خداوند را بهتر بشناسیم | قسمت 1 - صفحه 1 (به ترتیب امتیاز)

540 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سیرا فرج پور گفته:
    مدت عضویت: 3581 روز

    سلام به استاد عزیزم

    این فایل مثل همه فایلهای استاد تاثیر گذار بودند . نظرات اکثریت دوستان موافق و مخالف رو هم خوندم یه سوالاتی هم در ذهن من بوجود اومده که امیدوارم با فایل قسمت دوم به جوابهام برسم .

    نکته 1: من هروقت که مثلا مادرم سفره میذاشت یا تو ادارمون زیارت عاشورا میخوندن و بقیه همکارا گریه میکردن منم اگه گریم میگرفت بخاطر حرفایی که اونا در مورد حضرت زینب یا امام حسین و … میزدن نبود بلکه وقتی به رابطه برادر و خواهر اشاره میکردن من اونو به رابطه خودم و برادرم ربط میدادم گریه ام میگرفت . الان که فکر میکنم می بینم من مرگ برادرم یا دوری خودم از اون و جدایی مون رو تجسم میکردم و گریه میکردم و یه انرژی و فرکانس منفی رو بوجود میاوردم که اصلا خوب نبود و این کار فکر نمیکنم که هیج نفعی برای امام حسین و یا ضرری برای یزید و شمر … نداشت .

    نکته 2: متوسل شدن به امامان یا ائمه و شفاعت خواستن و یا اینکه پیامبر و یا امامان شفاعت کننده ما در قیامت باشن درست نیست .چون خداوند از روی احساسات عمل نمیکند .

    نکته 3 : شاید امامان و پیامبران تنها برای آگاهی دادن به ما و آموزش عمل به قوانین جهان هستی و الگو پذیری از آنان آمده اند نه برای اینکه ما به آنهامتوسل شویم برای برآورده شدن آرزوهایمان و یا اینکه واسطه ای باشند بین ما و خدا تا خداوند از گناهانمان بگذرد .

    اینهایی که گفتم یافته های من از شنیدن این فایل بوده . من از وقتی با شما استاد عزیزم آشنا شدم هر چه میگذرد ابهامات بیشتری برایم واضح شده و پرده ای برداشته می شود .

    خدا را به خاطر وجود شما شکر میکنم واقعا نمیتونم در این کلمات احساس واقعیم رو بیان کنم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای:
      • -
        یاقوت آبی گفته:
        مدت عضویت: 2008 روز

        سلام دوستان عزیز شعر جناب سعدی بزگوار هم بوی خیلی از دعاها رو میده قشنگ داره خدا را توصیف میکنه من تا بحال بالای صد بار این شعر را توی عمرم خوندم و باز هم میخونم هر بار حس عجبی بهم دست میده دوست دارم شما هم از این شعر جناب سعدی بزرگوار لذت ببرید “در حقیقت داره خدارا ستایش میکنه ” التماس دعا

        در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم

        بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم

        به وقت صبح قیامت که سر ز خاک برآرم

        به گفت و گوی تو خیزم به جست و جوی تو باشم

        به مجمعی که درآیند شاهدان دو عالم

        نظر به سوی تو دارم غلام روی تو باشم

        به خوابگاه عدم گر هزار سال بخسبم

        ز خواب عاقبت آگه به بوی موی تو باشم

        حدیث روضه نگویم گل بهشت نبویم

        جمال حور نجویم دوان به سوی تو باشم

        می بهشت ننوشم ز دست ساقی رضوان

        مرا به باده چه حاجت که مست روی تو باشم

        هزار بادیه سهل است با وجود تو رفتن

        و گر خلاف کنم سعدیا به سوی تو باشم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  2. -
    زهـرا خوشبخت گفته:
    مدت عضویت: 2524 روز

    سلام

    میدونید دارم به چی فکرمیکنم؟ ؟

    هرچقد ک بیشترکامنت های سایتو میخونم متوجه میشم نقطه مشترک 99%همه مون اینه ک یروزی ازخدا سوال کردیم!

    یروزی ازش طالب حقیقت بودیم!

    یروزی خواستیم ک بهمون بگه جریان چیه ؟اصلا چی ب چیه ؟

    و دقیقا همه ب اینجا هدایت شدیم

    وقتی میبینم شمام مثل من یروزی خسته شدید و گفتین” خداجریان چیه”

    اشک میریزم

    خیلی دلم قرص قرص میشه ک اینجا حقیقت گفته میشه قوانین ثابت خودش گفته میشه

    دورت بگردم خدا ک اینقد سریع الاجابی

    اخه کی میتونست مارو (طالبان حقیقت)رو اینقد دقیق و منظم اینجا دورهم جمع کنه

    اونایم ک اصلا تو این فضانیستن

    حتی اگه بیان بخونن و بشنون فایلارو بازم نمیبینن و نمیشنون و میرن

    چرا چون اینجا رو هرکسی درک نمیکنع

    شاید یسال بعد

    شاید ده سال بعد

    و . .

    هروقت ک طالب شد تشنه شد بازم بیاد و تازه اون وقت ببینع و بشنوه

    چون گوش و چشمش بازشده

    خیلی خوشحالم ک از سن24سالگی (ازیکسال پیش)دارم میشنوم حقایق رو

    دقیقا زمانی ک تشنه شنیدن حقایق بودم

    خدایا شکرت

    استاد جان بی نظیری ???

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای:
    • -
      زینب رئیسی گفته:
      مدت عضویت: 2303 روز

      سلام اره دقیقا منم با تمام وجود از خدا خواستم خدایا کمکم کن تو بهترین مسیر ها هدایتم کن همیشه هر لحظه از زندگیم طلب هدایت میکردم از خدا دوستان عزیز بخدا قسم من هر وقت که از خدا میخواستم خدایا چیکار کنم خواب استاد عباسمنش میدیدم یعنی من استاد عباسمنش تو خوابم میدیم حرفای استاد تو روحم نفوذ کرده بود و وقتی که از خواب بیدار میشدم یک احساسی خوبی داشتم و احساس میکردم که خدا داره بهم میگه… که حرفای استاد عباسمنش گوش کنم بفهمم و عمل کنم من چندین بار که اشک میریختم و از خدا کمک میخواستم بخدا هر بار خواب استاد عباسمنش میدیم که داشت تو خوابم جلوی من وایستاده بود و با من حرف میزد بخدا بخاطر همینه که من عاشقانه استاد عباسمنش دوست دارم و برنامه های ایشون دنبال میکنم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      زهرا فرجی گفته:
      مدت عضویت: 1917 روز

      سعلااااام اتفاقا منم ی روزی ب تهش رسیدم و گفتم خدایا یعنی نوبت اینهمه درایت بنده هاتو رهاکردی و بی خیال

      ی چیزی بهم میگفت امکان نداره ب خودم میگفتم نکنه برم‌اون دنیا بگن اشتباه رفتی مسیرو.

      خلاصه تو این افکار بودم که یهو ب ایمیلم ی پیام‌از سایت اومد ولی اونقدر بنظرم گرون اومد که حد نداشت گفتم ولش کن مگه چی میخواد بگه که اینهمه باید پول بدم

      خخخخ

      الان ما چند تا از محصولات استاد گرفتیم بدون هیچ درد و‌رنجی

      خدایا صد هزار بار شکر

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    Abolfazl گفته:
    مدت عضویت: 1858 روز

    سلام دوستان عزیز و هم فرکانسیم امیدوارم هر روز شاد و باعزت بیشتر نسبت به روز قبل باشید.

    من این فایلو دوبار گوش دادم و نوت برداری کردم و تمام نظرات دوستان رو خوندم من به یک فهم و نتیجه کلی به اندازه فهم خودم تا این لحظه رسیدم که بدین شرح است:

    خلاصه صحبت های استاد در این فایل این بود که خداوند یک انرژی است و تمام انرژی ها و جهان و کیهان ازوست

    این انرژی یکسری قوانین دارد دارد قطعا که ما برخی از آنها را میدانیم و در مورد برخی هنوز به درک کامل و یا حتی شاید سطحی هم نرسیده ایم مثلا ما یکسری قوانین مانند قانون جذب;قانون جاذبه قانون تکامل قانون گرانش قانون انرژی و ارتعاش و …. کشف کرده وبه نتیجه رسیده ایم اما میدانیم که بسیااااااری چیز ها هست که ماهنوز کشف نکرده ایم.

    خب استاد میگن اگر ما این جهان را یا یکسری قانونمندی خاص درک کنیم بهتر میتوانیم زندگی کنیم درست مانند این که یک کشور قانونمند است و کشوری دیگر هیچ قانونی ندارد.

    حالا استاد اومدن گفتن که یک رب با این عظمت با ۱۰۰۰ اسماءالحسنی نمیاد از قوانینی که خود قرار داده تخطی کنه پس حالا که اینطوره ما بیاییم طبق این قوانین الهی زندگی کنیم که یکی قوانین اینه که احساس خوب=اتفاقات خوب و احساس بد=اتفاقات بد و این کاملا درسته

    موضوع دیگر این بود که خدا احساساتی عمل نمیکنه دقت کنید گفتم احساساتی یا واکنش گرا نیست نگفتم احساس نداره ها من راجع اینکه احساس داره یا نه آگاهی خاصی ندارم ولی اینو فکر میکنم که چون خدا از روحش در ما دمیده میتونه خودش هم احساس داشته باشه و لی این اصلا مهم نیست مقصود این بحث استاد پیروی کردن از قوانینه به جای احساساتی عمل کردن مثلا بجایی که تو یک خیابان یکطفه برعکس حرکت کنی بزنی یکیو بکشی و بعد التماس و گریه و زاری به قاضی کنی قانون رو یاد بگیر و از همان اول درست و با دقت عمل کن که دیگه به این مشکل اصلا از ابتدا برخورد نکنی پس:

    یادگیری و بکارگیری قوانین = خفه کردن مشکلات در نطفه و در صورت مواجهه با آن خارج شدن از آن بزودی.

    در واقع بنظر من استاد هرچه در این فایل گفت برای این بود که ما برای خدا و جهان نعوذ بلله به اندازه یک رییس جمهور وکشور ارزش قاپل شویم و یه نگاه سیستمی و با برنامه دقیق به این جهان داشته باشیم نه یک نگاه احساساتی و آشفته حتی معجزات پیامبران هم تابع علت و معلول بوده که البته بعضی از آنها کشف و بسیاااااری مونده تا بشر بهش برسه پس ما میدانیم پیامبران هم حتی تافته جدا بافته نیستند بلکه اونه هم تابع قوانیند اما بسیااااار بیشتر از ما قوانین را درک کرده و عالی از آنها استفاده کرده اند حالا خالی از آنکه خدا میخواسته به این درک وفهم برسند یا نه.

    یکسری میگفتن که نمیتوانیم خدا را انرژی یا هر چیز دیگری که در ذهن ما جاشه و محدود شود و من کاملا موافقم چون خداوند را نمیتوانیم چیزی بدانیم و این اصلا فلسفی نیست خدا یک وجود که همه جهان و کیهان و …. از این وجود بوجود آمده است و خدا خالق همه چیز است نه خود آن مثلا خالق انرژی خالق سیستم خالق قوانین و…. است نه خود آن چیز و یگانه است ولی یک سیستم انگار براش کار میکنن که ما هم میتونیم و قطعا جزء اونیم همونطور که استاد واضح گفتن اما بعضی درک دستی نداشتند. اگر هم گفتن نور آسمان ها و زمین است به این خاطر است که نور پیدا و آشکار است و پیدا و آشکار میکند ولی نمیتوانیم بگوییم که خدا جنسش نور است ولی خصوصیات نور را داراست

    یکسری هم گفتن خدا رحمان و رحیم است پس احساساتی هست در حالی خود این صفات خداوند هم در این سیستم است که متبلور میشود و خالی از آن نیست مخالف آن نیست ما میتوانیم خدا را رحیم باور کنیم و با عمل آن ویژگی زحیم بودنشو رو کنیم و میتونیمم او را منتقم باور کنیم و طبق آن عمل کنیم تا اون ویژیگی منتقمش متبلور شود ولی در عین حال باید تمام صفاتش را قبول و باور داشته باشیم و سعی کنیم که باور هایی ایجاد و طبق اون عمل کنیم تا صفات خوبش برای ما آشکار شود.

    و اگر بخوایم یه جمع بندی کنیم تمام صحبت های استاد به جز یکی دو مورد ریز که مربوط به مباحث عرفانی و خداشناسی(که بسیااااااااار عمیق است) کاملا صحیح و درسته از نظر من و هر آنچه استاد گفتن مقصود همان است که ما ۱.بدانیم که خدا هیچ چیز نیست ۲.قانونمند و سیستماتیک عمل میکند ۳.ما باید سعی کنیم که این قوانین را بشناسیم و درک کنیم ۴.سعی کنیم به آن قوانین عمل کنیم۵.ادامه دهیم و نتیجه بگیریم۶.بین هریک از این مراحل صبر کنیم تا تکاملمون طی شود.

    و بنظرم استاد هر چی گفتن برای فهم و درک بهتر ما گفتن.

    (در نهایت زندگی یعنی یادگیری برای بکار گیری و برای نتیجه گیری)

    دکتر احمد روستا

    من واقعا از خدا متشکرم که دارد منو به این آگاهی ها هدایت میکنه و از استاد هم متشکرم که به عنوان دستی از دستان خداوند این آگاهی ها را به ما میدهند و حداقل ما را به تفکر وادار میکنن.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 29 رای:
  4. -
    مصطفی یادگاری دهکردی گفته:
    مدت عضویت: 2407 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم و اعضای سایت الهی عباس منش

    خداوند را سپاسگزارم که من را به شنیدن این فایل هدایت کرد

    من در یک خانواده مذهبی بزرگ شدم مادر من لیسانس ادبیات عرب و سطح سه حوزه و لیسانس معارف داره و من از بچگی با باورهای مذهبی بزرگ شدم

    بزرگترین دستاورد این باورها ایجاد احساس گناه شدید در من بود و احساس عمیق بی ارزشی و اینکه من یک انسان رانده شده از درگاه خداوند هستم جوری که می گفتم دیگه آب از سر من گذشته و راه بازگشتی نیست و با احساس گناه بیشتری کارهایی که برخلاف باورهای خانواده بود را انجام می دادم و باز احساس گناه بیشتر و احساس بی ارزشی بیشتر و حال بدتر پیدا می کردم

    خداوند را هزاران بار سپاسگزارم که من را با این دیدگاه و با این فرد الهی آشنا کرد

    من خداوند را یک مامور راهنمایی و رانندگی می دیدم که منتظر نشسته تا من خطا کنم تا جریمه بشم و هیزم جهنم را برام زیادتر کنه

    من نماز می‌خوندم تا بلکه در جرائم از خدا تخفیف بگیرم

    در اعمال مذهبی شرکت می کردم تا بلکه بخشیده بشم و باز احساس بد بیشتری داشته و در سراشیبی بودم

    وقتی با دیدگاه استاد عزیزم آشنا شدم خیلی به زندگی خودم و اطرافیان و افراد مذهبی توجه کردم و دیدم که این مذهب برای من و اونا آرامش و شادی و سلامتی و ثروت نیاورده بلکه بیماری و فقر و غم به بار آورده

    الان از نظر خانواده من یک فرد کافر هستم و دیدگاههای من را خلاف شرع می‌دونن ولی آرامشی را که با این خدا تجربه می کنم را نمیدونن من هنوز هم گه گاه به اشتباه بحث می کنم و حال خودم را خراب می کنم ولی این خیلی کمتر شده

    من خدای پلاستیکی و تقلبی و دوزاری را که کارش عذاب کردن من بود سوزاندم و درحال جایگزین کردنش با خدای واقعی هستم

    خدای اون روزهای من اخمو و غضب ناک بود

    خدای اون روزهای من خشمگین بود

    خدای اون روزهای من قدرتی نداشت

    خدای اون روزهای من با من همیشه در قهر بود

    خدای اون روزهای من ضعیف و نا توان بود

    خدای اون روزهای من عادل نبود

    خدا همون خداست ولی امروز من با باورهای بهتر دارم بهش نگاه می کنم و خداوند به قول استاد مثل آب شکل ظرف باورهای من را به خودش می‌گیره

    خدای این روزها با من رفیقه

    خدای این روزها دستش روی شونه ی منه

    خدای این روزها کنار و همراه منه

    خدای این روزها هرگز دیر نمیکنه

    خدای این روزها هرگز غضب نمیکنه

    خدای این روزها هرگز و هرگز و هرگز رابطه اش را با من قطع نمی کنه

    من باهاش رفیق شدم و الان خیلی دوسش دارم

    استاد عزیزم از شما ممنونم

    در پناه خداوند و به امید دیدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 35 رای:
    • -
      نجمه امانی گفته:
      مدت عضویت: 805 روز

      سلام دوست گرامی کامنت شما رو خوندم و لذت بردم و اشک ریختم از صمیم قلبم براتون آرزوی خوشبختی و سعادت میکنم . منم در ابتدای راه هستم از ابتدای فایلهای دانلودی استاد عزیزم ،شروع کردم فایلها رو گوش میدم . نت برداری میکنم .تایم میزارم کامنت ها رو تا جایی که برسم میخونم . چندین و چند بار فایلها رو تا آخر شب گوش میدم ..لذت میبرم از اینکه اینجا هستم .خداروشکر میکنم که استاد منو با خدای بهتر و توانمند تر و زیباتری آشنا کرد . از خداوند میخوام که هدایتم کنه و هر روز بهتر و بیشتر از قبل درک صحیحی ازش داشته باشیم.در پناه خدا باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      سعید زارع گفته:
      مدت عضویت: 2477 روز

      درود به شما دوست گرامی

      خیلی متشکرم واقعا آفرین به شجاعت شما که منم تحت تاثیر قرار دادین ، خدارو شکر میکنم که تو این کانال هستم و به این فیل هدایت شدم من از فایل حذف ترمزهای ثروت به این فیل هدایت شدم ،خدایا شکرت بابت این همه آگاهی که از دوستان گلم و استاد بزرگوار بدست میارم ،، منم دارم روی این موضوع کار میکنم که ایمانم قوی کنم ،، متشکرم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      انور و سعیده بانو گفته:
      مدت عضویت: 3443 روز

      ای بابا چقدر درست گفتی منم یه فلش بک زدم به گذشته م که در باتلاق احساس گناه خودم رو غرق کرده بودم و توی یک سیکل بی پایان (با اینکه واقعا انسان مذهبی و نمازی و … بودم ) گناه و گریه و گناه و گریه حس نفرت انگیز بودم و اگه بیوفتی توی این سیکل دیگه پیشرفت وشادی و حال خوب و آرامش تموومه فاتحه‌ش خونده‌ست

      الان تعریفم از الله عوض شده حسم نسبت به قدرتش نزدیکی‌اش اینکه اصلا اون هست تا من لذت ببرم و بنده‌ای شکرگزار و ذاکر باشم طبق قرآن سوره فرقان

      چه خوبه چنین آدمهایی مثل استاد هستن و مشعل هدایت رو دستشون گرفتن و راه رو برای درک ما روشن می‌کنند خدا رو شکر

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    حسین جابری زاده گفته:
    مدت عضویت: 1602 روز

    سلام میکنم به استاد عزیزم و همه دوستان همفرکانسی

    واقعا تمام اون لحظاتی که داشتم این فایل استاد رو گوش میدادم تک تک سلول های وجودم مملو از حس سپاسگذاری بود که هدایت شدم به آگاهی های این فایل و آرزو میکردم ای کاش خیلی وقت پیش این فایل رو گوش میکردم و استفاده میکردم قطعا این فایل و آگاهی هایی که داره جزء فایل هایی هست که آدم باید هر روز صبح که از خواب بیدار با شنیدنش روزش رو شروع کنه

    نمیدونید چه حس فوق العاده ای دارم که این آگاهی ها رو از استاد دریافت کردم و با تمام وجودم استاد رو بابت این نگاه توحیدی ؛ پاک ؛ شفاف و فوق العاده ای که نسبت خداوند دارند تحسین میکنم هربار که فایلی از استاد میبینم میگم ای کاش چند سال زودتر با استاد آشنا میشدم ولی خب الان هم چند سال جلو افتادم!!!!!!

    من چندین سال در حوزه علمیه درس خوندم جایی که مثلا دین و خدا رو از همه جا بهتر و بیشتر میشناسن با آقایون زیادی در ارتباط بودم و شاگردیشون کردم کسایی که تمام عمرشون رو صرف شناخت خدا کردن و من خودم هم چندین سال در حوزه درس خوندم که مثلا خدا رو بهتر بشناسم زبان عربیم هم خیلی خوبه چون هم زبان مادری زادیه منه هم درس تخصیصش رو خوندم با قرآن و تفسیرها هم آشنا هستم چون کارم اینه اما با تمام جرات میگم که هیچوقت نتونستم به این زیبایی و درستی که استاد عباسمنش خدا رو شناخته ؛خدا رو بشناسم و هیچوقت نتونستم به این ظرافت و دقت که استاد عباسمنش قرآن رو فهمیده من بفهمم. نه من و نه هیچکدوم از اون اساتیدی که ادعای خداشناسی دارن که تو حوزه هستن!!!

    شاید همین فایل برای من کافی باشه که بفهمم چند سال اشتباه فهمیدم و اشتباه یاد گرفتم و اشتباه یادم دادن اونم جایی که ادعاشون دین شناسیه!!!.

    بهرحال بگذریم!!!!

    یه نکته دیگه که میخوام بگم اینه که همزمان که صحبتهای استاد رو گوش میدادم و مخصوصا اونجایی که در مورد قصه های پیامبران در قرآن میگفتن خودم هم چیزهایی که از قرآن بلد بودم رو با این آگاهی های استاد مطابقت میدادم و میدیدم خداااااای من خودشه!!!!!

    مثلا قصه مادر حضرت موسی که حضرت موسی رو که نوازد بود از ترس ماموران فرعون در زنبیلی میذاره و میندازه تو رود نیل اونجا قرآن میگه که ما به مادر حضرت موسی وحی کردیم که نگران و ناراحت نباش ما فرزندت رو به تو برمیگردونیم!!

    خب از اونجایی که وحی الهی مخصوص پیامبران الهی هست و مادر حضرت موسی هم مقام پیامبری نداشت پس منظور از وحی که قرآن گفته در واقع همون الهام هست یعنی اینکه مادر حضرت موسی با الهامات و ایمان و امیدی که به خداوند داشت فرزندش رو به دریا سپرد در واقع مادر حضرت موسی باور داشت که فرزندش رو دوباره ملاقات میکنه و اون رو از دست نمیده و بعدا هم به طرز عجیبی دوباره فرزندش رو میبینه و به اون شیر میده(قصه کاملش در قرآنه) پس در واقع مادر حضرت موسی به الهامات توحیدی خودش عمل کرد و نتیجه باور و ایمان خودش رو دریافت کرد نتیجه اون احساس قدرت و طمانینه ای که داشت رو دریافت کرد نه اینکه خدا دلش به حالش سوخته و پسرش رو بهش برگردونده

    اگر مادر حضرت موسی با شک و ترس و احساس بد فرزندش رو به دل دریا میسپرد هیچوقت به فرزندش نمیرسید و قطعا اون رو از دست میداد!!!

    و اگر به همه قرآن نگاه کنیم همینه

    هرچی خوبی و خوشی و ثروت و سلامتی و سعادت در این دنیا و اون دنیا هست براتون آرزو دارم!!!!!!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 39 رای:
  6. -
    قاسم ولمزیاری گفته:
    مدت عضویت: 3520 روز

    سلام استاد عزیزم

    داشتم فایل جلسه ۳ عزت نفس رو گوش میدادم که اونجا راجع به نگاه سیستمی به خدواند صحبت کردید و شعر فوق العاده ای رو راجع به خدا خوندید همونجا فایل رو نگهداشتم و اومدم تو سایت دنبال یه فایل مجزا راجع به خدواند که هدایت شدم به سمت این فایل “خدا را بهتر بشناسیم قسمت اول”

    خیلی فایل خوبی بود کنجکاوی من خیلی بیشتر شد راجع به اینکه چطور میتونم خداوند رو بهتر بشناسم و چطور میتونم آثار هدایت و راهنماییش رو تو زندگی ام ببینم و درجهت بهبود شرایط زندگیم استفاده کنم .

    انقدر سوال به ذهنم میومد که نمیتونستم دسته بندی شون کنم شروع کردم به نوشتن سوالا و با آگاهیهایی که تا حالا از سایت به دست آوردم جوابهاش رو میدادم …

    باورم نمی شد که هفت هشت صفحه نوشتم و دو سه ساعتی ذهنم به شدت درگیر بود …

    اگه بخوام خلاصه کنم همه اون سوالات و جوابها رو نتیجه این بود که به این جواب رسیدم

    ” احساس خوب = اتفاقات خوب ”

    و این موضوع در هماهنگی کامل با عدل خداوند هستش .

    الان نسبت به قبل با وضوح بیشتری این جمله استاد که احساس خوب = اتفاقات خوب رو درک میکنم و نقش احساسات به عنوان قطب نمای حرکت ما در مسیر خوشبختی رو پر رنگ و پررنگتر میبینم .

    قطب نمایی که به عنوان قویترین ابزار خداوند در وجود ما هستش تا بتونیم مسیر درست رو در هر لحظه تشخیص بدیم

    و “احساسات” شاید همون خدای درون ما باشه که بارها شنیدیم از رگ گردن به ما نزدیکتر هستش …

    استاد عباس منش عزیز ممنون بابت اینکه به ندای درونت و به الهاماتت گوش کردی تا نتیجه اش بشه این سایت با کلی تجربه از دوستان مختلف،با کلی آدم فوق العاده …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 53 رای:
    • -
      مریم جهانبخش گفته:
      مدت عضویت: 3079 روز

      سلام دوست گرامی

      واحساسات شاید همون خدای درون ما باشه که بارها شنیدیم از رگ گردن به ما نزدیکتر هست

      من هر چقدر احساس خوبی داشته باشم به خدا نزدیکتر هستم

      هرچقدر احساس خشم عصبانیت ناراحتی ترس نگرانی داشته باشم از خدا دورتر میشم

      احساسات یعنی قطب نمای ما که شما گفتید همون خداوند هست

      تا حالا اصلا اینجوری درک نکردم هنوز هم درحیرانم یعنی اینها رو اصلا نمیفهمیدم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  7. -
    امین گفته:
    مدت عضویت: 1840 روز

    به نام الله یکتا

    سلام بر استاد عزیز و شیرین تر از عسلم

    استاد من چقدر کیف میکنم که استادی دارم با بینش و آگاهی شما

    به خدا قسم نه تعارفه و نه هیچ چیز دیگه

    واقعا و واقعا خداروشکر میکنم برای فرصت ها و زمان هایی که گوشم در اختیار کلام شماست

    استاد عزیزم چقدر زیبا شما خدایی که نمیشه تعریفش کرد رو به جای ارائه تصویری از خدا راه کانکشن و ارتباط درستش رو به ما آموزش میدید

    چقدر ابراهیم وار این بت ها و باورهای سنگی و بلکه سخت تر از سنگ رو تو وجود من و هزاران نغر مثل من رو دارید با آگاهی هاتون خورد میکنید

    استاد من وقتی برشکست شدم دقیقا گفتم خدیا چرا منی که همه حلال و حروم رو رعایت میکردم و هزار تا چیز دیگه

    چرا من این طوری شدم و فلان کسی که از دید من هزارتا کار میکنه اون داره بالاتر میره

    خدا روشکر که الان جواب همه سوالامو گرفتم و دارم میگیرم

    خداروشکر الان که زنده ام و دارم نفس میکشم و فرصت دارم اینا رو فهمیدم و نه بعد از مرگ

    خداروشکر الان که فرصت هست و میشه

    استاد شما منو از یه حسرت بی نهایت و ابدی نجات دادید

    من با چه چیزی میتونم از شما تشکر کنم……

    به جز اینکه آرزو کنم بیشترش وارد زندگیتون شه

    که ایمان دارم و میبینم که داره میشه ///

    من تونستم جواب سوالاتم رو بگیرم و بتونم تو مسیر درست قرار بگیرم تو همین دنیا و نه بعد از مرگ

    درسته اول راهم ولی حداقل میدونم این راه که من میروم به گلستان است …

    و قسم میخورم که تا دم مرگ من شما و آگاهی های شما رو رها نخواهم کرد به مدد الله یکتا

    استاد نفش شما یعنی سید حسین عباس منش خیلی بیشتر از یه استاد و یه دوست و برادر و حتی پدر و مادر هست برام

    نمیدونم چطور بگم شما یه جورایی همدم شب و روز من هستید

    بیش از هر کسی من عاشق اینم که شما رو ببینم در طول روز چون خودم و خدای خودم رو دارم تو شما پیدا میکنم و کیف میکنم

    راستش من چند روز پیش این فیلم موسی رو دیدم و من با چه علاقه ای رفتم و نشستم پای این فیلم با توجه به اینکه

    اصلا این چند وقته من دیگه فیلم و سریال نمیبینم به جز فوتبال و زندگی در بهشت

    و چقدر تو ذوقم خورد دقیقا مثل فیلم نوح و یه جورایی الان با حرف های شما رها شدم

    چون خیلی تو ذهنم سنگینی میکرد که یعنی واقعا داستان موسی این بود ….

    و خدارو شاکرم و شاکرم و شاکرم که در جایی به دنیا اومدم که این انس با قرآن هر چند ظاهری به من از کودکی عطا شده بود

    چه لطف بزرگی هست که خدا به من و امثال من کرده که یک گنج بی پایان رو نصیبم من و امثال من کرده

    یه زمانی یادمه رامبد تو خندوانه میگفت اگر قرار باشه بری کره مریخ و یک چیز رو با خودت ببری اون چیه و من همیشه میگفتم قرآن

    راستش درکم به اندازه الان نبود و لی با همون درک ناقصم باز وقتی میخوندمش اشک رو از چشمام جاری میکرد و وقتی یه جایی گیر میکردم و قرآن رو باز میکردم و حیرت میکردم که دقیقا اون آیه ای که جلو چشمامه و صفحه ای که بهش تفعل زدم

    انگار اون آیه برای من و تو اون موضوعی که گیر کردم نازل شده

    سجده شکر میکردم و دلم بهم میگفت امین این خداست که داره باهات حرف میزنه به وسیله این کتاب

    و حالا به لطف آگاهی های نورانی شما اصلا ارتباطم یه جور دیگه ای شده با قرآن

    استاد یه چیزی میگم و قسم میخورم اینو

    من تا قبل از آشنایی با شما اصلا کلمه هدایت تو قرآن رو نمیدیدم

    یعنی میخوندم ها ولی انگار مسخ شده بودم و این کلمه رو یه کسی از ذهنم پاک میکرد بلافاصله بعد خوندن

    هر روز تو نمازم میگفتم اهدنا الصراط المستقیم ….

    ولی اصلا آگاه نبودم چی میگم

    استاد اصلا من هدایت رو درک نکرده بودم

    ولی الان برای جزیی ترین کارهای روزانم دلم در گرو هدیات الله یکتاست

    چقدر آرامم الان و چقدر مصمم

    استاد من خیلی از چیزایی که میخوام رو الان ندارم و لی اینقدر ایمان دارم که بهشون میرسم که از ذوقش نمیدونم چیکار کنم ….

    همش با تجسم میرم به آینده و تو اون مکام و اون موقعیت ها و اون آدم ها ..

    و وقتی میخوام از تجسم بیام بیرن به خودم میگم امین الان از دنیایی واقعی میخوای بری به عالم خواب

    یعنی اون دنیایی که من دارم تجسم میکنم رو دنیای واقعی خودم میدونم

    چون ایمان دارم بهش میرسم

    استاد من عاشق سفر در زمان بودم

    و الان برگشتم به گذشته و دارم برای شما مینویسم و میخوام از دیدن مسیرم لذت ببرم و هر وقت که بخوام با این ماشین زمان میتونم برم به آینده ای که همه آرزوهام تحقق یافتن

    پس هم آرامم و هم شاد و هم رها

    و لاخوف علیهم و لا یحزنون شدم

    به مدد الله یکتا

    استاد من خدارو فقط در آسمان میدیدم ولی الان همه جا هست همه جا

    من خدارو در نوک انگشتانم که این کلمات رو برای شما تایپ میکنه میبینم

    من خدا رو در انرژی این کیبورد

    در نور این مانیتور

    در سوی چشمانم که داره می بینه

    در گوشم که داره تق تق دکمه های کیبورد رو میشنوه

    من خدا رو در صدای آبی که از آکواریومم میشنوم

    می بینم

    استاد عزیزم و استاد زیبای من و توحیدی ترین استاد دنیا

    من خدا رو در کلام و سیمای نورانی شما می بینم

    استاد عزیزم من به جز خدا نمیبینم دیگه این روزا …

    لا حول و لا قوه الی بالله العلی العظیم

    هیچ انرژی و نیروی دیگه ای نمیبینم ….

    به صحرا بنگروم صحرا تو بینوم

    به دریا بنگروم دریا تو بینوم

    به هرجا بنگروم

    کوهو و درو دشت

    نشان از قامت رعنا

    تو بینوم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 66 رای:
    • -
      مهشید گفته:
      مدت عضویت: 1641 روز

      امین جان سلام

      امیدوارم که خوب باشی

      این فایل نشانه من بود و به کامنت شما هدایت شدم. چقدر دلنشین نوشتی

      چقدر حس کردم که لطیف شدم بعد از خوندنش

      اونجا که گفتی

      «اگه بخوای بری مریخ و فقط یه چیز قرار باشه با خودت ببری،

      قرآن رو همراهت میبری»،

      خیلی تحسینت کردم…

      این که گفتی:

      و وقتی میخوام از تجسم بیام بیرن به خودم میگم امین الان از دنیایی واقعی میخوای بری به عالم خواب

      یعنی اون دنیایی که من دارم تجسم میکنم رو دنیای واقعی خودم میدونم

      خیلی دوست داشتم این روش و این طرز فکر رو

      و اینکه گفتی:

      و الان برگشتم به گذشته و دارم برای شما مینویسم و میخوام از دیدن مسیرم لذت ببرم و هر وقت که بخوام با این ماشین زمان میتونم برم به آینده ای که همه آرزوهام تحقق یافتن

      پس هم آرامم و هم شاد و هم رها

      و لاخوف علیهم و لا یحزنون شدم

      خیلی عالیه… آفرین بر شما

      تحسینت میکنم برای درک خوبی که از خداوند و قانون و زندگی پیدا کردی

      بازم ازت ممنونم برای کامنتت

      برات آرامش و شادی روز افزون آرزو میکنم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    س ولیان گفته:
    مدت عضویت: 1942 روز

    سلام استاد. صحبت هاتون دید منو باز کرد، من قبلا خیلی قرآن می خوندم، مکانهای مذهبی می رفتم اینقدر علاقه داشتم، حتی لیسانس ادبیات عرب در یک شهر مذهبی،قم گرفتم می خواستم با این رشته و اون شهر خودمو بشناسم خدارو بشناسم عربی یاد بگیرم که ایمانم قوی بشه و قرآن درک کنم. چهارسال قم موندم نتیجه چهارسال این بود که قرآن کنار گذاشتم…. دیدگاهم تغییر کرد اون چیزی که دنبالش میگشتم پیدا نکردم افراد مذهبی دیدم که انتظار داشتم مذهبشون بر عملشون تاثیر داشته باشه که نداشت و افرادی دیدم که مذهبی نبودن ولی اعمال خیلی بهتر. باورتون میشه برای ارشد رشتمو تغییر دادم و نظرم تغییر کرد چرا مذهب روی اعمال اثر نمیزاره، و خیلی چراهای دیگر که جواب نگرفتم. همیشه با خودم میگفتم چهارسال از عمرم بیهوده گذشت.

    ولی با صحبت های شما تازه دارم جواب چراهامو میگیرم و بسیار خداروسپاسگزارم. می دونم راه طولانی در پیش دارم، ولی خیلی خوشحالم که دارم درین مسیر دوباره قدم برمی دارم دوباره شروع کردم به خوندن قرآن.ترجمم خوبه.تازه دارم از خوندنش لذت میبرم.وقتی دارم می خونم بعضی از آیه ها اشکمو درمیاره. و با خودم میگم خدایا منو ببخش که اینقدر ناسپاس بودم. من درک نمی کردم. الان متوجه شدم اون راههای اشتباه که رفتم و دنبال شناخت خدا و خودم بودم منو به این مسیر کشوند. و دوباره با معنویت آشتی کردم آرامش گرفتم. ممنونم استاد بزرگوار.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 117 رای:
  9. -
    Asudeh گفته:
    مدت عضویت: 3352 روز

    سلام علیکم

    خدا رحمت کند یکی از بزرگان دین می فرمود این دوستان کتاب “مفاتیح الجنان” را به صورت یک کتاب کل آن را بخوانید و یک مطالبی را متوجه میشوید که شاید در تمام عمرتان با آن برخورد نکرده اید و اصلا خبر از آن نداشتید.

    من شاید این کتاب ارزشمند را بارها و بارها با آن دوست بودم و شاید روزی نبوده که ازش استفاده نکرده باشم ولی یه برنامه ای برام پیش آمد که یک دعایی در “مفاتیح الجنان” را با یک نگاه دیگری بخوانم.

    یک روز صبح در مکان مقدسی بودم که خیلی حالم گرفته بود از اوضاع زندگیم و نشسته بودم و کتاب مفاتیح الجنان را میخواندم متوجه شدم شخصی کنار نشست و شروع کرد به خواندن دعایی از مفاتیح الجنان از گوشه چشمم به صفحه آن نگاه کردم و گفتم ببینم چه دعایی میخاند.

    بعد از تمام شدن دعایم رفتم دیدم صفحه 194 کتاب است و وقتی نگاه کردم دیدم دعائی از زبان گهربار امام هفتم موسی بن جعفر علیمها السلام به نام دعای “سریع الاجابه” است و قصد کردم اول معنی آن را بخوانم و بعد دعا را وقتی شروع کردم به خواندن دعا دیدم واقعا این عجب دعائی است که تابحال به آن دقت دقیق نکرده بودم و شاید اگر هم خوانده بودم سطحی ازش گذشته ام ولی این بار با توجه خواند و دیدم عجب دعائی است با چه عبارات و معانی زیبا که واقعا کیف کردم و دلم شاد شد و همون روز شاید بیش از 5 بار خواندم و هر کلمه را با معنی دقت میکردم و چقدر لذت بردم.

    دیدم این لذت را هم به اعضای محترم گروه هم تقدیم گنم گفتم دعا را با متنش و معنی تو سایت بذارم تا شما هم لذت ببرید و ببینید چگونه باید از خدای کریم درخواست کنیم.

    اسم دعا: سریع الاجابه

    متن دعا با معنی سطر به سطر:

    اللَّهُمَّ إِنِّی أَطَعْتُکَ فِی أَحَبِّ الْأَشْیَاءِ إِلَیْکَ وَ هُوَ التَّوْحِیدُ

    خدایا! تو را در محبوبترین چیزها نزدت که یگانه پرستى است اطاعت نمودم،

    وَ لَمْ أَعْصِکَ فِی أَبْغَضِ الْأَشْیَاءِ إِلَیْکَ وَ هُوَ الْکُفْرُ

    و تو را در مبغوض ترین چیزها که کفر است نافرمانى نکردم،

    فَاغْفِرْ لِی مَا بَیْنَهُمَا یَا مَنْ إِلَیْهِ مَفَرِّی آمِنِّی مِمَّا فَزِعْتُ مِنْهُ إِلَیْکَ

    پس آنچه از گناهان بین این دو است بر من بیامرز، اى آن که گریزگاهم تنها به جانب اوست، از آنچه از آن به سویت پناه آوردم مرا ایمنى بخش،

    اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الْکَثِیرَ مِنْ مَعَاصِیکَ وَ اقْبَلْ مِنِّی الْیَسِیرَ مِنْ طَاعَتِکَ

    خدایا! بیامرز از نافرمانی هاى بسیارم را در پیشگاهت، و طاعت اندکم را در آستانت بپذیر،

    یَا عُدَّتِی دُونَ الْعُدَدِ وَ یَا رَجَائِی وَ الْمُعْتَمَدَ وَ یَا کَهْفِی وَ السَّنَدَ

    اى تنها توشه ام از میان توشه ها، و اى امید و آرامش، و پناه و تکیه گاهم،

    وَ یَا وَاحِدُ یَا أَحَدُ یَا قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُوْلَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوا أَحَدٌ،

    و اى یگانه و یکتا، اى که گفتى «بگو او خداى یکتاست، خداى بى نیاز است، نه زاده و نه زاییده شده، و برایش همتایى نبوده است

    أَسْأَلُکَ بِحَقِّ مَنِ اصْطَفَیْتَهُمْ مِنْ خَلْقِکَ وَ لَمْ تَجْعَلْ فِی خَلْقِکَ مِثْلَهُمْ أَحَدا

    از تو درخواست میکنم به حق آنان که از میان آفریده هایت انتخاب نمودى، و هیچکس را از میان آفریدگانت همانند آنان قرار ندادى،

    أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ تَفْعَلَ بِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ

    بر محمّد و خاندانش درود فرست، و با من چنان کن که سزاوار آنى،

    اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِالْوَحْدَانِیَّهِ الْکُبْرَى وَ الْمُحَمَّدِیَّهِ الْبَیْضَاءِ وَ الْعَلَوِیَّهِ الْعُلْیَا [الْعَلْیَاءِ]

    خدایا! از تو درخواست مى کنم به حق یگانگى بزرگ تر الهى، و مقام تابنده محمّدى، و جایگاه برتر علوى،

    وَ بِجَمِیعِ مَا احْتَجَجْتَ بِهِ عَلَى عِبَادِکَ وَ بِالاسْمِ الَّذِی حَجَبْتَهُ عَنْ خَلْقِکَ فَلَمْ یَخْرُجْ مِنْکَ إِلا إِلَیْکَ

    و به تمام آنچه به آن بر بندگانت حجّت نهادى، و به حق آن نامى که از آفریدگان خود پنهان داشتى، که از تو جز براى تو اظهار نگردد،

    صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اجْعَلْ لِی مِنْ أَمْرِی فَرَجا وَ مَخْرَجا

    محمّد و خاندانش درود فرست و براى من در کارم گشایش و راه نجاتى قرار ده،

    وَ ارْزُقْنِی مِنْ حَیْثُ أَحْتَسِبُ وَ مِنْ حَیْثُ لا أَحْتَسِبُ إِنَّکَ تَرْزُقُ مَنْ تَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ

    بر و از جهاتى که گمان مى برم و یا گمان نمی برم مرا روزى ده همانا تو هرکه را بخواهى بى حساب روزى مى دهی.

    —————————–

    یکی از رفقا میگفت:

    رحمت خداوند دائم در حال بارید است

    همیشه ازش بخواه ظرف بزرگ بهت بده

    از فضلشم پرش کنه و کمکت کنه همه را سیراب کنی

    تازه میفهمی زندگی چه لذت بخش و زیباست.

    —————————

    التماس دعا

    موفق باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 142 رای:
  10. -
    seyed Hossein Kia گفته:
    مدت عضویت: 2158 روز

    با سلام خدمت استاد عزیز و گروه تحقیقاتی عباسمنش. خیلی برام عجیب و جالب بود که این فایل رو از استاد شنیدم یه جورایی شگفت زده شدم و فهمیدم کلا باور هام راجب خداوند ۸۰ درصدش مشکل داشته. من هم فکر می کردم هرچی بیشتر نماز بخونی و روزه بگیری( حتی بدون ریا و با نیت خشنودی خدا) چیز جدید یا مطلوبی در زندگی رخ نمیده. اگه نماز بخونی و توی دلت ثانیه شماری کنی که زودتر تموم بشه و به کارهات برسی و فقط یه تکلیفی از خودت رفع کنی ، و احساس بدی موقع نماز یا روزه یا هر واجباتی داشته باشی دقیقا به قول استاد فقط بر اتفاقات بد افزوده میشه و نعمت و ثروت و سلامتی دریافت نمی کنی. خیلی خوشحالم که پاسخ سوال بسیار مهم زندگیم رو دریافت کردم که « من چی کار کنم که از خدا نعمات مختلف و سلامتی و ثروت دریافت کنم و حالم خوب باشه؟ آیا باید روزی ده ها رکعت نماز بخونم و روزه های فراوون بگیرم که پیش خدا عزیزتر باشم؟ چیکار کنم که به خواسته هام جواب بده؟ چه راهی باعث میشه من معنوی تر و شاد و سرحال بشم؟ باید به دیگران کمک کنم که خدا خوشحال بشه و دلش به رحم بیاد؟

    ممکنه سوال شما دوستان هم بین اینها باشه. امروز فکر کنم سومین باریه که این فایل رو گوش کردم و مطالب رو دوباره به خودم گوشزد کردم که« هر لحظه فرکانس(افکار و باورها)های خوب به جهان بفرست. همواره و هر ثانیه دست از مثبت نگری برندار. که خدا قوانینی بدون تغییر برای کل جهان قرارداده و از اونا استفاده کن تا هم معنوی بشی هم سالم هم ثروتمند و تمام ویژگی های خوب جهان. » وقتی اینو بیشتر درک کردم آرامش فوق العاده ای گرفتم. که من فقط باورهای همین فایل رو بنیادی در ذهنم حک کنم ، تقریبا تمام نگرانی هام از بین میره. اگه یه روز نماز قضا بشه دیگه عذاب وجدان نمیگیرم که نکنه خدا عصبانی بشه فلان جا حالمو بگیره؟ نمیگم نماز تاثیری نداره در آدم، همونطور که گفته شد، نمازی که به آدم آرامش و شادی بده و دیگه نگران مسائل و کارهات نباشی خیلی قدرتمنده اون نمازی که فقط خدا رو ببینی و حس کنی که با احساس خوب و عشق در خودت، او هم چندبرابر بیشتر عشق و آرامش در زندگیت وارد میکنه (بصورت دوستان مهربان و خانواده و یا ثروت بیشتر یا پیدا کردن یه طبیعت زیبا و کلی نعمت دیگه خودشو نشون میده). این راه درسته این اصل کاره که به جهان خدا عشق و سپاسگزاری ارسال کنی از عمق وجودت خوشحال بشی که چه جهان قشنگه همین یعنی سپاس

    گزاری و احساس خوب که شاهکلیده و این تجربه به عینه من در زندگی هست. ممنون که نظرم رو خوندید یه کم طولانی شد خیلی ممنون بابت همراهی شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 188 رای:
    • -
      عصمت جعفری گفته:
      مدت عضویت: 1744 روز

      سلام اقای کیا

      از کامنتتون درس های خوبی گرفتم که ان شالله خدا کمک کنه تا در عمل هم اجرا کنم و استقامت داشته باشم در این مسیر زیبا و لذت بخش

      از جمله درس هایی که یاد گرفتم:

      اگر واجبات رو فقط برای رفع تکلیف انجام میدی و احساست بد هست قرار نیست اتفاقات خوبی برات بیوفته چون ب قول استاد خدا اونجا واینساده ک ببینه تو چند رکعت نماز میخونی و بهت ثواب بده. بلکه احساس تو تعیین کننده هست در حین خواندن نماز. میدونید اقای کیا من همیشه فکر میکردم خدا یه فرمانروای خشمگین و ترسناکی هست که نشسته روی یه تخت سلطنتی و بر همه تسلط داره. خودخواهه و هرکاری خودش میخواد میکنه و مدام باید به پاکی دوازده امامش و قدرت خودش قسمش داد و اونقدر گریه و تضرع کرد تا دلش برات بسوزه و جوابت رو بده. تازه تهش هم وقتی خواستم براورده میشد یه احساس گناهی داشتم که حالا خدا برام این کارو کرده نمازمو بخونم روزمو بگیرم بی چشم و رویی درنیارم. اصلا دقیقا مثل یه انسان بود برام و هنوزم باید کار کنم روی خودم. خیلی وقت بود که میخواستم خدارو بیش تر بشناسم و وقتی با دوستان نزدیکم صحبت میکردم میگفتم من این خدا رو نمیشناسم. نصفه شب ها از خواب بیدار میشدم و مدام ذهنم درگیر شناخت این خدا بود. تا اینکه هدایت شدم خیلی عجیب به این فایل ها و این روزا خداروشکر سرم خلوت تره و میتونم گوش بدم و کامنت هارو بخونم. الان ک شبا میخوابم وقتی نصفه شب بیدار میشم اروم ترم. ب خودم میگم اگه الان بمیرم لااقل میدونم برای شناخت خدا تلاشمو کردم و عذاب وجدانی ندارم. داشتم میگفتم از چیزایی ک از کامنت شما یاد گرفتم. تمرین من این هست که در نمازم ب ایات و ذکرها توجه کنم. تو ذکر ها خیلی باورهای عمیق و بزرگ نهفته که خیلی احساس ارامش بهم میده اگر بهش توجه کنم. سعی میکنم این کار رو انجام بدم و در ذهنم اهرم رنج و لذت بسازم که اگر نمازم رو بدون حس بخونم بهتره نخونم. چون اتفاق خیلی خاص و مثبتی قرار نیست رقم بخوره برام. باید سعی کنم کم کم اون توجه رو بیارم وسط اینجوری با خوندن ذکرها باورهای قوی تر هم نسبت به خدا در وجودم بیش تر ساخته میشه.

      ممنونم از شما. امیدوارم وقتی کامنت من ب دستتون رسیده حالتون خوب باشه و بیاین از نتایجی که گرفتین برام بگین.

      شاد و پرروزی باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      امير ٦١ گفته:
      مدت عضویت: 2178 روز

      بسیار عالی ، نظر شما کمک میکنه فرق بین عبادت ظاهری و واقعی را درک کرد اینکه از روی وظیفه نماز بخونیم یا روزه بگیریم بی فایده است احساس موقع انجام عبادت همه چی را مشخص میکنه این سپاسگزاری و حس خوب و گفتگوی با خدا در هر لحظه و هر جا و به هر شکلی میتونه باشه خداوند خودش انسان را هدایت میکنه به شرط اینکه از ته قلب بخوای

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
      • -
        seyed Hossein Kia گفته:
        مدت عضویت: 2158 روز

        سلام خانم فرجی عزیز خیلی خوشحالم که تونستم تاثیری روی شما بذارم منتظر نتایج فوق العاده شما هم هستم ، واقعا از استاد عزیزم ممنونم که این فضا رو فراهم کرده که بتونیم صحبت کنیم و به همدیگه کمک کنیم

        من هر روز سعی می کنم به این صحبتا واقعا عمل کنم باور شون کنم و توی زندگیم شفاف سازی کنم نتایجش رو برای ذهنم. دوست دارم همینطوری آروم آروم تکاملم رو درست طی کنم و به این آگاهی ها و قوانین زیبا بهتر و بهتر با شیوه های جدید تر و کارآمد تر عمل کنم. هر وقت باورشون کردم و توکل کردم به نیروی برتر و پروردگارم، نتیجه ی بهتری گرفتم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: