توجه: توضیحات این فایل شامل یک بخش مقدمه و سپس یک سوال است.
بخش ” مقدمه ” در تمام مجموعه قسمت های ” پیدا کردن الگوهای تکرار شونده ” یکسان است اما در انتهای این توضیحات، در هر قسمت یک ” سوال متفاوت ” پرسیده می شود. (یعنی هر قسمت از این مجموعه، مقدمه یکسان اما سوال متفاوتی دارد)
لازمه درک سوال و پاسخ به آن این است که مقدمه را حتما بشنوید. هرچند در هر قسمت که دوباره مقدمه را می شنویم، از زاویه ی دیگری آن را درک می کنید که در نهایت به درک کلی ما از این اصل کمک می کند و می توانیم پاسخ های دقیق تری برای سوالات پیدا کنیم.
و اما سوال این قسمت از مجموعه ی ” پیدا کردن الگوهای تکرار شونده “
سوال: چه الگوهای تکرار شونده ای در بازخوردهایی که افراد از رفتار و عملکرد تان به شما می دهند، می توانید پیدا کنید؟
بعنوان مثال ممکن است پاسخ فرد این باشد که:
افراد معمولا به من می گویند:
- آدم خوبی هستی اما خیلی بدقول هستی و نمی توان روی حرف و قول شما حساب کرد؛
- آدم خوبی هستی اما نامنظم هستی یا به بهداشت فردی خود اهمیت نمی دهی؛
- آدم خوبی هستی اما در مراوده با دیگران، دوست داری فقط درباره خودت صحبت کنی و مجالی به دیگران برای صحبت کردن نمی دهی؛
- آدم خوبی هستی اما هر بار کارهایی که باید انجام دهی را فراموش می کنی و می گویی: “یادم رفت”
- و…
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل: دوره کشف قوانین زندگی
اطلاعات کامل درباره محتوای افزوده شده به دوره کشف قوانین زندگی در بروزرسانی اخیر این دوره و نحوه خرید را از اینجا مطالعه کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 10181MB22 دقیقه
- فایل صوتی پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 1021MB22 دقیقه
سلام به دوست عزیز آقا جواد
خیلی سپاسگزارم که اینقدر صریح صحبت کردین
زندگی شما دقیقا مثل من بود و این عمل را ما هر دو در مقابل هم انجام دادیم
و حتی اقداماتی هم برای جدایی کردیم ولی نشد
تو این چند روز که بعد از یکسال و نیم که من بعد از درخواست مهرم برگشتم مسیرم اصلا عوض نشد و از این بابت خیلی خوشحالم
ولی به این نتیجه رسیدم که واقعا این زندگی باید تمام بشه
ایشون برای اموالش اقداماتی انجام داده من متوجه شدم
چند ماه پیش بهشون گفتم اگه میخوای واقعا زندگی کنی حرف از گذشته نزن یه مدت خوب بود ولی با درگیری ذهنی که دارن دوباره روز از نو روزی از نو شروع شد
من بهش گفتم که چرا تو عذاب من عذاب بچه ها عذاب بیاین حرف بزنیم به نتیجه برسیم و تمام کنیم
دیروز خواعرشون گفتن من برم تا حرف بزنیم
ایشون گفتن همسرت ازت میخواد این کار را که تازه شروع کردی نری
همسرت میگه توقعات زیاده
همسرت میگه این خیانت کرده و تو باید اعتمادش را جلب کنی
ولی ایشون نگفت تو سمانه حرفی داری
چیزی میخوای و فقط منو محکوم کردن
و برای چندین بار امروز خواعرشون گفتن که تو این کار را کردی
من آتیش گرفتم چرا چون هر دو مقصر بودیم در گذشته
اینکه هر دو اشتباه کردیم در گذشته
ولی چرا هنوز انگشتش به من هست انکار اصلا خودش را یادش رفته که چی کار کرده
به خواهرشون گفتم کارهای خودش را یادش هست و شما دیشب تا حالا فقط میگین تو
من بهشون گفتم نمیتونم ادامه بدم تمام بشه
من حدود یکسالی هست که در مورد رفتارهاش به هیچ کس حرف نمیزنم
ولی امروز تو این شرایط گفتم فقط به اشاره کوچیک و ایشون کارش فقط تهدید شده که تلافی کنه
بزرگترین مسئله من اینکه که زود وقتی حرفی بر علیه من و یا ضد من باشه و بخوان به من عقاید خودشون را تحمیل کنند و فقط بگن تو مقصر بودی خیلی اذیت میشم و بلند صحبت میکنم و آتیش میگیرم
نمیدونم شاید اصلا خودم از مدارم دور شدم شاید انتخابی که کردم اشتباه باشه
شاید باید طرفم بزرگتر باشه
شاید باید بیشتر رو خودم کار کنم
خیلی هدایتی به کامنتتون رسیدم و وقتی داشتین از اتفاقات زندگیتون میگفتین انکار من داشتم اولهاش را میگفتم
سپاس از لطفتون
در پناه الله