با سلامی همراه با عشق خدمت استاد و خانم شایسته نازنینم و بهترین دوستان زندگیم❤❤❤❤❤
روز چهل و پنجم از تحول زندگی من..
این فایل بی نظیره استاد…این فایل عالیه..
این جزو فایل هایی هست که من خیلی وقت پیش شنیدم و شاید دهها بار گوش داده بودم ولی الان که دوباره شنیدم و کلمه به کلمه اش رو یادداشت کردم، خییلی بهتر متوجه شدم..خیلی قشنگتر واقعا.
یادمه زمان کودکیم خواهر و برادر بزرگترم سر به سرم میگذاشتن و داخل حیاط می ایستادن که دوتا درخت پرتقال و نارنگی بزرگ هم داخلش بود و بعد میگفتن که ما چون قدمون بلنده داریم خدا رو میبینیم. و اشاره میکردن به بالا و پشت درختا و منم میپریدم بالا و میگفتم منم میخوام ببینم یا میگفتم منم بغل کنین تا ببینم و اونا میگفتن باید خودت بزرگ بشی تا بتونی ببینیش…
خلاصه که این خاطره خیلی تو ذهنم مونده. و من انگار باورم شده بود و هر سال هم که بزرگتر میشدم باز میدیدم نمیتونم بیینمش و منتظر بودم باز بزرگتر بشم
در واقع این نگاه به خداوند که یه جورایی خدا شبیه ما هست..از کودکی و با باورهای غلط در ما شکل گرفته..
خدای من وقتی فکر میکنم که در طول دوران زندگیم چه باورهایی نسبت به خدا داشتم واقعا خنده ام میگیره یا شاید گریه…
چقدر من ذکر گفتم با تسبیح، تا حاجت بگیرمهزاران هزار ذکر که اصلا نه معنیش رو درست میفهمیدم نه احساس لذتی میبردم. فقط دلم میخواس زود تموم شه تا حاجت بگیرم…خخخخخ
چه نمازهای بی کیفیتی چه ناله ها و گریه هایی که من برای خدا نکردم…که شاید دلش رحم بیاد و اوضاعم رو درست کنه…
هر کی هر چی گفت قبول کردیم..چه کتابهای بیخودی که نخوندیم…واقعا من نمیدونم این حدیث های جعلی از کجا اومده بود چطور چاپ میشد و ذهن زودباور ما رو در بچگی شستشو میدادن. چقدر از خدا ترسیدیم همیشه…چقدر برای هرکاری احساس گناه داشتیم..که قراره چه شکلی مجازات بشیم..
فقط الان میتونم خداروشکر کنم بابت این مسیر و این آگاهیها…که بالاخره بزرگ شدم و تونستم خدای واقعی رو ببینم دیگه قدم بلند شده و میتونم خدا و قوانینش رو به طور کامل و واضح ببینم..خدارو شکر
خداروشکر که فهمیدم خداوند انسان نیست و احساسات بشری نداره…
خداروشکر که فهمیدم هر جور خدارو ببینی همون جور میشه برات. اگه خداوند رو رحمان ببینی رحمانه. اگه غفور ببینی غفوره. اگه جبار و ستمگر ببینی ستمگره…
خداروشکر که فهمیدم یه سری چیزا قانونه و هیچوقت تغییر نمیکنه و از بین نمیره مثل قانون جاذبه. و کاری به باور نداره.
خداروشکر که فهمیدم خدا در واقع انرژیه و انرژی همه چیزه. چیزی به غیر از انرژی در جهان وجود نداره و پایه هر چیزی در جهان انرژیه.
قانون پایستگی انرژی میگه انرژی نه به وجود میاد و نه از بین میره. فقط از شکلی به شکل دیگه تغییر میکنه و در قرآن هم اومده که لم یلد ولم یولد یعنی خدا نه زاییده شده نه می زاید.و دقیقا همون نگاهه که به انرژی داریم.
ما اینجا میخوایم قوانین حاکم بر جهان رو درک کنیم تا بتونیم زندگیمون رو بهتر کنیم. ما نمیخوایم وارد فلسفه بشیم. چون هیچ نتیجه ای نداره فقط یه زندگی پر از بحث و تشنج و نگرانی رو تجربه میکنیم..
خدایا هزاران هزار بار شکرت که قوانینی رو وضع کردی که تغییر نمیکنه. ازت ممنونم که نگران فردا نیستم. و آینده برام روشنه…
گفتی اگه این فرکانس رو ایجاد کنیم مطلقا این جوابو میگیریم.. این قانونه.✔
خدایا شکرت که زندگیم در دست خودمه که به چه شکلی رقمش بزنم.
ما زمانی میتونیم اتفاقات رو اونجوری که میخوایم رقم بزنیم، که در قدم اول باور کنیم جهان یا خداوند داره با یه سیستم بدون تغییر حرکت میکنه.
ما میتونیم فرکانس هایی رو ارسال کنیم به جهان و این انرژی هوشمند با توجه به فرکانس های دریافتی ما، انرژی اطراف ما رو رقم میزنه. که شامل اتفاقات، شرایط، آدمها، وضع مالی، سلامتی و…هست.
خداروشکر که دارم برخلاف 95درصد افراد جامعه حرکت میکنم که قطعه نتیجه اشتیاق و لیاقت خودمه. خدارو هزار بار شکررر.
تمام قرآن در مورد سیستمی بودن خداونده. و حتی رحمانیت خدا که هم رحمانیت عام داریم که شامل همه هست و هم رحمانیت خاص که شامل یه عده هست و اونم جزو سیستمه. مثل معلمی که درسش رو به همه میده و به اونایی که خیلی توجه میکنن و درس رو خوب گوش میدن، توجه ویژه ای داره.
خدارو هزار بار شکر که سیستم طوری عمل میکنه که هر فرکانسی رو بفرستی همون رو برمیگردونه. فارغ از اینکه ظاهرت، ملیتت، جنسیتت، سنت و دینت و حجابت چیه…
واای خدا چه احساس فوق العاده ای میگیرم وقتی اینا رو میشنوم..خدایا شکرت. فقط و فقط فرکانس مهمه…و این یعنی خودعدالت. دیگه نمیتونم بگم اگه ظاهرم جور دیگه بود زندگیم بهتر بود یا اگه تو کشور و خانواده دیگه ای بودم یا دین دیگه ای داشتم زندگیم فرق میکرد. واقعا خدایا شکرت.
خدایا شکرت که چیزی به نام احساس در وجود ما گذاشتی که به وسیله اون بفهمیم فرکانس های ارسالی مون هم راستا با خواسته هامون هست یا نه. راهمون درست هست یا نه.. و به محضی که ببینیم احساسمون بده این یه آلارم باشه که از اون راه برگردیم.خدایا شکرت.
هر چه بتونیم فرکانس های بهتری رو ارسال کنیم، اتفاقات بهتری تجربه میکنیم.
خدایا شکرت که به وسیله استاد عزیزم نگاه سیستمی قرآن رو نسبت به خداوند بهتر متوجه میشم. و همینطور نظریه تکامل که من قبلا ذهنم مقاومت داشت ولی الان خیلی راحت تر پذیرفتم که همه جهان از همون تک سلولی هایی که در فواصل بین آب و خاک(ساحل ) بودن، به وجود اومدن. و در این پروسه ای که ادامه داره همیشه قوی ها زنده میمونن و ضعیف ترها از بین میرن.
خدایا شکرت که از این به بعد که قرآن میخونم بهتر متوجه میشم که هر جا گفتی ما یا انا مثل انا انزلناه یا انا اوحینا، یعنی اون سیستم اون مجموعه. به خاطر این خداوند میگه ما و نمیگه من.
ولی اون جاهایی که باید نگاهمون توحیدی باشه میگه من هیچ جا در قرآن نیست که خداوند بگه ما رو بپرستید و شکرگزار باشید. گفته من رو بپرستید و سپاسگزار باشید.
هر جا خداوند از ما استفاده کرده نگاه، نگاهی سیستمی بوده. یک مجموعه اتفاق باید می افتاده تا اون شرایط به وجود میومده. اگه وحی بوده اگه بارون بوده اگه عذاب بوده یا…
و خداوند در آیه هایی گفته که خداوند هر که را بخواهد هدایت میکند و هر که رو بخواهد نه. (یشاء به معنی خواستن نیست) یعنی هر کس در این قوانین باشه هدایت میشه و هر کس نباشه هدایت نمیشه. این که خدا برا یکی بخواد و برا یکی نخواد نیست.
اولین پاداش فهمیدن قانون آرامش هست. دیگه خیالمون راحته و اگه یه اتفاق بدی برامون بیفته میفهمیم که خودمون به وجودش آوردیم و خدا به وجود نیاورده.
استاد چقدر لذت بردم از این گفته تون و باور کنید ایمانم به شما خیلی بیشتر شد وقتی گفتین: نه نگران اینم که حرفای منو قبول نکنید نه خیلی خوشحال میشم اگه قبول کنید. شما حق دارید که تحقیق کنید. مطالعه و بررسی کنید.
یعنی عاشقتونم استاد
و در مورد عذاب برای اقوام مختلف هم این نبوده که خدا بگه من عصبانی شدم و بذار حال اینو بگیرم…اونام جزو قوانین و سیستم بوده چون نتیجه بی ایمانی احساس ترس و ناامیدیه و نتیجه اون احساس هم این اتفاقات و عذابی هست که به وجود میاد و این سیستم اینقدر هوشمند و دقیقه که تر و خشک رو با هم نمیسوزونه. و اون کسی که فرکانس مثبت فرستاده تو اون موقعیت قرار نمیگیره مثال کشتی نوح.
و وقتی قوانین حاکم بر جهان و این سیستم هوشمند رو درک کنیم نگاهمون در مورد معجزه هم عوض میشه و میفهمیم اینجوری نیست که خداوند قوانین جهان رو عوض کنه و مثلا قوانین چسبندگی مولکولی وقانون جاذبه رو از بین ببره و دریا رو بشکافه برای حضرت موسی. الان ثابت شده که اگه باد از یه زاویه خاصی از رود نیل حرکت کنه و رود نیل در حالت جزر باشه، راه رود باز میشه و میشه حرکت کرد. و مهم اینکه که اون لحظه مقارن شده با لحظه ای که موسی میرسه به رود نیل و هم زمانی اتفاق می افته.
واقعا جالبه من و شاید خیلی هامون بارها فکر کردیم که چرا این معجزات در زمان الان رخ نمیده و همش مال قدیم بوده. یعنی خدا نمیتونه الانم معجزاتش رو نشونمون بده… و الان کاملا متوجه میشیم که منظور از معجزه چی بوده.
خدایا شکرت به خاطر این قوانین بینظیر که هر بار میشنوم بهم آرامش و احساس قدرت میده.
من قبلا که قوانین را نمیدونستم خیلی افسرده بودم و خیلی روزا گریه میکردم و زاری به درگاه خدا که کمکم کنه و شاید خدا دلش رحم بیاد و معجزه ای رخ بده برام. ولی الان فهمیدم که نههه سیستم اینجوری جواب نمیده. با حال بد و ناراحت بودن هر روز حالم بدتر میشه و خداوند ذره ای به حالم دل نمیسوزونه. فقط باید حالم خوب باشه باید سپاسگزار باشم باید به نکات مثبت زندگیم نگاه کنم و فرکانس های خوب بفرستم. تا این سیستم هوشمند طبق فرکانس های من بهم جواب بده..مثل الان که تصمیم گرفتم با حال خوب فرکانس داشتن یه گوشی نو و عالی رو بفرستم. و بابت این گوشی که دستمه هم سپاسگزارم که سالها داشتم و چقدر باهاش کارام رو انجام دادم و وویس گوش دادم و کامنت گذاشتم و لذت بردم.. من شک ندارم به زودی نتیجه فرکانس های مثبتم رو میبینم.
و هر جایی در زندگیم ناراحتی بوده به خاطر خودم بوده(بما کانو یعملون) و خدا هیچوقت به بنده اش ظلم نمیکنه و در قرآن هم بارها گفته اینو.
و سیستم برای همه یکیه حتی اگه حضرت محمد باشی و از قوانین جنگی درست پیروی نکنی شکست میخوری. اینجوری نیست که خداوند نگاه ویژه ای به پیامبر داشته باشه.میگه اگه از قانون پیروی نکنی شکست میخوری. و این یعنی خود عدالت..✔
خدایا فقط میتونم بگم سپاس سپاس سپاس بابت این قوانینی که بر جهان قرار دادی که هر چی بیشتر درکش کنم بیشتر آرامش میگیرم.
ازت ممنونم استاد عزیزم ازت ممنونم مریم عزیزم که شما بهترین معجزات خدا برای من بودین. عاشقتونم❤
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD469MB40 دقیقه
- فایل صوتی خداوند را بهتر بشناسیم | قسمت 236MB40 دقیقه
بنام خدایی که همه چیز است و همه چیز از اوست
سلام به همگی
چهل و پنجمین روز سفرنامه من
استاد یادمه وقتی اولین بار این فایلو شنیدم کلا هنگ کرده بودم. تو سرم هیاهویی بود و همه چی بهم ریخته بود. نمیدونستم کدومش درسته. خدایی که تا حالا شناخته بودم و به شدت ازش میترسیدم که همچین نگاهی بهش داشته باشم یا خدایی که شما تعریفش کردین.
قلبم میگفت حرفهای شما درسته ولی منطقم هنوز روی همون باورهای کهنه و پلاسیده تاکید داشت.
🌹🌹بَلْ قَالُوا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّهٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِمْ مُهْتَدُونَ ﴿۲۲﴾ا [نه] بلکه [هیچ دلیلی بر حقّانیّت بت پرستی و شرک خود ندارند، بلکه دلگرمی آنان به آیینشان این است که] گفتند: ما پدرانمان را بر آیینی یافتیم و مسلماً ما هم با پیروی از آثارشان ره یافته ایم.🌹🌹
استاد قبلا فکر میکردم این آیه شامل بت پرستان زمان ابراهیم و محمد بودن ولی حالا میبینم که من خودم و همه اجدادم شامل این آیه میشیم. دقیقا مثال جمله شما که فکر میکردیم که چون موقع تولد تو گوشمون اذان گفتند پس ما مسلمانیم و باید تا موقع مرگ هم طبق همون دین و نظرات زندگی کنیم. اونم چه مسلمان بودنی. همون نظرات و همون عقایدی که پدرانمان سالیان سال دنبال کردن رو بدون هیچ دلیل و مدرک پذیرفتم و ترسیدم حتی در مورد خدا فکر کنم چه برسه که بخوام حرف بزنم که خدا چیه و چجوریه.
ولی حالا گوشهام داره حرفهایی رو میشنوه که اصلا با منطق ذهنم جور نمیشه.
من حتی یه موقعهایی که دخترم ازم میپرسید مامان خدا چیه و چجوریه جرات و علم جواب دادن به بچه مو نداشتم.
نماز میخوندم از ترس اینکه تو آتیش اون خدا نسوزم. روزه میگرفتم از ترس اینکه همون خدا از دستم عصبانی نشه و عذابی برام نازل نکنه. به زووور خمس میدادم که اون خدا کفری نشه همون چندرغازم ازم بگیره. قرآن میخوندم تا از غافلین نباشم. یادمه چند سال پیش یه گروه قرآنی درست کردم تا دیگران رو دعوت کنم به قرآن خوندن و چقدر هم سختگیری میکردم و هر روز یه راهکاری میزدم که اعضای گروهم قرآن بخونن. هر روز به نیت حاجت یکی از اعضای گروه یا آمرزش امواتشون. و چقدر هم مدیر فعالی بودم😅😅 و چقدر هم نگاه و نظر آدمها برام مهم بود که بگن طرف عجب آدم باخداییه. کلا خیلی درگیر این بودم که در نظر دیگران با خدا باشم و هر کی یه کلمه مخالف عقاید و ایده های من حرف میزد کلی فلسفه براش میبافتم تا متقاعدش کنم اونی که من باور دارم درسته و لا غیر. یادمه یه روز کلی با برادر شوهرام در مورد اهمیت نماز بحث کردم ولی جلوشون کم آوردم و از خدا خواستم اونقدر بهم علم بده که بتونم از دینش دفاع کنم😅😅😅🙈🙈🙈
هر جا ختمی بود توش شرکت میکردم که حاجت روا بشم ولی حتی یه حاجتمم برآورده نشد و من همچنان کورکورانه میتاختم. آش هم میزدم. نذری میدادم. طلاهامو بخشیدم. ختم صلوات برداشتم. خلاصه هر روشی که فکرشو بکنین عملی کردم بلکه یک حاجت بگیرم ولی نگرفتم که نگرفتم. با اینحال جرات ذره ای مخالفت با دین آبا اجدادیمو نداشتم.
ولی حالا دارم یاد میگیرم که خدا یه سیستمه که به فرکانسهای من پاسخ میده.
به احساسات من پاسخ میده. اگه من حالم خوب باشه، احساسم خوب باشه ورودیهایی که به سیستم میدم خوبه و اتفاقات خوب رو تجربه می کنم. و اگر حالم بد باشه و احساسم بد باشه سیستم ورودی خوبی دریافت نمی کنه و طبیعتا خروجیش هم اونی نیست که من میخوام.
خدا مثل آبه که شکل همون ظرفی رو میگیره که من بهش بدم.
خدا یه انرژیه که همه چیز از اون ساخته شده و همه چیزو میسازه. خدا منم. خدا شمایی که این حرفها رو برای من میزنی. خدا ثروتیه که تو زندگیمه اگه کم باورش کنم کمه و اگه خیلی باورش کنم فراوونه. خدا سطلیه که من زیر بارون نعمتهاش میزارم. خدا همه ی نعمتهایی که من تو زندگیم دارم. اگه زیاده خدام بزرگه و اگه کمه خدام خیلی کوچیکه. خدا همون سلامتی که من دارم.خدا صدای خنده های بچه هامه. خدا همه چیه در عین اینکه شبیه هیچی نیست. و چقدرررر اینجور نگاه کردن به خدا به آدم حس آرامش میده و قلبمو آروم می کنه.
الا بذکر الله تطمئن القلوب.
راستی اینم بگم قبلا فکر میکردم ذکر خدا تسبیح بدست گرفتن و ذکر گفتنه ولی استادم بهم یاد داده که ذکر خدا همین دیدن خداست در هر جایی و هر چیزی. شکرگزاری از ته قلبه و راضی بودن از نعمتهایی که دارم. ذکر خدا حرف زدن با خداست. ذکر خدا دایم ااوضو بودن نمیخواد. ذکر خدا دایم خواستن از خداست. تند تند بخوای و با ایمان بخوای. توحیدی بخوای. ایاک نعبد و ایاک نستعین بخوای. لا خوف علیهم ولا هم یحزنون بخوای. جوری که استادم خواسته و باور کرده و ساخته.
عاشقتم بی نظیر ترین استاد دنیا که چشمامو باز کردی و چراغ خداوند شدی در مسیر من به سوی خوشبختی🤗🤗🙏🙏🌹🌹