اینم نمونده چون قبلا خونه پدر مادرم بودم و مجبور بودم پیش مهمونا بمونم ولی الان اینم نیست خودم تنهام و مهمونم ندارم و کسیم دعوت نمیکنم. همونطور که گفتم مشکلات زیادی دارم ولی در کل بگیری زیادم حوصله همنشینی و گفتگو با دیگران رو ندارم نمیدونم شاید اینم بخاطر اینه که در جمع ها خودم نیستم و پیش کسی راحت نیستم شاید یه بخشیش بخاطر اینه که از جمع ها فراریم چون وقتی کنار بقیه ام مجبورم یه جوری باشم که دلم نمیخواد حالا از لباس گرفته(لباس راحتی) تا طرز نشستن و …تقریبا همه چی
این ایرادی بوده که از بچگی باهام بوده و همه بخاطرش یقه مو گرفتن