خداوند را بهتر بشناسیم | قسمت 1

سلام میکنم به استاد و خانم شایسته و دوستان

این آگاهی که خداوند دارای احساسات انسانی نیست، همون اوایل که در فایل ها شنیدم اش، جذبم کرد، خیالم رو راحت کرد، قلبم رو سبک کرد.

فکر میکنم پارسال بود، و متوجه شدم که تا همون حدی که باورش کردم تا الان، در من صداقت بیشتری رو ایجاد کرد.

چون قبلا فکر می‌کردم میشه خدا رو گول زد، و همین باعث میشد برای گول زدن و دور زدن خودم و خدا تلاش هایی کنم.

ولی الان خیلی با خودم صادق ترم، درون خودم رو با صداقت بیشتری نگاه میکنم و منطقی تر می‌پذیرم مسائل درونی ام رو.

البته گفتم که همونقدر که باور کردم این آگاهی رو.

چون فهمیدم که خدا بدون احساس به من و افکارم و رفتارم نگاه میکنه، یجورایی باعث شد خودم هم اینجوری خودم رو نگاه کنم و حس میکنم همین صداقت باعث رشد شخصیتی من شد، چون اگر مسئله ای رو دور بزنم هیچوقت نمیتونم حلش کنم.

نسبت به شرک های پررنگی که در گذشته ورزیدم هم احساس پذیرش پیدا کردم. مثلا میگم قبول دارم شرک ورزیدم و موجب عذاب خودم شدم و خدا فقط جواب فرکانس من رو داد.

این آگاهی سیستمی بودن خداوند و اینکه دارای احساسات انسانی نیست، عشق به شناخت بیشتر خدا رو در من ایجاد کرد.

چون اصلا خدایی که می‌شناختم رو نه دوست داشتم نه رابطه ی خوبی باهاش داشتم نه راجع بهش کنجکاو بودم، به همون چیزهایی که راجع بهش شنیده بودم هم حس بدی داشتم.

ولی این خدا به شکل سیستم رو، خیلی دوست داشتم بیشتر بشناسم، و بعد از شنیدن دائم آگاهی ها دیدم دارم قبولش میکنم و خیلی هم دوست دارم قبولش کنم و با هر بار پذیرش خیلی حسم به شکل عمیق بهتر شد و زندگیم هم بهتر شد.

همه چیز برام کمی روشن تر میشد و میشه و با هر بار درک آگاهی ای حس خوب در من ریشه دار تر میشه.

توی اتفاقات زندگیم هم هرچی هم که بشه آخرش برمیگردم همینجا و همین آگاهی ها حالم رو خوب میکنه.

و این برگشت من هربار زودتر میشه شکر خدا.

خیلی از استاد ممنونم که اینقدر آگاهی ها رو با وضوح در اختیار ما می‌گذارند، این فایل واقعا ارزش خیلی زیادی داره و از فایلهای مورد علاقه ی دانلودی من هست.

ممنونم.

امیدوارم هروقت که دیدم نسبت به آگاهی سیستمی بودن خداوند مقاومت دارم، بتونم از خودم بپرسم که شاخت و باور به کدوم خدا حس خوب عمیق تری رو در من ایجاد میکنه و با خودم صادق باشم.