هدفگذاری و تأثیر آن در زندگی - صفحه 2
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/05/abasmanesh-4.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-05-17 01:02:472023-05-20 21:42:41هدفگذاری و تأثیر آن در زندگیشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام به استاد عزیز و دوستان خوبم
خداروشکر میکنم که یک بار دیگه در اینجا هستم و از این نعمت های آگاهی بخش استفاده میکنم
خدایا شکرت
چه باشگاه تمیرز و زیبایی
چه بدنی کردی استاد ماشاالله
تحسین برانگیز هست بدنتون استاد
چه زیر بغلی
چه سرشانه ای داری
چه دلتوئید هابی ساختی اسناد
چه کول هابی داری استاد
واااااو اصلا بی نظیری بی نظیر
هوش از سرم رفت
هوس کردم که دوباره باشگاه رو شروع کنم
خوب بریم سراغ تمرین این فایل ارزشمند
سوال اول
بزرگترین هدفم تا به الان که مهاجرت بود و الان هم به لطف خدا توی این هدف هستم
چطور انگیزه هایت را حفظ می کردی ؟
قبل از اینکه این مهاجرت رو بخوام بیام خیلی ترس ها داشتم که اصلا الان که دارم بهشون فکر میکنم واقعا خندم میگیره
ترس از تنهایی
ترس از جا و مکان نداشتن
ترس از ارتباط برقرار کردن با مردم اون هم یک شهر دیگ
ترس از پول نداشتن
ترس از کار نداشتن
ترس از خوراک نداشتن
و….
و خیلی جالب هست که با کمک خدا همه این ها تا الان برام حل شده به راحت ترین شکل ممکن
این ها همه ترس هایی بودن که من باهاشون مواجه شدم و هیچ ایده ای هم نداشتم براشون
ولی حرکت کردم و هی با خودم صحبت میکردم و میگفتم به خودم وقتی که برای استاد شده برای من هم میشه
وقتی ایشون تونسته با زن و بچه و با هیچی مهاجرت کنه پس من هم میتونم
وقتی خدا اینجا توی همین شهر خودم هوامو داره توی شهر دیگ که غریب هستم که خیلی بیشتر هوامو داره (این باور خیلی کمک کرد بهم )
چطور ذهنت را برای ایده های بهتر باز میگذاشتی ؟
در مورد این موضوع من هدفم رو مشخص کرده بودم برای کار و حرفه خودم اما باز هم با خودم گفتم هر اتفاقی که بیفته قطعا به نفع منه حتی اگر توی کار خودم نباشه
یعنی همین باور الخیر فی ما وقع
خیلی بهم این باور کمک کرد
3.چه نگاهی کمک میکرد که بتوانی هدایت ها و نشانه ها را بهتر بفهمی ؟
در مورد این موضوع خیلی برام جالب بود هدایت خدا
من برای رفتن پیش یک شخص خاص که قبلاً توی اینستاگرام پیگیرش بودم و ایشون هم خیلی حرفه ای و هنرمند بودم مهاجرت کردم و جالبه که بگم دقیقا یک نفر دیگه با همین اسم و فامیل و شغل توی یک شهر دیگه بود
این بنده خدا تهران بود و دقیقا مشابهش در اصفهان بود و من وقتی آدرس و یا شماره ای ازش گیر آوردم رفتم به اصفهان و دیدم که ای بابا ایشون اون شخص نیست
اون روز به خودم گفتم شاید قرار من همینجا باشم شاید نباید برم پیش اون شخص مورد نظر و خیلی نشانه ها واضح بود برام که باید بمونم اصفهان
اما با خودم گفتم میرم تهران اگر اون چیزی که میخواستم نبود برمیگردم اصفهان
و این کار رو کردم و خدا هم با نشانه های واضح تر بهم گفت دیگه حجت بر من تمام شد
اما من میخواستم اون نتیجه ای که میخوام رقم بخوره یکم دست خدا رو بستم برای خودم اما سریع خدارو شکر برگشتم به مسیر درست و الان اصفهان هستم و کلی نتایج عالی و فوقالعاده برام افتاده تا الان
4.چطور نجواها را کنترل میکردی و در مسیر می ماندی ؟
در این زمینه ماشاالله ذهنم اصلا بیکار نبود و از هر روشی کمک میکرد تا من برگردم
اما خیلی یاد خدا رو در قلبم یادآوری کردم جاهایی که ازش کمک خواستم کمکم کرد جاهایی که هدایت خواستم و هداییتم کرد
جاهایی که رفتم توی دل ترس ها و بعد دیدم اون ترس ها چقدر کوچک هستند و خدا چقدر هوامو داره و من چقدر توانایی دارم و همیشه خدا بهم میگفت که چکار انجام بدهم که اون نتیجه بهتر بشه و این رو توی کارم خیلی دیده بودم
و همین نشانه ها رو به یاد خودم میاوردم و هی توی ذهنم میگفتم تا آروم میشد و این منطق برای ذهنم بود
6. دیدن چه الگو هایی ایمان شمارا درباره امکان پذیر بودن آن هدف تقویت میکرد؟
وااای از الگو که چقدر این الگو داشتن به هممون کمک میکنه که همین رو هم از استاد یاد گرفتم
الگوی اول استاد عزیزم
الگوی بعدی نتایج قبلی خودم
الگوی بعدی هادی ترابی
الگوی بعدی رضا عطارروشن
الگوی بعدی که خیلی بهم کمک کرد و همینجا ازش ممنونم و امیدوارم هرجایی که هست سلامت باشه و موفق فایل قسمت 37 گفت و گو با دوستان بود که رزای عزیزم از داستان زندگی خودش در انگلیس گفت که چقدر این الگو بهم کمک کرد و هنوز هم کمک میکنه
این الگو خیلی بهم کمک کردند
اما قوانین
تا جایی که یادم میومد و سعی میکردم که نتایج کوچک رو ببینم و ادامه بدم
مثلاً به خودم میگفتم که من ترس داشتم که روی کاغذ حتی بنویسم یا توی ذهنم بیاد بیارم اما بلیط گرفتم
ترس داشتم که بیام یک شهر دیگ اما اومدم
ترس از جا داشتم اما خدا جور کرد
ترس های زیادی داشتم اما با کمک خدا همشون حل شدند و من توی این مسیر حل مسائل رو یاد گرفتم
و همین نتایج کوچک رو هی بخودم میگفتم و الان هم تا جایی که یادم بیاد هی میگم به خودم و خیلی کمک کننده است
مقایسه نکردن خودم با نتایج دیگران و رعایت قانون تکامل
نمیتونم بگم که در این مورد من عالی بودم اما انصافا تا جایی که تونستم خودم رو کنترل کنم نتیجه گرفتم آخه در توی این مسیر ذهنم هی میگفت زود باش زود باش دیر شد چرا عقبی تو از همه و خیلی چیزهای دیگه
اما من قانون رو بیاد خودم میاوردم و گوش زد میکردم به خودم و خیلی با خودم حرف میزدم و میزنم
پرسیدن سوالات جادویی
وای خدا تازه من این روش رو دارم یاد میگیرم که چطور از این بهتر ؟
منی که قبلاً ترس داشتم از اینکه جای خواب ندارم الان دارم به این فکر میکنم که کجا خونه بگیرم و خونم چطور باشه چه شکل باشه (الان توی خوابگاه هستم )
و چقدر این تجسم کردن داره بهم کمک میکنه
انشاالله هدف بعدی رو هم وقتی رسیدم بهش میام و میگم
استاد ممنونم ازت بابت این فایل های فوق العاده ای که میگیری و این نکات عالی رو بهمون میگی
خدایا شکرت
سلام آقا جواد گرامی
من برای اولین باره که از شما کامنت میخونم
البته خیلی کم کامنت میخونم ولی امشب هدایت شدم واقعا به کامنت شما
راستش و بخواید هر کامنتی که می بینم پر مغزه و درست و حسابی و عالی نوشته شده کنجکاو میشم داستان هدایت اون دوست عزیز رو بخونم
واقعا بهتون تبریک میگم
احسنت
صد هزار ماشالله
ممنون از وقت باارزشی که گذاشتید و مرحله به مرحله چنان با جزئیات و ملموس داستان زندگی تون و هدایتهاتون رو نوشتید که دقیقا مثل یک فیلم سینمایی از جلوی چشم آدم رد میشه
واقعا عالی بود
دست مریزاد
bravo
حرف نداشت واقعا
عالی بود بخدا
خیلی کم پیش میاد من کسی رو فالو کنم تا وقتی کامنت جدیدی میزاره برام ایمیل بیاد
ولی
حرفهای شما ارزشمند بودن
واقعا میگم
فقط یه سوال برام پیش اومد
شما که میگید زندگی مشترکتون خوب بود و مشکلی نداشتید و قطعا شکرگزار هم بودید چطور پس به این راحتی به جدایی رسید؟
من از استاد و دوستان سایت یاد گرفتم که دو نفر اگه هم مدار نباشن به راحتی از هم جدا میشن
من مدتهاست مدار از همسرم فاصله زیادی گرفته اون غرق در افکار منفی و سمی خودش و من سعی در تمرکز بر زیبایی ها و خوب نگهداشتن حالم … چرا پس جدایی اتفاق نمیفته؟
شاید منگهگداری درباره نکات منفی ش با دیگران حرف میزنم ؟؟؟
آره؟؟
یا علت دیگه ای داره؟؟
چطور بیشتر تلاش کنم مدار خیلی از ایشون فاصله بگیره؟؟
خیلی سعی میکنم به رفتارهاش توجه و تمرکز نکنم حتی تو ذهنم خودم رو جدا شده از ایشون می بینم، چه کاری موثرتره ؟؟
چون با رفتارهاش ضربه های روحی و مالی زیادی به من و بچه هاگ میزنه.
میخوام زودتر و بهسادگی جدا شم ازش ولی اون تمام توانش رو بگار میگیره و من و باز برمیگردونه ، شاید همین ترسم از اینکه اون باز به آب و آتیش میزنه که نزاره من جدا شم چون خودش میدونه بهتر از من هیچوقت پیدا نمیکنه ، این و تمام بستگان و دوستانش بارها و بارها بهش گفتن
ممنون میشم اگه تجربه ای دارید در اختیارم بزارید.
به نام خدا
سلام خواهر عزیزم
امیدوارم که حال دلت خوب باشه و عالی و به جواب سوال رسیده باشی خودت
و ممنونم بابت کامنتی کنچه برام نوشتی و خوشحالم کردی
حقیقتا توی این رابطه ای که خودم گفتم وقتی که جدا شدم بعد ها از خودم پرسیدم چرا این اتفاق افتاد ؟
یادم اومد که فکر های بدی میکردم راجب روابطم و دوست داشتم اون اتفاق ها بیفته تا خودم رو قربانی نشون بدم جلوی بقیه و یکجورایی دوست داشتم این رو زمانی فهمیدم که جدا شده بودم پس خودم مقصر بودم چون افکار منفی رو هی بهش جهت میدادم و هم حالم بدتر میشد و هم تجسم میکردم از همه بدتر
و الا واقعا زندگی خوب و همسر خوبی داشتم
در مورد اینکه رابطه خوبی داشتم من یاد گرفتم از استاد که اگر هم اتفاق های بدی داشتم توی روابطم بهشون توجه نکنم و فقط روی خوبی ها و زیبایی های گذشتم فکر کنم و اون چیزی که دلم میخواد اتفاق بیفته
چون منفیش رو دیدم الان راحتتر میتونم بپذیرم که باید روی زیبایی ها توجه کنم تا بهترش رو جذب کنم
در مورد شما هم واقعا نمیدونم شما چه باورهایی دارید باید خودتون روی خودتون بیشتر کار کنید و خودتون رو بهتر بشناسید
فایل عشق واقعی از نظر استاد رو بار ها گوش کنید خیلی کمک کننده هست
یا فایل هایی که استاد در مورد روابط گفتن خیلی عالیه
من خودم میدونم که چقدر ایراد داشتم توی رابطه ام پس بهتر شناختم خودم رو
سلام به استاد عزیزم و مریم جان
سپاس گزار خداوند هستم که در مدار شما هستم و هر روزسایت و فایل های صوتی و تصویری شمارا دنبال میکنم
استاد جان من واقعا تحسین میکنم شمارا برای اراده قوی که دارید من شما را تحسین میکنم برای رابطه بی نهایت زیبای که با خداوند دارید و عمل به قوانین حاکم بر این جهان که باعث شده هدایت بشوید به این مسیر فوق العاده و مارا هم همسیر خودتون کنید ساعت ها و روزها احساس خوب تمرین و کنترل ذهن تمرین روی باورهاتون ایمان به خداوند و کنترل ورودی های ذهنتون تحسین زیبای ها و استمرار باعث شده این شخصیت بی نظیر و دوره ای شگفت انگیز تولید بشه من واقعا شمارا قلبا تحسین میکنم و آرزو میکنم ایمانم به خداوند مثل شماهر روز قوی و قوی تر بشه زیرا همین ایمان به خداونده که احساس خوب و آرامش در زندگی و اتفاقات خوب را به همراه دارد
استاد جان چقدر شما و اندام زیبای شما مثل جواهر می درخشید داخل باشگاه واقعا تحسین برانگیزه که شما با عمل کردن به قوانین سلامتی در دوره کوتاه و بدون مصرف و یا تزریق عامل شیمیای برای ساخت عضله کاملا به شیوه طبیعی و البته با تلاش پشتکار شما همچین اندام زیبای تاکید میکنم مدت زمان کوتاه ساختید
استاد جان وقتی شما گفتید که راه رسیدن تمام آرزوها یک چیز است فقط صدای شما تو گوشم تکرار میشد که میگفتید (شوروشوق)بله واقعا شور شوق منو تا به الان به هر آرزوی که میخواستم رسونده
استاد عزیزم من به لطف الله و هدایت الله وتوسط شما و دوره قانون سلامتی و عمل به آگاهی های ان از عفونت های مکرر هرماه آزار دهنده نجات پیدا کردم خدایا شکرت
من آرزو میکنم تا زمانی که در این دنیا زنده ام هم مدار و همراه شما باشم
بی نهایت از شما سپاس گزارم️
بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده ی مهربان
سلام خدمت اساتید بزرگم استاد عباسمنش بزرگ و عزیزم و مریم جون خوشگل و بینظیر
چقد فایل بینظیری بود این فایل
استاد خوش هیکل و بینظیرمون قدرتمندتر از همیشه و پر از آگاهی های بینظیر مثل همیشه خدارو بی نهایت شکرت سایتون مستدام باشه برام استاد بزرگم و فوق العاده م
در رابطه با موضوعاتی که استاد گفتن اولا همینجا بگم من دوره 12قدم رو میگیرم و شروعش میکنم از امروز چون عاشقش شدم با این آگاهی ها از امروز شروع میکنم قوی تر از قبل خدارو بی نهایت شکر
و من همینجا بگم پیش همتون با ایمان و با شجاعت و با قدرت چون همه انرژی مثبت هستین و قضاوت نمیکنین من هدفم رابطه ی عاطفی رویایی مثل استاد و مریم جون خوشگل هست که مطمئنم به زودی بهش میرسم یعنی ایمان دارم ذاتا
و انگیزه ای که باعث میشد من به هدفم ثابت قدم بمونم یکی همون اهرم رنج و لذت هست که همیشه به طور ناخودآگاه تو ذهنم این اهرم داره خودش انجام میشه و همینطور دیدن الگو که وقتی کسی تونسته به این هدفی که من میخوام برسه من 100٪میتونم این خیلی بهمانگیزه میداد واقعا و یکی از بهترین الگوهای من تو تموم جنبه های زندگی استاد و مریم جون خوشگل هستن تا همیشه الهی بی نهایت شکر برای وجود پاک و مقدسشون
و نگاهی که کمکم میکرد تا نشانه ها و هدایت رو بهتر ببینم و ازشون پیروی کنم جسارت داشتنم بود و همون ایمان و توکلم بود که بخدا میگفتم من قدم برمیدارم نمیدونم اون جلو چه خبره ولی بهت ایمان دارم و میدونم تو هدایتم میکنی و وقتی باهاش با اون موضوع روبرو میشدم واقعا هدایت قدرتمند خدا رو میدیدم و مات میشم مبهوت میشدم از قدرتی که خدا داره برای رسیدن من به هدفم هدایتم میکنه وکمکم میکنه و با دیدن این هدایت های خداوند و نشانه هاش که هر لحظه داره هدایتم میکنه هر لحظه هر ثانیه نهاااا هر لحظه ایمانم قوی تر و قوی تر میشد الهی بی نهایت شکرت برای وجود قدرتمند و هدایتگرت تو زندگیم تا تو رو دارم هیچ غمی ندارم الهی بی نهایت شکرت
و در رابطه با اینکه چطور ذهنم رو برای ایده های بهتر باز میزارم شاید ترمزایی که تو اون مسئله هست بهم کمک میکنن یعنی میگم خوب اینکه از این راه نمیتونم چون این ترمزه هست چه راهی از این ساده تر و راحت تر هست برام بعد فکر میکنم یه راه دیگه بعد یه ایده ی جدید میاد برام و به اون عمل میکنم و اقدام میکنم براش و نتیجه میده ولی اینم بگم باز به این نتیجه میرسم آخرش که باید ترمز رو بردارم و بعد با آوردن الگوی مناسب برای خودم و ساختن باور قدرتمند مناسب جدید ترمز رو برمیدارم و اتفاق میفته برام خواستم
و در رابطه با اینکه چطوری نجوای ذهنم روکنترل میکردم و در مسیر میمونم انگیزه شور و شوق رسیدن به اون هدفی که دارم اشتیاقی که برای رسیدن به اون هدف دارم و قدرت اراده ای که دارم خدارو بی نهایت شکر بهمکمک کرد تا بمونم و حفظ کنم انگیزه مو برای رسیدن به اهدافم و چون تو دوره کشف قوانین زندگی استاد بهمون یاد دادن که هر نجوای ذهنی هر الهام هر کتابی که میخونین هر آگاهی که درک میکنین اگر احساس خوب بهتون میده اون حرف خداست و واقعیته واگر حس منفی و بد بهتون میده نجوای شیطانه و دروغه کذب محضه و واقعیت نداره و هر حرف ذهنی که بهم حس خوب میده رو کلا اینجوری خودمو اداپته کردم و باورایی برای خودم میسازم که این مدلی باشن که فقط حس خوب بهم بدن و خیالم رو راحت کنن اینجوری با نجوای ذهنم مقابله میکنم خدارو بی نهایت شکرت برای وجود دوره های بینظیر استاد بزرگم و آگاهی های ناب و خالص و بینظیر و فوق العاده شون که زندگیمو زیر و رو کردن الهی بی نهایت شکر
و در رابطه با دیدن الگوهایی که بهم کمک کردن تو مسیر رسیدن به اهدافم باز استاد و مریم جون دیدن نتایج خفنشون تو تموم زمینه ها واقعا باعث شد ایمانم و انگیزه م تو موندن تو مسیر رسیدن به اهدافم قوی و قوی تر بشه و باعث گسترده شدن جهان بشم الهی بی نهایت شکر برای این نعمت های بزرگم تو زندگیم الهی بی نهایت شکرت
عاشقتونمممممم بی نهایت لذت بردم از این فایل محشر و تموم زیبایی ها و خوبی هایی که این فایل داره خدارو میلیاردها بار شکر میکنم
در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند خوشبخت و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
با سلام خدمت استاد و خانم شایسته ی عزیز
میخوام تجربه ی خودم رو در مورد یادگیری مهارت ورزشی بگم
یکی از چندصد مهارتی ک یادگرفتم واین الگو رو برای همشون استفاده کردم و در نهایت ،به دلیل قدم برداشتنه خودم برای یادگیری،راه اموزش و چموخمه اون مهارتو به قدر عالی بلدم ک تاثیرش رو در کارم که مربیگریه میبینم
و اونروزها ک داشتم تلاش میکردم،ک یاد بگیرم ، اصلا حرفی ازینک مربی باشم ، نبود و به سبب همین هدف ها،مسیری برام باز شد ،راهایی جلوی پام گزاشته شد ک شدم مربی و به نظر خودم و همینطور شاگردام،یکی از بهترین مربیا در حوزه ی کاریه خودم هست ک خیلی راحت و تکنیکی و بدون اسیب یا مسیرهای انحرافی،میتونم به بقیه کمک کنم
در واقع با هدف گزاری،و نچسبیدن به یک راه و توکل به خدا ،نمیدونیم این جریان اب میتونه مارو کجاها ببره و چه لذتایی توی مسیره
هدفم اول بارفیکس زدن بود
در واقع واسه مهارتهایی پیشرفته تر،مثل bar muscle up, اول باید pull up یا همون بارفیکسه خودمونو یاد میگرفتم
هرروز خودمو تجسم میکردم ک دارم پول اپ میزنم و اون قدر ازین تجسم به وجد میومدم ک تمام سلولای بدنم انگار داشت منفجر میشد
برای یادگیریه اون مهارت،ک اصلا کدوم قسمتای بدن درگیره و اون حرکت توی چند فاز، احتیاج به قدرت داره تحقیق و مطالعه و پرسو جو کردم
طی هفته،روزهای مشخص ،اون حرکت هارو برنامه ریزی و زمان مشخصی رو اختصاص میدادم
منظم و متعهدانه انجام میدادم
و چون اخر هفته به مربیم ک اقا بودن،باید میگفتم ک من چه کارایی انجام دادم،این قضیه بیشتر متعهدم نگه میداشت ،چون اصلا دوس ندارم شخصیتم اینجوری باشه ک فقط ادا دربیارم ک یه هدف دارم ای ادما بدونین!
دوس داشتم اخر هفته ک میرم پیششون برای مرور تمرینات،پیشرفتو از عملکردم متوجه بشن
روزهایی بود که کف دستم پاره میشد به خاطر اویزون شدن از میله،ولی اونقدر از اینک دارم برای هدفم تلاش میکنم و اونقدر اون هدف برام مهمو با ارزش بود ک از زخمامم لذت میبردم
مسیرم تا باشگاه در نبوده ترافیک ،30 دقیقه بود و من هروز این مسیرو با عشق میرفتم
هیچ روزی نگفتم ولش کن دوره! خسته میشم ارزش نداره بابا
ی دفترم برداشته بودم و اون حرکتارو از یوتویوب در میوردم
در واقع میخوام بگم به این بسنده نکردم ک خب حالا مربی دارم داره میگه چیکار کن،لازم نیس خودم دیگ درگیر کنم
و توی همون یوتویوب و صد جای دیگه،شگردایی یاد گرفتم ک وقتی تمرین میکردم ،اونارم قاطیه تمرینام انجام میدادم ک شاید اصلا مربیم اگاهی نداشت به اون کارها یا چیزهایی ک من یاد گرفتم
در نهایت ،اینجوری شد ک من طی سه هفته،به اون حرکت رسیدم
و مربیمو همه ی اون ادمایی ک شاهد تلاش من بودن،باورشون نمیشد ک من تونستم در این مدت کم به هدفم برسم (بهترین حالتی ک در نظر گرفته شدبا اون شرایطه قدرتو جسمیه من ، 6 ماه بود)
در واقع با هدفگزاری،نه تنها کلیچیز یاد گرفتم ،همه جوره هر شخص با هر نوع محدودیت جسمانی،قدرتی،حتی منتالی بیاد پیشم ،من میدونم چجوری یادش بدم
همونطور ک شاگردای الانم،همزمان یهو توی کلاسای 25 نفره ،یاد گرفتن (درواقع توی یه کلاس کهمزمان 20 25 نفر حاضرن از 15 ساله تا 55ساله،با اسیب جسمی،یا باورهای محدود ک سنم بالاست نمیشه و هزارتا جیزه دیگ… )بماند ک چند سانس هستو سانسای دیگ هم به همین ترتیب(مثلا سانس بچه ها ک از 4سال تا 10 سالن و اونام یادگرفتن)
در مورد همه حرکتای دیگ هم همینطور عمل کردم
مثل وزنه برداری،یا مهارتهای پیشرفته تر مثل بار ماسل اپ،روی دست راه رفتن و خیلیای دیگ
تمرکزی عمل کردنم،
قدمهای کوچیک اما مستمر برداشتنم،
گوش ندادن به مسخره یا قضاوتهای بقیه (چون دقیقا همونروزا خیلی میشنیدم ک مثلا ک چی هی میری اویزون میشی از میله یا دستت زخمه یا ما کردیم اینکارارو نتیجه نمیده نکن،از نظر اوناانگار بارفیکس یا هر مهارتی یه قرص داره بخوری ،انجام بدی(دیدگاه های ادمهای تنبل ک به هیچی توی زندگی نرسیدن حتی ساده ترینها) )
هروز از خودم و تمرینام فیلم میگرفتم،وقتی روز تمرین خسته میشدم یا نجوا میومد بابا چرا حرکت در نمیاد،یهو مثلا میزدم فیلمای هفته ی پیشمو میدیدم ،از اون همه تغیییر در همون تمرینه به ظاهر بی نتیجه،کلی ذوق زده و انگیزه میگرفتم
هروز،اون تمرینیو که قرار بوده انجام بدمو و داده بود تیک میزدم و این بهم خیلی حس خوبی میداد ک تیک میخورد برنامم،از خودم راضی میشدم و هیچی به ادم بیشتر ازین ذوقو ارامش نمیده ک خودمون از عملکردمون راضی باشیم
و اینجوری کم کم دیدم ادمای دورو برم ک سالها قبلتر از من،شروع به یادگیری اینمهارتها کرده بودن،کم کم میان سمت من ک بماهم بگو چجوری یادگرفتی(همونایی ک قضاوتم میکردن و من گوشو چشمم بسته بود)
اونارم به وجد اوردم و درواقع با رسیدن به این هدف،بقیرم به وجد اوردم که اقا میشه! چرا نشه،میشه رسید به اون مهارت
و کم کم بخاطر همین الگوی یادگیریم،راه انتقال و اموزشم عالی شد و شدم مربی همون جا
کم کم اوازه ی کارم به گوش باشگاه های دیگ رسید و خلاصه شاگردا از جاهای مختلف اومدن پیشم و کم کم با تکامل،درامدم و عددایی ک در میومد،چیزی بود ک خودم اعلام میکردم،برخلاف بقیه ک مدیریت تعیین میکنه یا کم میگیرن ک شاگرد جذب کنن
ولی من چون از تواناییه خودم خبر دارم و هروز هم اپ دیت میکنم خودمو،با فایلای استاد،یاد گرفتم ک تمرکزی عمل کنم،دوباره احساس میکنم دارم یه تکونی میدم به روند زندگیم و به امید خدا قدمهای اول برای مستقل شدن و باشگاه زدنو برمیدارم
تمام اون کارها ،قبل از اشنایی با استاد بوده و حالا ک استاد و فایلهای پر از اگاهیشونو گوش میدم و با راهنمایی خانم شایسته ی عزیز در دوره ی شیوه حل مسائل،مطمعنم ک هدفای دیگرم تیک میزنم و خیلی راحتو اسونتر از قبل ،عملیمیکنم
ممنون ک اصلا با همین فایل امروز،من دوباره سفر کردم بهموفقیاتم و خودمو مرور کردمو انرژی گرفتم
و البته این ایده اومد برام ک سایت بزنم و مهارتها رو پله به پله اموزش و به فروش برسونم
همین جا این هدفو اعلام میکنم چون هیچ جا و هیچ کس مورد اعتمادتر و ساپورت گر از سایت نیس
سلام و سپاس فراوان برای این فایل پر انرژی
چطور میشه تحسینتون کرد که حق مطلب ادا بشه …
این حجم از تغییرات و نتایج اتفاق افتاده که فقط خدا میدونه چه اراده ای چه استمراری چه تمرکزی شما در آفرینش جدید خودتون به کار بردید واقعا که شما در تمام ابعاد زندگی سعادتمندانه بالاترین الگو هستید خداوند رو بینهایت شاکرم که منو با شما آشنا کرد و در این جمع هستم
چقدر لذت بردم از این باشگاه که مرد و زن با اندامهای مختلف کنار هم ورزش میکنن و قضاوتی در کار نیست چقدر این کشور مردم فوقالعاده ای داره استاد یه جمله ای در دقیقه19:25 میفرمایید من بیشتر از ده بار برگشتم گوشش دادم نوشتم و کیف کردم « خیلی وقتا هست که یه هدفی داریم یه سری ایده داریم برای رسیدن به اون هدف ولی وقتی به الهاماتمون گوش میکنیم و از خداوند هدایت میطلبیم چیزهایی ومسیرهای جدیدی گفته میشه که با ایده اولیه ما اصلا در ارتباط نیست»
مثل زمانی که برامون توضیح دادید مادر موسی بدترین کار ممکن این بود که فرزندش رو بزاره توی دریا هر آن ممکن بود با یه تکونی بچه از بین بره ولی این ایده ای بود که خداوند به مادر موسی الهام کرد و اون عمل کرد و نتیجه برگشت دوباره فرزند به آغوش مادر بود
این باز گذاشتن ذهن و به نظرم دست خدا رو باز گذاشتن و اعتماد داشتن به خدا، خیلی ایمان میخواد.
چقدر من اینو توی زندگیم تجربه کردم که دلم میگفت اینکارو کن همه میگفتن این احمقانه ترین کار ممکن اگه انجامش دادم با صبوری نتیجه حاصل شد و لذتشو بردم هم خودم و هم بقیه سود حاصل کردن مثل وقتی که میخواستم واسه خودم کار کنم اولش همه میگفتن ول کن برو یه جا واسه یکی دیگه کار کن دردسر نتراش واسه خودت وقتی به حرفاشون گوش ندادم و الان هم خودم به درآمد رسیدم و هم دو نفر دیگه درآمد دارن میفهمم چه پاداشی داره اون عمل به الهام به ظاهر احمقانه و اگه انجام ندادم چقدر پشیمون شدم و چک و لگد خوردم تا جهان به من بفهمونه ول کن منطق رو ول کن ذهن رو ول کن دو دو تا چهار تای خودتو ،اون الهام رو تو بفهمی نفهمی از سوی خداونده تو وظیفت عمل کردنه نتیجه با اونه
بزرگترین درسها رو انگیزه ها رو با تمام فراز و نشیبهای زندگی خودم گرفتم وقتی به گذشته گاهی نگاه میکنم متوجه میشم بزرگ استاد عالم هستی خداوند خودش در دل آفرینشم تمام درسهای لازم رو برام گذاشت و هر جا نفهمیدم چک و لگد بیشتری خوردم تا بفهمم، همین کار راه انداختنم توی سن بیست سالگی ایدش بهم الهام شد من انجام ندادم رفتم واسه دیگران کار کردم اون حال بد اون نداری اون بی انگیزگی اون سرخوردگی اون بی خاصیتی و مثل ربات زندگی کردن آنقدر خستم کرد تا سی و دو سالگی دوباره اون الهام برگشت و همون کار رو که دوازده سال قبل باید شروع میکردم رو استارت زدم اما اینبار دیگه درسمو گرفتم به زور ،چقدر خدا مشتاقه سعادتمندی منه که هر طور شده میخواد من خوشبخت و سعادتمند بشم اولش با مهربونی نفهمیدم با چک و لگد
میگه راهی جز خوشبختی نداری بخوای نخوای باید خوشبخت بشی…
الآنم که خدا راهمو آسان کرد هموار کرد راه و رسم زندگی رو یا بازی زندگی و قواعدش رو توسط شما یادم داد الگویی چون شما و خانم شایسته عزیز و دوستان دارم
خدایا شکرت
سلام به دوست عزیز و هم فرکانسی من خانوم امینی
بیسار سپاسگزارم ازتون بخاطر نکته طلای که گفتین
ایدهای داریم که برای رسیدن به اون ایدها الهاماتی بهمون میشه که برای شندین اون الهامات و مسیرهای جدید باید طور دیگه ای عمل کنیم ولی ذهن منطقیمون اجازه عمل کردن به اون ایدها رو نمیده
این جمله رو نوشتم و میخوام همیشه مرورش کنم که یادم باشه که باید دست خدا رو توی تصمیم گیریها باز بزارم
سپاسگزارم ازت دوست عزیزم
سلام دوستان گلم
اولا بگم که فایل های که استاد میگذاره چقدر همزمان با اون چیزی که العان درگیرش هستیم و بهش احتیاج داریم ،هر کدوممون حالا وابسته به مداری که داخلش هستیم ،من خودم با استفاده از دوره حل مسائل و عشق و مودت تمرکزی کار میکنم روی پیدا کردن شریک عاطفی و همون طور که استاد گفتن من خیلی ناخودآگاه این هدف رو به دوستانی گفتم که بهم انگیزه میدادم مثل دوستم پوریا که دیروز در ازدواج صحبت می کردم می گفت ادامه بده خوب داری پیش میری و همه چیز داره جور میشه،
آقا این تصویر توی ذهنم که من میخام ازدواج کنم و میخام امسال بهش برسم،گفتم وایی یعنی من اعلام کنم امسال ازدواج کنم، دیدم نه من اصلا به این ایمان که من صد درصد به این نتیجه میرسم رو ندارم و فقط تا العان داشتم بع یک شکل صحیح وخطا بهش نگاه میکنم
چون من هنوز دوره 12قدم رو باهاش هم مدار نشدم و به زودی میخام ثروت رو شروع کنم ،از همین جا اعلام میکنم منم مصمم امسال رو سال ازدواج و رفتن سرخونه و زندگی خودم می گذارم و در مسیر حرکتش هستم و کار از کجا شروع شد که من تو جلسه دوم حل مسئله یک پاشنه آشیل شخصی پیدا کردم و شروع کردم حالا تمرکزی با اهرم رنج و لذت و بهبودگرایی جواب گرفتن بعدش رسیدم به عدم ارتباط برقرار کردن با جنس مخالف که از اعتماد به نفس پایین میاد بعدش شروع شد با هم مدار شدن با دخترهای فوق العاده بعدش دیشب رسیدم به این باگ که استاد توی کلاب هوس میگه که این کلید که آقا افراد به این دلیل از حرف های من نتیجه می گیرن که عمل کردن و درستکار بودن و در صلح بودن و خلاصه توحیدی بودن من پشت این صحبت هاست میدونید چی میگم؟به این دلیل هاست که نتیجه میگیرن افراد، من آمدم این مورد رو دقیقا توی خودم پیدا کردم که آقا من میخام نقش بازی کنم یعنی احساس درونی ام ترس و حال بد و در صلح نبودن با خود و وابستگی و این چیزها که تو بیا حال من رو خوب کن و این داستان ها باشه بعد یک دختر خوب که با خودش در صلح وokهستش با من هم مدار بشه،دیدم نه اصلا قصه این طور نیست فرکانس که داره کار میکنه.العان که فرکانسم داره پاک و خدایی میشه با چه دخترایی دارم ارتباط خوب و قشنگ می گیرم که میگم این ها کجا بودن تا حالا
توی حل مسئله یه کویر پیدا کردم که اون شخص باید فامیل باشه و از نزدیک های خودمون باشه چرا؟چون من نمی تونم به انسان های دیگه اعتماد کنم به خاطر ترس ها و باید شناخت صد درصدی داشته باشم تا برم جلو یا اینکه اصلا مگه میشه با یکی بجز فامیل کنار آمد و دارم روی این باور کار میکنم و یه جای دیگه توی جلسه دوم حل مسئلاه رسیدم به اینکه دخترها بیشتر از من تمایل داره که با من رابطه داشته باشم و شروع کردم به نوشتن باورهای قدرتمند راجبش و دارم میرم جلو
خدایا شکرت
دوست عزیزم سلام آقای زمانی
مشخصه که تمرکزی داری میری به سمت روابط دلخواهت
باورهای قشنگی گفتی و منم دوسدارم باوری که تونسته به من کمک کنه و آدمهای فوق العاده رو وارد مدارت کنه اینجا بنویسم
اولین باور و مهمترینش اینکه خداوند گفته زنان پاک برای مردان پاک و زنان ناپاک برای مردان ناپاک
و این یعنی تو در هر مداری باشی قطعا هم مدار خودتو جذب میکنی و چه باوری قشنگ تر از اینکه دنیاتو داری با افکار خودت رقم میزنی پس افکارتو و باورهاتو جوری بساز که میخوای
باور بعدی که به خود من خیلی کمک کرده اینکه
جهان من پر است از آدمهای نیکو و مهربان که عاشقانه منو دوسدارن و عاشقانه به من در راه رسیدن به اهدافم کمک میکند
سپاسگزارم برای این کامنت زیباتون و مرور این آگاهیها
به نام خداوند مهربان
سلام و درود فراوان خدمت استاد عزیزم
مریم جان
و تک،تک اعضای خانواده عزیزم
خیلی،خیلی خوشحال و سپاسگزار خداوند مهربانم هستم که بازهم فرصتی بر من عطا کرد که در این جمع صمیمی باشم،فایل جدید ببینم و یه رد پا بزارم
هنوز فایل رو ندیدم
فقط مطالب نوشته شده یی این فایل خوندم و متوجه شدم که در چه توهمی بودم
وقتی رسیدم به سوالات که استاد درخواست کردن جواب بدیم دیدم ای دل غافل
من هیچ وقت هدفی برای خودم تعیین نکردم که اینجوری براش قدم بردارم،شور و شوق براش داشته باشم
شاید آرزوم پیشرفت تو کار خیاطی و تأسیس شرکت بزرگ تو کشور مورد علاقمه ولییییی
در حد یک رویاست من توهم اینو دارم که اون هدفمه
یعنی جدی نگرفتمش که بخوام براش قدمی بردارم (قدم های کوچیک اما پایدار) یا یجورای برای ذهنم غیر قابل دسترس و مسخره میاد( البته باید قانون تکامل رو هم در اینجا در نظر گرفت این هدف بزرگه اول باید تکاملمو طی کنم یعنی هر روز یه کاری براش انجام،روی خودم و باور هام بیشتر کار کنم،قبل اون هدف های دیگه ایی رو تعیین کنم و بهشون برسم )
یا مثلاً من دوست دارم برم زبان یاد بگیرم یا برم رانندگی یاد بگیرم شاید دوست دارم برم ولی تا الان متاسفانه هیچ قدمی براشون برنداشتم،متاسفانه الان که بهش فک میکنم میبینم حتی راه هدایت خداوند رو هم با تکیه به استدلال های ذهنم بستم
هدف میتونه از چیز های کوچیک شروع بشه اگه یکم بشینم فک کنم همین الان کلی هدف های کوچولو میتونم برای خودم تعیین کنم و هر روز براشون قدم بردارم و یک زندگی هدفمند داشته باشم،صبحها به عشق اون هدف بیدار بشم
با خوندن مطالب بالا تازه فهمیدم هدف چیه و زندگی هدفمند یعنی چی
با خوندن مطالب بالا تازه فهمیدم فرق بین هدف و رویا رو (در واقع یکی هستند اولش رویاست بعد تبدیل میشه. به هدف و اگه براش قدم برداری قدم های کوچیک ولی پایدار اون وقت رویات تبدیل میشه به واقعیت و تو به هدفت میرسی و میشه جزیی از تجربه های زندگیت
اگه قدمی برنداری مثل خود من اونوقت اون رویا یک رویا باقی میمونه و تو با این توهم که من رویا و هدفمو دارم به هیچ جایی نمیرسیم)
اگه میخوام یک زندگی هدفمند داشته باشم صبح ها با شور و شوق چشم باز کنم
ابتدا باید هدفی برای خودم تعیین کنم براش هر روز قدم بردارم نسبت بهش عشق داشته باشم روی هدایت خدا حساب باز کنم به ندای درونم گوش کنم به توانایی های خودم باور داشته باشم
(در لحظه زندگی کنم و ترسی از آینده نداشته باشم که با دیدن فایل قبلی خودمو متعهد کردم که فقط برای همین امروز پاک باشم)
اول سپاسگزار خداوند مهربانم هستم که اول صبح هدایتم کرد سمت این فایل که هنوز ندیدمش و دوم سپاسگزار استاد نازنینم هستم که انقد خالصانه و عاشقانه برامون فایل تدوین میکنند و کلی آگاه مون میکنم
خیلی دوستتون دارم
در پناه رب مهربان باشید
یا حق
وَإِنْ تَعْجَبْ فَعَجَبٌ قَوْلُهُمْ أَإِذَا کُنَّا تُرَابًا أَإِنَّا لَفِی خَلْقٍ جَدِیدٍ ۗ أُولَٰئِکَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ ۖ وَأُولَٰئِکَ الْأَغْلَالُ فِی أَعْنَاقِهِمْ ۖ وَأُولَٰئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ
تعجب میکنی و میگی بعد از مرگ که به خاک تبدیل میشم چطوری قرارِ دوباره زنده بشم !!!!و بدان که کافری و زنجیرهایی به گردنتِ و در آتشی همیشه
سلام استاد بزرگوار و متعهد
این آیه ایمانم و به حرکت کردنِ قوی تر کرد که وقتی قبلا بارها و بارها هدفی داشتم و اصلا نمیدونستم چطوری و خداوند هدایتم کرد به مسیرهایی که اصلا فکرشم نمیکردم و آسونم کرد برای آسونی ها
من هر بار که میخوام ناامید بشم سریع شروع میکنم از موفقیت های قبلی ام با خودم حرف زدن و نور امید و تو دلم روشن میکنم تا با اشتیاق و ایمان ادامه بدم
من چون ایمان دارم با تعهدی که دارم و بهبود دائمی که دارم انجام میدم و هر روز خداوند هدایتم میکنه بهم انگیزه میده تا با ایمان حرکت کنم بنابراین هدفم و مسیری که تا اینجا طی کردم و اینجا اعلام میکنم تا رد پایی باشه برای هدف های بعدی
من با دوره حل مسائل متوجه شدم مشکل اصلی من روابطِ عاطفی و من اصلا بهش آگاه نبودم و خداروشکر وقتی هدایت شدم به این دوره متوجه این موضوع شدم و یک هفته مدام ذهنم میگفت اول به استقلال مالی برس بعد با قدرت میتونی رابطه ام انتخاب کنی و اون یک هفته خدا هر لحظه بهم میگفت نه باید اول رابطه رو درست کنی
هر روز طبق عادتم از خدا هدایت میخواستم و قرآن و باز میکردم و عین یک هفته سوره نحل می اومد که ذهنم همون شیطانِ درونم گفت بابا این قسمت کتاب و چون زیاد باز کردی هر روز این سوره میاد ،الله اکبر دقیقا همون روز آیه ایی اومد که وقتی قرآن میخونی پناه ببر به خدا از شر شیطان ،من اخه چی بگم دیگه !!!!!؟؟ (آیه 98 سوره نحل ) فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ
خب اخه با این خدای هدایتگر چطور میشه گمراه شد جز به شِرک ؟؟؟؟؟
وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ ۖ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ
خودش گفته من بهت نزدیکم ، تو بندگی کن تا اجابتت کنم
خدایا خدایاااااااا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میخوام
خدایا من نمیدونم تو هدایتم کن
خدایا سلاحی جز گریه ندارم
خدایا آخه قربونت بشم که اینقدر غفور و رحیمی
الهی و ربی من لی غیرک
و روز سوم دیگه زار زار گریه کردم که خدایا خودت صدای ذهنم و خاموش کن بهم قدرت بده تا بتونم درستش کنم و قدم به قدم خدا با آیات مختلف هم راه و بهم نشون داد و هم انگیزه حرکت داد
الهی شکر
خدای مهربونم مثل یک مادر ِ مهربون هر روز صبح محکم بغلم کرد ، نوازشم کرد و بهم گفت سارا تو میتونی من حمایتت میکنم من تو رو از هیچ در دل تاریکی رحِم خلق کردم دوباره از خودت متولدت میکنم فکر نکن خیلی زمان میبره تو شروع کن ساعت برای من مثل پلک زدنِ ،من خورشید و ماه مُسَخر تو کردم آیه 78 /77 سوره نحل
وَلِلَّهِ غَیْبُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ وَمَا أَمْرُ السَّاعَهِ إِلَّا کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ
وَاللَّهُ أَخْرَجَکُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَیْئًا وَجَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَهَ ۙ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ
دلت نگیره از تجربه های زندگیت ، آخه خودت سرکشی کردی ،شِرک ورزیدی و به خودت ظلم کردی، هر بار اومدم نجاتت بدم ندیدی من و صدام و نشنیدی ،اما من مراقبت بودم و بهت اجازه دادم تا تجربه کنی و مطمئن بودم برمیگردی سمتم و کمک میخوای ، و ظلمتُ نفسی (آیات 75 و 76 )
خداوند نمیدونید چطور با این سوره با تک تک آیاتش هدایتم کرد بهم انگیزه داد قلبم و آروم کرد ایمانم و قوی کرد ،الهی هزاران بار شکر
نوشتم اینجا همیشه یادم بمونه و با هر بار خوندنش یادآوری کنم مسیر و چون من انسانم و فراموشکار
در طی بهبودِ این روند با خود ِ حقیقی ام روبرو شدم و متوجه شدم چه ضعف های شخصیتی دارم که اصلا فکرشم نمیکردم و فکر میکردم طی این چهارسال خودشناسی کردم و خیلی خوبم
یهو با مغز خوردم تو دیوار که نه بابا خیلی زیر بنا کار داره و باید درست بشه
اومدم قانون و اصل و الگو قرار دادم و طبق اون شروع به ساختن کردم
احساس خوب «باید ریشه رفتارهام که منجر به احساس بد میشد و پیدا میکردم و درستش میکردم »
تکامل «با امید و صبر حرکت کنم و ایمان به نتیجه دارم»
ایمان = اکنون «ایمان دارم هدایت در لحظه جاری پس باید در لحظه حضور داشته باشم تا الهامات و هدایتِ خداوند و دریافت کنم »
توحید و فروانی و در هر لحظه در هر چیز اولویت قرار بدم
نتایج هم در حال رخ دادن ِ هر روز و خوشحالم از روندِ پیشرفتم
به قول شما استاد بینظیرم ، من هدفم خلقِ رابطه عاطفی توام با عشق و مودت بود اما چون از خدا هدایت خواستم و دست خدا رو باز گذاشتم هدایت شدم به یک خودشناسی عمیق و بهبود شخصیتم از ریشه و بُن
خیلی خوشحالم که دوره عزت نفس و گرفتم و اصلا فکر نمیکردم من مشکلی در عزت نفس داشته باشم اما فایل قبلی (درس های یک بازی) چنان طوفانی در من به راه انداخت که هدایتم کرد به دوره عزت نفس و فایل 2 من و میخکوب کرد
تازه دارم آروم آروم معنی هدایت و متوجه میشم
الهی بینهایت شکر
چقدر من خوشبختم که در این خانواده بینظیر حضور دارم و کویر تشنه وجودم و آبیاری میکنه
استاد من به فرکانسی بودنِ این سایت یقین دارم
من ایمان دارم که مستقیم خودِ خداوند در حالِ مدیریتِ این سایتِ
و این یک روزی خواسته ی شما بوده و الان حقیقت زندگی تونِ
خدایا سپاسگزارم که گوش دل و چشم دلم و باز کردی
خدایا قطره وجودم و به اقیانوس بیکران وجودت پیوند میدم ، عاشقتم خدا جونم
سلام سارای عزیز
خدا رو شکر میکنم بابت این سایت که هم آگاهیهای خوب و هم دوستان خوبی روزیِ من کرده
بابت این نعمت سپاسگزار خدا هستم
ممنونم از شما که با قلم خوب و این آیهها رو کنار هم چیدین
انگار خداوند از طریق قلم شما پیام شو به من رسوند
انگار نیاز امروز من بود که این اطمینان رو به من بده
(دلت نگیره از تجربه های زندگیت ، آخه خودت سرکشی کردی ،شِرک ورزیدی و به خودت ظلم کردی، هر بار اومدم نجاتت بدم ندیدی من و صدام و نشنیدی ،اما من مراقبت بودم و بهت اجازه دادم تا تجربه کنی و مطمئن بودم برمیگردی سمتم و کمک میخوای ، و ظلمتُ نفسی)
این جملات نیاز امروز من بود
خیلی آرامش به من داد و نگرانی رو از من دور کرد
هر جا هستین سلامت و شاد باشید و مسیر زندگیتون هموار باشه
سلام سارای نازنیم،دوست مهربونم
مثل همیشه کلماتی که نوشتی،انگار برای احوال من بود..
(دلت نگیره از تجربه های زندگیت…..
آخ که چقدر تو وجودم حسش کردم، دونه به دونه این کلمات رو
ممنونم سارای عزیزم ، به خاطر وجودت از خدا سپاسگزارم
دوست دارم
درپناه خودش باشی…
سلام به سارای عزیزم
مرسی که هستی زیبا وپرانرژی چقدر لذت بردم از کلمه به کلمه کامنت ارزشمندت
چقدر قابل تحسینی تو دختر
ازت ممنون بخاطر آیاتی که از سوره نحل آوردی نشانه ای شد برای من ازت بی نهایت سپاسگزارم بهترینها را برات آرزو دارم
درپناه حق شاد وثروتمند وسعادتمند وسلامت باشید
سلام. استاد قبل از شروع کامنت بهتون بگم طی این چند سالی که با شما آشنا شدم .حتی برای 1بار یا یک نشانه چیزی ندیدم که بتونه قوانینی که به ما آموزش میدین نقض و یا رد کنه .
توی تمامی قوانینی که عاشقانه و بدون سانسور به ما میگید خدا شاهده به اندازه ام دهم تار مو هم توش شکاف نیست …من همیشه میگم استاد فقط راجب اصل صحبت میکنه و غیر از این نیست و نخواهد بود …تبریک بهتون میگم برای این سبک زندگی برای چقد خوبه که آگاهی از قانون استفاده میکنید .یعنی توی هر مسیله ای که قوانینش رو کشف میکنید توی همون مسیر شروع میکنید به بهبود و از اونجایی که مسیر پایانی نداره و تا همیشه امکان رسیدن به نتایج عالی رو داره به راحتی نتایج بهتر و الگویی عالی تر میشود .
انگیزه های که ما رو به جلو و نتایج بهتر سوق میده همون زخمها و دردهایی هست که توی زندگیمون بهش برخوردیم و شدن پله پرتاب من وقتی توی زندگی مالیم یا روابطیم یا سلامتیم میام و گزشته رو چک میکنم متوجه میشه توی همه اینها تنشها یا کمبودهای داشتم که همه اونها با توجه به درخواستها و اشتیاقی برای پیشرفت باعث شد توی تمام اون قسمتها شروع کنم به تغیرات …..وقتی مسیر درست رو انتخاب کردم و از مطالب سایت شروع کردم به خواندن گوش دادن و انجام ستاره قطبی استمرار و لذت بردن توی مسیر اصلا ایده ها خودشون میومدن و صحبت میکرد یعنی ایده ای که دقیقا برای شرایط من بود آینقده شفاف میومد و هنوز هم ادامه داره که نمیشد از بگزری ..ایده های که وقتی توی مسیر درست و مدار درست هستیم به سراغمون میاد بدون شک از مسیری وارد زندگیمون میشه که واضح ترین علائم رو با خودش به همراه میاره …
و کوچکترین احساس خوب نشون میده که این ایده خالص هست و ایده خاص فقط مختص من بود و شرایط من یعنی ایده ای که توی زندگی من میومد شاید برای دیگری کارساز نبود . و هر چقدر احساس بهتری رو داشتم نشانه ها و ایده ای بهتری برام رقم میخورد .
علی رغم اینکه ذهن من سعی میکرد من و راههای جدید رو به تمسخر بگیره که خیلی وقتها هم اوایل پیروز میشد ولی به محضی که ترسها نا امیدها بیشتر میشد متوجه میدم که از مسیر اصلی خارج شدم و دوباره شروع میکردم به ساخت باور جدید.
وقتی از نحوه ساخت باور و قوانین که به ما یاد دادین اون نتایج رو منطقی و طبیعی برای خودم عرضه میکنم و دوباره ذهنم رو آروم میکنم . بهش میگم بشین سرجات و قانون رو به خودم یادواری میکردم و میکنم
استاد عزیز شما اینقدر این مسیر رو هموار کردین که فقط کسانی که خودشون رو آگاهانه به نفهمی بزنند از مسیر موفقیت و پیشرفت دور میمونن.توی زندگی م روزی نیست که به خودم یادواری کنم که هر چیزی که استاد با ما درمیون میزاره اصل هست و غیر از این نیست ..
به نام خالقی که مرا خالق زندگی خود آفرید
سلام استاد عزیزم
خدا قوتتون بده
ماشاالله به این هیکل زیبا
دقیقا استاد هر بار اون فایل از 12قدم را میدیدم کلی تحسینتون میکردم و تو دلم میگفتم ببین استاد هدفش را مشخص کرد و بهش رسید اونم انقدر فوق العاده
استاد گفتید جلوی بقیه هدفمون را بگیم تا باعث بشه حرکت کنید که واقعا این ایمان واقعی میخواد من به نوبه خودم تو دلم هم مبخدام هدف برای خودم مشخص کنم کلی نجوا میاد که تو تنهایی نمیتونی تو هر کاری نصفه دل کردی و تازه باید مواظب این ورودی ها باشم
ولی در کل دوره سلامتی یک انقلاب بینظیر در حوضه سلامتی هست و چقدر به من کمک کرد عارفه ای که به زور از خواب بیدار میشد و به زور شب خوابش میبرم دیشب خیلی راحت خوابیدم و از ساعت 4:30هم بیدارم پر انرژی اصلا هم ظهر ها نمیخوایم در صورتی که قبلا نشسته خوابم میبرد
وخیلی اتفاقات مثبت دیگه که این دوره برای من و خانواده ام داشته خدایا شکرت