توجه:
فایل تصویری و صوتی توضیحات استاد عباس منش و مریم شایسته در انتهای توضیحات این صفحه قرار گرفته است که می توانید دانلود نمایید.
بالاترین دلگرمی و عظیمترین سپاسگزاری ما- یعنی موجوداتی که کمال یافتهتر شدن دربارهی آنها هرگز تمامی ندارد- قوانین بدون تغییری است که بر جهانمان حکمفرماست.
قوانینی که این جهان را با تمام تعلقاتش خلق کرده و به سمت گسترشی همیشگی هدایت میکند.
قوانینی که به هر موجود، ایده، راهکار یا علاقهای- که با رشد و گسترش هم-مدار بشود- نه تنها امکان رشد میدهد، بلکه در این مسیر، هدایت و حمایتِ ویژه از او را تضمین میکند.
زیرا رشد و گسترش، هدف این جهان است و کارآمدترین ایدهی این سیستم برای رشد و گسترش خودش، پاسخ به درخواستهای ما و حمایت و هدایتمان در مسیرِ کانون توجهمان است.
بنابراین درباره هماهنگی با قوانین این سیستم، 2 موضوع اهمیت حیاتی دارد:
قوانین همواره ثابت است، اما این درک ما از قوانین است که با هر بار «دست به عمل شدن» برای تجربهی آنچه درک کرده ایم_از طریقِ به اجرا گذاشتنِ آن آگاهیهای درک شده_ واضحتر می شود.
آنچه به فرایند تکاملیِ رشدمان در این «مسیرِ گسترش همیشگی» سرعت میبخشد، جهت دهیِ آگاهانه به کانون توجهمان و مراقبت و نظارت همیشگی بر نقطهی تمرکزمان در هر لحظه است.
قصدم از این یادآوری کوتاه درباره قوانین ثابت جهان و رابطهای ما با این قوانین این است که بگویم: همین اساس نیز، داستانِ پشتِ صحنهی فرایند «بروزرسانی بخش دانلودها در سایت» بوده است.
مهمترین انگیزهی من از به کار بستنِ تمام همتم و «تمرکزِ لیزریِ تقویت شدهام با عشق و اشتیاقی سوزان»، برای بروزرسانی فایلهای بخش دانلودها در سایت، همین اصلِ «بدون تغییر بودنِ قوانین خداوند» اما «متغیر بودنِ درک ما از این قوانین ثابت» بوده است.
زیرا هر بار که فایلی از استاد در بخش دانلودها را دوباره گوش دادم، گویی اولین بار است که اساس مهمی را در آنجا مییابم که گرانبهاتر از هر گنجی است.
اقرار میکنم که قبل از این پروسهی بروزرسانی و شروعِ این سفر اعجاب برانگیز به دل این آگاهیهای ناب و تعمق در آنها، هرگز تا این حدّ از ارزش و نقش فایلهای موجود در بخش دانلودها در «پرورشِ ظرف وجودم» و «شناختن خودم به خودم» از طریق:
افشاگری و پرده-برداری از ترمزهای مخفی ذهنم»
و «برملا ساختنِ پاشنههای آشیلی که مانع دریافت درخواستهایم شده بود»،
باخبر نبودم. به همین دلیل وقتی از ارزش این گنج گرانبها با خبر شدم، با عشق فرایندی چندماهه را برای بازچینی و بازآفرینی این آگاهیها آغاز کردم تا این آگاهیهای ناب، هدایتگر افرادی چون خودم باشد که به دنبال رشدِ بیشتر و درک عمیقتر از برکتهای جهان اطراف خود هستند و برای فاستجیبوالی شدن و اجابت کردن خداوند، کمر همت بستهاند و عهدی غیر قابل مذاکره با قلبشان بستهاند.
زیرا محتوایی که استاد عباسمنش در سایت- خواه در قالب فایلهای دانلودی و خواه در قالب محصول تولید میکند:
هرگز برای یک دورهی خاص از زندگی نیست
هرگز برای یک دین یا مذهب خاص نیست
هرگز مختصِ پیشرفت یک شغل یا کسب و کار خاص یا تحقق یک هدف خاص نیست
هرگز مشمول تاریخ یا تکنولوژی نمیشود که با تغییر تکنولوژی یا پیشرفت بشر قدیمی بشود یا با تغییر مسائل بشر، ناکارآمد بشود.
بلکه آنچه که تولید شده و در قالب فایل دانلودی یا محصول در اختیار شما قرار گرفته:
آگاهیهایی خالص و ناب درباره ی «اصل و اساسی بدون تغییر» است که جهان را خلق کرده و به سمت گسترشی دائمی هدایت میکند.
همان اصل و اساسی که جانمایه و عصارهی رشد و پیشرفت در هر جنبهای از وجودمان و زندگیمان است.
و برای همین است که از همه زمانها و همه تکنولوژیها عبور میکند و ردپای آن در هر پیشرفتی مشاهده میشود که در طول تاریخ بشریت انجام گرفته و خواهد گرفت.
بنابراین نه فقط ما اعضای این خانواده، بلکه همهی نسل بشر با هر دین و مذهب و عقیده و علاقهای، برای خلقِ زندگیِ مورد دلخواه خود در هر جنبهای، باید و قطعا باید این جنسِ ناب و خالص از آگاهی را درک کند و بتواند با آنها هماهنگ و هم-مسیر بشود. یعنی بتواند آنها در جزئیات مسائل زندگیاش به اجرا درآورد و جزئی جدایی ناپذیر از شخصیت و رفتارش نماید.
اولین روزی که با قصدِ سر و سامان دادنِ دوباره به بخش دانلودها در سایت، کار را شروع کردم، اصلا نمیدانستم که خداوند چه برنامهی بابرکتی برایمان چیده و مرا وارد چه سفر شگفت انگیز، شخصیت ساز و تعیینکنندهای گردانده و در این مسیر هدایتگرم شده است.
اما از آنجا که «هدایت»، همیشه کار خودش را میکند و خداوند همیشه سمت خودش را انجام میدهد، قصد من را از «یک ویرایشِ یک روزه در این بخش»، تبدیل به سفری زندگی ساز کرد که نقطهی عطف زندگیام شد. یعنی اول از همه به رشد خودم کمک کرده و میتوانم بگویم در این دوره از زندگیام به اندازهی دوباره ایمان آوردنم به آن آگاهیها، نسخهای جسورتر، متوکلتر، کممقاومتتر و پذیراتر از من ساخته است که آگاهانه تلاش میکند با همه چیز در صلح قرار بگیرد. یا شاید تمام این پروسه و تغییراتی که در طی این فرایند انجام شد، جوابی به فرکانسها و درخواستهای اعضای این خانواده بوده که خداوند آن را از طریقِ هدایت من برای بروزرسانی آگاهیهای ناب این بخش، اجابت کرده است.
زیرا بعید می دانم هیچ کسب و کاری در جهان، چنین تعهد و عشقی برای بروزرسانی محتوای قبلی- که آنهم به رایگان در اختیار کاربرانش گذاشته- به خرج دهد. اما کاری که دربارهی بروزرسانی بخش دانلودها در سایت انجام شده، فراتر از هر تکنیک یا اصل دربارهی یک کسب و کار موفق است.
اینجا بحث بحثِ گسترش جهان است. بحث بحثِ اصول زندگیِ صاحب این کسب و کار یعنی استاد عباسمنش- نه تنها دربارهی کسب و کار خود، بلکه دربارهی جزئیترین مسائل زندگیاش- است.اصلی که میگوید:
همیشه نقطهای در زندگیمان نیاز به بازبینی و تغییرات اساسی دارد؛
همیشه باید آمادهی استقبال از تغییرات باشیم؛
همیشه باید برنامهای برای بهبودِ هرچند کوچک-اما همیشگی، داشته باشیم؛
همیشه بخشی از وجود ما آمادهی رشد بیشتر است و بخشی از توانمندیهایمان آمادهی بیشتر خدمت کردن به ما از طریقِ «اجازه دادن به آن نیروی درونی برای قدم برداشتن در جهتِ ایجاد یک تغییر اساسیتر و تحققِ یک خواستهی دیگر» است.
و همانطور که در اول این متن اشاره شد، جهان حامیِ هر فرکانس و درخواستی میشود که نتیجهاش، گسترشِ بیشتر این جهان بشود. منظورم درخواستی که فقط حرف نیست، بلکه قدمهای عملی و ایمانی عمل آوردنده را نیز با خود دارد و البته که جهان بیشترین پاداشها را به افرادی میبخشد که بانی ایجادِ بیشترین رشد میشوند و تعهد بیشتری برای هماهنگتر شدن با قوانین بدون تغییر، به خرج میدهند.
دلیل اینکه طی این چندین ماهه اخیر با تمرکز بسیار بالا برای اینکار وقت گذاشتم – گاه در روز بیش از 15 ساعت کار مفید میرسید- آگاهیهای ناب و سرنوشت-سازی بود که احساس کردم در برخی از فایلها آنطور که باید، شنیده و دیده نشده است. آگاهیهای هدایتگری که میتواند نقطهی عطف زندگی فرد باشد و از او یک ایلان ماسک، بیل گیتس، پروفسور سمیعی، انوشه انصاری و… دیگری بسازد.
وقتی در حال بررسی فایلهای بخش دانلود بودم، متوجه شدم:
برخی از فایلهای قدیمی با وجودِ آگاهیهای ناب و هدایتگر، به دلایل متعددی از قبیل: طرح یک مسابقه یا …از سایت حذف شدهاند.
برخی از فایلهای حذف شده نیز هیچ پروژهای نداشتند
برخی از فایلها هیچ عنوانی نداشتند یا عنوانی کاملا غیر مرتبط با محتوای ارزشمند آن فایل داشتند که سبب شده بود آن فایل از سایت حذف شود یا دیده نشود.
و دلایل بسیار دیگری که نهایتا موجب شد تا این سفر عظیم به دل این آگاهیها را با عشق شروع کنم. البته باید تأکید کنم که تمام این فرایند را فقط و فقط و فقط جریان هدایت انجام داد و چقدر هدایت وار برخی از فایلهای گم-شده را پیدا میکردم. حتی همین حالا نیز که یادم میآید تمام وجودم از فرق سر تا انگشتان پا، به وجد میآید.
و اما کارهایی که انجام شده و اکنون ثمرهی آن در بخش دانلودها در سایت در اختیار شما قرارگرفته، به اختصار شامل:
تمام فایلهای بخش دانلود به جز سریالهای مستند (سفر به دور آمریکا- زندگی در بهشت و برخی از سریال تمرکز بر نکات مثبت) مجددا با دقت بالا بازبینی شد.
برای فایلهای بدون عنوان یا فایلهایی با عنوان غیر مرتبط با آگاهیهای آن فایل، عناوینی مرتبط با آن آگاهیها در نظر گرفته شد. البته من بسیار سعی کردم در این خصوص، به خداوند اجازهی هدایت شدنم را بدهم و نامها اکثرا هدایتی بودهاند.
اصلیترین خروجیِ این دقت بالا در بازبینی محتوای فایلها شامل 2 موضوع است:
- دسته بندی های جدید بر اساس محتوا
- اضافه شدن بخش کلیدها
دسته بندی تمام فایلها بر پایه «اصل و اساسی» است که نه فقط آموزشهای استاد عباسمنش بلکه زندگی ایشان بر آن استوار است.
من به منظور کمک به دوستان متعهدی که مشتاق تغییرات اساسی هستند، فایلها را در دسته بندی مرتبط با آگاهیهای آن فایل قرار دا دادهام. لذا ممکن است یک فایل یکسان در بیش از یک «دسته بندی» یا «کلید» حضور داشته باشد که دلیلش این است که:
استاد عباسمنش در هر فایل، چند موضوع اساسی را توضیح میدهد- به طوریکه اگر ما در هر فایل فقط یکی از آن نکات اساسی را درک کنیم و به کار ببندیم، زندگیمان یک معجزهی واقعی میشود- و من سعی کردم، اساسیترین موضوعات را به عنوان یک آیتم از دستهبندی در نظر بگیرم و سپس فایلهایی که آن اساس را توضیح میدهد را در آن دستهبندی یا کلید مربوطه بگنجانم
بنابراین هر آیتمی که در دسته بندی بخش دانلودها مشاهده میکنید، شامل فایلهایی است که آن اصل و اساس را از جنبههای مختلف و متفاوت توضیح میدهد که مثل یک دورهی آموزشی میتواند شما را درباره درک آن اصل به درجهی استادی برساند. آنها نه فقط در حرف زدن و اطلاعات جمع کردن، بلکه در عمل کردن و زندگیِ دلخواه را ساختن و تجربه کردن.
به عنوان مثال: دسته بندیِ «توانایی تشخیص اصل از فرع»:
فایلهای موجود در این دسته بندی به شما کمک میکند تا «مفهوم تشخیص اصل از فرع» را درک کنی. یعنی بدانی که:
بالاترین اولویت زندگیات چه باید باشد
و با کیفیتترین تمرکزت را با توجه به و مسائلی که با آنها روبرو شدهای و خواستههایی که داری، باید کجا و چگونه خرج کنی
و چگونه در اینباره از عهدهی مدیریت و نظارت بر کانون توجهات برآیی تا به قول قرآن مصداق ان سعیکم لشتی نشوی.
و بتوانی تمرکزی لیزری بر اولویتهای اساسی زندگیات بگماری بطوریکه منجر به تصمیمات اساسی و زندگی ساز بشود.
وقتی آگاهیهای تمام فایلهای موجود در این دسته بندی را با هم دربارهی آن موضوع لحاظ میکنی و از آگاهیها و برکات همهی آن فایلها بهره میبری، آنوقت است که این توانایی یعنی «توانایی تشخیص اصل از فرع» در شخصیتات شکل میگیرد:
همان فرایندی که آرام آرام پاشنههای آشیلات را به تو میشناساند
و نشتی های فرکانسیات را یکی پس از دیگری میبندد تا نتایج جمع شده پشت سدِّ آن نشتیها، رخصتِ ورود به زندگیات بیابد.
زیرا موفقیت- به معنای واقعیت دادن به خواستههایی که داری- ترکیبی است از :
انجام دادن یک سری کارها و ایجاد یک سری ویژگیها + انجام ندادن یک سری کارها و حذف یک سری ویژگیها
و لازمه ی این کار، «توانایی تشخیص اصل از فرع» هست.
و این فایلها به شما این موضوع را نه تنها می شناسانند بلکه فرایند ساختن این شخصیت رو در وجودت فراهم می کنه تا با توجه به خواسته ها و مسائلت اصل از فرع تشخصی و فرکانس هات رو در اون مسیر جهت دهی کنی.
هر فایل، این موضوع رو از جنبه ای متفاوت توضیح می ده که باعث میشه شما مفهوم این موضوع و چگونگی اجراش در مسائلت رو بفهممی و درک کنی.
درکی که منجر به تصمیمات و اقدامات عملی میشود و نتایج مدّ نظر را رقم میزند.
و به همین ترتیب این فرایند و این اصل را دربارهی سایر دسته بندیها در بخش دانلودها لحاظ کن.
- فایلهایی که از سایت حذف شده بود، مجددا بازبینی شد و آگاهیهای ارزشمند آن فایلها دوباره ویرایش شد و با کیفیت بالا در بخش دانلودها قرار داده شد و نام برخی از فایلها باز هم با توجه به آگاهیهای آن فایل در فرایند ویرایش، تغییر کرد.
یکی از اعجازهای این سفر برایم این بود که فیلمهای خامِ برخی از فایلهای بسیار تأثیرگزار اما بدون پروژه که از سایت حذف شده بودند را به صورت کاملا هدایتی پیدا کردم و از اول برای آنها پروژه تولید شد، ویرایش شد و با کیفیت بالا در سایت قرار گرفت. البته که همان نیرویی که این آگاهیها را بر زبان استاد عباسمنش جاری ساخته، همان نیرو نیز مسئولِ گسترش این آگاهی و مسئول هدایت افراد بسیاری از طریق این آگاهیهاست.
و اما دربارهی بخش کلیدها:
- به دلیل محدودیت حجمی که برای دسته-بندی فایلها در بخش دانلودها وجود داشت، بخشی بنام «کلیدها» به این بخش افزوده شد و به نوعی این بخش ادامهی دسته-بندی فایلها بر اساس محتواست.
در بخش کلیدها من سعی کردم تجربهی 5 سالهام از پاسخ به پرسشهای شما در بخش ایمیلهای سایت را لحاظ کنم. زیرا خیلی از ما خیلی وقتها آگاهیهایی را از زبان استاد عباسمنش شنیدهایم که هنوز قادر به درکِ مفهوم آنها نشدهایم، چه برسد به اینکه بخواهیم آن اصول را-آنطور که باید- در زندگیِ خود عملی کنیم و از ثمرهی آنها بهره ببریم.
زیرا تنها راه برای درک بهتر یک موضوع، رسیدن به شناختِ کاملتر درباره آن موضوع از طریقِ «دیدنِ آن موضوع از جنبهها و زاویههای متعدد و متفاوت» است. این تنها راهی است که در وجودمان هنرِ «از دیدِ وسیعتر دیدن» را ایجاد میکند
هر آیتم موجود دربخش کلیدها، همانطور که از نامش پیداست، حاوی فایلهایی است که آگاهیهای هر کدام، یک کلید در دستت میگذارد. کلیدی درباره:
درک یک اصل و اساس مشخص؛
نتیجهای که اجرای آن اصل در زندگیات دارد؛
و مهمتر از همه، چگونگیِ به کار بستن آن اصل در زندگیات و استفاده از موهبتها و برکتهایش برای حل مسائلات، اصلاح ضعفهای شخصیتیات، تحقق خواستههایت و رشد ظرف وجودت و به قول قرآن «لعک ترضی شدن» دربارهی کلّیت زندگیات؛
به عنوان مثال فایلهای موجود در کلیدی چون: «اجرای توکل در عمل»:
میتواند یک راهبر باشد برای شما در مواقعی که نزدیک است به خاطر ترسها و نجواهای ذهن از مسیر اصلی گمراه شوید و به جریان هدایت اعتماد نکنید.
در واقع آگاهیهای فایلهای موجود در این کلید، به شما «توانایی نگاه کردن از دیدِ وسیعتر» به مسائل و تضادهایی میبخشد که اکنون درگیرشان هستی و آنها را بزرگترین مشکل واصلی ترین دلیل نارضایتی و ناشادیمانی از زندگیات میدانی، تا بتوانی موهبتهای آن تضاد را ببینی و میوههایش را بچینی.
زیرا ما آدمها به دلیلِ دیدِ محدود انسانیمان و درک ناپختهمان از قوانین زندگی و فرایند تکاملی رشد، وقتی در تضادی گیر میافتیم، خصوصاً تضادی که اصلیترین ارزشهای زندگیمان را به مخاطره میاندازد، به اندازهی مهمبودنِ آن موضوع در زندگیمان و وصل بودنش به حیات و مماتمان، به خاطر دفاع از اعتبارِ آن ارزش یا حفظ آن، آنقدر به تقلا میافتیم و آنقدر روی وجه نادلخواه مسئله بزرگنمایی میکنیم و آنقدر کانون توجهمان درگیر وجه ناخواستهی آن مسئله میشود که گمراه میشویم و از مسیر رشد خارج میشویم. در نتیجه قادر به دیدن موهبتهای آن تضاد نمیشویم.
یعنی وقتی درون تضادی شدید گیر افتادهای که تنها راه خروج از آن، «توکل و جسارتی است که از ایمان میآید»،
یا وقتی در دوراهی تصمیمات سرنوشت ساز زندگیات قرار گرفتهای که پشتوانهی اخذ آن تصمیم و به اجرا گذاشتنش، «فقط و فقط توانایی اجرای توکل در عمل» است، آگاهیهای فایلهای این کلید (اجرای توکل در عمل) مثل یک کاتالیزور عمل میکند و حلقهی گم-شدهی ماجرا را در دستت قرار میدهد و ایمانت را به گونهای تغذیه میکند تا قادر شوی تمرکز خود را از آن تضاد برداری.منظورم از برداشتن تمرکز در این مواقع یعنی، زوم بک کردن و از دید وسیعتر به آن تضاد نگاه کردن است.
یا دیدِ وسیعتری که شما را قادر به دیدنِ ثمرهی آن تصمیم سرنوشت ساز و درک ضررهای بسیار بزرگتر و غیر قابل جبرانِ حاصل از نگرفتنِ آن تصمیم اساسی در زندگیات میکند و به این شکل:
ترسها و نگرانیهایت را کم
و بر توکل و جسارتات برای حمله به آن تضاد و اقدام برای حل آن مسئله یا اخذ آن تصمیم، فزونی میبخشد؛
زیرا به کمک آن آگاهیها به مرحلهای از درک میرسی و با آگاهیهای هم-فرکانس میشوی که دیگر مسائلت را آنقدرها بزرگتر از آنچه هست، نمیبینی. اما توانایی درونیات و حمایتی که خداوند از تو در طی این ماجرا دارد را به اندازهی واقعیاش میبینی:
و همین است که میتوانی بر این نیروی درونی توکل کنی و برای حل این مسئله رویش حساب کنی.
و با رسیدن به این درک، راه را برای توکل کردن و قدم برداشتن، بر خودت آسان کنی.
اینجاست که میتوانی به کمک درک مفهوم توکل، آن را در عمل اجرا کنی. آنوقت است که:
ترس از تغییر تبدیل به «استقبال از تغییر میشود». چون میتوانی «روی قدرت و توانایی توکل حساب کنی» و میفهمی که خداوند و سیستم تغییر نمی کند قوانین ثابت است و باید به این جسارت پاسخ دهد
نتایج وقتی میآید که قدرت این ترس ها کم میشود و به همان اندازه نتایج رشد می کند.
توکل یعنی حساب کردن روی جریان هدایت و اجازه دادن به خداوند و دستان او را برای قرار دادنِ تو در زمان مناسب در مکان مناسب. اما به دست آوردن این توانایی نیازمندِ، استقامت و مداومت بر تمرین و اجرای این آگاهیها در عمل است.
به اندازهای که بتوانی آگاهیهای این فایلها را جدّی بگیری و با آنها زندگی کنی که نشانه اش احساس امید، آرامش و دست به عمل شدن برای تغییر است، به همان اندازه توکل را در عمل اجرا میکنی و به همان اندازه از زندگیات و نتایجی که خلق میکنی، راضی میشوی.
ما برای بروزرسانی این فایلهای زندگی ساز، وقت و انرژی بسیاری خرج کردهایم آنهم با عشق.
اما بقیهاش دیگر با خودت است که چقدر از ثمرهی این کار میخواهی دریافت کنی؟!
چقدر مشتاقِ اجابتِ نعمتهایی هستی که خدوند در هر لحظه روانهی زندگیات کرده است؟!
بقیهاش با خودت است که چقدر مشتاقانه به استقبالِ برکتهایی میآیی که از طریق آگاهیهای این فایلها میتواند وارد زندگیات بشود.
بقیهاش با خودت است که برای چیدنِ میوههای این بخشها (بخش دانلودها و بخش کلیدها)تمرکز، زمان، انرژی و اولویت خرج میکنی.
اگر من جای شما باشم،فارغ از اینکه چند محصول از سایت خریدهام و چند دوره از استاد گذراندهام، بالاترین اولویت و خالصترین تمرکز و انرژیام را اختصاص میدهم تا حتی در کنار آگاهیهای محصولات، آگاهیهای هرکدام از این دسته-بندیها یا کلیدها را مثلی دورهای زندگیساز میبینم که هر یک ساعت زمان و انرژی گذاشتن برای درک آنها و اجرای آنها در زندگیام میتواند به اندازهی یک سال تلاش شدید فیزیکی با درک و باورهای فعلیام، نتیجهی قابل توجه برایم به ارمغان بیاورد.
تقدیم با عشق- مریم شایسته
نکته:
فایلهای هر دسته بندی را میتوانید از طریق بخش دانلودها در منوی سایت مشاهده و استفاده نمایید.
برای دیدن فایلهای آگاهی بخش و زندگی ساز بخش «کلیدها»، کلیک کنید.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD661MB81 دقیقه
- فایل صوتی ثمرهی بروزرسانی بخش دانلودها در سایت74MB81 دقیقه
بهترین سلام ها تقدیم شما
*
از میکل آنژ یه حکایتی هست که میگن داشته در کلیسای مهمی در ارتفاع خیلی بالایی روی جزئیات نقاشی ای که کشیده بوده کار میکرده.
تصور کنین سرش بالا ست داره کار میکنه تو اون ارتفاع بلند.
یکی داد میزنه از پایین که مایکل بسه دیگه ولش کن خوووبه… چی کار داری میکنی؟
مایکل بدون اینکه سرشو برگردونه بهش میگه دارم رو جزئیاتش کار میکنم.
طرف میگه: کی می بینه اونو آخه؟
مایکل سرشو بر میگردونه و به طرف نگاه میکنه و میگه: خدا که می بینه.
به قول عزیزی: خودمون که میبینیم.
خیلی این داستان برام اثرگذار بود که در عملکرد شما هم دیدمش.
*
خانم شایسته عزیز چقدر لذت بردم از خوندن این یادداشت زیبا و سرشار از نکته تون
من رو یاد موضوعی انداخت.
مدتی پیش پیشنهاد طراحی یک کاتالوگ بهم شد و پذیرفتم که انجام بدم از اونجایی که استاد گفتن در مسیر علائقت پیش برو اما ورودی مالیت رو نذار صفر بشه ترجیحا (یا برداشت من این بوده) پذیرفتم که این کارو انجام بدم. چون توانایی انجامش بواسطه رشته تحصیلیم در من هست و نیاز نیست برای یادگیریش زمان بذارم.
از کارفرما که پرسیدم محتواشون چی هست. گفت هیچی بابا یه سری چرت و پرت. حالا گفتم بفرستن. بچین کنار هم. عکس و اینام بذار بدیم بره.
من اما به هرصورت یه زیبایی شناسی شخصی دارم که دوست داشتم اون لحاظ بشه و راستش منم اول کار خیلی جدی نگرفتم اما یه مختصاتی در ذهنم بود که طبعا عکسهای باکیفیت بفرستن و ایده پردازی میکردم که مثلا با اینفوگرافی شکل بهتر و قابل فهمی پیدا کنه کار.
حس خوبی به خودم میده در وهله اول.
از وقتی یادم میاد این «وجدان کاری» در من بوده. حالا نمیدونم اصطلاح وجدان کاری درسته یا نه. معمولا این اصطلاح رو نسبت به کسی به کار میبرن که مثلا از کار نمیدزده و فکر میکنه کار کار خودشه و اینها…
این حس همیشه در من بوده و الان رنگ بهتری هم گرفته خداروشکر. و اون توجه به کیفییت کاریه که دارم ارائه میدم. البته صد درصد نیست ها…
سعی کنم زیبایی خلق کنم. به قول الهی قمشه ای. یا به قول استاد که جهان رو جای بهتری کنم. چجوری؟ با خلق زیبایی. به اندازه همتم. راه دور نریم. همین الان جایی که لم دادیم تو خونه یا محل کار مرتبه؟ زیباست؟
بماند که بعدها متوجه شدم چقدر از احساس لیاقت نشات میگیره این موضوع که اگر عمیقا خودم رو لایق بدونم پا میشم و کاری میکنم در جهت شأنم. (نه شأن کاذب که باعث بشه سخت بگیرم و مثلا جایی اگه صندلی نیست همراهی نکنم و اینها)
خلاصه وقتی احساس لیاقت از درون ایجاد میشه (که اتفاقا گاهی با همین توجه کردن ها و خودآگاه فعالیت کردن کم کم وارد مدارش میشیم)… وقتی این حس ایجاد میشه آدم اصلا به قول استاد نمیتونه کار درست رو انجام نده…
من با خودم گفتم کم کم که منصور… درسته که تو بازیگری… اوکی. الان در شرایطی قرار گرفتی که بدون اینکه تو بخوای بری دنبال کاری… دقیقا در نقطه ای که نیاز مالی داشتی پیشنهاد کاری ای اومده که میتونی انجام بدی….
و دقیقا چه زمانی این پیشنهاد اومد؟ زمانی که فایل نتایج دوستان رو شنیدم (هادی عزیز رو) که گفت از قول استاد که ورودی مالیتون رو نذارید صفر بشه ترجیحن چون کنترل ذهن در موقعی که هیچ پولی نداری سخت تر میشه…
یعنی اگر نمیشنیدم این فایلو این کارو قبول نمیکردم. و چقدر تجربه های عالی داشت برام. یکیش همین هدایت شدنم به این فایل و خوندن این کپشن… و دقیقا چه زمانی… زمانی که به شکل کاملا هدایتی دلم خواست برم سراغ فایلهای رایگان سایت و دانلود کنم دسته بندی کنم مرتب. و جالبه خودشون یکی یکی پیداشون میشه…
تشکر میکنم از آپدیت شدن سایت و پیشنهاد فایل قبل و بعدی… چون خیلی از فایلها رو اونجوری پیدا کردم..
خلاصه گفتم منصور درسته که تو بازیگری. اگه الان قرار بود نقشی رو بازی کنی… بخش زیبایی شناس ذهنت چقدر توجه میداشت به اینکه درست باشی و اندازه … اینجا هم همونه. یعنی اگر الان هم ذهنت رو بذاری که به زیبایی و کیفیت توجه کنه… تو داری اتفاقا تمرینی در جهت علاقت انجام میدی… که تازه سوده و سود. چون به تو زندگی هم خیلی مفیده و باعث میشه همیشه اهل کیفیت بشی….
به قول یه شعری اوج بخشد کیفیت کم را.
این شد که من با جزئیات زیاد … خیلی زیاد … حواسم به کیفت کار بود و این باعث شد کار یکم طولانی تر هم بشه… و چقدر حس خوبی داشتم از خروجی کار… اصلا برام مهم نبود که این یه کار صنعتیه … ولش کن… وقت نذار… واسه اسکار که نمیخوای بفرستی….
نه
من اگه بخوام به اسکار برسم از همین نگرش های کیفی باید عبور کنم… نه ولش کن ها…
چه بسا به چیزی ورای اسکار برسم… چرا که نه.. وقتی میتونم با فرکانسم هر چیزی رو که میخوام خلق کنم.
خلاصه که این توجه به نکات مثبت و توجه به کیفیت باعث شده بود خودم هم نکته های مثبت خلق کنم و کیفیت بدم به کار.
تا اینکه یه روز رسیدم به صفحه ای که توش چشم انداز شرکت رو نوشته بود.
شروع کردم درج کردن مطالب و کنجکاو شدم که بخونم ببینم چیه…
دیدم نوشته چشم انداز ما برای پنج سال آینده حضور در بازارهای جهانیه.
برای این حضور حالا باید چی کار کنیم؟: حضور در بازارهای هدف.
یه لحظه برق از چشمام پرید پاشدم راه رفتم و سرمو گرفتم دستم… تنها تو دفتر… تو دل تاریکی … باورتون نمیشه چه حال غریبی داشتم….
گفتم خدای من کی گفته اینا چرت و پرته؟!
گفتم منصور خدا بخواد هدایت کنه ببین از دل یه کاتالوگ صنعتی هم هدایتت میکنه…
گفتم منصور چشم انداز تو چیه برای پنج سال آینده؟
چیه که بدونی حالا چه اقداماتی باید انجام بدی…
بعد اومدم نوشتم برای خودم که چشم انداز من هم اینه که بازیگری بین المللی باشم. در پنج سال آینده.
گفتم خیلی هم خوب. چه اقداماتی براش باید انجام بدی… حضور در بازارهای جهانی. چجوری؟ با کارهایی که بهت پیشنهاد میشه و انجام میدی… یعنی در فضا باشی و کارهای خوب انجام بدی…
دیگه چی لازمه؟ زبان … نه صرفا برای مراوده… جوری که هر کی باهات صحبت میکنه فکر کنه چهار نسل امریکا بودی… این شاید خیلی ایده آل باشه و با تکامل البته باید بشه برسم… منتها برای بازیگری شوخی بردار نیست… این لازمه… مگه اینکه ایرانی ای باشی که لهجه ت توجیه داشته باشه تو فیلم خاصی…
خلاصه اصلا نمیدونید چه حالی شدم…
بعد گفتم خدایا کی باورش میشه من اینجا تو تنهایی و سیاهی این دفتر
وسط انجام یه کار صنعتی خدارو دیدم. هدایتش رو دیدم. کیفیت دیدم.
و گفتم منصور خداروشکر که چشم خدا بین و زیبا بین و نکته بین پیدا کردی…
یاد اون آیه افتادم که میگه آنها کورند و کرند و لالند.
کسایی که کور و کر و لالن خب طبیعیه به خیلی چیزا بگن چرت و پرت
اما تو از تو دل همونا کلی زیبایی میتونی بیرون بکشی… این یعنی هنر
کاری که بهش مشغولی اینه اصلا… کیفیت بخشی… ساخت زیبایی… در ظاهر و در باور و نگرش آدمهایی که باهاش مواجه میشن
شکل کار ما یه جورایی شکل دیگه ای از کار استاده و پیامبر گونه ست…
با این تفاوت که باید دراماتیزه بشه و تبدیل به قصه بشه که مخاطب خودش رو در اون موقعیت ببینه که چه بسا مثل اهرم رنج و لذت براش عمل کنه…
این ارج نهادن به کاری که میکنیم. هر جایی که هستیم. فارغ از اینکه چقدر حقوق میگیریم و … که الویت بعدی هست نمیگم اصلا مهم نیست، این ارج دادن واقعا عالیه و حس فوق العاده ای داره
آدم حس میکنه خدا به کارش گرفته برای کیفیت سازی
خیلی زیبا گفتین خانم شایسته. ما با این کیفیت سازی و جزئی نگری و اهمیت دادن و با شوق و عشق کار کردن، داریم به گسترش جهان کمک میکنیم… هدف اصلی خداوند… این یعنی داریم میشیم دست خدا…
این واقعا توفیقه … ریشه توفیق همون موفقیته… چه انگیزه ای بالاتر از این… و اینکه مطئنیم و ایمان داریم روزی مون در گاوصندوق خداست و کلیدش عمل ما به قوانین بدون تغییر خداوند…
کلیدش منم… ایراد از قفل نمیتونم بگیرم…
انقدر باید تراش بخورم که رزوه های کلید وجودم تطبیق پیدا کنه با اونچه که اصله… شاه کلید میشم.. همه قفلها برام باز میشه…. همه چراغ ها برام سبز….
همچنین همه راه های نباید برام بسته میشه… صراط غیر مستقیم راهش رو کج میکنه میره پی کارش…
شکر واقعا خیلی شکر اصلا برنامه ای برای نوشتن کامنت نداشتم و چه خوب که اینجوری هدایتی اومدم و خوندم و نوشتم.
دیشب دیر خوابیدم. مشغول دانلود فایلها هستم. امروز کمی دیر پاشدم… هیچی هنوز نخوردم… چاییم رو ریختم که بیام دو تا فایل جدید دیگه بذارم برای دانلود که این فایل رو دیدم و نشستم یک ساعته دارم میخونم و مینویسم…
شکر
دوستتون دارم و منتظر خبرای خوبم ازتون
استاد های اصیل و عاشق استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته نازنین
وهمچنین دوستان همفرکانسی عزیز
در مدار ثروت و سلامت و سعادت باشید