اصول اساسی خلق رویاها | قسمت اول - صفحه 17

416 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مریم دیناشی گفته:
    مدت عضویت: 1051 روز

    روز 80 فصل سوم روز شمار تحول زندگی من:

    نکات مهمی که از این فایل دریافت کردم:

    1.در تمام جنبه های زندگی خواسته هامو مشخص کنم

    رابطه ام با خودم ، با خدا /معنویت

    رابطه عاشقانه

    آزادی مالی

    آزادی مکانی و زمانی

    سلامتی

    آرامش داشتن

    به لطف الله من همه چیز و باهم میخوام.

    با هر بار رسیدن به خواسته ای اعتماد به نفسم بیشتر میشه.

    2.خواسته ی (هدف)معقول داشته باشم که فاصله فرکانسی باهام خیلی زیاد نداشته باشه.

    سود سالیانه رو تقسیم بر 12 کن اون عدد رو

    و سه برابر کن .

    هدف هاتو کوچک کوچک انتخاب کن.

    3.قانون تکامل رو رعایت کنیم. که برسیم به قانون تصاعد

    پیشرفتهای ادامه دار

    روند درست تثبیت رفتارای درست

    نتایج خوب میگیریم.

    4.در مسیر رسیدن به خواسته ها لذت ببر.

    و خودتو برا خواسته های کوچکی که بهش رسیدی تحسین کن.

    پروردگارا سپاس که این آگاهی

    و آرامش رو دریافت کردم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    محمود کاظمی گفته:
    مدت عضویت: 954 روز

    به نام خداوند وهاب و عظیم

    مهم ترین قانون خداوند

    قانون تکامل

    چقدر این قانون فراره وفراموشش میکنیم چون به قول استاد نگاهمون میره سمت دست آوردهای بقیه واین اتفاق برامون می افته که میگیم نگاه فلانی کن چقدر پیشرفت کرده چه ماشینی خریده چه خونه ای چه وچه و..

    که تمامش از اینجایی شروع میشه که تمرکزمونو از روی خودمون ودست آوردهایی که تا همین چند وقت پیش خبریم ازشون نبوده وحالا داریمشون وبدیهی شده برامون بر میداریم .که این سمه که این زخر حلاهله برای مایی که میخوایم پیشرفت بکنیم

    چون احساسمونو بد میکنه وچیزایی که رسیدیم بهشو کم ارزش

    وطبق قانون احساس خوب=اتفاقات خوب نه بر عکسش

    وبااید همیشه وهمیشه از این دام خودمونو دور بکنیم وفقط وفقط تمرکزمون روی خودمون ودست آوردهای خودمون باشه حتی به ظاهر کووچیک

    چون همون کوچیکاهم قبلا نبودن.پس به خودمون یاد آور بشیم که مسیر درسته وباید همین راهو پیش بریم وبدونیم که بعد از این مرحله مرحله تصاعده که اونوقت قشنگ میفمیم که دست آوردهامون از همون ذره ذره های اولیه بوده که حالا قدرت گرفته وداره خواسته های بزرگو خلق میکنه برامون.دلم میخواست این کامنتو امروز توی روز 80 از روز شمار تحول زندگیم با این مثال بنویسم که بودنم ویادم باشه که کوچک ترین دست آوردهامم باید منو سپاسگذار تر بکنه وبهم بفهمونه که مسیرم درسته وباید ادامه بدم وادامه بدم چون قانون تکامل کار خودشو درستو دقیق انجام میده

    برای تموم دوستانم در این مسیر زیبا ثابت قدمی وایمان لحظه به لحظه رو از خداوند میخوام

    در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    اعظم برزگری گفته:
    مدت عضویت: 1412 روز

    بنام خداوند هدایت گر

    سلام خدمت استاد نازنین،مریم عزیز و تمام دوستانی که فوق العاده هستند و دارن روی خودشون و باوراشون کار میکنند تا یک زندگی ایده آل از هر جهتی رو بسازند و زیبا زندگی کنند و جهان را جای زیباتری برای زندگی کنند!

    استاد جان امروز هدایت شدم به این فایل و دوست داشتم درک و برداشت خودم رو از این فایل اینجا بزارم

    _ما با هر بار رسیدن به یه خواسته ایی اعتماد به نفسمون افزایش پیدا میکنه!و برای رسیدن به اهداف بزرگتر،قانون رو بهتر درک میکنیم و بازی جهان رو می فهمیم و سرعت رشدمون بالاتر میره و قانون تکامل رو درک میکنیم!!!

    منم اوایل شروع کارم وقتی میدیدم که کسانی که قبلا تو این کار بودند و مهارت ها و تجارب بسیاری رو که داشتند تو دلم میگفتم پس چرا من این رو بلد نیستم،چرا این تکنیک رو نمیتونم اجرا کنم؟چرا مثل اینا نمیتونم کارهای بی نقص و زیبایی رو ارائه بدم و خیلی چراهای دیگه!چون فکر میکردم با شرکت تو یه دوره ی آموزشی همه ی این تکنیک ها رو بلد میشم و خودم میشم یه پا استاد و می خواستم تمام پله ها رو یک شبه طی کنم ولی وقتی وارد این کار شدم (کیک کارم)نابلدترین بودم و چون علاقه ی زیادی داشتم از پایین تر از صفر شروع کردم با همه ی امکانات کمی که داشتم و با علاقه ی بسیار زیاد انجام میدادم و تحسین میکردم هر روزی رو که میتونستم یه کار جدید رو ارائه بدم و شوق و اشتیاقم هر روز زیادتر میشد و با عشق اینکار رو انجام میدادم و به قول استاد لذت فراوان میبردم!همین امروز که خواستم با دیدن این فایل پیشرفت دو ساله ام رو بابت کارم بنویسم بخدا یه صفحه ی کامل نوشتم و دیدم چقدر من پیشرفت کرده ام!!!منی که روزی آرزوم بود یه شارپ کامل در بیارم،رنگ ها رو شناختم و دیزاین و تزیینات رو بلد شدم و وقتی که در حال دیدن کارام بودم و رسیدم به کارهای اولین بخدا خیلی شکر کردم که من کجا بودم و الان در عرض دو سال به کجا رسیده ام که به جرات یکی از بهترین های شهرم در حرفه ی خودم هستم!خدا میگه انسان فراموشکاره !واقعا هم همینطوره و من قانون تکامل رو توی این دو سال با تلاش و استمرار و کم نیاوردن و ناامید شدن دیدم!سپاسگذار خدای مهربانم که منو از اونجا به اینجا رسونده و میدونم پیشرفت های زیادی در انتظارم هست چون باید تکاملم طی بشه و به هدف بزرگترم که داشتن بزرگترین مارکت کیک و شیرینی هست به لطف الله مهربون برسم و میدونم وقتی خواسته ای توی دل آدم شکل بگیره!خدا و جهان دست بدست هم میدن تا به بهترین شکل اون خواسته و هدف دست یافتنی بشه!

    _انتخاب هدفی که فاصله ی فرکانسی نزدیکی با ما داشته باشه

    من امروز به خودم قول میدم دوباره روی مهارتهام کارکنم و یه مهارت جدیدی رو که به لطف الله استارتش رو هم زدم به مهارت هام اضافه کنم و تجربه کسب کنم و از این راه هم ورودی مالی خوبی رو داشته باشم!و هدف بزرگترم رو به هدف های کوچکتر تقسیم میکنم تا روزی بتونم خواسته ی بزرگترم رو با باورهای جایگزین و عالی اجرایی کنم به لطف الله

    خدایا شکرت و هزاران هزار بار سپاسگذارت برای این سایت ارزشمند و الهی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      فهیمه رمضان نیا گفته:
      مدت عضویت: 918 روز

      سلام به اعظم جون عزیز

      بانوی هنرمند وتوانمند

      سپاسگزار خداوندم که امروز منو هدایت کردبه سمت این فایل که نشانه ی امروزم بود وهزاران سوال در ذهن داشتم وهزاران تردید

      وسپاسگزارم از شما بابت این کامنت زیبا من همکار شما هستم ودر زمینه ی قنادی یکسال هست که فعالیت خونگی دارم ولی همیشه خودمو با دیگران مقایسه کردم من تا به امروز هیچ کلاسی نرفتم وهیچ دوره ی آموزش قنادی شرکت نکردم ولی به لطف خدا با همین اینترنت و آموزش های رایگان خیلی راحت محصول تولید کردم وفروش داشتم ولی همیشه از خودم ناراضی بودم وفکرمیکردم که داره دیر میشه همه پیشرفت کردن من جا موندم من چرا سفارشای فلان وفلان ندارم چرا مشتری های ثروتمند ندارم وهزاران باور غلط…اما حدود دوماه پیش با کارکردن روی خودم وآموزه های عالی که از استاد وسایت دریافت کردم باورهای جدیدی ساختم وبا تکرار روزانه ی باورهای جدید وتوجه وتمرکز فقط روی نعمت ها وزیبایی ها شاهد وفور مشتری وسفارش های عالی بودم و واقعا از جایی که فکرشو نمیکردم خدا برام مشتری میفرستاد و من خیلی راضی وخوشحال بودم ودقیقا همینجای ماجرا طبق گفته ی استاد من رسیدم به هدف یک ماهه ام و چون تمرین ها و تکرارها رو یکی در میون انجام دادم دوباره افت کردم واین همون چیزی هست که استاد فرمودن استمرار در هدف وسریع تعیین کردن هدف بعدی که من انجام ندادم وفکرهای منفی به سراغم اومد ولی باز به لطف الله امروز هدایت شدم به این فایل و صحبتهای زیبای استاد عزیزم وسوالات عالی مریم جان ومن به آگاهی رسیدم وبا خوندن این کامنت زیبا که شما نوشتین متوجه خیلی از چیزها شدم که باید توجه کنم به تمام پیشرفت های عالی وتمام اتفاقات مثبت وعالی که تو این تایم داشتم وخودمو با دیگران مقایسه نکنم و فقط روی خودم وباورهام کارکنم وهدف هایی که خیلی دور از ذهن نیستن تعیین کنم ..

      خدایاشکرت بابت تمام آگاهی ها ونشانه هایی که برای هدایتم میفرستی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    محسن mohsenta57 گفته:
    مدت عضویت: 949 روز

    به نام خدای زیبا و خالق زیبایی ها و درود خدمت استاد عزیزم آقای عباس منش و خانم شایسته عزیز و همه دوستان و هم فرکانسی های حاضر در این سایت الهی که در این 293 روز حضور من در این سایت واقعا حس میکنم خانواده اصلی من افراد حاضر در این سایت هستند و چقدر به وجودشون افتخار میکنم و از اعماق وجودم آرزو میکنم که یک روز بتونیم همدیگرو در یک جمع دوستانه ببینیم و از نزدیک با هم صحبت کنیم و کیف کنیم چون همونطور که در نوشته های قبلی هم گفتم وقتی توی ترافیک و بصورت کاملا اتفاقی یکی از هم فرکانسی های عزیزم رو دیدم که ایشون هم در این سایت حاضر بود ،چقدر انرژی اون لحظه را زیاد دیدم و واقعا هیچ زمان دیگری من در این شدت از میدان انرژی نبودم) ..من امروز هم همانند تمامی روزهای قبل به فایلهای استاد گوش میدادم و چقدر برام جالبه که در حین گوش دادن به صحبتهای ایشون هم که مثلا در ضمیر ناخوداگاهم به چیزی فکر میکنم ،ناگهان استاد در موردش صحبت میکنند و من فقط با لبخندی اونو همراهی میکنم و دیگه الان درک میکنم که اینها نشانه هایی از خداونده که آره من باهاتم و اگر به من اعتماد کنی جوابتو در لحظه میدم و خدایا شکرت بابت این موضوع و چقدر حسم عالیه وقتی اینو میفهمم . در خصوص تکامل تدریجی خلق رویاها و ثبات اون رویا و افزایش باور خودم بارها در فایلهای مختلف گفتم ولی امروز هم میخوام اینو بگم که واقعا به این درک و ثبات باور رسیدم که باید حواسمو جمع کنم در کنترل افکارم و تقریبا رویاها و خواسته های کوچکم را میتونم با تمرکز و افزایش فرکانس و تکنیک رهاسازی بدست بیارم بعبارتی فهمیدم که چجوری خواسته های کوچکمو میتونم براورده کنم و مطمئنم با هدایت خداوند و عمل کردن به توصیه های استاد عباس منش قطعا بصورت تکاملی راه رسیدن به خواسته های بزرگ و اساسی زندگی ام رو هم یاد خواهم گرفت هر چند که در این مدت هم زندگی ام از این رو به اون رو شده و کسانی که منو میشناسن همه به این موضوع اذعان میکنند که واقعا از نظر اخلاقی و شخصیتی کاملا عوض شدم و خودم و همسرم هم میدونیم که از نظر مالی هم کاملا متفاوت شدیم و چقدر راحت تفریح میکنیم و هر چیزی میخواهیم راخرید میکنیم و هیچ استرسی برای پرداختها نداریم و تازه پس انداز هم میکنیم و خدایاشکرت (اینجا رو در حالی مینویسم که بغض خوشحالی راه گلومو بسته و داره اشک از چشمانم جاری میشه چون فقط خودم میدونم چی بودم و چی دارم میشم و فقط باید خدارو شکر کنم )..من همونطورکه عرض کردم چندین بار نوشتم که چجوری به خواسته های کوچیکمون رسیدیم و لی از اونجایی که با خودم عهد بستم هر چیزی که بدست آوردم را در این سایت با سایر دوستان به اشتراک بذارم تا هم ردپایی از خودم به جا گذاشته باشم و بدونم تکامل من داره طی میشه و هم کمکی به افزایش باور بقیه دوستانم کرده باشم لذا اینبار هم به یکی دیگه از این موارد اشاره میکم :از اونجایی که یاد گرفتم هر چیزی رو که میخوام اول باید تجسم کنم و بعد باورش کنم که میتونم داشته باشم و بعد اقدامی برای بدست اوردنش کنم و در نهایت با اعتمادی که به خدای خودم دارم و مطمئنم برای من موجودش میکنه ،کل اون موضوع را رها میکنم لذا در این مورد نیز همین کار رو کردم و به لطف خدای مهربان این بار هم شد (وای که چقدر وقتی گفتم خدای مهربان قلبم یک تکونی خورد و انگار اون هم در قلبم به من جواب داد و بهم یک حس عالی داد و قلبم در حین اینکه طپش بالاتری گرفت و لی آروم شدم -خدایا شکرت خدایاشکرت خدایا شکرت ) چند روز پیش داشتم توی لینکد این میچرخیدم که یک پستی را دیدم در خصوص تقویم برگزاری نمایشگاه های صنایع غذایی در دنیا و یکدفعه احساسم بهم گفت چرا تو نباید در یکی از این نمایشگاهها حاضر باشی و از دستاوردهای جدید و عالی اونها مطلع باشی؟؟؟ و از اونجایی که قانون را بلد شدم سریعا از اون برنامه پرینت گرفتم و بوسیله یک نامه به مدیرعامل مجموعه ای که در اون کارمیکنم اعلام کردم که من مایلم در یکی از این نمایشگاهها حاضر باشم و لطفا موافقت بفرماییدو تمام..خداشاهده تمام و رها کردم و اصلا بهش فکر نکردم تا اینکه مدیرم بهم گفت ایشون زیاد مایل نیست و گفتم مهم نیست و فکرشو نکن ولی در درون خودم قیامتی به پا پود که میشه و من دوباره رها کردم … تا اینکه یک روز در منزل در حال استراحت بودم که یکی از همکاران تماس گرفت و گفت یکی از شرکتها با هزینه خودش قرار بوده سه نفر از همکاران منو ببره به یکی از بزرگترین نمایشگاههای صنایع غذایی در دنیا که در یکی از کشور های اروپایی برگزار میشه و یکی از اون سه نفر به دلایلی امکان سفر نداره و نمیدونم چرامدیر عامل گفته تو باید بیایی ؟ولی من خندیدم و بهش گفتم ولی من میدونم برای چی گفته و در دلم هم گفتم چون خدای من بهش دستور داده که باید من در اون نمایشگاه حاضر باشم و اینجوری شد که این رویای من هم به واقعیت پیوست و چقدر خدارو شاکرم که داره روز به روز و تکاملی باورهای منو قوی و قوی تر میکنه و مطمئنم که روزی میرسه که به رویاهای بزرگترم هم خواهم رسید و امیدورام روزی بیام اینجا و براتون از خریدن اتومبیل جدیدم و بعد از اون خرید خونه جدیدم بنویسم و باورهامونو با هم قوی تر کنیم ….. خدایا ازت بابت همه چیزهایی که به من دادی و بابت اینکه منو جانشین خودت در این دنیا قرار دادی و تمام توانایی های خودت را به من عطا کردی واز اون مهمتر بابت اینکه همیشه کنارمی و از رگ گردن به من نزدیکتر سپاسگزارم و فقط میتونم بگم که بینهایت دوستت دارم … درپناه خدای مهربان ،شاد پیروز و سربلند باشید و تا میتونید بنویسید بچه ها بنویسید که این نوشتن معجزه میکنه بوالله که خود خدا هم در قران به قلم اشاره کرده و به این وسیله به قدرت جادویی نوشتن اشاره کرده پس بنویسید هر چند موفقیت بسیار بسیار ناچیزی بوده باشه و مطمئن باشید بقدری در افزایش تقویت باورتون کمک میکنه که فکرش را هم نمیتونید بکنید… خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      سارا شکری امیدوار گفته:
      مدت عضویت: 852 روز

      سلام به دوست عزیز هم فرکانسی ام

      سپاسگزارم که از تجربیات زندگیتون، از طی تکامل و از رها کردن خواسته ها برای رسیدن بهشون برامون نوشتید

      من بسیار لذت میبرم وقتی دوستانم با مثالهای زندگیشون از تجربه و درک قانون برامون مینویسن بهتر درک میکنم شکل عملکرد قوانین زندگی رو

      حالا میخوام از نتایجم بنویسم با یاری الله که با توکل و درخواست به خودش و طی تکاملم بهشون رسیدم

      من واقعا لذت میبرم از کامنتای دوستانم و توی هر روزشماری که هستم تمام کامنتهای دوستامو که تا اون لحظه نوشتن با علاقه میخوندم برای اینکه یاد بگیرم ازشون

      و این کار شاید هفته ها وقت ببره ولی من واقعا عجله ای ندارم و دارم از مسیر لذت میبرم

      حالا از تجربیات زندگی ام با مثالاش بگم

      توی چند جلسه ی قبل روزشمار استاد گفتن برای اینکه اعتماد به نفستون قوی بشه برید تمرین اگهی بازرگانی رو انجام بدین. من واقعا شرایطش رو نداشتم، چون خانومی هستم که بچه ی کوچک دارم و خیلی کم میرم تنها بیرون، یه بار که عصر دختر کوچکم رو بردم پیاده رو تا هوا بخوریم، دخترم دوسالشه، دستمو گرفته بود و کنار خیابون راه میرفتیم، ما اطراف شهر زندگی میکنم و نزدیکترین پارک یک کیلومتر باهامون فاصله داره

      دختر یک کیلومترو پیاده راه رفت تا ما رسیدیم به پارک، و از اون به بعد من و دخترم بارها و بارها پیاده رفتیم به همون پارک و من سه بار اون تمرین اگهی بارزگانی رو همونجا برای مردم اجرا کردم، اولش فقط به یه خانومی که تنها نشسته بود، چند روز بعد به دو تا خانوم و چند روز بعدش برای سه تا پسر نوجوان و واقعا اعتماد به نفسم عالیتر شد با تحربه این کار و احساس

      خدایا شکرت که میتونم بخونم و بنویسم و یاد بگیرم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    ندابشارتی گفته:
    مدت عضویت: 1386 روز

    باسلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته ی زیبا

    روز 80 ام و تعهدمن!

    تکامل و فاصله ی فرکانسی و ثبات رسیدن!

    کمالگرایی دقیقا نقطه مقابل درک سه نکته ی بالاست

    وقتی باشگاه زدن رو استارت زدم،فاصله ی فرکانسی داشتم با چندتا ملک و موقعیت،خیلی دور نبودنا ولی قابل انجام نبودن با شرایط فعلیم

    اما بلافاصله بعد از اگاه شدن،به محض متوجه شدن و انتخاب موردهایی ک فاصله ی کمتری و قابل دسترس تر بودن،تکامل در راه اندازی سریع پیش رفت!کمتر از دوماه از گرفتن ملک تا شروع کلاس

    و حالا باید به ثبات برسم

    از ذوق بگذرم و بعد تصمیم بگیرم برای مرحله ی بعدی

    الان ذوق دارم زیاد و این یعنی هنوز عادی نشده

    و البته که خیلی باورهای غلط راجب ثروت دارم و باید در این مسیر که تازه مستقل شدم بعد از سالها کار کردن برای مردم،درستشون کنم و نتایج عالی بسازم تا بیشتر باور کنم این سیستم انرژیو

    خداروشکر ده تا شاگرد ثبتنام کردن و از هفته ی بعد استارت میزنم

    من خواسته ی صدتا شاگردی‌ک قبلا ساختم(زمانی ک برای باشگاهی کار میکردم)دارم

    اما الان این خواسته ،با شرایط فعلیم قابل انجام نیست ولی بهش میرسم

    چون تازه اومدم به این محل،هنوز کسی نمیدونه من باشگاه دارم و میدونم در زمان مناسب،ادمهای مناسب منو پیدا میکنن بدونه هزینه ای برای تبلیغ یا اذیت کردنه خودم

    میتونم پیش بینی کنم به راحتی که ماه بعد 20 تا شاگرد دارم

    و قدم بر میدارم تابا فرستادن فرکانس مناسب،در این ماه انسانهای ثروتمند،مهربون و خوش رو و سلامت به سمتم هدایت بشن

    در این ماه،با تکرار باورهایی که بالا نوشتم و رفتارم که انگار 20 نفر ثبت نام کردن و نوشتن ستاره قطبیم و تصورو تجسمشون و هوشیار بودن نسبت به الهاماتی که در این خصوص میشه ،به خواستم میرسم

    من تازه مدارمو عوض کردم و با اجابت شدنه درخواسته باشگاه زدن،و همه اتفاقات و ادمهای نابو و رفتارها،خیلیییی خوشحالم و راضیم ازین مدار

    و البته که لذتهای زیادی هست ک هنوز تجربشون نکردم

    اما سپاسگذارم از منبع انرژی مطلق،که منو به مدار بهتری هدایت کرده

    شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      سارا شکری امیدوار گفته:
      مدت عضویت: 852 روز

      سلام ندای عزیزم

      من کامنتهای شما رو توی روزشمار میخونم و همیشه ذوق میکنم از روند پیشرفت کسب و کارت و باشگاهت

      اصلا ذهنم ناخوداگاه میگه اووه کامنت ندا ست، ببین کارای باشگاهش به کجا رسیده تا اسمتو میبینم:)

      فایل روزشمار امروز درباره طی تکامله و اینکه نباید عجول باشیم، عجله کار شیطانه:)

      من در حال حاضر وقت ازاد زیادی رو توی خونه دارم و از بزرگ کردن بچه هام و بودن وقت زیاد باهاشون و اشپزی برای خانواده ام لذت میبرم

      چندین سال پیش، اوضاع مالی زندگی مون به خوبی الان نبود، همسرم هنوز کسب و کار خودشو شروع نکرده بود، کیف پول من خالی بود و اون وقتا من توی ذهنم مدام تراولهای صدی و پنجاهی رو میشمردم، توی ذهنم، یه میلیون یه میلیون دسته بندی میکردم تا اینکه برسه، به 1٠ میلیون، 20-30 و الی اخر و در نهایت تا جایی که با ذهنم بتونم بشمارم

      تراول نو و تازه دستم میرسید بوش میکردم و از بوی نو بودنش لذت میبردم و احساس میکردم بیشتر و بیشتر از این تراولهای نو و خوشبو بهم داده میشه

      الان من دارم اون رویاهامو، اون تصویر سازی هامو زندگی میکنم

      توی کیفم اکثرا از همون تراولهای تمیز و نو و خوشبو دارم، توی خونم کلی دارم ازشون و با لذت خرید میکنم و باز بیشتر و بیشتر بهم داده میشه

      همسرم کسب و کار خودشو داره و کلی پول میاره خونه هر شب:) و کلی پول بیشتر در کارتش، که با خیال راحت خرید میکنیم، خدایا هزاران بار شکرت به خاطر فراوانی نعمتها در زندگی مون

      این بود مثال من در رابطه با طی تکامل و رسیدن به یدونه از خواسته هام

      هممون کلی از این مثالا داریم توی زندگیمون، کافیه بیشتر فکر کنیم و دقیقتر

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        ندابشارتی گفته:
        مدت عضویت: 1386 روز

        سلام سارای عزیز

        ممنون برای اگاهی زیبایی ک برام یاداوری کردین

        چه همزمانی قشنگی برای کامنت شما و اتفاقی ک همین دیروز برای من افتاد که هر دو از یک چیز حرف میزنن،جریان داشتن با جریان

        بودن با هستن

        رها بودن از دیروزو فردا

        شکر گزار بودن برای بودن

        چند روز دیگ،میشه یکسال ک من باشگاهه قشنگمو زدم و از انرژی خودم برای این فضا ،سرمایه گذاری کردم

        جوری ک هرچی انرژیم خالص تر و به اون منبع نزدیک تر میشه،انرژیه همه اونچه ک بیرون از منه هم خالص تر و با کیفیت تر میشه

        مدتی بود ک شکرگزاری میکردم تا شاگرد بیشتر بیاد

        تجسم میکردم تا پول بیشتر بیاد

        ستاره قطبی مینوشتم تا بیاد..

        انگار ک حواسم نبود ک اون چیزی ک دارم درخواست میکنم،بیشتر بیشتر داره کم میشه

        از نبودش،داشتم شکر گزاری میکردم

        از کمبودش،داشتم ستاره قطبی مینوشتم

        من شکر گزاریه هرانچه در زندگی داشتمو میکردم اما شرطی بود برای اومدن چیزهایی ک نداشتم

        الان شاگردت کمه؟اکی کمه که کمه

        اصلا تو کارت شکست بخور

        یا نه

        شاگردات زیادن؟ اک زیادن ،موفق باش اصلا

        من درگیر یک نتیجه شده بودم

        استاد توی فایل روزشمار 183ام میفرمایین،تو کار تو انجام بده،مهم نباشه برنده میشی میبازی!نتیجه چی میشه!

        همون لحظه بخودم گفتم اره ندا!تو توی باشگاهت حضور داشته باش تمرین کن،همه ی عشقتو به همین تعداد ادمی ک هدایت شدن پیشت،انتقال بده..

        همین بودن،حضور در لحظه ،نه بخاطر بیشتر شدن ثروت،نه بخاطر ورودی بیشتر،بلکه بخاطر همون لحظه،زندگی کن

        به چند ساعت نکشید از این اگاهی و این حرفی ک قلبم بمن زد و یه ارامشی ک کل وجودمو گرفت و نفس عمیقی ک از عمق وجودم کشیدم،گوشیم زنگ خورد و شاگردی ک سه سال پیش باهام کار میکرد زنگ زد و عرض نیم ساعت اومد باشگاه نه تنها تمرین کرد،بلکه متوجه شدم مدیر مجموعه ورزشیه و ازم درخواست کرد ک داخل مجموعشون کلاس بزارم و البته که با رشد خودم،متوجه شدم ک چه مقاومت هایی از من افتاده

        اینک اونجا چند درصده اینک هزینش چقدره اینک کین کجان،من خودم باشگاه دارم زشته برم ی جا کلاس بزارم…من فقط جریان دارم با این جریان،تسلیم هدایتام

        و اگه قراره من اونجا باشم خودش اتفاق میفته و اگه قراره نباشم خودش اتفاق میفته

        من فقط هر لحظه با عشق،هرچیزی ک دارمو به این جهانی همه چیز بمن داده،میبخشم

        حالا بعد از نوشتن این کامنت،قراره برم به اپن مجموعه و نظرمو راجب اون مکان و تجهیزات بدم

        قشنگیه این جریان اینه ک جهان منتظره تو چی میگی،با عزتو احترام کارارو برات پیش میبره و اون تو هستی ک قراره خبر بدی

        (تقریبا با تجربم میدونم ک ادمها میرن و منتظر میمومن اون مدیر یا رییس خبر بده ک اک هستن باهاش یا نه)ولی در این جریان رییس اون ارگان و مدیر اون مجموعه منتظر من هستن ک من باهاشون صحبت کنم

        بابت کامنتون ممنونم و خدارو شاکرم ک شما هم ارزوهاتونو زندگی میکنین

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    فاطمه گندمکار گفته:
    مدت عضویت: 1868 روز

    به نام خدا…

    مراحل رسیدن به هدف.

    1) انتخاب هدفی که فاصله فرکانسی نزدیکی داشته باشه.

    2)ایجاد باور های قدرتمند کننده و در جهت خواسته

    3)حرکت در جهت باور هات و خواستت

    چیزی که مهمه اینه که هدفی که انتهاب میکنی به قسمت های کوچیکتر تقسیم کن و قدم اول و یه هدف نزدیک تر به الانت انتخاب کن…

    تکامل و طی کن.

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    ساناز جمشیدیان گفته:
    مدت عضویت: 1000 روز

    روز هشتاد مسیر

    خدایا شکرت من قبلا این فایل در زندگی در بهشت دیدم و جوابهای عالی هم استاد دادن و استفاده کردم

    الان بحث تکامل توضیح دادن که اونموقع که این فایل گوش دادم اصلا دیدم به تکامل فرق داشت کلا روش حساب نمیکردم اما الان میدونم تکامل یعنی چی

    یعنی الان امروز من بعد از هشتاد روز تمرین و متعهد بودن با شغل جدیدم ده تا واریزی یکروزه ثبت کردم فردا کلی بسته برای ارسال دارم

    اولین بار این ایده از طریق همین مسیر اومد عملیش کردم بعد یک بسته ارسال کرذم چقدر ذوق کردم من کل مغازه ها را میرفتم و کلی پیاده روی میکردم برای پیدا کردن مکملی که میخوام بعد اون تکامل من هدایت شدم به شرکتها و دنبال شرکت گشتم بدون اینکه حتی یادم باشه محصولی خریدع بودم وقتی که اومد دادمش به خواهرم اون خودش خوزد گفت عالیه این محصول برای من بفروش همه چیزش با من تو فقط ببر پست، الان گوشی بهم داده مشتری داده هزینه خریذ داده من امروز ثبت انجام دادم فردا میرم پست و خیلی خوشحالم

    سی تا محصول برای شروع خریدیم که امروز روز اول فروش بود ده تاش فروخته شد

    چقدر خوشحالم اصلا جنبه مالیش برام هیجان نداره که جنبه موفق شذن و توانایی در فروشم پیدا شد یادتونه گفتم اگه من بتونم فروش داشته باشم هر چیزی میفروشم پس میتونم پلنر خودمم بفروشم الان خیلی خوشحالم که من چقدر توانایی دارم

    تکامل من تموم اون روزها بود که با ذوق میرفتم پست یک بسته میفرستادم و چقدز حسم خوب بود که ایده ها و هدایتم عملی میکنم

    بعد الان ده تا بسته میبرم پست چقدر حسم عالیه

    انقدر برای یک بسته روزها گاهی پشت سرهم پست میرفتم که مسول پست منو میشناسه فردا اون تلاشهامم میبینه که ده تا میفرستم یکی دیگه نیست حسم حتی برای پست رفتنم عالیه اینکه حتی تکلملم بقیه میتونن ببینن

    امروز موقع بسته بندی به همسرم گفتم کی میشه درامد دلاری و بین المللی یشیم همسرم گفت ان شالله بزودی

    من چقدر ذهنم بزرگ شده که الان میتونم حتی به جاهای بیشتر فکر کنم قبل شروع این مسیر من کسی بودم که تو ماشین زدم زیر گریه و به همسرم گفتم بعد پنج سال کار حس شکست دارم و حالم خیلی بد بود همسرم کفت اشکال نداره رهاش کن اگه اذیتی و بعد اومدم در این مسیر و الان حس موفقیت زیاد از همون شغل دارم داریم ماه سوم کامل میکنیم من چقدر پیشرفت کردم

    همیشه منتظر اخرشم ماه اخر روز اخر

    خدایا شکرت

    چقدر امشب حالم عالیه

    چقدر حس قدرت دارم

    حس اعتمادبنفس

    حس جواب دادن تمام اون هدایتها

    قدم قدم پیش رفتنها

    تمام سردرگمی ها

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    پاکیزه بارکزی گفته:
    مدت عضویت: 837 روز

    به نام انکه یادش در قلبم عشق حضورش در زنده گیم ارامش ، ثروت ، برکت در چشم هایم روشنایی میشود

    خدا را صد هزار مرتبه سپاسگذار هستم که مرا خلیفه خودش هست کرد و لایق هم صحبتی و عشق خودش دانست

    من خدا را سپاس میگویم که برایم فهماند همه چیز من هستم جز من نیست و یگانه چیزی که در زنده گی به آن نیاز داری من هستم و بس

    و فرمود هر کجا باشی من همرایت هستم چون از‌ رگ گردن نزدیک هستم و از انجایی که این ذات این نیرو این انرژی بزرگ‌ترین و قدرتمند ترین فرمانروایی جهان هست و با من هست پس من همیشه عالی و قوی هستم من خارق العاده هستم چون چنین نیروی با من هست و با من حرکت میکند

    خدا را سپاس میگویم برای وجود بی نظیرش که رنگ بوی زنده گیم میشود

    سلام استاد عزیزم سلام مریم عزیزم سلام به بچه های سایت

    دیروز از طرف دوستم پول دریافت کردم هشت هزار افغانی و زیاد خوشحال شدم و با خودم گفتم حتما دوره استاد میگرم من فکر میکردم دوره کشف قوانین زنده گی را بتوانم ولی قیمت او زیاد بود چون در مدارش نبودم و بیشتر نشانه من را سمت دوره عملی دستیابی به رویا برد

    و چی جالب امروز باز هم در روز شمار تحول زنده گی من ادر باره این دوره بود همزمانی

    میدانی خدا جانم تو بسیارر عالی هستی

    استاد وقتی میرفتم بانک چون از یک جای جدید میگرفتم ترس داشتم ولی همیشه با خودم میکفتم پاکیزه تو قوی هستی و خداوند همرایت هست آنجا که رفتم از کسی که دم دروازه بود تا داخل بانک همه بسیارررر مهربان و خوش انرژی همرایی من رفتارر کردند احترام ادب

    و استاد این نکته خوب خودم هم بکویم من بسیارر با اعتماد به نفس رفتار میکنم با صدایی رسا حرف میزنم طرز ایستاد شدنم رفتارم عالی هست عالی استاد

    ولی دوره تان نمیشود بخرم چون نو صد کم دارم میدانی استاد اول زیاد ناراحت شدم بعدا گفتم دیدگاه ات تغییر بتی پاکیزه میفامی چی تورا متفاوت میسازد دید متفاوت

    بعدا آمدم خانه در یوتیوپ ویدیو های جا های زیبا را دیدم از دوبی از بالی

    وااااااا استاد این بالی بهشت هست شما هم برین زیاد مقبول هست

    زیاد خوش دارم بالی سفر برم با رنه بخیر انشالله

    استاد میدانی این زوج که بالی رفتن چقدررر زوج خوش خلق عالی و رابطه عالی داشتن تحسین شان کردم استاد واقعا عالی بود

    من در کل در مورد رابطه ها دیدگاه عالی دارم حالا تصمیم ساختن رابطه ندارم چون فقط تمرکزم روی خودم و اهدافم هست ولی اگر بسازم در موقع اش یک رابطه فوق العاده رویایی و عالی عالی رویایی میسازم بخیر به لطف الله مهربان

    خلاصه بعد از او هم کمنت فایل ها را خواندم

    حالی هم با خدا حرف زدم از قوی شدنم میکفتم

    و با مادرم اشتی کردم مادرم هم زیاد دوست دارم هم خاصیت های عجیب دارد خوب تمام اینا انتقالی هست خدا را شکرت

    استادددددددددددد به زودی این دوره عالی را میگیرم همین نو صد افغانی را هم خدا برایم برساند بخیر می‌خرم

    فقط نمیدانم چگونه پولم را شارش کنم در سایت

    امروز نزد یک صرافی رفتم گفت ما نمیدانیم

    ولی خداوند به موقع هدایت میکند

    خدایا شکرت که هستم سلامت ثروتمند عاشق پر از انرژی های مثبت و اتفاقات خوب

    در پناه خداوند یکتا شاد سالم ثروتمند سعادتمند در دنیا و اخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      سعید محمودیان گفته:
      مدت عضویت: 1231 روز

      پاکیزه جان من هدایت شدم به توضیحات پروفایلت و کامل پروفایلت رو خوندم و چقد خوب نوشتی و چه ارزوهای قشنگی داری،من سعید محمودیان بچه خراسان رضوی هستم بچه تربت حیدریه خراسان و میتونی توی گوگل مپ سرچ‌کنی و منطقه ما رو پیدا کنی من به عنوان یه خراسانی هم لهجه شما و هم خود شما بچه های نازنین افغانستان رو هم خوب میفهمم و هم خوب درک میکنم من یه مدت تهران املاک کار میکردم و با بچه های افغان و خانواده های افغان زیاد سر وکار داشتم و خیلی چیزهای خوبی ازتون دیدم که شاید یک صدمش توی ایرانی ها ندیدم من همیشه به خاطر سادگی و وفادری بچه های افغان که با چشم های خودم دیدم و یه تضاد برام درست شد دوست داشتم و از خدا خواستم یه دختر خوب و هم فرکانسم از بچه های افغان ردیف کنه و وقتی که پروفایل شما هدایت شدم و توضیحات شما رو خوندم یه حس خوبی بهم دست داد چون این دفعه اولیه که یکی از بچه های افغان رو توی سایت میبینم و چقد خوشحال شدم و خصوصا که طرز فکر شما و مسیرتون با من تقریبا یکی بوده و سختی هایی که کشیدین من همیشه دوست داشتم همسرم افغان باشد

      چون که هم لهجه رو میدونم هم حسم همیشه وقتی با بچه های افغان صحبت میکردم خوب بوده پاکیزه جان من به به ایران و مشهد دعوتت میکنم و‌همه چی رو این ور برات ردیف میکنم.اگه دوست داشتی بعدش بیشتر با هم اشنا میشیم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        پاکیزه بارکزی گفته:
        مدت عضویت: 837 روز

        به نام خداوند بزرگ مهربان

        به نام خدایی که همه چیز را از هیچ هست کرد

        سلاممم به سعید عزیز

        الهی که در آغوش خداوند غرق خوشبختی باشی برادر عزیزم

        سعید عزیز تشکر میکنم از دید زیبایی تان که قطعا نماینگر قلب زیبایی تان هست

        من هم مردم ایران زیاد دوست دارم چون پاره از خدا هستین و مردم خوب مهربان دوست داشتنی

        چقدر لهجه شرین تان دوست دارم

        و در کل دید من نسبت به تمام جهان‌ عالی هست و شما ها که در این سایت هستین عالی ترین هستین

        سعید عزیز تمرکز من فقط روی خودم و اهدافم هست ‌و اصلا تصمیم این کارا در زنده گیم فعلا ندارم

        از خداوند مهربانم میخواهم یک دختر افغان زیبا و خوش قلب خوش صورت خوش سیرت را با شما رو به رو بسازد و بهترین زنده گی و رویایی ترین زنده گی را با هم بسازید

        در خدا شاد پیروز باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
        • -
          رویا مهاجرسلطانی گفته:
          مدت عضویت: 2200 روز

          درود و سلام خدمت پاکیزه جان امیدوارم که حال دلت همیشه خوب و عالی باشه.

          پاکیزه جان چقدر چهره ی زیبا و دوست داشتنی و جذابی دارید چه موهای قشنگی … باورت میشه اولین باره که توی سایت دیدم که شخصی با این جسارت و صداقت از کسی خواستگاری کنه (آقا سعید محمودیان)؟؟؟ باورت میشه چقدر ذوق زده شدم و خوشحال شدم .. چقدر این کامنت پاسخگویی شما و نحوه ی خواستگاری آقای محمودیان لذت بخش بود و زیبا بود.. احساس کردم اینجا توحیدی ترین و خالص ترین و محترمانه ترین واژگان عشق و مهر و محبت رد و بدل شده …

          در هر صورت براتون بهترینه بهترین ها رو آرزو می کنم تا در روابط هم با هم فرکانس تون هم مدار شوید و به اهداف و خواسته های مقدس الهی تون هدایت شوید..

          پاکیزه ی نازنین همیشه کامنت های شما رو در عقل کل می خونم که با عشق می نویسید .. ولی در پروفایل تون چیزی نوشته نشده . چون آقای محمودیان گفتند پروفایل تون رو خواندن و من هم سریع رفتم در قسمت پروفایل ولی چیزی به چشمم نخورد..

          موفق و پایدار و سلامت باشید

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      رها گفته:
      مدت عضویت: 927 روز

      سلام پاکیزه جان

      تو چقدر خوبی

      زیبایی

      خوش کلامی

      بارها کامنت شما رو خوندم

      میبینم که ابتدا خدارو ستایش میکنی

      چندین خط سپاس خدارو میگی و بعد کامنت زیبا میگذاری

      ـــ

      اسم بسیار زیبایی دارید

      و حضورتون رو اینجا همیشه احساس کردم

      عاشق اون لهجه شیرینی هستم که دارید و توی نوشته هاتون موج میزنه

      چقدر خوب که هماهنگ با جریان الهی داری زندگی رو پیش میبری

      برات از الله مهربونم بهترینها رو میخام

      برات از الله مهربونم درخشیدن میخام

      ـــ

      مطمئنم خیلی زود تمام دوره های استاد رو تهیه میکنی و در مدارهای بسیار بالاتر قرار میگیری

      در پناه الله مهربونم باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    ناهید رحیمی تبار گفته:
    مدت عضویت: 1148 روز

    اصول اساسی خلق رویاها قسمت اول.

    سلام به دوبزرگوار عزیز ودوست داشتنی.

    منم اولیلی که شروع به تغییرات فرکانسی خودم کرده بودم ،همه چیو باهم میخاستم وبه هیچ وجه صبور نبودم .فکر میکردم تکاملی که استاددرموردش صحبت میکنن ،چندماهه!

    ولی به مرور زمان که پیش رفتم متوجه شدم که برای رسیدن به هر خواسته ای باید گام به گام قدم برداری.نمیشه جهشی رفت بالا.

    برای هر قدم باید به درکهایی برسی تا بتونی خودتو ،تو اون‌مرحله بشناسی و قدر شناس اون لحظه ها باشی تا قدر لحظات دیگه روبدونی.

    هرچیزی آروم آروم بهت مزه بده بهتر میتونی بفهمی چی بدست اووردی.

    هدف‌گذاری های بزرگمونو کردیم ،میدونیم که کجا قراره برسیم منتهی فکر نکنیم در آغاز حرکتمون باید همه ی اونا رو داشته باشیم .

    از لحاظ مالی دقیقن من اینطور فکر میکردم .میگفتم خب منو و همسرم کلی افکار وباورهامونو نسبت به پول وثروت تغییر دادیم پس چرا به اون چیزایی که میخایم نمی‌رسیم.

    ولی بعد ازیه مدتی البته اونم با درس‌هایی که از جهان گرفتم ،پی بردم که در گذشته چه وضعیتی داشتیم الان در چ شرایطی هستیم؟

    دیدم گذشته بااسترس واضطراب ونگرانی پول خرج میکردیم همش باید ملاحظه ی هرچیو میکردیم.

    اما الان چقدر راحت وبی دنگ و فنگ پول خرج میکنیم.

    راحتی وآسایشمون اصلا قابل مقایسه با دوسال پیشمون نیس‌.

    پس همین خوبه درحال حاضر خوبه .واگرنه که من قانع نیستم .چون خواسته ی مالی من در این حد نیس.

    پس باید صبور باشم ،تسلیم باشم .

    دیگه همه چیو سپردم به خدا.

    من که طبق قوانین جهان پیش میرم.

    حرص نمی‌خورم.

    تقلا نمی‌زنم.

    خونسردشدم.

    به خدا اعتماد کردم.

    فقط برای امروزم زندگی میکنم .

    وقتی باتضادی برمی‌خوریم واقعن خوب کنار میام بدون کوچکترین وحشتی.

    به خودم قول دادم باخت ندم هرچی استادمیگن روانجام بدم تاببینم چه نتایجی عایدم میشه.

    نمیخام بگم خودمو مثل موش آزمایشگاهی مورد آزمایش قراردادم .ولی رهایی ، کمکم می‌کنه حداقل ازالان خودم لذت ببرم.

    گذشته که هیچ ،هرچی بوده ،تر زدیم .

    آینده که هیچ .چون نمی‌دونم تا کی هستم.

    پس الان باید خوب زندگی کنم.

    حالا که من هستم ونفس میکشم دیگه مثل خنگها ،زور چیزایی که وجود ندارن ونمیشه سریع بوجود اووردشون رو نزنم.

    چند سال دیگه نگم این روزا رو هم بد زندگی کردمو بد گذروندم.

    همین باورها و همین افکار بهم انگیزه میده برای درست حرکت کردن.

    میخام طوری باشم که بعد از چند سال فقط به خدا وخودم ثابت کنم که تونستم .

    میخام قدرت خودمو به خودم ،شایدم دیگران نشون بدم ولی الویت خودمم.

    ازخودم راضی هستم نمیگم درجه ی یکم ولی اگه ناهید قبلو میشناختید،شماهم می‌گفتید الان عالی هستی.

    تو زمینه ی سلامتی ازاولم قوی بودم واجازه ورودبیماری رو به بدنم نمیدادم والانم سعی میکنم ندم.

    خداروشکر همیشه هم سلامت بودم .

    واما تو زمینه روابط عاطفی که نگم براتون افتزاح بودم .حتی تو این مسیر ،دنبال تغییر همسرم بودم .

    ومدام عیب ونقصهاشو هم تو ذهنم تداعی میکردم هم به رخ خودش می‌کشیدم وهم به اطرافیانم ودیگران بازگومیکردم.

    طوری بود که میگفتم عیب‌های همسرم خیلی واضح وآشکاره.

    وچ لزومی داره من بااین فرد زیر یه سقف زندگی کنم.

    بااین افکار،تشنجهای زندگیم روز به روز بیشتروبیشتر میشد.

    طوری که همسرم که انقد منو میخاست دیگه اونم کم اوورده بود وراحت بهم پرخاشگری میکرد.

    اونم ازخودش دفاع می‌کرد ومنو مقصر میدید.

    هردو هاپار شده بودیم.

    مدام بهم میپریدیم وباصدا ولحن بد صحبت میکردیم.

    بگردم بچه هامون چقدر اذیت کردم.

    بنده خدا ها ،باسکوتشون منو داغون میکردن ولی حالت غم وناراحتی رو تو چهرشون می‌دیدم.

    میدونید چی تو ذهن من می‌گذشت.

    اینکه این مرد هیچ جوره به درد من نمیخوره وادامه ی زندگی ما فقط وقت تلف کردنه.

    اصلا تمرکزمو برای تغییراتی ازسمت خودم نمیبردم.

    نمی‌دونم چرا دوربینم فقط روی منفی های همسرم روشن بود.

    تا اینکه مدتی گذشت وتصمیم جدیمو گرفتم جدا بشیم.

    همسرم گفت پس ازامروز اتاقمونو جدا کنیم واینکار برای اولین بار کردیم.

    شب اول گذشت .

    شب دوم نه اون تونست ونه من .

    وقتی اومد بقلم کرد من ،منی که دلم پر ازکینه ونفرت بود ،چنان به آغوش کشیدمش وقربون صدقه هایی میرفتم که تا حالا نرفته بودم ، انگار که سالها همدیگرو ندیده بودیم .

    خیلی برام جالب بود دوشب جدا خوابیدن منو انقد متحول کرد.

    من بیشتر ازخودش میگفتم دلم برات تنگ شده بود حتی بهش گفتم خداروشکر که اومدی سمتم .

    این اتفاق یه معجزه و یه تلنگر بزرگی برای من شد.

    ازفردای اون شب ،من شدم یه ناهید دیگه .

    خودمم باورنمیکردم انقد تغییر کنم .

    یه چیزی تو وجودم رفته بود خودم ازرفتارهای خودم واحساسات خودم بی نهایت متعجب بودم.

    همسرم اوایلش فکر میکرد حالا جو گرفتتش ،دوباره چند روز دیگه شروع می‌کنه .

    ولی طبق رفتارهاواحساسات من ،ایشونم خوب وبااحساس عمل میکرد.

    تا اینکه گذشت وگذشت والان 4ماهه که ازاون شب میگذره.

    ومن هرروز بهتروبهتر میشم.

    خداروشکر هزاران هزار بار شکر که هیچکدوم ازاون احساسات قبل رو ندارم.

    برای داشتن همچین مردی، هرروز سپاسگزاری میکنم .هرروز به خاطر وجودش ازخدا تشکر میکنم.

    ب نظرم جواهری دارم که هیچ کس نداشته و نخواهد داشت.

    همسر من یه مرد فوق العاده زن دوست بود اما من خیلی اذیتش کردم ودر آخر اونم کم اوورده بود.

    اون به شخصیت قبلی خودش برگشت .ولی من شخصیت تازه ای پیدا کردم.

    من هیچ وقت باهاش خوب رفتار نکردم .هرجا که خوب بودم فقط فیلم بازی کردم ونقاب زدم.

    شایدم به خاطر نیازهام بوده .

    اما حالا خودم هستم .یه خانمی که باعشق کنار همسرشه.

    برای اینکه به اینجا برسم خیلی ضربه ها زدم وخیلی ضربه ها خوردم.

    یه فکر جدید یه باور خوب چطور منو ازمسیر نادرستی به مسیر درست هدایت کرد.

    راسش اگه صادقانه بهتون بگم اینجا هم به خدا اعتماد کردم.

    گفتم خدایا من تا حالا اشتباه کردم اما ازاین به بعد میخام در لحظه زندگی کنم .وباهمون داشته ی خودم زندگی کنم وازوجود چیزی که دارم لذت ببرم.

    من برای این مسیر بودم.فقط زر میزدم که میتونم جای دیگه برم.

    جای من همین جا بود.من سر جای خودمم .

    جای خوب ودنج.

    جایی که خداوند ازطریق این بندش ازمحبت وعشق سیراب سیرابم می‌کنه.

    همسر من هم باکلام هم در عمل درجه یکه.

    بله صد البته صبوری میکنم تا با هماهنگی هم دنیای قشنگتری بسازیم.

    خودم آرامش گرفتم .همسرم آرامش گرفته.

    بچه هام شاد وبشاش تر شدن.

    کاملا مشخصه که با تغییر من ،چند نفر دیگه هم کنار من از اون لحظات دردناک نجات پیدا کردن.

    امروز حالم خوبه .می‌دونم بهتر هم خواهد شد.

    اینجا هم میگم دیگه به عقب برنمی‌گردم.

    چون خودمو شناختم .من زنی نیستم که برای هوی و هوس بخام زندگی کنم.

    من یه خانوم متشخصی هستم که لیاقتم داشتن مردی بوده که در هر لحظه چنان به من ابراز علاقه می‌کنه ، که هر کی ندونه فکر می‌کنه اول آشناییمونه.

    خداوند نعمتهای زیادی در اختیار من داده بود .حالا به چ علتی وچ عاملی چشمای من بسته بودن که اونا رو نمیدیدم ،نمیدونم .

    فقط الان شاکرش هستم .

    از اینکه منم مثل خانومای دیگه میتونم ابراز احساسات کنم وبه همسرم نشون بدم قدردانش هستم .خیلی خوشحالم.

    همیشه فکر میکردم برای این مرد نمیتونم .ولی تونستم.

    فهمیدم دنیا ارزش بد شدن وبد بودن نداره.

    ازکجا معلوم چقدر وچند سال ما کنار هم هستیم.

    پس حالا که هستیم بهتره خاطرات خوبی برای هم بسازیم.

    این حرف استاد هم خیلی کمک کردکه میگن :اگه خودتو تغییر ندی ورابطه رو کات کنی ولی تو رابطه ی دیگه ،تو باز با همون شکل رابطه فقط باکمی تفاوت مواجه خواهی شد.

    چون تو ازدرون خودتو اصلاح نکردی وباجدایی سرپوش روی نواقص خودت گذاشتی.

    مشکل هرچی که هست باید از ریشه حل بشه .

    سطحی حل کردن باز باعث نشون دادن همون مشکل میشه.

    خدا رو شکر به این درک ها رسیدم.

    به این درک رسیدم که جدایی راه حل من نیس.

    اینکه من خودخواهانه واز یه زاویه به زندگیم نگاه میکردم.

    اینکه به داشته هام دقتی نداشتم.

    اینکه بزرگترین و مهمترین نعمتها رو داشتم ولی قدر دان پروردگارم نبودم.

    خدا رو نمیدیدم وسماجت روی افکارهایی داشتم که ازروی بیماری پرورششون داده بودم.

    فقط خودمو میدیدم اما از راه نادرسش.

    هدایت خدا وسپردن به خدا رو تو این موضوع اصلا بلد نبودم.

    به قول استاد برای رسیدن به خواسته هاتون ازخداوند هدایت بخواهید اما نگید ازکدوم راه .اجازه بدید خودش مسیرو نشونتون بده.

    ومن دقیقن الان در همین نقطه هستم .

    خدا رو وارد زندگیم کردم واجازه دادم خودش هدایتم کنه.

    تسلیم هستم در برابرافکار وباورهای غلطم.

    دستامو بالا گرفتم گفتم من هیچی بلد نیستم خودت همه راه رو نشونم بده.

    من رفتم سمت تغییراتم و همسرم که خوب بود عالی وعالی تر شده.

    من بش میگم دیونه شدی .یه کم خودتو کنترل کن .

    میگه خیلی وقته حس دوست داشته شدن رو ازم گرفته بودی.

    خوشحالم که اونم در کنارم به لذتهایی که میخاسته رسیده.

    استاد جونم ازشما هم ممنونم.

    بله با تکامل تونستم به اینجا برسم.

    فعلن به‌چیز دیگه ای فکر نمیکنم .باید جای پامو مستحکم تر بکنم تا خیال خودمم راحت بشه.

    روابط عاطفیمو تثبیت تثبیت میکنم وبعد به مراحل بعد فکر میکنم.

    استاد عاشقتم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
    • -
      سارا شکری امیدوار گفته:
      مدت عضویت: 852 روز

      سلام ناهید عزیز

      سپاسگزارم به خاطر کامنت ارزشمندت

      بسیار لذت بردم و تحسینت کردم که زندگی عالی رو داری تجربه میکنی در کنار خانواده ارزشمندت

      زندگی همه بالا و پایین داره

      من الان توی پایینشم، ولی لطف بزرگی که خداوند نسبت بهم داشته، منم همسری دارم که صبوره و ارام و منطقی و با شخصیت

      من دارم روی دوره ی عشق و مودت کار میکنم، به خاطر تضادهایی که توی زندگی زناشویی ام با همسرم داشتم خداوند هدایتم کرد تا به اسانی تهیه ش کنم، بهم داده شد، خداوند بهم داد در زمانی که واقعا بهش نیاز داشتم

      من با همسرم زیاد پیش میاد هفته ها با هم قهر باشیم، قبلا این مدت قهر بودن برام واقعا سخت و سنگین بود الان با اگاهی از دوره راحتتر تحمل میکنم این مدت قهر بودن رو، حالم کلا خوبه، چه قهر باشم چه اشتی، اگاهانه سعی میکنم حالمو خوب کنم با تمرکز روی زیبایی ها

      یاد گرفتم وقتی قهر و دلخوری پیش میاد باید تمرکز کنم روی خوبیهای همسرم تا بیشتر و بیشتر خوبیاشو ببینم و تجربه کنم

      حالا میخوام ده تا از خوبیهای همسرم رو ایجا بنویسم تا هم خودم لذت ببرم و هم بقیه دوستان ی که هدایت میشن به خوندنش

      1_خدایا شکرت که همسرم پدر خیلی خوبی برای بچه هامونو و عاشقانه بچه هامونو دوست داره

      2_خدایا شکرت که همسرم استاندارد های بالایی داره توی خرید هر چیز، مواد غذایی یا وسیله برقی یا خوراک و پوشاک و همیشه سعی میکنه با کیفیت ترینش رو برای خودش و ما انتخاب کنه

      3_ خدایا شکرت که همسرم دلی مهربان داره و بارها شده من یا بچه هامون رو با کادوهای خاص غافلگیرمون کنه

      4_ خدایا شکرت که همسرم مردی زیبا جوان و جذابه و از بودن و راه رفتن در کنارش احساس لذت و خوبی دارم

      5_ خدایا شکرت به خاطر وقتایی که با همسرم و بچه هامون رفتیم گردش و تفریح و چیزای خوشمزه خریدیم و نوشجان کردیم

      6_ خدایا شکرت که همسرم ادم مسئولیت پذیری هستش

      7_ خدایا شکرت که همسرم به راحتی کارتش رو در اختیارمون قرار میده وقتی منو بچه هام میخواییم بریم خرید

      8_ خدایا شکرت که همسرم رابطه محترمانه و خوبی رو با دوستان و اشنایان و فامیلای من داره

      9_خدایا شکرت که همسرم ادم چشم و دل پاکیه و چشمش و ذهنش دنبال چیزای مخالف قوانین خدا نیست

      1٠_خدایا شکرت که همسرم ذهن ثروتمندی داره و هر روز بیشتر و بیشتر در کسب و کارش رشد و پیشرفت میکنه

      خدایا شکرت که در کنار انسانی قرار گرفتم که میدونه هیچکدوممون کامل و بی عیب و نقص نیستیم و سعی میکنیم هر دو مون در کنار همدیگه، یا تنهایی به رشد خودمون ادامه بدیم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        ناهید رحیمی تبار گفته:
        مدت عضویت: 1148 روز

        سلام سارا جان.

        زمانی که ما آگاهانه روی نقاط همسرمون تمرکز می‌کنیم باید به احساس بهتری برسیم.

        حتی استاد تاکید دارن اگه تو لحظاتی که خشمگین هستید نمی‌تونید به نقاط مثبت همسرتون توجه داشته باشید تا جایی که می‌تونید سعی کنید به زیبایی‌های اطراف و نقاط مثبت هر چیز و هر کس دیگه‌ای توجه کنید تا از حالت خشم و عصبانیت یا استرس و نگرانی پایین بیایید.

        شما خیلی خوب نقاط مثبت همسرتونو بازگو کردید واقعاً اگه به این نکات توجه داشته باشید نباید بینتون فاصله یا قهری بوجود بیاد.

        اینکه فکر می‌کنید آستانه ی صبرتون بابت این جریان بیشتر شده از نظر من، نشون دهنده ی نکته ی مثبتی نیست. نکته ی مثبت اینه که اصلاً قهری بینتون بوجود نیاد.

        البته که طبیعیه، بین زن و مرد عقیده‌ها و نظرات و سلیقه‌ها و علایق متفاوت باشه و زن و مرد تفاهم خاصی تو بعضی از موارد نداشته باشن . اما این به این معنا نیس که باید با قهر از هم دور باشن.

        میشه بیان احساس کرد.

        میشه درخواست کرد.

        میشه توقعات رو پایین تر اوورد.

        میشه تغییر نگرش داد.

        میشه با قضایا کنار اومد.

        باید در وقت و زمان ودر شرایط مناسب با همسرتون صحبت کنید.

        هر وقت از دست هم ناراحت هستید قهر بودن رو ملاک رفع اون موضوع ندونید چون بازم تکرار خواهد شد باید مسئله حل بشه تا تکرار نشه.

        شما با قهر کردن صورت مسئله رو پاک می‌کنید و مسئله همچنان باقی میمونه .

        میشه با احترام و درخواست و بیان احساس، مشکل رو به راحتی حل کرد. اگه تو موضوعی اختلاف دارید، یه جاهایی شما باید کوتاه بیاید و یه جاهایی همسرتون .

        باید با هم صحبت کنید تا به حد تعادل هر چیزی برسید نه خودخواهانه ایشون غلبه به شما داشته باشه و نه شما به ایشون .

        ما از تغییر دیگران عاجزیم ما حق نداریم چیزی رو به کسی تحمیل کنیم هر کسی می‌تونه مسیر خودشو بره.

        ولی در مورد روابط مشترک بین زن و مرد، هر جایی که به مشکلی، از هم برمی‌خورن باید با هم صحبت کنن تا حلش کنن.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  10. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1174 روز

    سلام استاد عزیز

    دورد بر دوستان خوب خودم

    خدا را شکر که یکی دیگر از فایل های فوق العاده استاد را در حال گوش دادن هستم

    چه نکته هایی عالی در این فایل وجود دارد و چقدر درس هایی خوب من از این صحبت های استاد یاد گرفتم

    دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها یکی از بهترین دوره هایی است که من در آن شرکت کردم و واقعا برای من نتایج عالی و بی حد و حصر و بی شمار داشت

    این دوره برای من این را داشت که توانستم براحتی و آسانی قدم اول و مهمترین قدم زندگی خودم را بردارم و به جلو حرکت کنم

    این دوره برای من یک معجزه بود و خدای مهربان من را به این دوره عالی هدایت کرد و توانستم با همین دوره و کمک گرفتن از صحبت های استاد و تمرین کردن به صحبت های استاد توانستم به بهترین خودم تبدیل بشوم

    توانستم به جایی برسم که براحتی و آسانی بتوانم قوانین این جهان را درک کنم و به راحتی به دستاوردهایی در زندگی خودم برسم که اکنون جایی هستم که دوست دارم و حالم خوب است

    یک نکته عالی در صحبت های استاد بود

    همیشه و همیشه دنبال اهداف خودم باشم و به آن ایده و باورهای خودم عمل کنم که همسو و هم راستا با شرایط حال من است

    همیشه دنبال آن هدف و خواسته ای باشم که فقط یک پله با جایگاه فرکانسی من فاصله داشته باشد و من را به جلو می برد

    همه اینها ریشه در این دارد که من تکامل خودم را طی کنم

    در ضمن باید یادم باشد که همیشه و همیشه من از مسیر خودم لذت ببرم

    احساس رشد و پیشرفت داشته باشم

    بنابراین باید همیشه در این مسیر ثابت قدم باشم و حالم خوب باشد

    الهی به امید تو

    سپاس از استاد عزیز

    سپاس از خدای مهربان خودم

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: