اصول اساسی خلق رویاها | قسمت اول

دوره راهنمای عملی دستیبابی به رویاها‌، همانطور که از نامش پیداست‌، دستورالعملی جامع برای واقعیت دادن به خواسته‌هایی است که به خاطر تقلاهای بی‌حاصلِ برگرفته از باورهای محدودکننده و ناهماهنگ با آن خواسته‌ها‌، به رویایی دور و دراز و دست نیافتنی بدل شده که نزدیک است این ناامیدی از تقلا کردن و نتیجه نگرفتن‌، ما را مجبور به پذیرش امکان ناپذیر بودنِ رسیدن به آن خواسته یا کوچک کردن خواسته‌ها‌یمان و پذیرفتنِ زندگی در محدودیت‌ها نماید.

راهنمای عملی دستیابی به رویاها‌، دستورالعملی است که عصاره‌ی آن «قوانین بدون تغییر خداوند» است که این نوید را می‌دهد که:

«ما به عنوان موجوداتی خالق‌، ساخته شده ایم تا خالق شرایط زندگی‌مان به وسیله باورها‌، فرکانس‌ها و کانون توجه‌مان باشیم»

راهنمای عملی دستیابی به رویاها‌، آگاهی‌های خالص و نابی است که به ما فرصتِ به یاد آوردن آگاهی‌ها و قوانینی را می‌دهد که به پشتوانه‌اش به این جهان آمدیم تا شرایط دلخواهمان را از طریقِ قدرتِ خلق کنندگی‌مان تجربه کنیم. فرصتی که بتوانیم  از زاویه‌ی این آگاهی‌های خالصِ به یاد آورده شده‌، نگاه دوباره‌ای به  خودمان‌‌، توانایی‌هایمان‌ و خواسته‌هایی که داریم بیندازیم و میزان امکان پذیر بودن‌شان را با آن آگاهی‌های خالصِ به یاد آورده‌، بسنجیم و نه با عقل محدودی که چیزی جز باورها و تجارب محدودکننده نیست.

ارزش‌های هماهنگ با خواسته‌های‌مان را بشناسیم و شهامت پیدا کنیم تا استانداردهای جدیدی بر اساس آن ارزشها برای خود تعیین کنیم که خودمان را راضی می‌کند و نه دیگران را.

راهنمای عملی دستیابی به رؤیاها‌، منطقی قوی است برای زیرا سوال بردنِ استدلالهایی  است که ذهن برای دفاع از باورهای محدودکننده‌، حفظ آنها و تغییر ندادنشان کرده است.

زیرا  تغییر باورهایی که در طی سالیان در ذهن‌مان نهادینه شده‌اند‌، فقط از طریق منطق‌هایی قوی و قانونمند که از عهده‌ی خلع سلاح کردنِ منطق‌های ذهن برمی‌آید‌، امکان‌پذیرند.

اما پیروی از این دستور العمل‌، ایمان و تعهدی یگانه می‌‌طلبد که بتواند خود را نه در حرف‌های قشنگ زدن‌، بلکه در قدم‌های عملی برداشتن برای آن خواسته‌ها نشان بدهد و به حرکت در این مسیر‌، وفادار بماند و استمرار بورزد.

اصول اساسی خلق رویاها | قسمت 2

اطلاعات بیشتر درباره محتوای آموزشی دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    275MB
    23 دقیقه
  • فایل صوتی اصول اساسی خلق رویاها | قسمت اول
    21MB
    23 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

416 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ناعمه احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1277 روز

    به نام خدای صاحب نعمت، صاحب راحتی و لذت

    سلام ب استاد عزیز و دوستانم

    فایل نشانه باز آرام ترم کرد، باز برای تیون شدن مسیرم اومد، من فکر میکنم الان همه چی عالیه ولی باز فال نشانه میگه نه از اینم میتونه افکارت آسوده تر بشه، از این هم میتونی بهتر بشی، تو در مسیر درستی پس روز ب روز شخصیتت بهتر میشه، بهت میگم ایراد تک تک افکاری ک میاد تو ذهنت چیه، چطور از این بهترم میتونی بشی، چطور بیشتر بچسبی ب اصل

    کمال گرایی داشتم، نجواها میگفت خب ک چی، این طرحا خفن نیستن، تو باید سطحت خیلییی حرفه ای تر از اینا بشه. دیگه روتین شده برو یه کار خفن کن، اینا ساده اس ک، داشتم ب خودم سخت می گرفتم و انتظار بیجا از خودم داشتم، میخواستم 2 ماه نشده تبدیل بشم ب بالاترین سطح توی کارم.

    درصورتی ک الان خیلییی عالیه نتایجم، همونطوری ک استاد گفتن نتایج من از خیلیاااا از همون روز اول خیلییی بهتر بود، استادجان منم این حس رو دارم، و اینارو ب ذهنم میگم، تک تک قدم های بهتر شدن زندگیم رو میبینم و ب خودم میگم، نمیگم چه فایده هنوز نتونستی گوشی خوب بخری، میگم اره من تونستم از پولم دیشب میوه برا خونه بخرم، این حس خوبی بهم میده، من میتونم خرج و خوراکم رو خودم بدم، پول قهوه مو، من دارم لوازمی ک این همه مدت دلم میخواسته رو بخرم، من توی حسابم پول هست، توی کارتم پول هست، کلی طرح خام دارم ذخیره

    من الان با اسنپ میرم میام، آسان شدم برای آسانی ها، ترسم از اینکه کی میخواد بخره کم شده، استادجان من دیروز فقط نشستم در طبیعت لذت بردم و لیوانامو چیدم و خدا برام 6 میلیون فروخت، توی 5 ساعت، بعدشم تایم استراحت و لذت ب خودم دادم و تایم زیادی نموندم، گفتم بسه، بقیه شو هرکس در فرکانس دریافت این لیوان باشه میخره، حرص نزن، نگرانی ها و حرصم از نبود مشتری کمتر شده، چون فکت و منطق های قوی دارم ک ساکتش کنم، اوایل خیلی می ترسیدم، استرس زیادی داشتم حالم گرفته میشد وقتی ب روز فروش فکر میکردم، ولی الان یه خیال جمعی هست، ایمانم ب خدای روزی رسانم بیشتر شده، چقدر خوبه این مسیر، خدایا شکرت

    استادجان چرا نتایجم فرق میکنه با خیلیی از همکارانم؟ چون من بذر باورهای خوب توحیدی و فراوانی ام رو در 3 سال کاشتم، فکر کنم سختی یا نه اسمش سختی هم نبود من از همون روز اول حالم خوب بود، توی این 3 سال شاید از نظر بقیه نتیجه ی ملموسی نبود، شاید هربار تمسخر و کنایه ک ب چی رسیدی؟ چیکار میکنی؟ این همهههه فایل گوش میدی.

    من خودم از درون میدونستم چ شخصیتی دارم میسازم، یه حسی ب من وعده ی فتح قریب رو میداد، معجزات کوچولو کوچولوی خدا رو می دیدم، من اون معجزات رو مهر تایید میزدم ک اره درسته ادامه بده خدا هست و در آینده نزدیک تو خیلی پیشرفت میکنی.

    حالا نهال کوچک من داره جوونه میده، حالا نتایج مالی رو بقیه دارن می بینن و دیگه بهم اصرار نمیکنن چرا مهمونی رو نمیای؟ چون من هدف دارم، من خیلییی از مهمونیا رو نمیرم، چون کلی کار برای انجام دارم، کلی طرح باید بزنم، باید روی خودم کار کنم، من از تنهایی خودم لذت میبرم، از کار کردن روی بهبود شخصیتم لذت میبرم.

    بله افراد نتایج مالی رو میبینن ک باور میکنن، ولی من این شخصیت توحیدی م رو دوست دارم، این باورهایی ک ساختم، پول عدد توی حساب بانکی رو من با این شخصیتم میسازم. این شخصیت خیلییی ارزشش بیشتر از صفرای توی حسابم هس، چون من این باورها رو همه جا میتونم ببرم، و این ب من قدرت میده، این بهم حس قدرت میده، اینکه از درون پرم، اینکه دارم تکاملی و پله پله رشد میکنم و خدا توی این فایل از زبان شما ب من گفت تو بزودی ب تصاعد میرسی، تو بزودی با سرعت خیلی بالایی ب تموم خواسته هات میرسی فقط استمرار داشته باش و ادامه بده، هم کار کردن روی خودت رو هم حرکت در مسیرِ شغلی ات.

    خداروشکر ک استادی مثل شما دارم، با آموزه های شما رسیدن ب خواسته ها و رویاها سخت نیست، فقط همت میخواد، جنم میخواد، تعهد میخواد. خیلی برام جا افتاده ک چرا 99 درصد مردم توی حاشیه ان، اونا نمیخوان تغییر کنن، من قانون تمرکز روی کار، تعهد، چسبیدن ب حاشیه، کنترل نکردن ورودی هاشون، اینارو ک میبینم و با خودم مقایسه میکنم میگم نوش جووونم این نتایج، حق مه، پس حق هررر کسی ک ب هررر جایی رسیده اس، اون کسی ک بنز سواره حق شههههه ک بنز سواره، اینارو دارم بهتر درک میکنم. الهی شکر.استادجان سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
    • -
      زینب ندرلو گفته:
      مدت عضویت: 997 روز

      سلام ناعمه عزیزم

      چقدر از خوندن کامنتت لذت بردم

      انرژی خیلی خوبی بهم داد

      تلاشت رو و طرز فکرت رو دوست خیلی دوست داشتم

      منم این مدت که رو خودم کار میکنم افکار میاد سراغم که چی شد پی نتیجه فلان چیز رو نخریدی فلان چیزو نداری

      ولی من کلی تغییر کردم

      همون زینبی که چند سال پیش با یه چالش خودشو می‌باخت

      الان هر چالشی میاد میگه این اومده بهم چه درسی بده خیزی تو این اتفاق هست

      مطمئنم نامه عزیزم دنیای درون که تغییر کنه بیرون هم تغییر میکنه فقط باید استمرار داشته باشیم

      عزیز دلم برات بهترین ها رو از خدا میخام

      موفق باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        ناعمه احمدی گفته:
        مدت عضویت: 1277 روز

        سلام ب دوست خوبم زینب جان

        زینب جان نتیجه حال خوب شماست، من هم اوایل مسیر این افکار می اومد سراغم، ولی نتیجه اصلی و چیزی ک ریشه های مارو قوی میکنه حال خوب مون هست، اینکه خدا رو توی اتفاقات کوچیک روزمره مون می بینیم.

        تایید کنید، تک تک نشانه های حضور و دلگرمی های خدا رو مهر تایید بزنید و نجواهارو ساکت کنید و صدای الله رو بالا ببرید، بهش بگید ببین خدا هست، ببین راهم درسته، ببین چرخ زندگیم داره روون میشه، ببین رفتار خاص آدم ها با من رو، ببین چقد دارم از همون نعمت های گذشته ام لذت بیشتری میبرم، بیشتر قدردان شون هستم.

        ببین چقد روحم لطیف شده، چقدر آرامش دارم، شبها آرام میخوابم، جسم سالم ام رو ببین، دیگه درد چیه اصن؟ ببین ذوق و شوق زندگی ام رو، ببین قلب شاد و مهربون ام رو. من این ویژگی هارو نداشتم ولی کم کم در من ریشه دوندن، و اینا خود ب خود نعمت های بیشتر رو وارد زندگیم میکنه.

        کامنت شما پیغامی از سمت خدا بود برام، ب تضاد عاطفی خورده بودم، کمی گریه هم کردم، اجازه دادم اشکهام بیاد، ولی نزاشتم حال بدم ادامه پیدا کنه، ساعتی بعد جریح تر و قوی تر خواسته مو ب جهان اعلام کردم.

        خب بعد از آروم شدن پرسیدم خب اوکی تو چی میخوای؟ بعدش یه حسی یه جمله ای بهم گفت اگر بتونی ذهنت رو توی این شرایط کنترل کنی جایزه ها بهت میدم در آینده.

        بهم گفت یه روزی بخاطر حضور این تضادت ازم تشکر میکنی، چون تضادها میان تا ما لیاقت مون رو درک کنیم، تا فراموش مون نشه خواسته هامون.

        همونطور ک تضاد مالی ام باعث شد من وقتی کتونی باکیفیت ام رو ک چند روز پیش خریدم از پولِ خودم، هررربار ک می پوشم عشق کنم باهاش و قلبم سرشار از قدردانی از خدایم باشه، بهش بگم خدایا دمت گرم عجب کتونی باکیفیتی عه، چقدر پیاده روی با تو و این کتونی دلچسب تره، چقدر ثروت خوبه.مرسی ک برام خریدی اش.

        و بله زینب جان همون تقوایی ک من در این سالها ساختم در شخصیتم میتونه منو از افکار منفی و قربانی بیاره بیرون، میتونه زنجیره افکار منفی قطع بشه. این نتیجه است، این شخصیتی ک ساختیم نتیجه اصلی است، شخصیتی ملزم ب تقوا. این قلبی ک خدا در او حضور داره نتیجه من عه. چون من این شخصیت توحیدی و باتقوام رو همیشه لازم دارم. این باورهای آرامش دهنده ک وعده ی فتح قریب میده رو همیشه باید ب خودم یادآوری کنم.

        زینب خانم عزیز سپاسگزارم بابت محبت و لطف شما

        در پناه الله پر از نعمت باشید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      محمدرضا بهبودی گفته:
      مدت عضویت: 2301 روز

      سلام دوست عزیز

      امیدوارم حالتون عالی باشه بی قید و شرط

      خداروشکر میکنم واقعاً بخاطر اینکه منو هدایت کرد ب صراط مستقیم خودش ب این سایت الهی ب استاد عباس منش عزیز و مریم جان شایسته و ب تک تک دوستای فوق العاده ای ک مثل شما انقدر عالی و جدی و جسورانه دارن روی خودشون کار میکنن و ب خدای خودشون اعتماد دارن و طبیعتاً نتایج دلخواه و حتی فراتر از اون رو هم میگیرن

      خیلی خیلی لذت بردم از کامنت پر محتوا و ارزشمند شما

      واقعاً تحسینتون میکنم بخاطر این درک بالا و این تجربیات زیاد و پختگی تون در درک قانون و هدایت های خداوند

      من داستان آشنایی شما با سایت رو خوندم و لذت بردم

      لذت بردم از جسارت و شجاعتی ک ب خرج دادید و اقدام کردید بدون اینکه الگویی داشته باشید

      من حتم دارم ک موفقیت ها در انتظار شما هستن و شما با ادامه دادن این مسیر توحیدی ، دونه دونه بهشون می‌رسید لذتشو میبرید

      براتون بهترین هارو آرزو میکنم در پناه الله یکتا

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        ناعمه احمدی گفته:
        مدت عضویت: 1277 روز

        سلام ب شما دوست خوبم آقای بهبودی عزیز

        سپاسگزار محبت شما هستم ک وقت گذاشتین و این پیام تحسین رو برام نوشتین.

        لطف خدا شامل حالم شده ک این نتایج رو گرفتم من فقط سمت خودم رو انجام دادم، تنها کار ما دوست عزیز کنترل ذهن هست، توی هر شرایطی از خودم بپرسم چی الان حالم رو خوب میکنه؟ ب چی فکر کنم حالم خوب میشه؟ چه احساساتی رو دوست دارم تجربه کنم؟ چه کارای جالبی در آینده دوست دارم انجام بدم؟ با پولی ک قراره بسازم چه لذت هایی قراره ببرم؟ چه خواسته هاییم قراره ب زودی محقق بشه؟

        اینا رو از خودم می پرسم و جوابای خوب خوب با ذوق میدم و امید در قلبم زنده میشه، دوست خوبم بنظرم خودمون مسئول امید دادن ب خودمون هستیم، من مسئول احساس خوبم هستم، مسئول شاد کردن خودم هستم، با افکارم با تغییر زاویه دیدم.

        پختگی شخصیتم، بله خودم هم حس میکنم و بارها از انسانهای بسیار فرهیخته این رو شنیدم و معاشرت هایی ک با انسان های درست و محترم دارم نشان از فرکانس خوبم هست ب لطف الله، درسته من این شخصیت رو ساختم و عاشق بهبود شخصیتم هستم، عاشق اینم با انسان هایی معاشرت کنم ک ب من اضافه کنن و من از تجربیات شون یاد بگیرم و رشد کنم، بنظرم این پختگی برای تعهد خودم بوده، این انتخاب من بوده.

        همیشه میگم من توی مدرسه بچه زرنگی بودم ک تو لاک خودم بودم و یه دختر متعهد، با اراده و درس خون بودم، توی مدرسه اون درسا کمک خاصی نکرد ؛)) ولی اینجا تو این دانشگاه خیلی کمکم کرده این شخصیت متعهد، خدا کمکم کنه ک این شخصیت رو ادامه بدم مستمر.

        جسارت شجاعت اقدام عملی، اینا باعث میشه زودتر رشد کنیم، ب میزانی ک حرکت میکنیم عمل میکنیم و می ریم تو دل ناشناخته ها سرعت رشد ما بیشتر و نتایج بزرگتری نصیب مون میشه، خدا همیشه ب شجاعان پاسخ میده، من خیلی سعی میکنم شخصیت عملگرا رو در خودم بسازم، این دیسیپلین توی هرچیزی بهم حس قدرت میده، نظم توی کار کردن دوره ها، توی کنترل ورودی، توی دیدن مستندهای سایت، توی کار کردن رو دوره ها، توی طرح زدن برا کارم، توی مراقبه و پیاده روی، اینا تقریبا روتین هر روزه منه.

        من این زندگی هدفمند خودم رو دوست دارم، حس قدت می گیرم وقتی صبح ها بیدار میشم و میدونم امروز چیکاره ام؟ امروز چه کارایی رو باید تیک بزنم، این برای من ترسناکه ک یه روزی پاشم و ببینم کاری برا انجام ندارم، هدفی ندارم ک براش تلاش کنم. چون من تنم ب تن بیکاری و بی هدفی خورده و دیدم ک چه عزت نفسی ازم کاسته شده، پس همیشه ب دنبال مهمِ بعدی خودم هستم.

        دوست خوبم من سعی میکنم این رفتارهارو جزو شخصیتم کنم، من انسان کاملی نیستم ولی تلاش میکنم ورژن بهتری از خودم بسازم، ورژنی بهتر در آرام بودن، در صلح بودن، عاشق خودم و تنهاییم بودن، در خلوت و سکوت رفتن، مهربان بودن، قدردان بودن، شاد بودن، ذوق و شوق داشتن برای زندگی، برای ساختن شخصیتی باتقوا تر، شخصیتی ک از تضادهاش قدرت می گیره، شاید اولش گریه کنه ولی بعدش خودشو آروم میکنه ب حالت خنثی می رسه و قدرت می گیره و میگه ببین من ب اون چیزی ک میخوام میرسم و بهت ثابت میکنم ک لیاقت من حتما چیز بهتری بوده ک ب این تضاد خوردم.

        افکار این روزهام رو نوشتم امیدوارم کمک کننده برای همه ما باشه، باز هم ممنونم دوست خوبم بابت محبت تون. در پناه الله باشید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
        • -
          محمدرضا بهبودی گفته:
          مدت عضویت: 2301 روز

          سلام مجدد خدمت شما دوست عزیز خانم ناعمه احمدی عزیز

          امیدوارم حالتون عالی باشه بی قید و شرط

          ممنونم از پاسخی ک برای من و بچه های عزیز نوشتید ، سپاسگزارم

          خیلی خوبه ک انقدر با خودتون راحتید و درصلح هستید

          این موضوع خیلی کمک کنندست بنظر من

          خود من وقتایی ک حالم خوبه و ب اصطلاح خودم هستم همون‌جوری ک باید باشم و ب اصطلاح ماسک ندارم و اونجوری راه میرم صحبت میکنم و رفتار میکنم و فکر میکنم ک دوست دارم ، حالم خیلی عالیه و اتفاقات عالی میوفته و انگار ک جهان داره منو درک می‌کنه و همون‌جوری با من رفتار می‌کنه ک من با خودم دارم رفتار میکنم

          اینجور مواقع من بیشترین لذت رو از زندگیم میبرم ، فارغ از اینکه در اون لحظه چقدر پول و دارایی دارم یا اینکه ب فلان خواسته ام رسیدم یا ن

          و بارها ب خودم یادآوری کردم ک ؛ من زمانی میتونم احساس خوب و بعدش اتفاقات خوب رو تجربه کنم ک اول با خودم درصلح هستم

          اون موقع هست ک من میتونم با جهان اطرافم در صلح باشم

          اصولاً شرط در صلح بودن با جهان اطرافم ، درصلح بودن با خودمه

          من بارها ب خودم گفتم و یادآوری کردم ک شرط تجربه کردن نتایج پایدار و بزرگ اینه ک من ب روند مثبتی ک شروع کردم ادامه بدم

          و بارها ب این نتیجه رسیدم و این موضوع کاملاً برام قطعی شده ، ب شرطی ک ب قول شما بتونم ذهنمو کنترل کنم و بازهم ب قول شما ؛ از خودم بپرسم ک چ چیزی حال منو بهتر می‌کنه ؟

          چ کاری ؟ فکر کردن ب چ چیزی ؟

          امروز صبح من سایت رو باز کردم و فایل جدید قسمت 48 گفتگو با دوستان اومد

          من 3 بار زدم روی این فایل اما هربار رفت روی دوره ی هم جهت با جریان خداوند و من هربار متعجب از اینکه ؛ من زدم روی اون فایل ، پس چرا این میاد ؟؟

          حالا بنظر شما موضوع قسمت 48 گفتگو با دوستان چی می‌تونه باشه ؟

          موضوع ؛ هدایت و تسلیم بودن در برابر هدایت بود

          بعد از گوش‌دادن ب این فایل و درک این هدایت ،رفتم توی همون صفحه ای ک برام باز میشد و هدایت شدم ب نتایج یکی از دوستان از این دوره ، و توی اون کامنت بهم گفته شد ک ؛ درکنار هر دوره ای ک هستی ، دوره هم جهت با جریان خداوند رو هم کار کن و من اگه میخوام نتایجم بهتر و بزرگتر بشه باید ب این هدایت عمل کنم و همین تصمیم رو هم دارم و ب لطف و فضل خداوند ، این دوره بی نظیر روزیم شده و تصمیم دارم مجدداً شروعش کنم

          ناعمه جان ، این هدایت ها و این اتفاقات ، هر بار داره برام رخ میده و بوجود میاد

          چون من باور دارم ک خداوند هر لحظه و در هر شرایطی ، تاکید میکنم در هر شرایطی منو هدایت می‌کنه ، ب این شرط ک من بهش اجازه بدم

          چون ب قول استاد عزیز ، من باید اجازه بدم ب خداوند تا هدایتم کنه

          بازهم ب قول استاد عزیز مون ، همه چیز گفته شده ، فقط ما باید بیاد بیاریم

          و راه بیاد آوردن هم اتصال داشتن ب جریان خداوند هست

          ی درک جدیدی ک من از قانون پیدا کردم ب لطف خدا اینه ک ، توانایی های ما تغییر نمیکنه و کم نمیشه ، فقط زمانی میتونیم ازشون استفاده کنیم ک بتونیم ذهنمون رو کنترل کنیم

          برداشت من از این درک اینه ک ؛ توانایی خلق کردن ما کم نمیشه

          اگه زمان هایی احساس میکنیم ک توانایی خلق کردن ما کم شده و یا فعلاً کار نمیکنه ، ب این دلیله ک ما نتونستیم ذهنمونو کنترل کنیم

          و گرنه هیچ دلیل دیگه ای نداره

          بازهم از شما دوست عزیز سپاسگزارم واقعاً ک باعث شدید این همه آگاهی های عالی مرور بشه و بهتر درک بشه

          براتون بهترین ها و آرزو میکنم

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
          • -
            ناعمه احمدی گفته:
            مدت عضویت: 1277 روز

            به نام خدای هدایتگرم، خدایی ک با نشانه هایش دلم رو گرم میکنه و خودش ایمان ب غیب رو در من تقویت میکنه.

            سلام ب شما دوست خوبم آقا محمدرضا

            از شما بابت تک تک نکاتی ک ذکر کردین تشکر میکنم و بسیار آموختم و با فکت های زندگیم مهر تایید زدم.

            فایلی ک معرفی کردین، گفتگو 48، خدااای من انگار مکالمه ای بود مستقیم از طرف خود خدا برام، تازه وقتی آهسته شروع ب نوشتن تک تک جملاتش کردم و در حین نوشتن بهش فکر کردم و مثال های زندگیم رو آوردم خیلی بهتر درک کردم.

            بنظرم ما هر روز نیاز داریم ک در هر شرایطی باورهای خوب رو ب خودمون بگیم، ینی یه موقع هایی یهو حالم ناخوب میشه، دلیلش رو نمیدونم، سریع میگردم دنبالش، خودمو یه جای خلوت میرسونم و میشینم از خودم میپرسم چرا الان حالت بده؟ چه فکری اومده تو سرت ؟

            و ریشه اش برمیگرده مثلا ب حسادت، ب مقایسه خودم با یک فرد دیگه، ب باور کمبود، ترس از آینده، یا حساب کردن روی کسی، با توقع داشتن از بنده های خدا ک این مورد پاشنه آشیل منه و قشنگ میفهمم وقتی از کسی ب غیر از خودم یا خدا توقع دارم، یا روی کسی حساب میکنم چه مالی چه عاطفی چه کمک، حسم بد میشه اگه انجام نده، شرک شرک شرک. ریشه ی تمام حس های ناخوب من، و منبع تمام حس های خوب می رسه ب توحید و یکتاپرستی

            بعد از این فایل گرانبها حسم گفت فایل تسلیم بودن در مقابل خدا، ک من عاشق این فایل استادم و هربار ک نجواها میخواد بگه پاشو خودت یه کاری کن ینی چی ایمان ب چیزی ک نمی بینی، گوشش میدم و آروم می گیرم.

            اره سخته تسلیم باشی، سخته همیشه مومن باشی و همیشه و هرلحظه خودتو آروم کنی و تقوا داشته باشی، بنظرم وظیفه ی یک مومن اینه ک همیشه افکارش رو رصد کنه، همیشه مراقب احساسش باشه، همیشه باورهای آرامش بخش توحیدی رو ب یادش بیاره، توی هر شرایطی لازم مون میشه و همینه ک استاد تاکید دارن توی این مسیر مستمر بمونیم.

            اره ذهن من میگه کارِ عملی یه نتیجه ای میده، سخته ب چیزی ک نمی بینیش اعتماد کنی، سخته یعنی کنترل ذهن میخواد، یعنی شیطان یه چی میگه تو باید در مقابلش یه باور مثبت از قدرت خدا بکوبونی تو صورتش، اون میگه تو هم پشتش باید بگی، باید فکت های گذشته رو یادش بیاری.

            خدا ب من توفیق تسلیم بودن بیشتر رو بده واقعا، ک گاهی خودِ من وابسته زور فیزیکی میشم، فک میکنم اونه ک جواب میده، تسلیم نیستم دیگه، زندگی رو برا خودم سخت میکنم، قشنگ میفهمم دارم مقاومت میکنم، وقتی کارا راحت پیش نمیره می فهمی داری رو عقل پوک خودت حساب میکنی.

            ب من تقریبا هر روز خدا نشونه ای برای دلگرمی در مسیر خواسته ام میده توی این فایل گفتوگو حرفای استاد خیلی بهم آرامش داد، گفتن کمتر مشخص کن دقیقا همه چیز باید همونجوری ک برنامه شو ریختی پیش بره، اجازه بده تو اجاااازه بده ک خدا هدایتت کنه، خواسته هاتو مشخص کن ولی چگونگی رسیدن بهش رو بسپر ب خدا.

            و حتی حتی زمان رسیدن ب خواسته ها رو تعیین نکنید، این کلیده آرامش من بود. گاهی خواسته های ما تو اون زمانی ک ما مشخص میکنیم ب ما داده نمیشه، بعدا ک تو زمان خودش بهمون داده میشه میفهمیم ک الااااان موقعش بود، اگه این موقع ب من داده نمیشد من از مسیر گمراه میشدم یا اصن ب دردم نمیخورد، یا من فکر میکردم برام خوبه ولی اصلا خوب نبود برام، الااااان موقع شه.

            بعدا ک تو زمان بسیار بسیار بهتری بهت داده شد ب خدا میگی خدایا ازت ممنونم ک اون موقع ک من میخواستم ب من ندادی، چون الان فهمیدم ک الاااان موقعش بود، الان باید ب من میدادی اش :))

            ب یاد خودم اوردم ک یه مدت داشتم روی بهبود خودم کار میکردم و کار عملی انجام نمیدادم و فکر میکردم کل مردم دنیا دارن قله های پیشرفت رو طی میکنن و من نشستم بیکار فایل گوش میدم، اینم شد کار؟ احساس عقب موندن از بقیه داشتم، فکر میکردم دیر شد، دیگه ب من نمیرسه، در صورتی ک من داشتم نهال وجودم رو پرورش میدادم تا در شغل اینده ام پرقدرت و با عزت نفس شروع کنم و از همون اول نتیجه مالی بگیرم.

            یادم میاد چقدر گاهی ب خودم سخت میگرفتم و زندگی شیرین را ب تلخی می گذروندم، اونم بخاطر مقایسه خودم با دیگران. همه دارن می دوئن تو داری چیکار میکنییی؟ هربار نجواها هربار من باید تقوا میکردم و چقدر شخصیت من باتقواتر شد.

            دقیقا توی این فایل استاد اشاره کردن ک :  گاهی یه سری شرایط برات پیش میاد یه سری درس ها رو می گیری ک اون درس ها باعث بزرگ شدنت میشه، باعث رشد کردنت میشه، بعدا بیشتر میفهمی اگر این اتفاق ب ظاهر بد نمی افتاد تو اصن انقدر رشد نمیکردی، انقدر سپاسگزارتر نمیشدی‌

            و اون شرایط باعث شد من الان ک میدونم برای امروزم باید این قدم هارو برا کارم بردارم، اینکه میدونم قراره امروز برم پشت میزم و این طرح هارو بزنم خیلی سپاسگزار تر هستم چون هدف دارم، چون دارم حرکت میکنم، من عاشق پویایی و حرکت ام، از سکون و رشد مالی نداشتن خوشم نمیاد، احساس توقف میکنم، از پول ساختن خوشم میاد و بهم احساس قدرت میده.

            و حتی یک سری آدمها اومدن ک من اشکم هم در اومده و ب خدا گفتم چرااا این آدمو اوردی تو زندگیم قراره چه درسی ب من بده؟ ولی من بعد چندساعت احساس بد از اون تضاد قدرت گرفتم، الان میفهمم واقعا الان ک دارم این کامنتو می نویسم یادم اومد ک من چه شخصیتتتت قدرتمندتری از خودم ساختم، اونا اسم شون شکست نبوده، زجری از طرف خدا نبوده، اونا اومده بودن تا الماس درون من تراشیده بشه و من احساس لیاقت و قدرت درونم رو بیشتر کشف کنم، خدا بیشتر از ظرفیت تو باری ب دوشت نمیزاره. خدا حتما در تو چیزی دیده ک بهت این تضادو نشون میده ک ازش رد شی، نقطه عطف زندگیت بشه اون آدم ک بعدها بااارها از خدا بخاطر اون فرد، و اون شرایط گذشته ات از خودش تشکر کنی ک اومده بوده ک ب تو خدمت کنه، تو رو رشد بده ک ظرف تو بزرگ بشه ک نعمت های بیشتری دریافت کنی

            من با وجود فکت های زیاد هنوزم یه جاهایی نه بیشتر جاها میخوام رو عقل خودم رو چیزی ک می بینم حساب کنم، نمونه اش من روز تولدم شب قبلش ب خدا گفتم خدایا دوست دارم ی روز قشنگ با خودم داشته باشم، و تو ذهنم این بود ک برم برا فروش بعدش یه جایزه ب خودم بدم، هرچه اسنپ میزدم قبول نمیکرد هرچه مبلغ میرفت بالا من باز لج میکردم الا و بلا باید برم، داشتم مقاومت میکردم وقتی پیش نمیره ینی نباید بری دیگه عزیزم. یعنی من نیم ساعت توی احسااس بد و اضطرار بودم، ترسی وجودم رو گرفته بود، ترس از اینکه صدای خدا رو نمی شنیدم، برام بدترین دقایقم بود، یک هو گوشی رو پرت کردم کناری و رفتم جلوی آینه و با خودم صحبت کردم گفتم چته ؟ آروم باش، و بعد از چند دقیقه کوتاهی صدای خدا رو شنیدم ک گفت اسنپ بزن دریاچه چیتگر تا شب باهم بریم حال کنیم، اولش کمی مقاومت بعدش دیدم چ پلن قشنگی چقد حال میده و زدم و خیلی سریع با قیمتی خیلییی ارزان با جاده ای روان و ماشینی باکیفیت رسیدم دریاچه و تا شب کلی حسای فوق العاده و عاشقانه با خودم و تجسماتم داشتم.

            گفتم خدایا بدترین دقایق برام موقعیه ک حس کنم ندارمت، و رو عقلِ پوک خودم حساب کنم، بدترین زمان حتی اگر چند دقیقه باشه وقتیه ک حس کنم رو تو ازم برگردوندی و فراموشم کردی، استاد تو یه فایل شون میگن جهنم ینی وقتی ک خدا رو نداشته باشی ینی کسی نباشه ک باهاش حرف بزنی، ینی حس کنی تنهایی بی کسی، و این خیلییی بده و حتی گفتن پیامبر هم گفتن بدترین روزهای عمرم زمانی بوده ک وحی ای از طرف خدا ب من نشده، ینی در واقع ما خودمون باعث میشیم از فرکانس خدا دور شیم، و بازهم میگم کسی ک خدا را ندارد پس چه دارد !؟

            خدا کمک مون کنه مثل یک مومن همیشه باورهای توحیدی و آرامش بخش رو ب خودمون یادآوری کنیم، همیشه کمک خدا رو درنظر بگیرم، حمایت اون، هدایت اون، مگه من چی می دووونم ؟؟ یه جمله ای ک درک بهتری ازش پیدا کردم وقتی خدا میگه برگی بدون اذن من از درخت نمی افته این یعنی چی بنظرتون !؟

            یعنی آقا این دنیا خیلییییی دقیقه، وقتی دقت کار ب اندازه ی برگ درخته ینی سیستم نظام مندش بی نقصه، جوری ک عقلِ من قد نمیده، پس ب چطوری و چه زمانی اش کاری نداشته باشم، مگه میشه چیزی خواسته ای فردی پولی نعمتی هم مدار من باشه و از کنارِ من بگذره؟؟ مگه این دنیا اله بختکی عه؟ مگه الکی الکی بوجود اومده؟ آن چیز ک متعلق ب من است از کنار من نخواهد گذشت، من آرام و آسوده هستم. پس آروم باش همه چی ب وقتش ناعمه ؛) بزار خدا بچینه بزار پلن شو خدا بچینه چون اون بلده اون میدونه تو نمیدونی تو هیچی نمیدونی تو تا یه ساعت بعدتم نمیدونی چکاره ای، مغزت رو درگیر چیزایی ک ب تو مربوط نیس نکن، ذهن تو رها کن آزاااد کن.

            دوست خوبم از شما ممنونم خداروشکر برای این معاشرت آگاهی بخش برای حضور چنین دوستان فرزانه و آگاهی، دوستانی ک ب من اضافه میکنن، دوستانی ک باعث رشد من میشوند، خداروشکر این جمع صالحین، بوی خدا در این سایت پخش شده، هرجا برم باز دلم تنگِ اینجاست، باز میدونم مامنِ امنی ک آرامش رو ب قلبم بیاره اینجاس، شکر شکر، استادجان سپاسگزار حضور شما در زندگی مان هستیم‌.

            در پناه الله باشید دوست خوبم، از معاشرت و هم صحبتی با شما لذت بردم.

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    مریم رشیدی گفته:
    مدت عضویت: 516 روز

    به نام خدای قدرتمند

    صدوهفتادوهفتمین تعهد

    من اول باید به خواسته هایی که یکم از جایگاه فعلیم فاصله دارن برسم و تثبیت بشن این خواسته هام بعد برم سراغ ی پله بالاتر یعنی قدم به قدم بهتر بشم و اینطوری نباشه برم اول سراغ خواسته ای که خیلی با شرایط فرکانسیه الانم فاصله داره

    اینطوری که هربار هی بهترو بهتر از قبلم سعی کنم باشم و اهسته پیوسته و به صورت مستمر ادامه بدم اونوقت به قانون تصاد میرسم و موفقیت هام با سرعت بیشتری اتفاق میفته و سرعت رسیدن به خواسته هام بیشتر میشه خیلی بیشتر

    خدایای عزیزم این فایل خیلی برام درس داشت و اگاهی های فوق العاده ای ازش دریافت کردم کمک کنم بتونم بهش عمل کنم

    خیلی سپاسگزارم از استاد عزیزم به خاطر نشر این اگاهی

    خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    میترا محسنی گفته:
    مدت عضویت: 286 روز

    به نام الله که رب العالمین =فرمانروای کل عالم وجود است

    سلام بر بهترین معلم راه آگاهی

    سلام خدمت مریم خانم پرتلاشم

    سلام خدمت دوستان عزیزم در خانواده ی بزرگمون

    روز 80=اصول اساسی خلق رویاها قسمت اول

    خدایا صدهزاران مرتبه شکرت که 80 روز در این مسیر هم قدم شدیم با همدیگه تا روی خودمون کار کنیم ،مدارمون ببریم بالاتر تا بتونیم خالق یه زندگی زیبا بشیم

    انسان به عنوان موجودی خالق ساخته شده تا خالق شرایط زندگیش باشد به وسیله ی افکارو باورهایش، فرکانس ها و کانون توجه اش

    فرمول ساده رسیدن به خواسته ها

    1=داشتن خواسته ی واضح ودقیق

    2=ساختن باور هماهنگ با آن خواسته

    3=قدم برداشتن برای آن خواسته

    امروز از این فایل قشنگ این آگاهی رو درک کردم و فهمیدم که من باید خواسته ای رو انتخاب کنم که با شرایط فعلی زندگیم با جایگاهی که دارم از لحاظ سلامتی ،ثروت و …..فاصله ی دور نداشته باشه

    مشکل ما اینه اول کاری سنگ بزرگ میخاییم برداریم

    جیب خالی ماشین و خونه و حساب بانکی میلیاردی میخاییم و چون برای ذهن منطقی خیلی غیر منطقی این خواسته اصلا زیر بار نمیره مخصوصا که اگر الگویی هم ندیده باشه

    من اگر قانون را بدانم در قدم اول باید سراغ خواسته ای بروم که از لحاظ فرکانسی خیلی از من دور نباشد

    من باید میانگین درآمد الانم رو سه برابر درنظر بگیرم

    سلامتی ام

    رابطه عاطفی

    هرخواسته ی دیگه رو اونقدر نزدیک به شرایط الانم انتخاب کنم که وقتی تلاش کردم ،پیشرفت کردم ،قدمهای تکاملی کوچک برای رسیدن بهش برداشتم موفقیت های کوچکم رو تایید کنم ،تحسین کنم ومهمتر ازهمه نتیجه که پایدار و تثبیت شد بعد دوباره یک پله بالاتر بروم

    اینکه یک شبه ثروتمند شویم

    یک شبه زبان انگلیسی را کامل یاد بگیریم

    یک شبه اندام دلخواهمان را به دست بیاوریم

    یک شبه اخلاقمان عالی شود

    یک شبه شرک را کنار بگزاریم و یک انسان توحیدی شویم

    در رابطه عاطفی یک شبه وابستگی را ترک کنیم

    یک شبه بدنساز حرفه ای شویم

    محال ممکن است نتیجه ی این دیدگاه سرخوردگی از تلاش های بی سرانجام برای رسیدن به خواسته ها است

    خیلی عالی بود استاد این فایل

    تا به حال از این زوایه به خواسته هام نگاه نکرده بودم و یه تغییر اساسی در خواسته هام باید بدم

    خدایا شکرت

    خدایاشکرت

    خدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    ساناز نوری زاده گفته:
    مدت عضویت: 1191 روز

    به نام خدای وهاب و رزاق و هدایت کننده ام

    روز شمار تحول زندگی من روز هشتادم از فصل سوم

    سلام خدمت استاد عباسمنش جان و استاد شایسته ی عزیزم و دوستان همیشه همراه و هم فرکانسم

    بریم سراغ نشانه های الهی امروزم

    خدایا شکرت بابت حال خوبم

    خدایا شکرت بابت سلامتیم

    خدایا شکرت بابت اینکه امروز یه فرصت و عمر دوباره بهم دادی

    خدایا شکرت بابت هر نفسی که میکشم

    خدایا شکرت که 80 قسمت از روز شمار تحول زندگی من رو متعهدانه هرروز دارم ادامه میدم و رد پا میذارم

    خدایا شکرت که هرروز بیشتر خودم رو میشناسم امروز فهمیدم چقدر هنوز کار داره رو خودم کار کنم و این روند همیشگیه

    من خواستم از یه رابطه 10ماهه بیام بیرون ولی میدونی چیشد شجاعتشو نداشتم زدم زیر گریه نتونستم

    وابستگی هام رو شد شرک هام رو شد حالم بد شد انگار حال خوب من وابسته بود به اون شخص و دلم واسه طرف مقابلم میسوخت و نظرش بدجور برام مهم بود و این افکار بیماری زا نذاشت بیام بیرون و احساس گناه میومد بهم که از کمبود عزت نفسم هست

    من باید خودمو تغییر بدم شخصیتم رو درست کنم خدایا کمکم کن قشنگ تو رفتار معلوم میشه باورام چیه

    فکر میکنی تغییر کردی ولی تو عمل همه چی رو میشه مشخص میشه اونم خیلی واضح

    من که امروز به خاطر این اتفاق بهم ریخته بودم تمرین سپاسگزاریم رو انجام نداده بودم یعنی افکار منفی گرفته بود ذهنم رو حالم خوب نمیشد بالاخره شب که میومدم خونه این روش خیلی جواب داد با صدای بلند در حال رانندگی از هر چی که در اطرافم میدیدم سپاسگزاری کردم مثلا خدایا شکرت بابت این شب زیبا خدا شکرت بابت چراغای تو خیابون و مغازه ها و ماشین های قشنگ حالا بعد سپاسگزاری یه آرامش عجیب و حال خوشی کل وجودم رو گرفت مطمئنم خدا بود بعد زدم زیر گریه گفتم خدایا من بدون تو هیچم کمکم کن انقدر حالم خوب شد گفتم خدایا من به هرخیری که از تو به من برسه من فقیرم گفتم خدایا من نمیدونم تو میدونی گفتم خدایا راه نشانم بده هدایتم کن گفتم خدایا من تسلیمم یه حس عجز و ناتوانی و خضوع در مقابل پروردگارم گرفتم

    خدایا شکرت بابت ناهار و شام خوشمزه و رایگانی که خوردم و لذت بردم

    خدایا شکرت بابت اینکه خواهرم آش دوغ و ماکارونی واسم آورده بود

    خدایا شکرت بابت مشتری هایی که پیام داده بودند برای پودر زعفران

    خدایا شکرت بابت اینکه دوستم 5 بسته پودر زعفران سفارش داده بود هنوز نرسیده به دستش 100 تومن برام واریز کرد

    خدایا شکرت بابت اینکه امروز روز زیبای دختر بود روز دختر رو به خودم و تمام دختران قوی وخالق و با اعتماد به نفس سایت ارزشمند و پراز آگاهی استاد عباسمنش تبریک میگم

    و اما بریم سراغ آگاهی های این فایل قشنگ

    اصول اساسی خلق رویاها | قسمت اول

    خانم شایسته میگه:

    در دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها شما میاید در مورد یه فرمول ساده برای واقعیت دادن به خواسته صحبت می‌کنید

    1. ساختن خواسته واقعی باشه که قانون تکامل توش رعایت شده باشه

    2.ساختن باورهای هماهنگ با خواسته

    3.قدم برداشتن در راستای آن باورها

    بعد میگید که اون خواسته اولویت بالایی تو ذهنتون داره و فاصله فرکانسی معقولی تو ذهنتون داره

    در مورد این موضوع توضیح بدید

    استاد میگه

    این دوره طراحی شده برای اینکه شما به خواسته هاتون برسید

    استاد میگه من توی زندگیم از وقتی قانون رو شناختم و به سمتش حرکت کردم به هرچی که میخواستم تو زندگیم رسیدم

    خواسته‌هایی که میخواستمشون و برام خیلی مهم بود

    خواسته‌هایی که باورهای مناسبی براشون ایجاد کردم

    خواسته هایی که درموردشون حرکت کردم و درموردشون ایمان و توکل داشتم رو بهشون رسیدم

    هر آنچه که چن سال پیش تو دفتر خواسته هام نوشته بودم به بیش از اونا رسیدم

    میخواستم مهاجرت کنم به یه کشور آزاد و نامحدود و فوق العاده که مهاجرت کردم

    این یکی از مهم ترین خواسته‌های زندگیم بود که رسیدم و الان دارم تو آمریکا زندگی میکنم

    در مورد مسائل مالی من دوس داشتم که ماشین و خونه و زندگی خوبی داشته باشم

    چندین و چند تا ملک تو آمریکا و ایران دارم

    هر چی که خواستم رو دارم

    چندین و چند تا موتور دارم‌

    یه آر وی دارم که 10 الی 20 میلیارد قیمتشه

    از لحاظ روابط عاشقانه که می‌بینید تو سریال هاا

    از لحاظ سلامتی الان سالهاست که هیچ قرص و دارویی نخوردم بالای 15 ساله

    من یه آدمی بودم که تو شرایط ناجوری بزرگ شدم

    خیلی مسائل و مشکلات زیادی از لحاظ مالی و روانی و مسائلی که بین پدر و مادرها هست تو خونمون بود

    خیلی وحشتناک بود شرایطی که من توش بزرگ شدم

    درحدی که 15 سالم بود یک سال تو خیابونا زندگی کردم و مغازه خودمو زدم و کار کردم و بعدش رفتم بندرعباس که توی فایل رویاهایت را باور داشته باش دیدید توی خونه ای زندگی میکردم 4 تا اتاق داشت تو هر اتاق یه خونواده زندگی می کردند  و حموم و دسشویی و آشپزخونش مشترک بود با 4 تا خونواده

    و کارگری میکردم تو کشتی سازی بندرعباس

    از صفر کلوین شروع کردم

    و وقتی قانون رو فهمیدم هرچقدر تسلطم در درک و عمل به قانون بیشتر می‌شد سرعت رسیدن ب خواسته هام بیشتر می‌شد

    الان یه زندگی رویایی دارم که خود آمریکایی ها باورشون نمیشه

    من همه چیز رو باهم دارم به لطف خدای بزرگ

    توی رابطه مشکل داشتم  و نمیتونستم با آدما روابط خوبی رو برقرار کنم وقتی این تضاد رو حل کردم

    بعدش رسیدم به سلامتی ،وزنم 107 کیلو بود تمرکزی رفتم سراغ این خواستم و 78 کیلو شدم

    هر بار به یه خواسته‌ ای فکر کردم و قدم برداشتم و رسیدم

    آدم به یه خواسته‌ای میرسه اعتماد به نفسش بیشتر میشه برای رسیدن به خواسته های دیگه

    خیلی بهتر قانون رو میفهمه و میفهمه که بازی چیه

    خیلی سرعت رسیدن به خواسته ها میره بالا

    و بعدش تمرکز کردم به مسائل مالی و از لحاظ مالی پیشرفت کردم

    بعد از اینم تمرکز کردم به مهاجرت

    من کشور آزادی رو میخواستم که زبانش انگلیسی باشه و طبیعت زیبایی داشته باشه و هواشم خیلی سرد نباشه

    و تمرکز کردم روش و بعدش این اتفاق هم افتاد

    سوال خانم مریم شایسته:

    چرا مهمه که تو قدم اول خواسته هایی رو انتخاب کنیم که فاصله فرکانسی معقولی با خواسته هامون داشته باشند ؟

    استاد میگه: مشکل خیلیا اینه که خیلیا تو قدم اول تو حرکت اول سنگ بزرگ رو برمی‌دارند

    یعنی میگن ما میخوایم هدفگذاری کنیم ما فهمیدیم که خداوند به خواسته هامون پاسخ میده و یارو دو قرون تو جیبش نداره بعد میگه من هدفم اینه که تا 6 ماه آینده انقدر میلیارد پول داشته باشم یا فلان خونه یا ماشین چند میلیاردی رو بخرم

    بخاطر اینکه این خواسته ها رو انتخاب میکنه میره تو دام روش هایی که میگن شما یه شبه میلیاردر میشید و بیا تو فلان گروه و شبکه های هرمی و بیا پولتو به ما بده

    شما اگه قانون رو بدونی میگی من قدم اول نمیرم سراغ خواسته ای که با من فاصله فرکانسی زیادی داشته باشه

    میگم میخوام یه ذره بهتر از قبلم باشم

    میانگین درآمدم [البته سود رو باید حساب کنی]سال گذشته هر ماه 5 میلیون بوده حالا اون سود خالص رو من بیام دو برابرش کنم

    ما آدما میخوایم یه شبه انگلیسی رو یاد بگیریم یه شبه ثروتمند بشیم یه شبه کنکور قبول شیم یه شبه چاق یا لاغر بشیم یه شبه اخلاقمون عوض شه

    خیلی آدم بداخلاق و مشرکی هستم یه شبه عوض میشم و مومن میشم

    همه ما دوس داریم اینجوری فکر کنیم

    اما قانون در مورد این به این شکل عمل نمیکنه.

    ما یه روند تکاملی رو برای پیشرفت داریم

    یه هدفی رو انتخاب کنیم که یه ذره از جایگاه فعلی ما بالاتر باشه

    مثلا سال گذشته درآمدت 5 میلیون بوده بیا مثلا امسال 15 میلیون رو برس بهش

    یا مثلا میخوام اخلاقم رو خوب کنم من روزی 10 بار 20 بار دروغ میگفتم یا بدقولی میکردم بیام نصفش کنم اول بیاییم اینجوری انتخاب کنیم هدف هامونو بعد که بهش رسیدیم و اون نتیجه پایدار شد مثلا به اون سود سه برابری که رسیدم بعد پایدارش کنم نه اینکه هنوز یه ماه این اتفاق افتاده حالا برم ده برابرش کنم

    نه باید پایدار و تثبیت بشه اون خواسته بعد برم یه پله بالاتر یعنی هدف گذاری کنم برای یه پله بالاتر[رعایت قانون تکامل]

    درمورد روابط و درآمد و انرژی جسمانی و تغییر رفتار و…درمورد همه چی همینطوره

    [چقدر قشنگ گفتید استاااااد

    من چقدر بد قانون رو متوجه شده بودم

    وقتی میخوام اخلاقم رو خوب کنم نمیشه و میبینم بازم تکرار میشه اون اخلاق بدم بعد کمال گرایانه بهش نگاه میکنم و انتظار دارم بدون رعایت قانون تکامل من ی شبه تغییر کنم و بشم یه آدم دیگه و وقتی یه اخلاق بدی ر‌و تکرار میکنم شروع میکنم به سرزنش خودم

    من باید خودم رو بپذیرم با اون چیزی که هستم

    و هدفم اینه ک این اخلاق و رفتار و عادت نامناسب رو انجام ندم بیام تکاملی روش کار کنم و کار کنم و آروم آروم کمش کنم چقدر جا افتاد برام مرسی استاد]

    ما میاییم یه هدف بزرگی رو انتخاب می‌کنیم و میخوایم خیلی سریع و یه شبه بهش برسیم و وقتی بهش نمیرسیم میگیم جواب نداد و افسرده میشیم

    استاد میگه من مسیر تکاملیمو طی کردم و الان اینجا رسیدم

    وقتی که ما اهدافمون رو طوری انتخاب میکنیم که با جایگاه فعلیمون خیلی فاصله نداره بعد قدم به قدم می‌رسیم و بعد میاییم جلوتر ، شاید اولش ظاهر قضیه ممکنه این باشه که ما پیشرفت خاصی نکردیم و ما خودمون میدونیم نسبت به خودمون داریم پیشرفت می‌کنیم

    و این پیشرفت ها ادامه دار باشه نه این که آدم 4 روز ورزش کنه و دیگه ورزش نکنه

    حالا توی بحث سلامتی

    یا توی بحث روابط 4 روز رابطه خوبی داشته باشیم بعدش مشرک بشیم و گند بزنینثم به رابطمون

    اگه ادامه بدیم و اون باورهای درست و رفتار درست تثبیت بشه اتفاقی که میفته بعد چند سال تفاوت نتایج از زمین تا آسمون میشه

    استاد میگه من در مسیر رسیدن به خواسته هام لذت بردم و هر نشانه و نتیجه ای که میدیدم میگفتم ببین دارم پیشرفت میکنم داره قانون جواب میده

    نه اینکه بگم عه چه فایده من که فلان خونه و ماشین رو ندارم بنز ندارم و…

    نه ، میگفتم که من الان در مسیر هستم و تا الآنشم به خیلی از خواسته هام رسیدم و یه عالمه پیشرفت کردم و اگه با همین روند ادامه بدم بیشتر پیشرفت میکنم

    بخاطر همین خیلی خوبه که توی بحث رسیدن به خواسته ها خودتونو جایگاه خودتونو بشناسید قدم هایی رو مشخص کنید که فاصله فرکانسی بالایی با شما نداره بهش برسید و بعد برید بالاتر و بالاتر و بالاتر

    اگه به این شیوه عمل کنید خیلییییی نتایج بزرگتری میگیرید

    و سرعت نتیجه گرفتنتون خیلی بیشتر میشه

    یعنی قانون تکامل رو که رعایت کنید می‌رسید به تصاعد که با سرعت خیلی خیلی بالایی به خواستتون می‌رسید

    استاد عزیزم شما حرف مفت نمیزنید شما دارید با نتایج بزرگتون با ما حرف می‌زنید دست مریزاد واقعا

    خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم

    در پناه الله یکتا شاد وسالم وثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    منصور نصیری گفته:
    مدت عضویت: 2395 روز

    سلام به همگی

    دوستان و اساتید عزیزم

    استاد جان من کمی مقاومتهام بالا اومد وقتی داشتید تاکید میکردید‌ که هیچ کس رو ندیدید که زندگی شمارو داشته باشه

    گرچه گفتین شاید باشه و من ندیده باشم. اما حس خوبی بهم نداد راستش چون خلاف باور فراوانیه. حتمن هست… با توجه به آموزه‌های خودتون درست تر این بود شاید بگید وقتی من رسیدم و شده یعنی برای شما هم میشه

    اون مقایسه ای که کردین این حسو داشت در من تقویت میکرد که من استثنا هستم و هیشکی مث من نبوده و نمیشه…منم از بج تو ذهنم گفتم حضرت سلیمان که بوده….:))))

    میدونم منظورتون این نیست

    جلوتر که گفتین به لطف الله این نتایج رو دارید انگار یکم حسم بهتر شد

    چرا اینارو نوشتم؟ چون اگه مقاومته آگاهم کنین…

    خیلی شفاف دوست داشتم بگم که اگه لازمه بدونم چیزی رو بگید

    یادمه صحبت میکردید راجع به احساسی که نسبت به مثلا فلان شخص ثروتمند داریم… حسمون مثلا خوب نیست تا وقتی که میفهمیم طرف دست به خیره و کمک مالی کرده به جایی

    میگیم دمش گرم خیلی خوش قلبه

    نوش جونش و…

    میخوام بدونم ایا این حسی که من کردم درست بوده؟ چون خود شما هم بهرحال دوره به دوره دارید تکاملی بهبود میدید شخصیت تون رو و این شاید یه صحبتیه که شاید الان بگید اره منصور درست میگی کمی غفلت در حرفم بود و الان اگه بود اینجوری بیان نمیکردم (ناخوداگاه ذهن مقایسه گرم فرمونو دست گرفت)

    یا اینکه مقاومته منه… که نمیتونم تشخیص بدم دقیقا چیه

    چون من شمارو خیلی دوست دارم و تحسین میکنم

    اما جاهایی که حسی از غرور و خودمحوری بده (منظورم خوددوستی نیست) گاردم بالا میاد

    من با خودم میگم خب استاد من اومدم دوره تهیه کردم که استفاده کنم اینی که میگی نیست بوجود بیاد بواسطه لطف الله و از طریق شما که دستش هستین

    و اینکه دارم سعی میکنم باور فراوانی رو ایجاد کنم که حتمن هست

    حتا کسی که قران رو نمیشناسه ولی داره انجامش میده در هر گوشه دنیا… حتمن نتیجه گرفته فقط ممکنه علاقه ش جای دیگه ای باشه و ما نبینیم نتایجش رو… مثل شما دلش نخواد معلم باشه یا چنین چیزی…

    یکم تضاد حس کردم و گرچه با خودمم گفتم خب منصور یه تپق محتوایی بوده شاید چرا گیری الان سرش؟! سوالت رو بپرس اما تمرکزت رو بذار رو بخشایی که مهمه وگرنه میافتی تو تله‌ی اینکه از استاد توی کلاس ایراد بگیرم که جایگاهی داشته باشم تو ذهن دانشجوها… (سودهایی مه ناخوداگاه از روی خلاء های احتمالی ممکنه شیطان منو به سمتش سوق بده)

    در کل خیلی خوشحالم که نشانه روزم این بود

    و خوشحال ترم که این الهام قلبیم رو دنبال کردم و هر انچه هستم رو بروز دادم تا شاید بعدا برای خودم اگاهی بخش باشه حتا اگر خود استاد یا دیگران توجهی به این پیام نکنن

    و اینکه شکر که همین روند تکاملی که گفته شد رو انجام دادم و متوجه سنگهای بزرگم شدم و فهمیدم هر روز یه کار کوچیک برای اون حوزه مورد علاقه انجام دادن بسیار بسیار تاثیرگذاره

    و درک صبر و نخواستن اینکه یه شبه اتفاق بیافته هم یعنی دیدن از جایگاه باور فراوانی…

    صبر یعنی درک اینکه زمانی محقق میشه خواسته که من اماده ش باشم

    و الان در این دوران دارم اماده تر میشم براش

    با کارای کوچیکی که انجام میدم

    خونه اول باید ساخته شه

    بعد ساکنین برن توش زندگی کنن

    اول باید پی بریزیم

    ستونهارو کار بذاریم

    کم کم دیوار چینی و سقف چینی و میره تا نازک کاریا

    و صبر یعنی دیدن و حس کردن اینکه داره کارای اداریش میشه و در زمانی که اماده ام بهم داده میشه که گند نزنم بهش

    مثل مثال فیل که تو فیلم راز میگه

    اگه‌همین الان یه شبه فیل ظاهر شه وسط اتاقم وقتی میگم فیل میخوام خب وسط پذیرایی چیکارش باید کنم

    کجا جاش بدم؟ به هم میریزه زندگیمو

    ولی زمان لازم داره تا کم کم هدابت بشم سمت ملکی که توش امکان نگهداری فیل باشه و فیل هم میاد میشینه سر جاش

    همه چیز در ارامش و تعادل

    شکر وجودتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    رضا دهنوی گفته:
    مدت عضویت: 2604 روز

    به نام خدای مهربان

    درود و احترام

    روز 80/ اصول اساسی خلق رویاها | قسمت اول

    چند نکته طلایی:

    1) حتما قانون تکامل رو رعایت کنم و طمع نکنم و توی دام پیشنهاداتی و وعده و وعید هایی نیوفتم که با جایگاه فعلی من خیلی فاصله داره.

    2) من به خواسته هایی میرسم که از لحاظ ذهنی رسیدن به اون ها برایم امکان پذیر و منطقی و باور پذیر باشد.

    3) ارمان های بزرگ داشته باشم ولی گام های کوچک بردارم و هدف های واضح رو انتخاب کنم. اون وقت با هر بار رسیدن به هدف های کوچک اعتماد به نفسم بالاتر میره و به این صورت با یک سیر تکاملی به هر ارزویی میتونم برسم.

    4) از مسیر لذت ببرم ،، چیزی که خیلی مهمتر از رسیدن به خواسته ها هستش اینه که از مسیر رسیدن به خواسته هام لذت ببرم و زجر نکشم.. چه موقع لذت میبرم ؟؟ موقعی قانون تکامل رو رعایت کنم. چه موقع قانون تکامل رو رعایت میکنم ؟؟ موقعی که باور لیاقت داشته باشم و به دنبال شعاف کردن نباشم.

    5) اگر ارزو یا خواسته هایی دارم حتما توانایی رسیدن به اون ها رو هم دارم و اگر بقیه تونستن پس من هم میتونم

    خب اینم از رد پای من از روز 80,, خدایا کمکم کن گام ها رو تا انتها بردارم..

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    طوبی گفته:
    مدت عضویت: 971 روز

    بنام خدا

    هدفگذاری:

    اول اینکه واقعا باید رسیدن به خواسته براتون مهم باشه .وشور وشوق رسیدن بهشو داشته باشید .

    دوم اینکه فاصله فرکانسی شما باهش زیاد نباشه یعنی از خواسته های کوچکتر شروع کنیم

    و این باعث میشه اعتماد بنفسمون بره بالا برای رسیدن به خواسته های بزرگتر.ودر طی مسیر به خودمون یاداوری کنیم که همین قدم های کوچک هم جزیی از مسیر هستند ولذت ببریم از مسیر

    سوم اینکه هر روز برای اوه هدف قدم برداریم .

    و باورهای مناسب اون خواسته رو بسازیم..

    تجربه شخصی خودم اینکه .من خیلی کمالگرا بودم .الان بهتر شدم .مهارتی یاد گرفته بودم وبراحتی در خانه درکنار دخترم در امد داشتم وچون تکاملمو طی نکردم .سریع از مسیر خارج شدم ودرامدم ناپایدارشد .وگذاشتم کنار ..

    من دلم میخاست خیلی زود به درامد بالاتر برسم ومحقق نمیشد چون تکاملمو طی نکرده بودم وخیلی به خودم سخت میگرفتم . همین شد که ازمسیر خارج شدم وکلا گذاشتم کنار .

    بعد از چند ماه دوباره شروع کردم ودوباره همین روند تکرار شد

    حالا بادیدن این فایل فهمیدم که من باید تکاملمو طی کنم وهرروز در راستای هدفم یک قدم بردارم .قدم قدم برم جلو واز همون اول انتظارای بزرگ از خودم نداشته باشمو بجای کمالگرایی . بهبود گرایی رو اجرا کنم. تعهد بدم به خودم ودرست واصولی پیش برم .

    نه اینکه یه روز جوگیر شم ویه روز فس.

    خدایا کمکم کن .اگه هر روز یه قدم بردارم میفتم رو مومنتوم مثبت و جلو میرم .

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: