عمل به قوانین خداوند، چگونه زندگیمان را متحول می کند

سلام استاد

این فایل عالیه

چند روزی بود که داشت منو صدا میکرد

تا گوشش بدم

انگار یه کلیدی برام داشت

یدونم اگر ننویسم فراموش میکنم برای همین شروع میکنم به نوشتن

وقتی گفتین تعریف شنیدن از دیگران

میتونه یه بازی باشه برای شما

بهم الهام شد یه بازی طراحی کنم

مثل بازی فراوانی

منم بعضی وقتا که یه قضاوت ها یا یه انتقاداتی ازم میشه

که اصلا درست نیست و به قول شما صد تا دلیل دارم که ثابت کنم حرف شما اشتباهه همش دوس دارم ولی جلوز خوومو میگیرم

خیلی پیشرفت کردم

و از خودم راضیم شکر خدا

ولی کمی هم ناراضیم میدونم که میتونم بهتر بشم

یه توضیح مختصر میدم چون بالاخره بعضی وقتا نمیشه سکوت کرد

ولی دوس دارم اون توضیح رو در نهایت آرامش بدم

من باید به قانون عمل کنم

من باید تمرکزم رو بزارم روی خودم

من بایو از حاشیه ها دوری کنم

من بایو تمرکزمو بزارم روی نتایجی که میگیرم

به ازای هر انتقاد یک ملیون نفر تحسین میشنوم

ذهن میخوا تمرکز کنه روی انتقاد

اصلا بازی ذهن اینه

اینجاست که باید

تمرکز کنیم روی چیزی که میخوایم

اینجاست که باید یه جور دیگه ای نگاه کنه به قضیه مثلا امروز صبح خواهر همسرم

به شوخی گفت

که توخوب کار نمیکنی من از تو بهترم

منم اومدم اینطوری نگاه کردم که اره راست میگه سبک های ما باهم متفاوته و این به معنای بهتر بودن یا بدتر بودن نیست….

ایشون میخواست خودشو ثابت کنه به من و میخواست بگه من بهتر از تو هستم

و اصلا راجب کار کردن و کم کاری کردن هم یسری واقعیت هارو خیلی قشنگ گفت مثل اینکه بعضیا واقعا بهونه میارن و اینا

ولی خب من خوشم نیومد که که اینجوری رک و بی ادبانه باهام صحبت کرد

خودش میدونه من از این مدل صحبت کردن خوشم نمیاد و خیلی مراعات منو میکنه من اغلب چیزی نمیگم فقط اعراض میکنم و سعی میکنم از یه زاویه دیگه نگاه کنم مثل اینکه منو دوس داره

و چیزی بهم میگه

مثل اینکه ایشون خیلی به سبک شخصی من احترام میزاره و باورم داره

مثل اینکه ایشون خیلی باهوشه و میتونه قوانین رو تشخیص بده

ولی من دوس داشتم میتونستم بهش بگم که آبجی هر کسی یه سبکی داره قرار نیست شما از بتونی دلیل انتخاب های افراد رو تشخیص بدی

شاید یکی که مثلا فلان جا کار نک و اصلا دلیلش تنبلی نباشه شاید نخواسته شاید خواسته ی اولویت دار دیگه ای داشته ولی

به این شکل نتونستم بگم

ولط مطمئنم هربار کهورمقابل انتخاب ها آروم تر میشم میتونم حرفمو با احترام بزنم

همینکه تونستم اعراض کنم حرفی نزنم و مثبت نگاه کنم رو خیلی تحسین میکنم

من رفتارهام تغییر کرده

بنابر این من تغییر کردم