چگونه به راه راست هدایت می شویم یا از آن دور می شویم

در این فایل استاد عباس منش با توضیح آیاتی از سوره اعراف، مفهوم “هدایت” یا “گمراهی” را در عمل توضیح می دهد. گوش دادن به آگاهی های این فایل، از یک طرف ما را از افکار و باورهای محدود کننده ای آگاه می سازد که منجر به گمراهی ما از مسیر نعمت ها شده و به قول خداوند “برای سختی ها آسان کرده است” و از طرف دیگر، باورهای قدرتمند کننده ای را به ما می شناساند که پروراندن آنها در ذهن، موجب ورود به مدار خداوند، دریافت هدایت های این نیرو و ” آسان شدن برای آسانی ها ” می شود.

بخشی از سرفصل آگاهی های این فایل شامل:

  • مفهوم فروتنی در برابر خداوند و ارتباط آن با ” احساس خود ارزشمندی درونی “؛
  • مفهوم غرور مخرب و ارتباط آن با “گمراه شدن از راه راست”؛
  • “مقایسه”، دروازه ورود به مسیر گمراهی است؛
  • “مقایسه”، فرد را از صلح درونی با خودش خارج می کند؛
  • راهکاری برای کنترل افکاری که منجر به “حسادت” یا “مقایسه” می شود؛
  • چقدر از اینکه “چه افکاری منجر به ایجاد چه احساسی در شما می شود”، آگاه هستی؟!
  • چه جنس افکار، احساس خوب را ایجاد می کند و چه افکاری، منجر به احساس بد می شود؛
  • “حسادت”، از کدام باور محدود کننده نشات می گیرد و به چه شکل فرد را از مسیر دریافت نعمت ها خارج می کند؛
  • ریشه “حسادت”، احساس بی ارزشی درونی است و منجر به تصمیمات و رفتارهایی می شود که فرد را به احساس بی ارزشی بیشتر می رساند؛
  • کلیدهایی هدایتگر در آیه 32 سوره نساء؛
  • مفهوم “تسلیم بودن دربرابر خداوند” و نتایج این ویژگی شخصیتی؛
  • “مغرور بودن در برابر هدایت های خداوند” و عواقب این ضعف شخصیتی؛
  • ساختن چه ویژگی های شخصیتی، موجب تشخیص و دریافت هدایت ها می شود؛
  • چرا تسلیم بودن در برابر هدایت های خداوند، نه تنها ضروری بلکه “حیاتی” است؟!
  • نقطه شروع تحول زندگی فرد؛
  • شیطان همواره از در “ناسپاسی”، وارد می شود؛
  • ارتباط “ناسپاسی” با “گمراهی”؛
  • ارتباط “سپاسگزاری” با “هدایت به صراط مستقیم”؛
  • چگونه از مدار شیطان خارج شویم و وارد “مدار خداوند” شویم؛
  • تفاوت فرکانس ” احساس سپاسگزاری ” با سایر احساس های خوب؛

این فایل آگاهی بخش را بشنوید، در آن آگاهی ها تامل کنید، سپس درسهای سازنده آن را در بخش نظرات با سایر دوستان خود به اشتراک بگذارید.

منتظر خواندن نظرات تاثیرگذار تان هستیم


منابع کامل درباره آگاهی های این فایل:

آگاهی های دوره احساس لیاقت

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری چگونه به راه راست هدایت می شویم یا از آن دور می شویم
    980MB
    94 دقیقه
  • فایل صوتی چگونه به راه راست هدایت می شویم یا از آن دور می شویم
    93MB
    94 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

882 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «Hootan» در این صفحه: 11
  1. -
    Hootan گفته:
    مدت عضویت: 2526 روز

    سلام

    تفاوت فرکانس ” احساس سپاسگزاری ” با سایر احساس های خوب؛

    احساس سپاسگزاری با سایر احساس‌های خوب تفاوتی بنیادین دارد، زیرا نه فقط یک واکنش عاطفی ساده، بلکه حالتی از اتصال عمیق به خداوند و درکی معنوی از حکمت اوست. بسیاری از احساس‌های مثبت مانند شادی، امید یا آرامش وابسته به شرایط خاص و موقتی‌اند. اما سپاسگزاری، حتی در سخت‌ترین شرایط، انسان را به یک حقیقت بالاتر و فراتر از جهان مادی متصل می‌کند. این احساس، حالتی از رضایت و تسلیم عاشقانه به اراده خداوند است که سایر احساس‌های خوب معمولاً فاقد چنین معنویت و عمقی هستند.

    خداوند در قرآن کریم می‌فرماید:

    “و اذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِن شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ وَلَئِن کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ”

    ( اعراف، آیه 7: آل عمران)

    در این آیه، خداوند وعده می‌دهد که اگر انسان‌ها شکرگزار نعمت‌های او باشند، نعمت‌هایشان را افزون خواهد کرد. اما اگر به کفران نعمت‌ها بپردازند، عذابش سخت خواهد بود. این آیه تأکید دارد که شکرگزاری موجب افزایش برکات الهی در زندگی انسان می‌شود

    فرمایش بابا طاهر

    “آن که شکر از دل برخیزد، از هر چه بگذرد،

    همچو گل در بهار از خاک خود برخیزد.

    بابا طاهر می‌گوید شکرگزاری واقعی باید از دل برخیزد و همچون گل در بهار که از خاک رشد می‌کند، باعث رشد و شکوفایی روحی انسان می‌شود. شکر از دل انسان را از سختی‌ها عبور می‌دهد و به او آرامش و کمال می‌بخشد.

    این سخن، ماهیت همه‌جانبه سپاسگزاری را روشن می‌کند: سپاسگزاری یعنی دیدن نعمت در هر لحظه و درک این که همه چیز از لطف خداوند سرچشمه می‌گیرد.

    تفاوت کلیدی سپاسگزاری با احساس‌های دیگر این است که سپاسگزاری یک حالت آگاهانه از پذیرش و تسلیم در برابر حکمت و مشیت الهی است، در حالی که بسیاری از احساس‌های دیگر به شرایط بیرونی وابسته‌اند و اغلب زودگذر هستند.

    سپاسگزاری و تسلیم کامل سپاسگزاری انسان را به مرحله‌ای می‌رساند که دیگر نیازی به شکایت، نگرانی یا اضطراب ندارد، زیرا ایمان دارد که هر آنچه رخ می‌دهد، نتیجه حکمت الهی است. این احساس، فرد را از اسارت شرایط بیرونی رها می‌کند و او را به آرامش درونی می‌رساند.

    احساس‌های دیگر وابستگی احساس‌هایی مثل شادی یا رضایت معمولی اغلب وابسته به وقایع، افراد یا دستاوردهای مادی هستند. این احساس‌ها زودگذر بوده و با تغییر شرایط ممکن است به ناامیدی، غم یا خشم تبدیل شوند.

    ماندگاری سپاسگزاری سپاسگزاری ریشه در درک عمیق دارد که همه چیز در زندگی، حتی چالش‌ها، بخشی از برنامه خداوند است. این درک، رضایتی پایدار و معنوی به انسان می‌بخشد، برخلاف احساس‌های دیگر که به نتایج لحظه‌ای وابسته‌اند.

    فراتر از شادی‌های زودگذر شادی‌های موقتی ممکن است از یک اتفاق خوشایند یا موفقیت حاصل شوند، اما سپاسگزاری نه به نتیجه بلکه به خودِ وجود و حکمت الهی متصل است. این امر، سپاسگزاری را به سطحی عمیق‌تر و معنوی‌تر ارتقا می‌دهد

    مثال 1

    محمد علی کلی، قهرمان بوکس جهان، یکی از برجسته‌ترین نمونه‌ها در استفاده از مفهوم سپاسگزاری به شکلی عمیق و معنوی در زندگی‌اش بود. او نه تنها به دلیل توانمندی‌های ورزشی‌اش بلکه به دلیل ایمان قوی و روحیه شکرگزاری‌اش در مواجهه با چالش‌ها شناخته می‌شود. محمد علی همیشه بر این باور بود که هر دستاوردی که به‌دست آورده است، نتیجه‌ مستقیم تلاش و زحمت خود او نیست بلکه بیشتر به لطف و عنایت الهی وابسته است.

    او در یکی از صحبت‌هایش اشاره کرده بود:

    “سپاسگزاری من به خداوند تنها برای پیروزی‌ها نیست، بلکه برای فرصت‌های زندگی، یادگیری و رشد نیز شکرگزارم.”

    این جمله به وضوح نشان می‌دهد که سپاسگزاری او نه محدود به زمانی بود که برنده می‌شد، بلکه در همه ابعاد زندگی‌اش، حتی در برابر شکست‌ها و سختی‌ها، حضوری پررنگ داشت.

    یکی از لحظات برجسته در زندگی محمد علی زمانی بود که با بیماری پارکینسون دست و پنجه نرم می‌کرد. در حالی که بسیاری از ورزشکاران و افراد معروف ممکن بود در چنین شرایطی تسلیم شوند یا به افسردگی دچار شوند، محمد علی همچنان با روحیه‌ای شکرگزار و مثبت باقی ماند. او نه تنها به خداوند برای نعمت‌های سلامتی گذشته‌اش شکر می‌کرد، بلکه برای فرصتی که این بیماری به او داده بود تا بیشتر از پیش با معنای واقعی زندگی آشنا شود، سپاسگزار بود.

    در واقع، محمد علی با هر شکست یا دشواری که در زندگی‌اش به وجود می‌آمد، به دنبال درسی بود که از آن بگیرد. در این رویکرد شکرگزارانه، او توانست از هر موقعیتی حتی لحظات سخت بیماری، به فرصتی برای رشد و تعالی روحی تبدیل کند. او با نگاهی متواضعانه و تسلیم در برابر مشیت الهی، به‌جای تمرکز بر مشکلات، بر نعمات و فرصت‌های درونی تأکید می‌کرد.

    مولانا در وصف حالتی شبیه به سپاسگزاری می‌گوید:

    این شکر نعمت است و لب گویا کند

    دل درون را به عالم مولا کند

    مولانا در این بیت بیان می‌کند که سپاسگزاری زبانی، پلی است که دل انسان را به حقیقت الهی متصل می‌کند. سپاسگزاری، نه صرفاً از روی عادت، بلکه به عنوان حالتی از درک لطف خداوند، انسان را از وابستگی‌های دنیوی آزاد کرده و به عوالم معنوی ارتقا می‌دهد.

    سوره انعام، آیه 141 آمده است:

    “وَهُوَ الَّذِی أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشَاتٍ وَغَیْرَ مَعْرُوشَاتٍ وَالنَّخِیلَ وَالْأَعْنَابَ وَکُلَّ الثَّمَرَاتِ جَعَلَ فِیهِ فِیهِ فِی فُؤَادِهِمْ تَحْسَبُونَ أَنَّهَا مِّنْ لَا یشْکُرُونَ”

    در این آیه به این نکته اشاره می‌کند که در دل انسان‌ها می‌بایست سپاسگزاری و شکرگذاری نسبت به نعمت‌ها وجود داشته باشد. انسان‌ها باید از نعمت‌ها به‌درستی بهره برده و در مقابل آنها شکرگزار باشند، چرا که این شکرگزاری در واقع برای خود انسان سودمند است

    این رویکرد در زندگی محمد علی، او را به شخصیتی فراتر از یک قهرمان ورزشی تبدیل کرد؛ شخصیتی که در برابر چالش‌های زندگی نه تنها به مقاومت و مقابله می‌پرداخت، بلکه در هر شرایطی شکرگزار حضور خداوند در زندگی‌اش بود. به‌طور مشابه، ما نیز می‌توانیم از تجربه‌های او بیاموزیم که در لحظات دشوار زندگی، سپاسگزاری می‌تواند نیرویی قدرتمند برای رشد شخصی و نزدیک شدن به حقیقت الهی باشد.

    پند آموزی که از زندگی محمد علی می‌توان گرفت این است که سپاسگزاری تنها یک واکنش احساسی به خوشی‌ها و موفقیت‌ها نیست، بلکه یک انتخاب آگاهانه برای دیدن زیبایی‌ها، فرصت‌ها و درس‌ها در هر لحظه از زندگی، حتی در سختی‌هاست. سپاسگزاری، به انسان کمک می‌کند تا از موانع بیرونی رها شود و در هر شرایطی به معنای واقعی زندگی دست یابد.

    مثال 2

    زندگی ثریا اسفندیاری بختیاری، همسر دوم محمدرضا شاه پهلوی، نمادی از فراز و فرودهای انسانی است. او در دوران سخت جدایی و ترک دربار، به جای فرو رفتن در تلخی‌ها، سپاسگزاری را به راهنمای زندگی‌اش تبدیل کرد. تجربیاتش نشان می‌دهد که سپاسگزاری، فراتر از یک احساس ساده، نیرویی الهام‌بخش برای بازآفرینی زندگی است.

    تجربیات پندآموز از سپاسگزاری ثریا

    1. سپاسگزاری برای فقدان‌ها

    ثریا در خاطرات خود به لحظه‌ای اشاره می‌کند که پس از جدایی، در اتاق کوچکی در پاریس، برای اولین بار احساس آزادی کرد. او می‌نویسد:

    “وقتی همه چیز را از دست دادم، فهمیدم چیزی برای ترسیدن باقی نمانده است. سپاسگزار شدم که دیگر در قفسی طلایی زندگی نمی‌کنم و فرصتی برای کشف خود واقعی‌ام دارم.”

    این درک، او را از اندوه رها کرد و به او یاد داد که فقدان‌ها نیز می‌توانند برکتی پنهان باشند.

    2. شکر برای لحظه‌های کوچک

    روزی ثریا در خیابان‌های پاریس در حال قدم زدن بود. مردی مسن با لبخندی گرم به او گفت: “صبح بخیر، بانوی زیبا!” او می‌گوید:

    “برای اولین بار بعد از مدت‌ها، این جمله ساده قلبم را گرم کرد. همان‌جا ایستادم، به آسمان نگاه کردم و گفتم: خدایا شکرت که هنوز انسان‌هایی وجود دارند که نور امید را به دیگران هدیه می‌دهند.”

    این تجربه نشان داد که حتی لحظه‌های کوچک و ساده می‌توانند به منبعی از سپاسگزاری تبدیل شوند.

    3. سپاسگزاری برای یادگیری در بحران

    در دوران انزوا، ثریا شروع به نقاشی کرد. او می‌نویسد:

    “وقتی بوم سفید را رنگ می‌زدم، می‌فهمیدم که زندگی‌ام هم مثل این بوم است. هر چقدر که به اشتباه رنگ بزنم، باز هم می‌توانم طرح جدیدی خلق کنم. برای این درس زندگی شکرگزارم.”

    این نگرش او را از احساس شکست به احساس خلاقیت و بازسازی سوق داد.

    4. سپاسگزاری برای قدرت درونی

    ثریا تجربه‌ای از شبی دارد که زیر بار مشکلات، احساس تنهایی و بی‌کسی می‌کرد. او می‌گوید:

    “روی زمین نشستم، به خدا گفتم: اگر تو با منی، چیزی برای از دست دادن ندارم. در همان لحظه، حس آرامشی عجیب در وجودم جاری شد و فهمیدم که این حس از درون من می‌آید. سپاسگزار شدم که نیرویی دارم که همیشه کنارم است.”

    این قدرت درونی، به او امید داد تا زندگی‌اش را با دست خودش بازسازی کند.

    مولانا درباره قدرت سپاسگزاری می‌گوید:

    “شکر گو، شکر گو، شکر که خورشید تو را

    برده ز ظلمت شب تا به سحرگاه نور.”

    ثریا نیز با سپاسگزاری از “نور درونی” خود توانست از شب‌های تاریک زندگی عبور کند.

    ثریا این را فهمید که سپاسگزاری از داشته‌ها، دریچه‌ای به سوی نعمت‌های جدید است.

    درس‌هایی از زندگی ثریا

    1. سپاسگزاری از دست‌رفته‌ها:

    هر آنچه از دست می‌دهیم، جای خود را به فرصت‌هایی برای رشد و کشف می‌دهد.

    2. قدرت لحظه‌های کوچک:

    سپاسگزاری از اتفاقات کوچک، راهی است به سوی شادی‌های بزرگ‌تر.

    3. خودآگاهی در بحران:

    سپاسگزاری از بحران‌ها، ما را به درکی عمیق‌تر از قدرت درونی‌مان می‌رساند.

    4. اتصال با خداوند:

    سپاسگزاری، پلی است که انسان را به منبع حکمت و آرامش الهی وصل می‌کند.

    نتیجه‌گیری پندآموز

    تجربه‌های ثریا اسفندیاری نشان می‌دهد که سپاسگزاری، حالتی از پذیرش و اتصال به حکمت الهی است که انسان را از وابستگی به شرایط بیرونی رها می‌کند. این احساس، مانند نیرویی پایدار است که حتی در تاریک‌ترین لحظات، نوری برای ادامه راه به ارمغان می‌آورد. همان‌طور که قرآن وعده داده است

    مثال3

    بکی لینچ (Becky Lynch) با نام اصلی ربکا کوئین (Rebecca Quin) در دوبلین، ایرلند متولد شد.

    او قهرمان سرشناس WWE، کسی بود که سپاسگزاری را نه فقط به یک باور، بلکه به سبک زندگی خود تبدیل کرد. دوران ابتدایی حرفه او با سختی‌های فراوانی همراه بود: از نادیده گرفته شدن توسط مربیان گرفته تا آسیب‌های جسمانی که بارها او را مجبور به توقف کرد. در یکی از مصاحبه‌هایش، او درباره این دوران گفت:

    “در لحظاتی که هیچ چیز طبق انتظار پیش نمی‌رفت، سپاسگزاری به من یاد داد که به‌جای تمرکز بر آنچه ندارم، به آنچه در اختیارم است نگاه کنم.”

    یکی از چالش‌های مهم زندگی بکی زمانی رخ داد که پس از یک مصدومیت شدید مجبور به ترک رینگ شد. در حالی که بسیاری تصور می‌کردند این پایان کار اوست، بکی تصمیم گرفت از این موقعیت برای رشد استفاده کند. او روایت می‌کند:

    “هر بار که نمی‌توانستم به رینگ بازگردم، از خودم می‌پرسیدم: در این لحظه چه چیزی برای یاد گرفتن وجود دارد؟ وقتی نمی‌توانستم تمرین کنم، روی ذهنم کار کردم. وقتی نمی‌توانستم مبارزه کنم، روی سلامت روحم تمرکز کردم. سپاسگزاری باعث شد بفهمم که هر شکستی هدیه‌ای است که خداوند با حکمت بی‌نهایت خود برایم فرستاده است.”

    یکی از تأثیرگذارترین لحظات زندگی بکی زمانی بود که برای اولین بار قهرمان اصلی WWE شد. او در آن لحظه به جای جشن گرفتن معمولی، ایستاد و به تمام شکست‌ها، زمین خوردن‌ها و ناامیدی‌هایی فکر کرد که او را به این نقطه رسانده بودند. او گفت:

    “اگر به عقب برگردم، هیچ‌کدام از آن سختی‌ها را تغییر نمی‌دهم. چون آن‌ها مرا ساختند. سپاسگزاری به من کمک کرد تا در هر لحظه به جای شکایت، امید را ببینم. به این فکر کنم که خداوند چگونه با نقشه‌ای دقیق، مرا به اینجا رسانده است.”

    مولانا در مثنوی معنوی می‌گوید:

    “چون‌که شیرینی شکر کردی شکر

    باردت از شیر شکر چشمه‌ها”

    مولانا تأکید می‌کند که سپاسگزاری، دریچه‌ای به سوی افزایش نعمت‌ها و خلق فرصت‌های جدید است. او می‌گوید وقتی انسان از لحظات تلخ و شیرین سپاسگزار باشد، زندگی او به چشمه‌ای از نعمت‌های الهی تبدیل خواهد شد. این همان تجربه‌ای است که بکی لینچ در مسیر حرفه‌ای خود به دست آورد.

    سوره نحل، آیه 18 آمده است:

    “وَ إِن تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَحِیمٌ”

    “و اگر نعمت‌های خداوند را بشمارید، نمی‌توانید آنها را شماره کنید. خداوند آمرزنده و رحیم است.”

    این آیه به انسان‌ها یادآوری می‌کند که نعمت‌های الهی آن‌قدر فراوان و بی‌شمار هستند که انسان قادر به شمارش آنها نیست. شکرگزاری به این معناست که انسان متوجه نعمت‌ها باشد و از آنها به درستی بهره ببرد.

    نتیجه‌گیری پندآموز

    بکی لینچ با انتخاب لقب “The Man” و نمایش شخصیتی قدرتمند و شکست‌ناپذیر، در سال 2018 به اوج شهرت رسید و در رسلمانیا 35 تاریخ‌ساز شد. اما آنچه او را نه‌تنها در دنیای کشتی حرفه‌ای، بلکه در زندگی واقعی الهام‌بخش می‌کند، قدرت سپاسگزاری اوست. او نشان داد که چگونه می‌توان از سختی‌ها پلی برای موفقیت ساخت. سپاسگزاری به او کمک کرد تا لحظات تلخ و دشوار را به فرصت‌هایی برای رشد تبدیل کند، و این درس را به ما می‌دهد که هر تجربه، چه شیرین و چه تلخ، بخشی از برنامه‌ای بزرگ‌تر است که می‌تواند ما را به نسخه‌ای بهتر از خودمان تبدیل کند. همان‌طور که بکی مسیرش را با چراغ سپاسگزاری روشن کرد، ما نیز می‌توانیم از این نیرو برای مقابله با چالش‌ها و ساختن زندگی‌ای بهتر بهره ببریم.

    مثال 4

    یکی از مثال‌های برجسته برای درک تفاوت فرکانس احساس سپاسگزاری با دیگر احساس‌های خوب، داستان کاپیتان لیندا ویلیامز، فرمانده سابق زیر دریایی نیروی دریایی ایالات متحده است. در یکی از سخت‌ترین شرایط دوران فرماندهی‌اش، زمانی که تیمش با مشکلات فنی و انسانی عظیمی روبه‌رو بود، کاپیتان ویلیامز درک عمیق خود از مفهوم سپاسگزاری را به کار بست و نتایج شگفت‌انگیزی خلق کرد.

    در یک ماموریت مهم و حساس، زمانی که زیر دریایی در عمق دریا با یک نقص فنی جدی مواجه شد و همه اعضای تیم در شرایط استرس‌زای شدید قرار داشتند، بسیاری از افراد در تیم بر مشکلات و خطرات پیش رو تمرکز کردند. اما لیندا برخلاف دیگران، تمام تمرکز خود را روی امکانات موجود و نعمت‌هایی که در این شرایط بحرانی داشتند، معطوف کرد. به جای تمرکز بر مشکلات، او بر نعمت‌های کوچک و بزرگ که هنوز وجود داشتند، همچون مهارت‌های تیم، اراده و قدرت تفکر مثبت تأکید می‌کرد.

    او به تیمش گفت: “ما باید از هر لحظه شکرگزار باشیم. حتی در این شرایط دشوار، نعمت‌هایی داریم که به ما کمک می‌کنند. اگر به جای نگران بودن، از همین شرایط برای رشد و پیشرفت خود استفاده کنیم، می‌توانیم هر چالشی را به فرصت تبدیل کنیم.”

    نگرش سپاسگزاری او باعث شد که تیم او با انرژی و انگیزه‌ای تازه، از شرایط بحرانی عبور کند و در نهایت، با تلاش مضاعف و همکاری، توانستند نقص فنی را برطرف کرده و ماموریت را با موفقیت به پایان برسانند. این تجربه نشان می‌دهد که سپاسگزاری نه تنها یک احساس مثبت بلکه ابزاری قدرتمند برای ارتقای روحیه و تبدیل چالش‌ها به فرصت‌های رشد است.

    در واقع، لیندا ویلیامز با درک عمیق از این که سپاسگزاری به معنای پذیرش حکمت و مشیت الهی است، توانست نه تنها خود بلکه تیمش را به نتایج برجسته‌ای برساند. او ثابت کرد که در دل سخت‌ترین شرایط، به جای اینکه تسلیم مشکلات شویم، باید به نعمت‌ها و فرصت‌ها توجه کنیم تا به رشد معنوی و عملی دست یابیم.

    این تجربه از کاپیتان ویلیامز یادآوری می‌کند که احساس سپاسگزاری، برخلاف احساس‌های دیگری مانند شادی یا رضایت که معمولاً وابسته به شرایط خاص هستند، فرکانس انرژی بسیار بالاتری دارد و انسان را به سوی رشد و تعالی هدایت می‌کند.

    پروین اعتصامی، شاعر بزرگ ایرانی، در بسیاری از اشعارش بر مفهوم سپاسگزاری و دیدگاه مثبت تأکید کرده است. در یکی از اشعار معروف او می‌خوانیم:

    “زهر زندگی به کام خود می‌کشی

    شکر خدا کن که خوشی هم به تو رسید”

    در این بیت، پروین اعتصامی اشاره دارد به این که انسان باید حتی در سخت‌ترین لحظات زندگی، سپاسگزار باشد. همانطور که در آیه قرآن نیز آمده است، سپاسگزاری نه تنها از نظر معنوی انسان را غنی می‌کند بلکه به او کمک می‌کند تا در برابر سختی‌ها قوی‌تر و مقاوم‌تر شود. سپاسگزاری در واقع یک تمرین برای دیدن نور در تاریکی‌هاست.

    سوره توبه، آیه 51 آمده است:

    “قُل لَّن یصِیبَنَا إِلَّا مَا کَتَبَ اللَّهُ لَنَا هُوَ مَوْلَانَا وَ عَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ”

    “بگو هیچ چیزی به ما نخواهد رسید جز آنچه که خداوند برای ما مقدر کرده است. او سرپرست ماست و بر خداوند است که مؤمنان توکل کنند.”

    مفهوم شکرگزار بودن و اعتماد به اراده خداوند از این آیه قابل استخراج است. شکرگزاری واقعی زمانی است که انسان با ایمان و توکل به خداوند، به تمامی نعمت‌ها و مشکلات زندگی، بدون اعتراض و کفران نعمت نگاه کند

    نتیجه‌گیری منطقی:

    سپاسگزاری نه تنها یک واکنش احساسی ساده نیست، بلکه به یک نیروی معنوی و الهی برای تحول زندگی تبدیل می‌شود. با درک تفاوت فرکانس احساس سپاسگزاری با سایر احساس‌های خوب، انسان قادر خواهد بود در مواجهه با چالش‌ها و بحران‌ها، به جای تمرکز بر مشکلات و اضطراب، بر نعمات خداوند توجه کند و از این طریق به نتایج بزرگتر و موفقیت‌های عظیم دست یابد. این امر به انسان قدرت می‌دهد تا از شرایط بیرونی رها شود و به آرامش درونی و رشد معنوی دست یابد. همانطور که در زندگی فرماندهان موفق مانند کاپیتان لیندا ویلیامز، و در اشعار شاعران بزرگی چون پروین اعتصامی آمده است، شکرگزاری نه تنها در آرامش، بلکه در دل سخت‌ترین بحران‌ها نیز انسان را هدایت می‌کند و او را به سوی برکات بی‌پایان می‌برد.

    مثال 5

    مایکل جکسون در طول زندگی‌اش با چالش‌های فراوانی روبرو شد، از جمله مشکلات مالی، بیماری‌ها، رسوایی‌های رسانه‌ای و حتی مشکلات شخصی که در اوج شهرتش او را تحت فشار گذاشتند. اما یکی از تاثیرگذارترین تجربیات او مربوط به دوران بحران مالی شدید و مشکلات جسمی‌اش در اواخر دهه 90 و اوایل 2000 بود. در آن زمان، مایکل با مشکلات مالی بزرگ مواجه شد و مجبور شد خانه‌های متعدد و حتی دارایی‌هایش را بفروشد. او با دستاوردهای مالی در گذشته که دیگر وجود نداشت، احساس می‌کرد که بیشتر مردم او را به عنوان یک ستاره رو به افول می‌بینند.

    اما مایکل جکسون در این دوران بحرانی، به جای تسلیم شدن یا سرزنش کردن زندگی، تصمیمی متفاوت گرفت. او تصمیم گرفت که در مقابل این چالش‌ها همچنان شکرگزار باشد و از فرصتی که هنوز داشت، برای رشد معنوی و حرفه‌ای استفاده کند. در یکی از روزهای سختی که تحت فشار رسانه‌ها قرار داشت، او در یکی از مصاحبه‌هایش گفت: «در بدترین روزها، چیزی که مرا از شکست نجات می‌دهد این است که هر روز صبح از خداوند سپاسگزارم. وقتی به همه چیزهایی که داشته‌ام و هنوز دارم فکر می‌کنم، نمی‌توانم جز شکرگزاری کنم. حتی زمانی که همه چیز علیه من است، هنوز خداوند را دارم.»

    در این دوران سخت، مایکل در حالی که دچار مشکلات جسمی و روانی بود، به شدت به پرستاران و پزشکانی که او را درمان می‌کردند، شکرگزار بود و از هر لحظه‌ای که در زندگی‌اش باقی مانده بود، نهایت استفاده را می‌برد. او در یکی از روزهای بیمارستانی‌اش به تیم پزشکی‌اش گفت: «اگرچه دردی دارم، اما هر لحظه‌ای که نفس می‌کشم، برکت است. خداوند را شکر می‌کنم که هنوز فرصت دارم.»

    این دیدگاه سپاسگزارانه و عمیق به او کمک کرد تا نه تنها از بحران‌های مالی و جسمی‌اش عبور کند، بلکه توانست یک دوره جدید از موفقیت را در زندگی‌اش رقم بزند. در طول این زمان، او دوباره توانست به کنسرت‌های بزرگی بازگردد و چندین آلبوم پرفروش منتشر کند. به همین ترتیب، مایکل جکسون نشان داد که حتی در اوج بحران، اگر انسان بتواند به شکرگزاری از فرصت‌ها و نعمت‌هایی که هنوز در زندگی‌اش دارد ادامه دهد، می‌تواند از بحران‌ها عبور کرده و به سطح جدیدی از موفقیت و آرامش برسد.

    سوره لقمان، آیه 12 آمده است:

    “وَلَقَدْ آتَیْنَا لُقْمَانَ الْحِکْمَهَ أَنْ اشْکُرْ لِلَّهِ ۚ وَمَن یشْکُرْ فَإِنَّما یشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَمَن کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ حَمِیدٌ”

    این آیه به اهمیت شکرگزاری از خداوند تأکید دارد. خداوند به لقمان حکمت داد و از او خواست که شکر خدا را به‌جا آورد. همچنین، خداوند بیان می‌کند که شکرگزاری نه تنها به نفع خود انسان است، بلکه به‌نوعی نشان‌دهنده آگاهی و رشد معنوی اوست. از سوی دیگر، کفران نعمت به معنای نادیده گرفتن این نعمت‌ها است و خداوند در این آیه بیان می‌کند که او هیچ نیازی به شکر انسان‌ها ندارد، بلکه شکرگزاری به خود انسان نفع می‌رساند

    مولوی میفرماید

    “شکر کن که بر تو نعمت‌هاست همیشه

    تو خود ندانستی که در نعمت‌هاست شریعه”

    در این بیت، مولوی به انسان‌ها یادآوری می‌کند که باید همیشه شکرگزار نعمت‌های خداوند باشند، حتی اگر گاهی از عظمت و فراوانی آنها غافل شوند. او اشاره دارد که انسان در بسیاری از مواقع نمی‌داند که هر نعمت و هر لحظه از زندگی او، نه تنها لطف الهی است بلکه مسیری است که او را به‌سوی کمال و حقیقت هدایت می‌کند. شکرگزاری از این نعمت‌ها موجب بیداری انسان و درک عمیق‌تر از زندگی و نعمت‌های خداوند می‌شود، زیرا هر نعمت در حقیقت یک هدایت و راهنمایی برای انسان است که باید از آن بهره‌مند شود.

    تجربه مایکل جکسون نشان می‌دهد که سپاسگزاری نه تنها به معنای تشکر از خداوند برای نعمت‌های مادی است، بلکه یک نگرش عمیق به زندگی و درک این است که حتی در سخت‌ترین لحظات، ما می‌توانیم بر قدرت درونی‌مان تکیه کنیم و از نعمت‌های کوچک و بزرگ زندگی بهره ببریم. این همان چیزی است که مایکل جکسون از آن استفاده کرد تا نه تنها از مشکلات زندگی‌اش عبور کند، بلکه به موفقیت‌هایی عظیم دست یابد.

    حسن ختام

    همه این مثال‌ها و تجربیات این است که “احساس سپاسگزاری” فرکانسی است که انسان را به بالاترین سطح معنویت و اتصال به منبع الهی می‌رساند. این احساس، نه وابسته به شرایط بیرونی است و نه زودگذر؛ بلکه حالتی پایدار از رضایت، ایمان و درک حکمت خداوند است. در حالی که سایر احساس‌های خوب معمولاً لحظه‌ای و وابسته به شرایط مادی‌اند، سپاسگزاری دریچه‌ای به سوی بینش عمیق‌تر و آرامش حقیقی می‌گشاید.

    مایکل جکسون، مولانا، سعدی و آموزه‌های قرآن کریم همگی بر این نکته تأکید دارند که سپاسگزاری راهی برای رشد روحی، جذب برکات بیشتر و عبور از دشواری‌هاست. این احساس، انسان را از زندان شرایط بیرونی رها کرده و او را در سطحی عمیق‌تر به رضایت پایدار و آرامش درونی می‌رساند.

    حافظ نیز این حقیقت را چنین بیان می‌کند:

    “شکر ایزد که میان من و او صلح افتاد

    صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را”

    این بیت نشان می‌دهد که سپاسگزاری، راه صلح و آرامش درونی است که حتی چرخ فلک نیز برای رسیدن به آن به صبر و حکمت نیاز دارد.

    نتیجه‌گیری:

    سپاسگزاری فراتر از یک احساس معمولی، راهی برای اتصال به حکمت الهی و درک نقش خداوند در زندگی ماست. این احساس نه تنها آرامش درونی به همراه دارد، بلکه دریچه‌ای به سوی رشد، موفقیت و برکت‌های عظیم‌تر باز می‌کند. پس در هر لحظه، حتی در سختی‌ها، سپاسگزار باشیم؛ زیرا این همان فرکانسی است که ما را به حقیقت و عشق بی‌پایان خداوند نزدیک‌تر می‌کند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای: