ثمرهی بروزرسانی بخش دانلودها در سایت - صفحه 15 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/09/abasmanesh-1.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2020-09-12 22:36:472020-09-13 08:50:56ثمرهی بروزرسانی بخش دانلودها در سایتشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
درود الله بر شما خدا خیرتون بده زندگی میلیون ها انسان رو نجات دادید هم دنیای ما رو هم آخرت ما رو بخیر کردید ممنون
سلام
چه قدر دوست داشتم خانم شایسته رو ببینم و بالاخره این اتفاق افتاد
میدونید داشتم فکر کردم خدا وکیلی چی به ما یاد دادند از خداوند
هر کسی که با خداست جام بلا بیشترش میدهند
هر کسی با خداست زندگی ش پر از سختی و بلا و فقر و دردسر و موانع و بگیر و ببند و زندان رفتن و کشته شدن و خلاصه باید فقط عذاب ببینه مصیبت روی زندگیش بباره عزیزش ،مال ش و … رو از دست بده اون موقع خدا بگه این بنده خوب منه براش ثواب بنویسید و جاش اون دنیا تو بهشته
به خدا من اینطوری فهمیده بودم بهش آگاهی نداشتم الان بهتر میفهمم
بعدش هم که با یه سری کلاس های عرفان آشنا شدم با اینکه خیلی از تضادهای من جواب داده شد ولی اونجا هم باورهایی بود مثل اینکه
روزی(ثروت) زمینی تلاش زمینی
روزی(آگاهی) آسمانی تسلیم
فکر میکردم تو مسایل زمینی اعم از کار ، روابط،ازدواج و هر تصمیم زمینی دیگری خدا میگه برو بابا
برو خودت فکر کن تحقیق کن تلاش کن پدرت باید در بیاد
انتخاب خودته به من ربطی نداره که هی بخوای رو به من بندازی و هدایت بخوای
به من چه مشکل زمینی حل ش با خودته فکر کردی تو رو خلق کردم که هی بیای از من سوال کنی که خدایا اینجا رو چیکار کنم
با این شخص ازدواج کنم یا نه به خدا ربطی نداره
خودت با فکر و تحقیق خودت تصمیم بگیر
هدایت و الهام اینجا چه معنایی داره
خدا فقط در مورد مسایل کلی کمال و آگاهی های خاص معنوی که مسیر حلقه انالله و انا الیه راجعون رو از ازل تا ابد اینکه از کجا اومدیم چرا اومدیم و به کجا میرویم رو به ما میگه
و در مسایل زمینی دخالتی نمیکنه
ولی وقتی استاد میگه من از این جریان هدایت میپرسم چه چیزی رو الان خوبه که بخورم
مسیر بعدی سفرمون کجا باشه
این کارو بکنم یا نکنم
فلان جا برم یا نرم
و کل برنامه زندگیش روی هدایت میچرخه
خیلی برام عجیبه
یعنی خدا در همه مسایل به ما کمک میکنه و دوست داره که ازش بطلبیم
یعنی معنای تسلیم بودن رو حتی در مسایل زمینی و هر کار شخصی میشه تجربه کرد؟
من حتی فکر میکردم خطاست که در مورد کارهای شخصی م از خداوند هدایت بخوام فکر کردم اصلا جواب نمیده و اتفاقا فکر میکردم این چیزهای زمینی رو اگر هم راه گفته بشه شبکه منفی و شیطان اینا رو میگن
نه شبکه مثبت و خداوند
ولی الان طبق زندگی استاد میبینم در هر مسأله ای میشه از خدا هدایت خواست و اون از هزاران راه و نشانه به تو کمک میکنه که انتخاب درست رو انجام بدی
استاد جان نمیدونم چه قدر از حرف هایی که زدم رو درست فهمیدم یا نه
با سلام خدمت استاد جان و مریم عزیزم
نمیدانم چطور اول از خدا و بعد از شما تشکر کنم آدم باورش نمیشه اینهمه انسجام و ترتیب و دسته بندی که دسترسی به عنوانها رو خیلی خیلی راحت کرده،عرض چن ماه توسط مریم بانو صورت گرفته باشه.اصلا سایتی به این جامعی و کاملی در دنیا وجود نداره
مریم بانو به شما قول و به خودم تعهد میدهم به اندازه ظرفم از این همه تحول زیبا و باور نکردنی سایت به کمک و هدایت خدا استفاده کافی رو ببرم .الله اکبر
خدایا شکرت
خدا وقت روز افزون به شما و استاد عشقم بده خیلی دلم براتون پر میکشه اصلا فکر کردن بهتون دلمو باز میکنه،دوستون دارم
بنام آنکه به بهترین نحوه فرزندان صالح خود را هدایت کرد و به بهشت ساکن گزید.
سلامی گرم از دل خوزستان ،اهواز
به استاد عزیزم و خانم شایسته سپاس خدایم را که مرا به آشنایی شما هدایت کرد
باشد که دل و گوش و جانم همه به سخنان شیرین و هدایت الهی شما باشد
سپاس از این همه زحمت
از اینکه ما به بهترین نحوه ممکن برنامه های شما را در اختیار داریم🙏🏻
احساس امنیت میکنم
دلگرم به گفته های شما و سایت و محصولات
خدایا شکرت
شکرت زبانم از تشکر کردن از شما ناتوان است وواژهایی که بتوانم این همه شایستگیهای شما را وصف کنم کم آورده
فقط خداوندم را سپاس میگویم که در این لحظه با شما یاران صالح در ارتباطم 🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻در پناه رب عالمین
سلام به استاد، خانم شایسته و دوستان عزیزم
این فایل به صورت غیر مستقیم نشانه روز من بود
مریم جون، استاد عزیزم
واقعا از شما ممنونم بابت این فایل های عالی که به قول خودتون روح و جسم آدم رو با هم در هماهنگی کامل قرار میده.
چقدر خداروشکر میکنم هر روز و هر روز که من رو به این مسیر هدایت کرد.
و چقدر شما رو تحسین میکنم که اینقدر عالی این فایلا رو در اختیار ما قرار میدین.
از اهرم رنج و لذت بگم که امروز تنظیمش کردم و جنس نتایجی که داره برام رقم میزنه کاملا متفاوته.
از خودم بگم که تا همین یکی دو سال پیش شیفته و عاشق دیدن فیلم و سریال بودم و امروز دیگه وجود من باورهایی که این سریال ها حتی بهترینشون ارائه میکنن رو بر نمیتابه و پس میزنه.
استاد من باورم نمیشد روزی برسه که من بگم دیگه از امروز هیچ سریالی رو نخواهم دید.
ولی وقتی واقعا بخوای تغییر کنی، خدا دستتو میگیره و هدایتت میکنه که اولویت هات رو تغییر بدی تا نتایج زندگیت هم تغییر کنه.
چیزی که من حدودا یک ساله درگیرشم بحث از این شاخ به اون شاخ پریدنه. که به این دلیل که من میخوام برم توی یه حوزه ای که با تمام وجود ازش لذت میبرم و از همین حالا واردش بشم، همینطور سرگردون بودم. و توی ذهنم از این موضوع به اون موضوع میپریدم. این باعث شده بود که تمرکز نداشته باشم و موضوعات رو دیرتر به خاطر میسپردم. نمیتونستم تصمیم بگیرم و به طور مداوم در تردید و دو راهی بودم در مورد همه چیز. از مهاجرت و انتخاب کشور گرفته تا انتخاب شغل، نوع دیدگاهم نسبت به موضوعات، لباس و استایلی که دوست دارم داشته باشم و حوزه کاری ای که میخوام توش فعالیت کنم.
و امروز، میتونم با افتخار بگم که دیروز به تمام این دو راهی ها و پراکندگی های ذهنیم پایان دادم.
و بالاخره تصمیم گرفتم.
اینم بگم که جلسه 3 اصول کسب و کار شخصی خیلی بهم کمک کرد.
تصمیم گرفتم با راهنمایی ها و استفاده از اگاهی های این جلسه، فقط تمرکزم رو روی رشته ای که الان درش دارم تحصیل میکنم بزارم و خودم رو توی همه ی ابعادش بهتر کنم و توش حرفه ای بشم. توی هر مرحله ای که هستم، بهترین خودم رو ارائه کنم.
و بقیه حوزه ها، هر چقدر هم جذاب و وسوسه انگیز رو بزارم کنار.
شاید به ظاهر تصمیم ساده ای بیاد. ولی نمیدونین گرفتن همین تصمیم به ظاهر ساده چقدر به درون شما آرامش میبخشه، تمرکزتون رو بالاتر میبره، ذهنتون رو باز تر میکنه، حتی حافظتون رو بهتر میکنه، دیدتون رو نسبت به نعمات زندگیتون گسترش میده و در نتیجه باعث میشه بهشون توجه کنین و اتفاقات خوب بیشتری وارد زندگیتون بشه.
حتی دیدتون رو نسبت به خودتون باز تر میکنه.
باعث میشه بفهمین دقیقا الان کجای کارین و پاشنه آشیلتون چیه.
با اینکه من میدونستم نمیتونم تصمیم بگیرم و توی این زمینه ضعف دارم، ولی هیچ وقت به این دید بهش نگاه نکرده بودم که این یه ضعفیه برای من، که باید برطرف بشه و رفعش چقدر میتونه منو رشد بده.
خیلی حس خوبیه که واکنش شدیدت نسبت به عواملی که قبلا باعث اعصاب خردیت میشدن، الان دیگه آگاهانه کنترل میشن و به مرور دیگه حتی آنتریکت هم نمیکنن.
این پیشرفت واقعیه.
این مسیر درستیه.
و خدا رو بابتش خیلی شاکرم. خیلی🤍🌱
شاد و سلامت باشید🌱🌈✨
سلام تبریک به خانم شایسته عزیز واستاد عباس منش که بالاخره خانم شایسته این تابو رو شکست و نشست جلو دوربین تبریک واقعا اقا یک گروه تلگرام داریم بنام عباس منش فامیلی چقدر از من و ادمین ها سوال میکردن چه پی وی چه تو گروه که چرا خانم شایسته خودش رو نشون نمیده هر چی میگفتم اقا ما با شخصیت و طرز فکر اون کار داریم نه شکل ظاهر قبول نمیکردن خداروشکر شکر مشکل قرن حل شد فکر کنم واکسن کرونا هم کشف بشه بزودی چون با نشستن خانم شایسته جلو دوربین مشکل بشریت حل شد طور خدا اینقدر ریز بین نباش بخودم میگم اول نگاه کن به هدایت زیبای الهی خانم نگاه کن به تکامل خانم نگاه کن به زحمات خانم خدایا سپاسگزارم از مجموعه عباس منش که زندگی منو تغییر داد در پناه الله شاد پیروز و سعادتمند باشید در دنیا و اخرت این اخری رو از استاد عباس منش کش رفتم یا علی
به نام تنها فرمانروای جهانیان
سلام
خدای من ، خانم شایسته نازنینم چیکار کردین شما ، فوقالعاده است فوق العاده ممنونم.
جالبه قبل از اینکه استاد بگن فایل های دانلودی دارن به روز رسانی میشن فایل های قدیمی روپاک کنید و فایل های جدید رو دانلود کنید. من ، تمام فایل های دانلودیم بجز به دو سه فایل آخر رو پاک کرده بودم اونم با عمل به این هدایت خدا که گفت همهرو پاک کن و بذار حافظه ذهنت و گوشیت خالی بشه و با توجه به درک و مدار الانت من به فایلهایی که باید ببینی راهنماییت می کنم، و منم که قبلاً هزاران بار تجربه نتایج عالی به هدایت های خدا رو دیده بودم، با لذت تمامشون رو پاک کردم، و وقتی که استاد اون صحبت کردن با تمام وجودم خدا رو سپاسگزاری کردم برای همفرکانس بودم با این رشد و بهبود. خدایا شکرت شکرت شکرت
خانم شایسته نازنینم دقیقا توی کامنت دیشبم برای فایل« قوانین ثابت خداوند را بهتر بشناسیم» با هدایت خدا نوشتم که هر کدام از فایل های دانلودی به شرط تکرار کردن و درک کردن و عمل کردن، قابلیت اینو دارن که کل زندگی ما رو متحول کنند و از وقتی که ن این موضوع رو درک کردم تا هر زمان که قلبم میگه روی یک فایل می مونم، اینقدر تکرارش می کنم و با جزییات بررسیش می کنم تا به درک بهتری برسم قبلاً برداشت هام رو برای خودم می نوشتم ولی الان که اکثر زمانم توی سایته با هدایت خدا تصمیم گرفتم که برداشت هام رو تا هر چند تا که شد در قسمت کامنت های اون فایل بنویسم تا ردپایی ازم به جا بمونه، و هم ان شاالله هدایت خدا باشه برای دوستان ارزشمند و بینظیرم در این خانواده صمیمی.
دیشبم که قسمت برچسبها یا همون کلید ها رو دیدم تا نیم ساعت فقط و فقط به عنوان ها نگاه می کردم و به اینکه تعداد هر فایل کنار عنوان درج شده بود، عشق می کردم و تمام وجودم لبریز لذت و سپاسگزاری بود، همش با خودم می گفتم یعنی دیگه بهانه ای برای ای ذهن می مونه برای رشد نکردن، یعنی هر چی هرچیزی که تا حالا تا توی این همه روزی که من عضو سایتم توی ذهنم اومده بود ، توی اون قسمت بود 😍😍😍😍
اصلأ دیوانه شده بودم خدای من
خانم شایسته نازنینم این توضیحات عالی شما مثل یک دفترچه راهنمای عالی و کاربردی عمل می کنه، وقتی که منی که میخوام توی این مسیر قدم برمیدارم توضیحات و راهنمایی های فردی رو می خونم که این مسیر رو با موفقیت و نتایج عالی طی کرده می خونم خیلی بهتر درک می کنم که خدا میخواد در این فایل چه به من یاد بده و توی این دریای آگاهی چجوری مروارید ها رو صید کنم. ممنونم ازتون.
یه پیشنهاد هم داشتم ممنون میشم اگر شد لطف کنید، اینکه توضیحات عالی تون در صفحه مربوط به آن درج بشه، مثلا وقتی که ما «تشخیص اصل از فرع» در قسمت دانلود ها رو می زنیم و وارد صفحه مربوط به دسته بندی اون میشیم این توضیحات عالی شما که در همین صفحه نوشتید رو اونجا بخونیم. یا در بخش کلیدها وقتی «اجرای توکل در عمل» رو می زنیم این توضیحات عالی شما رو بخونیم. و همین طور بقیه دسته بندی ها و خدا می دونه که با خوندن این توضیحات الهی که خداوند بر کلام تاثیر گذار شما جاری می کنه، چقدر درک ما بهتر و بیشتر میشه و صد البته درک می کنم که شاید براتون زمانگیر بشه و مطمئناً برای بهبودهای دائمی این سایت برنامه دارید، این پیشنهاد هم هدایت خدا بود که نوشتنش رو به من الهام کرد.
خدای من الان می فهمم که همیشه و همیشه جا برای بهتر شدن و عالی تر شدن هست و این رشد و بهبود و گسترش همیشگی و دائمیه
ممنونم ممنونم ممنونم برای این همه عشقی که سخاوتمندانه نثار ما می کنید.
دوستتان دارم
در پناه خدا در تمام جوانب زندگی موفق باشید 🌹
سلام
دست مریزاد، خدا قوت
واوووو،عالی و بی نظیر مثل همیشه و هر روز بهتر از روز و ماه و سال های قبل ،واقعاً خسته نباشید و بی نهایت از شما سپاسگذارم به خاطر این قدر توجه و کار درست و عمل به الهامات و اعتقادات تون،واقعا لذت می برم و عشق می کنم از اینکه در جمع شما عزیزانم هستم،خواستم از خداوند متعال و دستان بی نظیرش تشکر کنم
عاشقتونم شاد و رستگار باشید🤗🙏🙏🙏
ثمره ی بهروز رسانی زندگی ثریا
به نام الله یکتا
این فایل تمام و کمال دیدم و باید بارها با خودم مرور کنم تا جرات بدهم که زندگی خودم مثل این بع روز رسانی انجام بدم
اما نگاهی به گذشته کردم یادمه استاد ی جا توی فایلی ی روزی دقیقا یادم نیست کی راجب خراب کردن پل پشت سر گفتید و از خودتون مثال مثالها زدید اون روزها دقیق یادمه که چقدر مقاومت داشتم چسبیده بودم ب داشته هایم
چند سالی کارمند بودم و کسب تجربه کردم امروز که دارم این بروز رسانی می نویسم کار خودم راه اندازی کردم و از کارمودی استعفا دادم چقدر لذت باشه این خراب کردن پلهای پشت سرم
الان دارم روی کسب کار خودم برنامه می ریزم مطمئنم هر جا باشم ثروت سراغ من میاید و مثل شما ب استقلال مکانی زمانی و مالی میرسم
دوست داشتم اینو اینجا بگم تا منم بروز رسانی بشم
از موفقیتام در کامنت های قابل های بعدی میگم
دوستون دارم در پناه الله یکتا
سلامی به زیبایی خود خدا
سلام و عرض ادب به استاد عزیزم و خانم شایسته ی عزیزم و رفقای عباسمنشی
می خوام یه چیزی بگم شاید خیلی شوکه بشید
من ۸ روز هست که با استاد آشنا شدم سالهاست تشنه ی این مطالب هستم شاید از بچگی (الان ۳۲ سالمه) اتفاقی که برام افتاد رو می خوام بگم
من در خانواده ی مذهبی بزرگ شدم خانواده ای که شادی در آن خیلی کم بود. بعد ازدواج کردم با همسرم که خیلی روحیه ی خوبی داره و همیشه شاد هست با وجود سختی های اقتصادی که با هم پشت سر گذاشتیم همدیگه رو دوست داشتیم و همسرم دیوانه وار منو دوست داشت (البته دلبستگی) ما کنار خانواده همسرم ۱۲ سال زندگی کردیم و بعد تصمیم گرفتیم بیایم بیرون بعد از ۶ ماهی که خونه جدید اومده بودیم یک شب خواب بودم همسرم اومد بالا سرم و با عصبانیت هنسفری رو گذاشت تو گوشم و گفت این چیه ؟ منم که از خواب با این وضع بیدار شدم گیج شده بودم که چی شده؟ بعد دیدم میگه این چیه
چه کسی رو آوردی خونه ؟( خیانت)
چرا این کار رو کردی؟
منم شوکه شده بودم خدایا این چی داره میگه
همش قسم می خوردم که بابا به خدا من خطایی نکردم
اما گویا ضبط صدا گذاشته بود و واقعا هم صداهای مبهمی توش بود و برخی جاها هم صدای من بود با یه آقایی البته دوربین هم گذاشته بود که به قول خودش میگه ضبط نکرده بود
من واقعا مونده بودم چی بگم
ولی مطمئن بودم که این اتفاق نیفتاده
اما چطوری ثابت می کردم خلاصه یک هفته ای خونه ی ما میدون جنگ بود و کار من هم شده بود گریه و شک به وجود خود خدا
با خدا صحبت می کردم می گفتم خدایا آخه چرا
تو که می دونی من این کار رو نکردم چرا از آبروی من حمایت نمی کنی
پس کجایی تو
من حتی تو فضای مجازی هم سعی می کردم گناه چشمی نکنم و هر صحنه ای هم نبینم و …
بعد می گفتم من که اینقدر مراعات می کنم پس چرا
تا اینکه اینقدر درگیری ما شدید شد تا من تصمیم گرفتم برم شکایت کنم و از این طریق ثابت کنم ولی از طرفی دوست نداشتم تو منطقه ما که کوچیک بود کسی متوجه بشه چون هر دوی ما شناخته شده بودیم تصمیم گرفتم از جای دیگه برا شکایت اقدام کنم و هر جا رفتم قبول نکردن چون می گفتن فقط باید از منطقه ی خودت اقدام کنی
با مشاور صحبت کردم که پیشنهاد داد به خانواده ام یا خانوادش بگم برگشتم خونه وقتی فهمید برا شکایت رفتم اوضاع بدتر شد و منو تو خونه حبس کرد و …
تا اینکه فرداش زنگ زدم به برادرم و گفتم قضیه رو و گفتم که خودش نیاد و به مامانش بگه
خلاصه همینجوری هی کار بدتر میشد
طولانی نمی کنم همین طور با این اوضاع پیش رفتیم تا یه روزی که واقعا حالم بد بود ختم حدیث کساء گرفتم و دومین روز یه کلیپی دیدم که بهم گفت باید برم تو آغوش خدا و رها کنم نتیجه رو و شاد و آروم باشم
و اینکار رو کردم هر از چند گاهی از کوره در می رفتم ولی از ته دل از خودش کمک خواستم اوضاع کمی خوب شد ولی …
تا اینکه با کتاب فلورانس اسکاول شین آشنا شدم و ۵ بار خوندمش و وضعیت بهتر شد ولی حل نشد ۷ ماهی گذشت
یه شب همسرم صدام کرد و گفت تا پنج شنبه فرصت میدم اگه این مسئله حل نشه و نگی چی شده میرم برا طلاق اقدام می کنم
من در نهایت آرامش گفتم با اینکه دوستت دارم ولی به اذیت تو راضی نیستم برو این کار رو بکن
و با توکل واقعی رها کردم نتیجه رو و اصلا ناراحت نبودم هر چند هر از چند گاهی وسوسه میشدم افکار منفی میومد که این دو بچه چی میشه اینا چه گناهی کردن و …
دوشنبه بود از خواب بیدار شدم و فایل استاد رو گوش کردم درباره هدایت خدا و نشانه ها …
من حس کردم بهم چیزی میگه برو مهریه ات رو ببخش گفتم اگه این حس درسته می خوام قابل فهم بشه بعد تو کلیپی که دخترم داشت نگاه می کرد و طنز بود آقا به خانمش گفت برو مهریه ات رو ببخش
همین جور موندم که مگه میشه اینقدر قابل فهم
بعد زنگ زدم به همسرم که چند تا کار بیرون دارم میای با هم بریم و آخر سر هم می خوام شگفت زده ات بکنم
با هم رفتیم ( من بعد از این ماجرا دیگه چادر سر نمی کردم و می ترسیدم که وارد بعضی محیط ها بشم و مورد قضاوت قرار بگیرم) و اتفاقا هم اونجا کار داشتم رفتم کارم انجام نشد ولی دقیقا از فردی که می ترسیدم فرار کردم تا منو نبینه از پله ها که اومدم پایین به خودم گفتم چرا از کسی که قدرتی نداره می ترسی باید وارد این ترست بشی
برگشتم و رفتم تو اتاقش و البته هم به طور شدیدی مورد قضاوت قرار گرفتم و خیلی خوشحال شدم که بر این ترسم غلبه کردم
بعد رفتم کار دیگه ام رو انجام دادم و در نهایت به همسرم گفتم بریم محضر می خوام مهریه ام رو ببخشم باورش نمی شد تا اینکه رفتیم تو . وقتی از پله ها بالا می رفتم همش می ترسیدم و می گفتم نکنه دارم اشتباه می کنم ولی خدا کمکم کرد و رفتم تو نشستم تا همسرم وقت بگیره و کار رو تمام کنم
چون می خواستم بهش ثابت کنم که من واقعا دوسش دارم و اگه می خواد طلاق بده مشکلی ندارم و حتی کار رو براش راحت می کنم تا راحتتر تصمیم بگیره( ۴۵۰ تا سکه مهرم بود) تا اینکه گفتن نمیشه باید پدر یا مادرش بیاد
همسرم اومد گفت تو می دونستی که نمیشه می خواستی اینکار رو بکنی و منو خر فرض کردی
گفتم من به قضاوت تو کاری ندارم هر جور دوست داری فکر کن و بهش گفتم اگه آشنا داری هماهنگ کن بریم اونجا که نیازی به اولیا نداشته باشه
هماهنگ کرد تا پنج شنبه بریم و من هم گفتم میام
بعد برگشتیم خونه کلی باهم صحبت کردیم نمی دونم چی شد یهو همسرم کلا عوض شد و قبول کرد که من راست میگم و براش جهان های موازی رو توضیح دادم و …
بعد از اون با هم صحبت کردیم که عشقمون وابستگی نباشه و محدودیت نیاره
هر جا حس کردیم به درد هم نمی خوریم کات کنیم و بریم دنبال زندگی خودمون
الان زندگیمون بسیار بسیار دوست داشتنی و من خدا رو شکر می کنم که از جریان هدایت کمک گرفتم و نتیجه ای رو گرفتم که اگه کل دنیا و دادگاه ها جمع میشدن در طول سالیان دراز نمی تونستن این عشق رو به وجود بیارن که بدون محدویت هست و آزادی توش داره
دقیقا همون روز متوجه شدم که استاد و شایسته جون با هم دوست هستن و اصلا ازدواج نکردن
بعد کل روز رو درگیر آیات قرآن بودم که ببینم این چطور میشه
آخه با گفته های دین ما که نمی دونم غلط هست یا درسته این نشدنی هست و مسئله ی محرم و نامحرم رو میگم
خیلی دنبال اصالت این مطلب بودم تا اینکه امروز از طریق نشانه امروزم هدایت شدم به این فایل و از زبان خود استاد شنیدم که ازدواج نکردن
استاد عزیز و شایسته جون و رفقای خوبم اگر پیام من رو خوندید لطفا جواب بدید که این مسئله در قرآن به چه صورت هست چون من کل دوران دانشجویی و جوانیم رو با این حس مقابله کردم تا با نامحرم صحبت نکنم و ارتباط نداشته باشم و بلند نخندم و …
اگر آگاهی دارید مخصوصا استاد عزیز که حرفش رو خیلی قبول دارم یا شایسته جون جوابم رو بدن یا راهنمایی کنن که چطور به جواب این سوالم برسم.
در پناه ایزد منان بهترین ها رو برای همه ی شما آرزومندم.
خدا جونم سپاس💚💚💚
سلام
استاد در مورد رابطه شون در یکی از فایل های مصاحبه با استاد کاملا واضح صحبت کردن و گفتن که محرم هستن
ولی به طور کلی این سوال و کنجکاوی شما نشان دهنده یک پاشنه آشیل هست که شاید ناخواسته های زیادی رو در زندگی تون به وجود بیاره
تشخیص اصل از فرع!
این مسائل در برابر اصل و اساسی که استاد دارن به ما آموزش میدن واقعا مثل اندازه مورچه در برابر کهکشان هاست
چه اهمیتی داره رابطه استاد و مریم جان و بحث محرم و نامحرمی؟؟
چرا به این موضوع فکر نمیکنیم که این دو بزرگوار چه باورهایی دارن که چنین عشقی رو دارن تجربه میکنن؟
چرا به میزان عزت نفسی که هر کدوم دارن توجه نمیکنین؟
درست مثل سوالاتی که بعضی ها درباره مواردی در قران میپرسن که واقعا خیلی بی اهمیته مثل حجاب
به اصل توجه کنین
به قوانین جهان
روی عزت نفس تون کار کنین
روی ترس هاتون
روی شرک هاتون
روی باور لیاقت
اینها مهمه نه سوالی که اینقد ذهن تون رو درگیر کرده
در پناه رب، تنها فرمانروای جهان باشید
سلام سارا جان میشه حرف های که به همسرت گفتی اینجا هم بگی و کمی در این زمینه راهنمایم کنی منم داخل روابط پاشنه اشیل دارم ممنون میشم از توضیحاتت
و چجوری این رابط بینظیر رو خلق کردی
به قول معروف به مو رسیدی ولی پاره نشدی
واینقدر قوی عمل کردی و من از ته قلبم
تحسینت میکنم بابت ایمانت ❤❤❤
سلام بانوی ثروتمند
ممنون از اینکه من رو تحسین کردی عزیزم
الان می خوام بگم که چقدر زندگی آروم و لذتبخش رو تجربه می کنم البته گاهی مشکل روابط دارم ولی سریع ذهنم رو کنترل می کنم و حالم رو خوب می کنم.
و اینکه واقعا درک کردم وقتی من رو خودم کار می کنم اطرافیانم تغییر می کنند.
الان همسرم تغییر کرده و بعضی از رفتارهایی که من دوس داشتم همسرم داشته باشه، الان داره
و خداروشکر می کنم به خاطر قوانین ثابتی که داره
در مورد پرسش شما
اول از همه من برام مهم نبود که دیگه همسرم پیشم بمونه یا نه . و دیگه وابسته نبودم و ترس از این نداشتم که اگر تنهام بزاره چی میشه. چون توکل کردم به خدایی که این راهکار رو به من پیشنهاد داده بود.
و می دونستم هر چی برام پیش بیفته خیر.
و مدام به خودم می گفتم که من توانایی تغییر دیگران رو ندارم اما می تونم خودم رو تغییر بدم که مدارم بره بالاتر تا رابطه ای که دوس دارم رو تجربه بکنم حالا یا با این شخص یا شخص دیگه
می دونستم که اگر مدارم بره بالاتر حتما این اتفاق میفته یا این شخص معیارهایی که من می خوام رو کسب می کنه و با هم ادامه می دیم یا اینکه …
و ایمان داشتم که جهان کبوتر با کبوتر رو داره و فقط کافیه من رو خودم کار کنم و بقیش رو جهان انجام میده
بعد از دو ماه کار کردن روی خودم الان می بینم بعضی از رفتارها رو همسرم داره و خودش رو تغییر داده
البته گاهی هم وجه نامثبتش رو برانگیخته می کنم
چون قبول کردم که من هستم که وجه مثبت یا منفی افراد رو برانگیخته می کنم.
بعد دوباره رو خودم کار می کنم
الان اون اتفاق رو نقطه ی عطف زندگیم می دونم که کلا مسیر زندگیم رو تغییر داد و بابتش خدا رو هزاران بار شکر می کنم. این اتفاق باعث شد خداروبهتر شناختم. خدا رو به صورت سیستم بدون احساس شناختم. و الان زندگی خیلی زیبا و عالی دارم و ایمان دارم با کار کردن بیشتر روی خودم قطعا زیباتر هم خواهد شد.
فقط پیشنهاد میدم شما هم اول بدونید که شما هستید که انتخاب می کنید کدوم وجه همسرتون رو برانگیخته کنید؟؟
و بعد اینکه فقط زمانی می تونید به رابطه ی عاشقانه برسید که رها باشید و وابسته نباشید. و اینکه فاصله ی فرکانسی فقط با کار کردن روی خودتون پر میشه و می تونید به خواسته هاتون برسید
براتون بهترین ها رو آرزو می کنم.
در پناه الله یکتا
با عرض سلام و احترام
در همچین مواقعی باید اعراض کنی و به این چیزها توجه نکن
کار خوبی که کردی قضیه رو رها کردی و خدا کمکت کرد
به هر چی بچسبی از دستش میدهی
بی زحمت برو قران بخون ببین خدا چی میگه، اصلا همچین چیزی در قران وجود ندارد