چرا خداوند بیشتر از ما می خواهد که ثروتمند شویم؟

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است
دیدگاه زیبا و تأثیرگزار آزادع عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

استاد عزیزم خدا رو صد هزار مرتبه شکر میکنم برای وجود دست قدرتمندی بنام آقای عباسمنش که خداوند منو در فرکانسش قرار داد و چقدر قشنگ و دقیق بیان کردید

من چند وقت پیش از روی عقل کل شروع کردم به نوشتن ترمزهای ثروت،تمام کامنتها رو با دقت خوندم و هرآنچه فکر میکردم کوچکترین مقاومتی برام ایجاد کرده رو نوشتم (حدود ۲۱۳ مورد نوشتم، البته گاهی یک ترمز رو به اشکال مختلف که بچه ها ذکر کرده بودن مینوشتم) بعد که خواستم باورهای قدرتمند کننده شو بسازم دیدم تا اصلی ترین ترمزم رو برطرف نکنم( که مربوط میشد به ایمان و درک قوانین ثابت و بدون تغییر جهان و دیدگاه اشتباهم نسبت به خدا) نمیتونم هیچکدوم از باورهای قدرتمند کننده رو بپذیرم چون در نهایت ته دلم به این ترمز میرسیدم و باز آرامشه نبود، پس تصمیم گرفتم روی این مورد کار کنم که سرچ کردم توی عقل کل و توسط کامنت چندتا از دوستان هدایت شدم به کتاب “چگونه فکر خدا را بخوانیم”

و خداروشکر این کتاب رو قبلا با خواهرم خریده بودیم، پس شروع کردم با دقت به خوندن و نوشتنش( چون خیلی عادت به نوشتن دارم و بنظرم قلم خیلی مقدس و قدرتمنده)

هرچی میرفتم جلو سوالاتم بیشتر میشد و مقاومتهای قبلیم بیشتر میومدن که نزارن بپذیرم اما با همسرم صحبت میکردیم و اون قضیه رو به جالش میکشیدیم و حل میکردیم( چون ایشونم همزمان کتاب رو خوند) و هرچه به آخر کتاب میرسیدم به جواب سوالام میرسیدم و خیالم راحت تر میشد

میدونید استاد همیشه وقتی شما میگفتین جهان یه سیستمه و احساس خداوند دخیل نیست خیلی مقاومت داشتم و نمیخواستم بپذیرم که خدا اون آدم قدرتمنده زندگیم نباشه( ترمز عدم مسئولیت پذیری نسبت به وقایع زندگی)

نمیخواستم بپذیرم ناخواسته هام عذاب الهی نیست بلکه از فرکانس خودمه و میخواستم همیشه گردن خدا بندازم تا خودمو تبرئه کنم و اینجوری همیشه دید حال گیری به خدا داشتم که آره دوست داره حالمو بگیره یا مثلا با مظلوم نشون دادن خودم تو وقایع مختلف بگم خدا دیگه دلت نمیسوزه بسه دیگه..

خلاصه همش فرار میکردم از این دیدگاه شما اما وقتی دیدم انقدر این دیدگاهم عمیقه که نمیتونم بخاطرش رو باورهای دیگه م کار کنم ( مثل احساس ارزشمندی، باور فراوانی) تصمیم کرفتم برم تو دلش

برم ببینم حرف حساب خدا و دنیا چیه

و دیدم چقدررررررررررر خداوند عادل تر و با معرفت تر از چیزیه که فکر میکردم و این ترس از خدا در من تبدیل شد به ترس از فرکانسهای خودم

امیدم به اون خدایی که قدرتمنده و احساسی و ممکنه جواب اشک و آهم رو بده تبدیل شد به امیدواری به قوانین بدون تغییر خداوند،

یا یه جاش که گیر اصلیم بود این بود که نمیتونیتم بپذیرم خدا توجهی به من نداره چون همه ما آدمها ذاتا عاشق توجهیم عاشق تشویقیم و عاشق امیدوار بودن، میگفتم اگه خدا کاری به کارمون نداره و همه چیو سپرده به قانون( با دید انسان بودن خدا که چقدر سنگدله و بی تفاوت) پس من دید سیستمی بودن جهان رو دوست ندارم من خدای بی تفاوت دوست ندارم من خدای مهربون میخوام خدایی که دستمو بگیره و کمکم باشه ، پس من به چی امید ببندم وقتی خدا منو نمیبینه و فقط قوانینشو میبینه، اما الان فهمیدم که اتفاقا اکه من راه درست رو برم اگه حرکت کنم خدا هم بیشتر ازم حمایت میکنه( هوووراااا پس خدا منو میبینه و نسبت به من بنده بی تفاوت نیست اما نه از روی احساس(دید قبلیم) بلکه از روی قانون( دید فعلیم) یعنی طبق قانون جهان، خدا از رشد و پیشرفت بیشتر حمایت میکنه و رحمانیتش مخصوص مومنان و کسانیه که در فرکانس خوب هستند،

پس حالا که میدونم این قضیه ترمز بزرگم بود و درست کردنش میتونه برام انگیزه بزرگی باشه مدام به خودم میگم اگه خدا مهربونه رو میخوای اگه کمکشو میخوای اگه تشویق و حمایتشو میخوای برو تو فرکانس خوب ببین چه میکنه برات(نه فقط برای تو بلکه برای همه اونایی که این راهو رفتن و این یه قانونه نه یه احساس )

راستش هنوز صد در صد منطقیش نکردم و هنوزم گاهی یادم میره و اون مقاومتهای چندین ساله سراغم میان که خوب طبیعیه چون من چند روزه تازه اینایی که نوشتمو درک کردم و هنوز کلی باید تمرین کنم اما همینکه فهمیدم قضیه چیه خیلی احساس بهتری دارم و دیگه از شناخت خدا و قوانین فرار نمیکنم بلکه دلم میخواد برم تو دلش و هرروز انگیزه بیشتری برای حال خوب در خودم ایجاد کنم

صبحها به عشق کشف کردن قوانین و کار کردن روی ترمزهام بیدار میشم ( در حالیکه مدتها بود بی هدف شده بودم هدف داشتم اما با کلی ترمز که نمیذاشتن قدم از قدم بردارم، کلی ایده و استعداد که فقط تو وجودم خاک میخورد و بلا استفاده مونده بود اونم بخاطر وجود باورهای محدود کننده و عدم کنترل ورودیهام)

الان علت اینکه به این فایل هدایت شدم این بود که تو کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم توصیه کردید این فایل و گوش بدیم من به محض تموم کردن کتاب اومدم این فایل و گوش دادم چون میدانم اینها نشانه هستند میدونم که باید تک تک خرفاتون رو گوش بدم و با هر سرنخی که بهم میدین برم جلو و قدم به قدم باورهای قبلیو بشکنم و منطقی کنم

الان خیلی دلم خواست سیر تکاملی این چند روزمو کامنت بزارم چون شما گفتید قدرت کامنت نوشتن رو دست کم نگیرید

استاد من دیگه تمام سرنخ ها رو میگیرم چون به تضاد خوردم چون فهمیدم واقعا حرفاتون وحی منزله چون این حرفها بهتون الهام شده پس الان داره به منم الهام میشه و باید براش ارزش قائل باشم و اگه بازم بخوام مثل قبل فقط شنونده باشم و نه عمل کننده ، طبق قانون جهان و چیزی که خودم تجربه کردم حتی ثابت هم نمیمونم بلکه افت میکنم چون جهان در حال پویاییه نه سکون و ما یا در حال رشدیم یا افول، پس اگه حرکت نکنم اوضاع از اینم که هست ناخوشایندتر میشه

الان دیگه خاک روی هدفام داره کنار میره

بخدا دلم براشون خیلی تنگ شده بود و دارم تازه به یادشون میارم دارم بهشون بها میدم بهشون فکر میکنم بهشون ارزش میدم و ازشون میخوام منو ببخشن که سالها با وجود اینهمه توانایی و استعداد بهشون توجه نکردم، در واقع بهشون فکر میکردم اما در مسیر اشتباه و با باورهای اشتباه که دورتر و سخت ترشون میکرد ازم

الان بجای اینکه فقط طبق روال قبلم بهشون نگاه کنم و حسرت بخورم که چرا نمیتونم برم سمتشون و بخاطر همین ترجیح بدم بهشون فکرم نکنم

،دارم میرم سمتشون، چون میدونم اونا هدفهای منحصر به فرد خودمن. اونا منتظر من هستن که تو این دنیا متجلی شون کنم

و لبخند و شوقشونو برای بزودی متولدشدنشون تو این دنیا دارم حس میکنم

خدایا شکرت

وقتی سوال این فایل رو دیدم و تو دفترم نوشتم، قبل از شنیدن فایل شما جوابشو نوشتم:

«چون ما با ثروتمند شدن به گسترش جهان کمک میکنیم»

و وقتی شما جوابو گفتین کلی ذوق کردم مه خدایا شکرت قانون رو درست فهمیدم پس راهم درسته و همینو ادامه بدم

تو این فایل بازم قانون بدون تغییر خداوند رو یادآوری کردید بازم هم از مشیت الهی گفتید

و باز برام تکرار شد و تکرار موجب تثبیت میشه( تو کتاب گفتید تکرار تکرار و تکرار یکی از رموز قرآنه )

و نکته بسیار بسیار بینظیر تر این فایل برام این بود که :

« وقتی بدنبال تجربه کردن خودت باشی، بدنبال رشد و پیشرفت باشی و حرکت کنی، سیستم بشدت ازت حمایت میکنه،دیگه با انگیزه میخوابی و بیدار میشی، دیگه جهان کار الکی برات نمیسازه و همیشه حالت خوبه ، هم خودت از رسیدن به خواسته هات کیف میکنی هم خدا از گسترش جهان توسط تو»

الان میخوام طبق سرنخ بعدی شما برم کامنتهای کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم رو بخونم مطمئنم بچه های دوست داشتنی و عزیز سایت به لطف هدایت خدا کلی حرف قشنگ برام دارن و بازم بیشتر و بیشتر قانون برام تثبیت میشه و ترمزی اگه مونده باشه در این مورد هم برطرف میشه به امید خدا

قول میدم قدم به قدم سیر تکاملیم رو توی سایت یادداشت کنم

☘️خدایا ازت ممنونم که قدم به قدم کنارمی و منو در فرکانس آگاهی قرار دادی، منو در بهترین زمان در این دنیا قرار دادی و در بهترین کشور که تا چشم باز کردیم اسم تو بود و یاد تو

☘️استاد ازت ممنونم که قانونو بهمون یاد دادید، که عمر گذاشتین برای فهمیدن این قوانین و چه سخاوتمندانه دارید اونو با زبان بسیاااار ساده به ما انتقال میدید و شدید پیامبر زمان ما ( همیشه بچه بودم میگفتم اونا که زمان پیامبر زندگی میکردن چه خوش بحالشون بوده که یکی مستقیم حرفای خدا رو براشون میاورده و الان میدونم خودم در چنین دورانی هستم، البته که خداوند طبق قوانین جهان با هدایتش با تک تک ماها مثل پیامبر مستقیم صحبت میکنه اما اینارو به یمن حضور استاد عزیزمون فهمیدیم که دست خدا شدن و پیامبر زمان ما تا به این آگاهی برسیم)

و ممنونم که با این سایت فضایی مقدس ایجاد کردید که اجازه میده قدم به قدم سیر تکاملمو پیدا کنم و اینجا ثبت کنم( وقتی به این فکر میکنم که تو این سایت چه فرکانسهای قدرتمندی هر لحظه ثبت میشه دیدگاه من به این فرکانسا مثل قلبهاییه که تو لایو اینستاگرام پشت سرهم میان بالا حس میکنم اینجا همونجوری فرکانسا دارن مثل قلب پخش میشن دور و برمون و چقدر میتونه حضور در این سایت پرقدرت و ارزشمند باشه برای تک تکمون، خدایا شکرت)

☘️خانم شایسته عزیزم ازت ممنونم که سایت رو انقدر نظم دادید که راحت به هر فایل در هر موضوعی که مدنظرمونه به راحتی دسترسی پیدا کنیم و همچنین قلم درخشانتون تو سایت همیشه کلی برامون درس ارزشمند داره

☘️دوستان عزیز و ارزشمندم ازتون ممنونم که وقت میزارید و نظرات مقدستونو مینویسید و کمک میکنید که کنار هم بتونیم راحت تر مسیرو پیدا کنیم و طی کنیم

هدایت ویژه الهی،آرامش،ثروت ،موفقیت،سلامت و سعادتمندی رو برای تک تک مون میطلبم

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    275MB
    23 دقیقه
  • فایل صوتی چرا خداوند بیشتر از ما می خواهد که ثروتمند شویم؟
    21MB
    23 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

464 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «Hootan» در این صفحه: 2
  1. -
    Hootan گفته:
    مدت عضویت: 2525 روز

    سلام

    جهان را یک سیستم کل یکپارچه و قوانین بدون تغییر ببینیم

    وقتی جهان را به عنوان یک سیستم کل‌نگر و دارای قوانین ثابت ببینیم، درک قوانین آن به ما امکان می‌دهد که با آگاهی و هوشمندی بیشتری زندگی کنیم. درست مانند انیشتین که سعی داشت «فکر خدا» را بخواند، یعنی به دنبال درک قوانین بنیادی طبیعت بود، ما هم می‌توانیم با مطالعه و درک قوانین الهی و کیهانی، زندگی‌مان را با آنها همسو کنیم.

    در این نگاه، همه چیز بر اساس نظم و قانون است و تصادف و شانس جایگاهی در آن ندارد. وقتی بتوانیم این قوانین را درک کنیم و در زندگی روزمره خود به کار بگیریم، می‌توانیم نتایج مورد نظرمان را خلق کنیم. همان‌طور که جهان بر اساس یک سیستم بی‌نقص و بدون تغییر به جلو حرکت می‌کند، زندگی ما نیز وقتی با این سیستم هماهنگ باشد، مسیر روشن‌تر و قابل پیش‌بینی‌تری خواهد داشت.

    1.استیو جابز:

    استیو جابز با درک عمیق از هماهنگی میان تکنولوژی و نیازهای انسانی، سیستم‌های پیچیده و ساده را با هم ترکیب کرد تا محصولاتی مانند آیفون را خلق کند که نه‌تنها زندگی روزمره را تغییر داد بلکه جهان را متحول کرد. این رویکرد خلاقانه او به وضوح در آیه «وَفِی الْأَرْضِ آیَاتٌ لِلْمُوقِنِینَ» (ذاریات: 20) منعکس شده است، که به ما یادآوری می‌کند که در سراسر طبیعت نشانه‌ها و قوانین الهی وجود دارد و کسانی که به این نشانه‌ها یقین دارند، می‌توانند موفقیت‌های بزرگی به دست آورند.

    شخصیت قرآنی حضرت نوح (ع) نیز نمونه‌ای از کسی است که بر اساس قوانین الهی عمل کرد و با ساختن کشتی به نجات قومش پرداخت. نوح (ع) با درک عمیق از دستورهای خداوند و سیستم‌های طبیعی، توانست در برابر چالش‌ها مقاومت کند و نجات را برای قومش به ارمغان بیاورد.

    در نتیجه، می‌توان گفت که موفقیت استیو جابز در خلق محصولات نوآورانه نظیر آیفون نه‌تنها به دلیل نبوغ و خلاقیت اوست، بلکه به درک عمیق او از ارتباط میان تکنولوژی و نیازهای انسانی و نیز توجه به نشانه‌های خداوند در طبیعت برمی‌گردد. جابز و حضرت نوح (ع) هر دو با پیروی از قوانین و نشانه‌های الهی، به ایجاد تغییرات بزرگ و مؤثر در دنیای خود پرداختند.

    2.ایلان ماسک :

    ایلان ماسک با نگاه سیستمی به انرژی‌های پایدار و فضای بین‌المللی، شرکت‌هایی مانند تسلا و اسپیس ایکس را توسعه داد که مأموریت‌شان هماهنگی با قوانین طبیعت است. این رویکرد او به وضوح با آیه «وَسَخَّرَ لَکُم مَّا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا مِّنْهُ» (جاثیه: 13) هم‌خوانی دارد. این آیه نشان می‌دهد که خداوند آسمان‌ها و زمین را برای استفاده انسان‌ها مهیا کرده و کسانی که این نعمت‌ها را درک کرده و از آن‌ها بهره‌برداری می‌کنند، به موفقیت‌های بزرگی دست می‌یابند.

    شخصیت قرآنی حضرت داود (ع) نیز مثالی از کسی است که با علم و توانایی‌های خود، از نعمت‌های الهی بهره‌برداری کرده و ابزارهای آهنی ساخت که به پیشرفت جامعه کمک کرد. داود (ع) با درک درست از منابع طبیعی و توانایی‌های خود، به موفقیت‌های بزرگی دست یافت.

    در نتیجه، می‌توان گفت که موفقیت ایلان ماسک در ایجاد شرکت‌های نوآورانه مانند تسلا و اسپیس ایکس نه‌تنها به دلیل خلاقیت و نبوغ اوست، بلکه به درک عمیق او از قوانین طبیعت و بهره‌برداری از منابع الهی بازمی‌گردد. همان‌طور که حضرت داود (ع) از نعمت‌های الهی برای بهبود زندگی استفاده کرد، ماسک نیز با پیروی از این اصول، در تلاش است تا آینده‌ای پایدار و هماهنگ با طبیعت برای بشریت فراهم آورد.

    3.مارک زاکربرگ

    مارک زاکربرگ با دیدگاه سیستم جهانی به اینترنت، فیس‌بوک را به‌عنوان یک شبکه اجتماعی طراحی کرد که میلیاردها نفر را به یکدیگر متصل کرده است. این ابتکار او یادآور آیه «وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا» (حجرات: 13) است که به ما یادآوری می‌کند ارتباط و همبستگی بین مردم از نشانه‌های خداوند است و زاکربرگ با ایجاد فیس‌بوک این ارتباطات را تقویت کرد.

    شخصیت قرآنی حضرت سلیمان (ع) نیز مثالی از حکمت و توانایی در برقراری ارتباطات گسترده است. او به دلیل تسلطش بر موجودات مختلف و توانایی برقراری ارتباط با آنها، قادر بود روابط و هماهنگی‌های مؤثری را در جامعه خود ایجاد کند.

    در نتیجه، می‌توان گفت که موفقیت زاکربرگ در ایجاد فیس‌بوک نه‌تنها به دلیل خلاقیت و نوآوری اوست، بلکه به درک عمیق او از اهمیت ارتباطات انسانی و نشانه‌های الهی برمی‌گردد. همان‌طور که حضرت سلیمان (ع) با حکمت خود روابط مؤثری برقرار کرد، زاکربرگ نیز با طراحی فیس‌بوک، فضایی را فراهم کرد که ارتباطات انسانی را به شیوه‌ای جدید و کارآمد تقویت کرد و به ما یادآوری کرد که در دنیای مدرن نیز می‌توان به اصول الهی در ارتباطات انسانی پایبند بود.

    4.بیل گیتس

    بیل گیتس با درک سیستماتیک از تکنولوژی و نحوه تعامل آن با جوامع، مایکروسافت را به بزرگترین شرکت نرم‌افزاری جهان تبدیل کرد. این موفقیت او نشان‌دهنده توانایی در ایجاد نظم و برنامه‌ریزی دقیق است که به وضوح در آیه «اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا فِی سِتَّهِ أَیَّامٍ» (سجده: 4) نیز بیان شده است. این آیه به ما یادآوری می‌کند که خلقت جهان بر اساس برنامه‌ریزی دقیق و نظم خاصی انجام شده و گیتس نیز با بهره‌برداری از این اصول توانسته است مایکروسافت را به اوج برساند.

    شخصیت قرآنی حضرت یوسف (ع) نیز نمونه‌ای از کسی است که با برنامه‌ریزی دقیق و هوشمندانه توانست مصر را از قحطی نجات دهد. یوسف (ع) با درک عمیق از شرایط و نیازها، توانست به‌طور مؤثری منابع را مدیریت کند و زندگی مردم را نجات دهد

    در نتیجه، می‌توان گفت که موفقیت بیل گیتس در ایجاد مایکروسافت نه‌تنها به دلیل نبوغ و خلاقیت اوست، بلکه به درک عمیق او از نظم و برنامه‌ریزی بازمی‌گردد. همان‌طور که حضرت یوسف (ع) با تدبیر و برنامه‌ریزی خود بر مشکلات غلبه کرد، گیتس نیز با پیروی از این اصول توانست در دنیای تکنولوژی موفقیت‌های بزرگ و مؤثری را به دست آورد.

    5.آنگلا مرکل

    با درک عمیق از ساختارهای پیچیده سیاسی و اقتصادی، توانست آلمان را به یکی از قوی‌ترین اقتصادهای جهان تبدیل کند. موفقیت او در مدیریت کشور به وضوح در آیه «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهٌ» (حجرات: 10) مشهود است، که نشان می‌دهد همبستگی و اتحاد بین مردم، همراه با مدیریت سیاسی صحیح، می‌تواند به موفقیت‌های بزرگ کشورها منجر شود. این آیه تأکید می‌کند که اتحاد و برادری میان مؤمنان می‌تواند به ایجاد جامعه‌ای قوی و با ثبات کمک کند.

    شخصیت قرآنی حضرت شعیب (ع) نیز نمونه‌ای از یک رهبر است که قوم خود را به عدالت و نظم اقتصادی دعوت کرد. او با تشویق به رفتارهای درست اقتصادی و اجتماعی، تلاش کرد تا جامعه‌ای پایدار و موفق بسازد. شعیب (ع) نشان داد که چگونه مدیریت صحیح و توجه به اصول اخلاقی می‌تواند به شکوفایی اقتصادی و اجتماعی منجر شود.

    در نتیجه، می‌توان گفت که موفقیت آنگلا مرکل در تبدیل آلمان به یک قدرت اقتصادی بزرگ نه‌تنها ناشی از توانایی‌های فردی اوست، بلکه به درک عمیق او از اهمیت همبستگی و اتحاد در جامعه و مدیریت سیاسی صحیح نیز برمی‌گردد. همان‌طور که حضرت شعیب (ع) با دعوت به عدالت و نظم اقتصادی بر جامعه خود تأثیر گذاشت، مرکل نیز با رهبری عاقلانه خود توانست به رشد و پیشرفت آلمان کمک کند.

    6.نلسون ماندلا

    با درک عمیق از قوانین اجتماعی و حقوق بشر، توانست با اتحاد مردم آفریقای جنوبی، آپارتاید را از بین ببرد. موفقیت او در این مسیر به وضوح با آیه «وَلاَ تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غَافِلًا عَمَّا یَعْمَلُ الظَّالِمُونَ» (ابراهیم: 42) مرتبط است، که نشان می‌دهد خداوند از ظلم غافل نیست و ماندلا با این باور به عدالت اجتماعی و حقوق بشر دست یافت. این آیه به ما یادآوری می‌کند که عدالت الهی همیشه در حال نظارت بر اعمال ظالمین است

    شخصیت قرآنی حضرت موسی (ع) نیز مثالی بارز از قیام علیه ظلم و ستم است. موسی (ع) با رهبری خود، قومش را از ستم فرعون نجات داد و بر سر ظلم ایستاد. او به اصول اخلاقی و حقوق بشر پایبند بود و این امر به او کمک کرد تا به اهدافش دست یابد.

    در نتیجه، می‌توان گفت که موفقیت نلسون ماندلا در نابودی آپارتاید نه‌تنها ناشی از اراده و توانمندی او بود، بلکه به درک عمیق او از اهمیت عدالت و حقوق بشر نیز برمی‌گردد. همان‌طور که حضرت موسی (ع) با قیام علیه ظلم، به نجات قومش کمک کرد، ماندلا نیز با اتحاد و رهبری خود، نه‌تنها به حقوق مردم آفریقای جنوبی احترام گذاشت، بلکه نمونه‌ای از مبارزه برای عدالت در سطح جهانی ارائه داد.

    7.مهاتما گاندی

    با دید سیستمی به نافرمانی مدنی و اتحاد مردم هند، بدون خشونت به استقلال هند کمک کرد. او با تأکید بر همکاری و همبستگی، پیامی از صلح و مقاومت در برابر ظلم را به جهانیان منتقل کرد. این موفقیت او به وضوح با آیه «وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى» (مائده: 2) مرتبط است، که بیان می‌کند همکاری در جهت نیکی و تقوا می‌تواند به پیروزی و موفقیت منجر شود. گاندی با جلب حمایت و همکاری مردم هند، به تحقق این پیروزی بزرگ دست یافت.

    شخصیت قرآنی حضرت یوسف (ع) نیز نمونه‌ای از استقامت و مدیریت بحران است. او با برنامه‌ریزی دقیق و تکیه بر اصول اخلاقی، توانست بحران قحطی را در مصر مدیریت کند و زندگی مردم را نجات دهد. هر دو شخصیت نشان‌دهنده قدرت همکاری و نیکی در رسیدن به اهداف بزرگ هستند.

    در نتیجه، می‌توان گفت که موفقیت گاندی در دستیابی به استقلال هند نه‌تنها به دلیل رهبری و نبوغ او بود، بلکه به درک عمیق او از اهمیت همکاری و اتحاد در راستای نیکی نیز برمی‌گردد. همان‌طور که حضرت یوسف (ع) با استقامت و برنامه‌ریزی بحران را مدیریت کرد، گاندی نیز با تکیه بر اصول اخلاقی و همکاری مردم، توانست راهی بدون خشونت برای دستیابی به آزادی پیدا کند. این درس از تاریخ به ما یادآوری می‌کند که پیروزی در برابر ظلم نیازمند اتحاد، همکاری و نیکی است.

    8.فرانکلین روزولت

    با درک عمیق از سیستم اقتصادی جهانی، با برنامه نیودیل توانست ایالات متحده را از رکود بزرگ نجات دهد. موفقیت او در این زمینه به وضوح با آیه «یُحْیِی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا» (روم: 19) مرتبط است، که نشان می‌دهد احیای دوباره و نجات از بحران‌ها بخشی از سنت الهی است. این آیه بیان می‌کند که خداوند قادر است زمین را پس از مرگ زنده کند، و روزولت نیز با برنامه‌های خود به احیای اقتصادی کشورش کمک کرد.

    شخصیت قرآنی حضرت نوح (ع) نیز نمونه‌ای از برنامه‌ریزی دقیق و نجات در برابر نابودی است. او با ساخت کشتی و دعوت قومش به ایمان، توانست آنها را از طوفان نجات دهد. هر دو شخصیت نمایانگر اهمیت برنامه‌ریزی و درک شرایط پیچیده برای نجات و احیای جوامع هستند.

    در نتیجه، می‌توان گفت که موفقیت فرانکلین روزولت در نجات ایالات متحده از رکود بزرگ نه‌تنها به دلیل رهبری و بینش او بود، بلکه به درک عمیق او از ضرورت احیای اقتصادی و اجتماعی نیز برمی‌گردد. همان‌طور که حضرت نوح (ع) با برنامه‌ریزی و ایمان به خداوند، قومش را از نابودی نجات داد، روزولت نیز با استراتژی‌های مؤثر خود، توانست کشورش را از بحران نجات دهد. این درس از تاریخ به ما یادآوری می‌کند که در زمان‌های بحران، برنامه‌ریزی دقیق و درک عمیق از شرایط می‌تواند به نجات و احیای جوامع منجر شود.

    9.وینستون چرچیل

    با درک سیستماتیک از شرایط جنگ جهانی و اهمیت اتحاد ملی، توانست بریتانیا را از شکست حتمی نجات دهد. او با رهبری قوی و ایجاد همبستگی میان مردم، انگیزه و اراده را برای مقابله با چالش‌ها افزایش داد. موفقیت او در این زمینه به وضوح با آیه «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا» (صف: 4) مرتبط است، که تأکید می‌کند اتحاد و همبستگی در راه درست، به پیروزی و نجات منجر می‌شود. این آیه نشان می‌دهد که خداوند از تلاش و کوشش کسانی که در راه حق مبارزه می‌کنند، حمایت می‌کند.

    شخصیت قرآنی حضرت ابراهیم (ع) نیز نمونه‌ای از استقامت و ایستادگی در برابر ظلم و بت‌پرستی است. او با نایستادن در برابر فشارهای اجتماعی و فرهنگی، به حقیقت ایمان خود پایبند ماند و در نهایت به موفقیت رسید. هر دو شخصیت نشان‌دهنده قدرت ایمان و اتحاد در مواجهه با چالش‌ها هستند.

    در نتیجه، می‌توان گفت که موفقیت وینستون چرچیل در نجات بریتانیا از شکست در جنگ جهانی دوم نه‌تنها به دلیل رهبری قوی او بود، بلکه به درک عمیق او از اهمیت اتحاد و همبستگی ملی نیز برمی‌گردد. همان‌طور که حضرت ابراهیم (ع) با استقامت و ایمان به حقیقت، بر چالش‌ها فائق آمد، چرچیل نیز با رهبری خود و تشویق مردم به اتحاد، توانست کشورش را از یک بحران جدی نجات دهد. این درس از تاریخ به ما یادآوری می‌کند که در زمان‌های بحرانی، اتحاد و همکاری می‌تواند به پیروزی و موفقیت منجر شود.

    نتیجه گیری:

    تمام این مثال‌ها از شخصیت‌های تاریخی، نشان‌دهنده این حقیقت هستند که قوانین کیهانی به گونه‌ای عمل می‌کنند که به توجه و واکنش ما به آن‌ها بستگی دارد. هر یک از این رهبران با درک عمیق از شرایط محیطی، اتحاد و همکاری را در جوامع خود تقویت کردند و با استفاده از ابزارها و توانایی‌های موجود، بر چالش‌ها فائق آمدند.

    این امر ما را به این نتیجه‌گیری می‌رساند که قوانین کیهانی، همچون یک سیستم با دقت ریاضی‌وار، به فرکانس‌های ما و نیت‌های ما واکنش نشان می‌دهد. همان‌طور که شخصیت‌هایی چون استیو جابز، ایلان ماسک، وینستون چرچیل و دیگران به چالش‌ها پاسخ داده و با هماهنگی با قوانین طبیعی و اجتماعی، به موفقیت‌های بزرگ دست یافتند، ما نیز باید به درک این قوانین و هماهنگی با آن‌ها توجه کنیم.

    در واقع، هر عمل و تصمیم ما می‌تواند به شکل قابل‌توجهی بر زندگی‌مان و حتی بر سرنوشت جوامع تأثیر بگذارد. این قوانین به ما یادآوری می‌کنند که وقتی با نیت و اراده‌ای خالص و همبسته عمل کنیم، می‌توانیم به نتایج مثبت و پایداری دست یابیم. بنابراین، بیایید با شناخت و درک این قوانین کیهانی، از توانایی‌ها و امکانات خود بهره‌برداری کنیم و در راستای تحقق اهداف بزرگ‌تر گام برداریم.

    به این ترتیب، با جمله معروف انیشتین به پایان می‌رسانم:

    “خدا تاس نمی‌اندازد.”

    این جمله به این موضوع اشاره دارد که جهان بر اساس نظم و قوانین دقیق کیهانی اداره می‌شود و هیچ‌چیز به صورت تصادفی یا بر اساس شانس رخ نمی‌دهد. در این دیدگاه، تمام پدیده‌ها، نتایج و اتفاقات از قوانینی پیروی می‌کنند که اگر آن‌ها را بشناسیم و به درستی با آن‌ها همگام شویم، می‌توانیم از نتایج آن‌ها مطمئن باشیم..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  2. -
    Hootan گفته:
    مدت عضویت: 2525 روز

    سلام

    اصلی ترین ترمز درک قوانین ثابت و نگاه سیستمی به قوانین کیهانی

    تصور کنید که جهان یک بازی ویدیویی فوق‌العاده پیشرفته است، اما برخلاف بازی‌های معمولی، این بازی هیچ کنترلی از احساسات بازیکن ندارد و تنها براساس کدنویسی پیچیده‌ای که در پس‌زمینه‌اش قرار دارد، واکنش نشان می‌دهد. قوانین کیهانی در این بازی مانند قوانین فیزیک و ریاضی هستند که بازی را شکل می‌دهند. اینجا هیچ “حس” یا “احساسی” وجود ندارد؛ بازی فقط کدهایی است که به رفتار شما واکنش نشان می‌دهد، درست مثل هر حرکت در بازی.

    فرض کنید شما در این بازی مشغول عبور از یک پل چوبی هستید. اگر قدم‌های درست و محکم بردارید، پل شما را به مقصد می‌رساند. اگر اشتباه قدم بردارید، پل می‌شکند و به زمین می‌افتید. در این میان، بازی هیچ “احساسی” ندارد که بخواهد پل را نگه دارد چون شما خسته‌اید یا ناراحتید. تنها کاری که بازی انجام می‌دهد، اجرای قوانین است.

    این قوانین مثل قوانین یک ماتریس عمل می‌کنند. شما می‌توانید وارد این بازی شوید، رفتارهای خود را بررسی کنید و به این نتیجه برسید که هر قدم، یک واکنش خاص دارد. اینجا جایی برای اشتباهات ناشی از احساسات انسانی وجود ندارد؛ هر حرکت شما یک کد مشخص را در بازی فعال می‌کند و خروجی آن کد، بدون تغییر و به دور از هر گونه احساسات انسانی، همان نتیجه‌ای خواهد بود که طبق قوانین برنامه‌ریزی شده است.

    حالا جذابیت اینجا است که شما به‌جای اینکه دنبال تغییر قوانین باشید یا بخواهید جهان به شما لطف کند، می‌توانید شروع به “هک” کردن این بازی کنید. نه از طریق فریب‌کاری، بلکه از طریق یادگیری قوانینش. هر چه بیشتر به این قوانین تسلط پیدا کنید، قدرت شما در کنترل نتایج بیشتر می‌شود. شما با درک این قوانین، می‌توانید به دستاوردهایی برسید که برای دیگران مثل جادو به نظر می‌رسد، اما در واقع، شما فقط با “کدهای اصلی” بازی هماهنگ شده‌اید.

    این نگاه به شما این امکان را می‌دهد که قوانین کیهانی را نه به‌عنوان چیزی سرد و بی‌روح، بلکه به‌عنوان یک کد مخفی و پیشرفته ببینید که هر کسی که راه آن را یاد بگیرد، می‌تواند به روش خودش از آن بهره‌مند شود. اینجا خبری از مهربانی یا ترحم نیست، بلکه فقط “علم به کدها” است که شما را به موفقیت‌های بزرگ می‌رساند.

    1. استیو جابز

    استیو جابز برای رسیدن به موفقیت از اصول و قوانین خاصی پیروی می‌کرد، همان‌طور که در طبیعت نیز یک درخت میوه فقط در صورتی که شرایط لازم مانند آب، نور خورشید و خاک مناسب فراهم باشد، میوه‌های باکیفیت تولید می‌کند. این فرآیند بدون دخالت احساسات انجام می‌شود؛ درخت مانند یک سیستم دقیق عمل می‌کند و در صورت رعایت قوانین طبیعت، میوه‌های سالم و مطلوب می‌دهد.

    این سیستم‌مندی در قرآن نیز مورد تأکید قرار گرفته است. در سوره زلزال، آیات 7-8 آمده: “فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ خَیْرًا یَرَهُ، وَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ شَرًّا یَرَهُ.” این آیات به وضوح نشان می‌دهند که هر عمل، چه نیک باشد و چه بد، نتایج خود را به همراه دارد، بدون توجه به احساسات یا عواطف انسانی. این همان قانونی است که جابز در موفقیت خود به آن تکیه کرد؛ رعایت اصول و قوانین ثابت، به نتایج مطلوب منجر می‌شود.

    همانطور که حضرت نوح (ع) نیز نمونه‌ای از این سیستم‌مندی است. او با پیروی از دستورات الهی و تحمل سختی‌های فراوان، موفق به نجات پیروان خود شد. نوح با وجود تمسخر و مخالفت دیگران، همچنان به راه خود ادامه داد و با اعتماد به سیستم قوانین خداوندی، نتیجه را به نفع خود و پیروانش رقم زد. مثل استیو جابز، او هم ثابت کرد که پایبندی به قوانین و تلاش، بدون توجه به واکنش‌های احساسی دیگران، نتایج بزرگی به همراه دارد.

    2.جف بزوس

    با تکیه بر اصول و قوانین دقیق کسب‌وکار، توانست آمازون را به یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های جهان تبدیل کند. موفقیت او نتیجه پیروی از استراتژی‌ها و اصول مشخص بود، همان‌طور که حرکت سیارات در منظومه شمسی بر اساس قوانین گرانش و فیزیک بدون هیچ گونه دخالت از سوی احساسات یا شانس انجام می‌شود. این هماهنگی با آیه سوره الرحمن (آیات 7-8) نیز مرتبط است، که به تعادل و دقت سیستم کائنات اشاره دارد: “وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِیزَانَ.” همان‌طور که خداوند آسمان‌ها را بر اساس یک میزان متوازن خلق کرده است، جف بزوس نیز با پیروی از قوانین اقتصادی و حفظ تعادل در تصمیم‌گیری‌های خود به موفقیت رسید.

    این تعادل و پیروی از قوانین را همچنین می‌توان در شخصیت حضرت ابراهیم (ع) دید. او با ایمان کامل به قوانین الهی، مسیر زندگی‌اش را هدایت کرد و حتی در آزمایش سخت قربانی کردن فرزندش، بدون تکیه بر احساسات، از دستورات خداوند پیروی کرد و در نهایت به موفقیت و پاداش الهی دست یافت. درست مانند بزوس که با پیروی از اصول تجارت و اعتماد به سیستم‌های اقتصادی توانست به موفقیت‌های بزرگ دست یابد.

    3.محمد علی کلی

    با تمرکز بر تمرین‌های سخت و رعایت قوانین آمادگی جسمانی، توانست قهرمان بوکس شود. او با تکیه بر این قوانین و بدون تأثیرپذیری از احساسات لحظه‌ای، به موفقیت‌های پی‌درپی دست یافت. در طبیعت نیز تغییر فصل‌ها به طور منظم و بدون دخالت احساسات اتفاق می‌افتد. تابستان، پاییز، زمستان و بهار به صورت پیوسته و طبق یک سیستم طبیعی تغییر می‌کنند، و هیچ فصلی نمی‌تواند بیش از زمان تعیین‌شده طول بکشد. این هماهنگی با آیه‌ای از سوره طارق (آیه 11) که به سیستم بازگشت باران اشاره دارد، مرتبط است: “وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الرَّجْعِ.” این آیه نیز به نظم الهی در طبیعت اشاره دارد؛ باران و فصل‌ها تحت یک سیستم دقیق و مشخص عمل می‌کنند، همان‌طور که محمد علی با پیروی از سیستم تمرینات بدنی به قهرمانی رسید.

    این مفهوم را همچنین می‌توان در داستان حضرت یوسف (ع) مشاهده کرد. او در سخت‌ترین شرایط، با پیروی از قوانین الهی، از زندان رهایی یافت و به یکی از قدرتمندترین مردان مصر تبدیل شد. همان‌طور که محمد علی با اعتماد به تمرین و قوانین فیزیکی موفق شد، یوسف (ع) نیز با اعتماد به سیستم خداوند، نتایج بزرگی به دست آورد.

    4.استیون هاوکینگ

    ، فیزیکدان برجسته، با مطالعه و فهم دقیق قوانین کیهانی و گرانش، به کشف‌های بزرگی در علم فیزیک دست یافت. او معتقد بود که جهان بر اساس قوانینی مشخص و بدون دخالت احساسات عمل می‌کند. در یکی از کتاب‌هایش می‌گوید: “به جای دعا کردن، تلاش کردم بفهمم چطور جهان کار می‌کند.” این نگرش علمی باعث شد هاوکینگ به یکی از بزرگ‌ترین دانشمندان تاریخ تبدیل شود.

    این مفهوم در سوره آل عمران، آیه 190 نیز آمده است: “إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ لَآیَاتٍ لِأُولِی الْأَلْبَابِ.” این آیه به نشانه‌های موجود در خلقت آسمان‌ها و زمین و تغییرات شب و روز اشاره دارد که برای اهل عقل نشانه‌هایی از نظام دقیق جهان است.

    حضرت ابراهیم (ع) نیز با تأمل در آفرینش آسمان و زمین، به یکتاپرستی و توحید دست یافت. او با پیروی از نشانه‌های الهی درک کرد که جهان بر اساس یک نظام دقیق عمل می‌کند و این ایمان و باور او باعث شد که خداوند او را از آتش نجات دهد. همان‌طور که استیون هاوکینگ با فهم قوانین طبیعی به نتایج بزرگی رسید، حضرت ابراهیم نیز با پیروی از قوانین الهی به رستگاری دست یافت.

    5. تونی رابینز

    سخنران معروف انگیزشی، معتقد است که تغییر ذهنیت و افکار می‌تواند زندگی افراد را متحول کند. او همواره توصیه می‌کند که افراد باید تفکرات منفی را کنار گذاشته و بر اهداف مثبت خود تمرکز کنند تا به موفقیت دست یابند. جمله معروف او: “آنچه به آن فکر می‌کنید، همان می‌شوید” نشان‌دهنده قدرت تغییر ذهنیت در رسیدن به موفقیت است.

    در سوره اسراء، آیه 70، آمده است: “وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ.” این آیه به کرامت و جایگاه ویژه انسان اشاره دارد، که خداوند به او توانایی‌هایی مانند عقل و قدرت انتخاب داده است تا بتواند بر چالش‌ها غلبه کند و به موفقیت برسد.

    حضرت موسی (ع) نیز با تغییر ذهنیت قوم خود و اعتماد به قدرت الهی، توانست بنی‌اسرائیل را از ظلم فرعون نجات دهد. او با تکیه بر قوانین الهی و تغییر تفکرات منفی قومش، آن‌ها را به سوی نجات هدایت کرد. این تغییر ذهنیت که حضرت موسی در قوم خود ایجاد کرد، شبیه به رویکرد تونی رابینز است، که بر اهمیت تغییر افکار و احساسات برای دستیابی به نتایج مثبت تأکید دارد.

    نتیجه گیری :

    این مثال‌ها به‌خوبی نشان می‌دهند که افراد موفق در تاریخ معاصر، همانند شخصیت‌های برجسته قرآنی، با درک و پذیرش سیستم‌مندی قوانین، چه علمی و چه الهی، توانسته‌اند به موفقیت‌های بزرگی دست یابند. این قوانین به‌عنوان اصول تغییرناپذیر کیهانی و الهی عمل می‌کنند؛ انسان‌هایی که با این قوانین همسو شده‌اند، به بالاترین درجات رشد و دستاورد رسیده‌اند.

    قرآن کریم به‌صراحت تأکید دارد که جهان بر اساس قوانین ثابت، منظم، و تغییرناپذیر اداره می‌شود. آیه 191 سوره آل‌عمران می‌گوید: “الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمْ وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَٰذَا بَاطِلًا.” این آیه بر تأمل در قوانین خلقت و نقش تفکر در درک نظم کیهانی تأکید دارد.

    افرادی مانند استیون هاوکینگ، که بر قوانین فیزیکی و علمی متمرکز بودند، با تحلیل و شناخت دقیق این قوانین توانستند دنیای علم را دگرگون کنند. مشابه همین رویکرد را در حضرت ابراهیم (ع) می‌بینیم که با تأمل در آسمان و زمین و نشانه‌های الهی، به حقیقت یکتاپرستی رسید و از نجات الهی بهره‌مند شد. ابراهیم (ع) با پیروی از این قوانین الهی، از آتش نجات یافت، همان‌طور که هاوکینگ با پیروی از قوانین علمی به شهرت جهانی و دستاوردهای برجسته‌ای دست یافت.

    این قوانین، مانند یک سیستم کامپیوتری بدون احساسات یا سوگیری، بر جهان حکم‌فرما هستند. حضرت ابراهیم (ع) با درک این موضوع که جهان بر اساس حکمت الهی، نه دلسوزی یا شانس، عمل می‌کند، به راه توحید هدایت شد. به‌همین ترتیب، افرادی مانند هاوکینگ با پذیرش قوانین طبیعی به شکوفایی علمی رسیدند.

    این اصل ساده ولی قدرتمند، تأکیدی است بر اینکه پیروی از قوانین الهی و طبیعی، راهگشای موفقیت و رستگاری در زندگی است، همان‌گونه که قرآن کریم می‌فرماید: “إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ … لَآیَاتٍ لِأُولِی الْأَلْبَابِ.” (آل‌عمران: 190).ما را به تفکر در آفرینش و نشانه‌های خداوند در طبیعت دعوت می‌کند. از طریق تفکر و تعقل، می‌توانیم به درک عمیق‌تری از حقیقت زندگی و ارتباطمان با خداوند برسیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: