در دوره ۱۲ قدم، من هدفی مشخص کردم با عنوان: افزایش سطح انرژی جسمانی.
به خاطر استمراری که برای تحقق این هدف داشتم و ذهنم را برای هدایت به ایده های بهتر باز گذاشتم، به مسیر تحقیقاتیای هدایت شدم تا نحوه عملکرد سیستم بدن را بشناسم؛ ناهماهنگی بین سبک زندگی امروزه را با ساختار ژن های بدن تشخیص دهم؛ رابطه بین این ناهماهنگی و بیماری های قرن اخیر را بفهمم؛ نقش حیاتی هورمون ها را در عملکرد اندامهای حیاتی بدن را درک کنم و بر این اساس، هدایت شوم به طراحی سبکی از زندگی که هماهنگ با عملکرد بدن و ساختار ژن هاست. سبکی که بدن را در حالت تعادل نگه می دارد و به بدن فرصت میدهد تا هر روز خودش را پاکسازی و ترمیم کند.
“دوره قانون سلامتی” نتیجهی این هدفگذاری و استمرار من در تحقق این هدف بود.
این هدف نه فقط زندگی من بلکه زندگی میلیونها نفر را متحول کرده است. آنهم نه فقط در حوزه سلامتی بلکه درباره نگاه آنها به امکان پذیر بودن هر خواستهای.
ما در دوره قانون سلامتی، شاهد نتایج معجزه آسای دانشجویان این دوره بوده ایم؛ شاهد امکان پذیر شدنِ ناممکن های بسیار بوده ایم:
از خانمهایی که از نعمت مادر شدن محروم بودند، اما با زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی، به راحتی رویای مادر بودن را تجربه کردند.
افرادی که بیماری خود ایمنی خود را غیر درمان میدانستند و پذیرفته بودند که تا پایان عمر باید درگیر دکتر و دارو باشند تا این بیماری کنترل کنند اما با زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی، به راحتی درمان شده اند.
افرادی که به خاطر باور جامعه پزشکی، با مشکل دیابت نوع ۲ کنار آمده بودند و تزریق انسولین جزئی از زندگی روزمره آنها بود اما با زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی، به زندگی طبیعی و سلامت خود برگشته اند.
افرادی که بارها سراغ رژیمهای غذایی یا ورزش های سنگین رفتند تا مشکل چربیهای اضافه را حل کنند اما نه تنها به نتیجه پایدار نرسیدند بلکه حتی به مفاصل خود آسیب زده بودند و در نهایت چاقی را به عنوان مشکلی غیر قابل حل پذیرفته بودند اما در دوره قانون سلامتی بدون ورزش سنگین و بدون گرسنگی کشیدن، فقط با زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی، به راحتی آب خوردن به تناسب اندام و سلامتی کامل رسیدهاند.
سفری که از ۱۲ قدم تا دوره قانون سلامتی طی کردم، درسهای سازندهای برایم داشت درباره هدفگذاری و نقش سازندهی آن در زندگی. میتوانی این درسها را در مسیر هدفگذاری و تحقق اهداف خود به کار ببری:
درس اول: وقتی هدف واضحی برای خود مشخص میکنی و برای تحقق آن هدف متعهد می شوی، به افرادی قابل اعتماد، مثبت نگر و آنهایی که قضاوتگر نیستند، آن هدف را اعلام کن. این کار باعث میشود در زمانهایی که انگیزههای شما کم میشود یا نزدیک است ناامید شوی و میخواهی بیخیال تحقق آن هدف شوی، به یاد بیاوری که به دیگران اعلام کردهای و باید به عهد خود وفادار بمانی.
درس دوم: با ایدههای اولیه، قدم اول را بردار اما به آنچه عقل تو از قبل مشخص کرده نچسب. ذهنت را برای هدایت به راهکارهای بهتر باز بگذار و به جریان هدایت اجازه بده تو را به مسیری هدایت کند که عقل تو توانایی درک آن را ندارد. این نگرش موجب میشود به ایده ها و فرصتهایی هدایت شوی که در ابتدای مسیر هیچ ایدهای درباره آنها نداشتی و نمیدانستی این راهکارهای ساده و عالی هم میتواند وجود داشته باشد.
درس سوم: وقتی ادامه میدهی، نتایج خیلی زود پدیدار می شود. اول به شکل احساسات خوب مثل: حس پیشرفت، شور و شوق، هدفمند زندگی کردن و… وقتی این احساسات سازنده را به چشم نتیجه نگاه میکنی، به آنها قدرت میدهی تا قوی تر شوند و آرام آرام در زندگیات ظاهر شوند. سپس همین نتایج کوچک، موتور انگیزه شما میشود برای ادامه دادن مسیر. سپس این استمرار ورزیدن نتایج را بزرگتر میکند و نتایج بزرگتر دوباره انگیزهها را تغذیه میکنند و نتایج را باز هم بزرگتر میکند.
درس چهارم: آگاهی از الگوهای سازنده: خیلی مهم است که آگاه باشی که این نتایج از چه مسیری رخ میدهد تا بتوانی با تکرار آن الگوها، نتایج را تکرار کنی.
درس پنجم: برای اینکه به مسیر قبلی بر نگردی و آدم قبلی نشوی، باید الگویی که شما را به این هدف رسانده، تبدیل شود به عادت رفتاری شما و شخصیت شما. چون اگر به عادتهای آدم قبلی برگردی دوباره نتایج از دست میرود. این رمز پایداری نتایج است.
درس ششم: وقتی به هدف میرسی، فقط این شما نیستی که از نتیجه آن هدف بهرهمند میشوی، بلکه جهان اطرافت را نیز از آن نتیجه بهرهمند میکنی. مثل دوره قانون سلامتی که به آرزوی صدها هزار نفر برای زندگی در سلامتی و تناسب اندام، واقعیت بخشیده است.
وقتی شما به موفقیت مالی میرسی، الگویی از امکانپذیری میشوی برای دیگران؛ شغل ایجاد میکنی برای دیگران؛ آسایش فراهم میکنی برای خانواده و …
برای بهره برداری از پیام این فایل، به سوال زیر فکر کن و در بخش نظرات به آن جواب بده:
سوال: چند هدف که در زندگی خود به آنها رسیدهای را به یاد بیاور. چه الگوها یا رفتارهایی را می توانی شناسایی کنی که باعث دستیابی شما به آن اهداف شد؟ مواردی مثل:
- چطور انگیزههایت را حفظ میکردی؟
- چطور ذهنت را برای ایدههای بهتر باز میگذاشتی؟
- چه نگاهی کمک میکرد تا بتوانی هدایتها و نشانهها را بهتر ببینی و دنبال کنی؟
- چطور نجواهای ذهن را کنترل میکردی و در مسیر میماندی؟
- دیدن چه الگوهایی ایمان شما را درباره امکان پذیر بودن آن هدف تقویت میکرد؟
یا استفاده از قوانینی مثل:
- تجسم نتیجهی نهایی؛
- دیدن کوچکترین نکات مثبت و پیشرفتها در مسیر و سپاسگزاری برای آنها؛
- مقایسه نکردن نتایجم با دیگران و رعایت قانون تکامل؛
- پرسیدن سوالات جادوییای چون: چطور از این بهتر، چطور از این ساده تر؛
سپس بنویس چطور میتوانی از این الگوها برای رسیدن به هدف فعلی خود استفاده کنی؟
منابع بیشتر درباره پیام این فایل:
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری هدفگذاری و تأثیر آن در زندگی361MB34 دقیقه
- فایل صوتی هدفگذاری و تأثیر آن در زندگی22MB22 دقیقه
به نام خدای مهربان
سلام به استاد عباسمنش عزیز و سلام به استاد شایسته گرامی
و سلام به اعضای محترم سایت عباس منش که با نوشتن کامنتهای بینظیرشون واقعاً حق استادی به گردن من دارند.
فایل دوم روز شمار تحول زندگی من 182
هدف گذاری و تاثیر آن بر زندگی
یکی از مهمترین هدفهام نوشتن کامنته که میخوام اینو دیگه بهش عمل کنم و کاملاً جدی روش کار کنم طوری که بشه جزو عادتم یعنی نوشتن بشه یکی از عادتهای شخصیتیم انشالله که با هدایت و یاری خداوند بتونم به این قولم عمل کنم
واما قانون سلامتی
بسیار خوشحالم که این دوره رو تهیه کردم البته جزو اولین نفرایی بودم که این دوره را خریداری کردم و
من واقعاً این دوره رو کامل انجام دادم و نتیجه گرفتم چون بیماری روماتیسم شدید مفصلی داشتم آب دهانم به شدت خشک میشد و احتمال دیابت هم بود اما با رعایت این دوره 80 درصد سلامتیم رو به دست آوردم
اکثر قرصهای روماتیسمم حذف شد اینا رو تو کامنتهای مربوط به قانون سلامتی توضیح دادم تمام داروهایی که مصرف میکردم زیر نظر دکتر متخصص و آزمایشهایی که انجام میدادم مرحله به مرحله کمتر میشد
و حتی بعضیاشون کامل قطع شد مثل کورتون مثل هیدروکسی کلرکین سولفات که به چشم آسیب میزنه و خیلی های دیگه
خیلی خوب پیش رفتم خیلی خوب کار کردم از وزن 62 به وزن 50 رسیدم که فقط تنها مشکلم همین بود که یکم لاغر شدم و به چشم اطرافیان خیلی خوب نبود
و چون من سه چهار ماهی بود که دچار این بیماری شده بودم و برای اطرافیانم نگفته بودم
اونا باور نمیکردند که من این مریضی رو گرفتم که خوب شده باشم بیماریم خیلی زود خوب شد بیشتر داروهام قطع شد
بله واقعاً اگر تمرکزی رو هدف هامون کار کنیم میشه بهشون رسید من هنوزم به قانون سلامتی
ایمان دارم و الان میتونم بگم هنوز 60 الی70 درصد رعایت میکنم ودر عوضش بیماریمم 10 الی 20 درصدش تو بدنم هست اونم فقط به خاطر حرف اطرافیان به خاطر لاغری زیاد و از دست دادن عضله مجبور شدم که یکم قانون رو دور بزنم بله به همین دلیله که ما چون 100 تمرکز و باورمونو نمیذاریم نتیجه صد هم نمیگیریم.
و تمام تلاشم
اینه که بتونم این هدف روهم صدرصد اجراش کنم.
یکی دیگه از هدفهام که یکی از پاشنههای آشیلم هم هست ترس از انجام بعضی از کارهاست شاید به نظر خیلی خندهدار بیاد اما موردی هست که وجود داره و واقعاً منو اذیت میکنه خیلی وقتا نمیتونم
بعضی کارهارو به دلخواه خودم انجام بدم مخصوصا تو مورد مهمونی دادن به برخی از نزدیکان چه خانواده خودم باشن چه همسر
با مخالفت خانواده روبرو میشم و این منو خیلی اذیت میکنه
البته شاید یه مقداریش حق با خانواده باشه نمیخوام در موردش بیشتر از این توضیح بدم
میخوام رو این موضوع کار کنم
خیلی دوست دارم از روش توحید عملی و عمل به هدایتهای خداوند چالش ها وتضادهام رو حل کنم
که تا حد زیادی موفق هم بودم
همین که تو زندگی آرامش دارم
همین که آرامش رو به خانواده و اطرافیان هدیه میدم اینا همش نتیجه کار کردن توحیدیه
از خدا میخوام که منو طوری توحیدی کنه که بتونم بیشترتو زندگی رفتار وعادت های توحیدی داشته باشم
خدایا متشکرم به خاطر این سایت الهی و پر از آگاهی و آرامش