اصول اساسی خلق رویاها | قسمت اول - صفحه 12 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/10/abasmanesh-26.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباس منش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباس منش2020-10-27 06:01:112020-12-03 17:42:49اصول اساسی خلق رویاها | قسمت اولشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند مهربان و بخشنده
سلام و درود خدمت استاد عباس منش و مریم شایسته عزیز و تمام اعضای این خانواده فوق العاده
استاد من باورم نمیشه که در این فایلی که فقط بخشی از معرفی دوره راهنمایی عملی دستیابی به رویاها بود، چنین درس ها و آگاهی های عالی و محشری وجود داشته باشه.
یعنی من بینهایت از خداوند ممنونم که من رو به سمت این فایل هدایت کرد.
چقدر خوب گفتید که :« مشکل خیلی ها اینه که سنگ خیلی بزرگی رو برمیدارند اول مسیر؛ یعنی میگن که ما میخوایم هدف گذاری کنیم، ما فهمیدیم خداوند به فرکانسهای ما پاسخ میده، ما میخواهیم به خواسته ها و آرزو هامون برسیم؛ بعد مثلا فلانی درحالی که از لحاظ مالی پول خیلی کمی داره و کل پولی که تا به حال به چشمش دیده چیز خیلی کمی بوده، میاد میگه من هدفم اینه که تا سال آینده، یا حتی بعضی ها میگن تا شش ماه آینده، تا دو ماه آینده، تا ماه آینده، اینقدر میلیارد پول داشته باشم یا فلان خونه یا ماشین میلیاردی رو بخرم. و این یعنی چیزی رو انتخاب میکنه که فاصله ی فرکانسی زیادی باهاش داره و در نتیجه میره سراغ وعده های غلطی که میگن یه شبه میلیاردر میشی و…»
الحق که درست میگید و حق با شماست و این رو میشه در تمام جنبه های زندگی دید.
و چقدر درسته که اگه ما قانون رو بدونیم، از همون اول و در همون قدم اول نمیریم سراغ خواسته ها و اهدافی که اینقدر با ما فاصله ی فرکانسی داشته باشن؛ بلکه میریم سراغ اهدافی که یه قدم، یه درجه از شرایط فعلی ما بهتر باشن و از لحاظ فرکانسی بهش نزدیک باشیم. اما متاسفانه اکثر ما آدما، و تقریبا همه ی ما آدما دوست داریم یه شبه به یه هدف خیلیییی بزرگ برسیم. در حالی که قانون میگه باید به شیوه ی تکاملی پیش بری، باید تکاملتو طی کنی و کم کم پیشرفت کنی و به اون چیزی که میخوای برسی.
این حرفتون محشر بود که گفتید:« وقتی به هدفی که انتخاب کردیم رسیدیم، (که البته اون هدف هم باید فقط یه پله از ما بالاتر و بهتر باشه) اول نتیجه باید پایدار بشه و بعد بریم سراغ اهداف بعدی، پله های بعدی.» و درمورد همهچیز همینطوریه، درمورد مسائل مالی، روابط، سلامتی و… که البته خیلی از افراد در این مرحله به مشکل برمیخورن و بعد باید همه چیزو از اول شروع کنن. دوباره برگردن به پله ی اول و همه ی اون پله ها رو از اول بالا برن. پس خیلی خیلی مهمه که اول نتایج تثبیت بشه بعد بریم سراغ اهداف و گام های بعدی.
ما نباید بگیم من یه شبه میخوام به جایی برسم که از لحاظ فرکانسی خیلی ازش دورم و هیچ ربطی بهش ندارم و بعد اگه بهش نرسیدم (که مطمئنا با این شرایط نمی رسیم)، ناامید و افسرده بشم و همه چیزو ول کنم و قبول کنم که به هیچ جایی نمی رسم. بلکه ما باید قدم به قدم پیش بریم و خوشحال باشیم از اینکه هربار که به یه هدفی می رسیم داریم پیشرفت میکنیم، داریم به قانون عمل می کنیم و هی بهتر و بهتر میشیم.
باید باور کنیم که قانون تکامل وجود داره و برای رسیدن به خواسته هامون بایدددد بهش عمل کنیم و از اون پیروی کنیم.
و من چقدر از این حرفتون خوشم اومد که میگفتید شاید وقتی ما اهداف مون رو یه جوری انتخاب میکنیم که با جایگاه فعلی مون خیلی فاصله ندارند و بعد شروع میکنیم و بعد قدم به قدم میریم جلو، شاید اولش ظاهر قضیه این باشه که ما نسبت به بقیه پیشرفت خاصی نکردیم؛ ولی خودمون میدونیم که نسبت به گذشته ی خودمون داریم پیشرفت میکنیم، و وقتی که این پیشرفتها ادامه دار باشه و اگر که روند رو درست ادامه بدیم برای اینکه تثبیت بشه باورها و رفتارهای درست، اتفاقی که میافتد اینه که بعد از سال های طولانی بسیار بسیار پیشرفت میکنیم و قطعاً از این پیشرفت شگفت زده میشیم.
قطعا همینطوره. دوام از شدت بسیار مهمتره. اینکه کارهایی که ما انجام میدیم دوام بیشتری داشته باشن، خیلی مهمتر و بهتر از اینه که کارهایی انجام بدیم که شدت زیادی دارن اما دوام ندارن. پس ما باید کارهای خوب رو ندادن انجام بدیم تا به نتیجه برسیم.
و چه قدر زیباست قانون خداوند که میگه وقتی تو قانون تکامل رو درک کنی، وقتی طبق اون پیش بری و قدم برداری، در مسیر رسیدن به خواسته هات میتونی کلی لذت ببری چراکه دیگه احساس سرخوردگی، احساس بی لیاقتی، احساس بی عرضگی و احساس نرسیدن به خواسته رو نمی کنی و با خودت میگی الان من بهتر از قبل شدم، الان من یه قدم جلوتر رفتم. و توی هرکاری، در هر زمینه ای همینطوره. وقتی ما به این روند ادامه بدیم احساس پیشرفت میکنیم و احساس میکنیم که الان در مسیر درست هستیم و داریم مدااام بهتر میشیم. چقدر زیباست قانون خداوند که میگه اگر قانون تکامل رو درک کنی میرسی به قانون تصاعد و بعد از یه مدتی خیلی سریعتر از حد تصورت پیشرفت میکنی.
بنابراین طبق گفته ی شما خیلی خیلی مهمه که در مسیر رسیدن به اهداف و خواسته ها و رویاهامون جایگاه خودمون رو بشناسیم و قدم هایی رو مشخص کنیم که از لحاظ فرکانسی فاصله ی زیادی با ما نداشته باشن، بهشون برسیم، تثثثثثبیتشون کنیم و بعد بریم سراغ قدم بعدی.
استاد عزیزم ممنونم بخاطر تمام زحماتی که برامون میکشید، بخاطر تمام چیزهایی که بهمون یاد میدید، بخاطر اینکه اینقدر خالصانه و صادقانه آگاهی هاتون رو در اختیار ما میگذارید. عاشقتونم❤️، شما، مریم جان و تمام اعضای این خانواده هرجا که هستید در پناه الله یکتا شاد و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید، خدانگهدار تون🌹
به نام خدا💕
روز ۸۰ سفر من….
امروز دفعه چندم بود که این فایل رو گوش دادم و مفهوم تکامل رو بهتر درک کردم و اینکه تغییرات باید آروم آروم باشه و بعد تثبیت یک مرحله بدنبال مرحله و مدار بالاتر باشیم.
خدارو شکر که تو مسیر تغییر هستم و اگه یک موقع هم از مسیر خارج میشم سریع برمی گردم و مثل سابق گول نجواهای ذهن رو نمیخورم که با یکبار خارج شدن از مسیر به خودم میگفتم که دیگه فایده نداره و به روال سابق برمیگشتم.
خدایا از خودت میخوام تا کمکم کنی تا در این مسیر موفقیت باقی بمونم و به تکامل واقعی برسم،الهی آمین🌹
سلام استاد عزیزم ، سلام مریم جان نازنینم
سلام خانواده بی نظیر فرکانسی من
سپاسگزار خداوندم برای وجود و حضور با ارزش شما در زندگیم
سپاسگزار زمانی هستم که در اختیار دارم تا در سلامت در آرامش و آسایش بخونم بشنوم و حالا بنویسم.
سپاسگزار خداوندم که وقتی مدت ها در دوراهی دوباره کامنت گذاشتن و دل دل کردن ها و مقاومت های ذهنیم بودم به کامنتی از سودای عزیزم که متن لایو شماره 35 استادجانم بود هدایتم کرد تا بخونم تا یادم بیاد تغییر شخصیت از همین قدم ها شروع میشه. از پذیرش خود ، از احساس لیاقت بیشتر داشتن، از تمرکز بیشتر روی نکات مثبت و ورودی های ناب بیشتر دادن به ذهنم.
سوداجانم ، بی نظیرم، سپاسگزار حضورت و دقتت و مطالب فوق العادت هستم. ایمان دارم که به بهترین ها هدایت میشی.
و اما فایل فوق العاده امروزم
فایلی که منو با کلی چالش رو به رو کرد. چالشی که فکر می کردم قانون تکامل رو درک کردم اما تازه فهمیدم که عجول بودن هنوز در وجودمه. و خدارو شکر کردم که الان آگاه تر شدم و به قول خودتون استادجانم که این آگاهی رو به یاد آوردم.
ما به عنوان موجوداتی خالق ساخته شدیم تا خالق شرایط زندگی مون باشیم به وسیله باورها، فرکانس ها و کانون توجهمون.
همین جمله که هر روز صبح و شب می نویسمش و می دونم که هدایتم می کنه که بیشتر حواسم به ورودی های ذهنم باشم. من از وقتی عملکرد ذهن رو فهمیدم و اینکه هرچی بهش میدی چطور شروع می کنه به کار کردن روش و حلاجی کردنش دیوانه شدم. و بعد گفتم وای خدای من چقدرررررر باید حواسم جمع باشه. چقدر باید آگاهانه تلاش کنم چیزهایی رو ببینم بشنوم که به نفعم باشه. که در رسیدن به خواسته هام کمکم کنه. ذهن قدرتمند من این طور عالی ساخته شده ، عجب چیز بی نظیری.
و خدارو شکر که این جا رو دارم.
باید دوباره بگم. استاد! استادجانم! دوست دارم ، سپاسگزار وجودتون ، حضورتون و در اختیار قرار دادن این همه آگاهی هستم.
و اما یادم رفت بگم! آخه چقدر زیبایی تو همین فایل بود. از زیبایی استاد و صدای ناز مریم جانم تا ماشین خوشگل و اون جاده وااااااااای اون جاده بی نظیری که با هم طی کردیمش. و ابرهایی که من عاشقشونم. و خونه هایی که بااااااااز بودن فرااااااااخ
کیف کردم از تماشای رنگ سبز طبیعت و آبی آسمون و سفیدی ابرها
مرسی دوربین! مرسی زاویه دوربین! و البته که مرسی استاد و مرسی مریم جانم که دوربین رو تو این زاویه بی نظیر گذاشتید!
خدایا سپاسگزارتم که زیبایی هارو می بینم. واسه چشمام. چشمای قوی و تیزبینم سپاسگزارم عشقم.
مریم جانم با خودم میگم چقدرررر فوق العاده اید. آخه با استاد باشی و این همه فایل هارو دیده باشی و صد البته که قدرتمندتر باز هم رو خودتون کار می کنید. و این نت برداری ها و اون سوال فوق العاده که باعث جاری شدن اون همه آگاهی شد.
سپاسگزار وجودتون و دقتتون و حضورتون هستم مهربونم.
و اما
فرمول ساده برای واقعیت دادن به خواسته :
اول داشتن خواسته واقعی که قانون تکامل توش رعایت شده باشه ( که از خداوند هدایت می خوام تا بیشتر درکش کنم)
دوم ساختن باورهای هماهنگ با اون خواسته ( و هدایت می خوام برای تشخیص درست ترمزهام تو زمینه خواسته هام و ساختن باور هماهنگ باهاش )
سوم قدم برداشتن در راستای اون باورها ( و جسارت می خوام و قطعا که می سازمش ، تغییر شخصیت وای وای وای . استاد هروقت میگید من هیچ ربطی به گذشتم ندارم یعنی این طور شخصیتتون تغییر کرده با خودم میگم من هم همین طور میشم. من هم عمل می کنم. من هم انجامش میدم. و شروع کردم. قدم هامو شروع کردم. دمم گرم. ای ول آفرین. تو معرکه ای دختر ادامه بده ! )
در مورد نشانه هایی که در مورد تشخیص خواسته های واقعی هست :
اول اینکه اون خواسته اولویت بالایی تو ذهنتون داره
دوم اینکه فاصله فرکانسی معقولی با اون خواسته دارید
( چه جالب طلب هدایت کردم و جوابش دو خط پایین ترش بود… باز هم برای درک بیشتر و عملی کردنش هدایت می طلبم پروردگارم)
این دو تیکه نت برداری های مریم جان کلی مسیر رو روشن کرد برام. کلی بهم آگاهی داد. و البته که خرید دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها رو هم برام بولد کرد.
استاد عزیزم چقدر زیباست که می شنوم وقتی به دفتر خواسته هاتون نگاه می کنید به بیش از اون چیزی که می خواستید هم رسیدید. و برای من الگویی پر رنگ هستید. هرچی میشه به ذهنم یادآوری می کنم شمارو. شما الگویی واضح و روشن در جواب تمام اماهای ذهنم هستید.
اینکه استاد گفتن : از وقتی قوانین رو فهمیدم و بهش عمل کردم به هر خواسته ای که واقعا می خواستم رسیدم. خواسته هایی که برام مهم بود، باورهای هماهنگ باهاش ایجاد کردم. خواسته هایی که در موردش حرکت کردم. در موردش ایمان داشتم توکل داشتم.
با خودم میگم بیا. تو هم داری قوانین رو می فهمی. با مداری که الان توش هستی.
فقط دقت کن خواسته های مهم ، ساخت باورهای هماهنگ باهاش و حرکت کردن و صد البته ایمان و توکل و صبر داشتن.
استاد مهاجرت کردن به کشور دیگه ای که نامحدود باشه که زیبا باشه رو خواستن
این خواستش بود بهش رسید پس منم مسیرشو درست برم می رسم امکان نداره نرسم.
این قانونه.
در مورد مسائل مالی دوست داشتن خونه خوب داشته باشن ماشین خوب داشته باشن الان چندین و چندتا خونه تو امریکا چندین و چندتا خونه تو ایران چندین و چندتا ماشین دارن چندین و چندتا موتور دارن هرچی که خواستنو دارن دیگه ی آر وی فوق العاده دارن که به پول دلار اون روز ده بیست میلیارد تومن قیمتشه
استاد اینارو خواست از لحاظ مالی هم به هرچی می خواست و فراتر از اون رسید. من هم مسیری که درست هست رو برم قطعا منم می سازم.استادم از هیچی شروع کرد من که اوضام خیلی بهتره.
اولا ایشون استادی رو که خداوند برام فرستاده نداشتن!
خونه بدون کرایه بدون پول آب و برق و گاز نداشتن.
شرایط کاری تو خونه و زمان دست خودشون رو از اول نداشتن.
من همه این نعمت ها رو دارم و قطعا باید بهتر عمل کنم. و عمل می کنم.
از لحاظ روابط عاطفی و عاشقانه هم که استاد ترکونده در نهایت عشق و در نهایت استقلال و ایمان و آزادی
از لحاظ سلامتی هم باز سال هاست ی دونه قرصم نخوردن و به لطف الله سلامتند و الان که با قانون سلامتی ترکوندن اصلا وای وای وای
استاد از زیر صفر شروع کرد و هرچقدر قانونو درک کرد و هرچقدر تسلطشون به قانون و اجراش بیشتر شد سرعت رسیدن به خواستشونم بیشتر شد.
همون قانون تکامل و بعد تصاعد که من عاشقش شدم که در جواب به سوال کلیدی مریم جانم جاری شد:
سوال:
نشانه های خواسته های واقعی رو میگی بعد میگی فاصله فرکانسی معقولی با اون خواسته داشته باشید . چرا مهمه که در قدم اول خواسته ای رو انتخاب کنیم که خواسته فرکانسی معقولی با اون خواسته داشته باشیم؟
چون سنگ بزرگ علامت نزدنه!
به نظرم این ضرب المثل واسه همین جاست. واسه وقتی قانون تکاملو رعایت نکرده می خوایم بپریم رو تصاعد.
به قول استاد : ملت میگن اوکی ما فهمیدیم که خداوند به فرکانس هامون پاسخ میده. ما می خوایم به خواسته هامون برسیم. بعد طرف دوقرون تو جیبش نداره کل پولی که به چشمش دیده ی عدد خیلی کمی بوده بعد میگه من تا سال آینده تا شش ماه آینده فلان میلیارد پول داشته باشم یا فلان خونه میلیاردی رو داشته باشم یا فلان ماشین میلیاردی رو داشته باشم.
یعنی اون چیزی رو انتخاب می کنه که فاصله فرکانسی داره باهاش.
اما قانون این طور عمل نمی کنه. ما ی روند تکاملی رو داریم طی می کنیم. اون خواسته ای که داریم هدفی که تعیین می کنیم ی ذره از جایگاه فعلی ما می تونه دور باشه.
وقتیم که به نتیجه رسیدیم بگم خب حالا پایدارش کنم. نه اینکه بگم خب رسیدم! حالا برم ده برابرش کنم. نه پایدار بشه تثبیت بشه اون خواسته بعد برم ی پله بالاتر. یعنی برم هدف گذاری کنم برای ی پله بالاتر.
وقتی ما اهدافمون رو جوری انتخاب می کنیم که باهامون فاصله فرکانسی زیادی نداره و بعد قدم به قدم می ریم جلوتر شاید اولش ظاهر قضیه این باشه که ما نسبت به بقیه پیشرفت خاصی نکردیم ولی خودمون که می دونیم نسبت به خودمون داریم پیشرفت می کنیم.
این تیکه هم عالی بود :
وقتی که ی خواسته ای رو پیدا کردم که ی ذره جلوتر از من بود وقتی بهش می رسیدم لذت می بردم. از مسیرشم لذت می بردم . احساس سرخوردگی نمی کردم. احساس بی عرضگی نمی کردم. احساس بی لیاقتی نمی کردم. می گفتم ای ول بهتر شدم. اعتماد به نفسم رفته بالاتر. و احساس رشد داشتم احساس پیشرفت داشتم به جای اینکه بگم که من که فلان ماشین رو ندارم فلان خونه رو ندارم که چه فایده؟ نه! می گفتم که من در مسیر هستم همین حالا هم به ی عالم خواستم رسیدم همین حالا هم ی عالم پیشرفت کردم با همین روندم ادامه بدم هی بیشتر و بیشتر پیشرفت می کنم.
به همین دلیل عالی میشه اگه در بحث رسیدن به خواسته ها خودم رو بشناسم جایگاه خودم رو بشناسم قدم هایی رو مشخص کنم که فاصله فرکانسی بالایی باهام نداره. بهش برسم و بعد برم بالاتر .
و چی قشنگتر از این قانون زیبا که برای همه یکسانه
و هرکسی رعایتش کنه بدون شک در دنیا و آخرت سعادتمنده
الهی شکرت
خدای من سپاسگزارم که منو به این فایل هدایت کردی!
سپاسگزارم که درک کردم برای خواستم باید خیلی دقیق تر عمل کنم و قانون تکامل رو درک کنم و رعایتش کنم و حالا در آرامشم و شک ندارم که خلق می کنمش. باور دارم باور دارم به قدرتی که خودت بهم دادی برای خلق زندگیم اون طور که می خوام و چقدر عالیه که تو تنهای نیروی جهانی.
عاشقتم انرژی بی کران جاری در من
به نام خدا
سلام بر استاد گرامی و مریم جان نازنین و دوستان گلم
روز 80
اصول اساسی خلق رویاها
استاد حتی فایلی که گرفتید برای معرفی دوره محشره چه برسه به خود دوره
نکتهی اول فایل
برای خرید جای دورتر رو انتخاب کردیدچرا؟
چون جای جدید کشف کنید
این بهمون یاد میده همیشه بریم تو دل ناشناخته ها
دوم بخاطر اینکه منتظر زیبای جدید ببینید
یعنی آنقدر تمرکزتون رو زیبایی هاست حتی توی انتخاب مرکز خرید هم به این نکته توجه دارید
یه فرمول ساده برای رسیدن به خواسته ها
استاد عاشقتونم که همه چیز رو ساده بیان میکنید
برای همه ی خواسته ها یه فرمول ساده است
خواسته واضح باشه و قانون تکامل توشرعایت شده باشه
باورای هماهنگ با اون خواسته بسازیم
نشونه برای خواسته واقعی چیه ؟
اینکه الویت بالایی داشته باشه
و فاصلهی فرکانسی معقولی با الانمون داشته باشه
ما با استفاده از تضاد هایس که تو زندگیمون میاد خواسته برامون دقیق و واضح میشه
حالا باید بیاییم ورودی خوب بدیم باورای خوب بسازیم و اون موقع است که خود به خود به باورامون میرسیم
من یه سری خواسته دارم و به نظر خودم قانون تکامل هم رعایت کردم ولی به خواسته نمیرسم الان با این فرمول فهمیدم که مشکلم چیه
من باید خیلی بیشتر روی باورام کار کنم
و این فرمول رو برای رسیدن به هر خواسته ای میتونیم استفاده کنیم
استاد میگن به هر خواسته ای رسیدن به هرخواسته ای که مهم بوده براشون
به هر خواسته ای که براش حرکت کردن و ایمان داشتن
به هر خواسته ای که باور مناسب در موردش ساختن
بعد از رسیدن به خواسته بریم سراغ خواسته ی بعد با توجه به الویت هامون
وقتی ما خواسته ای رو انتخاب میکنیم که فاصله فرکانسی معقولی باهاش داریم راحت تر بهش میرسیم و وقتی بهش رسیدیم اعتماد به نفسمون میره بالاتر
تمرکز هم خیلی موضوع مهمی که من خیلی ازش غفلت میکنم
من همیشه باید تو رسیدن و انتخاب خواسته اینو مد نظر داشته باشم که این خواسته باید یه ذره بهتر از قبل باشه نه اینکه بخام یهو یه تغییر بزرگ کنم
مثلا من خیلی ترس دارم یهو نمیتونم یه آدم شجاع بشم باید از کارای کوچیک شروع کنم وقتی رفتم تو دل اون ترس ها و دیدم هیچی نیس یواش یواش میرم تو دل بزرگ تر. اینجوری هم برام باور پذیر تر میشه هم اعتماد به نفسم بالاتر میره
یه نکته ی مهم که استاد اشاره کردن و اغلب ما فراموش میکنیم اینه که هدف که انتخاب کردیم و بهش رسیدیم باید پایدارش کنیم بعد بریم سراغ پله بعد
هر بار از یه ذره پیشرفتی که کردیم خوشحال شیم و ادامه بدیم
باید تومسیری رسیدن به خواسته لذت ببریماکر قانون رو درک کنیم اصلا این اتفاق میافته
من وقتی اولین مشتری ام رو گرفتم اونم بدون هیچ تبلیغی آنقدر خوشحال بودم با اینکه یه هزینه کم گرفتم ولی حالم عالی بود باید همیشه برای هر نتیجه ی کوچیکی آنقدر ذوق کنم و تمرکزم رو اتفاقات خوب باشه رو پیشرفت هایی که کردم و هی به خودم یاد آوری کنم که اینم تونستم پس بزرگتر رو هم میتونم
به نام پروردگار عالم
سلامی میکنم به استاد بزرگوارم سلام بانو شایسته مهربان
روز 80 ام تحول زندگیم
همیشه برای رسیدن به رویاهام و حرکت به سمت شون تضادهای داشتم چون قانون را بلد نبودم هر چقد تلاش میکردم در آخر نتیجه ای خاصی حاصل نمیشد خیلی کارها براشون انجام دادم ولی مسیر اشتباه بود باور نامناسب بود اون وقت ها فقط بدنبال پول بودم تا بدستش بیارم ولی هر چقد جلو میرفتم ازم دور میشه وضعیت مالی بدی را تجربه میکردم با تمام معنی بی پولی را حس کردم سوال های بی جواب توی ذهنم رژه میرفتند چرا اینجوری هست چون شنیده بودم هر چقد تلاش کنی بهش میرسی این شده بود یک باور مخرب برام بعد وارد دوره بیکاری شدم توی این زمان ها بودم که شروع کردم به سرچ ها در اینترنت برای کارهای آنلاین بدون کار فیزیکی میتونی به درامد برسی اینجا بود شروع حرکت بسوی موفقیت کاریم بود بعد آشنایی من با سایت استاد که کل مسیر زندگیم را برای همیشه تغییر داد …..
وارد یک دنیا جدید متفاوت با دنیا قبلی خودم شدم همه چیز فرق داشت از صحبت ها استاد تا دیدگاه دوستان فوقالعاده اینجا از قوانین برای تغییرات در تمام جنبه های زندگی صحبت میشد نتایج گویای همه چیز بود اینجا بود نقش باورها در زندگیم را فهمیدم هر آنچه در زندگیم بدست آوردم همش برمیگشت به باورهای خودم اشتیاق بیشتر شد چون راه حل مسائل نادلخواه خودم را پیدا کردم اینجا بود خدای واقعی را شناختم نگاهم از بیرون خودم تغییر کرد به دورن خودم من وارد ناشناخته ها خودم شده بودم حسم دیدم به دنیای اطراف بصورت بنیادین داشت تغییر میکرد امیدم انگیره ها اشتیاقم و رویاهای که فراموش کرده بودم ولی توی وجودم بودند را دوباره زنده شدند شروع تازه ای برای حرکت در مسیرها خواسته ها بوجود اومده هست ….
نقشه راه هم فایل های استاد شدند از دانلودها شروع کردم باید از پایه بصورت آگاهانه با رعایت تکامل قوانین یاد میگرفتم پله پله هر فایلی که گوش میکردم بارها درهای از ذهنم را باز میکردند من با اجرا حرف های استاد قدم های کوچک و متواری برمیداشتم بعد تفکر میکنم دیدگاه به جهان هوشمند به کلی تغییر کرده وقتی متصل میشم به منبع ابدیت ایده های نابی را دریافت میکنم در هر مداری که باشم خیلی راحت این روزها هم زمانی های در زمان مناسب ایجاد شده که این اتفاقات سدهای ذهنم را متلاشی کرده هدایت های خداوند را با پوست گوشت استخوان هایم حس میکنم ظرف وجودم خیلی بزرگتر شده …..
من با قوانینی آشنا شدم که همه چیزی که بخوام بهم میدند این بستگی به خودم دارم چی بخوام و چه باوری برای بدست آوردنشون ایجاد کنم
میلاد پسری از نور
به نام مهربان پروردگارِ هدایت گَرَم که جهان هستی رو پراز فراوانی وبا قوانین ثابتش آفرید تا من با درک اون قوانین خالق تمام عیار خواسته هام باشم
سپاسگزارم از شما استاد عباسمنش عزیزم که این آگاهی های ناااااب رو در اختیارمون قرار میدید
دریافت های من از این فایل ارزشمند
داشتن خواسته ی واقعی ، ساختن باورهای هماهنگ با آن خواسته وایمان و توکل داشتن و قدم برداشتن در راستای تحقق آن ،
خواسته باید اولویت بالایی برامون داشته باشه و فاصله ی فرکانسی کمی باهامون داشته باشه که درک روند تکاملی باعث کم شدن فاصله ی فرکانسیمون میشه و پیشرفتِ همراه با آرامش، برامون به ارمغان میاره که به ،نتیجه های پایدارِ زیبا، ختم میشه
خوب نتایج من بعد از آشنایی با آگاهی های استاد عباسمنش از قرار زیرِ:
از لحاظ سلامتی بسیار اوکی
از لحاظ اعتماد بنفس خیلی خوب
از لحاظ تحصیلی فعلا به مقطعی که قبلاً آرزوم بود رسیدم اما خواستم بزرگتر شده
از لحاظ استقلال عاطفی خیلی به استانداردی که میخواستم نزدیکم یعنی به 80 درصدش رسیدم
از لحاظ کاری ،دقیقا توی شغلیم که میخواستم
از لحاظ انرژی و آرامش خیلی به استاندارم نزدیکم
واز لحاظ مالی دقیقا درجایی هستم که قبلاً آرزو شو داشتم اما خیلی زود خواستم دراین مورد بزرگتر شدو الان دوباره خواسته های دیگری دارم.
رابطهی عاطفیمم خوبه اما دقیقا مطابق استانداردم نیست
شاید زندگی من از بیرون شبیه زندگی آدمهای بالای متوسط ،درجامعه باشه ،اما خودم میدونم تو تک تک اون موارد خودم زیر هزار بودم و با آموزش های استاد عباسمنش عزیزم خودمو با شادی و لذت ، به بالای متوسط رسوندم و خیلی ذوق دارم که مطابق قوانین زندگی کنم تا به صورت تصاعدی در همه ی زمینه ها رشد فوقالعاده ای داشته باشم
«به یاری خداوندپیروزی بزرگ نزدیک است»
استاد عباسمنش عزیزم تو مقاله ابتدایی فایل به موضوع بسیار مهمی اشاره کردید
«ارزشهای هماهنگ با خواستههایمان را بشناسیم و شهامت پیدا کنیم تا استانداردهای جدیدی بر اساس آن ارزشها برای خود تعیین کنیم که خودمان را راضی میکند و نه دیگران را .»
این جمله منو خیلی به فکر فرو برد و از اونجایی که دیدن مسائل دیگران راحت تره ، تونستم تو دیگران این مشکل رو شناسایی کنم و ازاون طریق بهتر درکش کنم و برگردم به زندگی خودم و ردپاشو درزندگی خودم پیدا کنم تا بتونم مچشو بگیرم و اصلاحش کنم،
دیشب دوستی تعریف میکرد که به خانمی علاقمند بوده اما چون دوتا از داداشاش از همون قوم ،زن گرفته بودن و جداشده بودن دیگه خانوادش اجازه ندادن که این آقا با خانم مورد علاقش ازدواج کنه ،وحالا آقا با یک خانم دیگه ازدواج کرده و درحالی که یک ماهم از زندگی مشترکشون نمیگذره ، باهم اختلاف شدیدی پیدا کردن
آقا ارزش براش راضی نگه داشتن خانوادش بوده ،اماخواستش ازدواج با خانم مورد علاقش،و ازاونجایی که خواستش با ارزش هاش هماهنگ نبوده واز طرفی هم قانون رو بلد نبوده و شهامت نداشته و استاندارد جدیدی برای خودش تعریف نکرده که خودشو راضی کنه نه دیگران رو ، حالا درعرض یک ماه از تصمیمش به شدت پشیمانه!!!!!
ماریا به خودت بیا ، ارزش هاتو باز نگری کن استاندارد هاتو تغییر بده، نکنه خواسته هات تو یه مسیردیگه ای هستند و ارزش هات در مسیر دیگری
نکنه هنوز نتونستی اونارو باهم هماهنگ کنی نکنه شهامت بازنگری استاندارد هاتو نداری و هنوز بعضی جاها میخوای دیگرانو راضی کنی و از خودت گذشتی.…
مهربان پروردگارِ باسخاوتم لطفا چشم هامو بازتر و گوش هامو شنواترکن تا این تعارض هارو درک کنم و بهم شهامت بده تا به پشتوانه ی توحید و زندگی به شیوه ی قوانین ،تغییرشون بدم.
خدایا من به هر خیری از جانب تو فقیرم ،منو به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت دادی و نه کسانی که به آنها غضب کردی و نه گمراهان….
سلام دوستم
چه جالب بود کامنتتون
خیلی سپاسگزارم.
ادبیات شما رو تحسین می کنم.
مطلبی که از استاد گذاشتین رو دو سه بار خوندم، درک درستی نداشتم.
ولی همراه با مثال که توضیح دادین ، گرفتم مطلب رو البته تا حدودی
بیشتر باید بهش فکر کنم.
دعاهای پایان کامنتتون هم خیلی زیبا و آرامش بخش بود
وقتی می خوندمش حس کردم که با کلام زیباتون خواستین هر کس که کامنت شما رو می خونه ، همین دعا رو برای خودش داشته باشه.
منم از خدا برای خودم و همه دوستان سایت و همه ی انسان های جهان ، این دعاها رو خواستم.
ممنونم از شما
دوستتون دارم
ممنونم از انرژی گرم و لطف شما.
80مین گام روزشمارزندگی به نام خداوندقانون بدون تغییرسلام به تکاملی بودن خدا.
سلام به استاد ومریم جون ازخالق خود قدرت قدمهای تکاملی راگرفتندوحالاسوارسرسره زندگی هدفمندانه شده اندولذتش ومیبرن الهی شکرت.
حمدوسپاس مخصوص خداست که من رادرعالی ترین آزادی زمانی،مکانی،ورابطه ی عالی و دوستی باخودم وخودش وکل کائنات واطرافیانم قراردادومرانماینده ی مخصوصش خوانده است ومنم خدارااجابت کردم.زیباترین نمایندگی به نوبه ی خودم دربهشت کره ی خاکی تاسیس کرده ام باقدمتی نیم قرن هست بندگی کردم باخدای قدیمی وقلابی والان هم باخدای اصلی که همه این سالهاراخودش به عهده گرفته برام جبران کنه چون من موجودفرکانسی هستم واصلا بلدنیستم اینجاقدم ازقدم بردارم مگرباامروفرمان الهی.آره ذهن من هم ازاول شروع آشنایی باقانون جذب میگفت چرا7ماه نه توکه خودت 7ماهه به دنیاآمدی میدونم همه ی شمامنودرک میکنین که ذهنم چنان صداشوبلندکرده بودسرم سوت میکشیدوگریه هاکردم میگفتم خوب اگه خدایی بایدمعجزه کنی!چون همش میگفت دیرمیشه هادیگه وقتی نمونده منم بالطف خداالان4ساله اینجای راه هستم که اونم بین منوخداست ونفرسومی نمیتوانددرک کنداحساس منو!چندروزی هست حال وهوای روزه گرفتن کرده بودم اونروزداداشم درموردچیزی صحبت میکردوگفت آبجی روزه داشته وباهم بودیم الی آخر. باخودم گفتم منم بایدروزه های قرضم رو بگیرم !یعنی ذهنم میگفت خواهرت روزه گرفته این روزهای کوتاه همه ازتوجلوزدن!منم گفتم من برعکس بدنه ی جامعه بایدحرکت کنم وبین منوخداقرضی نیومده حالاروزه گرفتن روخیلی دوست دارم ولی جالب اینجاست به حرف ذهنه گوش ندادم این یک قدم به نفع من!
دیشب میخواستم چایی بخورم شام حاضربودولی چایی حاضرنبودودیدم دیروزاولِ ماه رجب بودبعدازظهرگفتم دوش بگیرم نشدخوابیدم گفتم بچهها شماشام بخورین میرم دوش بگیرم آمدم دیروقت بودچایی وشام خوردم تادیروقت کامنت مینوشتم 20دقیقه به نمازبیدارشدم به من الهام شدامروزروزه بگیرخدایاشکرت حمام الهامی!روزه گرفتن الهامی!بعدنمازقرآن ونوشتن شکرگذاری وبعددوباره خوابیدم بیدارشدم به پسرم گفتم ناهاررودرست کن منتظرمن نباش میرم پیاده روی میخوام روزه بگیرم به خداگفتم هدایتم کن پیاده برم پارک خورشیدباخط برگردم!؟یابرم پارک ملت باخط برم ازکنارکوه پیاده برگردم خونه مسیرشم خیلی طولانیه وحواسم نبودازجای خونه باوَن برم تاجای کوه پلکانی واقعاجایی دنجییه وقتی کنارکوه پیاده روی میکنم ازبلندی شهرزیرپاس بی نهایت حال میده الهی شکرت تابی نهایتهاکه اینقدرشهرومحله ی زیباوبی نظیری دارم بوس به کلت خدا !خلاصه به من الهام شدبروحرم امام رضاخیلی وقته باآقاصله رحم به جا نیاوردی!گفتم چشم چادرموبرداشتم وضوگرفتم رفتم توراه گفتم خدایامن میدونم به آسانی اتوبوس خط بارسیدن من جلوی پام ترمزمیزنه وصندلی خالی برامن داره همینطورهم شدوازخانه به من الهام شدتوی اتوبوس پیام بازرگانی روانجام بده!گفتم چشم قربان کمکم کن! توی صندلی نشستم اتوبوس خلوت بودرفتم قشنگ روبروخانم ها بلندسلام کردم وتمرینوانجام دادم تشکرکردم اونهاهم تحسین وتشکرکردن نشستم ایستگاهبعدیک خانم جوان کنارم نشست گفت هواهم سردشده دارم میرم پیاده روی پرسیدم پارک ملت گفت آره گفتم هندزفری توگوشته گفت اره برداشت ازهمین پیام بازرگانی صحبت کردم گفت آره چقدرمثبت اندیشی وقانون جذب خوبه ازاستادپرسیدن جوابدادم گفت خیلی عالیه ماهم فلان استاتیدروداریم شماره دادگفت محصولم داریم دوستداشتی بیاتوپیجم باهم کارکنیم تشکرکردیم وخداحافظی کردورفت باخودم گفتم این امتحان الهیه که ببینه ذهن من هرزه س به دنبال حرفهای جدیده یانه شیطون داره خودنمایی میکنه ومنم شماره خانم روپاک میکنم چون یک آدم بی عقل ازاقیانوس بی کران بلندمیشه میره تونهرآب ناشناخته ی جلوخونه مردم!نه منه شاگردالهیه سایت خانه ی بابام من آدم استراحت طلب خدابرام ساخته حالا ازاین سرشهرپاشم بیام اونورشهرعجب پیشنهادی دادخدایاتوشاهدی که فقط مسئولیت پذیری لیلا که ازبچگی به همراهش بوده البته ناآگاه حالاباآگاهی داره پیش میره اینم قدم تکاملی من!نرسیده به میدان اصل شهرمیدان شهدااتوبوس شلوغ صندلی هاتکمیل وخیلی هم سرپابودن بازهم تمرین واجراکردم تحسین میکردن منم تشکر.حالابه نیابت همه واردحرم شدم به خادمهاسلام وخداقوت میگفتم قبل ازتفتیش همیشه دعای ورودرومیخوندم وگرنه ذهنم آزارم میداداینبارمتفاوت ترازهمیشه دعارونخوندم والان هم برام عادیه !امرواصلامتفاوت ترازدفعه های دیگه رفتم حرم وبرگشتم!سلام به خداوامام حسین وامام رضاوامام زمان مثل همیشه تسبیحات حضرت زهراروگفتم واردصحن اسماعیل طلایی یاانقلاب شدم همون جایی که همه سلام اول وآخررومیدن .سمت راست ورودی یک آقای روحانی روی صندلی روضه سفارش میگرفت وادامیکرد.سمت چپ یک آقایی زائربودروی صندلی تاشونشسته بودمنم به اطراف نگاه کردم براصندلی دیدم خبری نیست همونجاایستادم یک وقت دیدم عه صندلی خالیه وخیلی هم خلوت شدخدابرامن تهیه دیده بودنشستم آهنگهای بی کلام گذاشتم دیدم حال دلم میگه نه درپرتوآرامش رومیخوام دقیقاً13:55دقیقه شروع شدمنم اول به امام رضااعلام کردم اینبارمتفاوت آمده ام که منم مثل خودت اصلابه کسی غیراز(رَبَّم)نیازی ندارم ولی چون این مکان مقدس انرژی بالایی داردمنم اومدم ازاین انرژی الهی استفاده کنم حق الهی منه وبراهمه ی اهل عالم دعای خیرکردم ونوبه ی منبررفتن استادشدمن نمیدانم اول وآخروسط فایلها کدومه ولی باشروع فایل اول گریه های منم شروع شد های،های گریه کردم استادبخون لیلاگریه کن عجب حال وهوایی جای همه ی شماخالی بازهم متفاوت ازدیگران وسالهای قبل دقیقایک ساعت طول کشید ساعت14:55دقیقه بلندشدم رفتم که گروهی پیداکنم برای اجرای پیام ولی مردم یامشغول عبادت یاعکس گرفتن بودن هواهم سردبود پاهام به گرمانیازداشت به یک آقای خادم بی سیم داشت ازش درخواست کردم گفت متأسفم درحال مأموریت هستم ازهمکاراکمک بگیرذهنم تامیخواست دخالت کنه به خادمین دیگه نگاه کردم گفتم همه درحال انجام خدمتن اینبارخیلی متفاوت ترحتی نماززیارت هم نخوندم برااولین باربوداین کاروکردم که خیلی جداازبدنه ی اعتقادات جامعه حرم رفتم وجالب اینجابودکه ذهنم واقعاسکوت وخاموشی مطلق رواختیارکرده بودوتسلیم من بودحتمابه خاطرباورپیام بازرگانی بودحتمااین پیام تاالان غوغا کرده.به آقاسلام دادم آمدم سمت کتابخانه نگاه کردم دیدم ماموردم درب موقعیت نداره ردشدم یک آقای نورانی باشال سبزرنگ لباس خدمت یک حاج خانم سوارصندلی چرخ دارروبه بیرون ازحرم هدایت میکردومنم به آرامی رفتم کنارش گفتم همینطورکه خدمت میکنین چندکلمه صحبت میکنم گفت بفرمایین گفتم حاج خانم شماهم لطفا گوش کنین منم شروع کردم مسافت زیادبودوآقای خادم میپرسیدواقعاکارهات باصحبتهات یکیه گفتم دارم تمرین میکنم که خالصانه یکی بشه پرسیدن ازخواهرشوهرمادرشوهرهیج کینه ای نداری نگفتم اصلامن خواهرشوهرنداشتم ومادرشوهرم ساکن بهشته ولی واقعامادرشوهروکل کسانی که به من هرطوررفتاروگفتارداشتن مشکل خودم بوده وهرچی پرسیدگفتم آره گفت واقعاقضاوت، غیبت،گله وشکایت ازخداومملکت وخانوادا واطرافیان نداری!؟الان بچه ها میرن بیرون مثل سابق زنگ نمیزنی!؟انگشت اتهام روازروی همه برداشتی وقبول داری اعمال خودته ومثبت اندیش!؟ازتوسختیهاسستی بیرون میکشی؟!همه واقعیه یادرحدحرف!گفتم حرفی که عمل نیاوردحرف مفت است!
به ایستگاه رسیدیم :خیلی، خیلی هم آقاوهم خانم تحسین وتشکرکردن والتماس دعاگفتند:خداحافظ.
سواراتوبوس خط شدم خیلی، خیلی شلوغ بودیک سلام جانانه به همه ی خواهران وقبولی زیارت شروع تمرین معرفی سنم وتعدادبچه هاموشوهرخوبم روگفتم یکتاپرستم وچیزهای دیگه یک عزیزی خیلی تعصبی گفت12امام روقبول داری خندیدم گفتم من گفتم یکتاپرستم آره12 امام روقبول دارم میخوام رهروخط امام باشم که چطورخداروشناخت!؟ویک خانم گفت بنده خدامیگه یکتاپرستم چیزی دیگه ای که نگفت واون عزیزسکوت اختیارکردوگفتم دوست عزیزشماروهم قبول دارم ولی راه خودمومیرم وتشکرکردم بقیه هم لبخندرولبهاشون بوددیدم یک صندلی خالی عقب اتوبوسه اینگاربرای کسی رزروبود رفتم به خانم گفتم جای کسیه؟گفت براشماصندلی روگرفتم اول فکرکردم سوارشدی ماروسرکاربذاری بعددیدم نه حرفای خوشگل میزنی اشاره کردم بیااینجابنشین!نشستم گفتم ازخونه راه افتادم ازخداخواستم به راحتی بیام حرم وبرگردم روصندلی بنشینم خداکه نیومده برام جارزروکنه شماروماموراین کارکرد!پرسیدبه امام زمان عقیده داری که زنده س گفتم آره به ماگفتن امام درقیدحیاتِ گفت نه اینجوری شمابه این حرف شک داری گفتم همه زنده هستندومن مستقیم کارموبه خدامیگم همانطورکه امام زمان خودشووخداروشناخت منم اینطورزندگی میخوام.گفت من معلمم اگه شاگردم به من مستقیم پیام بده واقعابدم میادمیگم به نماینده ی کلاس پیام بدین تابه من گذارش بده گفتم آره شمادرست میگین خصلت انسان همینه ولی خداباهمه ی مافرق داره گفت شمابه حرفات اصلااعتقادنداری شمامعتادی!؟ گفتم نه! گفت چون معتادایکتاپرست شدن شوهرمن معتادِویکتاپرست شده لبخندزدم وبعدحرفاشوتموم کردوگفت برام دعاکن ،گفتم من براهمه دعامیکنم .گفت :من به بقیه کارندارم !گفتم اهان شمانیازمنددعای منی ؟!گفت آره!وکلاصندلی عقب خالی شدمنم سریع رفتم کنارشیشه نشستم ویک خانم جوان آرایش وخوش خنده کنارم نشست وموقع رفتن بامن خداحافظی بالبخندپرمهرش کرد.رسیدم به ایستگاه خونمون به عزیزدلم تماس گرفتم رفته بودپیاده روی منم بهش ملحق شدم تومسیربرگشت یک نون سنگک داغ گرفتیم وبه آسمان نگاه کردم لحظه ی غروب آفتاب بودمعجزه ی الهی ماه روبایک ستاره ی پرنورتوآسمون دیدم به عزیزدلم نشون دادم ودعامکردیم 2تاخانم هم متوجه ماه وستاره شدن اونهاهم روبه قبله ویوی زیباباکوهای برفی واستادن به دعاکردن غروب زیبایی رومشاهده کردیم ورسیدیم خونه وخدادرابعادعزیزدلم چای نبات بازعفران وپنیرمحلی وگوجه فرنگی منومیزبانی کردوبعدازنمازم یکدیگررودرآغوش کشیدیم وگریه ی شادی ازحضورسالم خودمون وبچه هامون وحضورخدا واستادو مریم جون وشماعزیزان که کامنتهارومیخونین ومینویسین شکرکردیم عاشقتونم.الهی شکرت که امروزبی نهایت نعمت واردزندگیم کردی چون منوخانواده ام لایق عالیترینهاهستیم.وبعدازافطارناهارفرداروباپسرم اماده کردم اگه فردا رفتم پیاده روی راحت باشم خانه داری عشقمه بَه بَه لذت میبرم.
به نام ربّ
سلام با بی نهایت عشق برای شما
80 . روز شمار تحول زندگی من از این جعبه شگفتی خدا
من اول یه چیز خیلی باحال بگم
وقتی این هدایت های خدا رو میبینم خیلی کیف میکنم
من امروز رفتم سمت کشوی دمنوش ها گفتم خدا تو بگو چی برای گلوی من خوبه که بخورم و سلامت تر بشه ؟؟
گفتم از این سبد کدوم ؟
یهویی یه صدا شنیدم پنجمی
پرسیدم کدوم سه ردیفه
دوباره شنیدم از ردیف اول پنجمی
برداشتم ظرفو دیدم یه چیزی بود اولش فک کردم اسپنده گفتم خدایا اسپندو بخورم ؟ بعد گفتم آهان حتما باید دود کنم تا بوش بره تو گلوم بعد با دقت نگاه کردم به مادرم نشون دادم گفت 4 تخمه هست
پرسیدم خاصیتش چیه مامان
گفت که برای گلو درد و نرم کردن گلو خوبه
همینو که شنیدم گفتم وای خدای من من بهت گفتم چی برای نرم کردن گلوم خوبه اینو بهم گفتی
اینجا بود که کلی کیف کردم و یاد حرف استاد افتادم که میگفت هر چیزی رو باور داشته باشین که خدا هدایتتون میکنه و ازش درمورد همه چی بخواین کمکتون میکنه و هدایت میکنه
و من واقعا کیف میکنم
امروز من کل فایل مصاحبه با استاد قسمت 18 رو که نوشته بودم دوباره گوش دادم و با توجه به گفته های استاد شروع کردم به نوشتن باور های قدرتمند و به خدا گفتم من مینویسم وتکرار و استمرارم رو در باورهای قدرتمند انجام میدم ما بقی کاراش با تو
خیلی خوشحالم خیلی که خدا هر لحظه کمکم میکنه تو پیشرفت هر روزم
و امروز که داشتم به یه سری خواسته هام فکر میکردم به خدا گفتم که من زیاد میخوام ازت و میدونم که بهم عطا میکنی
وقتی اومدم فایل امروز رو ببینم خیلی خوشحال شدم و شروع کردم به گوش دادن و الان دارم مینویسم
و از این به بعد هر فایلی که گوش میدم سعی میکنم قشنگ بهش فکر کنم و بنویسم و اینجوری به قول استاد بهتر درک کنم
سپاسگزارم از استاد عزیزم و بی نهایت زیبایی هاباشه براتون
سلام
اصول اساسی خلق رویاها:
✔️۱مشخص کردن خواسته ی واقعی و رعایت قانون تکامل(اولویت خواسته ی واقعی و داشتن فاصله ی معقول فرکانسی با خواسته)۲ ساختن باورهای هماهنگ با آن خواسته۳_قدم برداشتن در راستای آن باورها
✔️ما یا خواسته هایمان را اگاهانه انتخاب میکنیم یا با برخورد با تضادها
✔️استاد عباسمنش با توجه به موفقیت در تمام جنبه ها،روابط،سلامتی ،معنویت،ثروت نتایج عالی که دارند از شرایطی که زیر صفر بودند در این زمینه ها و الان به نتایج عالی در این زمینه ها رسیدند پس الگوی خوبی برای ما هستند>>>چون اگر نتایج درست است پس آن باورها درست هستند
✔️داشتن فاصله فرکانسی معقول و رعایت قانون تکامل>>یعنی ما خواسته هایی را مشخص کنیم که فاصله فرکانس کمی با جایگاه الانمون داشته باشد،یک قدم کوچک از از جایگاه الانمون فاصله فرکانسی داشته باشد،مثلا اگر در سال گذشته ماهانه سود درآمدمان ۵ میلیون بوده،خواسته ای را مشخص کنیم که سود درآمد سالیانه آینده مان ۱۵ میلیون باشد،
و نکته ی مهم اینکه وقتی به آن خواسته رسیدیم مثلا سود ۱۵ میلیون زود نخواهیم به سود ۳۰ میلیون برسیم بلکه باید بگذاریم آن سود۱۵ میلیون برای ما تثبیت بشود،بدیهی بشود،نتایج آن خواسته پایدار بشود،بعد خواسته ی بعدی >>>در زمینه های دیگر هم همینطور مثلا روابط یا معنویت بگذاریم آن باور و آن رفتار برایمان بدیهی و پایدار بشود بعد خواسته های بالاتر
✔️با رعایت قانون تکامل شاید نتایج به ظاهر بزرگ نباشد اما کم کم آن رشدی که میکنیم،و به خواسته مان میرسیم باعث میشود اعتماد به نفسمان بیشتر شود و در نتیجه به خواسته های بعدیمان زودتر برسیم،به قانون تصاعد میرسیم که خیلی سریعتر به خواسته های بعدیمان میرسیم
با رعایت قانون تکامل در مسیر خواسته ها لذت میبریم…
👈باورها یک شبه بوجود نیامده اند که یک شبه تغییر کنند
بنام الله یکتا
استاد عزیزم و مریم جانم سلام
یه روزایی هست که ناخواسته و بصورت تحمیلی از تمرینات دور میمونم و درگیر زندگی عادی میشم
حالم دگرگون میشه و میخوام به بیراهه برم اما سریع یادم میاد یه گوشه ای از دنیا عباسمنش هایی هستند که با درک قوانین تونستند به همه خواسته هاشون برسن
بعد حس میکنم که چقدر من شاکر خداوندم به خاطر اینکه منو در مسیر درست قرار داده
چقدر من خوشحالم که خداوند منو در مدار خواسته هام قرار داده
من فعلا تمرکز کردم روی روابطم
دارم سیر تکاملم رو میبینم
فعلا از دعوا و درگیری و اختلاف زیاد رسیدیم به فضای دوستانه و سکوت
و دارم به وضوح میبینم همینجوری روابط به سمت عالی پیش میره
من هر روز به خودم یادآوری میکنم من عاشق خودم هستم من بهترینم من زیبا هستم من درجه ی یک هستم
من فوق العاده هستم
و اگر شوهرم بمن عشق میورزه،این عشق رو خداوند در قالب شوهرم بمن میده
پس وابسته هم نمیشم
در پناه الله یکتا شاد ثروتمند و سعادتمند باشید
سلام فرشته ی عزیزم
امیدوارم به آرزوت که پزشک شدنه رسیده باشی یا در مسیر رسیدنش باشی
خوندن کامنتت باعث شد احساس نزدیکی باهات بکنم
منم به خاطر تضادهای زندگی ام با همسرم، دارم روی دوره ی عشق و مودت کار میکنم
منو همسرم همدیگه رو دوست داریم
ولی بلد نیستیم قشنگ بشینیم با همدیگه حرف بزنیم، بین ما هفته ها و هفته ها سکوت است و سکوت تا در نهایت یکی مون کم بیاره و بره سراغ اونیکی، هر دو ادم مغروری هستیم که فکر میکنیم ، خودمون همه چیو بلدیم، همسرم حرفای استاد رو باور نداره و من فکرم اینه که همسرم نابلده و اینگونه زندگیمون سپری میشه گاهی زیبا و گاهی نا خوش، ولی همدیگه رو دوست داریم و اینو هر دومونم میدونیم، لاقل من که اینطور فکر میکنم واقعا
دو تا دختر مهربون و سالم و زیبا داریم و همسرم مهربونترین پدر دنیا براشونه
از دوره عشق و مودت یاد گرفتم که من فقط و فقط باید روی خودم کار کنم، و هیچ کسی نمیتونه کسی دیگه ای رو تغییر بده حز خودش
مهمترین کار من در هر لحظه هماهنگی ذهن با روحمه
چجوری ذهنمو با روحم هماهنگ کنم؟ در هر لحظه اگاهانه دنبال زیبایی های اطرافم باشم و خداوند رو بابتشون سپاسگزاری کنم، بقیه چیزا خود به خود درست میشه
و وقتایی که ارامترم و در فرکانس بهترم میتونم توجه کنم به نکات مثبت همسرم تا بیشتر و بیشتر از رفتارای خوبشو ببینم اگرم فعلا خیلی از دستش ناراحتم و نمیتونم توجه کنم به نکات مثبت همسرم، هیچ اشکالی نداره
من باید توجه کنم به بقیه نکات مثبت زندگیم تا رفته رفته فرکانسم بهتر بشه و اتفاقات بهتری رو تجربه کنم، مثلا میتونم توجه کنم به نکات مثبت بچه هام
به خونه ام، سلامتی ام، دوستانم، هوا، اب، درختان و،،،
پس سپاسگزاری امروزم رو اینجا مینویسم به امید خدا
1_ خدایا شکرت به خاطر کولر عالی مون که هوای خونمون رو مطبوع و خنک میکنه
2-خدایا شکرت به خاطر نعمت ارزشمند برق که باعث میشه کولرمون کار کنه، یخچال و تلویزیون و گوشی هامون و دینام و کلی وسایل دیگه که با برق کار میکنن
3-خدایا شکرت که دخترم در کنارم خوابیده و منم میتونم در کنارش خواب ظهرگاهی عالی رو تجربه کنم امروزم
4-خدایا شکرت که امروز گلدونهای پتوس سرسبز زیبامون رو گذاشتم راه پله مون تا زیباتر بشه اونجا
5- خدایا شکرت که من اوقات فراغت زیادی دارم توی خونه و لذت میبرم از بودن در کنار بچه هام و بزرگ شدنشون
6-خدایا شکرت که کسب و کار همسرم عالی و پررونقه، خدایا بهش قدرت و ارامش بیشتری بده در مسیر رسیدن به اهدافش
7-خدایا شکرت که عصرا میتونم با دخترم پیاده روی کنم و خرید
8-خدایا شکرت که دختر بزرگم، به پدرش کمک میکنه تو کارای مغازه
9- خدایا شکرت به خاطر سلامتی خودم و خانواده ام
10-خدایا شکرت که در کنار انسانهای عالی راستگو و درستکاری زندگی میکنم که هدفشون خیر رساندن به منه
دوست عزیزم نوشته بودین، هدفتون خرید دوره ثروته، منم هدفم اینه که دوره ثروتو بخرم تا الان بالای هشتاد درصدشم جم کردم تا ببینم خداوند کی منو در مدارش قرار میده تا بخرمش عجله ای ندارم
هدف اصلی و اولویت اول این روزام اینه که واقعا رابطه ی عالی و عاشقانه پایدار رو تجربه کنم با همسرم، نه اینکه یه ماه اشتی باشیم یه ماه قهر
و تا الان یاد گرفتم من فقط باید خودم تغییر کنم، و دنبال تغییر دادن همسرم نباشم اگه میخوام واقعا نتیجه بگیرم و
و هدف بعدم که خیلی دوست دارم تجربش کنم، رانندگی کردنه تا ازادتر باشم و بیشتر و بیشتر لذت ببرم از ازادی و رهایی ام و تحسین زیباییهای اطرافم
دوست عزیزم براتون بهترینها رو ارزو میکنم از خدا ی یگانه ی قدرتمند که تنها اجابت کننده خواسته هامونه
سلام به سارای خوش صحبت و دوست داشتنی
فوق العاده لذت بردم از کامنت زیباتون
الهی که همیشه مسیرتون پر از زیبایی باشه
گاهی وقتها هدفت میشه روابط
من شاید دوسال طول کشید که روی روابطم کار میکردم
اما به طرز ناباورانه به چیز بهتری رسیدم
من یاد گرفتم چطور با خودم عشق بازی کنم،چطور به خودم محبت کنم،چطور خلأهام و پرکنم
یادم میاد بارها تو صحبت با همسرم ازش میخواستم که نیازهام و برطرف کنه
همیشه فکر میکردم خب هرچی باشه من یه انسانم و یه سری نیازهام و خودم نمیتونم برآورده کنم
و باید یکی بیرون از من بیاد و اونها رو پر کنه
ولی با کار کردن روی خودم فهمیدم
خودم برای خودم کافی هستم
من به محبت هیچکس نیاز ندارم تا عقده ای نشم
من به حضور هیچکس احتیاج ندارم تا موفق بشم
کافیه تمام خودم رو حس کنم
و این یعنی آزادی
این یعنی گدایی نکردن عشق،بغل کردن،محبت کردن و ….
و خداروشکر تمرکزم رو گذاشتم روی مسیر رسیدن به هدفم
امیدوارم در کنار شما عزیزانم به اهدافم برسم
موفق باشی و به تک تک آرزوهات برسی