توجه:
فایل تصویری و صوتی توضیحات استاد عباس منش و مریم شایسته در انتهای توضیحات این صفحه قرار گرفته است که می توانید دانلود نمایید.
بالاترین دلگرمی و عظیمترین سپاسگزاری ما- یعنی موجوداتی که کمال یافتهتر شدن دربارهی آنها هرگز تمامی ندارد- قوانین بدون تغییری است که بر جهانمان حکمفرماست.
قوانینی که این جهان را با تمام تعلقاتش خلق کرده و به سمت گسترشی همیشگی هدایت میکند.
قوانینی که به هر موجود، ایده، راهکار یا علاقهای- که با رشد و گسترش هم-مدار بشود- نه تنها امکان رشد میدهد، بلکه در این مسیر، هدایت و حمایتِ ویژه از او را تضمین میکند.
زیرا رشد و گسترش، هدف این جهان است و کارآمدترین ایدهی این سیستم برای رشد و گسترش خودش، پاسخ به درخواستهای ما و حمایت و هدایتمان در مسیرِ کانون توجهمان است.
بنابراین درباره هماهنگی با قوانین این سیستم، 2 موضوع اهمیت حیاتی دارد:
قوانین همواره ثابت است، اما این درک ما از قوانین است که با هر بار «دست به عمل شدن» برای تجربهی آنچه درک کرده ایم_از طریقِ به اجرا گذاشتنِ آن آگاهیهای درک شده_ واضحتر می شود.
آنچه به فرایند تکاملیِ رشدمان در این «مسیرِ گسترش همیشگی» سرعت میبخشد، جهت دهیِ آگاهانه به کانون توجهمان و مراقبت و نظارت همیشگی بر نقطهی تمرکزمان در هر لحظه است.
قصدم از این یادآوری کوتاه درباره قوانین ثابت جهان و رابطهای ما با این قوانین این است که بگویم: همین اساس نیز، داستانِ پشتِ صحنهی فرایند «بروزرسانی بخش دانلودها در سایت» بوده است.
مهمترین انگیزهی من از به کار بستنِ تمام همتم و «تمرکزِ لیزریِ تقویت شدهام با عشق و اشتیاقی سوزان»، برای بروزرسانی فایلهای بخش دانلودها در سایت، همین اصلِ «بدون تغییر بودنِ قوانین خداوند» اما «متغیر بودنِ درک ما از این قوانین ثابت» بوده است.
زیرا هر بار که فایلی از استاد در بخش دانلودها را دوباره گوش دادم، گویی اولین بار است که اساس مهمی را در آنجا مییابم که گرانبهاتر از هر گنجی است.
اقرار میکنم که قبل از این پروسهی بروزرسانی و شروعِ این سفر اعجاب برانگیز به دل این آگاهیهای ناب و تعمق در آنها، هرگز تا این حدّ از ارزش و نقش فایلهای موجود در بخش دانلودها در «پرورشِ ظرف وجودم» و «شناختن خودم به خودم» از طریق:
افشاگری و پرده-برداری از ترمزهای مخفی ذهنم»
و «برملا ساختنِ پاشنههای آشیلی که مانع دریافت درخواستهایم شده بود»،
باخبر نبودم. به همین دلیل وقتی از ارزش این گنج گرانبها با خبر شدم، با عشق فرایندی چندماهه را برای بازچینی و بازآفرینی این آگاهیها آغاز کردم تا این آگاهیهای ناب، هدایتگر افرادی چون خودم باشد که به دنبال رشدِ بیشتر و درک عمیقتر از برکتهای جهان اطراف خود هستند و برای فاستجیبوالی شدن و اجابت کردن خداوند، کمر همت بستهاند و عهدی غیر قابل مذاکره با قلبشان بستهاند.
زیرا محتوایی که استاد عباسمنش در سایت- خواه در قالب فایلهای دانلودی و خواه در قالب محصول تولید میکند:
هرگز برای یک دورهی خاص از زندگی نیست
هرگز برای یک دین یا مذهب خاص نیست
هرگز مختصِ پیشرفت یک شغل یا کسب و کار خاص یا تحقق یک هدف خاص نیست
هرگز مشمول تاریخ یا تکنولوژی نمیشود که با تغییر تکنولوژی یا پیشرفت بشر قدیمی بشود یا با تغییر مسائل بشر، ناکارآمد بشود.
بلکه آنچه که تولید شده و در قالب فایل دانلودی یا محصول در اختیار شما قرار گرفته:
آگاهیهایی خالص و ناب درباره ی «اصل و اساسی بدون تغییر» است که جهان را خلق کرده و به سمت گسترشی دائمی هدایت میکند.
همان اصل و اساسی که جانمایه و عصارهی رشد و پیشرفت در هر جنبهای از وجودمان و زندگیمان است.
و برای همین است که از همه زمانها و همه تکنولوژیها عبور میکند و ردپای آن در هر پیشرفتی مشاهده میشود که در طول تاریخ بشریت انجام گرفته و خواهد گرفت.
بنابراین نه فقط ما اعضای این خانواده، بلکه همهی نسل بشر با هر دین و مذهب و عقیده و علاقهای، برای خلقِ زندگیِ مورد دلخواه خود در هر جنبهای، باید و قطعا باید این جنسِ ناب و خالص از آگاهی را درک کند و بتواند با آنها هماهنگ و هم-مسیر بشود. یعنی بتواند آنها در جزئیات مسائل زندگیاش به اجرا درآورد و جزئی جدایی ناپذیر از شخصیت و رفتارش نماید.
اولین روزی که با قصدِ سر و سامان دادنِ دوباره به بخش دانلودها در سایت، کار را شروع کردم، اصلا نمیدانستم که خداوند چه برنامهی بابرکتی برایمان چیده و مرا وارد چه سفر شگفت انگیز، شخصیت ساز و تعیینکنندهای گردانده و در این مسیر هدایتگرم شده است.
اما از آنجا که «هدایت»، همیشه کار خودش را میکند و خداوند همیشه سمت خودش را انجام میدهد، قصد من را از «یک ویرایشِ یک روزه در این بخش»، تبدیل به سفری زندگی ساز کرد که نقطهی عطف زندگیام شد. یعنی اول از همه به رشد خودم کمک کرده و میتوانم بگویم در این دوره از زندگیام به اندازهی دوباره ایمان آوردنم به آن آگاهیها، نسخهای جسورتر، متوکلتر، کممقاومتتر و پذیراتر از من ساخته است که آگاهانه تلاش میکند با همه چیز در صلح قرار بگیرد. یا شاید تمام این پروسه و تغییراتی که در طی این فرایند انجام شد، جوابی به فرکانسها و درخواستهای اعضای این خانواده بوده که خداوند آن را از طریقِ هدایت من برای بروزرسانی آگاهیهای ناب این بخش، اجابت کرده است.
زیرا بعید می دانم هیچ کسب و کاری در جهان، چنین تعهد و عشقی برای بروزرسانی محتوای قبلی- که آنهم به رایگان در اختیار کاربرانش گذاشته- به خرج دهد. اما کاری که دربارهی بروزرسانی بخش دانلودها در سایت انجام شده، فراتر از هر تکنیک یا اصل دربارهی یک کسب و کار موفق است.
اینجا بحث بحثِ گسترش جهان است. بحث بحثِ اصول زندگیِ صاحب این کسب و کار یعنی استاد عباسمنش- نه تنها دربارهی کسب و کار خود، بلکه دربارهی جزئیترین مسائل زندگیاش- است.اصلی که میگوید:
همیشه نقطهای در زندگیمان نیاز به بازبینی و تغییرات اساسی دارد؛
همیشه باید آمادهی استقبال از تغییرات باشیم؛
همیشه باید برنامهای برای بهبودِ هرچند کوچک-اما همیشگی، داشته باشیم؛
همیشه بخشی از وجود ما آمادهی رشد بیشتر است و بخشی از توانمندیهایمان آمادهی بیشتر خدمت کردن به ما از طریقِ «اجازه دادن به آن نیروی درونی برای قدم برداشتن در جهتِ ایجاد یک تغییر اساسیتر و تحققِ یک خواستهی دیگر» است.
و همانطور که در اول این متن اشاره شد، جهان حامیِ هر فرکانس و درخواستی میشود که نتیجهاش، گسترشِ بیشتر این جهان بشود. منظورم درخواستی که فقط حرف نیست، بلکه قدمهای عملی و ایمانی عمل آوردنده را نیز با خود دارد و البته که جهان بیشترین پاداشها را به افرادی میبخشد که بانی ایجادِ بیشترین رشد میشوند و تعهد بیشتری برای هماهنگتر شدن با قوانین بدون تغییر، به خرج میدهند.
دلیل اینکه طی این چندین ماهه اخیر با تمرکز بسیار بالا برای اینکار وقت گذاشتم – گاه در روز بیش از 15 ساعت کار مفید میرسید- آگاهیهای ناب و سرنوشت-سازی بود که احساس کردم در برخی از فایلها آنطور که باید، شنیده و دیده نشده است. آگاهیهای هدایتگری که میتواند نقطهی عطف زندگی فرد باشد و از او یک ایلان ماسک، بیل گیتس، پروفسور سمیعی، انوشه انصاری و… دیگری بسازد.
وقتی در حال بررسی فایلهای بخش دانلود بودم، متوجه شدم:
برخی از فایلهای قدیمی با وجودِ آگاهیهای ناب و هدایتگر، به دلایل متعددی از قبیل: طرح یک مسابقه یا …از سایت حذف شدهاند.
برخی از فایلهای حذف شده نیز هیچ پروژهای نداشتند
برخی از فایلها هیچ عنوانی نداشتند یا عنوانی کاملا غیر مرتبط با محتوای ارزشمند آن فایل داشتند که سبب شده بود آن فایل از سایت حذف شود یا دیده نشود.
و دلایل بسیار دیگری که نهایتا موجب شد تا این سفر عظیم به دل این آگاهیها را با عشق شروع کنم. البته باید تأکید کنم که تمام این فرایند را فقط و فقط و فقط جریان هدایت انجام داد و چقدر هدایت وار برخی از فایلهای گم-شده را پیدا میکردم. حتی همین حالا نیز که یادم میآید تمام وجودم از فرق سر تا انگشتان پا، به وجد میآید.
و اما کارهایی که انجام شده و اکنون ثمرهی آن در بخش دانلودها در سایت در اختیار شما قرارگرفته، به اختصار شامل:
تمام فایلهای بخش دانلود به جز سریالهای مستند (سفر به دور آمریکا- زندگی در بهشت و برخی از سریال تمرکز بر نکات مثبت) مجددا با دقت بالا بازبینی شد.
برای فایلهای بدون عنوان یا فایلهایی با عنوان غیر مرتبط با آگاهیهای آن فایل، عناوینی مرتبط با آن آگاهیها در نظر گرفته شد. البته من بسیار سعی کردم در این خصوص، به خداوند اجازهی هدایت شدنم را بدهم و نامها اکثرا هدایتی بودهاند.
اصلیترین خروجیِ این دقت بالا در بازبینی محتوای فایلها شامل 2 موضوع است:
- دسته بندی های جدید بر اساس محتوا
- اضافه شدن بخش کلیدها
دسته بندی تمام فایلها بر پایه «اصل و اساسی» است که نه فقط آموزشهای استاد عباسمنش بلکه زندگی ایشان بر آن استوار است.
من به منظور کمک به دوستان متعهدی که مشتاق تغییرات اساسی هستند، فایلها را در دسته بندی مرتبط با آگاهیهای آن فایل قرار دا دادهام. لذا ممکن است یک فایل یکسان در بیش از یک «دسته بندی» یا «کلید» حضور داشته باشد که دلیلش این است که:
استاد عباسمنش در هر فایل، چند موضوع اساسی را توضیح میدهد- به طوریکه اگر ما در هر فایل فقط یکی از آن نکات اساسی را درک کنیم و به کار ببندیم، زندگیمان یک معجزهی واقعی میشود- و من سعی کردم، اساسیترین موضوعات را به عنوان یک آیتم از دستهبندی در نظر بگیرم و سپس فایلهایی که آن اساس را توضیح میدهد را در آن دستهبندی یا کلید مربوطه بگنجانم
بنابراین هر آیتمی که در دسته بندی بخش دانلودها مشاهده میکنید، شامل فایلهایی است که آن اصل و اساس را از جنبههای مختلف و متفاوت توضیح میدهد که مثل یک دورهی آموزشی میتواند شما را درباره درک آن اصل به درجهی استادی برساند. آنها نه فقط در حرف زدن و اطلاعات جمع کردن، بلکه در عمل کردن و زندگیِ دلخواه را ساختن و تجربه کردن.
به عنوان مثال: دسته بندیِ «توانایی تشخیص اصل از فرع»:
فایلهای موجود در این دسته بندی به شما کمک میکند تا «مفهوم تشخیص اصل از فرع» را درک کنی. یعنی بدانی که:
بالاترین اولویت زندگیات چه باید باشد
و با کیفیتترین تمرکزت را با توجه به و مسائلی که با آنها روبرو شدهای و خواستههایی که داری، باید کجا و چگونه خرج کنی
و چگونه در اینباره از عهدهی مدیریت و نظارت بر کانون توجهات برآیی تا به قول قرآن مصداق ان سعیکم لشتی نشوی.
و بتوانی تمرکزی لیزری بر اولویتهای اساسی زندگیات بگماری بطوریکه منجر به تصمیمات اساسی و زندگی ساز بشود.
وقتی آگاهیهای تمام فایلهای موجود در این دسته بندی را با هم دربارهی آن موضوع لحاظ میکنی و از آگاهیها و برکات همهی آن فایلها بهره میبری، آنوقت است که این توانایی یعنی «توانایی تشخیص اصل از فرع» در شخصیتات شکل میگیرد:
همان فرایندی که آرام آرام پاشنههای آشیلات را به تو میشناساند
و نشتی های فرکانسیات را یکی پس از دیگری میبندد تا نتایج جمع شده پشت سدِّ آن نشتیها، رخصتِ ورود به زندگیات بیابد.
زیرا موفقیت- به معنای واقعیت دادن به خواستههایی که داری- ترکیبی است از :
انجام دادن یک سری کارها و ایجاد یک سری ویژگیها + انجام ندادن یک سری کارها و حذف یک سری ویژگیها
و لازمه ی این کار، «توانایی تشخیص اصل از فرع» هست.
و این فایلها به شما این موضوع را نه تنها می شناسانند بلکه فرایند ساختن این شخصیت رو در وجودت فراهم می کنه تا با توجه به خواسته ها و مسائلت اصل از فرع تشخصی و فرکانس هات رو در اون مسیر جهت دهی کنی.
هر فایل، این موضوع رو از جنبه ای متفاوت توضیح می ده که باعث میشه شما مفهوم این موضوع و چگونگی اجراش در مسائلت رو بفهممی و درک کنی.
درکی که منجر به تصمیمات و اقدامات عملی میشود و نتایج مدّ نظر را رقم میزند.
و به همین ترتیب این فرایند و این اصل را دربارهی سایر دسته بندیها در بخش دانلودها لحاظ کن.
- فایلهایی که از سایت حذف شده بود، مجددا بازبینی شد و آگاهیهای ارزشمند آن فایلها دوباره ویرایش شد و با کیفیت بالا در بخش دانلودها قرار داده شد و نام برخی از فایلها باز هم با توجه به آگاهیهای آن فایل در فرایند ویرایش، تغییر کرد.
یکی از اعجازهای این سفر برایم این بود که فیلمهای خامِ برخی از فایلهای بسیار تأثیرگزار اما بدون پروژه که از سایت حذف شده بودند را به صورت کاملا هدایتی پیدا کردم و از اول برای آنها پروژه تولید شد، ویرایش شد و با کیفیت بالا در سایت قرار گرفت. البته که همان نیرویی که این آگاهیها را بر زبان استاد عباسمنش جاری ساخته، همان نیرو نیز مسئولِ گسترش این آگاهی و مسئول هدایت افراد بسیاری از طریق این آگاهیهاست.
و اما دربارهی بخش کلیدها:
- به دلیل محدودیت حجمی که برای دسته-بندی فایلها در بخش دانلودها وجود داشت، بخشی بنام «کلیدها» به این بخش افزوده شد و به نوعی این بخش ادامهی دسته-بندی فایلها بر اساس محتواست.
در بخش کلیدها من سعی کردم تجربهی 5 سالهام از پاسخ به پرسشهای شما در بخش ایمیلهای سایت را لحاظ کنم. زیرا خیلی از ما خیلی وقتها آگاهیهایی را از زبان استاد عباسمنش شنیدهایم که هنوز قادر به درکِ مفهوم آنها نشدهایم، چه برسد به اینکه بخواهیم آن اصول را-آنطور که باید- در زندگیِ خود عملی کنیم و از ثمرهی آنها بهره ببریم.
زیرا تنها راه برای درک بهتر یک موضوع، رسیدن به شناختِ کاملتر درباره آن موضوع از طریقِ «دیدنِ آن موضوع از جنبهها و زاویههای متعدد و متفاوت» است. این تنها راهی است که در وجودمان هنرِ «از دیدِ وسیعتر دیدن» را ایجاد میکند
هر آیتم موجود دربخش کلیدها، همانطور که از نامش پیداست، حاوی فایلهایی است که آگاهیهای هر کدام، یک کلید در دستت میگذارد. کلیدی درباره:
درک یک اصل و اساس مشخص؛
نتیجهای که اجرای آن اصل در زندگیات دارد؛
و مهمتر از همه، چگونگیِ به کار بستن آن اصل در زندگیات و استفاده از موهبتها و برکتهایش برای حل مسائلات، اصلاح ضعفهای شخصیتیات، تحقق خواستههایت و رشد ظرف وجودت و به قول قرآن «لعک ترضی شدن» دربارهی کلّیت زندگیات؛
به عنوان مثال فایلهای موجود در کلیدی چون: «اجرای توکل در عمل»:
میتواند یک راهبر باشد برای شما در مواقعی که نزدیک است به خاطر ترسها و نجواهای ذهن از مسیر اصلی گمراه شوید و به جریان هدایت اعتماد نکنید.
در واقع آگاهیهای فایلهای موجود در این کلید، به شما «توانایی نگاه کردن از دیدِ وسیعتر» به مسائل و تضادهایی میبخشد که اکنون درگیرشان هستی و آنها را بزرگترین مشکل واصلی ترین دلیل نارضایتی و ناشادیمانی از زندگیات میدانی، تا بتوانی موهبتهای آن تضاد را ببینی و میوههایش را بچینی.
زیرا ما آدمها به دلیلِ دیدِ محدود انسانیمان و درک ناپختهمان از قوانین زندگی و فرایند تکاملی رشد، وقتی در تضادی گیر میافتیم، خصوصاً تضادی که اصلیترین ارزشهای زندگیمان را به مخاطره میاندازد، به اندازهی مهمبودنِ آن موضوع در زندگیمان و وصل بودنش به حیات و مماتمان، به خاطر دفاع از اعتبارِ آن ارزش یا حفظ آن، آنقدر به تقلا میافتیم و آنقدر روی وجه نادلخواه مسئله بزرگنمایی میکنیم و آنقدر کانون توجهمان درگیر وجه ناخواستهی آن مسئله میشود که گمراه میشویم و از مسیر رشد خارج میشویم. در نتیجه قادر به دیدن موهبتهای آن تضاد نمیشویم.
یعنی وقتی درون تضادی شدید گیر افتادهای که تنها راه خروج از آن، «توکل و جسارتی است که از ایمان میآید»،
یا وقتی در دوراهی تصمیمات سرنوشت ساز زندگیات قرار گرفتهای که پشتوانهی اخذ آن تصمیم و به اجرا گذاشتنش، «فقط و فقط توانایی اجرای توکل در عمل» است، آگاهیهای فایلهای این کلید (اجرای توکل در عمل) مثل یک کاتالیزور عمل میکند و حلقهی گم-شدهی ماجرا را در دستت قرار میدهد و ایمانت را به گونهای تغذیه میکند تا قادر شوی تمرکز خود را از آن تضاد برداری.منظورم از برداشتن تمرکز در این مواقع یعنی، زوم بک کردن و از دید وسیعتر به آن تضاد نگاه کردن است.
یا دیدِ وسیعتری که شما را قادر به دیدنِ ثمرهی آن تصمیم سرنوشت ساز و درک ضررهای بسیار بزرگتر و غیر قابل جبرانِ حاصل از نگرفتنِ آن تصمیم اساسی در زندگیات میکند و به این شکل:
ترسها و نگرانیهایت را کم
و بر توکل و جسارتات برای حمله به آن تضاد و اقدام برای حل آن مسئله یا اخذ آن تصمیم، فزونی میبخشد؛
زیرا به کمک آن آگاهیها به مرحلهای از درک میرسی و با آگاهیهای هم-فرکانس میشوی که دیگر مسائلت را آنقدرها بزرگتر از آنچه هست، نمیبینی. اما توانایی درونیات و حمایتی که خداوند از تو در طی این ماجرا دارد را به اندازهی واقعیاش میبینی:
و همین است که میتوانی بر این نیروی درونی توکل کنی و برای حل این مسئله رویش حساب کنی.
و با رسیدن به این درک، راه را برای توکل کردن و قدم برداشتن، بر خودت آسان کنی.
اینجاست که میتوانی به کمک درک مفهوم توکل، آن را در عمل اجرا کنی. آنوقت است که:
ترس از تغییر تبدیل به «استقبال از تغییر میشود». چون میتوانی «روی قدرت و توانایی توکل حساب کنی» و میفهمی که خداوند و سیستم تغییر نمی کند قوانین ثابت است و باید به این جسارت پاسخ دهد
نتایج وقتی میآید که قدرت این ترس ها کم میشود و به همان اندازه نتایج رشد می کند.
توکل یعنی حساب کردن روی جریان هدایت و اجازه دادن به خداوند و دستان او را برای قرار دادنِ تو در زمان مناسب در مکان مناسب. اما به دست آوردن این توانایی نیازمندِ، استقامت و مداومت بر تمرین و اجرای این آگاهیها در عمل است.
به اندازهای که بتوانی آگاهیهای این فایلها را جدّی بگیری و با آنها زندگی کنی که نشانه اش احساس امید، آرامش و دست به عمل شدن برای تغییر است، به همان اندازه توکل را در عمل اجرا میکنی و به همان اندازه از زندگیات و نتایجی که خلق میکنی، راضی میشوی.
ما برای بروزرسانی این فایلهای زندگی ساز، وقت و انرژی بسیاری خرج کردهایم آنهم با عشق.
اما بقیهاش دیگر با خودت است که چقدر از ثمرهی این کار میخواهی دریافت کنی؟!
چقدر مشتاقِ اجابتِ نعمتهایی هستی که خدوند در هر لحظه روانهی زندگیات کرده است؟!
بقیهاش با خودت است که چقدر مشتاقانه به استقبالِ برکتهایی میآیی که از طریق آگاهیهای این فایلها میتواند وارد زندگیات بشود.
بقیهاش با خودت است که برای چیدنِ میوههای این بخشها (بخش دانلودها و بخش کلیدها)تمرکز، زمان، انرژی و اولویت خرج میکنی.
اگر من جای شما باشم،فارغ از اینکه چند محصول از سایت خریدهام و چند دوره از استاد گذراندهام، بالاترین اولویت و خالصترین تمرکز و انرژیام را اختصاص میدهم تا حتی در کنار آگاهیهای محصولات، آگاهیهای هرکدام از این دسته-بندیها یا کلیدها را مثلی دورهای زندگیساز میبینم که هر یک ساعت زمان و انرژی گذاشتن برای درک آنها و اجرای آنها در زندگیام میتواند به اندازهی یک سال تلاش شدید فیزیکی با درک و باورهای فعلیام، نتیجهی قابل توجه برایم به ارمغان بیاورد.
تقدیم با عشق- مریم شایسته
نکته:
فایلهای هر دسته بندی را میتوانید از طریق بخش دانلودها در منوی سایت مشاهده و استفاده نمایید.
برای دیدن فایلهای آگاهی بخش و زندگی ساز بخش «کلیدها»، کلیک کنید.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD661MB81 دقیقه
- فایل صوتی ثمرهی بروزرسانی بخش دانلودها در سایت74MB81 دقیقه
به نام الله یکتا
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز
دیروز یه حسی بهم میگفت که امروز قراره یه فایل جدید بیاد رو سایت و حدس میزدم قسمت جدید زندگی در بهشت باشه،
خداوند منو هدایت کرد، ۸ صبح بیدار شدم، قرار بود برم جایی ، خلاصه نشستم که قرارای امروز رو هماهنگ کنم و اینا، دم رفتن یعنی دقیقا ۵ دقیقه قبل از اینکه برم، نوتیفیکیشن تلگرام اومد، ظرف مدت ۱ ثانیه پریدم تو سایت و خدای من، دارم درست میبینم، ۱ساعت و ۲۰ دقیقه قراره استاد جان با مریم خانم حرف بزنن؟ خدای من چقدر این فایل قراره توپ باشه!
ولی خب باید میرفتم دیگه، رفتم و تا ظهر ساعت ۳ اومدم خونه و تا اومدم کارامو بکنم ساعت شد ۴ و دوباره وقت رفتن به کلاس رانندگی،
خلاصه گفتم الخیر فی ما وقع، حتما قراره حسابی امروز خیالم راحت بشه و بیام با خیال راحت این معجون رو بنوشم(به قول یکی از دوستان)
اومدم ساعت دیگه۸ شده بود، فایل رو دانلود کردم و اولش دیدم نوشت که فرمت فایل phpهست، گفتم یعنی چی؟ آیا خرابه؟ بعد گفتم بذار حالا با یه پلیری چیزی باز کنم(هدایت خدا)که دیدم خیلی راحت با kmplayer اومد و شروع…
آیا واقعا این فایل فقط یه معرفی بود؟
آیا قصدش فقط توضیح درمورد کارهای انجام شده روی سایت بود؟
آیا فقط حرف اخباری بود؟
به خدا منکه اینو حس نکردم.
چیزی که من دیدم و شنیدم فراتر از اینا بود.
چیزی که تونستم درک کنم، خودش یه گنجینه گرانبها بود.
همین که با اولین کلام مریم خانم اشک تو چشماشون جمع شد، گفتم oh my GOD.
این فایل قراره عجب آگاهی هایی داشته باشه، چقدر قراره توحیدی باشه، چقدر موضوعات مهمی قراره گفته بشه.
و ادامه دادم…
اصلا متعجب شده بودم.
دهن خودم اگه بسته بود، دهن ذهنم دو متر باز شده بود. بابا آخه این همه هم فرکانسی دارم احساس میکنم؟
آیا واقعا دارم درست میشنوم؟
یعنی ببین اصلا از پایه که بخوام بگم اصلا هنگ میکنم که چطور دقیقا همین الان که این تغییرات شگرف تو سایت ایجاد شد، دقیقا همون زمان که نیاز بود تا فرکانس سایت بره بالا، لولش بره بالا، منم احساس کردم که لولم باید بره بالا.
احساس کردم که الان وقتشه تا بشینم دقیقا مثل مریم خانم، از فایل اول شروع کنم بیام بالا.
این که کلا دیوانه ام کرد، اونجایی که مریم خانم گفتن واسه اینکه دوباره کاری نشه فایل ها رو با سرعت بالا گوش بدم که اصلا منفجرم کرد، آخه به منم گفته شد تا با سرعت بالا گوش بدم!
از یه طرف دیگه منم شروع کردم به دسته بندی کردن فایلها. یعنی اکثر فایلهایی که جای خاصی نداشتن، بر اساس موضوع غالب دسته بندی شدن، الان خداروشکر خیلی آرشیوم مرتب تر شد.
به خدا محصولات با فایلها پیوسته اند. واقعا پیوسته هستند. اون دوره بالایی ها که هیچ، همین کتابهای سایت رو برید بخونید، به خدا اصلا کتاب چگونه فکر خدارو بخوانیم به خدا وقتی میخونی اصلا انگار داری فایل های تصویری رو میبینی، فقط با مثال ها و آیه های کاملتر و بیشتر.
واقعا یه نگاه که همون اول کردم، همون اول که به قول مریم خانم گفتن که دیدم یه گنج اینجا هست، با خودم فکر کردم که الان مریم خانم میگه من حس میکنم تازه اومدم رو پله اول وایسادم(بعد از این همه سال)، حالا ما باید چی بگیم؟
کسی که تمام محصولات رو خریده، هر کدوم رو ۱۰۰ ها بار گوش کرده، داره با نتایجش زندگی میکنه، کسی که به قول استاد ۵۰۰۰۰۰ ایمیل جواب داده، هزاران مقاله داره، این آدم میاد میگه من حس میکنم که تازه دارم قانون رو میفهمم!
خدای من چقدر باید پاک شده باشی، چقدر باید خالص شده باشی تا یه همچین حسی داشته باشی؟
منم واقعا الان نمیتونم حس کنم احساسی که مریم خانم دارن رو.
من هم مدام به خودم یادآوری میکنم که هرچقدر الان اومدم جلو، هرچقدر هم که پیشرفت کردم، حس میکنم تازه اومدم ایستادم زیر پرچم شروع مسیر(حالا نه به دید مسابقه ها). میگم واقعا همینجوریه، من تازه اول راهم، و الان که میشنوم که مریم خانم چنین چیزی رو میگن، با خودم میگم ببین پسر چقدر این جهان بینهایته که اگه تو واقعا بیایی و فقط روی پله اول بایستی، زندگیت میشه بهشت. همون پله اول باعث میشه هر چیزی که میخوایی داشته باشی، حالا در این صورت، آیا حتی نتایج یک قدم جلوتر حتی قابل حدس زدنه؟؟
فکر نمیکنم.
وقتی که استاد ما میگه ایمان من یک درصد هم نشده، و میبینیم که این زندگی الان خود بهشته، آیا میتونین حتی تصور ۲ درصد ایمان رو بکنیم؟
وقتی تنها نهادینه کردن ۵ درصد از باورهای خالص و درست، استاد رو واقعا به پادشاهی رسونده، آیا تصور ۱۰ درصد رو میشه کرد؟
به قول خود استاد آیا میشه الان تصور کرد نتایجشون رو مثلا توی سال ۲۰۲۵؟
آیا ما فکر میکردیم که ۲۰۲۰ چقدر سال پر برکت و زیبا و فوق العاده اییه و قراره چقدر اتفاقات بینظیر توش بیفته که بتونیم ۲۰۲۵ رو حتی تصور کنیم؟
اصلا آدم دیوانه میشه.
چقدر زیبا گفتید مریم خانم که این دسته بندی ها حکم یه هرم کامل رو دارن که یه فایل حکم یه زاویه از این هرم رو داره و اگه میخواهیم توی یک موضوعی واقعا به درک درست و واقعی برسیم که اون درک ترکیب بشه با درک های قبلی و یه خروجی کاملتری رو هر دفعه داشته باشه، باید کل فایل هارو باهم ببینیم.
واقعا این فایل ها یه گنجن همشون. واقعا من تا الان شاید، شاید رسیده باشم به نصف فایل ها(اون نصفه هم سریال هاست) و واقعا دهنم باز مونده که خدایا منکه هیچ وقت نکته برداری نمیکردم ولی الان خدا میدونه۴۰ ۵۰ صفحه یک خطی ریز ریز از هر فایلی نکته میاد بیرون و من هم حس میکنم که باید نوشته بشه، و وقتی نگاه میکنم میبینم خدای من تمام این نکات رو اگه خودم بشینم دوباره از روش فقط بخونم، اصلا درک و آگاهی که بهم میده باز هم فرکانس منو بالاتر میبره، حالا خود فایل که دیگه هیچی.
به قول مریم خانم این جریانات مختلف داره توی ذهنم هی قطع و وصل میشه چون چندین خط داستانی هست.(خدایی ببین مریم خانم این همفرکانسی باعث شده که حرف هایی که من میخوام بزنم رو هم شما گفتید❤)
اون غلبه بر ترس از تاریکی که خیلی خداییش باحال بود، چون من و دوستان عزیزم آنقدر خوشبختیم که همراه شما در طی کردن تکاملتون بودیم(یه جاهاییش) از اون شبی که از آروی با چراغ قوه اومدید بیرون و خیلی شجاع بودید چون استاد پیشتون بود، تا اون شبی که با هم توی پرادایس با جوجو هامون تنها موندیم، البته خدا که هست. و خداروشکر میکنم که ما تماشاگر و مخاطب چنین بهشتی و چنین اهل بهشتی هستیم.
به شخصه واقعا موقع کار کردن روی فایل ها، اولا که خداوند حمایتم میکنه که وقتم آزاد بشه و دور و برم خلوت، تا من راحت تر روی خودم کار کنم، و اینکه واقعا انگار خدا همون موقع هدایتت میکنه که اکه واقعا مردی الان به اون چیزی که یاد گرفتی عمل کن.
یعنی بارها شد که یاد اون داستان چادر و باغ افتادم و اون فایل لایو که استاد گفت که حس کرد خدا داره میگه حالا اگه مردی نشون بده ایمانتو. منم حس کردم خدا داره میگه حالا نشون بده اون تعهد و ایمانتو. حالا نشون بده که آیا واقعا شاگردی میکنی؟
نشون بده که آیا واقعا بندگی میکنی؟
بعد همین باعث میشد که من سعی کنم از اون چیزی که یاد میگرفتم استفاده کنم. یعنی انگار بری کلاس تیراندازی و خیلی خوب بشینی سر کلاس و گوش بدی و تمرین کنی و معلم تفنگو بده دستت و بگه حالا تیر بنداز ببینم چند مرده حلاجی!
خدایاشکرت.
شکرت که من شاگرد چنین انسان سخاوت مندی هستم که واقعا، میاد و قید هزاران میلیون و میلیارد رو میزنه و واقعا محصولاتی رو به رایگان در اختیار ما قرار میده. تازه چی؟
رایگان
چیزی که ما فکر میکنیم چون اسمش رایگانه یعنی هیچی دیگه ارزشی نداره و راحت از کنارش رد میشیم و میگیم، نه! این چیزایی که استاد میگه فکر نکنم اصل کاری باشه، فکر کنم اون اصلیه تو محصولاته، و فکر میکنیم که استاد میاد مثلا سرسری رد بشه و یه چیزی بگه دل مارو آب کنه و ذهنمونو درگیر کنه که واسه بقیه حرفاش بریم محصولاتشو بخریم.
حالا اصلا این فایلا رایگانه! هیچ پولی بابتشون پرداخت نمیشه ولی واقعا دوره اند.
یعنی اگه بخوان دوره هم بشن، فکر کنم موضوعشون آماده سازی باورها بشه واسه دوره های ریزبینانه تر.
و به قول استاد هم مگه ایشون نمیتونستن الان به قیمت n میلیون بفروشنشون؟
مگه نمیتونست هر فایلی رو با یه قیمتی بفروشه؟ هان؟ مگه نمیتونست؟
من وسطش گفتم الان استاد میگه آقا پشیمون شدم پاشو بریم اینارو محصول کنیم بفروشیم🤣🤣😂 شرمنده استاد جون🙈😁😘
و این هدایتی که شمارو تا اینجا آورد! این هدایت رو باید دید، باید درک کرد، باید باورش کرد و ایمان بهش آورد که اجازه بدیم هدایتمون کنه.
من هم راستش در حد یه ۵ ثانیه اوند تو ذهنم که چون این فایل واقعا کوهی از آگاهی بود، یه بار دیگه ببینم و بنویسم تا یادم بمونه چیا داشت، ولی خب همون لحظه گفتم که نه! باید اجازه بدم تا خدا هدایتم کنه. باید اجازه بدم تا خودش واسم موضوعات رو دسته بندی کنه و به قولی، هر آنچه که نیازه به زبانم جاری میشه و گفته میشه. میگم در حد چند ثانیه.
و خداروشکر میکنم چراکه تا الان هر وقت اینطوری توی کامنت نوشتنام عمل کردم و واقعا تا حد توانم اجازه دادم که خدا باهام صحبت کنه و تا جایی که تونستم حرفشو بشنوم، ثمره اش این شده که خداوند مهر سبزشو به وسیله بنده سید حسینش زده پای برگه امتحانم که یعنی آفرین . خوب تونستی بشنوی . ولی حواست باشه ها! این یعنی که این مسیر درسته ادامه بده. یعنی میتونی بهتر بشی ادامه بده! یعنی از این هم میتونی بهتر حرفمو بشنوی ادامه بده! یعنی مغرور نشو و فکر نکن که واااای، چقدر من خفنم و به قول استاد نکنه من امام زمونم خودم خبر ندارم🤣
و این همون پاشنه آشیلیه که خانم شایسته گفتن، اینی که من باید باهوش ترین باشم و همیشه اول باشم و بالاترین و با امتیاز ترین و خفن ترین باشم، نقطه ضعف منه که از همون دارم ضربه میخورم.
چقدر این توضیح پاشنه آشیل به مکقع بود. آخه من همیشه یاد اصطلاح زیست شناسی می افتادم که به تاندون پشت پا که به فارسی اسمش زرد پیه، میگن آشیل. بعد هی میگفتم خدایا آخه پاشنه چه ربطی به آشیل داره؟ تا اینکه باز هم هدایت شدیم و فهمیدیم که آهان!! آشیل اینه؟ چه باحال!
و چقدر زیبا گفتید استاد جان که من کاری نکردم که، من روی شونه های خدا نشستم و اون داره منو میبره. میگید من وقتی دوره های خودمو گوش میکنم کف میکنم میگم اااااا پسر چه نکته بینظیری گفته شده اینجا، چرا؟ چون شما حرف الله رو خوب میشنوید. چون شما آنقدر باور کردید که لیاقت هم صحبتی با خدارو دارید، که اون جوری به شما حرف ها رو میگه که نتیجه اش میشه اینکه توی لایو یک اونجوری وسطش زبونتون بند میاد از شدت و انبوه الهامات.
نتیجه اش میشه اینکه خیلی احساس قدرت بیشتری میکنید وقتی این قدرت رو همراه خودتون میبینید. خیلی احساستون بهتره، اعتماد بنفستون بالاتره که چنین قدرتی رو با خودتوت دارید.
و واقعا چه هم صحبتی بهتر از خداوند؟
چه کسی آگاه تر و دقیقتر و دانا تر از اون؟
چه کسی قدرتمندتر از اون؟
و چقدر شما خوب جایی نشستید و دارید فریاد میزنید که آهایی اونایی که میخوایید خوشبخت بشید، ببینید من نشستم روی شونه های خدا، شما هم قدم های منو دنبال کنید تا برسید اینجا. و میایین اینطوری، بدون هیچ چشم داشتی ۱۴۰ تا گنج رو تر و تمیز میکنید و میگید بفرمایید از این گنج حالا میتونید بهتر استفاده کنید تا شما هم بشینید روی شونه خدا.
این که واقعیته که شما با اختلاف از معروف تریناشونم با اختلاف بسیار زیاد بالاترید، ولی این نگاه شما باعث میشه که تمام اعتبارشو بدید رب، بدید به اون کسی که گفته انا علینا للهدی. کسی که آسمانها و زمین رو مسخر همه ما کرده. و چقدر همه چیز واضح تره که به قولی اجازه بدید خداوند از توی هلیکوپتر راه رو براتون مشخص کنه و چقدر اونجوری راحت تر و سریعتر و لذتبخشتر مسیر رو طی میکنیم.
و چقدر من خوشبخت هستم و واقعا سپاسگزاری به خاطر بودن در چنین جایی، در چنین فضایی، چنین خانواده ای واقعا ثقیله. واقعا این نعمت به این بزرگی رو کی میتونه شکر کنه؟
آها راستی یادم افتادم، (باز هم هدایت)، خانم شایسته بابا چه کردید! فقط دارم مرور میکنم اونجا که گفتید به جای اینکه هی بگم من باهوش ترینم و باهوش ترین باید باشم، بگم نه من اون قدرهام باهوش ترین نیستم، هرچقدر هم که این هوش باشه، باز هم محدوده و میتونه تا هرچقدر بهتر بشه، و بیام یکبار بشم اون کسی که تسلیمه در برابر هدایت الله، بشم اون تسلیم ترین؛ و باز هم دارم مرور میکنم که گفتید من الان واقعا حس کردم روی شونه های خدا نشستن یعنی چه. خدایاشکرت.
نوش جونتون و گوارای وجودتون این شهد شیرین هدایت. جاتون همیشه پایدار باشه روی شانه های خدا.
باز هم یادم اوم(باز هم هدایت)، چقدر اول کار نکته بینظیری رو گفتید که من خودم باید تشخیص بدم چه جاهایی نیاز به توجه داره و خودم بفهمم که باید روش کار کنم و خیلی برام سخته که یه نفر بیاد ایراد از کارم بگیره با دونه دونه بهم کارهارو بگه با جزئیاتش انگار که من یا بچه ام که نمیفهمه، پس من سعی میکنم بالاتر از حدانتظار خودم رو ارائه میدم تا دیگه کسی ازش نتونه ایرادی دربیاره.
و من عوشقتونم که وقتی صحبت از جدایی کار از رابطه شد من فقط داشتم میگفتم عاشقتم…عاشقتم…عاشقتم
و همون لحظه با خودم تکرار کردم که پس میشود، اگر استاد تونسته پس میشود که زیبانرین زندگی و روابط عاطفی رو داشته باشی، در هپون حال با همون آدم در مورد کارت آنقدر سخت گیر باشی اونقدری که هرشب ایشون باید گزارش کار براتون بنویسن. و من تکرار میکردم که پس میشور، پس میشود…
خدارو شکر میکنم.اصلا روحم جلا پیدا کرد. یعنی صداقت و فرکانس بالای کلام شما با فرکانس بالای کلام مریم خانم ترکیب شده بود و یک کلاس درس حرفه ای تشکیل شده بود.خداروشکر
واقعا الان مغزم دیگه نمیکشه وحس میکنم که تا اینجا بیشتر کشش نداره چشمام و داره هی میره روی هم ولی خدا میدونه که چه قدر هنوز حرف ها دارم
خدایاشکرت
واسه بودن در کنار استاد
واسه بودن خانم شایسته؟ واسه حضورمون در این خانواده.
واسه دوستان بینظیر و آگاهم.
خدایاشکرت.
دوستتون دارم
دستتون در دست بینهایت الله یکتا
سلام به شما دوست عزیزم
بسیار کامنت زیبا و تاثیرگذاری بود
سپاسگزارم
یک سوال دارم.
این فایل صوتی دقیقا کجاست؟
اگر لطف کنید راهنماییم کنید ممنون میشم
دستتون در دست الله یکتا