همانطور که میدانید، دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها به روز رسانی شده و یک جلسه نیز (جلسه 13ام) در این بروزرسانی به محتوای دوره اضافه شده است.
من مریم شایسته، تصمیم گرفتم در سفرنامهی که 13 روز (13 جلسه) طول میکشد روزانه یک جلسه از این دوره را مرور کنم و با هر روز مرور هر جلسه، خلاصهای از برداشت هایم از مهمترین آگاهیهای آن جلسه را در قالب یک متن نوشتاری در کانال تلگرام با شما به اشتراک بگذارم. در روز 13 ام این سفرنامه، جلسه 13 این دوره نیز در اتاق شخصی دوستانی که این دوره را خریدهاند قرار داده میشود.
بنابراین، اگر این دوره را خریدهاید، میتوانند فایلهای دانلود شدهی قبلیِ این دوره را از سیستمتان (حاقظهای که این فایلها را در آن ذخیره کردهاید) پاک کنید و فایلهای بروزرسانی شده را با کیفیت بالا دانلود نما.اگر میخواهی همراه با ما در این سفرنامه 13 روزه به صورت منظم، آگاهیهای این دوره را جلسه به جلسه مرور و به کمک آنها زندگی باکیفیت تری برای خودت بسازی، این سفرنامه را در کانال تلگرام گروه تحقیقاتی عباسمنش با آدرس زیر دنبال کن:
و هر روز پس از مرور آن جلسه، شما نیز خلاصهای از برداشتها و تجربیات خود را در بخش نظرات آن جلسه در سایت، با ما و سایر دوستان به اشتراک بگذار.اگر هم تصمیم به خرید این دوره داشتهای، الان فرصت خوبی است برای دست به عمل شدن، با این سفرنامه همراه شدن و قدمی برای رویاهایت برداشتن.
اما همراه شدن با این سفرنامه با هدفِ «ساختنِ شخصیتی در وجودت که حلال مسائل است، که به جای ماندن در آن آرزو، اراده کرده تا ایمانش را درباره امکان پذیری آن خواسته، با قدم برداشتن و حرکت کردن نشان بدهد و خالق بهتری برای زندگیاش بشود، تعهدی غیر قابل مذاکره میخواهد.
تعهدی که حاصلِ تشخیص اصل از فرع است. زیرا در این جور مواقع که « نوبت به عمل میرسد و حرفهای قشنگ زدن جواب نمیدهد» ذهن تو خیلی زود وارد عمل میشود و لیستی از کارهای مهمی که الان باید انجام دهی را برایت مرور میکند تا به هر ترتیبی شده، تو را به این نتیجه برساند که الان وقتی برای تا این حدّ دست به عمل شدن نداری. احتمالا همین حالا نیز این سناریو در ذهنت در حال وقوع است.
اما مسئلهای که سالها از آن فرار کردهایم و حتی از تأمل کردن دربارهاش میترسیم این است که:
اگر برای رویایت وقت نداری یعنی، اولویتهای اشتباهی در ذهنت داری. یعنی مهمترین زمان زندگی تو صرف انجام کارهای کم اهمیتی میشود که نتایج بسیار بسیار کم ارزش و ناپایداری میآفریند.
پس اگر به دنبال حل ریشهای این معظل هستی باید خروج از این چرخهی معیوب را از همین جا شروع کنی و تعهدی غیر قابل مذاکره برای درک داستان باورها و نقش مهمِ «باورهای قدرتمندکننده ساختن» به جای «دوندگیهای همیشگی بیحاصل » و اصل دانستنِ این موضوع به راه بیندازی.
زیرا تا وقتی اولویتهای تو به گونهای است که «کمترین و بیارزشترین زمان، تمرکز، هزینه و انرژیِ وجودت به رویاهایت اختصاص داده شده»، یعنی باورهای محدودکننده آنچنان ذهنت را برنامهریزی کرده اند و در دست گرفتهاند و عواملی بیارزش را اصل دانسته است که فرصتی برای تمرکز بر اصل نمیماند. تمرکزی که تو را وارد مدار خواستههایت میکند، آنها را جزئی از تجربه زندگیات میکند و با این شواهد و مدارک ملموس، تشخیص اصل از فرع را هر بار برایت راحتتر میکند.
تا آنجا که در مسیر خلقِ آگاهانهی خواستههایت نه تنها کمبود وقت نداری، بلکه برای همهی تجربههایت به اندازهی کافی زمان، انرژی، تمرکز، پول، تن سالم، ذهن باز و خاطر آرام و… داری.
بنابراین کار آزاد سازی تمرکز و انرژی به تاراج رفتهات و معطوف کردن آن به اصل را «از مرور آگاهیهای این دوره و همراهی با این سفرنامه شروع کن».
آگاه باش اگر به این بهانه که اکنون برایت فرصت مناسبی نیست، یا الان وقتی لازم برای پرداختن به رویایت را نداری، باید بگویم موضوع کمبود زمان نیست. فردی که «کمبود وقت»، مهمترین بهانهاش است برای نرسیدن به رویایش و اصلاح باورهایی که او را از اینهمه دوندگی و تلا بینیاز میکند و آرامش، سلامتی، ثروت و خوشبختی را از راههای طبیعی وارد زندگیاش میکند و ناکامیهای سالهای زندگیاش را در طی فرایندی بسیار لذتبخش جبران میکند، باید بداند که کمبود وقت یعنی:
اولویتهای نامناسب و ناهماهنگ با خواستهها داشتن و اصل را از فرع تشخیص ندادن.
کمبود وقت یعنی با خرج تمرکز بر فرعیات، دستان خداوند را برای هدایت به مسیر تحقق رویاها بستن
ما همیشه برای بالاترین اولویتهای مان وقت داریم اما وقتی اولویتهای بالای شما صرف مسائل بیاهمیت میشود، ارزشی هم در زندگیات ایجاد نمیشود. زیرا خالصتری و موثرترین تمرکز و انرژی تو، صرف انجام کارهای بیارزش شده است.
اما اگر نتیجهی متفاوتی میخواهی،باید بهایش را که «تمرکز همه جانبه بر اصل است»، بپردازی.
آدمهای زیادی جرات صرف تمام تمرکزشان برای رویایشان راندارند چون ایمان و باور ندارند که جواب میٔهد. چون جرأت و جسارت حذف یک سری کارها و گرفتن یک سری تصمیمات اساسی را ندارند. چون حذف شاخ و برگهای اضافی جرات میخواهد.
و اگر این جسارت را به خرج ندهی و به «قدرت کانون توجهات و تمرکزت سرو سامان ندهی» و او را صرف انتخاب ارزشهای هماهنگتر با خواستههایت نکنی، باید مسیری که میشود یک سال پیمود را، ده ها سال یا شاید تا پایان عمر بروی.
تازه اگر بتوانی تا آخر آن را ادامه بدهی. زیرا این سبک و سنگین کردن ها، این شک و تردیدها، این پیوسته نرفتنها، بالاخره در جایی از مسیر تو را متوقف میکند و قدرت شکها آنقدر افزایش مییابد که ایمانت برای ادامه مسیر را در حالهای از تردید قرار میدهد و تو را متوقف میکند.
به همین دلیل است که تو به سادگی مثالهای زیادی از خودت و آدمهای اطرافت درباره راههای نصف و نیمه پیموده شده و به مقصد نرسیده داری.
باید ریشه درست شود تا برگهای تازه ی سالم و شاخه های قوی و منعطف بروید؛
باید تمرکزت را از خیلی از حاشیهها و فرعیات بیمورد رها کنی تا توانِ بستنِ نشتیهای فرکانسی را پیدا کنی و باید بتوانی ارزشمندی ات را روی «خودت بودن و ارزشمند دانستنِ این خودت بودن» بنا کنی تا بتوانی ارزشهای هماهنگتر با خواستههایت را جایگزین حواشیای کنی که صرف تأیید نظر دیگران یا راضی نگه داشتن آنها یا همرنگ شدن با اجتماعی است که حرف و نظر آنها حتی از آسایش و آرامش خودت هم برایت مهمتر شده است.
باید اصل را از فرع تشخیص دهی تا «باورهای قدرتمندکننده ساختن» را اصل و هر تقلای بیهودهی دیگری را فرع بدانی.
وقتی از عهدهی انجام این تغییر بربیایی، آنوقت است که در بازه ی خیلی کوتاه تمام ناکامیهای زندگی ات را جبران میکنی. چون از ذره بین تمرکز بر اصل استفاده میکنی و این ذره بین تو را در مدار دریافت الهاماتی قرار میدهد که اجرای شان برایت کن فیکون میکند.
بنابراین، بعنوان اولین قدم، توضیحات نوشته شده در صفحه دوره راهنمای عملی دستیابی به آرزوها را مطالعه کن و سپس سفرنامه مرور جلسه به جلسهی این دوره را از طریق کانال تلگرام گروه تحقیقاتی عباسمنش با آدرس زیر دنبال کن
منتظر خواندن نظرات زیبای شما در بخش نظرات این دوره هستم.
برای مطالعه اطلاعات بیشتر درباره بروزرسانی دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD108MB13 دقیقه
به نام خدای مهربونم
سلاااامممم
خدایا شکرت بخاطر یه روز زیبای دیگه که شروع کردم
استاد من خواب بودم داشتم خواب شمارو میدیدم خونه ما بودین😍😍😍 انقد خوب بود😍😍 داشتین راجبه جهان توضیح میدادین راجبه درکتون از جهان، راجبه تابع موج و ذره، راجبه باورسازی هاتون، قوانین رو با یه شعر از مولانا توضیح دادین😍 استاد انقد من سوال میپرسیدم ازتون شما هم با عشق جواب میدادین، یه سوال دیگه پرسیدم شما گفتین سعی نکن که همه چیو یدفعه باهم بخای وارد ذهنت کنی، هرکدوم از این ها قدم به قدم باید طی بشه حتی دریافت آگاهی ها تکامل داره. یدفعه از خواب بیدار شدم. اومدم سایت فرکانسم رو با کامنت های بچه ها زیر این فایل تنظیم کردم.خیلی برام جالب بود یکی از دوستان راجبه آزمایش دوشکاف یانگ که مربوط به موج و ذره هست نوشته بود و شما توی خواب داشتین راجبه حرکت موج به من اموزش میدادین😍😍 خدایا شکرت😍😄باید به تک تک شون تبریک گفت بابت این همه آگاهی خوبی که دریافت کردن و با بقیه به اشتراک میزارن من کلی انرژی گرفتم از نوشته هاشون کلی ورودی مثبت دریافت کردم. دمتون گرم😍😘
خب بریم سراغ فایل😍 خدای من😍😍😍 عجب منظره ای عجب بهشتی عجب فضایی
درخت هارو، دریاچه رو، موج های کوچولو کوچولوی سطح دریاچه که خیلی ریز حرکت میکنن😍 ابرها رو نگاه😍😍 من عاشق ابرم، یکی از اون ابرها یه لحظه شکلش عوض شد شبیه یه اژدهای کارتونی شد😍 یکی از تفریح های من از بچگی همین بود، دراز میکشیدم رو به آسمون و تو تخیلم ابرها رو به شکل های مختلف میدیدم، بعضی موقع ها میپریدم روشون از این ابر به اون ابر نمیدونید چقدر نرم بودن😍 من واقعا همه این ها رو حس میکردم. الان با خودم گفتم ببین جقدر ذهن بچه ها نامحدوده که هر رویایی براشون قابل باوره حتی راه رفتن توی آسمون روی ابرها😍 من اونموقع مرغ خیالم رو پرواز میدادم و هیچ مقاومتی توی ذهنم نمیومد. که مگه میشه آخه رو ابر راه رفت و بغلش کرد. حالا چطوری میخای بری رو آسمون؟ دیوونه بری اون بالا میفتی. هیچ کدوم هیچ کدوم از این گفت و گوهای ذهنی نمیومد. چون من اونموقع وصل تر بودم به روحم هرچیزی برام امکان پذیر بود. همون خصوصیتی که الان استاد تو وجود خودش پرورش داده، وقتی مثل بچه ها برا هرچیزی ذوق میکنه، وقتی همه چیییزززز براش امکان پذیره، روحش هماهنگ بوده با ذهنش که تونسته از اتاق سیمانی برسه به فلوریدای آمریکا، وقتی خواسته شدید داشتن موتور تو وجودش شکل میگیره و الان این همه موتور داره. راسی گفتم موتور یچیزی یادم اومد تعریف کنم، اون قسمت سریال زندگی در بهشت که استاد و مریم جون موتور سواری کردن و اون قسمتی که مریم جون خودش موتور سواری یاد گرفت یه عشقی تو دل من به وجود اومد که موتور سوار شم،( اونجا آخه دوباره یاد بچگیم افتادم وقتی بابام از سرکار میومد و از صدای بوق موتورش میفهمیدیم جلو دره بدو بدو میرفتیم جلو در میپریدیم بالا و تا ته کوچه میرفتیم و برمیگشتیم هرروزم برامون جدید بود هرروزم براش ذوق و شوق داشتیم و اصلا چیزی به اسم ترس نبود تو وجودمون). خلاصه تا چند روز زوم میکردم رو موتور سواری همینجوری توی رویا آخه دیگه نه بابام موتور داره نه برادرام. ولی تو دلم به خدا گفتم دوس دارم سوار شم. پریشب داداشم از سرکار اومد از پشت آیفون دیدم با موتوره😍 بدون اینکه از خواسته من خبر داشته باشه، اون شب دوستش موتورش رو داده بود بهش. آقا منو میگی گفتم بریم با موتور دور بزنیم؟ اونم که پایه اینجور کاراس گفت بریم خلاصه رفتیم موتور سواری اون شبم هوا عجیب خنک شده بود. حقیقت یذره ترسم داشتم از سوار شدنش ولی خواستم از ترسه شدید تر بود براهمین رفتم تو دل ترسم کلی هم خوش گذشت😍😍 اره من با ذوق و شوق خواسته رو تو دلم به وجود اوردم ذهنمم البته هیچ مانعی نداشت ( چه عجب یبار نگفت تو موتور نداری از کجا آخه😂😂) و اصلنم به این خواسته نچسبیده بودم که یا مرگ یا موتورسواری تا حسم بد بشه😂🙈 به راحتی رهاش کرده بودم نه زمان براش تعریف کردم نه مکان هیچی هیچی فقط گفتم دلم موتور سواری میخاد همین و به وسیله سریال زندگی در بهشت بهش توجه و تمرکز میکردم. استاد اصلا فکرشم نمیکردم این مدلی رخ بده. خیلی کیف کردم خیلی. اینکه شما میگید وقتی یه خواسته تو دلتون به وجود میاد جهان با دستاش براتون در حال اماده سازیشه رو درک کردم😍 انقد خوشحالم بخدا😍 خیلی تجربه خوبی بود.
خلاصه که خواستم بگم من از وقتی با شما آشنا شدم یاد گرفتم رویا داشته باشم. یاد گرفتم لیاقتش رو دارم که به خواسته هام برسم. استاد یکی از خواسته های دیگم اینه که بتونم دوره های شما رو با پول خودم بخرم. عاشق اون روزیم که برسم به خواستم😍 و تبریک میگم به دوستانی که الان توانایی خرید دوره های شما رو دارن.
راسی استاد من این هفته توی یک روز برای خودم ۱۱۰ هزارتومن پول ساختم😍😍😍 کاری که تا حالا انجام نداده بودم خیلی هم راحت این پول رو ساختم با ایده ای که خیلی یهویی به ذهنم زد و من عملیش کردم انقد لذت داره بخدا من از شما توی یکی از فایل ها تون یاد گرفتم که پول رو باید خلق کنیم من ۱۰۰ هزارتومنم رو تبدیل به ۲۰۰ هزارتومن کردم و خیلی خوشحالم از این بابت چون دارم راه های خلق پول رو یاد میگیرم😄😍.
اینم یادم رفت بگم قرمز خیلی خیلی بهتون میاد👌😍
من یه چیزای دیگه میخاستم بنویسم ولی به این سمت هدایت شدم. ازتوت ممنونم بابت اگاهی های بینظیری که بهمون انتقال میدین. دوستتون دارم😘❤😘❤