در دوره ۱۲ قدم، من هدفی مشخص کردم با عنوان: افزایش سطح انرژی جسمانی.
به خاطر استمراری که برای تحقق این هدف داشتم و ذهنم را برای هدایت به ایده های بهتر باز گذاشتم، به مسیر تحقیقاتیای هدایت شدم تا نحوه عملکرد سیستم بدن را بشناسم؛ ناهماهنگی بین سبک زندگی امروزه را با ساختار ژن های بدن تشخیص دهم؛ رابطه بین این ناهماهنگی و بیماری های قرن اخیر را بفهمم؛ نقش حیاتی هورمون ها را در عملکرد اندامهای حیاتی بدن را درک کنم و بر این اساس، هدایت شوم به طراحی سبکی از زندگی که هماهنگ با عملکرد بدن و ساختار ژن هاست. سبکی که بدن را در حالت تعادل نگه می دارد و به بدن فرصت میدهد تا هر روز خودش را پاکسازی و ترمیم کند.
“دوره قانون سلامتی” نتیجهی این هدفگذاری و استمرار من در تحقق این هدف بود.
این هدف نه فقط زندگی من بلکه زندگی میلیونها نفر را متحول کرده است. آنهم نه فقط در حوزه سلامتی بلکه درباره نگاه آنها به امکان پذیر بودن هر خواستهای.
ما در دوره قانون سلامتی، شاهد نتایج معجزه آسای دانشجویان این دوره بوده ایم؛ شاهد امکان پذیر شدنِ ناممکن های بسیار بوده ایم:
از خانمهایی که از نعمت مادر شدن محروم بودند، اما با زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی، به راحتی رویای مادر بودن را تجربه کردند.
افرادی که بیماری خود ایمنی خود را غیر درمان میدانستند و پذیرفته بودند که تا پایان عمر باید درگیر دکتر و دارو باشند تا این بیماری کنترل کنند اما با زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی، به راحتی درمان شده اند.
افرادی که به خاطر باور جامعه پزشکی، با مشکل دیابت نوع ۲ کنار آمده بودند و تزریق انسولین جزئی از زندگی روزمره آنها بود اما با زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی، به زندگی طبیعی و سلامت خود برگشته اند.
افرادی که بارها سراغ رژیمهای غذایی یا ورزش های سنگین رفتند تا مشکل چربیهای اضافه را حل کنند اما نه تنها به نتیجه پایدار نرسیدند بلکه حتی به مفاصل خود آسیب زده بودند و در نهایت چاقی را به عنوان مشکلی غیر قابل حل پذیرفته بودند اما در دوره قانون سلامتی بدون ورزش سنگین و بدون گرسنگی کشیدن، فقط با زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی، به راحتی آب خوردن به تناسب اندام و سلامتی کامل رسیدهاند.
سفری که از ۱۲ قدم تا دوره قانون سلامتی طی کردم، درسهای سازندهای برایم داشت درباره هدفگذاری و نقش سازندهی آن در زندگی. میتوانی این درسها را در مسیر هدفگذاری و تحقق اهداف خود به کار ببری:
درس اول: وقتی هدف واضحی برای خود مشخص میکنی و برای تحقق آن هدف متعهد می شوی، به افرادی قابل اعتماد، مثبت نگر و آنهایی که قضاوتگر نیستند، آن هدف را اعلام کن. این کار باعث میشود در زمانهایی که انگیزههای شما کم میشود یا نزدیک است ناامید شوی و میخواهی بیخیال تحقق آن هدف شوی، به یاد بیاوری که به دیگران اعلام کردهای و باید به عهد خود وفادار بمانی.
درس دوم: با ایدههای اولیه، قدم اول را بردار اما به آنچه عقل تو از قبل مشخص کرده نچسب. ذهنت را برای هدایت به راهکارهای بهتر باز بگذار و به جریان هدایت اجازه بده تو را به مسیری هدایت کند که عقل تو توانایی درک آن را ندارد. این نگرش موجب میشود به ایده ها و فرصتهایی هدایت شوی که در ابتدای مسیر هیچ ایدهای درباره آنها نداشتی و نمیدانستی این راهکارهای ساده و عالی هم میتواند وجود داشته باشد.
درس سوم: وقتی ادامه میدهی، نتایج خیلی زود پدیدار می شود. اول به شکل احساسات خوب مثل: حس پیشرفت، شور و شوق، هدفمند زندگی کردن و… وقتی این احساسات سازنده را به چشم نتیجه نگاه میکنی، به آنها قدرت میدهی تا قوی تر شوند و آرام آرام در زندگیات ظاهر شوند. سپس همین نتایج کوچک، موتور انگیزه شما میشود برای ادامه دادن مسیر. سپس این استمرار ورزیدن نتایج را بزرگتر میکند و نتایج بزرگتر دوباره انگیزهها را تغذیه میکنند و نتایج را باز هم بزرگتر میکند.
درس چهارم: آگاهی از الگوهای سازنده: خیلی مهم است که آگاه باشی که این نتایج از چه مسیری رخ میدهد تا بتوانی با تکرار آن الگوها، نتایج را تکرار کنی.
درس پنجم: برای اینکه به مسیر قبلی بر نگردی و آدم قبلی نشوی، باید الگویی که شما را به این هدف رسانده، تبدیل شود به عادت رفتاری شما و شخصیت شما. چون اگر به عادتهای آدم قبلی برگردی دوباره نتایج از دست میرود. این رمز پایداری نتایج است.
درس ششم: وقتی به هدف میرسی، فقط این شما نیستی که از نتیجه آن هدف بهرهمند میشوی، بلکه جهان اطرافت را نیز از آن نتیجه بهرهمند میکنی. مثل دوره قانون سلامتی که به آرزوی صدها هزار نفر برای زندگی در سلامتی و تناسب اندام، واقعیت بخشیده است.
وقتی شما به موفقیت مالی میرسی، الگویی از امکانپذیری میشوی برای دیگران؛ شغل ایجاد میکنی برای دیگران؛ آسایش فراهم میکنی برای خانواده و …
برای بهره برداری از پیام این فایل، به سوال زیر فکر کن و در بخش نظرات به آن جواب بده:
سوال: چند هدف که در زندگی خود به آنها رسیدهای را به یاد بیاور. چه الگوها یا رفتارهایی را می توانی شناسایی کنی که باعث دستیابی شما به آن اهداف شد؟ مواردی مثل:
- چطور انگیزههایت را حفظ میکردی؟
- چطور ذهنت را برای ایدههای بهتر باز میگذاشتی؟
- چه نگاهی کمک میکرد تا بتوانی هدایتها و نشانهها را بهتر ببینی و دنبال کنی؟
- چطور نجواهای ذهن را کنترل میکردی و در مسیر میماندی؟
- دیدن چه الگوهایی ایمان شما را درباره امکان پذیر بودن آن هدف تقویت میکرد؟
یا استفاده از قوانینی مثل:
- تجسم نتیجهی نهایی؛
- دیدن کوچکترین نکات مثبت و پیشرفتها در مسیر و سپاسگزاری برای آنها؛
- مقایسه نکردن نتایجم با دیگران و رعایت قانون تکامل؛
- پرسیدن سوالات جادوییای چون: چطور از این بهتر، چطور از این ساده تر؛
سپس بنویس چطور میتوانی از این الگوها برای رسیدن به هدف فعلی خود استفاده کنی؟
منابع بیشتر درباره پیام این فایل:
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری هدفگذاری و تأثیر آن در زندگی361MB34 دقیقه
- فایل صوتی هدفگذاری و تأثیر آن در زندگی22MB22 دقیقه
به نام خداوند بخشنده مهربان
استاد عزیزم سلام و خاله مریم زیبا و دوستان عباسمنشی
استاد این فایل آنقدر خوب است از موقعی که دیدمش هی دارم گوش میکنم فکر میکنم تا الان بیست بار گوش دادم هر دفعه هم هی درکم بهتر میشه این فایل بردم گذاشتم پیش فایلهای دوره دوازده قدم قدم اول هی دارم گوش میدم دوست داشتم بازم در مورد ابن فایل بازم کامنت بزارم پاشنه آشیل های که داشتم بزارم به اشتراک بزارم قبلا که فابلهارو گوش میدادم بخاطر این که درک درستی از قوانین نداشتم هی گوش میدادم هی گوش میدادم آما هیچ نتیجه هیچ اتفاق خاصی نمیگرفتم بعد به خودم میگفتم ای بابا چرا هیچ نتیجه خاصی من نمیگیرم چرا هیچ نتیجه نمیگیرم چرا نمیشه پس این دوستان چجوری آنقدر نتیجه میگیرند جالب استاد از زمانی که شروع کردم فایلهای دانلودی گوش کردن چندین ماه هروز صبح تا شب تا چند وقت پیش بهم الهام شد حسن بسته دیگه الان موقعش برو دوره بخر الان وقتش دیگه با دوره جلو بری بعد قبلا هم به خودم گفت بودم اولین دوره با دوازده قدم شروع میکنم خلاصه الهام به من شد من فایل خریدم استاد به محض این فایل خریدم اولین جلسه رو شروع کردم اصلا انگار یک حس یک حالا عجیب خوبی شروع کرد در من اتفاق افتادن انگاری مغزمن یک دریچه داشت باز شد بعد وقتی شما صحبت میکردی من داشتم متوجه میشدم که موضوع چیه حساب کن من این همه ماه داشتم فایلهای رایگان گوش میدادم من تا اون موقع نمیتونستم باور چی است بعد یک اتفاق که قبلا برای من افتاد بود به ذهن من خطور کرد من تازه فهمیدم باور چیه قبل از اون میدونستم اما درکی از نداشتم هر چی بیشتر بیشتر گوش میدادم هم حس من بهتر میشد هم اینکه درک بیشتری دارم از قوانین پیدا میکنم خیلی از اتفاقاتی که در گذشت من افتاد بود به ذهنم خطور میکرد ای بابا من اون موقع اینکار انجام دادم با قوانین در تضاد بود اون کار من به طور ناخواسته کردم بخشی از قوانین بود هر روز هم احساسم داره بهتر بهتر میشه بعد نتایجی داره برام اتفاق میفته قشنگ تر جالب تر از همه ابن دیگه ساده از مسأله هر چند کوچک نمیگذرم مثلا من غذای دولمه خیلی دوست دارم عاشقم بعد به خودم گفت امروز خیلی دوست دارم دولمه بخورم بعد شب زنداداشم زنگ زد گفت دولمه درست کرد بیا خونه ما بخور جاتون خالی بعد مینشستیم در تعجب داره جواب میده داره میشه استاد این کلامی که شما شیوا بیان کردید من تجربه اش کردم من اون موقع که داشتم فایلهای دانلودی گوش میدادم مثل همان ورزش کردن یا تمرین شما تمرین تمرین تمرین بعد که به مسابقه میرید میفهمید چقدر بندنتون آماده است من داشتم این مدت مقدمات آماده سازی ذهن یعنی الف بای زبان قوانین یاد میگرفتم الان میتونم بخونم حالا اول کار هستم نمیتونم برم یک کتاب در حد یک دبیرستانی بخونم اما هی هر وی استمرار استمرار بیشتر کار میکنم این قوانین مثل کلمات کتاب تو ذهن جامیگیره مثلا دیگه لازم نیست میخوام اسم خودم بنویسم یک ساعت فکر کنم ح به س بعد ن نه خیای راحت به اندازه ای درک من به اون مقداری که کار کردم به اندازه باور های خودم فعلا نتیجه میگیرم این قابلیت که امروز شما زحمت کشیدید با خاله مریم درست کردید آنقدر به من ایده داره میده یکی از چیزهای که شما فرمایش کردید تو فایل قبلی هم خاله مریم فرمایش کرد ابن بود نتایج کوچک دست کم نگیرید من چقدر این نا دیده میگرفتم از وقتی فهمیدم از زمانی که من دارم رو خودم کار میکنم آگاهانه این نتایج کوچک هم داره اتفاق میفته قبلا چرا همین نتایج کوچک اتفاق نمیافتاد قبلا چرا حتی نمیتونستم برای مدتی به یک تضاد بر میخوردم ذهنم کنترل کنم الان شاید به یک ساعت هم نرسه میام فوری شروع میکنم روی نکات مثبت قبلا آنقدر از اون تضاد میترسیدم برای مدت طولانی حال احساسم بعد میشد الان میگم خوب این یک تضاد من که میدونم این تضاد از دل ما خواسته هاست حالا چی میخوام چه خواستی دارم با احساس خوب قبلا من آنقدر فاصله داشتم نمیتونستم خودم آرام کن چه برسه بیام بگم ابن تضاد برای من خیریت است یکی دیگه از این نکات مهم این فایل تکامل من یمی از اون آدمی هستم بسیار عجول دوست دارم سریع به خداست برسم دوست دارم سریع نتیجه بگیرم و چقدر کارهای عجولانه انجام دادم که نتیجه عکس موضوع برام اتفاق نیفتاد یکی از مواردی که من ذهن من خیلی تحت تاثیر قرار داد استاد شما همیشه میگید ما که یک شب این باور هارو نساختیم حال یک شب تغییر بدیم اما بخاطر انرژی بالا و این ذهن عجول هنوز ابن مشکل دارم درون که انرژی یا یک اتفاق خوب بیشتر زمانی میفته که یا انرژی خیلی بالای دارم یا اینکه اتفاق با ایده خوبی به ذهنم رسید من هم این تکامل کم کردن وزن تجربه اش داشتم پارسال قانون سلامتی معرفی کردید نکاتی که از قوانین بیان کردید من به فکر فرو برد تکامل تو هر زمینی تو هر چیزی هم این شکلی اتفاق میافته که استاد وزنه خودش به ایده آل رسوند خواسته ای به وجود اومده باور ساخته آرام آرام آرام روش کار کرد و به ابن نتیجه رسیده قبلا که اتفاقی میفتاد و نتیجه میگرفتم بخاطر اینکه درکی از قوانین نداشتم فکر میکردم چون زود اقدام کردم به نتیجه رسیدم خیلی به این موضوع فکر میکردم تا توی یک فایلی شما گفتید شما بعضی از باور هارو به طور ناخواسته درگذشت شما تو مواردی ساختید و چون باور داشتید به همان باور هدایت شدید و اقدام کردید نتیجه گرفتید استاد یکی از اساسی ترین نکته های که تو این فایل بود دوباره بهش بر خوردم همون داستان اهرم رنج لذت است چقدر این اهرم عالی عمل میکنه من خودم به خاطر اضافه وزن دچار مشکلات فیزیکی شدم آخرین بار یادم زانو درد گرفتم بعدش کمر درد بعد من این نمیتونستم باور کنم که من کمر درد بگیرم وقتی این داستان اهرم رنج لذت متوجه شدم آنقدر رو خودم کار کردم گفت باید من راهی پیدا کنم که وزنم کم کنم یکبار هم تصمیم گرفت برم شروع کنم ورزش کنم اولین روز بعد از سالها ورزش نکردن رفتم بدون اینکه تکامل طی کرده باشم ورزش سنگین انجام دادم بعد زانوم خالی کرد یک ماه حتی درست نمیتونستم راه برم بعد از چند سال هدایتی به دوره قانون سلامتی هدایت شدم و فقط با یک جمله شما وزن خودم کم کردماین حمله این بود وزن کم کردن یک کار ذهنی است همین بس که تو پیام قبلی گفتم چجور اتفاق افتاد وزنم هدایتی کم کردم استاد یک پاشنه آشیل دیگه ای داشتم زمانی که دنبال ایده ای میگشتم هیچ وقت به این فکر نمیکردم که میشه ایده هارو کار هارو راحت تر هم انجام داد اصلا من این قانون نه بلد بودم نه میدونستم همچین قانونی وجود داره همیشه همه بخاطر ندونستن این قانون به ایده های سخت فیزیکی بالا و با هزینه های سنگین مالی همیشه من برخورد میکردم این همیشه تو ذهنم بود که شما میگفتید با هر چی دارید شروع کنید نرید دنبال ایده های که الان پولش ندارید و یا هزینه زیادی میخواست این سوال از خودم همیشه میکردم من چرا هر چی ایده میاد همش پر هزینه سنگین کار طاقت فرسا میاد پس استاد چجوری به این همه ایده ساده راحت هدایت میشه تا تو یعنی از فایل ها من این متوجه شدم از این ساده تر چطور این کار انجام بدم سوال خوب جواب خوب چطور این کار انجام بدم با وضعیت فعلی من قابل انجام شدن باشه و راحت و آسان باشه چطور یک مثالی بزنم استاد من یک دستگاهی سه سال پیش میخواستم بخرم برای کارم احتیاج داشتم مبلغ اون دستگاه 550میلیون تومان بود و من از یک موادی استفاده میکردم که تو هر متر مربع محصول استفاده میشد بخاطر نداشتن دستگاه قیمت کار و بالا میبرد و میخواستم با این دستگاه راندمان کار هم بالا ببرم و هم این مواد تزریق این مواد کمتر بشه و دور ریختنی نداشته باشهمن اقدام کردم برای خرید نتونستم پول کافی جور کنم بعد هر کاری میکردم نمی تونستم بخرمش یادم زمانی که اولین بار با فروشنده صحبت کردم گفت ما شرایط هم میدهیم چک چند ماه بعد هم قبول میکنم پولم که کامل جور نشد میخواستم نقدی بخرم بعد رفتم پیش فروشنده گفتم میخوام شرایط خرید کنم بعد گفت شرمنده شرایط جوری شده ما نمیتونیم الان شرایط بدیم خلاصه اومدم بعد هی فکر میکردم ای بابا چیکار کنم چه کنم بعد از خدا شبش هدایت خواستم گفتم من هدایت کن خداوند عزیزم من از تو کمک میخوام که دستگاه بخرم خلاصه بعد یادم شروع کردم فایلها رو گوش دادن یادم نمیاد کدوم فایل بود یک تیکه بود دقیقا یادم نیست شما فقط این گفتید من ذهنم تو دستگاه بود فایل همینجور داشت پخش میشد بعد شما گفتید چطور از این ساده تر از این ساده تر انجامش بدم بعد یحیوی ذهن متمرکز شد چی آسان تر چطوری آسان تر گفتید از خودتون سوال کنید چطور این کار از این راحت آسان تر انجام بدم اصلا انگاری او مغز من بمب اتم ترکید گفتم راست میگه استاد چرا من اصلا تو کارها هیچ وقت به این فکر نمیکنم از این ساده تر آسان تر خلاصه این سوال هی از خودم میکردم تا بعد مدتی به طور ناخواسته یکی از دوستانم اومد پیش من سر بزنه گفت چی شد چیکار میکنی گفتم دنبال دستگاه میگردم میخوام کارهامو تکمیل کنم دستگاه نتونستم بخرم گفت چیه چه دستگاهی توضیح دادم بهش گفت اصلا فکر نکن بهش گفتم چرا گفت یک دستگاهای هست هم از اون ارزون تر هم ابن کل این مواد اصلا جمعش کن دیگه احتیاجی به این مواد هم نداری گفتم جدی میگی زنگ زد نمونه فیلم اون دستگاه فرستادن من هم فرداش نمونه کارم بردم تست کردم و دیدم جواب میده اصلا نه مواد میخواست نه دیگه لازم بود. آنقدر پول دستگاه بدم بعد دستگاه چقدر قیمتش بود 120میلیون تازه این دستگاه 120میلیونی برش عرض طولی هم داره ودیگه تزریق مواد هم احتیاج نداشت خود اون مواد برای تکمیل کار متر 100هزار تومان هزینه داشت که در ماه پول زیادی میشد خریدش به صورت تنی اون هم چند تن این جور ی بود هدایت شدیم دیگه از اون به بعد من هر کاری میخوام انجام بدم اول میگم بزار فکر کنیم بزار ببینم از این راه ساده تر بهتر چی میتونیم پیدا کنیم عجله نداریم هست آنقدر راه ساده هست استاد خیلی ازت ممنونم من این دومین کامنت دارم میزارم آنقدر بازم نکته دارم بنویسم ازت ممنونم سپاگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم و خاله مریم زیبا برای زحمات شما و عزیزان که برای سایت زحمت میکشند و دوستان بسیار. خوشگل عزیزم همراه با سایت و بینهایت از خداوند متعال و بخشنده سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم که به من این نعمت این رحمت داد که استادی پیدا کنم و خانواده ای پیدا کنم که هر روز دارند به من آموزش میدهند برای زندگی بهتر کسب کار موفق تر و لذت میبرم در کنارشان خدایا شکرت شکرت برای این نعمت بزرگ این ثروت عظیم که وارد زندگی من کردی از این الماس های درخشان شاد پیروز سر بلندی برای هم ارزومندم
به نام خداوند بخشنده مهربان فرمانروایی زمین آسمان
استاد عزیزم سلام سلام به خاله مریم گرانقدر عزیزم و دوستان عبامنشی
الله اکبر استاد خداوند چقدر من راحت هدایت میکنه سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم شکرت خدای من.
اتفاقا من دوره دوازده قدم قدم اول هستم همین امروز داشتم به این موضوع فکر میکردم که استاد چند سال پیش این کار انجام دادو هدف گذاری کرده و به ابن هدف رسید خدایا شکرت
استاد چقدر ابن فایل داره به من کمک میکنه برای بهتر درک کردن قوانین و چقدر من نکته پیدا کردم عادت ها عادت ها
استاد پارسال بود سال 1401که قانون سلامتی معرفی کردید من فقط معرفیش نگاه کردم من خدا شکر نه مریضی دارم نه هیچ مشکل دیگه فیزیکی فقط اضافه وزن داشتم وزن من 103کیلو بود و این دوره معرفی قاپن سلامتی داشتم نگاه میکردم شما تو معرفی گفتید اضافه وزن نه ارثی است نه ژنتیک هیچی فقط باور باور همین یک تکیه رو من از فایل قانون سلامتی فهمیدم همین بعد چند وقت بعد فکر کنم یک ماه یا دوماه بعد ابن هی داشتم تو ذهنم مرور میکردم اضافه وزن یک باور یک باور یک باور تا یک روز به خودم گفتم اگر باور پس بزار این مار انجام بدم و وزن خودم به 80کیلو برسونم خلاصه این هدف نوشتم و های هم به خودم سخت نمیگرفتم ای ابن بخورم اون بخورم من کلا از چیزهای شیرین خوشم نمیاد و نمک هم دوست ندارم بخاطر اینکه در کودکی من سنگ کلیه گرفتم گفتن علتش نمک و کلا از کودکی هم نمک نخوردم تا به الان من 34 سال سن دارم و نمک هم از کل غذا های من حذف شد ولی عاشق چیزهای ترشم لواشک آب زرشک هر وی هر چی ترش باشه تازه تو آب زرشک هم استاد بازم جوهر لیمو مریض میخورم دیوانه وار عاشق دهنم آب افتاد استاد دارم مینویسم بعد از پفک چیس این هم اصلا دوست ندارم نمیدونم همه میگن من زاغه عجیبی دارم خلاصه استاد من این باور کردم شروع کردم به اقدام کردن و هدف نوشتم چند روز آگاهانه کنترل میکردم سخت کم غذا میخوردم هیچی هم حذف نکردم فقط وعده غذایی کم کردم همین یعنی نان برنج هروی یکی میخوردم فقط کمش کردم خلاصه استاد من چند روز این مار انجام دادم دیگه یادم رفت دیگه خیلی پیگیرش نبودم خیلی هم بهش فکر نمیکردم تا چند ماه بعد چون شرایط کاریم یک جوریه ساعت زیادی تو کارم هستم و از کارم آنقدر لذت می برم ساعت ها برای من مثل باد میگذره خلاصه استاد من عید شد دیدار چندین ماه کسی من ندیده بود خانواده خودم فقط مادر خواهر با من بودن تو این مدت اون هام خیلی به من توجه نمیکردن چون همیشه با من هستن عید شد من هر کسی میآمد دید بازدید عید باورشون نمیشد استاد میگفت تو چقدر لاغر مردی تو چقدر عوض شدی چیکار کردی ورزش کردی چجوری خودت آنقدر لاغر کردی به ما هم بگو اولین چیزی که استاد دیگران که تو این مسیر فرکانس نباشن میگن پیش کی رفتی چه قرصی خوردی و سوال های که فاصله اقیانوسی داره با ما خلاصه من تا اون مدت خودم اصلا متوجه اون نشده بودم احساس ابن داشتم انرژی من خیلی بیشتر شده کمتر خسته میشم بیشتر سر حال تر هستم اما دقت بهش نداشتم ببینم چرا میگم آنقدر عاشق مار هستم اصلا به این موضوع فکر نمیکردم خلاصه دیدم همه یک پارچه دارن ابن میگن تا یک روز رفتم سراغ عکس های چند ماه قبل خودم دیدم بله من چقدر عوض شدم من چقدر لاغر شدم به خودم میگفتم چه قدر راحت شد استاد برای من هفت ماه طول کشید ولی با یک ایراد این بود من زمانی که ساعت کاری زیادی تو کار بودم دیگه کمتر غذا میخوردم بعد یک وقتایی من فقط صبح صبحانه میخوردم ساعت 8 صبح دیگه هیچی نمیخوردم تا شب ساعت 12شب مه میرفتم خونه ناهارم خودم چند روز اول رژیم نخوردم بعد دیدم ناهار که نمیخورم دیگه ظهر خوابم نمیگیره دیدم تازه انرژی بیشتری دارم یواش یواش یواش به مرور این به یک عادت تبدیل شد خلاصه استاد تا اینجوری فقط با شنیدن یک جمله در یک فایل اون هم معرفی دوره بود نزدیک 23کیلو کم کردم اما یک اشتباهی کردم بعداً فهمیدم اپن هم دنبال علت رفتم ببینم وی فهمیدم بخاطر اینکه من توی این رژیم از ویتامین ها استاد نکرده بودم ریز مو گرفتم و بعد از اون که فهمیدم شروع کردم خوردن ویتامین ولی استاد ابن شما میگید عادت واقعا درست عادت الان هم دیگه مثل گذشت غذا نمیخوردم و صبح صبحانه میخورم در روز هم یک وعده غذا میخورم اون هم ساعت 8 شب میخورم دیگه تا فردا همین دو وعده میخورم هر روز هم میرم اتفاقا آنقدر انرژی زیاد شد شب ها زودتر میرم خونه میرم با وسایل ورزش میکنم همه میگن این همه انرژی از کجا میاری تو باور استاد چقدر باور ها به ما کمک میکنه من الان به لطف خداوند بخشنده مهربان و آموزه های بی نظیر شما تو دوره اول دوازده قدم هستم داشتم فایل گوش میدادم و روی باور های خودم کار میکردم یک الهامی به من شد برو سایت چک کن و اومدم دیدم این فایل بی نظیر گذاشتید حالا من آنقدر نکته از توش پیدا کردم بخوام بنویسم فکر کنم پنجاه صفحه طول بکشه یمی دیگه از نکته هارو میگم اینکه امروز که ابن فایل دیدم درک بهتری از قوانین دارم پیدا میکنم مثلا تو مسأله مالی من یکی از پاشنه آشیل های من در گذشت این بود فکر میکردم اگر برم ساعت های طولانی کار فیزیکی طاقت فرسا انجام بدم میتونم تو چندین سال دیگه به ابن هدفم برسم از وقتی که وارد سایت شما با شما آشنا شدم این مقاومت های ذهنی من داره میریزه که بابا جان تو رو باور هات کار کن ببین چجوری هدایت میشوی آنقدر خوشگل میچیند خدا برات تو فقط لذت ببر امروز هم با این فایل من به نکته های کلیدی استاد رساندی ممنونم ازت که دیدی چقدر آسان راحت چقدر راحت وزن کم کردی چقدر خوشگل ابن کار کردی فقط بخاطر این حسن تو باور کردی میشه همین اقدام کردی بعد نتیجه به شکل راحت آسان استاد میگم بازم تکرار میکنم من به کل یادم رفته بود اصلا که من تو رژیم هستم اصلا یک جوری شده بود که حتی کم دیگه تو شرایطی قرار نمیگرفتم اصلا گشنه نمیشدم یادم یمی از دستگاه داشتیم بروز تر میکردیم یک قطع داشتیم بهش اضافه میکردیم من از ساعت 7صبح تا ساعت 6صبح فردا سر مار بودم با یک مهندس عزیزی که با من کار میکنه بعد ساعت 6صبخ بود کار تمام شد بعد میخواستیم بریم خونه اون دوست عزیز من گفت حسن شام خوردی گفت شام یک مقدار فکر کردم گفتم یادم نمیاد چطور گفت چی داری میگی تو از صبح صبحانه خوردی تا به الان هیچی نخوردی گفتم گشنم نیست تعجب کرده بود میگفت مگه میشه آخ واقعیتش هم آنقدر تو کار داشتم لذت می بردم اصلا یادم نبود چون دقت زیادی باید کارو انجام بدیم و شوق ذوق ابن داشتم دستگاه روشن کنم کار کنه خلاصه من این شکلی اصلا خدا ماری با ذهن من کرده بود و به شرایطی هدابتم کرده بود من یادم بره ابن همه مدت غذا نخوردم من که همیشه از صبح دهنم در حال جویندن بود در حال خوردن بود من بعد از اینکه مثلا صبحانه میخوردم فکر کنم 10میانه وعده تا ظهر فقط میخوردم به نهار برسه بعد زمان ناهار قابلمه میذاشتم جلو لری به قول ما لر ها مجعمی غذا میخوردم استاد گرانقدر من ازت سپاگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم ممنونم برای اینکه همه علم برای این همه مار ساده کردن زندگی ما تو تمام عرصه ها و از خاله مریم زیبا رو و همیشه خندان و تمام دپیتانی به نوعی روی این سایت کار میکنند و کامنت میزارند از همه مچکرم ممنونم