چرا خداوند بیشتر از ما می خواهد که ثروتمند شویم؟ - صفحه 31

464 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مریم رشیدی گفته:
    مدت عضویت: 516 روز

    سلام و عرض ادب خدمت استاد عباسمنش و دوستان

    خیلی از ما تو ذهنمون خدارو ی ادم تصور کردیم با عواطف و احساسات بشری درحالی که چیزی به نام احساسات و عواطف در چیزی که ما به نام خدا میشناسیم وجود نداره جهان بر اساس قوانین و قانونمندیها حرکت میکنه

    خداوند قوانینی رو وضع کرده که جهان طبق همون قوانین حرکت میکنه و به هیچ عنوان در این قوانین احساسات دخیل نیست

    هرچقدرکه ما بهتر خدارو درک کنیم و بفهمیم زندگیمون در این دنیا زیباتر و توام با خوش بختی بیشتری هست

    وقتی در مسیر و فرکانس ناخواسته هاتون قرار میگیرید و در مدار اشتباهی قرار میگیرید لاجرم اتفاقات بد براتون به وجود میاد و به مشکلات بیشتری بر میخورید بعدا این اصلا کار خدا نیست یعنی اینجوری نیست که خدا شخصا برای تو ی دونه مثلا بلا سرت بیاره یا برا تو ی دونه موفقیت به وجود بیاره سیستم داره این کارو انجام میده هرچقدر که به صورت سیستمی به خداوند نگاه کنید به حقیقت جهان نزدیک میشین ی سیستمی که به هیچ عنوان عاطفه و احساس درش دخیل نیست ی سیستم کاملا قانونمند و بدون تغییر

    جهان در همه ابعاد در حال گسترشه حالا اگه شما در مسیر گسترش و پیشرفت جهان هستی قدم بردارید مورد حمایت سیستم یعنی پروردگار هستید در واقع دلیلی که خدا بیشتر از همه میخواد ما ثروتمند بشیم اینه که چون با ثروتمند شدن ما جهان بیشتر گسترش و پیشرفت میکنه چون وقتی ما ثروتمند میشیم شرکت بزرگتری تاسیس میکنیم ایده های بهتر و زیاد تری رو اجرا میکنیم کارهای بیشتری انجام میدیم خونه های بیشتری رو میخریم و هرچقدر پول بیشتری توی ی مجموعه باشه اون مجموعه سریع تر رشد میکنه و خلاقانه تر عمل میکنه و کارهای بزرگ تری میکنه و هرکسی که در این مسیر حرکت کنه تحت حمایت پروردگاره یعنی هرچه قدر که شما گسترش بدین جهان هستی رو و هرچقدر وجود خودتونو گسترش بدین هرچقدر حرکت کنین و فعالیت کنین در واقع در راستای قصدو نیت پروردگار هستین و هرکسی که باسیستم حرکت نکنه میپوسه و نابود میشه و هرکسی که حرکت و تقلایی نکنه برای پیشرفت بدون هیچ دلسوزی سیستم کنارش میزاره افرادی که هدف دارن برای زندگیشون و همواره تلاش میکنن مثل مراجع تقلی دانشمندان و علما به طور عجیبی خیلی عمر میکنند و ادمهایی که هدف و انگیزه ندارن خیلی زود مریض میشن و میرن تو حاشیه و نابود میشن موضوع اصلی اینه که فکر خدارو بخونیم و از اتفاقات جهان بتونیم قوانین رو درک کنیم موضوع اینه که چه فرکانسی رو ارسال میکنیم و چه اتفاقاتی رو به وجود میاریم شرایط و اتفاقات زندگی تونو بسنجید با افکار و باور های چند روز یا چن وقت قبل چون اونها نتیجه افکار و باورهای گذشته شما هستند یعنی بفهمید که وقتی این باورمو عوض کردم این اتفاق برام افتاد و وقتی نگرشمو به این موضوع عوض کردم این ارتباط قشنگ تر شد این ثروت این موفقیت برام به وجود اومد ارتباط بین نتایج زندگی تون شرایط و اتفاقات و اوضاع زندگی تون رو با باورهاتون پیدا کنین هرچقدر تیز بین تر باشین هرچقدر نگرشتون قشنگ تر باشه به این ارتباط بهتر میتونید فکر خدارو بخونید بهتر میتونید زندگی خودتونو رقم بزنید و بشید پادشاه زندگی خودتون و بهتر میتونین از این قدرتی که خدا به شما داده استفاده کنین وقتی که شما قوانین رو درک میکنین خیلی زود موفق میشین

    در پناه خدا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    ساناز جمشیدیان گفته:
    مدت عضویت: 874 روز

    خدایا شکرت چقدر اگاهی

    اهداف داشتن سبب موفقیت ما هست سبب این هست که انرژی داشته باشم

    وقتی هدف نداشته باشی زود مریض میشی و بی انرژی هستی

    نکته

    هدف باید داشته باشی

    و وقتی هدفت بدست اوردی قبل از اینکه بی انرژی بشی سریع هدف بعدی بچینی تا بی انگیزه و بی انرژی نشی

    نکته

    شرایط و اتفاقات بسنج ببین باورهاتو عوض کردی موفقیت بیشتر شد و هر چقدر تیز بین باشی بهتر میتونی زندگیت خلق کنی و موفق تر باشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    ساناز جمشیدیان گفته:
    مدت عضویت: 874 روز

    قوانین بی تغییر خداوند

    چقدر زیبا اموزش دادین که انسان و خدا متفاوت هستن و وقتی ما خدا را انسان دیدیم چقدر اشتباه رفتیم

    چقدر زیبا گفتید که فرکانس ها ما هست که خلق میکنه و نظامات خداوند بی تغییره و در واقع حتی برای پیامبران هم همین بوده

    خدایا شکرت

    و بخش اخر گفته هاتون که اگه راکد بمونی بی هدف از بین میری دقیقا همینه

    زندگی در حال رشد و تکامله ما هم باید همین مدل باشیم

    سپاس استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    Hootan گفته:
    مدت عضویت: 2524 روز

    سلام

    جهان را یک سیستم کل یکپارچه و قوانین بدون تغییر ببینیم

    وقتی جهان را به عنوان یک سیستم کل‌نگر و دارای قوانین ثابت ببینیم، درک قوانین آن به ما امکان می‌دهد که با آگاهی و هوشمندی بیشتری زندگی کنیم. درست مانند انیشتین که سعی داشت «فکر خدا» را بخواند، یعنی به دنبال درک قوانین بنیادی طبیعت بود، ما هم می‌توانیم با مطالعه و درک قوانین الهی و کیهانی، زندگی‌مان را با آنها همسو کنیم.

    در این نگاه، همه چیز بر اساس نظم و قانون است و تصادف و شانس جایگاهی در آن ندارد. وقتی بتوانیم این قوانین را درک کنیم و در زندگی روزمره خود به کار بگیریم، می‌توانیم نتایج مورد نظرمان را خلق کنیم. همان‌طور که جهان بر اساس یک سیستم بی‌نقص و بدون تغییر به جلو حرکت می‌کند، زندگی ما نیز وقتی با این سیستم هماهنگ باشد، مسیر روشن‌تر و قابل پیش‌بینی‌تری خواهد داشت.

    1.استیو جابز:

    استیو جابز با درک عمیق از هماهنگی میان تکنولوژی و نیازهای انسانی، سیستم‌های پیچیده و ساده را با هم ترکیب کرد تا محصولاتی مانند آیفون را خلق کند که نه‌تنها زندگی روزمره را تغییر داد بلکه جهان را متحول کرد. این رویکرد خلاقانه او به وضوح در آیه «وَفِی الْأَرْضِ آیَاتٌ لِلْمُوقِنِینَ» (ذاریات: 20) منعکس شده است، که به ما یادآوری می‌کند که در سراسر طبیعت نشانه‌ها و قوانین الهی وجود دارد و کسانی که به این نشانه‌ها یقین دارند، می‌توانند موفقیت‌های بزرگی به دست آورند.

    شخصیت قرآنی حضرت نوح (ع) نیز نمونه‌ای از کسی است که بر اساس قوانین الهی عمل کرد و با ساختن کشتی به نجات قومش پرداخت. نوح (ع) با درک عمیق از دستورهای خداوند و سیستم‌های طبیعی، توانست در برابر چالش‌ها مقاومت کند و نجات را برای قومش به ارمغان بیاورد.

    در نتیجه، می‌توان گفت که موفقیت استیو جابز در خلق محصولات نوآورانه نظیر آیفون نه‌تنها به دلیل نبوغ و خلاقیت اوست، بلکه به درک عمیق او از ارتباط میان تکنولوژی و نیازهای انسانی و نیز توجه به نشانه‌های خداوند در طبیعت برمی‌گردد. جابز و حضرت نوح (ع) هر دو با پیروی از قوانین و نشانه‌های الهی، به ایجاد تغییرات بزرگ و مؤثر در دنیای خود پرداختند.

    2.ایلان ماسک :

    ایلان ماسک با نگاه سیستمی به انرژی‌های پایدار و فضای بین‌المللی، شرکت‌هایی مانند تسلا و اسپیس ایکس را توسعه داد که مأموریت‌شان هماهنگی با قوانین طبیعت است. این رویکرد او به وضوح با آیه «وَسَخَّرَ لَکُم مَّا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا مِّنْهُ» (جاثیه: 13) هم‌خوانی دارد. این آیه نشان می‌دهد که خداوند آسمان‌ها و زمین را برای استفاده انسان‌ها مهیا کرده و کسانی که این نعمت‌ها را درک کرده و از آن‌ها بهره‌برداری می‌کنند، به موفقیت‌های بزرگی دست می‌یابند.

    شخصیت قرآنی حضرت داود (ع) نیز مثالی از کسی است که با علم و توانایی‌های خود، از نعمت‌های الهی بهره‌برداری کرده و ابزارهای آهنی ساخت که به پیشرفت جامعه کمک کرد. داود (ع) با درک درست از منابع طبیعی و توانایی‌های خود، به موفقیت‌های بزرگی دست یافت.

    در نتیجه، می‌توان گفت که موفقیت ایلان ماسک در ایجاد شرکت‌های نوآورانه مانند تسلا و اسپیس ایکس نه‌تنها به دلیل خلاقیت و نبوغ اوست، بلکه به درک عمیق او از قوانین طبیعت و بهره‌برداری از منابع الهی بازمی‌گردد. همان‌طور که حضرت داود (ع) از نعمت‌های الهی برای بهبود زندگی استفاده کرد، ماسک نیز با پیروی از این اصول، در تلاش است تا آینده‌ای پایدار و هماهنگ با طبیعت برای بشریت فراهم آورد.

    3.مارک زاکربرگ

    مارک زاکربرگ با دیدگاه سیستم جهانی به اینترنت، فیس‌بوک را به‌عنوان یک شبکه اجتماعی طراحی کرد که میلیاردها نفر را به یکدیگر متصل کرده است. این ابتکار او یادآور آیه «وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا» (حجرات: 13) است که به ما یادآوری می‌کند ارتباط و همبستگی بین مردم از نشانه‌های خداوند است و زاکربرگ با ایجاد فیس‌بوک این ارتباطات را تقویت کرد.

    شخصیت قرآنی حضرت سلیمان (ع) نیز مثالی از حکمت و توانایی در برقراری ارتباطات گسترده است. او به دلیل تسلطش بر موجودات مختلف و توانایی برقراری ارتباط با آنها، قادر بود روابط و هماهنگی‌های مؤثری را در جامعه خود ایجاد کند.

    در نتیجه، می‌توان گفت که موفقیت زاکربرگ در ایجاد فیس‌بوک نه‌تنها به دلیل خلاقیت و نوآوری اوست، بلکه به درک عمیق او از اهمیت ارتباطات انسانی و نشانه‌های الهی برمی‌گردد. همان‌طور که حضرت سلیمان (ع) با حکمت خود روابط مؤثری برقرار کرد، زاکربرگ نیز با طراحی فیس‌بوک، فضایی را فراهم کرد که ارتباطات انسانی را به شیوه‌ای جدید و کارآمد تقویت کرد و به ما یادآوری کرد که در دنیای مدرن نیز می‌توان به اصول الهی در ارتباطات انسانی پایبند بود.

    4.بیل گیتس

    بیل گیتس با درک سیستماتیک از تکنولوژی و نحوه تعامل آن با جوامع، مایکروسافت را به بزرگترین شرکت نرم‌افزاری جهان تبدیل کرد. این موفقیت او نشان‌دهنده توانایی در ایجاد نظم و برنامه‌ریزی دقیق است که به وضوح در آیه «اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا فِی سِتَّهِ أَیَّامٍ» (سجده: 4) نیز بیان شده است. این آیه به ما یادآوری می‌کند که خلقت جهان بر اساس برنامه‌ریزی دقیق و نظم خاصی انجام شده و گیتس نیز با بهره‌برداری از این اصول توانسته است مایکروسافت را به اوج برساند.

    شخصیت قرآنی حضرت یوسف (ع) نیز نمونه‌ای از کسی است که با برنامه‌ریزی دقیق و هوشمندانه توانست مصر را از قحطی نجات دهد. یوسف (ع) با درک عمیق از شرایط و نیازها، توانست به‌طور مؤثری منابع را مدیریت کند و زندگی مردم را نجات دهد

    در نتیجه، می‌توان گفت که موفقیت بیل گیتس در ایجاد مایکروسافت نه‌تنها به دلیل نبوغ و خلاقیت اوست، بلکه به درک عمیق او از نظم و برنامه‌ریزی بازمی‌گردد. همان‌طور که حضرت یوسف (ع) با تدبیر و برنامه‌ریزی خود بر مشکلات غلبه کرد، گیتس نیز با پیروی از این اصول توانست در دنیای تکنولوژی موفقیت‌های بزرگ و مؤثری را به دست آورد.

    5.آنگلا مرکل

    با درک عمیق از ساختارهای پیچیده سیاسی و اقتصادی، توانست آلمان را به یکی از قوی‌ترین اقتصادهای جهان تبدیل کند. موفقیت او در مدیریت کشور به وضوح در آیه «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهٌ» (حجرات: 10) مشهود است، که نشان می‌دهد همبستگی و اتحاد بین مردم، همراه با مدیریت سیاسی صحیح، می‌تواند به موفقیت‌های بزرگ کشورها منجر شود. این آیه تأکید می‌کند که اتحاد و برادری میان مؤمنان می‌تواند به ایجاد جامعه‌ای قوی و با ثبات کمک کند.

    شخصیت قرآنی حضرت شعیب (ع) نیز نمونه‌ای از یک رهبر است که قوم خود را به عدالت و نظم اقتصادی دعوت کرد. او با تشویق به رفتارهای درست اقتصادی و اجتماعی، تلاش کرد تا جامعه‌ای پایدار و موفق بسازد. شعیب (ع) نشان داد که چگونه مدیریت صحیح و توجه به اصول اخلاقی می‌تواند به شکوفایی اقتصادی و اجتماعی منجر شود.

    در نتیجه، می‌توان گفت که موفقیت آنگلا مرکل در تبدیل آلمان به یک قدرت اقتصادی بزرگ نه‌تنها ناشی از توانایی‌های فردی اوست، بلکه به درک عمیق او از اهمیت همبستگی و اتحاد در جامعه و مدیریت سیاسی صحیح نیز برمی‌گردد. همان‌طور که حضرت شعیب (ع) با دعوت به عدالت و نظم اقتصادی بر جامعه خود تأثیر گذاشت، مرکل نیز با رهبری عاقلانه خود توانست به رشد و پیشرفت آلمان کمک کند.

    6.نلسون ماندلا

    با درک عمیق از قوانین اجتماعی و حقوق بشر، توانست با اتحاد مردم آفریقای جنوبی، آپارتاید را از بین ببرد. موفقیت او در این مسیر به وضوح با آیه «وَلاَ تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غَافِلًا عَمَّا یَعْمَلُ الظَّالِمُونَ» (ابراهیم: 42) مرتبط است، که نشان می‌دهد خداوند از ظلم غافل نیست و ماندلا با این باور به عدالت اجتماعی و حقوق بشر دست یافت. این آیه به ما یادآوری می‌کند که عدالت الهی همیشه در حال نظارت بر اعمال ظالمین است

    شخصیت قرآنی حضرت موسی (ع) نیز مثالی بارز از قیام علیه ظلم و ستم است. موسی (ع) با رهبری خود، قومش را از ستم فرعون نجات داد و بر سر ظلم ایستاد. او به اصول اخلاقی و حقوق بشر پایبند بود و این امر به او کمک کرد تا به اهدافش دست یابد.

    در نتیجه، می‌توان گفت که موفقیت نلسون ماندلا در نابودی آپارتاید نه‌تنها ناشی از اراده و توانمندی او بود، بلکه به درک عمیق او از اهمیت عدالت و حقوق بشر نیز برمی‌گردد. همان‌طور که حضرت موسی (ع) با قیام علیه ظلم، به نجات قومش کمک کرد، ماندلا نیز با اتحاد و رهبری خود، نه‌تنها به حقوق مردم آفریقای جنوبی احترام گذاشت، بلکه نمونه‌ای از مبارزه برای عدالت در سطح جهانی ارائه داد.

    7.مهاتما گاندی

    با دید سیستمی به نافرمانی مدنی و اتحاد مردم هند، بدون خشونت به استقلال هند کمک کرد. او با تأکید بر همکاری و همبستگی، پیامی از صلح و مقاومت در برابر ظلم را به جهانیان منتقل کرد. این موفقیت او به وضوح با آیه «وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى» (مائده: 2) مرتبط است، که بیان می‌کند همکاری در جهت نیکی و تقوا می‌تواند به پیروزی و موفقیت منجر شود. گاندی با جلب حمایت و همکاری مردم هند، به تحقق این پیروزی بزرگ دست یافت.

    شخصیت قرآنی حضرت یوسف (ع) نیز نمونه‌ای از استقامت و مدیریت بحران است. او با برنامه‌ریزی دقیق و تکیه بر اصول اخلاقی، توانست بحران قحطی را در مصر مدیریت کند و زندگی مردم را نجات دهد. هر دو شخصیت نشان‌دهنده قدرت همکاری و نیکی در رسیدن به اهداف بزرگ هستند.

    در نتیجه، می‌توان گفت که موفقیت گاندی در دستیابی به استقلال هند نه‌تنها به دلیل رهبری و نبوغ او بود، بلکه به درک عمیق او از اهمیت همکاری و اتحاد در راستای نیکی نیز برمی‌گردد. همان‌طور که حضرت یوسف (ع) با استقامت و برنامه‌ریزی بحران را مدیریت کرد، گاندی نیز با تکیه بر اصول اخلاقی و همکاری مردم، توانست راهی بدون خشونت برای دستیابی به آزادی پیدا کند. این درس از تاریخ به ما یادآوری می‌کند که پیروزی در برابر ظلم نیازمند اتحاد، همکاری و نیکی است.

    8.فرانکلین روزولت

    با درک عمیق از سیستم اقتصادی جهانی، با برنامه نیودیل توانست ایالات متحده را از رکود بزرگ نجات دهد. موفقیت او در این زمینه به وضوح با آیه «یُحْیِی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا» (روم: 19) مرتبط است، که نشان می‌دهد احیای دوباره و نجات از بحران‌ها بخشی از سنت الهی است. این آیه بیان می‌کند که خداوند قادر است زمین را پس از مرگ زنده کند، و روزولت نیز با برنامه‌های خود به احیای اقتصادی کشورش کمک کرد.

    شخصیت قرآنی حضرت نوح (ع) نیز نمونه‌ای از برنامه‌ریزی دقیق و نجات در برابر نابودی است. او با ساخت کشتی و دعوت قومش به ایمان، توانست آنها را از طوفان نجات دهد. هر دو شخصیت نمایانگر اهمیت برنامه‌ریزی و درک شرایط پیچیده برای نجات و احیای جوامع هستند.

    در نتیجه، می‌توان گفت که موفقیت فرانکلین روزولت در نجات ایالات متحده از رکود بزرگ نه‌تنها به دلیل رهبری و بینش او بود، بلکه به درک عمیق او از ضرورت احیای اقتصادی و اجتماعی نیز برمی‌گردد. همان‌طور که حضرت نوح (ع) با برنامه‌ریزی و ایمان به خداوند، قومش را از نابودی نجات داد، روزولت نیز با استراتژی‌های مؤثر خود، توانست کشورش را از بحران نجات دهد. این درس از تاریخ به ما یادآوری می‌کند که در زمان‌های بحران، برنامه‌ریزی دقیق و درک عمیق از شرایط می‌تواند به نجات و احیای جوامع منجر شود.

    9.وینستون چرچیل

    با درک سیستماتیک از شرایط جنگ جهانی و اهمیت اتحاد ملی، توانست بریتانیا را از شکست حتمی نجات دهد. او با رهبری قوی و ایجاد همبستگی میان مردم، انگیزه و اراده را برای مقابله با چالش‌ها افزایش داد. موفقیت او در این زمینه به وضوح با آیه «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا» (صف: 4) مرتبط است، که تأکید می‌کند اتحاد و همبستگی در راه درست، به پیروزی و نجات منجر می‌شود. این آیه نشان می‌دهد که خداوند از تلاش و کوشش کسانی که در راه حق مبارزه می‌کنند، حمایت می‌کند.

    شخصیت قرآنی حضرت ابراهیم (ع) نیز نمونه‌ای از استقامت و ایستادگی در برابر ظلم و بت‌پرستی است. او با نایستادن در برابر فشارهای اجتماعی و فرهنگی، به حقیقت ایمان خود پایبند ماند و در نهایت به موفقیت رسید. هر دو شخصیت نشان‌دهنده قدرت ایمان و اتحاد در مواجهه با چالش‌ها هستند.

    در نتیجه، می‌توان گفت که موفقیت وینستون چرچیل در نجات بریتانیا از شکست در جنگ جهانی دوم نه‌تنها به دلیل رهبری قوی او بود، بلکه به درک عمیق او از اهمیت اتحاد و همبستگی ملی نیز برمی‌گردد. همان‌طور که حضرت ابراهیم (ع) با استقامت و ایمان به حقیقت، بر چالش‌ها فائق آمد، چرچیل نیز با رهبری خود و تشویق مردم به اتحاد، توانست کشورش را از یک بحران جدی نجات دهد. این درس از تاریخ به ما یادآوری می‌کند که در زمان‌های بحرانی، اتحاد و همکاری می‌تواند به پیروزی و موفقیت منجر شود.

    نتیجه گیری:

    تمام این مثال‌ها از شخصیت‌های تاریخی، نشان‌دهنده این حقیقت هستند که قوانین کیهانی به گونه‌ای عمل می‌کنند که به توجه و واکنش ما به آن‌ها بستگی دارد. هر یک از این رهبران با درک عمیق از شرایط محیطی، اتحاد و همکاری را در جوامع خود تقویت کردند و با استفاده از ابزارها و توانایی‌های موجود، بر چالش‌ها فائق آمدند.

    این امر ما را به این نتیجه‌گیری می‌رساند که قوانین کیهانی، همچون یک سیستم با دقت ریاضی‌وار، به فرکانس‌های ما و نیت‌های ما واکنش نشان می‌دهد. همان‌طور که شخصیت‌هایی چون استیو جابز، ایلان ماسک، وینستون چرچیل و دیگران به چالش‌ها پاسخ داده و با هماهنگی با قوانین طبیعی و اجتماعی، به موفقیت‌های بزرگ دست یافتند، ما نیز باید به درک این قوانین و هماهنگی با آن‌ها توجه کنیم.

    در واقع، هر عمل و تصمیم ما می‌تواند به شکل قابل‌توجهی بر زندگی‌مان و حتی بر سرنوشت جوامع تأثیر بگذارد. این قوانین به ما یادآوری می‌کنند که وقتی با نیت و اراده‌ای خالص و همبسته عمل کنیم، می‌توانیم به نتایج مثبت و پایداری دست یابیم. بنابراین، بیایید با شناخت و درک این قوانین کیهانی، از توانایی‌ها و امکانات خود بهره‌برداری کنیم و در راستای تحقق اهداف بزرگ‌تر گام برداریم.

    به این ترتیب، با جمله معروف انیشتین به پایان می‌رسانم:

    “خدا تاس نمی‌اندازد.”

    این جمله به این موضوع اشاره دارد که جهان بر اساس نظم و قوانین دقیق کیهانی اداره می‌شود و هیچ‌چیز به صورت تصادفی یا بر اساس شانس رخ نمی‌دهد. در این دیدگاه، تمام پدیده‌ها، نتایج و اتفاقات از قوانینی پیروی می‌کنند که اگر آن‌ها را بشناسیم و به درستی با آن‌ها همگام شویم، می‌توانیم از نتایج آن‌ها مطمئن باشیم..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      علی میرفخررجایی گفته:
      مدت عضویت: 1494 روز

      سلام هوتن عزیزم

      خدارو شکر که خداوند با نشانه های هدایتم‌میکنه و قشنگ داره بهم میگه که مسیرم درسته و با شجاعت و ایمان حرکت کنم و قدم برای خلق چیزی که بهم گفته شده بردارم،

      چقدر زیبا مثال هارو آورده بودی و دقیقا با اهداف و افکار و برنامه های این روز های من هم جهت و همخونی داشت و با هر کدوم از مثال های رهبرانی که زده بودی ایده هایی که بهم گفته شد بود داشت مهر تایید بر روش میخورد، و من درسته داشتم نوشته های شمارو می‌خوندم اما رفتم تو دنیای خودم و این هم هدایت خودشه حتما،

      هوتن جان خیلی ازت ممنونم و خوشحالم که خداوند خیلی هدایتی منو هدایت کرد به این فایل و کامنت شما خدارو شکر

      سپاسگذارم ازت

      در پناه خداوند یکتا شاد و خوشحال و سعادتمند باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    Hootan گفته:
    مدت عضویت: 2524 روز

    سلام

    اصلی ترین ترمز درک قوانین ثابت و نگاه سیستمی به قوانین کیهانی

    تصور کنید که جهان یک بازی ویدیویی فوق‌العاده پیشرفته است، اما برخلاف بازی‌های معمولی، این بازی هیچ کنترلی از احساسات بازیکن ندارد و تنها براساس کدنویسی پیچیده‌ای که در پس‌زمینه‌اش قرار دارد، واکنش نشان می‌دهد. قوانین کیهانی در این بازی مانند قوانین فیزیک و ریاضی هستند که بازی را شکل می‌دهند. اینجا هیچ “حس” یا “احساسی” وجود ندارد؛ بازی فقط کدهایی است که به رفتار شما واکنش نشان می‌دهد، درست مثل هر حرکت در بازی.

    فرض کنید شما در این بازی مشغول عبور از یک پل چوبی هستید. اگر قدم‌های درست و محکم بردارید، پل شما را به مقصد می‌رساند. اگر اشتباه قدم بردارید، پل می‌شکند و به زمین می‌افتید. در این میان، بازی هیچ “احساسی” ندارد که بخواهد پل را نگه دارد چون شما خسته‌اید یا ناراحتید. تنها کاری که بازی انجام می‌دهد، اجرای قوانین است.

    این قوانین مثل قوانین یک ماتریس عمل می‌کنند. شما می‌توانید وارد این بازی شوید، رفتارهای خود را بررسی کنید و به این نتیجه برسید که هر قدم، یک واکنش خاص دارد. اینجا جایی برای اشتباهات ناشی از احساسات انسانی وجود ندارد؛ هر حرکت شما یک کد مشخص را در بازی فعال می‌کند و خروجی آن کد، بدون تغییر و به دور از هر گونه احساسات انسانی، همان نتیجه‌ای خواهد بود که طبق قوانین برنامه‌ریزی شده است.

    حالا جذابیت اینجا است که شما به‌جای اینکه دنبال تغییر قوانین باشید یا بخواهید جهان به شما لطف کند، می‌توانید شروع به “هک” کردن این بازی کنید. نه از طریق فریب‌کاری، بلکه از طریق یادگیری قوانینش. هر چه بیشتر به این قوانین تسلط پیدا کنید، قدرت شما در کنترل نتایج بیشتر می‌شود. شما با درک این قوانین، می‌توانید به دستاوردهایی برسید که برای دیگران مثل جادو به نظر می‌رسد، اما در واقع، شما فقط با “کدهای اصلی” بازی هماهنگ شده‌اید.

    این نگاه به شما این امکان را می‌دهد که قوانین کیهانی را نه به‌عنوان چیزی سرد و بی‌روح، بلکه به‌عنوان یک کد مخفی و پیشرفته ببینید که هر کسی که راه آن را یاد بگیرد، می‌تواند به روش خودش از آن بهره‌مند شود. اینجا خبری از مهربانی یا ترحم نیست، بلکه فقط “علم به کدها” است که شما را به موفقیت‌های بزرگ می‌رساند.

    1. استیو جابز

    استیو جابز برای رسیدن به موفقیت از اصول و قوانین خاصی پیروی می‌کرد، همان‌طور که در طبیعت نیز یک درخت میوه فقط در صورتی که شرایط لازم مانند آب، نور خورشید و خاک مناسب فراهم باشد، میوه‌های باکیفیت تولید می‌کند. این فرآیند بدون دخالت احساسات انجام می‌شود؛ درخت مانند یک سیستم دقیق عمل می‌کند و در صورت رعایت قوانین طبیعت، میوه‌های سالم و مطلوب می‌دهد.

    این سیستم‌مندی در قرآن نیز مورد تأکید قرار گرفته است. در سوره زلزال، آیات 7-8 آمده: “فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ خَیْرًا یَرَهُ، وَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ شَرًّا یَرَهُ.” این آیات به وضوح نشان می‌دهند که هر عمل، چه نیک باشد و چه بد، نتایج خود را به همراه دارد، بدون توجه به احساسات یا عواطف انسانی. این همان قانونی است که جابز در موفقیت خود به آن تکیه کرد؛ رعایت اصول و قوانین ثابت، به نتایج مطلوب منجر می‌شود.

    همانطور که حضرت نوح (ع) نیز نمونه‌ای از این سیستم‌مندی است. او با پیروی از دستورات الهی و تحمل سختی‌های فراوان، موفق به نجات پیروان خود شد. نوح با وجود تمسخر و مخالفت دیگران، همچنان به راه خود ادامه داد و با اعتماد به سیستم قوانین خداوندی، نتیجه را به نفع خود و پیروانش رقم زد. مثل استیو جابز، او هم ثابت کرد که پایبندی به قوانین و تلاش، بدون توجه به واکنش‌های احساسی دیگران، نتایج بزرگی به همراه دارد.

    2.جف بزوس

    با تکیه بر اصول و قوانین دقیق کسب‌وکار، توانست آمازون را به یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های جهان تبدیل کند. موفقیت او نتیجه پیروی از استراتژی‌ها و اصول مشخص بود، همان‌طور که حرکت سیارات در منظومه شمسی بر اساس قوانین گرانش و فیزیک بدون هیچ گونه دخالت از سوی احساسات یا شانس انجام می‌شود. این هماهنگی با آیه سوره الرحمن (آیات 7-8) نیز مرتبط است، که به تعادل و دقت سیستم کائنات اشاره دارد: “وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِیزَانَ.” همان‌طور که خداوند آسمان‌ها را بر اساس یک میزان متوازن خلق کرده است، جف بزوس نیز با پیروی از قوانین اقتصادی و حفظ تعادل در تصمیم‌گیری‌های خود به موفقیت رسید.

    این تعادل و پیروی از قوانین را همچنین می‌توان در شخصیت حضرت ابراهیم (ع) دید. او با ایمان کامل به قوانین الهی، مسیر زندگی‌اش را هدایت کرد و حتی در آزمایش سخت قربانی کردن فرزندش، بدون تکیه بر احساسات، از دستورات خداوند پیروی کرد و در نهایت به موفقیت و پاداش الهی دست یافت. درست مانند بزوس که با پیروی از اصول تجارت و اعتماد به سیستم‌های اقتصادی توانست به موفقیت‌های بزرگ دست یابد.

    3.محمد علی کلی

    با تمرکز بر تمرین‌های سخت و رعایت قوانین آمادگی جسمانی، توانست قهرمان بوکس شود. او با تکیه بر این قوانین و بدون تأثیرپذیری از احساسات لحظه‌ای، به موفقیت‌های پی‌درپی دست یافت. در طبیعت نیز تغییر فصل‌ها به طور منظم و بدون دخالت احساسات اتفاق می‌افتد. تابستان، پاییز، زمستان و بهار به صورت پیوسته و طبق یک سیستم طبیعی تغییر می‌کنند، و هیچ فصلی نمی‌تواند بیش از زمان تعیین‌شده طول بکشد. این هماهنگی با آیه‌ای از سوره طارق (آیه 11) که به سیستم بازگشت باران اشاره دارد، مرتبط است: “وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الرَّجْعِ.” این آیه نیز به نظم الهی در طبیعت اشاره دارد؛ باران و فصل‌ها تحت یک سیستم دقیق و مشخص عمل می‌کنند، همان‌طور که محمد علی با پیروی از سیستم تمرینات بدنی به قهرمانی رسید.

    این مفهوم را همچنین می‌توان در داستان حضرت یوسف (ع) مشاهده کرد. او در سخت‌ترین شرایط، با پیروی از قوانین الهی، از زندان رهایی یافت و به یکی از قدرتمندترین مردان مصر تبدیل شد. همان‌طور که محمد علی با اعتماد به تمرین و قوانین فیزیکی موفق شد، یوسف (ع) نیز با اعتماد به سیستم خداوند، نتایج بزرگی به دست آورد.

    4.استیون هاوکینگ

    ، فیزیکدان برجسته، با مطالعه و فهم دقیق قوانین کیهانی و گرانش، به کشف‌های بزرگی در علم فیزیک دست یافت. او معتقد بود که جهان بر اساس قوانینی مشخص و بدون دخالت احساسات عمل می‌کند. در یکی از کتاب‌هایش می‌گوید: “به جای دعا کردن، تلاش کردم بفهمم چطور جهان کار می‌کند.” این نگرش علمی باعث شد هاوکینگ به یکی از بزرگ‌ترین دانشمندان تاریخ تبدیل شود.

    این مفهوم در سوره آل عمران، آیه 190 نیز آمده است: “إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ لَآیَاتٍ لِأُولِی الْأَلْبَابِ.” این آیه به نشانه‌های موجود در خلقت آسمان‌ها و زمین و تغییرات شب و روز اشاره دارد که برای اهل عقل نشانه‌هایی از نظام دقیق جهان است.

    حضرت ابراهیم (ع) نیز با تأمل در آفرینش آسمان و زمین، به یکتاپرستی و توحید دست یافت. او با پیروی از نشانه‌های الهی درک کرد که جهان بر اساس یک نظام دقیق عمل می‌کند و این ایمان و باور او باعث شد که خداوند او را از آتش نجات دهد. همان‌طور که استیون هاوکینگ با فهم قوانین طبیعی به نتایج بزرگی رسید، حضرت ابراهیم نیز با پیروی از قوانین الهی به رستگاری دست یافت.

    5. تونی رابینز

    سخنران معروف انگیزشی، معتقد است که تغییر ذهنیت و افکار می‌تواند زندگی افراد را متحول کند. او همواره توصیه می‌کند که افراد باید تفکرات منفی را کنار گذاشته و بر اهداف مثبت خود تمرکز کنند تا به موفقیت دست یابند. جمله معروف او: “آنچه به آن فکر می‌کنید، همان می‌شوید” نشان‌دهنده قدرت تغییر ذهنیت در رسیدن به موفقیت است.

    در سوره اسراء، آیه 70، آمده است: “وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ.” این آیه به کرامت و جایگاه ویژه انسان اشاره دارد، که خداوند به او توانایی‌هایی مانند عقل و قدرت انتخاب داده است تا بتواند بر چالش‌ها غلبه کند و به موفقیت برسد.

    حضرت موسی (ع) نیز با تغییر ذهنیت قوم خود و اعتماد به قدرت الهی، توانست بنی‌اسرائیل را از ظلم فرعون نجات دهد. او با تکیه بر قوانین الهی و تغییر تفکرات منفی قومش، آن‌ها را به سوی نجات هدایت کرد. این تغییر ذهنیت که حضرت موسی در قوم خود ایجاد کرد، شبیه به رویکرد تونی رابینز است، که بر اهمیت تغییر افکار و احساسات برای دستیابی به نتایج مثبت تأکید دارد.

    نتیجه گیری :

    این مثال‌ها به‌خوبی نشان می‌دهند که افراد موفق در تاریخ معاصر، همانند شخصیت‌های برجسته قرآنی، با درک و پذیرش سیستم‌مندی قوانین، چه علمی و چه الهی، توانسته‌اند به موفقیت‌های بزرگی دست یابند. این قوانین به‌عنوان اصول تغییرناپذیر کیهانی و الهی عمل می‌کنند؛ انسان‌هایی که با این قوانین همسو شده‌اند، به بالاترین درجات رشد و دستاورد رسیده‌اند.

    قرآن کریم به‌صراحت تأکید دارد که جهان بر اساس قوانین ثابت، منظم، و تغییرناپذیر اداره می‌شود. آیه 191 سوره آل‌عمران می‌گوید: “الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمْ وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَٰذَا بَاطِلًا.” این آیه بر تأمل در قوانین خلقت و نقش تفکر در درک نظم کیهانی تأکید دارد.

    افرادی مانند استیون هاوکینگ، که بر قوانین فیزیکی و علمی متمرکز بودند، با تحلیل و شناخت دقیق این قوانین توانستند دنیای علم را دگرگون کنند. مشابه همین رویکرد را در حضرت ابراهیم (ع) می‌بینیم که با تأمل در آسمان و زمین و نشانه‌های الهی، به حقیقت یکتاپرستی رسید و از نجات الهی بهره‌مند شد. ابراهیم (ع) با پیروی از این قوانین الهی، از آتش نجات یافت، همان‌طور که هاوکینگ با پیروی از قوانین علمی به شهرت جهانی و دستاوردهای برجسته‌ای دست یافت.

    این قوانین، مانند یک سیستم کامپیوتری بدون احساسات یا سوگیری، بر جهان حکم‌فرما هستند. حضرت ابراهیم (ع) با درک این موضوع که جهان بر اساس حکمت الهی، نه دلسوزی یا شانس، عمل می‌کند، به راه توحید هدایت شد. به‌همین ترتیب، افرادی مانند هاوکینگ با پذیرش قوانین طبیعی به شکوفایی علمی رسیدند.

    این اصل ساده ولی قدرتمند، تأکیدی است بر اینکه پیروی از قوانین الهی و طبیعی، راهگشای موفقیت و رستگاری در زندگی است، همان‌گونه که قرآن کریم می‌فرماید: “إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ … لَآیَاتٍ لِأُولِی الْأَلْبَابِ.” (آل‌عمران: 190).ما را به تفکر در آفرینش و نشانه‌های خداوند در طبیعت دعوت می‌کند. از طریق تفکر و تعقل، می‌توانیم به درک عمیق‌تری از حقیقت زندگی و ارتباطمان با خداوند برسیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    حمید جنتی گفته:
    مدت عضویت: 286 روز

    به نام خدای مهربان ،ضمن عرض سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته و همه دوستانی که عضو این سایت بسیار زیبا هستند امروز من به لطف خدای مهربان هدایت شدم و این فایل زیبا رو گوش کردم و چقدر لذت بردم ،به خودم گفتم بیام و کامنت بزارم ،وقتی اولش شروع کردم به نوشتن و نوشتم به نام خدای مهربان واقعا این خدای مهربان رو عمیقا حسش کردم و یاد تمام داشته هام افتادم و از ته دل سپاس گذاری کردم که چقدر واقعا در حق من مهربانی کرده خدا، در مورد ثروت هم تا جایی که من تونستم باورهام رو عوض کنم بهم ثروت رسیده خیلی از صحبت های استاد رو من واقعا بهش رسیدم مثلا اینکه افراد ثروتمند رو تحسین کنیم یا اینکه ماشین گران قیمت تو خیابون دیدید بگید آفرین دمش گرم که تونسته این ماشین رو بخره یا از فروشگاهای شلوغ خرید کنید و به ذهنتون نشون بدید و بهش بگید که ببین چقدر نعمت و ثروت وجود داره وقتی این حرفها رو گوش کردم تا تونستم این کار رو کردم و به اندازه‌ای که تونستم این کار رو انجام بدم ثروت هم وارد زندگی خودم شده البته یه جاهایی از باورهام ایراد داره که باید بگردم و پیداشون کنم تا این ثروته بیشتر و بیشتربشه و چیز دیگه اینکه استاد میگن خدا رو مثل یه سیستم فرض کن هم من واقعا همینجوری بهش فک میکنم و هر چی بیشتر نتیجه میگیرم هر چند کوچیک بیشتر باورهام در مورد خداو ثروت و این سیستم بدون اشتباه بیشتر میشه همیشه حس میکنم خدا در کنارمه و داره من رو هدایت میکنه به سوی اون چیزی که در مغز من میگذره و من بهش فکر میکنم و توجه نشون میدم،واقعا خدا رو شکر میکنم که در مدار این صحبت‌ها قرار گرفتم و به این سایت با ارزش هدایت شدم وبا همچین فرشته ای آشنا شدم و میگم تا اونجایی که تونستم به همه این صحبت‌ها یی که استاد میکنن عمل کنم نتیجه گرفتم و واقعا زندگیم تغییر کرده بازم اول تشکر از خدای مهربان و بعد هم از استاد عزیز که این آگاهی‌ها رو در اختیار ما میزارن خدایا صد هزار مرتبه شکرت به امید روزهای بهتر و نتیجه های عالی تر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    Hourisaadat گفته:
    مدت عضویت: 2129 روز

    چطور مدار واردش میشیم

    چطور هر فردی در هر مداری میره

    چطور بعضی افراد واقعا ثروتمند اند

    وقتی انسان ثروتمند باشه چی میشه؟ چرا خدا میخواد بیشتر از ما که ما ثروتمند بشیم؟

    خدا را مثل آدم نباید ببینیم:

    دلیل جهانی بیار خدا برا نا دلسوزی نمیکنه عواطف ندارع خداوند مشیت و قوانین داره ب هیچ عنوان در مشیت احساسات اصلا دخیل نیست….

    زجه زدن و گریه زاری برا خدا مهم نیست اصلا چنین حسی درک نمی کنه خدا این شکل نییست چیزی ب اسم عاطفه و حس بشری نداره خدا

    وقتی در حس بد و ناخواستع قرار بگیری اتفاقات بدی برات میفته سیستم این کارو میکنه

    سیستم کاملا قانونمند و بدون تغیییییررررررر حتی پیامبر حتی بچه پیامبر :

    این ک کی پیامبر میشه طبق سیسنم اتفاق میفته

    سعی کنیم فکر خدا بخونیم خیلی راحت میفهمیم چطور خدا جهان رو خلق کرده جلو می بره

    خدا چرا میخواد بیشتر از ما که ما ثروتمند بشیم و بیشتر از خودم حتی خدا میخواد:

    این سیستم در حال گسترش جهان هستی در تمااااام ابعاده ستاره ها.بیگ بنگ.تعدد جانوران.انسانها هوش بیشتری پیدا میکنندد

    با ثروتمند شدن جهان گسترش پیدا میکنه: ساختمون بیشتر ادم های بیشتر کمک خرید های بیشتر

    تمام خدمات و گسترش احتیاج داره ب پول:هرکی در این مسیر حرکت کنی در راستای قصد و نیت خدا هستی….. سیستم داره انبساط میشه هدفشه سیستم اش هست…طبیعیش هست

    من قسم خوردم جهنم رو از جن و انس پر کنم

    توی سیستم هرچی بشه در راستای اهداف خداست و خدا دلسوزی نداره اصلا…

    هرچی حرکت کنی در راستای قصد و نیت خدا هستی هرچی بیشتر بری جلو بیشتر خدا حمایتت کنه

    خدا هیچ حسی نداره دلش بسوزه تو جهنم

    یا باهاش هماهنگ باش یا هماهنگ باش و له شو مثل چرخ دنده حتی پیامبر میخای یونس باش میخای ابراهیم باش خارج بشی ب دهن ماهی میفتی

    دیدگاه عوض کن و خوشحال باش

    //پیشرفت ها :با پول /// جهان موافقه با این پیشرفت //

    تک سلولی عا چقدر کند بوده جهان الان واقعا پیشرفت کرده واقعا هر حرکت رو به جلو مهاجرت کشف دنیای جدید باهاش موافقه کمک میکنه

    ::::::::::خدا و مثال معلم و شاگرد یادت بیار احساسات جایی نداره برا خدا سیستم مهمه سیستم مدافع پیشرفته

    نمیشه متوقفش کرد چه تو بهش سنگ بزنی چه باهاش هماهنگ بشی و بری یا همونجا می مونی و از بین میری هرکی حرکت نکنه پیشرفت نکنه فاسد میشه از بین میرع هرکی پیشرفت میکنه باهاش میره جلو در جهت سرعت بیشتر بهش کمک میکنه

    مراجع تقلید.مکتشف ها.مخترع ها و بهت کمک میکنه جهان و تو میری جلو

    وقتی هدف داری همه چی برات اوکی میشه وقتی ب هدفی میرسی میگی آخیش همه جی خراب میشع

    :::ارتباط اتفاقات زندگیت با باورهاتو پیدا کن:

    فراوانی نیست کمبودع:خب پس کمبود میاد سراغت

    ازدواج و پسر خوب نیست کمیابه برا من نیست من کم ام من خانوادم کمه بدرد نمیخورم برا ازدواج:پس بدرد بخور هم نمیاد سراغت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    رویا مهاجرسلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2194 روز

    سی و چهارمین 34

    لیست از سری فایل های دانلودی باورهای ثروت ساز. چرا خداوند بیشتر از ما می خواهد که ثروتمند شویم؟

    سلام به استاد عزیزم و

    سلام به خانم شایسته ی بینظیر و نازنینم.

    درود و وقت بخیر خدمت همه ی نوری چشمی های خداوند در این سایت بهشتی

    خدایا شکرت از اینکه به بهترین و خالص ترین ورودی های ثروت ساز ذهنم احاطه شده ام و باورهایم غنی تر شده است ممنون و سپاسگذارم

    خدایااا کمکم کن تا بتوانم آن درک درستی را که از این فایل بدست آوردم بتوانم به رشته ی تحریر در بیاورم و ساده و روان بنویسم

    اولین چیزی که در این فایل توجه ی منو جلب کرد این بود که برای همیشه باورمو نسبت به خداوند احساس انسان گونه تغییر بدم یعنی خداوند رو همانند عواطف و احساسات انسانی نگاه نکنم که دلش برایم بسوزد و یا با خواهش و التماس و اشک و ناله و غم و اندوه ازش چیزی را بخواهم بلکه خداوند را یک سیستم قدرتمندی بدانم.. وقتی زاویه ی دیدگاه مو نسبت به خداوند تغییر بدم دیگه برای دریافت خواسته ام بهش التماس نمی کنم دیگه دست به دامان اینو اون نمیشم .. دیگه به عوامل بیرونی چشم نمی‌دوزم .. چون فهمیدم که این خداوند اصلا احساساتی نیست..

    واقعا باید این موضوع رو با خودم بارها و بارها تکرار کنم تا اون تعریف ها و آن چیزهایی که از گذشته در مورد شناخت خداوند در ذهنم فرو کرده بودن را با قدرت از ذهنم بیرون کنم اون خدای خیالی و آون خدایی که مثل مادرم عواطف انسان گونه را دارد و یا آن خدایی که همانند یک جلاد با خشم و کینه و نفرت و عصبانیت میخواد منو در آتش جهنم بسوزاند ..

    بله درسته من باید زاویه ی دیدگاه مو نسبت به آن خدای تعریف شده ی قدیمی ام کاملا تغییر بدم

    وقتی زاویه ی نگاهمو نسبت به خداوند تغییر بدهم او را همانند یک کامپیوتری میبینم که باید دکمه ی مخصوص به آن کد و خواسته ام را کلیک کنم تا آنچیزی را که می خواهم بمن نشان دهد..

    در واقع من هم باید مثل خداوند سیستمی عمل کنم ..

    حالا من چطوری سیستمی بشم؟؟؟

    بقول استاد چگونه فکر خداوند را بخونم؟؟؟

    چطوری خودمو و خواسته ام رو هم جهت با این قوانین بدون تغییر خداوند و یا همان سیستم کنم؟؟؟

    امروز داشتم دریافت خواسته هامو با چیزهایی که در محیط اطراف می دیدم مقایسه می کردم با یک مثال کوچکی شروع می کنم ..

    مثلا .. وقتی می‌خوایم شعله ی گاز را روشن کنیم تا با آن غذایی رو بپزیم آیا با التماس و اشک و گریه و زاری اینکار را انجام میدهیم و یا با دلسوزی و یا با عصبانیت و خشم و کینه ؟؟؟

    آیا شعله ی گاز با احساسات و عواطف من روشن میشه؟؟

    خب سیستم روشن کردن شعله ی گاز خوراک پزی اینطوریه که باید کلیدی و یا دکمه ی شعله ی گاز را باز کنم و انرژی گاز جریان پیدا کنه و بعد با کلید جرقه برقی و یا با کبریت روشنش کنم.. و اینگونه شعله ی گاز روشن میشه .. یعنی یکسری عوامل و ابزار باید در اختیار داشته باشم تا آن خواسته ام را تجربه کنم..

    پس باید در مورد همه چیزهای دیگه اینگونه فکر کنم یعنی یکی از مهم ترین ابزار اولیه برای رسیدن به خواسته ام کانون توجه ام هست یعنی در اول کار اصلا بفهمم چه چیزی را میخواهم !!!

    بعد از خودم سوال کردم و پرسید خب رویا خانم تو اصلا می‌دونی چی میخوایی؟؟؟

    کمی فکر کردم دیدم من خیلی خیلی هدف دارم و می‌خوام بهترین ها را داشته باشم و لیست اهدافم خیلی زیاده دوست دارم قبل از این که این قله رو فتح کنم به فکر فتح قله ی دیگرم باشم .. ولی فعلا از کوچکترین ها شروع می کنم ..

    بعد آن خواسته ی کوچکم رو در دفتر ستاره ی قطبی ام نوشتم ..

    مثلا در مبحث همین فایل که استاد عزیزم توضیح دادند..

    پاسخم این بود بله من می خوام ثروتمند باشم. نه فقط در مورد پول و ثروت های مالی و مادی بلکه در تمام جنبه های معنوی زندگیم می خوام ثروتمند باشم .. در روابط در سلامتی . در عزت نفس . در مبحث پول و ثروت و نعمت ها و موهبت ها و غیره

    من می‌خوام مثل استادم و خانم شایسته ی عزیزم که الگوی من هستند یک پکیج کامل خوب و عالی در تمام جنبه های زندگیم را داشته باشم..

    دو روز پیش رفته بودم برای گلدون هام چند تا گلدون خوشکل بزرگ بخرم ..

    قبل از اینکه این تصمیم رو بگیرم طبق عادت هر روز صبح ها برای دیدن طلوع خورشید رفتم روی بالکن و مدیتیشن سپاسگذاری هامو انجام دادم بعدش شلنگ آب رو باز کردم و گلدون هامو آبیاری کردم .. و داشتم تمرکزی بهشون نگاه میکردم که انگار ظرف گلدان گل قاشقی من خیلی کوچک شده در حالی که خوده گل قاشقی آنقدر رشد کرده و ضخیم شده که خودشو بسمت. گلدان بغلی خم کرده بود البته قبلش این اتفاق افتاده بود یعنی رفته بود روی خاک گلدان بغلی روی خاک و ریشه داده بود منم بیخیال بودم گفتم عیبی ندارد بذار روی اون یکی گلدان هم رشد کنه و بعد مدتی دیدم مثل آدمهای دوقلو چسبیده بهم در دو تا گلدان کوچولو بهم وصل شدن !!!!! بعد ش گفتم نه دیگه باید برم براشون گلدان خوشگل و بزرگ بخرم و خاک و کود خوب هم بگیرم .. بعدش بفکر هزینه اش افتادم که الان کلی باید هزینه کنم با این شرایط مالی که دارم چطوری برم این هزینه های جانبی رو بکنم .. ولی توی دفتر نوشتم که به چندتا گلدان و خاک و پوکه ی کف گلدان نیاز دارم ..

    خب اول مهر شد و باید اجاره بهای مالک رو پرداخت می کردم . با خوشحالی این پول را کارت به کارت کردم و بعدش با کلی تشکر و سپاسگذاری از مالکم تراکنش رو براش ارسال کردم بعدش توی دفترم نوشتم خدایاااا شکرت که پول و درآمدی دارم که می توانم براحتی این اجاره بهاء رو سر موعد مقرر پرداخت کنم خدایا شکرت که من دارم با این ثروت و درآمدم به گسترش جهان کمک میکنم و از اینکه می توانم سقفی با امنیت کامل الهی بالای سرم داشته باشم و با آرامش و راحتی و آسانی سرپناهی داشته باشم ممنون و سپاسگذارم خدایااااااا شکرت

    بعدش شارژ ساختمان و بعدش هزینه های تلفن و غیره .. همچنان داشتم شکرگذاری می کردم … بعدش چند ساعتی توی سایت بودم و روی باورهام کار کردم و کامنت ها رو خواندم و کامنت نوشتم و بعدش گفتم خب حالا برم ببینم کلا چطوری می تونم گلدان مورد نظرم و پیدا کنم ..و هم یک چیزهایی رو برای یخچال بخرم .. توی مسیر پیاده روی هم هندس فری بلوتوثی دور گردنی جدیدم رو که چند روز پیش خریدم گذاشتم و شروع کردم به گوش دادن فایل ها..خیلی دوست داشتم یک هندس فری خوب و راحت داشته باشم داستانشو توی فایل قبلی نوشتم خدا رو شکر

    خدایاااا شکرت که با شروع کردن سری فایل های دانلودی باورهای ثروت ساز به خیلی از خواسته های کوچولو و مچولو هام دارم میرسم حالا با کار کردن روی باورهام و افکارم می‌خوام تا آخر این فایل ها به خواسته های بزرگترم هم برسم که در قسمت اول باورهای ثروت ساز قانون فراوانی و رابطه آن با «تجربه ثروت» چکاپ فرکانسی رشد و پیشرفت هامو در آن قسمت بصورت رندم می نویسم!!!

    … ادامه ی داستان

    خلاصه رفتم تا ظهر برگشتم ولی چیزی پیدا نکردم .. وقتی برگشتم خونه دیدم یک پولی اومد توی حسابم !!! نگو قبلاً یک پولی به دخترم داده بودم که برام واریز کرد .. خوشحال شدم و گفتم خدایاااا شکرت که پول گلدونها هم جور شد .. بعدش با گوش دادن به یک فایل استاد به خواب لذت بخش عصرانه فرو رفتم. وقتی بیدار شدم آنقدر آرامش داشتم که حد نداشت و پیش خودم گفتم آهااان فهمیدم کجا برم گلدان خوشگل هامو بخرم . لباس هامو پوشیدم و آماده شدم و راه افتادم .. بخدا آنقدر راحت و آسون به این خواسته ام رسیده بودم که حد نداشت .. وقتی داشتم میرفتم برای خرید تاکسی خالی راحت جلوی پایم آمد و رفتم جلو نشستم و سوار شدم چون باید در میدان پردیس پیاده میشدم و دوباره سوار ماشین دیگه ای میشدم و میرفتم میدان عدالت پاساژ ولیعصر .. به آقای راننده گفتم مسیرتون به اون یکی میدان میخوره .. از آنجایی که مسافر هاش پیاده شده بودند گفت . بله تا آنجا هم میرم .. بازم خیلی خوشحال شدم ..

    بچه ها واقعا برای هر چیز کوچکی ذوق می کنم و خوشحال میشم شاید این مراحل رفت و برگشت من بیشتر از دو سه ساعت طول نکشید ولی برای قدم به قدم حرکت هام داشتم آگاهانه فکر می کردم و به خواسته ام توجه داشتم .. توی مسیر هم یک 206 بنفش رو هم دیدم ( آخه داشتم قانون رو تست میکردم ) یعنی یکجورایی بازی با قانون را داشتم تمرین می کردم .. اینم داستانشو قبل‌تر نوشتم .. خیلی جالبه بچه ها .. پیشنهاد می کنم این بازی رو با خودتون تمرین کنید .. مثلا یک چیزهای عجیب رو درخواست کنید و کانون توجه تون رو روی آن متمرکز کنید .. من دوست داشتم یک ماشین بنفش و یا بادمجانی رو ببینم .. بعدش اتفاق افتاد !!!!!

    وقتی رسیدم داخل پاساژ آنجا یک محوطه ی حیاط مانند و فضای باز داره که وسط همون حیاط یک گل فروش با کلی وسایل جانبی برای گل ها داره .. پیش خودم گفتم خدایاااا شکرت .. من که میدونستم اینجا می تونم خواسته ام رو پیدا کنم پس چرا صبحی خودمو علاف جای دیگه کرده بودم ؟؟!! البته خودم هم فهمیدم که اون پیاده روی آن روزم بود و باید حرکت می کردم تا زمانم سپری بشه که پول بیاد توی حسابم و در ضمن یک کار مفید هم انجام داده باشم ..

    خلاصه رفتم داخل مغازه که شاگرد صاحب مغازه منو برد آخر مغازه گلدون مورد نظرم و نشونم داد خیلی خیلی خوشحال شدم چون دقیقا همون چیزی را که می خواستم بهم نشون داد .. منم گفتم دو تا از این گلدان مستطیلی بزرگ با سینی زیرش می خوام برای قاشقی و شعمدانی .. یک گلدان گرد بزرگ هم برای گل گندمی که از دوتا گلدان کوچک می خواستم جابجاشون کنم .

    خلاصه بعدش آن صاحب مغازه که یک آقای جوانی بودند آمدند و بهشون گفتم خاک خوب هم میخوام ایشون گفت سه بسته خاک برای اینها لازم داری و دو بسته هم پوکه کف گلدون .. بعدش یک پودر تقویتی برای گل های دیگرم هم خریدم خلاصه کارت کشیدم و اسنپ گرفتم و شاگرد مغازه هم بهم کمک کرد خدارو شکر تا از پاساژ بیام بیرون و لوازم رو برام گذاشت داخل اسنپ خدا رو شکر .. آن آقای راننده اسنپ هم واقعا مودب و خوش برخورد بود یعنی همه چی. گل و بلبل برام انجام شد .. بعدش نگاه کردم به آس ام آس گوشیم دیدم امروز من دقیقا یک میلیون بغیر از اجاره و غیره کارت کشیدم تازه صبح هم شیر پآکتی و نان باگت و غیره هم خریده بودم خدا رو شکر واقعا چقدر من ثروتمندم!!!!!

    دیروز عصر هم رفتم بازار روز. پانصد تومان هم میوه خریدم !!! یعنی دارم از ذوق بال در میارم . چون قبلنا یعنی بعد از تضادهای مالیم حتی برای خرید یک نان پول نداشتم … خدایاااا به اندازه ی تمام وفور و فراوانی های نعمت های این جهان شکرگذارم خدایااا شکرت

    وقتی رسیدم خانه دیگه شب شده بود فوری رفتم روی بالکن کف گلدان ها را با چاقو باید سوراخ می کردم و پوکه ها را داخلش ریختم و کمی خاک و بعدش آن قاشقی دوقلوی بهم چسبیده خنده دار !!! دو تا گلدان را جابجا کردم داخل گلدان بزرگ مستطیلی سفید و خوشگل .. بخدا آنقدر این کار برام لذت بخش بود که حد نداشت سه تا گلدان بزرگ را سر و سامان دادم و بالکن و تر و تمیز کردم و بعدش یک ساعتی همانطوری نشستم روی بالکن از خداوند تشکر می کردم و لذت می برم. و برای اینکه صبح اول وقت آنها را آبیاری کنم همانطوری خوشحال و خندان رفتم توی رختخواب و خوابم برد .. وقتی دیروز صبح قبل از طلوع خورشید آن گلدان‌ها رو آبیاری می کردم احساس کردم یک حیاط بزرگ دارم و دارم با لذت آنها را آبیاری می کنم یعنی تجسم و تصویر سازیم اوج گرفته بود!!!!

    حالا تمام این داستان رو با جزییات نوشتم که بگم واقعا جهان سیستمی عمل می کنه .. وقتی کارت می کشیدم همش میگفتم خدایااا شکرت که من میتونم با این پولم به گسترش جهان کمک کنم .. به آن راننده تاکسی .. به اون مغازه دار .. به اون کارخانه ی پلاستیکی که این گلدان های خوشکل را تولید می کنند به آن کارگران کارخانه .. به آن اشخاصی که لوازم اولیه ی تولید رو حمل می کنند به آن پمپ بنزینی که این رانندگان برای مخزن بنزین و حمل و نقل باربری استفاده می کنند .. به آن کسی که این خاک های تقویتی گل ها رو تولید میکنند .. به آن تولید کنندگان پلاستیکی که آن خاک ها رو داخلش میریزن و پلمپ می کنند .. به آن راننده اسنپ که با خوش رویی و مودب و محترمانه منو رسوند درب منزلم … به آن دستگاه تراکنش جابجایی پول که مبلغی برای مالیات برداشت میکنند .. خلاصه ی کلام من با خرید کردنم به گسترش خیلی از کسب و کارها کمک کردم و با این گردش پول به گسترش جهان کمک کردم ,,,

    و یک باور قدرتمندتری در من ایجاد شد که من باید آنقدر ثروتمند باشم که بتوانم به همین راحتی که این گلدانها را خریداری کردم و به گسترش جهان کمک کردم باید به همین راحتی خانه ملک و ماشین دلبخواه مو بدست بیاورم چون من می‌خوام با ثروتمند شدنم به گسترش جهان کمک کنم الهی آمین

    دوستان خوشکل و نازنینم اگه به خواندن کامنت من هدایت شدید این خواسته ها شاید خواسته های شما هم باشه پس نشانه ای هم دریافت کردید یعنی در مدار دریافت آن خواسته تون هستید از همین الان بهتون تبریک میگم مبارکتون باشه خدا رو شکر !!!!

    پس معنوی ترین کار در جهان ثروتمند شدن است خیرخواهانه ترین کار جهان ثروتمند شدن است

    با ثروتمند شدن فاصله تخیل و واقعیت کمتر می‌شود

    وقتی تمرکز و توجهمون بره روی پول و ثروت و فراوانی و و یا هر چیز دیگری یعنی در مدار کانون توجه مون قرار گرفته ایم . اون وقت براحتی پول و ثروت وارد زندگیمون میشه( از جاهای مختلف و به شکلهای مختلف، نه فقط از طریق افزایش درآمد)

    پول یک انرژی است

    پول یک فرکانس است

    من یک منبع هستم که دارم فرکانس ارسال میکنم و جهان به فرکانس های من پاسخ میدهد

    این یعنی جهان سیستمی عمل می‌کنه پس من هم ذره ای از این سیستم و قدرتی که اسمش خداوند هست هستم من هم باید یاد بگیرم سیستمی درخواست کنم . سیستمی عمل کنم و سیستمی خلق کنم

    مجموعه ی تمام این جهان هستی در کنار همدیگر برایم تعریفی از خداوند است که بصورت سیستمی چیزی خلق شده و بوجود آورده

    سپاسگزار خداوندی هستم که هر لحظه با هدایت و حمایتش مرا از طریق این فایل های گرانبها و ارزشمند استاد عزیزم و خانم شایسته ی نازنینم در مسیر مستقیم خودش ثابت قدم نگه می دارد.

    خدایا شکرت

    لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ

    شکر نعمت به جای آرید شما رو می‌افزایم

    صَدَّقَ بِالْحُسْنَىٰ ، فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَىٰ

    اگر خوبیها رو به خوبی تصدیق کنید ، ما هم شما رو آسون میکنم برای آسونی‌ها

    خدایاااا تنها فقط و فقط ترا می پرستم

    و تنها فقط و فقط از تو یاری و هدایت می خواهم

    IN GOD WE TRUST

    ما به خداوند اعتماد داریم

    IN GOD WE TRUST

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1168 روز

    سلام به استاد مهربان

    سلام به دوستان عالی خودم

    چقدر شنیدن این فایل برای من عالی و فوق العاده زیبا بود

    چقدر من حال خوب پیدا کردم

    هر جور که ببینم همان جور در زندگی خودم برداشت خواهم کرد

    چقدر با شنیدن این صحبت های استاد فکر و ذهنیت من تغییر کرد

    واقعا خدای مهربان همیشه و همیشه دوست دارد که من حال خوب داشته باشم و هر چه من شادتر باشم خدای این جهان هم به این شادی من بیشتر پاسخ می دهد

    یادم باشد که همه چیز در دستهای من رقم می خورد

    هر چه بیشتر من باورهای توحیدی خودم را تقویت کنم بهتر می توانم با او کار کنم و روی او حساب باز کنم

    این یک باور فوق العاه است که به من کمک می کند تا همیشه آنرا در نظر بگیرم و به دنبال بهترین حال خودم باشم

    هر چه من ثروتمندتر بشوم به بزرگ تر شدن این جهان کمک بیشتری می کنم

    این باور فوق العاده است

    هر چه بیشتر این باور را برای خودم تکرار کنم تا در ذهن من نهادینه بشود من بهتر و بهتر می توانم قدم بردارم و به انگیزه و هدف می رسم

    هیچ کس تا بحال اینگونه در مورد پول و ثروت به من صحبت نکرده بود

    با نگاه سیستمی به جهان کردن برای من این حکم را دارد که بتوانم از روند کار آن اگاه باشم و بتوانم به راحتی از آن نتیجه بگیرم و با دانستن این عملکرد بی شک من موفق تر و شادتر و آرام تر خواهم بود

    ممنون خدای خودم هستم که من را با این راه و این سیستم اشنا کرد

    هر زمان که من در حال حرکت کردن هستم و در حال رشد و پیشرفت هستم خداوند هم در این راه به من کمک می کند

    ممنون خدای خوب خودم هستم که در این راه من را هدایت و راهنمای می کند

    سپاس از خدای ممکن ها

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    خورشید گفته:
    مدت عضویت: 1140 روز

    سلام به استاد عزیزم و تمام دوستان عزیزی که در این سایت بهشتی هستن من امشب احساس فوق العاده ای دارم و گفتم که حتما باید کامنت بزارم و این روند تکاملیم رو ثبت کنم و براتون از نتایجی ک گرفتم بگم در این چندروز که تعهد به تغییر زندگیم دادم

    اول از کتاب فکر خدا شروع کردم و یکبار تمومش کردم و دوباره که شروع کردم کتابو تا دقیقتر بخونمش به این فایل هدایت شدم (هدایت چیزی ک دارم تو زندگیم حسش میکنم) تعجب میکنم ک چندبار بااینک این کتابو خوندم و اسم این فایلو دیدم ولی حسم نگفت ک ببینمش ولی اینبار یک حسی گفت برو ببین و چن وقتی هست ب این مبحث خیلی هدایت میشم خصوصن در زمینه ثروت فکر کنم به خاطر فرکانسیه که فرستادم و ازخدا خواستم رشد مالی داشته باشم درامدم و تااخر سال خواستم که به صورت چندبرابری شد کنه و به لحاظ شغلی پیشرفت کنم و خدا داره واسم اینجوری میچینه تا باورای غلطمو ک ترمز شده از بین ببرم امروز یکم بی انگیزه تر شده بودم و یکمم یکوچووولوو زدم جاده خاکی بعد هدایت اوند برام مقدمه دوازده قدم این دوره ای ک میدونم یک دوره فوق العادس و در برنامه های ایندم برای خریدنه بعد دوره عزت نفس توش استاد گفته بود کار کردن روی خودت حواست باشه مثل اب خوردنه مثل غذاخوردنه اینجوری نیست کلی روی خودت امروز کارکنی بگی خب تا یک هفته نیاز ندارم همونجوری ک هرروز ب غذا و اب نیاز داری هرروز ب این اگاهیا نیاز داری دیدم دقیقا این ترمزم شده بودو ناخوداگاه ذهنم راشت منو ب سمتی نیبرد ک میگف خب دیگ زیاد رو خودت کارکردی یکم استراحت کن برگرد ب زندگیه قبلت باز خدا بزرگه گفتم اوه باید جلوشو بگیرم و دوباره پرقدرت شروع کردم و چیزی ب ب بقیه دوستانم پیشنهاد میکنم شکرگزاریه واقعا قدرتمنده واقعا حال خوب کنه واقعا فرکانس و انگیزتو میبره بالا برا منک هروقت میخام هرروز مسیرو استارت بزنم از شکرگزاری شروع میکنم و خیلی جواب داده

    و اما نتایجی که گرفتم این چنروزه ک روی خودم کارمیکردم متوجه شدم یکی از ایرپادام یک گوشش خراب شده لمسش و هرکار میکردم کار نمیکرد طبق عادت معمولم یک حسی گف برو ب بگو ب بقیه خراب شده چون ممولن در مورد این مسایل با پدرم صحبت میکردم عه مثلا فلان وسیلمم اینجوری شده یا فلان شده ولی یک حسی گف هیچی نگو این چنروزه کلن خیلی سعی کردم قانون توجهو رعایت کنم و هیچی نگفتم و حتی تو شکرگزاریم بابتش سپاسگزاری کردم و امشب ب طرز معجزه اسایی دیدم درست شده اولش طبق عادت ذهنم داشت میگف شانسی شد دگ چنبارم گف ولی یهو ب نظرم اومد چطور میسه شانسی من چندین بار امتحان کردم و درست نشد قطعا به خاطر فرکانسام بوده

    نتیجه دیگه من امسال برای گواهی نامه اقدام کردم ازمون ایین نامه قبول شدم ولی تو شهری هنوز ندادم یکم ب خاطر ترسامم بود گفتم باید بیشتر تمرین کنم بعد ازمون بدم ولی ب هرحال از وقتی برای گواهی نامه اقدام کردم تو فکر داشتن ماشینم برای خودم و تازگی نشونه هایی و میبینم ک این خواسترو برام بیشتر منطقی میکنه مثلا خانومایی و میبینم ک ماشینای مدل بالا سوار شدن یا حرفشو میشنوم فلانی ک خانومه ی ماشین مدل بالا داره و من اینارو نتیجه میبینم چیزایی ک قبلن نبود

    نتیجه دیگه حذف شدن ادمای نامناسب از زندگیمم ک هرچن وق مزاحمت ایحاد میکردن ب یک طریقی و در کمال تعجب خیلی وقته ک خبری ازشون نیست و اینم یک نتیجه میدونم ک من دارم وارد مدار بالاتری میشم

    نتیجه دیگه اینکه چن وقتیه یک مسئله ای پیش اومده برام اونم کسل بودنم در طول روز و انرژی بدنیم اومده بود پایینتر و برام سوال شد چرا اینجوری شدم ب دوتا دلیل رسیدم یکی اینکه احساس بد و افکار بد یکی تغذیه بد بد دیدم خب منک دارم افکارمو کنترل میکنم و نسبت ب گذشته مدت بیشتری تو حس خوبم پس قطعا از تغذیمه و دیدم این جن وق غذاهای مصنوعی و چرب و اینا زیاد مصرف کردم ک اینم هدایت خدا بود و بهم گف مصرف ابو میوه رو ببر بالا

    اینم یک هدایت و نشونه از سمت خدا میبینم و هدایت دیگه خوندن قران بعد دیدن این فایل دیدم هر فایلی از استاد میبینم هر کتابی میخونم اسم قرانو میاره برو بخون دیگ گفتم وقتشه باید بخونمش ذهنم ولی خب خیلی سخت جلوه میده ممولن شروع کارارو حتی وقتی شروعم میکنم بهم سخت میگیره و باعث میشه لذت نبرم ولی گفتم اقا من هیچ عجله اییییی برای خوندنش ندارم هیچ عجله ای برای هیچی ندارم هروقت زمانش برسه اون اتفاقایی ک بخام میفته نیاز نیس عجله کنم هدف لذت بردنه و امشب قرانو شروع کردم به لطف خدا و هدایت شدم به یک منبع خوب ولی خب میگم ذهنم خیلی مقاومت داشت میگف اول باید عربی یاد بگیری از کجا ملوم درکت اشتباه نباشه نکنه گمراه شی ولی گفتم خدا هدایتم میکنه مثل همیشه اگر لازم باشه عربیم یاد میگیرم یا هرکاری اصن

    چون من خسته شدم از نتایج تکراری زندگیم چون من با تموم وجودم پیشرفت میخام حرکت کردن ب من احساس زنده بودن میده فارغ از هر نتیجه ای ک قطعا برام داره چون همیشه هیچوقت دلم نمیخاس یک ادم معمولی باشم و یک زندگی معمولی داشته باشم میخاستم و میخام از تمام پتانسیلا و قدرتای وجودیم قدرتایی ک خدا تو وجودم قرار داده استفاده کنم و یک زندگیه واقعی داشته باشم

    و باور قدرتمند این فایل خیلی بهم کمک میکنه که دوست دارم مرورش کنم به طور خلاصه اونم اینکه

    من هدفم حرکت کردن و رو ب جلو بودنه و جهان هم هدفش همینه در ابعاد بزرگتر و کلی تر مس من در راستای هدف جهانم ازاونجایی و هم جهت با هدف خداوندم پس به شدت از من حمایت میکنه و من تنها نیستم و هدایت میشم حمایت میشم در این مسیر

    نشونه هایی که باورو منطقی میکنن اینه که فقط کافیه نگاهی به دنیای اطرافمون بندازیم و ببینیم که هرروز چه قدر همه چیز پیشرفته تر میسه چه قدر روز ب روز سرعت رشد در تمام ابعاد بالاتر میره هرروز نسخه های جدیدی از انواع موبایل وارد بازار میشه هرروز ابزارای کارامدتر و جدیدتر ک زندگیرو راحتتر میکنن وارد بازار میشن این موصوع ن فقط تو وسایل حتی تو ذهن و هوش بشر الان خاهر من ک ازمن کوجیکتره نسبت ب بچگیای من هوشش بیشتره درکش بیشتره من مشاوره میخونم و یک درس درمورد ذهن انسان داشتیم و استادمون میگف هرروز داره قسمتای جدیدتری از ذهن انسان کشف میشه هرروز ماشینای بهتر و جدیدتر و پیشرفته تری وارد بازار میشن مگ این چیزایی ک الان هست قبلنم بوده؟ یک زمانی تلفنا سیمی بودن الان بی سیم شدن یک زمانی گوشیا دکمه ای بودن الان لمسی شدن و این سرعت رشد هربار بیشتر و بیشتر میشه من قصد دارم در این زمینه تحقیق بیشتری کنم و نتیجه این تحقیقو حتما باشما به اشتراک میزارم ان شاء الله

    و اینا نشون میده که جهان با رشد موافقه با ثروت که لازمه اختراعات و اکتشافات جدیده موافقه که داره این اتفاق به سرعت و به طور گسترده اتفاق میفته در تمام ابعاد و منم ک هدفم رشده حرکته پیشرفته هم جهت با هدف جهانم و ب شدت مورد حمایت قرار میگیرم

    خداروشکرت برای این قوانین زیبا

    خداروشکر ک خدا یک خدای احساساتی نیست خداروشکر ک با درک قوانین این سیستم با درک قوانین بدون تغییر خدا میتونم زندگیه خودمو خلق کنم و اینده خودمو پیش بینی کنم و ب قول شما استاد عزیز بشم پادشاااه اقلیم خودم

    ممنون ک کامنتم رو خوندین ب امید نتایج بزرگتر حتما با شما ب اشتراک میزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: