سرفصل آگاهی های این فایل شامل:
- شرایط سخت، نتیجه ناآگاهی از قوانین خداوند و در نتیجه، عمل نکردن به آنهاست. اما به محض آگاهی از قوانین و اجرای آنها، شرایط زندگی از همه لحاظ، متحول می شود؛
- قوانین خداوند به گونه ای تعبیه شده که به ما آزادی کامل برای خلق شرایط دلخواه در زندگی را داده است؛
- چرا برخی از افراد شرایط سختی دارند؟
- آگاهی هایی که کمک می کند شرایط بسیار سخت، تبدیل به بهشت دلخواه شود؛
- تا زمانیکه در مسیر هماهنگ با قوانین حرکت می کنی و کانون توجه خود را کنترل می کنی، هر اتفاقی با هر ظاهری و هر فردی با هر نیّتی، به نفع شما کار می کند؛
- اتفاقات به خودی خود معنایی ندارند، نحوه نگاه ما به آن اتفاقات، به آنها معنا می بخشد. بنابراین، کار ما کنترل عملکرد دیگران نیست، کنترل کانون توجه خودمان است؛
- چقدر از دلیل رفتارهای خود آگاه هستی؟!
- چقدر نگران دیدگاه دیگران درباره خودت هستی؟!
- چقدر دلیل رفتارهای شما، تایید شدن توسط دیگران است؟!
- اعراض کردن از ناخواسته ها، یکی از مهم ترین ارکان هماهنگی با قوانین خداوند است؛
- طبق قانون، به هر چه توجه کنی، اساس آن جنس از توجه را به زندگی ات دعوت می کنی؛
- کنترل کانون توجه = توجه به خواسته ها + اعراض از ناخواسته ها؛
- تغییر باورها، به خوبی خود را در تغییر عملکرد و رفتار ما نسبت به قبل، نشان می دهد؛
- ادامه یافتن رفتارهای درست در مسیر درست، هر شرایطی با هر درجه از نادلخواهی را، تغییر می دهد؛
- باورهای ایمان ساز؛
- تا وقتی در آرامش قلبی به سر می بری- که نتیجه کنترل ذهن است- هر قدمی در این مسیر، به اندازه هزاران قدم، سازندگی دارد؛
- چگونه با عمل به یک اصل ساده از قوانین، به احساس بی نیازی برسیم؛
- مهم ترین قدم برای شروع سازندگی؛
- مسیر رسیدن به خواسته ها از دل “توجه کردن به داشته ها” پدید می آید؛
- تشخیص هدایت های خداوند و پیروی از آنها؛
منابع بیشتر درباره آگاهی های این فایل:
منتظر خواندن نظرات و آموخته های شما از این فایل، در بخش نظرات هستیم
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری عمل به قوانین خداوند، چگونه زندگیمان را متحول می کند513MB75 دقیقه
- فایل صوتی عمل به قوانین خداوند، چگونه زندگیمان را متحول می کند72MB75 دقیقه
سلام میکنم به همه ی دوستان عزیزم و استاد عزیزم
من جابر هستم. و خوشحالم که دوباره دارم کامنت مینویسم و. کام بکی عالی داشتم و این کامنت یه کامنتی هست تلفیقی و ترکیبی از کنترل ذهنم بعد از برخورد به مسئله ای که روزا داشتم و داره به لطف الله حل میشه و نوشتنش با سوال از خودم بود به این صورت که… بمن خیلی کمک کرد و دوست دارم با دوستان به اشتراک بزارم لذت ببرید…..
چه نگاهی چه فکری رو بسازم بمن کمک میکنه توی این روزا که احساس آرامش بیشتری داشته باشم؟
(افکاری که داره میاد اینا هستن و هی مرور میشه)
اینکه خداوند یک بنده ی پاک، درست، زیبا و بسیار جذاب داره بنام جابر که بشدت عاشقش هست و اونو هدایت میکنه و بشدت این خدا دوست داره که جاده برام آسفالت کنه
مسیر رو برام جذاب تر کنه
حالا به هر طریقی ممکن هست که منو از طریق تضاد های زندگیم به وضوح برسونه درواقع این جریان فقط منو به سمت خوشبختی و بهتر شدن زندگیم و نعمت های بیشتر یا همون اقیانوس میبرد
و در این مسیر موانعی نیست، عیبی نداره عبور میکنم ازش
موانعی اگه باشه قطعا کمک کننده اند
اگه موانع محکم باشه این نیرو قدرتش چیره و حاکم است و برای من خوبه
و همه ی اتفاق های این مسیر زندگی، برای من خوبه و به نفع من تموم میشه و در آخر سعادت و ثروت و خوشبختی رو برای من فراهم میکنه
شرایط من و اوضاع زندگی من توی همین کره ی خاکی و در بین همین آدم ها و همین کشور و اقتصاد هر روز بهتر و بهتر میشه و تمام انسان ها و اوضاع زندگی وسیله ای هستن برای رساندن من به خواسته هام و هر چیزی که میاد و انجام میشه و انجام نمیشه و گفته میشه و گفته نمیشه و رد میشه یا رد نمیشه فقط و فقط برای اینه که من به خواسته هام برسم و برای اینه که به رشد من بهتر کمک کنه و نتیجه اش فوقالعاده است برای من
خداوند نور آسمان ها و زمین هست که توی این مسیر هیچ وقت تنهام نمیزاره و همواره هدایتگر من هست به مسیری که من دوست دارم
من زندگی ام روبا افکارم میسازم و هیچ چیزی دیگه ای در کار نیست هیچ چیز دیگه ای در کار نیست
توحیدی ترین باوری که میتونم داشته باشم اینه که خالق زندگیم خودم هستم و این نیرو احساس من رو میگیره و به ماده تبدیل میکنه و وارد زندگی من میشه به سادگی
و کسی نمیتونه بمن ظلم کنه یا آسیب برساند چون این نیرو خیلی هوشمند و بزرگ و اگاهه و هرچقدر من باهاش هماهنگ باشم همه ی کسانی که حتی میخوان بمن آسیب برسانند هم در آخر به سود من کار میکنن و همه چی تغییر میکنه من چجوری میتونم با این نیرو هماهنگ بشم با تغییر زاویه ی نگاهم و واکنش ندادن به هر اتفاقی و ایجاد فکری بهتر که احساس خوبی بمن بدهد، آقاجان فکری که بمن احساس بهتری بده ناظر باشم به افکارم و ببینم چی برای خودش نشخوار میکنه من قدرت تغییرش دارم چون من قدرتمندم
و آنچه که اتفاق میفته زندگی من رو خلق نمیکنه نگاهی که من به این اتفاق ها دارم زندگی من رو رقم میزنه و سعی میکنم که نگاه لاقل بهتر از قبل خودم داشته باشم چون من میخوام نتایج دیگه ای بگیرم
و من شکل میدم به این نیرو به این انرژی و چقدر زندگی زیبایی دارم بخاطر تغییر نگاهم زندگی زیبایی دارم اگه نگاه زشتی داشته باشم زندگی زشتی خواهم داشت پس تصمیم بامنه کدوم وری میخوام باشم
من به این روزا نگاهم اینه که خیر مطلق هست و چیزی جز زیبایی و رشد و پیشرفت نمیبینم و نتیجه ای عالی برای من داره و منو به شادی بیشتر ثروت و نعمت های بیشتر هدایت میکنه
این نگاه بمن کمک میکنه که هر اتفاقی و هر چیزی که میبینم و باهاش برخورد میکنم پلی هست برای پرواز کردن من به سمت بالا بالای بالای بالا دور دور خوبه خوب همون بهشته بهشت
همه چی خوبه درواقع
حتی من فکر میکنم که درآمد من همیشه خوبه جواب من به جواب ذهنم در لحظه که نجوا کرد و ها چیشد رفت پی کار خودش
زندگی من دست آقای فلانی بمانی و و و نیست که
زندگی من دست خودم هست زندگی من دست فرکانس های من هست زندگی من دست افکار تکرارشونده ی من هست درواقع زندگی من رو کانون توجه من داره خلق میکنه
رزق و روزی من دست خداونده حتی حتی اگه این مسیری که میرفتم و توش بودم متلاشی بشه هم برای من خوبه و در نهایت منو به جایی میبره که راحت تر و لذت بخش پول بسازم
ذهن من میگه که آدم های جالبی نیستن فلانی ها عزیزم من کاری به درستی کسی ندارم من درست زندگی میکنم خداوند آدم های درست رو برام میاره حتی حتی اگه فلانی ها به ظاهر درست نیستن هم من قضاوت نمیکنم و حتما یه ارتباط فرکانسی بوده که هستن و یا اینکه میخوان کمکم کنن تا من تصمیم درستی بگیرم یا حتی باعث میشه به درست بودن مسیر خودم پی ببرم و در هر صورت قراره که من توی این شرایط هنر خودم رو نشون بدم
یه مدت دیگه که از این پیک و این روزا بگذرم دست نیافتنی میشم بخدا، من حسش میکنم روزای طلایی و نابی که داره میاد و وارد زندگی من میشه
آدم های ناجالب که توش هستم خیلی بیشتر از آدم های جالب هستن اما اما بازهم اشکال نداره و آنچه که مرا نکشد بمن کمک میکنه و منو قوی تر میکنه من جامعه رو نمیتونم تغییر بدم اما خودم رو تغییر میدم توی همین جامعه جایی میرم که آدم های جالب باشن و آدم های جالب بیان توی زندگی من براحتی این کار خداونده و شکی در اون نیست
این روزا اگه من بتونم در بین این آدم ها ذهنم رو کنترل کنم و واکنش نشون ندم و خلق کنم یه مدت بعد که خیلی زود میاد من جایی هستم که همه چی اونجا خوبه و هر آدمی که باهاش برخورد میکنم عالیه
بجای اینکه من بیام آدم ها رو قضاوت کنم و بهشون برچسب بزنم و بشمارم نازیبایی های اونا رو من اینکارو نمیکنم من آگاهانه میام میکشم خودم رو کنار و آرامش رو بخودم توی تنهایی خودم و خدای خودم هدیه میدم بخودم و لذت خلق زندگی خودم رو تجربه میکنم
قشنگی قشنگی و زیبایی دنیا و جهان من اینه که همه ما بصورت مجزا داریم زندگی خودمون رو خلق میکنم با باورهای خودمون با کانون توجه خودمون و این خوبه دیگه چقدر راحت چقدر آسان و چقدر لذت بخش
حالا بزار یه نفر اصلا خدارو قبول نداشته باشه و اصلا بخواد هم جنس باز باشه یا اصلا اعتقادی داره که با تو فرق داره
یا اصلا هر اعتقادی داشته باشه نتیجه ی خودش رو میگیره و توی زندگی من تاثیری ندارد
واینم میدونم که کنترل ذهن کار راحتی نیست اما با تمرین هر چیزی راحته و انجام میشه مثل ورزش بدن سازی که هفته ی اول رد بشه تبدیل میشه به کاری راحت و فوقالعاده آسان برای تمرین کردن
و اینم نیست که همیشه اینجوری باشه
تعداد آدم هایی که فکر سالم و درست دارند و باورهای خوبی دارند خیلی کمه اما بنظر من تعدادشون ب اندازه ای هست که یه مدت بعد من باهاشون برخورد کنم و توی زندگی من باشه
من همواره در حال هدایت هستم و از کارم( نوشتن، غذا درست کردن، دویدن، راه رفتن، تماشای غروب، با دوستم بیرون رفتن، وزنه زدن، فروش محصولات داشتن، سفر رفتن و….) احساس خوبی دارم و باورم اینه که بهترین کار بوده در این زمان حتما خوب بوده چون خداوند اینو میخواد برای من
احساس ارزشمندی میکنم و اعتقاد دارم که راهی هست برای اینکه بصورت درست به مسیری عالی و عالی هدایت بشم و خودم رو لایق میدونم و من شاید گذشته باورهایی داشته ام که برای اون موقع بوده و الان باورهایی دارم که برای این موقع من هست و ممکن هست عوض بشه نمیدونم در هر صورت الان حالم با این فکر خوبه نتیجه ای که ایجاد کرده این مسیر هم تایید میکنه این مسیر رو
اما برای الانم خوبه و فکر میکنم که انقدر بزرگ نیست این کنترل نجوای ذهن و طبیعی هست و قابل کنترل هست
و بازم میگم همه چی کمک میکنه بمن تا من خوشبخت تر بشم
برای اینکه چیکار کنم و وارد چه کاری بشم هم گفته میشه ایده ها و راهکارها میاد همونجوری که برای اون اتفاق اومد برای فلان قضیه اومد
من فکر میکنم که خدای من بیش از آنچه که من فکر میکنم و توی ذهن من هست دست داره یا راه داره تا خواسته های من رو بمن بده و حتما اینکارو برای من میکنه و بمن وعده داده که ثروت بسیار زیادی بمن میده
و منم حرکت میکنم
اصلا همین حرکت امروز من برای رفتن به دفتر خودش اقدام عملی بود که انجام دادم نتیجه شاید به ظاهر خوب نبود اما خیلی خوب بود اما خیلی خوب میشه کمترین کارش این بود که تونستم تصمیم های خوب بگیرم و نگاه زیبایی داشته باشم
و اتفاقا منجر به رشد من شد و منجر شد به اینکه من نگاهم به خیلی چیزا تغییر کنه
اصلا فهمیدم که خداوند چیزی بهتری برای من در نظر گرفته چرا حالا همین آدم همین کار یا از این طریق همین موضوع و همین راه حل باید انجام بشه چرا دست خدا رو باز نمیرارم
من چمه ها
چرا این همه زور زدن برای پیش بردن کارها به شیوه ی غلط ها
چرا این همه فکر مخرب توی سرم هست
اشکال نداره آرام باش
یه موقع هایی فقط تماشا کردن هم زیباست عزیزم
چون ذهن من همین یدونه راه رو میبینه در صورتی که خداوند خیلی آگاهی داره و اینجوری نگاه نمیکنه
اصلا میدونی چقدر خوب شد که به این درک رسیدم که آدم ها نمیشه روشون حساب کرد و خیلی زود میزنن زیرش به راحتی فراموش میکنن و براحتی لبخند تو میمونه و درست بودن مسیر و حرف های استادت عزیزم
میدونی استاد عباسمنش میگفت که روی آدم ها حساب نکیند روی خدای اون آدم ها حساب کنید من ما میشنویم بعدا بهتر میشنویم و بعدا بهتر بهتر میشنویم که چی گفت میدونی
خدایا تو خودت میدونی که من روی خودت حساب میکنم
فکر میکنم از این امتحان خوب بیرون اومدم از 100 بخودم 75 میدم اما میشه بهترش کرد
فکر میکنم به اندازه ای این امتحان خوب بود که نتیجه اش عالی باشه. من فکر میکنم همه چی خوبه
وقتی در مسیر درست باشی خیلی چیزها رو از طریق تضاده ها میگیری و کمک کننده میشه برات
من نفس میکشم و زنده هستم و ناامیدی کار شیطانه
انسانی که بخدا ایمان داره و بهش توکل کرده امید باید داشته باشه و سرش بالا باشه و شاد باید باشه اگه شادی یعنی ایمان داری
حتی در تاریک ترین روزها هم باز خداوند هست و نوری میشه برای من و دری باز میکنه
این حد از ایمان رو کی و چه موقع میتونه داشته باشم
من هیج نیازی ندارم به آدم هایی که فکر میکنن اگه اونا نباشن دیگه تمومه
من هیچ نیازی ندارم به آدم هایی که فکر میکنن کسی دیگه باید کمک کنن بهشون
من نیاز ندارم به اینکه کسی بیاد توی زندگیم که من خلا هاشو پر کنم
من نیاز ندارم به چنین آدم هایی که همش وابستگی دارند
من نیازی ندارم به آدم هایی که توجهشون روی نازیبایی هاست
من نیازی ندارم به کسی که لق زبونش فوش وفوش فوش وفوشه
من میخوام زندگی بهتری داشته باشم. من میخوام که خوب زندگی کنم و آدم درست حسابی باشم
من دوست دارم که آدمی باشم که قوی تر از این حرف ها و این داستان ها و این روزها باشم
من میخوام ثروتمند واقعی باشم شبیه خودم باشم نقش خودم رو بازی کنم و تقلید گر نباشم
خدای من کسی هست که آسمان ها و زمین رو خلق کرده و هر روز خورشید رو از شرق طلوع میده دیگه کافیه برات
اصلا چی بگم از قدرت چنین نیرویی
خدایا هزارات مرتبه شکرت
نه من انسان ارزشمندی هستم نزد خدا و تا وقتی که زنده باشم و پایبند هستم و نفسم میره و میاد به این مسیر و توحیدی بودنم ادامه میدم و اینکه تنهایی نمیشه و آدم واقعا کم میاره
آدم واقعا بدون خدا کم میاره
آدم واقعا محتاج خداست
آدم واقعا هیچی نیست بخدا به حرف نیستا و میدونم که تا همینجایی که رسیدم هم خدا کمک کرده و یاری ام کرده
وگرنه هرچقدر فکر میکنم هم میبینم که درسته این خدا تواناییش برتره از هر چیزی هست
این خدا بمن میگه راه تغییر افکارم رو بمن میگه
راه تغییر فکرم از فکر بد به فکر خوب رو بمن میگه
اگه چیزی باشه که بخوام و باورهایی اشتباه و غلط داشته باشم برای اینکه من باورهای درستی بسازم هم کمکم میکنه به روش های مختلف
تا همینجا هم اعتبارش رو بخدا میدم
من فکر میکنم روند تغییر افکارم و همین آدمی که الان هستم رو هم به یاری خدا بوده
من نگاهم بهتر شد
مثبت تر شدم
یعنی خدا کمک کرد واقعا خودم خواستم و خداهم چسبوند و گفت بزن بریم
حالاهم اعتقاد دارم که توی این مسیر دست منو میگیره و شرایط و اتفاق های خوب و عالی رو برای من رقم میزنه
عجله ندارم
حرص ندارم
حسودی نمیکنم
مسیر من مجزاست از هر کسی
من توی مسیر خودم حرکت میکنم با باورهای خودم
من خدایی دارم که در هر لحظه خیر و خوبی وشر بدی رو بمن میگه
خدایی دارم که برای من عشق میاره عشق میشه
خدایی دارم که کارهای من رو انجام میده شب وقتی میخوابم مراقب منه
خدایی دارم که توان و قدرت حرکت بمن داده و هر چیزی برای خوشبختی من در اختیارم گذاشت.واووو چه موجود فوقالعاده ای هستم و عجب چیزی خدا خلق کرده و عاشق خودم هستم
خودم رو دوست دارم چون کم دیدم مثل خودم
خودم رو دوست دارم چون واقعا مقدس و بهترین هستم
خوذم رو دوست دارم چون آرامش دارم و نگاه عالی بخدا دارم
خودم رو دوست دارم با همه ی خطاها و اشتباه هایی که داشتم چون انسانم و طبیعی است
خودم رو دوست دارم با همین چهره و شکل و شمایل که دارم
خودم رو دوست دارم بخاطر اینکه فکر میکنم و تعقل میکنم و می اندیشم
خودم رو دوست دارم برای همه چی ام
توقع من از خدا و این جهان سخاوتمند و بخشنده بسیار زیاده
این جایی که هستم اگه چیزی هست که ندارم
کسی هست که نیست
و یا هر خواسته ای که میخوام و نیست
به این معنا هست که دارم آماده و مهیا میشم برای داشتن اونا و قبول دارم که جهان من باید سرشار از فراوانی باشه
جهان من باید سراسر زیبایی و ثروت و نعمت باشه
به این معناست که من نبودم و حالا هستم و میخوام زیادشم میخوام
دادن نعمت ها و خواسته های من برای خدا کار آسان و بسیار راحتی است و من بجای اینکه بیام خواسته هام رو فراموش کنم این دفعه میام باورهام رو عوض میکنم تا داشته باشم
بخدا نعمت و ثروت های خوب هست و هیچ کس برتری نسبت به کسی نداره و برای از ما بهتر نیست
فهمیدم که کسی دیگه ای نسیت بخدا و همش خودم هستم و باشه که داشته باشم و اون روز تایید میکنم که دیدی راست گفتم
بجای اینکه چی میشد
حاجی آقا ماشین چی شد
چیکار کنم
الان فلان کار چی میشه
چکاری بکنم
آرامش رو بخودم هدیه میدم و از زندگیم لذت میبرم
و به آینده فکر نمیکنم
حتی حتی اگه هم فکر میکنم خودم رو توی جایی میبینم که میخوام
و میام از زندگیم بصورت عالی لذت مییرم
اصلا فردا رو کی دیده
خیلی از امروز های ما همون دیروزهایی بود که نگرانش بودی
امروز همون دیروزی بود که نگرانش بودم و خیلی از آدم ها همین سیکل رو ادامه میدن و. نگران نگران نگرانن
شاید خود من هم همینجوری باشم
من فکر میکنم دیدن فلان آدم و فلان فرد عزیز
باعث شد که من بتونم خودم رو بسنجم و تصمیم هایی بگیرم که در آینده نقطه ی عطف من باشن
میدونی توی این روزا شاید این آدم ها خوب بودن برای من
و نمیخوام قضاوت کنم آدم و فردی رو
بازم میگم و رهایی و گذشتن بهترین هدیه ای هست که بخودممیدم
خداوند همه رو هدایت میکنه
واووو حتی فکر کردن به اینکه اینکه چقدر این خدا میتونه کمکم کنه هم احساس من رو. خوب میکنه
چه نعمت هایی که نصیب من میشه
چه آدم هایی که وارد زندگی من میشن و کار های من رو انجام میدن
چه ایده های پولسازی که بعد این حرف ها وارد زندگی من میشه
در ادامه چه فرد مناسبی میاد رابطه ی زیبا و زیبا شکل میگیره درست درست درست
زیبایی جهان اینه که زندگی من با افکار من رقم میخوره و زندگی من داره با تغییر زاویه نگاهم ایجاد میشه
دیگه داشتن نعمت هایی دیگران برای من آرزو نیست
بلکه حتما دست یافتنی هست و حتما منم خواهم داشت
من آدم دیگه ای میشم
شاید داشتن یسری نعمت ها لازم هست که واقعا من همین نگاه های سطحی خودم رو درست کنم
شاید درست کردن همین باورهای سطحی و روزمره زندگی ما برای ما بهترین قدم باشه
خدایا چی داری بمن میگی
درسته آدم اگه نتونه فکرش رو کنترل کنه به بیراهه میره
جوری بود که کثیف ترین افکار رو توی تایمی از زندگیم و از امروزم داشتم و عبور ازش خیلی هزینه ی زمانی داشت برام اما شد حتی هزینه مالی اما خدا کمک کرد
و چقدر شیطان نجواهاش در حین کلام تو هم هست
و چقدر عالی شد که این فکر رو تونستم به کمک تو دفع کنم و آسیب نزنم بخودم ظلم نکنم بخودم شاید که قسمتی از مسیر من از زندگی من همینجا تکمیل میشده ولی اینم میدونم که میشه که خوب زندگی کرد همیشه و اصلا قسمتی نباشه که من بخوام براش سختی بکشم و تکمیل کنم و خدا برات این کارو بکنه.
خدایا من تا این حد ذهنم مریض بوده و طلب بخشش میکنم واقعا ازت و بگذریم که تو سخاوتمند و بخشنده ای برای من و همه ی دوستانم
انتهایی نداره تغییر افکار هرچقدر فکری بهتر باشه باز در طول زمان میبینی عی بابا این فکر نسبت به اون فکر که اون موقع عالی بود عالی تره و جذاب میکنه این مسیر رو
راستی اون موقع هایی که کج میرفتم هم باعث خیر برکت هایی شد که روز به روز درهایی باز کرد برام که مات و مبهوت موندم
شده روزهایی که هیچ خبری از هیچ چیز خوبی نبوده و نبوده
اما چه کسی میتونه ادامه بده و حالش رو خوب کنه
آقا من دارم در مورد چیزی حرف میزنم که خیلی ها میفهمن الان و خیلی ها هم بعدا میفهمن
یه موقع هایی آدم زور میزنه که نگاهش رو تغییر بده که بگه من قانون رو بهش عمل کنم شاید درست باشه
اما یه موقع هایی آدم جدای از نتیجه ای که دیر یا زود بیاد به صورت شهودی نگاهش خودکار تغییر میده که همین است و دیگه چیزی نیست خوشا بحالشون
واووو خوشا بحال افرادی که به درجه ای رسیدن که توی عمل به قانون کنترل ذهن و تغییر نگاه کار راحتی دارند
فکر میکنم خداوند سخاوتمند تر از اون چیزی بود و هست که من فکر میکردم
توی حتی تغییر افکار خوب هم او نیز برات گل میشه و گل میاره
آقا ته نداره
تهش چی میشه
و بدو بدو نداره
خیلی نرم زندگی کنم لاقل
خیلی سخت نباشم و خیلی منعطف باشم
خودم رو زندگی کنم و جاهایی باید بشدت رها کنم
جایی هست در همین کره ی خاکی که شدت و حجم ورودی های خوب بالاست نعمت ها زیاده فراوانی زیاده و سرسبزی در همه چی هست
من عاشق ورودی های خوب هستم
مثل ورودی یک ویلای زیبا که با ریموت باز میشه و حیاطی سرسبز و بزرگ داره و بسیار رویایی است
مثل ورودی حرف های یک دوست خوب که در مورد زیبایی ها صحبت میکنه که نعمته اون فرد
و مثل…..
در پناه خدا باشید همواره لذت ببرید و خوش بگذرونید