عمل به قوانین خداوند، چگونه زندگیمان را متحول می کند - صفحه 7 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/10/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-03 03:57:242024-10-03 04:02:26عمل به قوانین خداوند، چگونه زندگیمان را متحول می کندشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به او که تمام. هستی را افرید
سلام به اسناد گرامی وخانم مریم عزیز ودوستان خوب ومهربان وهم فرکانس
وای خدای مهربان چقدر این فایل قشنگ توضیح زیبا که استاد دادن برای لیلا عزیز
واقعا اشک ادم در میاد
من به تضاد های تو زندگی بر خورد کردم که نمتونستم چکار کنم
به لطف خدا که وقتی بهش اعتماد کنی دستت میگیره
مدتها بود که پسرم عضو سایت شما بود
یک روز توی حیاط پسرم فایل گوش می کرد منم فایل های استاد عباسمنش گوش کردم به دلم نشست
به پسرم گفتم منم عضو کن واز اون روز تا به حال دیگه من ادم دیگری شدم
بهقولِ استاد نه حرف مردم براام مهمه نه گوش میکنم خدا را شکر که روز به روز اگاهی من بیشتر میشه
خدا را صد هزار مرتبه از دست بیماری که داشتم راحت شدم بدون که دیگه دارو بخورم تو سن 63 بدون یک وعده گرسنه باشم نزدیک به 12 کیلو وزن کم کردم وبدنم پر انرژی ودیکر نه از درد پا نه کمر می نالم پیاده روی دارم
وخدارا شکر به قدری بدنم انرژی داره با مثبت اندیشی
خونه 350 متری راحت مرتب وجمع وجور می کنم
ایتا عزیزم زمانی که شما صحبت می کنید چنان به دل مینشید که اشک از چشمانم جاری میشود
بخصوص اون فایل که شما گفتید انک اعلا کل شی قدیر خدایا تو بر هر کاری
توانایی
شاید که تضاد تو زندگیم حل نشه هنوز
ولی به قدری اروم هستم
که من فقط تمرکز رو داشته هام گذاشتم
وبرای خونه بزرگی که دارم
برای نوه ها یی که دارم
برا تمام وسیله های شیک. تو خونه دارم واستاده می کنم
وبرای سلامتی که قانون سلامتی را گوش کردم وعمل کردم
وزنم را به 56 ونیم رسوندم ولباس های که دوست داشتم سال ها بپوشم خوش فرم شدم پوشیدم و سفرهای خارج از کشوری که دوست داشتم با همسر م رفتیم در سال 1399 ودر سال 401و402 رفتیم وخدا را شکر خیلی نوهای نازنینی دارم وخدا را شکر هر چه بیشتر سپاس گذاری تو زندگی انسان ها باشه خیلی چیزهای زیبا تری جهان به ما پس میده
خدایا سپاسگزارم برای این سایت توحیدی وقتی کامنت بچه ها می خونم خدا می دونه چقدر سپاس گذاری میکنم که به موفقیت دست پیدا کردن
چقدر شاد میشم
در
پناه
حق باشید استاد عزیزم هر کجا هستید شاد و موفق وسلامت پیروز باشید همچنین مریم جان ودوستان گرامی
خدا یار ونگهدار تون
بنام خدای مهربان
سلام به استاد و خانم شایسته عزیزم
من زهرا هستم و با اکانت همسرم کامنت میذارم.
استاد من نمیخواستم کامنت بذارم. چون از صبح تا حالا داشتم کار میکردم و الان در نتیجه اون تمرکزم اومدم این فایل رو به خودم هدیه بدم. ولی یه نیرویی من رو کشید تا این کامنت رو ثبت کنم و من مقاومت نکردم.
استاد عزیزم؛ خداوند شاهده که من تک تک جملات شما رو با گوشت و خون و استخونم لمس و تجربه کردم. اینکه ما بمباران شدیم با اینکه :آبرو مهمه.
چند روز پیش داشتم با خودم اینطور فکر میکردم:” اخیرا یک ذره دارم به درس علاقه مند میشم. استاد هم گفته که اگه به کارت علاقه داشته باشی خیلی زود و بدون رنج فقط با لذت بردن از مسیر موفق میشی و به خوشبختی در تمام جوانب میرسی” بعد از خودم پرسیدم: “راستی تو که تا قبل از دانشگاه رفتن کشته مرده درس خوندن بودی؟ هزاران جایزه گرفته بودی؛ درس خوندن برای تو لذت بخش ترین کار دنیا بود؛ وقت نداشتی به هیچ حاشیه ای فکر کنی چون مشغول لذت بردن از درس خوندن بودی؛ چی شد که اوضاع تغییر کرد؟ شروعش از کجا بود” و بعد دنبال رد پا گشتم. به یاد آوردم استاد وقتی من بعد از اون همه تلاش برق دانشگاه امیرکبیر قبول شدم مادرم میگفت “من همین الان اعلام میکنم، زهرا میره دانشگاه, پسرا گولش میزنن ابرومون میره؛ زهرا نباید بره تهران باید همینجا بره دانشگاه!” استاد اینقدر تو اون مدت بمن گفتن ابرو مهمه، هر کی میره دانشگاه تغییر میکنه و از خدا دور میشه و وای از آبروی ریخته پدر و مادرها””” من آرام آرام شروع کردم به تکرار این جمله با خودم ” آبرو مهمه؛ درس چیه” مهم آبروعه! و منی که تا قبلش از چادر متنفر بودم؛ چسبیدم سفت به چادر به عنوان آبرو و ارزش شماره یکم.
و بعد آرام آرام دیدم هر چی درس میخونم و می دوم معدلم 15 میشه! هرچی میگشتم دنبال دلیلش نمییافتمش. باور کنید استاد روزهایی رو یادمه که به هم اتاقایام ریاضی درس میدادم اونا میشدن 19 من خودم 15 میگرفتم.
کل اهرم رنج و لذت تو ذهن من عوض شده بود. آبرو و نگاه دیگران مهم ترین مساله زندگی من بود. همیشه هر لحظه تو تجسماتم یه دوربینی از بیرون بود که داشت منو نگاه میکرد تا همین دو هفته پیش که گفتم اون دوربین باید از درون من منو تحسین کنه. از بیرون داره نشون میده دیگران منو چطور میبینن.
استاد این آبرو بزرگترین شرک هست. من برای همین نظر دیگران از درس متنفر بودم. همش دنبال این بودم که کارایی که بقیه انجام دادن و حالا تحسین میشن بخاطرش رو انجام بدم. استاد من از درس خوندن بیشتر لذت میبرم تا مسافرت! شاید باورش برای بعضی ها سخت باشه ولی درس خوندن بهترین دوست منه. من وقتی درس میخونم وقتی اموزش میبینم بهترین حالت فرکانسی رو دارم، کمرم ناخوداگاه صافه، اعتماد ب نفسم بالاتره، کودک درونم حال میکنه که به خواستش توجه میکنم.
استاد چه سالهایی رو از دست دادم در جست و جوی اون آبرو! اون ارزشی که بی ارزشیه تمام هست. خداوند خودش کمکم کنه.
استاد یه باور دیگه رو هم پیدا کردم که نمیذاشت رو درس خوندن تمرکز کنم و لذت ببرم ازش که اینجا جاش نیست ولی شاید به درد دوستی بخوره که این کامنتو میخونه. اینکه اینقدر گفتن طرف خرخونه و طرف فقط درس خونده! انگار اونی که درس خونده از دنیا و زندگی عقبه! که تو ذهن من درس خوندن شده بود مساوی با رشد فقط در جهت علمی و رشد نکردن تو بقیه جنبه ها!!!!! که شما با اصل خارپشتی توضیحش دادین. استاد این درس همون اموزشه برای هرکسی تو زمینه خودشه و چقدر ارزشمنده. شما هم بارها گفتین” من 500 تا کتابو تو حوزه خودم مطالعه کردم. کدومتون میتونید ده تا کتابو بخونید؟”
در مورد ادامه فایل که بقیه تاثیری ندارند تو زندگی ما و حتی دشمنامون به نفع ما کار میکنند اگر ما نخوایم بجنگیم یا بهشون ثابت کنیم، استاد این نکته پاشنه آشیل من بود و تو دوره احساس لیاقت با چنان فرکانس خالص و پاکی توضیحش دادید که همش تو گوشم زنگ میخوره صداتون. که” نه ما به اندازه پشیزی تو زندگی دیگران تاثیر داریم و نه دیگران قدرتی تو زندگی ما دارن و این حقیقت محضه. این حقیقت محضه” استاد چقدر دوست دارم. چقدر آرامش میگیرم وقتی قوانین رو باز هم مرور میکنم با صدای شما. هرچند بار که بشنوم سیر نمیشم. روحم تشنه اینه که ذهنم هم از این زاویه ای که شما نگاه می کنید به اتفاقات به اتفاقات نگاه کنه و هر وقت گوش میدم فایلاتون رو ناخوداگاه گریه م میگیره. ممنونم ازت استاد گرانقدرم… ممنونم…
استاد هر کلمه تون گوهره به خدا. من مدت زیادی سعی میکردم خودم رو ثابت کنم! ثابت کنم که ادم خوبی ام. ثابت کنم که کارم درسته! چقدر سعی کردم دیگران رو راضی نگه دارم. و معمولا این راضی نگه داشتن دیگران یعنی زنجیر کنی خودتو و آزادیتو نادیده بگیری. و اینها از ضعف میاد. درست میگید” اگر آدم یه ذره قوی بشه؛ مهم نیست بقیه چیکار میکنن” استاد.
وای استاد این قضیه ریوارد گرفتن از دیگران و معتاد شدن بهش رو توضیح دادید. من یادم اومد که قبلا تا یه نکته ای رو از قوانین جهان که یه هفته داشتم روش کار میکردم و بالاخره خدا کمکم میکرد بعد زیر و رو کردن سایت شما و فایلهاتون؛ عمیق درکش کنم، میومدم سریع تو واتساپ و استوریش میکردم که یافتم و یافتم! خدارا شکر که هیچوقت من تحسین نشدم شاید چون کسی از مخاطبینم تو مدار درک اون نکته مهم برای من، نبودند. ولی این نشون میداد من تو کنترل هیجاناتم خوب نیستم و دنبال ریوارد دیگرانم. وگرنه بعد درک یه نکته یا پاشنه آشیلم باید بیشترین ریوارد رو خودم به خودم به خودم بدم که جواب سوالمو پیدا کردم. خلاصه من “اگاهانه” سعی کردم ریوارد خارجی ندم اصلا و چیزی رو به اشتراک نذارم برای به به و چهچه دیگران. تا حدود یک ماه فکر کنم برام سخت بود. ولی الان اصلا به ذهنم نمیرسه که بخوام این کارو بکنم. پس من تغییر کردم که تو شرایط مشابه این کارو نمیکنم. خدایا هزار بار شکرتتتتتت…
استاد چه کامنت خوبیو انتخاب کردین. چقدر نیاز داشتم بشنوم از خداوند که : هرگز دیر نیست برای شروع. از هرجایی میتونی شروع کنی به تغییر فرکانسهات و تجربیات بهتری خلق کنی.
استاد یادم اومد تو یه مورد دیگه هم تغییر کردم. قبلا چقدر انتقاد کردن از دیگران و بی ارزش دونستن نتایجشون برام راحت تر بود تا تحسین کردنشون. و بعد از اون فایل تحسین به جای حسادت، شروع کردم روی این مورد کار کردن. الان خیلی راحت اینکارو انجام میدم. خیلی راحت از آشپزی دوستام و نتایج علمیشون تعریف میکنم. خیلی راحت بهشون میگم موفقین و الگویین برای من. چقدر ایرانیای موفق تو آمریکا رو نگاه میکنم و تحسینشون میکنم. خدایا شکرت.
ممنونم استاد عزیزم برای به اشتراک گذاری این فایل فوق العاده
خدایا شکرت که در مدار شنیدن این صحبتها بودم.
سلام زهرا جان، اول کامنتت رو خوندم و ادامه ندادم ،
چه جمله نابی، یک نیرویی من دو کشوند و من مقاومت نکردم.
این یعنی تسلیم بودن دربرابر خدا
یعنی هر چی که میگیم بدون هیچ چون و چرایی انجامش بدیم که به نفع خودمون تمام میشه.
اتفاقا من هر جا به حرف خدا که به قلبم زد یا از طریق کسی بهم زد انجام دادم خیلی به نفع شد و انجام ندادم خوب نمیگم عواقب بلکه فایده هاش رو ندیدم.
همین یک ربع پیش جعبه ابزار که کودکم باهاش بازی کرده بود جمع کردم و درش رو بستم،
یه ندا بهم گفت قبل بلند کردن درش رو چک کن،
اما من نکردم
و بلند کردم و بردم ، وبوم وسیله هاش افتاد به میلی متری انگشت پام ، که اگر افتاده بود انگشتم از جا در میرفت.
اما جالبه با اینکه حرف خدا رو گوش ندادم باز سعی داشت من رو نجات بده، قبل بلند کردن جعبه ، بهم گفت اون سطل رو هم بردار و بزار جاش،
زمانی که سطل رو داشتم میزاشتم سر جاش ، چون باید دس رو کج میکردم تا بزارم، همین باعث شد اون وسایل جعبه ابزار اونور تر بیفته.
پس خدا هایمون نکرده ، با هر دری میزنه که بهمون کمک کنه،
هر چند اون در از نظر زاویه دید ما خوب نباشه ، الان اون سطل از نظر زاویه دید من خوب نبود .
چون واقعا انگار یه کار اضافه بود برام،
پس تو هر شری یه نعمتی نهفته هست.
و خداوند با من حرف میزنه و من رو راهنمایی میکنه ، حالا یا به صورت مستقیم از طریق قلب قشنگم .
یا از طریق زبون بنده هاش یا یا یا…..
ممنون از نوشته ات زهرا جان.
برم ادامه کامنتت رو بخونم
سلام زهرابانوی نازنین
دوتا نکته ی مهم درس گرفتم از کامنتت
اول اینکه گفتی :
( آگاهانه” سعی کردم ریوارد خارجی ندم اصلا و چیزی رو به اشتراک نذارم برای به به و چهچه دیگران)
منم این نقطه ضعف رو دارم
هرچند انقدر فضای مجازی محدودی دارم که نمیشه گفت اهل فضای مجازی ام
یعنی کلا اینستا از همون اول هم نداشتم
یه ایتا دارم که گروه خاصی توش نیست بجز یه گروه کم فعالیت دوستانه ی 5 شیش نفره و یه گروه بی فعالیت 5 نفره فامیلی
و یه تلگرام که یه گروه 15 نفره از کلاس آموزشی که میرفتم عضوم
اما
همین یکی دو تا گروه محدود، گاهی اوقات میخوام مثلا عضو با معلومات گروه بنظر برسم و میام یه محتوای مناسب میزارم
ولی اگه بازخورد خوبی گرفتم حالم خوبه و ذوق و شوق دارم و به خودم میبالم اما امان از وقتیکه بازخورد منفی بگیرم یا هیچکس هیچ واکنشی نشون نده
مدام نجواها میگه برو پاکش کن تا بیشتر ازین ضایع نشدی
الان فهمیدم که یا نباید هیچ مطلبی بزارم یا اگه گذاشتم و بازخورد مورد انتظارم و نگرفتم بفکر پاک کردن و دیلیت کردن و… نیفتم
منم میخوام به خودم تعهد بدم یک ماه هیچ مطلبی،تو هیچ گروهی نزارم مگر اینکه ازم مستقیما سوالی بشه
دوم اینکه گفتید برای اثبات کردن خوبی خودم به دیگران چادری شدم
منم مدتها همین مشکل و داشتم
و الان به لطف آموزشهای این مسیر پرگهر خیلی وقته قضاوت دیگران برام مهم نیست و بعد از 21 سال هر روز چادر سر کردن تو شلوغ ترین سازمان شهرمون ، که تقریبا نصف شهر من و میشناختن ، بر ترس از قضاوتم غلبه کردم و چادر و کنار گذاشتم ، و بعد از اون دیگه حالا میتونم به جرات بگم 90٪ ترس از قضاوتم کم شده و دیگه برام مهم نیست دیگران چه قضاوتی در مورد من میکنن حتی خیلی هم بیشتر از 90٪
چقدر سبک و راحت شدم بعدش
خدایا شکرت
به نام یگانه الله قادر مطلق
من بعد از حدود 15سال بودن توی بازار کار، الآن حدود یکسال و نیمه که یکم شرایط مالیم خوب شده، یک ماهی میشه که اومدم توی خونه خودم، یه ویلای شیک و باصفا تو دل طبیعت شمال با ویو شالیزار و باغ پرتقال و نهر آب همیشگی کنار خونه و…
البته با فاصله سه چهار دقیقه ای تا دریا و البته نزدیک به متل قو و نمک آبرود و تمام امکانات رفاهی و شهری
بینهایت خداوند رو سپاسگزارم و بینهایت ممنون و مدیون شما استاد عزیزم
ولی اینو میخوام بگم من از این فایل بی مثال متوجه یکی از ترمزهام شدم که میخوام بیانش کنم
اینو اول بگم دیروز یعنی شنبه اول هفته به قدری اتفاقات خوب مالی و هم زمانی و بودن در زمان و مکان درست رخ داد که خارج از این فضای سایت بعید میدونم کسی باور کنه
خود من که تو متن این روز الهی بودم انگشت به دهن موندم که مگه میشه توی حدودا 15ساعت این همه اتفاق زیبا، الله اکبر
خلاصه با همسرم در مورد این روز زیبا حرف میزدیم و در مورد خونه مهربونبمون که کاراش تموم شده و بابا مامان و دوستامون قراره بیان و چقدر همه قراره از بودن اینجا لذت ببرن و تحسین کنن مارو به خاطر ایمانمون که پای کار موندیم و زندگیمونو ساختیم و …
با دیدن این فایل متوجه شدم چقدر هنوز نظر و دیدگاه و تحسین دیگران برام مهمه
چقدر انگار حالم وقتی خوبه که شرایطی دارم که باعث جلب توجه و تحسین دیگران میشه
چقدر دیگران تو حال خوب من و زندگی من تاثیر دارن حتی اگه اون دیگران نزدیکانم باشن
خدایا من نعمتهای تورو میخوام چون لایقم، چون میخوام بینهایت رو تجربه کنم خودم و جهان رو، چون هدف از خلقت من همین تجربه و لذت و گسترش جهانه، نه به خاطر تحسین دیگران، نه واسه اینکه نشون بدم چقدر من انسان با ایمانی هستم
البته همین نیاز به تحسین و توجه یک باور مخرب دیگه ام درونش مخفی شده و اون این باوره که منم که فلان موفقیت رو بدست آوردم و من چقدر انسان قدرتمندی هستم و یه جورایی نادیده گرفتن خداوند و عدم تواضع در برابر تنها قدرت جهان که هر چه هست و نیست از آن اوست و تمام
دوستان بیرون خبری نیست
هر چی هست همینجایت
الهی شکرت واسه حضورم در محفل انس با تو
زیر سایه الله باشید
سلام به علیرضای عزیز
خوشحالم از اینکه دارین روی خودتون کار میکنین و تحسینتون می کنم که هدایت شدین به یک خونه ی بسیار زیبا ،مبارکتون باشه این نعمت و ثروت الهی که خداوند به شما عطا کرده
و مورد بعدی اینکه چقدر عالی که یکی از ترمزهای ذهنیتون رو شناختین
ما وقتی داریم روی خودمون کار می کنیم و ترمزهامون رو می شناسیم و اگر تو مسیر باشیم و ادامه بدیم این ترمز ها رو براحتی میتونیم برداریم و هر سری با یاداوری به خودمون با رفع این ترمزها قطعا به مدار بالاتر می ریم و وقتی به مدار بالاتر رفتیم لاجرم نعمت های بیشتری تو اون مدار بالاتر هستن ما کاری نمی خواهیم انجام بدیم
و این روند همچنان ادامه داره و باعث میشه ما از مسیر زندگیمون لذت ببریم
به نام خداوند زیبایی
سلام به استاد عزیز . خانم شایسته گرامی و همه دوستان
خداروشکر این فایل بسیار زیبا و حس خوبی گرفتم
خداروشکر که خداوند منو به این مسیر بسیار زیبا هر روز هدایت میکند و چقدر زندگی من متفاوت تر از گذشته شده . ما انسان های خوشبختی هستیم که خداوند هدایت خواستیم و خداوند ما رو هدایت هرلحظه میکنه .
این مسیر ارزشمنده . اما چون یهو نتایج رو نمیبینیم نباید بگیم بی فایده هست. یک درخت مدت ها طول میکشه که یک هسته ریشه سازی کنه و برای ما هم ههمینطور.
چند روز پیش که کامنت دوست عزیز خانم لیلا رو میخوندم و اسمشون یادم نبود اما هی نتیجشون تو ذهنم میچرخید و هی میچرخید که چطور به این سطح از رفاه مالی رسیدن. تحسین میکنم این دوستان رو که با هر پیشرفت به من ثابت میکنن که قانون عمل میکنه و برای من باورسازی و انرژی میشه.
چند روز بود به خودم میگفتم توی این مدت اینقدر کار کردی به چه نتیجه ای رسیدی ؟ . پریشب یه اتفاق برام افتاد که برای چند لحظه به سمت احساس بد نزدیک شدم بعد به طور خودکار دیدم حالم برگشت که من میتونم درستش کنم و حالم خوب شد و تبدیل به یه ارامش و امید و انگیزه شد و روز بعدش نعمت زیادی از جانب خداوند دریافت کردم
خودم از رفتارم تعجب کردم اگه من تو همین مدت فقط هیچ نتیجه ای فرضا از اموزش ها نگرفتم( در حالی که نتایج بی شمار گرفتم) و فقط همین یک کار خوب انجام داده باشم بازم یک پیشرفت هست .
در صورتی که من قبلا همچین مشکلی داشتم تا چندین ماه ناراحت بودم. این برای من قدم بزرگی هست که خودم رو باور کنم و بتونم به خودم مسلط باشم
دیروز صبح که این فایل میخواستم براش کامنت بنویسم ولی هیچی هم توی ذهنم برای نوشتن نداشتم . اما شب الگوهایی و اتفاقی باعث شد که بهتر درک کنم که نگاه ما به خودمون و باورهامون زندگی ما رو میسازه . و این الگوش رو من در پدرم و خواهرم دیدم . با اینکه مدت ها ازشون دور بودم . انقدر این الگو واضح بود که ذهنم میگفت تسلیم هستم . من اشتباه کردم.
و بعدش من چقدر خداروشکر میکنم که خداوند به ماین مسیر منو اورد و به قول استاد دنیا سرند میکنه.
قبل از اینکه من بیام توی این مسیر ادم هایی بودن که میخواستن منو گیر بیارن و به خونم تشنه بودن اما اتفاقات طوری افتاده که لال شدن و در زندگیم خبری ازشون نیست و من فهمیدم که وقتی تو مسیر درستی اصلا نگران نباش و گاز بده و برو جلو .. خداروشکر
شاد و سلامت باشید
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم
بِه نامِ خُداوَندِ بَخشَنده مِهرَبان
سلام به استاد عزیزم و سلام به مریم شایسته نازنینم
شنبه هفت مهر هوا ابری و تقریبا سرد بود .لباسمو پوشیدم رفتم بیرون بربری بگیرم .عاشق فصل پاییر ماه مهر و هوای ابری و بارونی هستم. قدم به قدم با خدا صحبت میکردم و شکر میکردم که قدم های من امروز اینجا و در این شهر در هوای ابری و سرد برداشته میشن . خداروشکر میکردم برای فصل پاییز خداروشکر میکردم برای ماه مهر خداروشکر میکردم برای حس و حال قشنگ اینروزها که همه شاد هستن و در شور و شوق بازگشایی مدارس هستن.
رسیدم به نونوایی، سنگک گرفتم برگشتم بیام بیرون خانمی را دیدم خیس آب شد، گفتم بارونه ؟ گفت بله ،،، خدای من عین بچه ها ذووووق کردم اومدم بیرون باااااا تمـــــاااااامممم وجـــــودمممم خدا رو صدا زدم و گفتمممممم خــــدایااااا به اندازه ی تک تک قطرات بارون تورا شکر ، خدایاااااا تو را سپاااااس برای قشنگی امروز ، غرق در احساس خوب و لذتبخش بودم خیلی زیاد،
لبخند میزدم ، هرکسی منو میدید متوجه لبخند صورتم میشد، از درون از عمق درونم داشتم لذت میبردم دلم میخاست مثل بچه ها تو بارون بازی کنم دست بزنم شادی کنم برقصم داد بزنم روبه آسمون بگممممم خدااااا جووونمممم عاشقتمممم ،،
اصلااااا هوا هوای بارونی نبود ، اما موقع رفتن اونقدر احساسم خوب بود ،نتیجه ی احساس خوبم بارونی وصف ناپذیری بود که من را در لذت و شادی درون غوطه ور کرده بود.
لباسم خیس شده بود، صورتم قطرات بارون بود رسیدم به حیاط مجتمع ، ورودی بلوکمون، یک باغچه ی سرسبز پر از درختان زیبا و گل های زیبایی که من از پشت پنجره اتاقم فقط رنگ صورتیشو دیده بودم،هدایت شدم سمت گلها ، از هیجان و ذوق و شادی نمیدونستم باید چیکار کنم ،
گلهای بنفشی را دیدم که قطرات بارون نشسته روش و چنان در مقابل من خودنمایی میکردن من سرمو میگرفتم رو به آسمون و میگفتم خداااایااااا عظمت و قدرتتو شکر، خدایاااااا من قربون تو برم ک امروز اینهمه زیبایی و قشنگی و فراوانی را روزی من قرار دادی .
قدردانی و سپاسگزاری پشت سرهم ، امانم نمیداد بسکه حاااااالــــم خوب بود ، مثل کسی که حرفی تو دلش مونده میخاد حرف بزنه اما نمیتونه چیزی مانعش میشه ، دلم میخاست بلند بلند داد بزنم خدای من شاهده ک اگر بخوام اغراق کنم خیلی خیلی حس خوبی بود بارون گل های بنفش و صورتی که قطرات بارون روش نشسته بودن ، صورت خیسم ، دلممم میخاست بلند بلند بگم خدااایاااا شکرت تا سبک بشم تا هیجانم آزاد بشه
کلی تو بارون عکس گرفتم با گل ها ، فیلم گرفتم ، اومدم خونه به همسرم گفتم ضرر کردی نرفتی نون بگیری ، عالی بود هوا عالی ، اما تو دلم میدونستم این زیبایی روزی من بود،
روز بعد داشتم میرفتم لوازم تحریر ، دوباره حس و حال عجیبی داشتم ، با خدا حرف میزدم برای تک تک قدم هام سپاسگزاری میکردم ، برای درخت ها سپاسگزاری میکردم ، برای آرامش مردم سپاسگزاری میکردم،
یهو چشمم خورد به غروب خورشیدی که من تو عمرم به قشنگی این غروب را ندیده بودم . به والا قسم وقتی که دیدم اشکم در اومد از اونهمه زیبایی
دلم میخاست سجده شکر بجا بیارم از اون زیبایی بی حد و حصر، تابش نور خورشید به چند طرف کشیده شده بود ، من محو تماشای این تابش نور شده بودم .ـ
واقعا تابش نور خورشید در آسمان به این وضوح ندیده بودم .هرچقدر از زیبایش بگم کم گفتم ، قابل بیان نیست ، کل مسیر نگاهم فقط به خورشید بود ، واقعا اشک میریختم از این زیبایی و با تمام وجودم خداروشکر میکردم .
استاد عزیزم من سوالم اینبود چرا باید سپاسگزاری کنم ؟ سوالم اینبود چطور با سپاسگزاری حالم خوب بشه ؟
استاد در دوره دوازده قدم در مورد ستاره قطبی گفتید که باااید احساستون خوب باشه اگر نباشه یعنی اینکه شما هیچکاری نکردید، یعنی اینکه باور نکردید ، یعنی اینکه شما فقط دوره را میخرید عمل نمی کنید
استاد من با سپاسگزاری واقعی به احساس خوب واقعی رسیدم . من با سپاسگزاری واقعی به نعمت هایی پی بردم که حتی نمیدونستم نعمت هستند، من با سپاسگزاری به آرامش واقعی درون رسیدم ، من با سپاسگزاری واقعی به زیبایی زندگیم پی بردم ، من با سپاسگزاری عاشق زندگیم شدم ، من با سپاسگزاری به خدای درونم به منبع وصل شدم.
استاد عزیزم شاید زود باشه برای بیان این موضوع ، با تمرکز و متعهدانه دارم روی این پروژه ی گرانبهایی که خانم شایسته عزیز طراحی کردن کار میکنم ، ایده ای بمن الهام شد ن تنها هیچ ترس و نگرانی و استرس در اجرای این ایده ندارم بلکه هیچ فاصله ی فرکانسی ندارم . اما نمیتونم فعلا در موردش بگم تا نتایج حاصل بشه .
میخاستم بگم این اواخر از سپاسگزاری عمیق واقعی تمام روزهای من با احساس خوب و آرامش همراهه و استاد میتونم بگم این اواخر زندگی من رنگ و بوی قشنگی به خودش گرفت همون آسانی که همیشه شما در فایل ها ازش صحبت می کنید . همون روغن کاری چرخ زندگی که در ستاره قطبی گفتید را من دارم تجربه میکنم به لطف خداوند بزرگ و مهربانم .
استاد عزیزم بی نهایت بی نهایت از شما سپاسگزارم
خانم شایسته عزیز مریم جان واقعا با تمام وجودم برای شما آرزوی خیر سلامتی موفقیت و برکت و سعادت را دارم که این پروژه خانه تکانی ذهن را اجرا کردید
بواسطه ی این پروژه دفترچه ی گرانبها و ارزشمندی را دارم که در تمام لحظات زندگیم چراغ و راهگشای من و خیلی از عزیزان خواهد بود .
الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ
سلام ودرود من راازشهر زیبای یزد با مردمانی مهربان ودوست داشتنی پذیرا باشید
تحسینتون میکنم زهره خانم عزیز.
وااای چه حس عالی.راتجربه میکنید وچقدر لذت بخش هست پیاده روی همراه معبودت
روزی ظهر منم خوندن کامنت شمابود که حال دلم راعالی کرد. امیدوارم زودتر بیایید واز نتایجتون بگید
به نام خالق عشق و زیبایی
درود و خداقوت به استاد عزیز، خانم شایسته نازنین و همه دوستان خوبم از جمله لیلا خانم که با نوشتنشون موجبات این فایل فوقالعاده رو مهیا کردند
سپاس از خانم شایسته که این پروژه بسیار باارزش رو آماده کردند و در اختیار ما گذاشتند، اصلاً نیاز به گفتن این مطلب نبود اما دوست دارم دوباره به خودم یادآور بشم که هیچکدام از فایلهای استاد از نظر من رایگان نیستند و همشون به یک اندازه ارزش ایجاد میکنند و این ما و نحوه استفاده ما از فایلهاست که تعیین میکنه چقدر ارزش میخواهیم تو زندگیمون ایجاد بشه.
خیلی کیف کردم از این فایل. حقیقتاً این فایل خودش یک دوره کامله، انقدر آگاهیهایی که تو این فایل بود خالص بود که باید همیشه سرلوحه زندگی قرارش داد و هربار به اندازه ظرفم ازش برداشت کنم.
خیلی لذت بردم از نتایج لیلا جان و آگاهیهایی که از کلامش جاری شد. یاد فایل پگاه جان در دوازده قدم افتادم و تأثیری که اون فایل رو زندگی من گذاشت واقعاً فوقالعاده بود و الان دقیقاً همان احساس خوب در من تداعی شد و البته یک انگیزه و شور و شوق مضاعف که خیلی جدیتر روی خودم کار کنم.
این فرمایش شما استاد که میگین وقتی آدم متعهد میشه به تغییر جهان درهارو باز و مسیر آسان میکنه را میشه در این فایلها و این آگاهیها پیدا کرد.
دیشب یکی از دوستان که قبلاً از یکی از دورههای شما استفاده کرده بود و نتایج بسیار خوبی از اون دوره گرفته بود از من در مورد دورههای ثروت پرسید و جوابی که اون لحظه اومد و بهش گفتم این بود که ببین کسی که میاد هدایت میشه به سمت استاد عباسمنش باید یه چیزی رو خوب بدونه از نظر من و اون اینکه استاد تکنیکی آموزش نمیده، استاد تغییر شخصیت رو آموزش میده و این خودش خیلی ماجرا پشتشه. بعد داستان هدایت خودم به سمت دورههای ثروت رو براش تعریف کردم که من اولش خریدم که به پول برسم بعد که وارد شدم و با تعهد خیلی بالایی روی خودم کار کردم اول از همه انقدر احساسم خوب بود انقدر لذت میبردم از اینکه در فرکانس این آگاهیها قرار گرفتم که واقعاً میتونم بگم فارغ شده بودم از نتیجه و همان سال نتایجی وارد زندگیم شد که من هیچ وقت تا قبلش چنین نتایجی رو نگرفته بودم اما فراموش کردم و با اون شدت و انگیزه و اون زمان روی خودم کار نکردم و نتایج تغییر کرد. موضوع تغییر یه باور یا طرز فکر خاص نیست، موضوع تغییر یک روند ذهنی و ساخت شخصیته که حتماً نیاز به تمرین و تکرار و درک همیشگی داره. این موضوعیه که برای خیلی از ماها قابل درک در عمل نیست، حداقل در مورد خودم خیلی خوب میتونم این رو اعتراف کنم و اینکه همه ما در شرایط متفاوتی هستیم و نقاط ضعف و قوتمون با هم متفاوته.
مثلاً وقتی صحبت از مقایسه نکردن میشه خب این مطلب رو من از سال 99 از استاد شنیده بودم اما واقعاً میتونم بگم تا قبل از دوره احساس لیاقت و جلسه اول این دوره من اصلاً با جرات میتونم بگم نشنیده بودم اون چیزی که استاد در دوره ثروت1 گفته بودن رو که آقا کاری به ظرف دیگران نداشته باشین ما همه به منبع وصل هستیم.
خود جلسه 1 دوره احساس لیاقت رو من 3 ماه تقریباً داشتم تکرار میکردم. انقدر موضوع مقایسه در دونه به دونه رفتارها و طرز فکرهای من رسوخ کرده و درهم تنیده شده بود که میتونم بگم من دچار یک بحران وجودی و شخصیتی شده بودم، یعنی نمیدونستم که اصلاً من کی هستم؟ این من چی میخواد خودش اصلاً؟ اگه خودش باشه و خودش چی رو دوست داره تجربه کنه؟
هنوزم که هنوزه آگاهیهای جلسه اول دوره لیاقت برای من جز مهمترین تمرینهای زندگی هر روزمه، یعنی الان یه جوری شده که من هرکاری میخوام انجام بدم از خودم میپرسم که این کارو دارم برای خودم انجام میدم یا این نشئت گرفته از مقایسه است؟
این ایده برای خودمه یا از مقایسه میاد؟
خب اوایل خیلی درکش برام سنگین اما طبق قانون تکامل من هر روز بهتر و بهتر این موضوع رو درک کردم.
انقدر آرامش گرفتم از تغییر این رفتار که احساس میکردم من نیازی به هیچ کس و هیچ چیزی بیرون از خودم ندارم برای اینکه بخوام از زندگی لذت ببرم. اصلیترین مهارتی که من باید در زندگی یاد بگیرم اینکه بتونم ذهن و احساساتم رو کنترل بکنم. وقتی من این مهارت رو یاد بگیرم و بفهمم که من نباید خودم رو با کسی مقایسه کنم و سبک شخصی خودم رو تو زندگیم پیش ببرم (که باید بگم استاد من تو این زمینه واقعاً از خدای خودم سپاسگزارم که من رو به سمت شما و همچین الگوی بینظیری هدایت کرد) میتونم از زندگیم لذت ببرم.
همه این آگاهیهارو وقتی در کنار هم قرار میدی و مهمتر از همه در عمل اجرا میکنی اون نتیجه رضایتبخش برات ایجاد میشه. تو حالت خوبه. تو با خودت خوبی. تنها زمانی حالت بد میشه که توجهت متوجه بیرون از خودت میشه.
این چیزیه که داریم روش کار میکنیم. داریم میبینیم در زندگی فردی که خیلی خوب درک کرده و داره اجراش میکنه.
استاد وقتی که داشتید از رضایت خودتون از زندگیتون میگفتین انقدر فرکانس اون لحظه عمیق بود که من قشنگ حسش کردم و انقدر خوشحال شدم براتون که خدا میدونه. با اینکه میدونم یک فاصله فرکانسی دارم با جایی که شما هستید اما قشنگ حسش رو دریافت کردم و ایمان دارم که من هم به اون جایگاه میرسم، منقطش هم بینهایت نتیجه خوبی که تو هر لحظه دارم میگیرم. اصلاً سادهترین راه منطقی کردن درستی و نتیجهبخش بودن مسیر همین سایت و محصولاتیه که دارمه. قبلاً کجا من انقدر برای خودم هزینه میکردم و به فکر پیشرفت شخصیم بودم؟ همه این هزینهها با نهایت عشق انجام شده چون من تغییر کردم.
اینکه لیلا عزیز میگن تو شرایط سخت توجه کردم به نعمتهایی که دارم این تمام داستان خوشبختی در زندگیه.
خوشبختی یک فرکانسه، یک مداره که هر چقدر بیشتر بهش توجه میکنی در مدارهای بالاتری قرار میگیری.
در ادامه صحبتم با دوستم یه بخشی از حال پدرش درخصوص اتفاقات اخیر تعریف کرد و من همونجا بهش گفتم ببین یکی از نشونهها واضح تغییره من اینکه من حتی ککمم نگزید در این رابطه، یعنی خدای من گواهه سرسوزنی نگرانی نداشتم، در صورتی که خیلیهارو دیدم که واقعاً نگران شده بودند. یاد اون صحبت استاد افتادم که میگفتن وقتی من فکر میکنم که در شرایطی قرار بگیرم که مثلاً یه اتفاق به ظاهر ناگواری مثل مسائل طبیعی پیش بیاد من برعکس این فیلما که نشان میدن طرف بدو بدو همه زندگیش رو جمع میکنه و فرار میکنه عمل نمیکنم، به جاش سعی میکنم خونسردیم رو حفظ کنم و با یادآوری قانون احساس خوب=اتفاقات خوب هدایت میشم به مسیرهای درست.
شاید اگر یکی که در مدار نباشه این حرف رو بشنوه به نظرش خندهدار باشه اما این عین قانونه بدون تغییر خداوند.
وقتی ایمان داشته باشیم که تا زمانی که داریم رو خودمون کار میکنیم که نشانش احساس خوب و آرامشه هر اتفاقی بیفته به نفع منه.
قبلاً وقتی در یک تضاد خیلی شدیدی قرار میگرفتم به یاد داستان حضرت یوسف میوفتادم و به خودم میگفتم ببین اگر این خدا یوسف رو اون زمان از دل چاه به اوج شوکت و عزت رسوند، تو رو هم از هر جایی که باشی نجات میده و به هر جایی که بخوای میبره، به شرط باور اما شکرخدا این معجزات فقط دیگه برام تو داستانهای قرآنی و دیگران نیست و انقدر اتفاق خوب و معجزه تو زندگی خودم رخ داده که سریع با یادآوری اونها به آرامش میرسم، هرچند که مدتهاست هیچ مسئلهای دیگه انقدر نگرانم نکرده که بخوام حتی یادآوری کنم به خودم.
برای من زمان برد تا درک کنم که اون فرکانس توحیدی خالص شما بود که این همه آدم خوب رو به سمت شما هدایت کرد. این همان چیزیه که من تازه دارم بهتر میفهممش و برای تک تک کارهای زندگی از کسبوکار گرفته تا هر چیز دیگه رعایتش کنم، یعنی بفهمم من باید روی فرکانس کار کنم. اگه میخوام محصولم بفروشه و آدمهای خوبی سر راهم قرار بگیرند باید روی فرکانس خوبی، شادی، توحید و عشق قرار بگیرم، وقتی این اتفاق بیفته همه چیز رخ میده.
چه زمانی من در این فرکانس قرار میگیرم؟ زمانی که روی ورودیهام کار کنم، رفتارهام رو منطبق کنم بر آگاهیها
من به شخصه با نوشتن خیلی بهتر یه چیزی رو درک میکنم و همیشه هرکی ازم میپرسه مثلاً چجوری اینو یاد بگیرم من میگم یجوری یادش بگیر که بتونی به خوبی درکش کنی و برای یه نفر دیگه توضیح بدی و نوشتن در اجرای این فرایند برای من خیلی کمک میکنه.
وقتی میام الهاماتم رو آگاهیهارو مینویسم فضای ذهن من فقط متمرکز میشه روی همان موضوع و اون فرکانس کمک میکنه که راهنماییها و هدایتهای بهتری رو درخصوص اون موضوع دریافت کنم.
برای همین هربار دوست دارم بنویسم و یادآوری کنم که چقدر خدا لطف بزرگی رو در حق من داشت که من رو به این مسیر هدایت کرد.
هربار که فکر میکنم درخصوص زندگی و آگاهیها میرسم به موضوع سپاسگزاری. این هم نتیجه همان مقایسه نکردنها و متمرکز شدن روی اصل.
شما بشین تمام کتابهای بازاریابی رو زیر و رو کن، یه جا نمیبینی گفته باشه بابت هر کاری که داری انجام میدی سپاسگزار باشه.
اگه مشتری اول اومد سپاسگزار بودی اون مشتری یا مشتریهای بعدی میان و میخرن ازت.
اگه مشتری اول خرید سپاسگزار بودی اون مشتری دوباره و مشتریهای بعدی میان و میخرن ازت.
به خدا قسم به یکی از دوستان عباسمنشی داشتم میگفتم که اگر همین الان استاد بیاد یه دورهای رو بگذاره برای فروش و بگه ده سال بعد این دوره بارگذاری میشه من اون دوره رو میخرم.
فرکانس داره میفروشه.
وقتی من در فرکانس سپاسگزاری حاصل از فروشم قرار بگیرم اون فرکانس گسترش پیدا میکنه در زندگی من. دقیقاً همین اتفاق داره میفته.
من فکر میکنم درباره اینکه چرا آدمها وارد فضای رقابتی میشن و دوست دارند کارهای بزرگتری انجام بدن که اغلب منجر به شکست میشه، هربار به این نتیجه میرسم که انگار افراد تمایل به اینکه کاری به کار کسی نداشته باشند خیلی کمه درونشون. انگار سپاسگزار بودن بابت داشتههاشون خیلی سخته براشون و یاد نگرفتن اصل تمرکز رو بگذارن روی اصل.
برا همینه ما آدمایی رو هم میبینم که ممکنه وضع مالیشون خوب باشه اما حالشون خوب نیست.
اکثرا هم اینجوریه که ما وقتی یه رفتاری اشتباهی رو تو زندیگ آدمهای دیگه میبینیم خیلی راحتتر میتونیم تشخیص بدیم اون رفتار اشتباه به نسبتت تشخیص رفتارهای خودمون.
اما همیشه به خودم میگم تا بهم حقانیت این مسیر ثابت بشه.
میگم اینارو هم ببین
زندگی استاد عباسمنش
و خداروشکر خودت رو هم ببین
ببین که نعمت سپاسگزار بودن و دیدن نعمتها خودش بزرگترین نعمته
این عادته که زندگی را انقدر آرام تغییر مثبت میده که آدم متوجه نمیشه که چقدر زندگیش عالی شده
یکی از ایرادات من این بود که حواسم بهراحتی از بهبودهای کوچک زندگیم پرت میشد و ذهنم دوست داشت تغییر رو فقط تو چیزای گنده ببینه، غافل ازینکه اون چیزای گنده تا زمانی که برات گنده هستند اتفاق نمیفتند اما الان واقعاً در این رفتار و عادت خوب خیلی بهتر شدم و به خودم تبریک میگم و افتخار میکنم.
این افتخار کردن به خودت، به خدایی که داری و مسیری که میری چقدر فوقالعادست
زندگی شعور داره
جهان شعور داره
آدمها، پول، سلامتی، آرامش شعور داره
وقتی ما متعهد میشیم که مثلاً اوضاع مالیمون خوب بشه، یاد میگیریم که بابت هر هزار تومنی که پول میسازیم سپاسگزار باشیم، تفاوتی نباشه تو ذهنمون بین هزار تومان و هزار میلیارد، اون شعور کیهانی بازتابش رو به زندگیمون برمیگردونه.
وقتی ما متعهد میشیم که سلامت باشیم، تغذیه و ورزش رو رعایت میکنیم، اون شعور کیهانی مارو به سمتی هدایت میکنه که سلامتتر باشیم.
خاستگاه تمام اینها از کنترل ذهن و منطبق ساختن مسیر ذهن و قلب در یک راستاست.
برای همینه حتی اگر بیمار باشی به سلامتی فکر کنی بهبود پیدا میکنی
وقتی وسط گرفتاری مالی هستی توجهت رو از روی اون بدهکاری برمیداری و میگذاری روی فراوانی و با این نگاه حرکت میکنی مسئله مالیت حل میشه.
وقتی هم که خدا میبینه که ما برای پیشرفت متعهد هستیم، وقت میذاریم، انرژی میگذاریم، رفتارمون و ورودیهامون رو کنترل میکنیم، هربار مارو به مسیرهای آسانتر زندگی هدایت میکنه
واقعاً خداروشکر برای این زندگی، برای همه چیزش
از خدای مهربان و قدرتمند برای استاد عزیز و خانم شایسته گل، دوستای خوبم و وجود مقدسمون آرزو میکنم که مارو در مسیر درست زندگی قرار بده و ثابت قدم نگه داره
سلام وشب بخیرخدمت دوست عزیزوهم فرکانس
من کامنت زیبای شما رودنبال می کنم وازتون الگوبرداری میکنم وازتون ممنون هستم بابت کامنتهای زیباتون که ازراهکارهاتون ونتایجتون برامون می نویسین
واقعا خداوند دیگه بایدچکارکنه برای من که باورش کنم دراین هیاهوی زمانه که 99درصدمردم دنبال فرعیات هستن دنبال شکایت غیبت وفضای مجازی دنبال چرت پرت هستن خداونددست من روگرفته آورده داخل این سایت الهی وگفته زندگی میخای حال خوب میخای ثروت میخای همه چیزاینجاهست کجا دنبال چی میگردی؟؟؟
فقط باید خداروباورکنم فقط بایدروی خودم کارکنم فقط بایدشخصیتم تقییرکنه اونوقته نتایج هم میاد ازجایی درهابازمیشن که اصلا فکرشم نمیکنم
من یه مدت باخرید دوره 12قدم وعمل به آگاهی های ناب این دوره نتایجی گرفتم درکمتراز6ماه که هیچکس ازدوستان وآشنایان اصلا باورنمی کردن من درکمتراز6ماه از900ملیون بدهی باتوکل به خداوعمل به آگاهی های ناب دوره 12قدم تونستم خودموبالا بکشم همه بدهی هاروپرداخت کردم خونه درست کردم ماشین گرفتم کاروکسب خودمورراه انداختم تاپایان قدم 7
ولی ای دل غافل که آدم فراموش کاره یادم رفته بودکه علی اقا اگه الان اینجایی بلطف تکرار این آگاهی ها هست ولی من شل گرفتم و سفت خوردم ولی بازخداروشکر زودفهمیدم که دارجاده خاکی میرم ودوباره باتوکل به خدا دارم وارد اون جاده جنگلی بود تودوره 12قدم دارم قدم میزنم وازمسیرلذت می برم ازصدای خوش پرندها لذت میبرم وازنعمت های که دارم لذت میبرم وسپاسگزارخداوندم بابت تمام نعمتهای پیداوپنهان واقعا سپاسگزاری بهترین فرکانسه
بازم ازت ممنونم دوست عزیزکه باعث شدی دوباره شروع کنم خدایاشکرت
درپناه الله یکتا شادوثروتمند باشید
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
استاد تو چند ثانیه اول استپ کردم فایل رو و خوشحالی ام رو از بابت شنیدن و دیدن شما ابراز کنم و واقعا قدردانی کنم هم از شما و هم از خانم شایسته ،شما دو عزیز بزرگوار،زندگیم و شب و روزم شده شکرگزاری و حال خوب،رب العالمین همیشه نگهدارتون باشه.
حالا ادامه….
لیلای عزیز سپاسگزارم از این کامنت پر بارت
استاد جان سپاسگزارم از این فایل که خلاصه دوره ها و مخلص کلام بود.
قانون اینه که هر کسی 100 درصد نتایج رو خودش خلق میکنه.
قانون میگه هر کسی هر جا هست و هر کاری داره و هر مقدار پولی که داره و هر وضعیت ارتباطی که داره و هر چی و هر چی رو خودش فقط خودش فقط خودش ساخته و هیچ کس و هیچ چیزی و هیچ جایی و هیچ هیچ هیچ بر او اثر ندارد و هر چی ساخته خودش ساخته.
منم که مثلا با این تفکر که حرف مردم مهمه ،هر چی ایده رسیده یا هر آرزویی رو بی خیال شدم و خاکش کردم و هنوز که هنوزه که 3 سال از آشنایی من با استاد میگذره ،هنوز نتونستم خلاص بشم و هنوز این سم بزرگ زندگی منو تو مشت خودش داره،نباید بگم قانون کار نمیکنه،قانون دقیقا داره درست کار میکنه ولی تو هنوز شخصیتت عوض نشده.
عزیز من حرف مردم باد هواست،حرف مردم در هر صورت هست،حرف مردم به تو ارتباطی نداره،حرف مردم اثری بر تو نداره.
دلیل اینکه حرف مردم برات مهمه اینه که خودت برای خودت اهمیت قائل نیستی،خودت با دست خودت لیاقت خودت رو آوردی پایین.آخه چرا برای خودت اهمیت قائل نیستی،کی از تو مهم تره
تویی که مستقیم با خدا در ارتباطی و هر چه داری از او داری .پس به او ایمان راستین بیار و توکل کن و حرکت کن.
تویی که خالق زندگی خودت هستی ،موانع رو از ضمیر ناخودآگاه خودت بردار،با خودت بنشین فکر کن که فقط خودت و خدای خودت بمونه و بقیه همه بیرون چی میشه؟غیر خدا رو از درونت پاک کن.درونت تا تمیز نشه بیرونت خبری نیست.
درونت رو فقط از خودت و خدای خودت پر کن.فقط و فقط به این دو اهمیت بده و هر چه خودت رو به سمت الله سوق بدی،باز از بند کلی مسئله رها میشی.
این فایل رو چند بار باید ببینم و گوش بدم و بنویسم.
سپاسگزارم
به نام مهربان پروردگارِ سخاوتمندم که هدایتم کرد به سمت این آگاهی های توحیدی و زندگی ساز تا با درک قوانین ثابتش خالق تمام عیار خواسته هام باشم
وسپاسگزارم از شما استاد عباس منش عزیزم که این آگاهی ها رو کشف کردید ،زندگیشون کردید و دراختیارمون قراردادید تا خوب زندگی کنیم و کمک کنیم جهان جای زیباتری برای زیستن باشه
از شیشو نیم صبح که حس کردم بیدارم با چشای بسته تصویر روز دلخواهمو ترسیم کردم وبا لبخند رفتم سراغ گوشیم که ببینم ساعت چنده که طبق روال باچشای نیمه باز سایت رو چک کردم دیدم به به چه میبینی فایل جـــدیـــد ذوق زده شــدم تافایل تصویری دانلود شه و دفترو خودکارو آب جوشمو گذاشتم رو میز و پلی کردموسراسر 75دقیقه رو عشق کردم .
عمل به قوانین خداوند زندگیمان را متحول میکند…
اگر کسی شرایط سختی داره به این معناست که قانون رو نمیدونه و از قدرت خودش بیخبره
««« نقش خودت رو برای تغییراتت پررنگ ببین»»»
الان پس از هفت سال کار کردن رو خودم توسط آگاهی های شما ،میدونم که افکاروباورهام زندگیمو خلق میکنه، اما هنوز انقدری که میتونم به زندگیم مسلط باشم نیستم ، من درمسیرم اما با استانداردهام کیلومترها فاصله دارم میدونم که حسسسسابی جای رشد و بهبود دارم واین موضوع باعث میشه با عشق و انگیزه بیشتری روخودم کار کنم ،
من واقعا ازته قلبم باور دارم که اگر شرایط سخته یک سری از باورهای من، ایراد داره اما خیلی وقتا نمیتونم باور ایراد دار و ترمز ذهنمو پیدا کنم همون لحظه میسپرمش به خداوند و بهش میگم که بهم الهام کن میگم که چشم بینا و گوش شنوابهم بده تا باوری که این شرایط فعلی نامناسب رو برام رقم زده رو پیدا کنم ،اما یه وقتایی میشه که پیداش نمیکنم ، بعد دنبال باورهای قدرتمند کننده میگردم دنبال الگوهایی که باور مخرب منو نقض کنه و دلمو به قوانین قرص کنه و در امتداداین پیدا کردن الگو ، الهاماتی که بهم میشه رو عملی میکنم و حالم بهتر میشه و بیشتر به احساس خوب میرسم و بعد شروع میکنم به دنبال پیدا کردن رابطه ببین این احساس جدید خوب و اتفاقات خوب و اینجوری میشه که من هربار مدت زمان بیشتری در احساس خوب میمونم و تقریبا هرکسی که باهام برخورد میکنه میگه چقد با خودت درصلحی و کنارت بودن چقدر بهمون آرامش میده، من میدونم که ریشه ی این احساس خوب در کار کردن روی خودمه چون بمحض اینکه رها میکنم باز انرژیم کم میشه البته جهان بسیار سخاوتمندهست و تضادهای کمی جلو پام میذاره ومن با همون نشانه های کوچک میفهمم که کار کردنم رو خودم کم شده و باز دوباره با شدت بیشتری به مسیر برمیگردم .
من واقعا با تمام وجودم درک کردم که وقتی آماده هستم خداوند به بی نهایت طریق به درخواست هام پاسخ میده ،گاهی شیطنت میکنم و قانون رو امتحان میکنم و میگم هیجان زده هستم تا ببینم برای این درخواستم چه راه خلاقانه ای به ذهنت میرسه و هربار باز سورپرایز میشم ، سورپرایز میشم چون هنوز اونجوری که باید باورش نکردم چون هنوز جای کار و جای بهبود بسیار دارم .
استاد این موضوع که اگر من درمسیر درست قرار بگیرم عدو هم برام سبب خیر میشه رو خیلی باور دارم ، اتفاقا به تازگی موضوعی تو خانواده توسط دوستی که بهش اعتماد داشتم ،مطرح شدکه به ظاهر بسیار ناخوشایند بود ،وبه طاهر عواقب بدی برام به دنبال داره،چند نفر از نزدیکان درجه یکم وقتی شنیدن گفتن تو چطور سکته نکردی و چطور هنوز رو پای خودت ایستادی برو و از خودت دفاع کن برو و بگو که دارن اشتباه میکنن برو و شواهد خودتو رو کن، اما من واقعا بااین باور که ،چون من درمسیر درست هستم دیگه هر اتفاقی برای رسوندن من به خواسته هامه هییییچ حرکتی نکردم و اصلا در صدد توجیه خودم برنیومدم ،هنوزم نمیدونم کار به کجا کشیده اما یقین میدونم که اگر همچنان رو خودم کار کنم همه چیز به نفع من تغییر خواهد کرد هرچند که ظاهر قضیه الان زیبا نباشه.
من اصلا بهش توجه نکردم و کانون توجهمو همون شب با فایل ها و راهکار های شما، مدیریت کردم و روی خواسته هام گذاشتم ازطریق این تضاد به وضوح رسیدم که من چه نوع ارتباطاتی میخوام و باز چند ساعت بعدش همون آدم رو دیدم و باز باهاش رو در رو شدم بدون اینکه هیچ پرسش و پاسخی باهاش داشته باشم چون باور دارم که بقول شما انسان ها آزاد آفریده شدن و حق دارن که هر نظری راجب من داشته باشن، اما خداوند قدرتی در وجودم گذاشته و اون قدرت ، قدرتِ خلق خواسته هامه ، بجای اینکه توجهمو خرج حاشیه های زندگی کنم ، که نتیجش میشه فاصله گرفتن از خواسته ها ، افکارمو کنترلش میکنم و روی بهبود خودم تمرکز میکنم که نتیجش بشه آرامش بشه صلح بشه احساس خود ارزشمندی و لیاقت ….
وقتی من دارم زندگیمو با افکارم خلق میکنم دیگه چه اهمیتی داره که دیگران چه فکری راجب من میکنن ،
استاد من واقعا تغییر کردم ، اگر این موضوع قبل از آشنایی با آگاهی های شما اتفاق میافتاد حتما درصدد توجیه خودم برمیومدم حتما حالم تا مدتها بد میشد حتما پوست اون خبر رسان رو می کندم حتما خیلی اتفاقات بد بیشتری رو رقم میزدم
اما الان هیییچ کینه ای نسبت به هیچ کسی ندارم ، میدونید چرا چون میگم ماریا تو خلقش کردی بشین ببین این تضاد چه ترمزی رو برات واضح میکنه و بعد باور قدرت مند کننده هماهنگ با خواستت بساز و بعد با قوانین زندگی کن و به الهاماتی که با شرایط اون لحظت بهت گفته میشه عمل کن ، تا حالت بهترشه و انقدر به این روند بهبود ادامه بده تا دیگه این موضوع برات تکرار نشه .
استاد من واقعا رفتارم تغییر کرده و به وضوح میبینم که در شرایط مشابه رفتار متفاوت ازم سرمیزنه و من بسیار شادم بابت این پیشرفتم .
من دارم مسیر درست رو میرم در این مسیر ثابت قدم هستم و از خداوند میخوام که گام های منو محکم تر کنه تا نتایجم بزرگتر بشه از خداوند میخوام آسانم کنه برای آسانی ها و نعمت هارو ثروت ها و سلامتی ها و روابط دلخواه و یکتا پرستی و سعادتمندی در دنیا و آخرت رو به زندگیم تزریق کنه ،
من واقعا قدم های کوچک و مستمر برمیدارم ، و برای هر قدمم کامنتی میذارم تا رد پایی از مسیری که طی کردم برام بمونه ، نزدیک بر هزار تا کامنت دارم و این کامنت گذاشتن شخص منو در مسیر درست نگه میداره باعث میشه تا متعهد تر باشم در اجرای عملیِ قوانین ،
مهربان پروردگارِ سخاوتمندم من به هر خیری از جانب تو فقیرم منو هدایت کن به راه راست راه کسانی که به آنها نعمت دادی نه کسانی که غضب ورزیدی و نه گمراهان.
خدایا کمکم کن تا یکتاپرست باشم تا برگردم به اصلم ، اونجایی که احساس لیاقت و خود ارزشمندیم به عوامل بیرونی وابسته نبودو من به خودی خود احساس ارزشمندی میکردم .
دوستتون دارم استاد عباس منش عزیزم ، امیدوارم منم به زودی این عشق این آرامش این صلحی که در وجودتون دارید رو تجربه کنم ، میدونم که دست یافتنی هست اگرررررر درست مثل شما به قوانین عمل کنم و بهشون احترام بزارم .
سپاس بابت فایل ارزشمندی که تولید کردید
شاگرد کوچیکتون ماریا….
سلام به استاد عزیزم و مریم شایسته نازنین
به نام خدای مهربان
حالم خوبه این نشون میده که در مسیر درستم ، آرامش دارم ،رابطم با همسرم باکیفیت تر شده الهامات رو بیشتر میفهمم با انگیزه تر شدم و توی کارم دارم بهتر حرکت میکنم نشانه هارو بیشترمیبینم شکرگزارترم ثروت رو بیشتر دارم میبینم تو زندگیم، به نعمت های زندگیم بیشتر توجه میکنم به زیبایی ها، دلیل اصلی حال خوبم ورودی هاست ورودی های بد رو قطع کردم به لطف خدا و به جاش به زیبایی ها به داشته هام به نعمتهام به فراوانی ها دارم توجه میکنم روی کارهایی که علاقه دارم و رو اهدافم دارم بیشتر تمرکز میکنم ،بیشتر توکل میکنم و سپاسگزارتر و قدردان ترم .امیدوارم و سعی میکنم در لحظه حال باشم و کمتر فکرکنم و به جاش تخیل های مثبت میکنم نفس عمیق بیشتر میکشم و سعی میکنم رهاتر باشم تسلیم تر باشم بیشتر هدایت میطلبم توی کوچکترین کارهام و بیشتر خودم رو لایق دریافت نعمتها و هدایت های الهی میدونم .خودم رو فارغ از همه دستاوردها و حتی با خطاها و اشتباهاتم ارزشمند میدونم احساس میکنم که جهان رو بهتر دارم درک میکنم خدارو نزدیکتر احساس میکنم نمیدونم دیگه چی بنویسم . خودم رو میبخشم همه رو میبخشم و با خودم و تمام موجودات و تمام جهان در صلح و آشتی هستم هرچیزی رو باورنمیکنم همه چیز خیره. اگه من در مسیر درست باشم با خدا باشم هر شرایطی و هر اتفاقی و هر آدمی به نفع منه. من خوشحالم که خدا بهم فرصت داده که زنده باشم و زندگی کنم که قوانین جهان رو درک کنم تکاملم رو طی کنم که پاک بشم که لذت ببرم از زندگی،که که خودم رو بیشتر دوست داشته باشم که خواسته هام رو واضح تر بشناسم که توقع و انتظار از هر کسی حتی خودم رو بذارم کنار و اینکه بفهمم من مسئولم من خالق زندگی خودمم ،من فقط روی خودم و افکارم و زندگی خودم تسلط دارم و اصلا توانایی تغییر دیگران رو ندارم اصلا کنترلی روی افکار دیگران ندارم پس نیازی هم نیست که وقت و انرژیم رو بذارم که دیگران رو تغییر بدم و یا متقاعدشون کنم که جور دیگه فکر کنن .من باید تمرکزم روی بهبود خودم و زندگیم و کارخودم باشه و آرزوهای خودم رو زندگی کنم با تلاش کردنم در مسیر اهدافم و لذت بردن از مسیر و درلحظه حال بودن با شکرگزار بودن و تغییر زاویه نگاهم به شرایط و اتفاقات به زیبابین تبدیل شدن و تمرین برای دیدن و توجه کردن به نکات مثبت و نقاط قوت خودم و دیگران و به حال خوب رسیدن و درحال خوب موندنم صدای خدارو شنیدن وقتی در آرامشم و توجه کردن و عمل کردن به الهاماتم و استوار موندن و ثابت قدم بودنم در مسیر درست و اعراض کردن از چیزایی که خواسته من نیست و دوستشون ندارم. به متعهد موندنم. خدایا راضی ام ، خوشحالم و سپاسگزار هرآنچه که دارم هستم . بخاطر سکوت الان که تو خونمون جاریه.به خاطر خلوت من و همسرم و سقفی که بالای سرمونه و اینکه خونه داریم بخاطر امکانات رفاهی خونمون ،وسایل آشپزخونمون ،بخاطر گاز و آب و برق و تلفن و اینترنتی که داریم بخاطر پولهایی که توی جیبمون و حسابمون داریم برای خرج کردن ، بخاطر غذاها و آبی که برای خوردن و نوشیدن داریم بخاطر سلامتی خودم و خانوادم و نفسی که منو میکشه و هوایی که میتونم به فراوانی تنفس کنم و قلبی که منو می تپه . بخاطر هنر و استعدادم و مهارتم الهی صدهزار مرتبه شکرت که میتونم ببینم و راه برم بخاطر وجودت خدای بزرگم شکر.
به نام الله وهابی که از بخشیدن خسته نمیشود و او تنها پروردگار قدرتمند تمام جهان است
جهان به افکار ما پاسخ میدهد و ما با افکارمون زندگیمون رو خلق میکنیم
این فایل بی نظیرو همون روزی که گذاشته شد رو سایت دانلود کردم ولی تا امروز گوش نداده بودم
امروز نیت کردم وارد سایت شدم و دکمه ی مرا به سوی نشانه ام هدایت کن رو زدم و دیدم همین فایل و گفتم به به چه جالب
من الان در شرایطی هستم که درآمدی ندارم هیچ درآمدی ندارم
دوازده عدد فایل خانه تکان ذهن رو گوش دادم و خواستم با ایمان با یقین به ایده ای که چندساله اومده تو قلبم قدم بردارم
تو جعبه آرزوهام پنجاه هزارتومان پول داشتم همونو برداشتم و به همسرم گفتم میخوام با همین پنجاه هزارتومان شغل راه بندازم براخودم و یقین دارم که میشه هرچی گفت همسرم گفتم نه من میخوام تکاملی برم جلو و باید اینکارو بکنم
وقتی داشتم این فایل رو گوش میدادم تودلم گفتم فکر کن یهو یه پولی بیاد دستت و بهتر شروع کنی کاری که میخوای رو
دقیقا قسمتی که درباره ی پرداخت بدهی صحبت کردین
من دومیلیون تومان دست کسی داشتم
و در همون لحظه اون دومیلیون من به من داده شد و من شوکه شدم از این حجم از هدایتی که از روزی که پروژه خانه تکانی ذهن رو شروع کردم خدا داره الهامات و نشانه ها رو به من میده
من دارم میبینم که خدا داره با من حرف میزنه و هدایتم میکنه و چیزی رو که میخوام همون لحظه جوابشو بهم میده
و گفتم ببین فرحناز ببین تو با پنجاه تومان فقط تصمیم گرفتی با یقین قلبی ولی هنوز نرفتی انجام بدی فقط گفتی من صد در صد اینکارو میکنم
پنجاه تومان و میکنم صدتومان و کم کم زیادش میکنم
خدا فقط به تصمیمت نگاه کرد به نیتت نگاه کرد نیتی که از ته قلبم بود و از درون داشتم میجوشیدم که برم انجام بدم و خدا گفت بیا با دومیلیون شروعش کن
و نمیدونید چقدر دارم لذت میبرم از اینکه پروردگاری دارم که تنها قدرت جهان است و میشنود و درلحظه پاسخ میدهد
من اینجا با یقین قلبی میگم دوستان عزیزم استاد مهربانم مریم زیبای من
در همین سایت به زودی خواهم نوشت که به درآمدی عالی رسیدم درآمدی بی نظیر فقط از عمل کردن به یک الهام و ایده و کار کردن روی باورهام
و تغییر خودم
من دارم آسون میشم برای آسونی ها
من میخوام عالی باشم نه عادی
خدایا سپاسگزارم ازت
و از لیلای بی نظیر سپاسگزارم که چنان با حرفاش قلبم رو مصمم کرد که باید قدم بردارم لیلای بی نظیر از خدا برات عمر بیشتر سلامتی بیشتر ثروت بیشتر و شادی و خوشبختی بیشتری میخوام
الا به ذکر الله تطمئن القلوب
تنها و تنها با یاد خدا قلبها آراممیگیرد
فانی قریب