تصور شما از خداوند چگونه است؟
آیا تصویری که از او در ذهنتان ترسیم نمودهاید، خداوند را مثل یک انسان، احساساتی، واکنش گرا، قضاوت کننده یا دل رحم تصور نمودهاید؟
آیا خداوند را مثل خودتان میبینید؟ یعنی مانند موجودیت یک انسان داری احساسات اما بسیار قدرتمند و با سخاوت؟!!!
اگر نگاهی اینچنین دارید، پیشنهاد ما دیدنِ این فایلِ صوتی است.
من می خواهم تعریفی دیگر از خداوند ارائه دهم.
نگاه من به خداوند، یک نگاه اساسی تر و جامع تر است. من خداوند را خالقِ سیستمی می دانم که در حالِ هدایت و گسترشِ جهان است. یک انرژی هوشمند که فقط و تنها فقط در راستای قوانینی حرکت میکند که خودش وضع نموده و این قوانین تا ابد غیر قابل تغییر است.
و تاکید میکنم که:
میزان نعمتهایی که به زندگیات سرازیر میشود، بر اساس قوانین است و نه بر اساسِ یک سری احساسات! بر طبقِ قوانین طبیعی و بدونِ تغییر و قدرتمند الهی، برای هر نگاه و دیدگاهی یک بازخورد مشخص وجود دارد و باورهای تو مشخص کننده بهره ای است که از این قدرتِ بی انتها خواهی داشت.
و به شما هشدار میدهد که احساساتی نگاه کردن به خداوند، شما را از مسیر صحیح دور میکند. زیرا سیستم حاکم بر جهان و انرژی حاکم بر جهان هرگزاحساساتِ بشری را تجربه نکره و تحت تاثیراحساساتِ بشری قرار نمیگیرد
جالب است بدانید که، قوانینِ خداوند غیر احساساتی و غیر واکنش گرا، بر این اصلِ اساسی حاکم است:
اگر حالتان بد باشد، اتفاقاتِ بد را تجربه میکنید و تاکید میورزد که احساسِ خوب داشتن از همه چیز مهم تر است. اکنون و تا ابد. یعی احساس خوب، همواره مترادف است با اتفاقاتِ خوب!
اگر انسانی با هوش باشیم، حال که قوانین طبیعی که بر جهان حکم فرماست، غیرِ قابلِ تغییر میباشد، به جای عجز و لابه و تضرع در برابرِ خداوند، قوانینِ او را کشف و زندگی مان و خواستههایمان و باورهایمان را بر اساس آن قوانین بچینیم!
برای شناختِ بهترِ قوانین بدونِ تغییر و درکِ سیستم حاکم بر جهان و نقشِ خداوند در هدایت و راهنمایی ما، با من همراه باشید…
من در این برنامه، دلایلِ مهمِ تاکید بر “تغییر دیدگاهِ تان در مورد خداوند” و نتایجی شگفت انگیز که به واسطه این تغییر نگرش در زندگیتان کسب مینمایید، را توضیح می هم.
سید حسین عباس منش
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD21MB23 دقیقه
سلام اقای طاهری
حرف شما کاملا درسته چیز هایی که ما میشناسیم دو دسته اند دسته اول اونایی اند که ذهن ما میتونه برشان تسلط کامل پیدا کنه مثل اشیا مادی بهشت جهنم زمین و….
چون لازمه شناخت هر چیز تسلط کامل بر اونه پس ما زمانی میتو نیم بیایم در مورد مثلا اتم صحبت کنیم که تسلط بر اطلاعات و شناخت اون داشته باشیم
دسته دوم چیزایی اند که فراتر از درک ما اند و ذهن ما نمیتونه بر انها تسلط پیدا کنه و از اونجایی که نمی تونه تسلط پیدا کنه پس برای ما قابل شناخت نیستن و نمیتو نیم درکشون کنیم مثل ذات خدا
ذات خدا خیلی از درک و فهم ما بالا تره نبی مکرم میگه در ذات و چیستی خدا فکر نکنید اما در نعمات فکر کنید تا خدا رو بشنا سید یعنی ما با تفکر تو نعمت ها و ذات اونها میتونیم خدا رو بشنا سیم
اینکه خدا انرزیه یک فرضیه ایست که به ما کمک میکنه که درک بهتری از خدا داشته باشیم و اون رو از صفات انسانی مبرا بدونیم و بهتر درکش کنیم
الان طبق تو ضیحاتی که در همین نظرات دادم همه چیز انرزیه همه چیز حالا خدا هم در همه عالم هست پس اگه بگیم خدا تو همه ذرات عالم هست مثل انرزی ایا ایراد داره ایا کفره به خداست ایا شرکه و…..
الان در تمام عالم اصل سیارات خود خورشید اکسیزن گوشت و…… تنها چیزی که موجوده انرزیه
انرزی نه به زمان محدوده نه به مکان
روح ما هم یه همچین خاصیتی داره چون روح ما از خداست و به سوی خدا بازکشت داره ویزگی های اون هم مثل خداست خدا تو قران میگه من از روح خودم در او دمیدم
حالا اینکه میگه دمیدم دهن نداره که بدمه خدا برا فهم ما گفته که من از روحم دمیدم
خلاصه این دیدگاه در مورد خدا به درک بهترمون کمک میکنه اینکه خدا رو همه جا حاظر و ناظر ببینیم
پیروز باشید
به هیچ وجه نمیشه قطعی گفت پولدارها خدا رو دارن و فقرا ندارن
مثلا امام های ما فوق العاده ثروتمند بودن اگه زندیگونو مطالعه کنی متوجه میشی اونا غرق در نعمت و رحمت بودن فرزندان بسیار کنیز ها و کارگران فراوان املاک و باغ ها و….
مثلا امام باقر (ع)قبل شهادتش 60 نوکر و کنیز داشت
همین الانش هم سیر کردن این لشکر اونم روزی سه بار یه ثروت هنگفت میخواد
ایوب نبی غرق در نعمت و رحمت الهی بود تا اینکه شیطان به خدا گفت علت شکر گذاری ایوب داشتن نعمته و خدا برا اثبات ایمان ایوب به خدا کل داراییشو گرفت و بازهم او سپاس گذار الهی بود
حالا کسی مثل قارون اونهم غرق در نعمت بود اما شکر گذار خدا نبود و به امر الهی زمین بلعیدش
این دو تارو مقایسه کن
هیچ چیز قطعی نیست در مورد قظاوت کردن نباید قظاوت کرد
حضرت علی میگه روز قیامت مردم میگن ای کاش در مورد یه هسته خرما قظاوت نمیکردیم
حالا نمیشه از روی ظاهر قظاوت کرد و به ایه ی تجسس نکنید قران دقت نمود
تا جایی که الان من مطلعه کردم
تمام امام و پیغمبر ها ثروتمند به معنب واقعی بودنت از همه لحاظ حتی حضرت علی که میگن برده کفشش رو وصله بزنه و جا نداشته
اما همه اوازه ی باغ ها و نخلستان ها و چاه های حضرت علی رو شنیدن
امام علی کسی بود که هر شب در خونه همه فغیر های شهر غذا میذاشت
ایا این شخص فغیر بوده با این همه دارایی کسی که دارای غلام و کنیز برای همسرش بوده
ایشان ساده زیست بوده نه فغیر شما خطبه 31 نحج البلاغه رو مطالعه کن متوجه میشی چه وصیتی به امام حسن کرده و امام حسن هم ثروت مند زمانش بود
موفق باشی
خدا تو قران کامل گفته که ما راه را به اونشان دادیم یا شکر گذار خواهد بود یا نا سپاس و ایه های دیکه خدا تو قران ما رو صاحب اختیار افریده یعنی اختیار زندگیمونو داده دست خودمون حتی اگه قبولم نکنیم بازهم حق با ماست و اختیار دسته خودمونه انسان موجودی مختار و دارای اختیاره
الان حیوانی مثل گوسفند ویا گاو نمیتونه بگه من دیگه شیر نمیدم اون حق انتخاب نداره اون وظیفش شیر دادنه
اما انسان میتونه شیر بخوره میتونه نخوره میتونه گاو رو بکشه میتونه نکشه
در قیامت هرکس نتیجه اعمال خودشو میبینه و خدا چون مارو مختار افریده به حساب مون میرسه وگرنه اگه خودش میخواست جای ما تصمیم بگیره که ماهم مثل جانور هابودیم البته اختیار ما در طول اختیار خداست نه در عرضش یعنی یک کشاورز نمیتونه بگه این محصول حاصله فقط منه
خدا تو قران میگه شما نیستسد که میکارید بلکه ما هستیم که میکاریم یعنی اراده کشاورز بوده کاشت محصول اما وقتی خودشو با خدا مقایسه میکنه میبینه خدا بوده که کاشته چون خدا رب العالمینه اما وقتی خودشو با دیگرا انسان ها مقایسه میکنه میبینه این محصول حاصله خودشه پس ارادخه ما در طول و امتداد ارده خداست نه در عرض تتقدیر خدا برای اب رفع تشنگی و زنده کردنه برای اتش سوزانندگیه و برای انسان دارای اراده و اختیار بودنه
امید وارم مفید بوده باشه
به نظر من ایه ی همانا با هرسختی اسانی هم هست یعنی اگه شما در عین سخت بودن دید گاهتونو عوض کنید همه چیز اسان میشه و اختیار دست خودتونه موقع مشکل میتونید با تغییر حالت خودتون اسانی رو پیش بیارید
دقت کنید اسانی و سختی باهمه نه بعد هم و وابسته به دید گاه و اختیار هر شخص به اتفاق داره
کسی لاستیکش پنچر میشه میگه خیری توش بوده و شاید قرار بود تصادف کنم و دیگه نمی کنم و اون مشکل براش اسون و لذت بخش میشه شخص دیگه شروع میکنه به قر قر کردن و نالیدن و اعصاب و شرایط رو براخودش بد میکنه و سختی رو برا خودش پیش میاره
حالا این دقیقا عین اختیار انسانه و هیچ تضادی باهاش نیست
درست گفتم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟