چگونه به راه راست هدایت می شویم یا از آن دور می شویم - صفحه 12

882 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مریم رستمی گفته:
    مدت عضویت: 2909 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    خدایا هر آنچه که دارم از آن تو است

    سلام بر دوستان و اساتید گرامی

    استاد واقعا از شما و تمام دست‌اندرکار کاران که این فایل رو آماده کردید سپاسگزارم و با تمام قلبم از خداوند برای شما سلامتی و موفقیت و طول عمر میخام

    این فایل بینهایت خوب و عالی و کار ساز بود برای من چقدر من در گمراهی بودم و الان این فایل رو گوش دادم و فهمیدم که خدایا صد هزار بار شکرت میکنم که این مباحث رو از زبان استاد عزیزم شنیدم استاد چی بگم که من توی یک شهری بزرگ شدم که با وجود اینکه الان قرن 21 هست ولی کاملا در این شهر اختلاف طبقاتی غوغا میکند و من خودم همیشه از بالا به بقیه نگاه میکردم و اصلا حتی حاضر نبودم با خیلی هایشان حتی صحبت کنم چه برسه که ارتباط داشته باشم یا وصلت کنم و افراد زیادی توی این شهر اصالت خانوادگی برای من ندارند اصلا نمی‌دونم این اصالت یعنی چی فقط از بچگی توی ذهن من کردن و من همیشه یک غرور بیجا و بیخودی داشتم و دیگه اینکه هر چقدر با خداوند از طریق دستانش بیشتر آشنا میشم میبینم این خدا چقدر کارش درست هست و خیلی خوشحالم که در این مسیر قرار دارم و در مورد اینکه به دیگران کاری نداشته باشیم چقدر این دستورالعمل برای من خوب بوده اصلا از وقتی اومدم و این رو اجرا کردم چقدر حالم بهتر هست و اصلا معنی آرامش و زندگی رو تازه دارم میفهمم چون حسادت همیشه واقعا حال من رو بسیار بد میکرد و این حسادته از کله کردن توی زندگی بقیه ایجاد میشد و باعث شد یک زمانی دست به تقلید و کپی کاری بزنم و زندگیم رفت روی هوا ولی الان تازه معنی زندگی توی این جهان پر از نعمت رو میفهمم خدایا بینهایت سپاسگزارم استاد واقعا از شما و تمام همکاراتون سپاسگزارم و خدا رو شاکرم که شماها رو خلق کرد عاشقتونم هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 29 رای:
  2. -
    فاطمه برهانی گفته:
    مدت عضویت: 1073 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    بعد از دیدن این فایلتون استاد یه بیداری و دریچه ای از اگاهی به روم باز شد

    فهمیدم چقدر نابینا بودم در مقابل نعمت های خداوند

    خدایا تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم

    خدایا هر انچه دارم از ان توست

    خدایا تو بهم قدرت خلق زندگی مو دادی

    ولی من با ظرف کوچیکم و ذهن خودم رو از داشتن نعمت و رفاه محروم کردم

    خدایا خودت ظرفمو بزرگ کن

    خدایا خودت منو هدایت کن ادم سپاسگذاری باشم

    خدایا کمکم کن ادم توحیدی باشم

    خدایا کمکم کن فق از تو بخواهم و دست غیر از تو دراز نکنم

    خدایا من به تو فقیرم ،خدایا من جز تو کسیو ندارم

    خدایا تو منو ارزشمند خلق کردی تو مارو درک کردی

    خدایا شکرت بابت وجود ارزشمند ما و این جهان بی نهایت از نعمت

    خدایا مارا به راه راست هدایت کن

    خدایا به ثروت و فروانی و نعمت و عشق و ایمان و حال خوب بده

    خدایا به ما ارامش و ایمان و عشق به خود و خودت بده

    خدایا به ما اطراف مارو پر از انسان های با ایمان بکن تا ما ایمانمون با دیدن اونها قویتر بشه

    خدایا من را در مسیر درست قرار بده و در مسیر درست از این دنیا ببر

    خدایا چشمان مارا در برابر نعمت هایت باز کن

    خدایا به من قلبی سرشار عشق و ارامش و حال خوب و محبت بده

    و کینه نفرت و خشم و حسادت و فقر از من دور بگردان

    خدایا به من ثروت بغیر الحساب بده

    خدایا منو هدایت کن که روی مهارتام کار کنم و خودم رو شکوفا کن

    خدایا هر انچه دارم از ان توست

    عشق منم درون منه الان حس میکنم من خیلی باارزشم و همه ادما با ارزشن چون روحشون از خداست

    روح خدا درون ما جریان داره

    من باارزشم

    هر گونه که هستم چاقم یا لاغر یا هرچی با همه نقصم زیبا هستم

    من خود عشقم من لایق عشقم من لایق ثروتم و من لایق نعمتم چون روح مقدس خدایی در من دمیده شده

    من بابت این روح ارزشمند که درون من و همه ما هست از خدا سپاسگذارم

    من با هیچ ادمی فرقی ندارم فقط اونایی که جایگاه بالاتری دارن بیشتر روی توسعه فردی خودشون ذهنشون و ایمان و مهارتشون کار کردند زمان گذاشتند

    و اونهایی که جایگاه پایین تری در جامعه دارند بادی به هر جهت ذهنشون رو گذاشتند

    که من اگه هر مسیری رو انتخاب کنم مسیر درست نتیجا درست

    مسیر غلط جایگاه نادرست رو داره

    اگه من شروع کنم روی مهارتام کار کنم دوسال دیگه یا دیرتر یا زودتر با کمک الله میشم توی زمینه ای کاری خودم سوپر استار

    اگرم بشینم و توهم بزنم که شانس و اینجور داستانا و روی مهارتام و باورهام کار نکنم میشم یه ادم هیچ کاره که توهم میزنه و الکی خوشبینه

    اگه واقعا عملی بخایم سپاسگذاری کنم

    اگه سپاسگذار توانایی هام هستم باید تمرین کنم و تقویتشون کنم اینجوری قدردانی دارم به ربم نشون میدم

    اگه بابت بدنم و جسمم سپاسگذارم باید با غذاهاس سالم خوردن قدردانی مو نشون بدم به جهان

    اگه بابت خانوادم و عزیزانم سپاسگذارم باید با عشق ورزیدن بهشون قدردانی به خدا نشون بدم

    اگه بابت اگاهی های این سایت قدردانم باید کامنت بزارم و از استاد قشنگم سپاسگذاری کنم و قدردانی مو نشون بدم

    اینا سپاسگذاری عملیه

    خدایا من دیگران رو قضاوت کردم و دقیقا توی شرایطی قرار گرفتم که اونا قرار داشتن و منو ببخش و هدایتم کن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 33 رای:
    • -
      مجید بختیارپور عمران گفته:
      مدت عضویت: 961 روز

      سلام بر فاطمه عزیز

      درود بر شما دوست گرامیم که چقد کامنت زیبایی رو نوشتی و چه نکات زیبایی رو اشاره کردی دعاهات قشنگ بود یاری خواستنات قشنگ بود

      خدایا تو کمکم کن تا من بتونم واقعیتها رو راحتتر درک کنم خدایا قلب منو باز کن تا ترو بیشتر بشناسم و ترا بیشتر درک کنم خدایا کمکم کن تا چشمانم به نعمتهایت باز شود تا شکرگزارت باشم خدایا شکرت که کمکم کردی تا در مدار کامنت زیبای این دوست خوبم قرار بگیرم تا حرف زدن با ترا بصورت صمیمی تر یاد بگیرم خداروشکر که چندروزه دارم اینجوری باهات حرف میزنم که متو در مدار این آگاهی زیبا قرار دادی و بهم فهموندی که اگه بابت سلامتیم قدردانم باید چیزایی رو مصرف کنم که براش خوبه اگه خانوادمو دوست دارم و قدردان وجودشون هستم باید به همشون باعشق رفتار کنم ووووو موارد زیبایی که در پایان کامنتت نوشتی که شکرکزاری عملی رو بهم یاداوری کردین دمتگررررم خیلی آخر کامنتتون آگاهی عالی و بهم تزریق کرد بیدارترم کرد و بابتش خداروشکر میکنم و جقد زیبا گفتی که اگه قدردان قلبی این سایت و عضویت در اینجا هستی باید فعالیتتو اینحا نشون بدی خودتو ثابت کنی این نشون میده شکرگزار واقعی هستیم یا نه دمتگرررررم به نکات بسیاااار زیبایی اشاره کردین هم ضبطش کردم در ذهنم هم ثبتش کردم تو گوشیم تا ازش بیشتر بهرمندشوم مرسی ازت سپااااااس از شما خواهرخوبم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    ابراهیم خسروی گفته:
    مدت عضویت: 1366 روز

    سلام به استاد عباسنمش نازنینم

    2 ساعت پیش رفتم ساعت فروشی ساعت بخرم،همینجور که داشتم نگاه ساعت ها میکردم و فروشنده هی ساعتهارو نشونم میداد،یه آهنگ مغازه داره پخش کرده بود از استاد شجریان که داشت میخوند و شعرش این بوسلام به استاد عباسنمش نازنینم

    2 ساعت پیش رفتم ساعت فروشی ساعت بخرم،همینجور که داشتم نگاه ساعت ها میکردم و فروشنده هی ساعتهارو نشونم میداد،یه آهنگ مغازه داره پخش کرده بود از استاد شجریان که داشت میخوند و شعرش این بود:

    به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم

    شمایل تو بدیدم،نه عقل ماند و نه هوشم

    و اشکام اومدن تو چشام و بغض کردم فقط برا اینکه بتونم خودمو کنترل کنم هی نگاه سقف میکردم ‌و میرفتم اینور اونور مغازه که جلوی متشری ها و مغازه داره اشکام نریزند.

    اونجا که شعر میگه

    شمایل تو بدیدم نه عقل ماند و نه هوشم!!!

    منو یاد آیات قرآن و اتفاقات زندگی خودم انداخت.

    معنی عامیانه ی این شعر این میشه که

    از وقتی که صورت تو رو دیدم نه عقلی برام مونده گه فکر کنم و نه هوشی که بتونم از فهم خودم استفاده کنم…

    راست میگه

    من دو روز پیش داشتم سوره ی فاتحه رو مرور میکردم و اوله سوره خدا اینجوری شروع میکنه که

    (ستایش مخصوص خداست که فرمانروای جهانیان است)

    از این دو روزه وقتی که به کلمه ی رب العالمین فکر میکنم اشکام بی اختیار میریزه

    یعنی چی رب العامین آخه!

    میگه من فرمانروا من همه کاره ی همه ی هرچی که هست،هستم!!!!بعد میگه ستایش فقط مختص اونه

    حالا ستایش کردن یعنی چی!؟یعنی حمد و شکرگزاری و سجده کردن فقط از اون

    یعنی نرسیدن فقط از اون

    یعنی امید داشتن فقط به اون!

    آیه بعد میگه بخشنده ی مهربان!!!

    یعنی همونی که هرچی داری رو اون بهت داده!

    اون بهت بخشیده!!!

    و میره جلو تا اینکه آخر آیه میگه:

    (مرا به راه راست هدایت کن،راه کسانی که به آنها نعمت دادی، نه گمراهان!!!)

    اینجا داره مستقیما میگه راه راست ،راه خوش‌بختی و سعادت ماله افرادیه که بهشون نعمت دادم حالا کیا نعمت میده!

    به کسانی که شکرگزارش باشن و اون رو ستایش کنن!

    طبق آیه ی اول که خودش میگه ستایش مخصوص صاحب اختیار و فرمانروای جهانیان هست،اینجا داره از زبون من میگه که:

    مرا به راه راست هدایت کن،راه کسانی که به آنها نعمت دادی،نه گمراهان!

    یعنی ناسپاسان از گمراهان هستن!!!

    سبحان الله‌

    در جلسه ی اول دوره احساس لیاقت مفصلا در مورد مقایسه کردن صحبت شده و فکر نمی‌کردم مقایسه کردن اینقدر توهین به خداوند باشه!

    وقتی من مثلا ظاهر یا روابط یا هر چیز کسی رو با خودم مقایسه میکنم و احساسم بد میشه این یعنی اینکه من به فهم ،به عدالت و به آگاهی خداوند اعتراض دارم!

    این مقایسه کردن یعنی اینکه من راضی نیستم که چرا من شرایطم اینجوریه و اون شخص اززمن شرایطش بهتره!

    و مقایسه کردن زمانی که شکل میگیره من دیییگه هیچ یک از نعمت های زندگیم رو دوست ندارم و دیییگه تمام!!!

    مقایسه یعنی حسرت داشتنه داشته های دیگران.

    من تصمیم گرفتم یه سوال از خودم بپرسم وقتی کسی رو با خودم مقایسه میکنم اونم اینکه آیا حاظری همین الآن با این شخص همه چیزت عوض بشه!؟

    میبینم صصصد سال حاظر نیستم

    حتی با بهترین آدم دنیا هم حاظر نیستم شرایطم رو و خودم رو عوض کنم پس این مقایسه لز نجواهای تخریب گر شیطان میادد:

    به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم

    شمایل تو بدیدم،نه عقل ماند و نه هوشم

    و اشکام اومدن تو چشام و بغض کردم فقط برا اینکه بتونم خودمو کنترل کنم هی نگاه سقف میکردم ‌و میرفتم اینور اونور مغازه که جلوی مشتری ها و مغازه داره اشکام نریزن

    اونجا که شعر میگه

    شمایل تو بدیدم نه عقل ماند و نه هوشم!!!

    منو یاد آیات قرآن و اتفاقات زندگی خودم انداخت.

    معنی عامیانه ی این شعر این میشه که

    از وقتی که صورت تو رو دیدم نه عقلی برام مونده که فکر کنم و نه هوشی که بتونم از فهم خودم استفاده کنم…

    من حدا رو در اتفاقات زندگیم دیدم.

    همین الان داشتم تو اتاق محل کارم غذایی که از رستوران سفارش دادم رو می‌خوردم

    یاد روزی افتادم که تو همین اتاق از گشنگی دلم ضعف میرفت و همکارام فست فود سفارش دادن اما من چون پول نداشتم حتی یه ساندویچ سفارش بدم رفتم زیر پتو و خودمو زدم به خواب!

    آره من از وقتی صورت خداوند رو دیدم دیگه به خودم بی اعتماد شدم

    دیگه نمیتونم راحت انتخاب کنم چون نمیدونم چی برام خوبه چی بده

    تنها خداست که عالم به غیب هست

    مدت خیلی زیادیه که دیگه نمیتونم مثله آدمای عادی باشم

    یعنی معیارهام خیلی فرق کرده

    رفتارام خیلی فرق کرده

    وقتی میخوام غذا درست کنم اولین چیزی که به فکرم میرسه اون غذا نیست،اینه که چه غذایی درست کنم که کمترین وقت رو ازم بگیره که بتونم بیشتر روی قرآن‌ و دوره ی احساس لیاقت و سپاسگزاری کار کنم

    وقتی میخوام برم پیشه پدر مادرم شهرستان یکی از اولویت‌هام این‌که یه جوری برم و بیام که بتونم بیشتر روی خودم کار کنم.

    در محل کارم همکارانم هممممه بلا استثنا دنبال این هستن که کمتر تو جرثقیل باشن و بیشتر تو اتاق استراحت باشن،یعنی مهترین دغدغه ی کاریشون تنها و تنها این موضوع هست

    اما من دددقیییقا برعکسم تمامه فکرم اینکه که بیشترین زمان تو جرثقیل باشم که بتونم تو خلوت خودم بیشتر روی خودم کار کنم با اینکه من مجردم و تمامه وقتم در اختیار خودمه!!!

    اما چی میشه که به همچین ذهنیتی و تعهدی رسیدم!

    چون من هیچی از خودم ندارم

    میدونی صورت خدارو کجا دیدم که به قول شاعر ، نه عقل ماند و نه هوشم!؟

    صورت خدارو اونجا دیدم که تو محل کارم یک بار 5 تنی،به بزرگی دوتا اتاق خواب با دمای 1000 درجه،تو ارتفاع 10 متری، بالای سر چند نفر داشتم جابجا میکردم و احتمال افتادن اون بار روی سر اون افراد 99٪ بود و احتمال نیوفتادنش 1٪ بود اما خداوند اجازه نداد!!!!

    شما تصور کن یک درب قندوق که یک قوس بالاش داره رو با نوک یک خودکار جابجا کنی!!!

    دقیقا مثله راه رفتن روی طناب!!!

    اما من اونجا خدارو دیدم که رحم کرد!

    من صورت خدارو اونجا دیدم که بدونه اینکه به زبون بیارم،تو دلم گفتم خدایا این چه همکاراییه که من دارم!!!همش یا فوش میدن یا سیگار میکشن یا شوخی زشت میکنن یا با ثدای بلند صحبت میکنن!

    یکی مثله محمد عبادی همکارم قرار بده که قاری قرآنه!مؤدب و با فهمه و…

    حالا محمد عبادی کی بود!؟

    محمد عبادی کسی بود که سال 91 هم خدمتیم بود و از سال 91 تا سال 1401 من تنها چیزی که ازش داشتم چهره اش بود که تو ذهنم بود و 2 روز بعدش ،داداشم بهم پیامک داد که این شماره ی محمد عبادی هست من به صورت اتفاقی دیدمش گفتن شماره اش رو برات بفرستم!!!

    من چجور خدارو روست نداشته باشم و یا شکرگزارش نباشم!!!

    چند روز پیش همکارم بهم گفت یه تغییری کردی!!!خوشتیپ تر شدی!

    چکار کردی!؟

    گفتم رفتم آرایشگاه

    دوباره یه نگاهی بهم کرد گفت نه!

    بیشتر از این تغییر تغکردی خوش‌تیپ تر شدی!!!

    1 ساعت پیش رفتن تو اتاق محل کارم دوباره بهم گفت خوش‌تیپ شدی!!!

    من فقط گفتم ممنونم

    اون فکر میکنه روی ظاهرم کار کردم اما نمیدونه از این چند روزه که دارم فقط به کلمه ی رب العالمین فکر میکنم درجا قلبم تکون میخوره

    چند روز پیش پسرعمم که 10،12 سالشه

    گفت دایی ابراهیم انصافا ععجججب زندگی داری…

    تو دلم خندیدم

    چون من همون ابراهیمم که حتی پدرم هم ازم آزرده بود،بقدری که با خشم نگام میکرد و بعنوان کسی که مایه ی آزار و دردسرش شده نگام میکرد!از بس ناااابود بودم،نمیدونم باور میکنین یا نه ، اما همین پدر هرررر هفته زنگ میزنه و پشت تلفن روزهارو یکی یکی جواب میکنه میگه امروز چه موقع کاری !؟

    میگم عصر کار اول

    بعد پوله کسی که چند بسته تراول 200 تمنی داره و میخواد بشمارشون،شوق میشماره و میگه خوب!

    عصر کار اول،

    عصر کار دوم

    شب کار اول

    شب کار دوم

    به امید خدا 5 روز دیگه استراحتته میای پیشمون

    میگم آره ایشالا برا استراحت اگه شرایطش باشه میام

    دوباره 2 روز بعدش زنگ میزنه میگه بیا بیا برات کله پاچه خریدم خودمو پاپانت تمیزش کردیم گذاشتیم پخت،بسته بندی کردیم گذاشتیم فریزر هم بخوری هم با خودت ببری!

    همین پدر که بخاطر مشکلاتی که براش درست کردم و بدهکار بودم و طلب کارا به بابام زنگ میزدن و می‌گفت کی میشه بمیرم راحت بشم دیگه

    الآن همون پدر وقتی به شوخی بهش میگم شما برام غذا درست کنین من بهتون خدمات میدم،میگه ما در خدمت توایم همه چیز برات فراهم میکنیم!

    همین پدر وقتی من میرم پیششون با شوق تا ساعت 3،4 صبح میشینیم با همدیگه صحبت میکنیم و کلی میخندیم و سربسرشون میزارم

    من این عزت رو از کجا آوردم

    من این اشکایی که داره از چشما میان رو آر کجا آوردم

    مگه قلبا اشک از چشام نمی‌اومد

    اما قبلش آرزوی مرگ میکردم

    اما الآن روزی نیست که از عشق رب العالمین گریه نکنم

    مهم نیست کجا باشم یا با چی!

    شدم اونی که میگه

    به هرجا بنگرم کوه و درو دشت

    نشان از قامت رعنا تو بینم

    بخدا من خدارو خیلی دوست دارم

    اون منو دوست داره

    من دو روز پیش داشتم سوره ی فاتحه رو مرور میکردم و اوله سوره خدا اینجوری شروع میکنه که

    (ستایش مخصوص خداست که فرمانروای جهانیان است)

    از این دو روزه وقتی که به کلمه ی رب العالمین فکر میکنم اشکام بی اختیار میریزه

    یعنی چی رب العامین آخه!

    میگه من فرمانروا من همه کاره ی همه ی هرچی که هست،هستم!!!!بعد میگه ستایش فقط مختص اونه

    حالا ستایش کردن یعنی چی!؟یعنی حمد و شکرگزاری و سجده کردن فقط از اون

    یعنی نرسیدن فقط از اون

    یعنی امید داشتن فقط به اون!

    آیه بعد میگه بخشنده ی مهربان!!!

    یعنی همونی که هرچی داری رو اون بهت داده!

    اون بهت بخشیده!!!

    و میره جلو تا اینکه آخر آیه میگه:

    (مرا به راه راست هدایت کن،راه کسانی که به آنها نعمت دادی، نه گمراهان!!!)

    اینجا داره مستقیما میگه راه راست ،راه خوش‌بختی و سعادت ماله افرادیه که بهشون نعمت دادم حالا کیا نعمت میده!

    به کسانی که شکرگزارش باشن و اون رو ستایش کنن!

    طبق آیه ی اول که خودش میگه ستایش مخصوص صاحب اختیار و فرمانروای جهانیان هست،اینجا داره از زبون من میگه که:

    مرا به راه راست هدایت کن،راه کسانی که به آنها نعمت دادی،نه گمراهان!

    یعنی ناسپاسان از گمراهان هستن!!!

    سبحان الله‌

    در جلسه ی اول دوره احساس لیاقت مفصلا در مورد مقایسه کردن صحبت شده و فکر نمی‌کردم مقایسه کردن اینقدر توهین به خداوند باشه!

    وقتی من مثلا ظاهر یا روابط یا هر چیز کسی رو با خودم مقایسه میکنم و احساسم بد میشه این یعنی اینکه من به فهم ،به عدالت و به آگاهی خداوند اعتراض دارم!

    این مقایسه کردن یعنی اینکه من راضی نیستم که چرا من شرایطم اینجوریه و اون شخص اززمن شرایطش بهتره!

    و مقایسه کردن زمانی که شکل میگیره من دیییگه هیچ یک از نعمت های زندگیم رو دوست ندارم و دیییگه تمام!!!

    مقایسه یعنی حسرت داشتنه داشته های دیگران.

    من تصمیم گرفتم یه سوال از خودم بپرسم وقتی کسی رو با خودم مقایسه میکنم اونم اینکه آیا حاظری همین الآن با این شخص همه چیزت عوض بشه!؟

    میبینم صصصد سال حاظر نیستم

    حتی با بهترین آدم دنیا هم حاظر نیستم شرای9طم رو و خودم رو عوض کنم پس این مقایسه از نجواهای تخریب گر شیطان میاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 218 رای:
    • -
      رضوان یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 2223 روز

      به نام خدایی که در این نزدیکی ایست

      الَّذِینَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَهً عِندَ اللَّهِ وَأُولَٰئِکَ هُمُ الْفَائِزُونَ

      ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ ﻭ ﻫﺠﺮﺕ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﻭ ﺟﺎﻥ ﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺟﻬﺎﺩ ﺑﺮﺧﺎﺳﺘﻨﺪ ، ﻣﻨﺰﻟﺘﺸﺎﻥ ﺩﺭ ﭘﻴﺸﮕﺎﻩ ﺧﺪﺍ ﺑﺰﺭﮒ ﺗﺮ ﻭ ﺑﺮﺗﺮ ﺍﺳﺖ ، ﻭ ﻓﻘﻂ ﺍﻳﻨﺎﻧﻨﺪ ﻛﻪ ﻛﺎﻣﻴﺎﺑﻨﺪ .(٢٠)

      یُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُم بِرَحْمَهٍ مِّنْهُ وَرِضْوَانٍ وَجَنَّاتٍ لَّهُمْ فِیهَا نَعِیمٌ مُّقِیمٌ

      ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺷﺎﻥ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﺰﺩ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺭﺣﻤﺖ ﻭ ﺧﺸﻨﻮﺩﻱ ﻭ ﺑﻬﺸﺖ ﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﻌﻤﺖ ﻫﺎﻱ ﭘﺎﻳﺪﺍﺭ ﺍﺳﺖ ، ﻣﮋﺩﻩ ﻣﻰ ﺩﻫﺪ .(٢١)

      خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ

      ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﺟﺎﻭﺩﺍﻧﻪ ﺍﻧﺪ ; ﻳﻘﻴﻨﺎً ﻧﺰﺩ ﺧﺪﺍ ﭘﺎﺩﺍﺷﻲ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺳﺖ .(٢٢) توبه

      سلام بر ابراهیم عزیز و مومن و موحد و ثروتمند و خداجو

      ساعت 4:20 صبح بود که هدایت شدم به خواندن کامنت توحیدی تان و چه شروع زیباییبود برای یک روز شگفت‌انگیز. و اون تکرارهای که بود چه زیباتر کرده بود ، چه تاکید زیبایی داشت بر متن الهی تون.

      ابراهیم عزیز شما را تحسین می کنم بخاطر این تعهد و پیشرفتی که داشتید و تبریک میگم تولد ابراهیم، ابراهیم گونه را، و مبارک باشه این هجرت عظیم.

      ابراهیم عزیز در پناه حق پاینده و پایدار و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید الهی آمین

      مژده ای دل که دگر بادِ صبا بازآمد

      هدهد خوش‌خبر از طَرْفِ سبا بازآمد

      برکش ای مرغِ سحر نغمهٔ داوودی باز

      که سلیمانِ گل از بادِ هوا بازآمد

      عارفی کو که کُنَد فَهْم زبانِ سوسن

      تا بپرسد که چرا رفت و چرا بازآمد

      مردمی کرد و کرم لطفِ خداداد به من

      کـ‌آن بتِ ماه‌رخ از راهِ وفا بازآمد

      لاله بویِ میِ نوشین بشنید از دمِ صبح

      داغ‌دل بود، به امّیدِ دوا بازآمد

      چشمِ من در رهِ این قافلهٔ راه بماند

      تا به گوشِ دلم آوازِ دَرا بازآمد

      گرچه حافظ دَرِ رَنجِش زد و پیمان بِشکست

      لطفِ او بین که به لطف از درِ ما بازآمد

      (این آیه های قرآن و شعر حافظ رو به نیت شما باز کردم)

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
    • -
      محمدطاها نظری گفته:
      مدت عضویت: 1095 روز

      دوست عزیز و هم فرکانسی آقا ابراهیم عزیز .سلام صبح امروز وقتی این کامنت بسیار خوب شمارا خواندم اشک مرا درآورد.از اینکه اینقدر تغییر کرده ای وتوحیدی شده اید بسیار خوشحالم و خدا را شکر که وقتی این کامنت عالی شمارا خواندم خیلی ایمانم نسبت بخدا بیشتر شد.خیلی خوب بود وتاثیر گذار.ممنون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      ابراهیم گفته:
      مدت عضویت: 1393 روز

      سلام ابراهیم عزیزم

      خدا قوت

      چقدر روح پاکی داری تو و چقدر نوشته هات در عین سادگی تو قلب آدم فرو میره.

      در مورد رب العالمین نوشتی و اینکه این ربی که عالم رو آفریده و نظم داده و هدایت کرده،انسان رو هم آفریده و به بهترین وجه داره هدایتش میکنه،این رب ما خیلی مهربون و بخشنده است و چقدر این خدای ما بخشنده است .

      و همین خدا این همه ناسپاسی و ناشکری و هزاران چیز از ما میبینه و چشم میبنده و میگه ندیدم.

      و همین خدا بد ترین گناها رو با یک استغفار پاک میکنه و ما رو برمیگردونه به روح

      و همین خدا رزق و روزی هیچ کس رو قطع نمیکنه

      و….

      چقدر ما خدای مهربانی داریم

      خدایا شکررررت

      ابراهیم جان درکت رو از خدا و دیدن اون دوست دارم.

      چقدر خوبه ما سعی کنیم که خدا رو دُرست درک کنیم و شما چقدر عالی درک کردی

      و دلیلش هم اون اشکهایی که روان و جاریه و حواسی که سریع نشونه ها رو میبینه و میگیره.

      خلاصه خوش بحالت عزیز،امیدوارم همه جوره عالیییییی باشی

      سپاسگزارم از کامنت فوق العاده آرامش بخشت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
    • -
      تقی گفته:
      مدت عضویت: 1003 روز

      سلام دوست عزیزم

      چقد لذت بردم از حال و هوای دلت

      چقد با اتفاقات خوبی که برات افتاده حالم خوب شد

      واقعا حالتو خریدارم

      خداروشکر میکنم که تو مسیر آگاهی قرار گرفتی و خودتو وصل کردی به فرمانروای جهانیان…

      دیگه بهتر از این نمیشه

      واقعا با خوندن کامنتت حالم خوب شد

      چقد حرفات دلی بود

      امیدوارم همیشه پیروز باشی

      و هر روز اتفاقات بهتری رو ثبت کنی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      فهیمه زارع گفته:
      مدت عضویت: 2971 روز

      بنام الله

      سلام ودرود به ابراهیم عزیز

      چه احساس خوبی القاء می کنه کامنتت آقا ابراهیم میشه گفت یجورایی کل نوشته هات یه تلنگر بود یه نشانه چقدر لذت بردم از طرز نگاهت وچقدر از صمیم قلب تحسینت کردم که اینقدر تغییر کردی ودقیقا که عزت بنده دست خداست وخداست که وقتی من تسلیم وفروتن باشم چنان عزتی به من می دهد که در عرش کبریایی سیر کنم

      سپاسگزارم ازت که دستی شدی تا این احساس ناب را تجربه کنم

      ابراهیم عزیزی در هر لحظه از زندگی برایت سعادت دنیا وآخرت را آرزو می کنم

      یا حق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      مرجان گفته:
      مدت عضویت: 1203 روز

      به نام خدای مهربان

      سلام‌ودرود من راازشهر زیبای یزد با مردمانی مهربان ودوست داشتنی پذیرا باشید

      ابراهیم عزیز باهربار خوندن کامنت های شما یه قدم به خدای نزدیک میشم که یه روز فراموشش کرده بودم ومیگفتم اصلا وجود نداره

      تحسین میکنم‌ این رابطه ی عالی که با رب العالمین دارید. این عشق وتوحیدی که دوسویه هست. چقدر لذت بخشه عشق وعاشقی با معبودت

      آقا ابراهیم عزیز. انگار کامنت شما برای من روی تکرار بود تا سوره حمد ومعنای او بارها برام تکرار بشه

      چقدر سپاسگزار خدا وند هستم که من رابا این سایت الهی واستاد عزیزم وشما خانواده عزیز اشنا کرد. بی نهایت ممنون خداوند هستم

      خدایا قلبم راباز کن تا مثل ابراهیم عزیز با شنیدن نام تو اشک شوق بریزم

      خدایا همه چی تو هستی.

      جمله قشنگی که چندروز پیش خوندم. هم خدا میخواد هن خدا می‌توانند

      ان الله علی کل شی قدیر

      براتون بهترین ها راارزومندم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
      • -
        ام البنین بیگدلی فر گفته:
        مدت عضویت: 3071 روز

        به نام خداوند مهربان و هدایتگر

        سلام به آقا ابراهیم عزیز

        ممنون بخاطر کامنت عالیتون

        با خوندن کامنتتون اشکهام سرازیر شد. چقدر خوب در مورد مقایسه کردن و توهین به خداوند گفتید.

        دقیقا وقتی خودم رو با فرد دیگه ای مقایسه میکنم و احساسم بد میشه یعنی از آنچه دارم ناراضیم و این میشه ناسپاسی. یه حس ناتوانی و اینکه انگار من توانایی ندارم به خواسته هام برسم بهم دست میده. در صورتی که خداوند به همه قدرت خلق زندگیشون رو داده.

        آن سوال که آیا حاضرم همه چیزم با این شخصی که دارم مقایسه میکنم عوض شه ؟ خیلی سوال خوبیه ، وقتی از خودم پرسیدم ، گفتم اصلا حاضر نیستم.

        دیدم شرایط خودم خیلی بهتره و اینجوری می تونم نعمت هام رو بهتر ببینم.

        در پناه حق

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      آرزو کاظمی گفته:
      مدت عضویت: 504 روز

      سلام خدمت شما برادر توحیدی

      دلم نیومد فقط ستاره بدم کامنتتون بی نظیر بود

      یک دنیا ممنونم

      نمیدونم چرا این روزا اشکام زیاد شده اما متفاوت،هر وقت اسم خداوند میفته یادم اشک وخنده قاطی میشه و من این حالمو با دنیا عوض نمیکنم…

      چقدر این سوالتون به من قدرت داد

      من تصمیم گرفتم یه سوال از خودم بپرسم وقتی کسی رو با خودم مقایسه میکنم اونم اینکه آیا حاظری همین الآن با این شخص همه چیزت عوض بشه!؟

      میدونید در جواب این سوال تنم لرزید و گفتم هرگززززززز من نمیخوام جای کس دیگه ای باشم و اشکام ریخت

      این روزا نمیدونم چرا از بیرون همه دارن منو مقایسه میکنن با اینکه کار به کسی ندارم اونقدر با خودم تنها بودم و تو سایت بعضی چیزا یادم مثل حرفهای خاله زنکی و …. و خیلیا بهم متلک میندازن سرزنشم میکنن بهم میگن انگار آدم این دوره و زمونه نیستم و امان از ذهن که کنترلش گاهی سختتتتت میشه ….

      از نظر مالی نوشتین …

      و من اون روزهای شما رو امروز زندگی میکنم خیلیا قضاوتم میکنن

      میگن چرا نمیخری نمیپوشی نمیری تفریح و باز ذهنم شروع میکنه و باز مقایسه شروع میشه و منو میبره به مرز ناامیدی اما انکار مسیری که توش هستیم گاهی اندکی ایستادن داره اما راه برگشت هرگزززززززز

      اشکام و قلبم همزمان کار می‌کننن یا رب العالمین

      خیلیا بهم میگن قرض کن کارتو گسترش بده بدون وام به جایی نمیرسی باید قسط داشته باشی الان همه اینطورین ذهنمم خودشو میاره وسط اما نهههههه من نمیخوام من تعهد دادم استاد گفته اگر جهان موندنت رو تعهدت رو ببینه همه چی برات عالی پیش میبره

      مینویسم یادم نره

      دنیا به هر سمتی بره من باید رو تعهدم بمونم و هیچ وقت قرض و قسط و وام نگیرم و در این باره با هیچکس حرف نزنم و زحمت بکشم اظهار نظر نکنم به دیگران ….

      و متعهد بشم که مقایسه رو به گل بگذارم کنار مقایسه به هر شکلی که باشه توهین به خداونده والسلام

      استادان عزیزم و هم کلاسی های ارزشمندم

      عمرتون پربرکت قلبتون پر از آرامش الهی

      Sms های واریز به حسابتون ثانیه به ثانیه

      بدرخشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      مصطفی افشار گفته:
      مدت عضویت: 1075 روز

      سلام اقا ابراهیم

      رگ گردنم یهو تکون خورد وسطای کامنتتون

      گفتم خداونده داره نشانه میده دست گزاشتم روی گردنم دیدم نبزم میزنه گفتم یعنی چی از رگ گردن نزدیک تر

      میدونید چی بفکرم اومد اینکه من همیشه دوست داشتم از بچگی فکر ادمارو بتونم بخونم یعنی ذهنشونو بخونم فکرکنم همه دوست داشته باشن اخه ادم فوضوله خخ

      میدونید از رگ گردن نزدیک تر چیه خداونده همونیه که فکر مارو میتونه بخونه

      حساب کن یکی جلوت وایسه بدونی میتونه ذهنت رو بخونه اونوقت چه رفتاری میکنی

      جُم نمیخوری ی فکر بد نمیکنی در بارش خجالت میکشی از خودت و فکرات و افکارت

      اونوقت خدایی که اگاه ب ماست ما کجا فرضش میکنیم اون دور دورا

      ی جسم بهمون هدیه داده و یک اندیشه اون از اندیشه ی ما باخبره

      یوقتایی فکر میکنم روح مو گم کردم چون میگم من که ذاتن پاکم چرا پس این فکرا نجواها میان از خودم خجالت میکشم بخاطر این فکرا شرکا اشتباها کم‌ کاریا

      خودم خیلی خوبم میدونم خودمو خیلی دوست دارم میدونم

      خودمو گم کردم انگار خودم عاشق خداست خودم خیلی عشقه شجاعه مهربانه با ادبه خیلی خیلی پاکه

      سپاس از کامنت عالیتون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      حسن گرامی گفته:
      مدت عضویت: 1339 روز

      سلام ابراهیم جان

      احتمالاً اگر جملاتی که نوشتی صد بار دیگه هم پشت سرهم مینوشتی بازم خط به خطشو میخوندم

      قشنگ معلوم بود توی چه حال و هوایی هستی

      خودت کامنتتو خوندی؟

      اگر نخوندی ، برو از اول خط به خط این کامنتی که نوشتی رو بخون

      اون وقت خودت متوجه میشی چی دارم میگم

      خیلی خوب بود

      خیلی

      دقیقاً انگار که خدا داشت بهم میگفت این نتیجه آدم سپاسگزاره

      کسی که خدارو ستایش میکنه نتیجه اش ثروت بیشتره

      چون اون همه کاره ی همه چیزه

      واقعیت قصد پاسخ نوشتن نداشتم ولی چی میشه الان که ساعت 12 شبه و همه خواب هستند و منم توی تاریکی دارم با خدا حرف میزنم بعد دستمو بگیره بیاره سمت کامنت شما !!

      فقط یکسری چیزها رو باید بهتر می‌فهمیدم

      خودش میدونه چی دارم میگم

      همانطوری که خودش گفت برات بنویسم

      بذار یه چیزی بهت بگم

      ابراهیم

      بیخیال…

      دمت گرم پسر

      اولین بار بود برات نوشتم

      اونم چون دستور از جای دیگه ای بود

      به خدا میسپارمت

      ربّ العالمین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      اعظم پ گفته:
      مدت عضویت: 307 روز

      سلام برادر عزیزم

      از خواندن کامنتت کلی انرژی گرفتم

      چند سال پیش این آهنگ به هوش بودم از اول شجریان را گوش داده بودم ودوست داشتم

      به این جای کامنتت که رسیدم رفتم دانلود کردم و همزمان بقیه ی کامنتت را خواندم

      خیلی لذت بردم

      خوش حال شدم که موفق هستی و در مسیر توحید هستی

      آرزوی بهترین ها را برایت دارم

      خوش حالم که عجله نمی کنی

      دوست دارم فرزندانم در آینده نیز مثل تو در مسیر توحید باشند

      دوستت دارم

      سربلند باشی و استوار

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      فرزانه خیری گفته:
      مدت عضویت: 238 روز

      با تک تک کلماتتون اشک ریختم اول صبحی

      خدااااااااااااااااااااا تو چی هستی کی هستی که اینجوری آدمو مست خودت میکنی

      خوشابحالت اقا ابراهیم ، غبطه میخورم به حال و روزت

      منم خیلی دوست دارم به جایگاه شما برسم

      خیلییی خستم ، با اینکه اطرافم‌آدم زیاده ولی خیلییی تنها

      خیلی سردرگونم و پریشانم ، مثل دیوونه ها شدم ، اصلا نمیدونم دارم دنبال چی میگردم

      انگاری یچیزی ازم کمه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      مجید بختیارپور عمران گفته:
      مدت عضویت: 961 روز

      سلام ودرود بر داش ابراهیم توحیدی گل

      به بهههه چه حالی کردم با این عشق بازیت با خدا چه عشقی کردم که چیجوری ترو از چه خطرهایی نجات داد واقعا عشقی دمتگررررم لذت بردم از کلمه به کلمه کامنتی که خوندم و ایمانم به خدا بیشتر شد ممنونم که برام نور شدی ممنونم داش ابراهیم همه کامنتایی که ازت خوندم از جنس نور بود همه از جنس عشق بود که این کامنتتون خیلی خیلی نورانی و باعشق بود برام خیلی دلم گرم شد به خدایی که وقتی به تو اینجوری تونست کمک کنه حتما بمن میتونه کمک کن این خیلی حالمو خوب کرد اومدم اینجا بهم بگم خلاصه اینکه داداش عشقیییییی عشق… دوست داشتنی هستی خدا پدرومادرتو برات نگهداره و انشالله فرزند خلف باشی و حامی عزیزانت .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    سعید خستوانه گفته:
    مدت عضویت: 2108 روز

    با سلام خدمت دوستان عزیز مهربان و استاد عزیز مهربان و خانوم شایسته مهربان امید وارم تنتون سالم باشه

    استاد عزیز و بچها هر چیزی گه میگم 1 یگ نشانه باشه 2 واسه تقویت روح خودم و دوستان باشه

    استاد عزیز چقدر من مقایسه کردم تا امید شدم چقدر همیشه توی وجودم سر در گم بودم چقدر به خودم بر چسب اینو زدم من ارزوه هیچ گاریو ندارم همه از من بلا تره وای چقدر و هنوزم دارم خود زنی میگنم از درون

    ولی خبیش به اینه گه دارم بهتر میشم هر موقع این حس ها میاد سراغم میگم هی سعید خدا هواتو داره اون از روح خودش در تو دمیده ت اشراف مخلوقات هستی ت داری جهان‌ گسترش میدهی ت قرار هست خیلی کارها کنی به خودم میگم سعید ت 3 بار مردی زنده شدی پس قراره خیلی کارها کنی اما استاد و دوستان این نجوهای ذهن وقتی به یک الگو می‌رسی گه از یگ راه و اون حس خب اتفاق خب میفته اون حس شگر گزاری رو درون خودم هی زنده میگنم هی اتفاق خب برام رقم میزنه و با این الگو هست میشود این سرو صدای ذهنت رو گمش کنی

    استاد در مورد تهمت زدی وای چقدر به خاطر این گه دروس کوش ندادم تهمت زدم چقدر من حق به جانب شدم چقدر من با جامعه جنگیدم چقدر و همیشه حال بدی بود میخام اینو بگم گه چقدر این افکار شیطانی ضربه‌ای بهم زده گه که تا نسل در نسل هست اگه دروستش نکنم یا بهتر فرزندم و یا نوم هم همین افگارو داره پس اینجا هست گه داریم جهانو گسترش میدهیم مگه خودمون تنها هستیم مگه توی قار زندگی میکنیم نه بابا من بچم جامعه داریم زندگی میکنم باید این افکار دروس کنیم گه اونها از ما الگو بگیرن خدایا شگرت راه دروس رو بهمون کفتی استاد از بینهایت سپاس کزارم زندگی یعنی عشق یعنی لذت بردن بابا همین لحظه هست استاد ت فلوریدا هستی داری مغز منو می‌خونی چی توش داره میگذره با زبون خودمونی میگی چون خودت بودی و الان منو داری میبینی

    چرا من بخام ناشگری کنم بابا یه انسان چی میخاد

    یه سلامتی به خوردن یه پوشیدن و نیاز جنسی خدا خب همه ای اینها رو داده پس چرا حرص می‌زنیم چرا طمع داریم به مال دیگران چرا آخه

    استادو بچها بخدا قسم من میتوستم با راه نادروس برسم به حلا مالی این چیزا ولی من کفتم به خدای خودم اگه من جاهلم اگه مغرروم اگه حرص میزنم اگه هر جوری هستم من میخام از راه دروس برسم اگه از مسیر بیرون میرم ت منو هدایت کن من بلد نیستم چی به چی هست تنها چیزی گه من درگ از تو گردم یه حس امیدی هست گه درون من فریاد میزنه میگه این گارو کن و من میگم چشم تا حد توانم من اینجوری خودمو ریکاوری میکنم به گذشتم نگاه میکنم میبینم سعید اگه ت هر چیزی میخواستی به دستش آوردی حلا چیزهای قابل باور بوده میبینم زمان بچگی دوچرخه یا موتور یا بازی های بچگانه بزرگ تر شدی رفتی توی فاز مواد دوختر بازیو این چیزا بزرگ تر شدی رفتی توی فاز شغلو این چیزا میخام اینو بگم این روند طی شد تا به اینجا رسیدم و به خودم میگم و افتخار میکنم هر چیزی خاستم به دستش آوردم و انجام دادم و خودم هستم

    استاد عزیز یه داستانی رو بگم خیلی جالبه

    حلا زمان مناسب خدا رو امشب تاریخ میزنم حواسم باشه گه چی هستم و چی شدم

    3 / 8 / 1403

    واقعان خدایا شگرت من خیلی شور شوق ماشین داشتم خب واقعان حصرت می‌خوردم گه چرا آدمهای هستن از من گوچگ ترن و قیافه ای ندارن و از لحاظ فرهنگ هم پاین تر از کنه چرا این ماشین پارس داره من پیاده هستم من باید این سرما این گرما باید دستم رو جلوی همه دراز کنم تا منو یه جای ببره خیلی اذیت میشدم و به خدا هم فهش میدادم صادقانه امشب گه این تاریخ زدم

    داشتیم از شهر میومیدم و یه تصادف شده بود و ماشینشون چهار صدو پنج بود ولی خدارو شگر هیچ اتفاقی براشون نیفتاده بود بعد توی ماشین نشستم کفتم خدایا من خیلی از این آدمها خیلی پر مغرور تر بودم و اگه اون موقع ماشین رو بهم می‌دادی حتمن من مرده بودم خب ولی الان این ماشینو دارم خب دارم دوخترم میبرم دوکتر بعد میرم سر گارم هم زمان 5 تا گارو باهم انجام میدم و لذت هم میبرم از همه چی استاد واقعان خدا زمان بندیش اگه درکش کنیم انگار کنج پیدا کردیم یه روزی از چنتا دوستام کفتم من بزرگترین کنجو پیدا کردم مسخرم کردن کفتم بخدا قسم کفتن خب گو نشون بده ببینم کفتم کنج من توی سینه منه خیلی مسخره شدم اوایل های بود با استاد آشنا شده بودم کنج من درون منه

    کس نخارت پشت من جز ناخون انگشت من بعضی ها حرفشو میزنن ولی استاد من شما یا هر کسی دیگه هم درکش کردیم هم عمل کردیم با پوستو کوشت خون

    استاد یه داستان دیگه بگم

    خیلی جالب اینم من بعد خدمت سربازیم دیگه رفتیم توی فاز ازدواج خب اما خداوند بزرگ اگه ت یک قدم رو میبینی خدا صد قدم جلو ترو میبینه خلاصه این نامزدی و عقد من با جرو بهسو این چیزا پیش.رفت بهد عروسی همش بهس فهشو این چیزا بود بهد 3تا بچه بار زنم رفت تا این دوختر به دونیا آمد

    حلا خداوند میدونست گه این ازدواج به جدایی ختم میشه میدونست گه این مادر بچه داری نمیتونه کنه میدونست گه تهش سرابه همه چی رو میدونست اما من لج گردم گفتم خودم میتونم خودم دروستش میگنم خودم می‌سازم زندگی رو خودم اینجوری من زمانی باید بگم خودم گه امید داشتم به خدا به یک نیروی گه با من هست گه درخواست میکنم گه میگوید چشم قربان

    این خودم از کجا میومد از غرور از منیت از خودخواهی از خود محوری از عدم درگ قانون اما

    استاد به خدا قسم هر کسی رو میبینم گه اینطوری بوده آخرش جدا شده من توی ایران هستم و توی اسنپ با هزار تا آدم سرو کله میزنم میبینم اینم مصل قبلن من بوده حلا خدا چی میگه الان با من

    میگه سعید تخم دوازده زده گذاشتی خود گردی اینجوری شد حلا بکش کنار ببین من واست چیگار میگنم بچها الان هر اتفاقی هر اتفاقی بیفته میگم این خیر بوده خدایا سپاس کزارتم تهش نتونم ذهنمو کنترول کنم خشم میاد سراغم دیگه یقه کسیو نمیگرم میگم خودم هستم دارم با این افکار زندگی رو رقم میزنم سعید باید حال خودت رو خب کنی یعنی راهی نداری جز حال خب حلا دیگه خود دانی

    ببخشی دوستان این چیزا درگ من بود و اینشلا استاد خدا عمری بزاره بیای ایران سمینار بزاری بیام از تجربیات از باورهای خبی که ساختیم بگیم

    خب در پناه حق باشید سر بلند پیروز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  5. -
    سعیده حسینی گفته:
    مدت عضویت: 388 روز

    خدای من خدای من خدای من

    این فایل رو استاد انگار فقط برا من رکورد کردن

    خدا چقد دقیق میتونه انسان رو هدایت کنه همیشه این سری هدایتم کرد دقیقا به حرف هایی که لازم داشتم بشنوم باگ هایی که لازم بود بهم نشون بده تا اصلاحشون کنم

    من تقریبا 6 ماهه که عضو سایتم و تو این مدت خیلی عالی رو خودم کار کردم نا گفته نمونه که من همیشه از بچگی ناخودآگاه کنترل ذهن خوبی داشتم اکثر اوقات تو فاز امیدواری و حال خوب و حس های قشنگ بودم و از همون اول همیشه دنیال بهبود خودم بودم برا همین همیشه میگم من واقعا تو کنترل ذهن خیلی خوب عمل میکنم

    دیشب برام یه تضاد کوچولویی پیش اومد که ذهنم شروع کرد نجوا کردن و حالمو بد کردن تعجب کرده بودم که منی که از اتفاقای خیلی خیلی بزرگتر از این اصلا تکون نخوردم و حالم خوب بود چرا این شکلی الان دارم عنان از کف میدم هرطوری شد یکم ذهنمو آروم کردم و خوابیدم جالبه در خواب دیشبم سه بار خواب دیدم تو یه حالتیم که خدا یه سری الهامات بهم میکنه همزمان هم نجواهای شیطان هم میشنوم تو یه حالتی بودم انگار منجمد بودم انگار مثل بغضی بودم که نمیترکید انگار تو باتلاق بودم و دست و پامیزدم که بیرون بیام یه حسی که نمیتونم با کلام توصیف کنم انگار درست وسط دو نیروی خیر و شر بودم و جالب اینجاست که این خواب سه بار برام تکرار شد انگار میخواستم به سمت هدایت الله برم اما حریف ذهنمم نمیشدم در یه برزخ واقعی بودم صبح که بیدار شدم خواستم کامنت های فایلهای توحیدی رو بخونم اما دیدم فایل جدید اومده حرفهایی که استاد عزیز در این فایل زدن دقیقا مسائل منو انگار مطرح کردن باگ هامو بهم شناسوند این فایل که غرور رو بذار کنار فک نکن حالا که قوانین رو میدونی بقیه که نااگاهن دیگه اصلا انگار آدم نیستن

    بهم گفت خودت رو مقایسه نکن بماند که من در این موردم بسیار خوب عمل میکنم و اصلا کاری به بقیه ندارم اما انگار ته ذهنم یه خبرایی هست

    بهم گفت اگه رزق و روزی میخوای نگاه نکن چرا بقیه تو مدت کم نتیجه گرفتن اما تو نه از خدا بخواه که از فضلش به تو هم ببخشه

    بهم گفت شیطانی که دیشب سه بار خوابشو دیدی که سعی میکرد از پشت و بالا و چپ و راست نفوذ کنه بهت سپاسگزار باش تا با سرعت به سوی خداوند حرکت کنی

    استادم در این فایل بهم گفت ایده ای که خداوند به قلبت داده عملی کن تا درهای رحمت و ثروت به روت باز بشه و هزاران نکته ی دیگه که فقط خدا میدونه چه چراغ هایی در ذهن من روشن کرد منی که انصافا خیلی خوب رو خودم کار میکنم این نشون میده هر لحظه باید در این مسیر باشی. وگرنه مثل خوابی که دیدی شیطان از همه طرف بهت نفوذ میکنه اصلا این آیه مصداق خواب های دیشبم بود خدارو سپاسگزارم توسط دست بینظیرش منو هدایت کرد ترمزهامو بشناسم و خودمو بهبود ببخشم اینم نتیجه ی درخواستیه که همیشه بهش دارم و میگم خدایا شخصیت منو بهبود ببخش باگ هامو اصلاح کن و بزرگم کن مثل خونه ای که تمیز میکنم آت و آشغال هاشو میندازم دور همیشه این درخواست رو از خدا داشتم و دارم که کمک کن آشغال های وجودیمو دور بندازم و پاک پاک بشم این لذت بخش ترین کار دنیاست برام کاری که از بچگی ناخودآگاه انجامش میدم اگه بدونم کاری رفتاری یا اخلاقی نادرسته انجامش نمیدم حالا هرسری معیارم برای درستی و نادرستی یه سری چیزا بودن الان معیارم قانون جهان هستیه و خود خداونده

    خدایا کمکم کن بیشتر بشناسمت و بیشتر خودمو بهبود بدم

    سپاسگزارم ازتون استاد عزیز

    دوستان عزیز همگی شاد و ثروتمند ودر بهترین حال و نزدیک ترین حالت به خداوند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  6. -
    سپیده سیف گفته:
    مدت عضویت: 915 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم ومریم جان

    استاد وقتی فایلی میذارید که درباره ی توجید به رب هست من میمیرم برای اون فایل

    شما نمیدونید چقدر ماشاگرداتون محتاج وتشنه ی این جملات ناب و‌زیبا هستیم

    خدایی که رب عالمین و خالق این جهان هستی هست و آفریننده ی تک تک موجوداته

    الله اکبر

    خدایی که هادی وهدایت کننده ی ما هست در هرلحظه وهرجا اگر خواستیم راه درست رو بریم باید پاکی دل داشته باشیم

    الله اکبر

    چه دوره طلایی بشه وقتی شما فقط از خدا بگین و حرفهایی که توی قرآن گفته شده.

    خداروشکر بخاطر این فایل ارزشمند

    در پناه الله مهربان باشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  7. -
    پویا پناهی گفته:
    مدت عضویت: 1744 روز

    الان ساعت7/30سوم اذرماه 1403افسانه توانگر ………دیدگاه من درود خدابرشما استادعزیزم خیلی دوستت دارم استاد شماعشقی ازطرف خدااومدی هرموقع یه مسله برام پیش میادمیام سایت میبینم شما یه فایل جدیدگذاشتی دقیقا خدااززبان شما به من میگه خداگواه…فایل قبلی گذاشتید خیلی دلم یه باغ میخادومرتب مینویسم یه باغ دیدیم ومن میگفتم همین میخام باید بگیریم وعجله میکردم اومدتوسایت خداگواه شما گفتید عجله نکنید واسه خواسته هاتون وخدا خودش میدونه چی میخواهین به موقش واستون اماده میکنه استادعزیز من باشما زندگی میکنم یه خانم52ساله هستم فعلا خانه دارم مرتب فایلهاتون گوش میکنم وصلم به سایت دوسه تادوره هاتونم باپسرم خریدیم وچقد زندگیمون عوض شده وخیلی خیلی جاداره تا به خیلی جاهابرسیم ….ازیه منطقه متوسط اوندیم بهترین جای شهر وسفرخارج ازایران فکرشم نمیکردم ماشینهای خفن سریال زندگی دربهشت خیلیهاش دیدم وواقعا جاهایی میرم به یادشما میافتم وراست میگوییدهرچی تمرکز کنیم به زیبایها قشنگی ها خداهدایتمون میکنه وتوفرکانسش قرارمیگیریم خدایاشکرخدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت…..استاددرمورد این فایل خودم به شخصه همینجوربودم غرور داشتم شکرگزارنبودم همش میگفتم من که غیرازاین خونه ماشین چیزی ندارم وناشکری بود…همون خونه ازدست دادم…..با کارکردن روخودم ذهنم ومرتب وصل بودم به فایلهای شما وفقط به خدا تکیه کردن مرتب شکرگزاری کردن ازهرچی از پرنده ازیه فروشنده تومغازه که چقد انرژی خوبی داشت چقد خوب بامشتریها صحبت می کرد از درختان طبیعت هوا خداگواه مرتب ازاب گرم حمام ازطبیعتی که ازتوتراس خونمون میبینم همش درختان بلند سرسبزی هوای خوب خدایاشکرخدایاشکرت بابت این همه نعمت ازسلامتی که خیلی بهترشدم قبلنا هرروز تومطب دکتربودم الان خیلی کمترشده …..استادخیلی حرفها دارم بزنم ازنتیجه هایی گرفتم زمانی که ازقوانین خدا وشما گفتید عمل کردم گرفتم خیلی جاها انجام ندادم فهمیدم ازمسیرخارج شدم وخدامرتب داره هدایتم میکنه……خداروشکربابت بودن شما استاد خیلی دوستون دارم خیلی دلم میخادشماروببینم ازنزدیک به یاری خدا یا ایران ببینیمتون یا بیایم امریکا…..ممنونم استاد ازخداوازشما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  8. -
    علی بردبار گفته:
    مدت عضویت: 1858 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم.

    خداست که معبودى جز او نیست؛ زنده و برپادارنده است؛ نه خوابى سبک او را فرو مى‌گیرد و نه خوابى گران؛ آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است، از آنِ اوست. کیست آن کس که جز به اذن او در پیشگاهش شفاعت کند؟ آنچه در پیش روى آنان و آنچه در پشت سرشان است مى‌داند. و به چیزى از علم او، جز به آنچه بخواهد، احاطه نمى‌یابند. کرسى او آسمانها و زمین را در بر گرفته، و نگهدارى آنها بر او دشوار نیست، و اوست والاى بزرگ. (255) در دین هیچ اجبارى نیست. و راه از بیراهه بخوبى آشکار شده است. پس هر کس به طاغوت کفر ورزد، و به خدا ایمان آورد، به یقین، به دستاویزى استوار، که آن را گسستن نیست، چنگ زده است. و خداوند شنواى داناست. (256) خداوند سرور کسانى است که ایمان آورده‌اند. آنان را از تاریکیها به سوى روشنایى به در مى‌برد. ولى کسانى که کفر ورزیده‌اند، سرورانشان [همان عصیانگران] طاغوتند، که آنان را از روشنایى به سوى تاریکیها به در مى‌برند. آنان اهل آتشند که خود، در آن جاودانند.(257)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 35 رای:
    • -
      ابراهیم گفته:
      مدت عضویت: 1393 روز

      علی جان سلام

      بی شک به قلبت الهام شده که اینو بنویسی و برای من اون کامنت‌هایی ارزشمند تره که توحیدی تره.این کامنتت که کلا قرآن بود و ارزشمند ترین آیات قرآن که واقعا خوندن آیه الکرسی مو به تن آدم سیخ میکنه.

      امیدوارم من هم بتونم این ریسمان محکم خدا رو رها نکنم و جزو عاقبت به خبرهای سایت باشم.

      خدا از خوبی کمت نکنه.سعادتمند باشی در دنیا و آخرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
      • -
        علی بردبار گفته:
        مدت عضویت: 1858 روز

        سلام ابراهیم عزیزم

        من عادت ندارم از قرآن در کامنت استفاده کنم. سعی میکنم آنچه خودم از سر گذرانده ام بیان کنم.

        این آیات گرانقدر هم زندگی دیشب من بود.

        بدلیل یک چالش، یک موهبت الهی، مجبور شدم پشت سرهم این آیه را بخوانم. تنها چیز قرآنی است که از کلاس چهارم دبستان بلد هستم :))

        مثل همیشه، خواندن آیات معجزه کرد، چون من ایمان دارم که معجزه می‌کند… سالهاست با قلبم میخوانمش و دنبال معجزه میگردم و میابم.

        خب، دوست ندارم راجع به داستان‌های غم و ترسی که با این آیه به شادی تبدیل شده اند، توضیح کامل بدهم…غم و ترس را ولش…فقط دیشب به پسرم گفتم: دوست داری معنی این آیه ها را هم برایت بخوانم؟

        گفت آره.

        منم رفتم تو گوگل گشتم و یه کپی پیست هم برای شما زدم… همین! البته این فایل را همان صبح زود، نصفه نیمه گوش کرده بودم. و به نظرم رسید کمی مقاربت معنایی با آیه دارد.

        امروز به لطف این آیات، به لطف عظمت قران، نه چالشی داشتم و نه دل نگرانی.

        ممنونم دوست عزیزم.

        خدا شما رو هم برای من ، تندرست و شاد، نگه داره، لحظه به لحظه‌.

        خوشبخت و خوش شانس و پولدار باشی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
        • -
          ابراهیم گفته:
          مدت عضویت: 1393 روز

          سلام علی جان

          همین!همین!همین!

          این همه چیزی بود که نیاز داشتم

          پس تمام !بود

          داغ داغ برات داستان بگم.

          خدا رو شکر من تو تمام مسائل به نسبت رشد کردم و احساسم خوبه و همچنین توی مسائل مالی.اما این مسائل مالی یه کم بیشتر منو می‌پیچونه و مثل فتیله پیج میچرخونه.خیلی مقاومت میکنم که احساسم رو خوب نگه دارم اما هنوز سوراخ ورود شیطان شده.

          بعد از ظهر تو اتاق خوابیده بودم تا اذان مغرب شد و صدای اذان از موبایلم که بیرون اتاق بود شنیدم ،چشمهام رو باز کردم و به خدا گفتم خدایا من تو همه چی یاد گرفتم که همه چیز شمایی و شما هم بهم گفتی که به همون دلیل که استاد گفت همه چی تویی. حالا کجا من دارم اشتباه میرم که تو مسائل مالی فتیله پیچ میشم.صدای خدا رو تو قلبم شنیدم که گفت استاد همه چی یادت داده چرا اجرا نمیکنی برگرد به جاهایی از زندگی که مسئله ای نداری ببین چجوری فکر میکنی و عمل میکنی؟همون موقع با سرعت بررسی و گفتم خب خدایا اینجا مطمئنم !! گفت پس چرا تو مالی مطمئن نیستی؟چرا فکر میکنی خدا روزی نمیده،خدا بیشتر نمیره ،حالا که دیگه تو سایتی و میبینی که استاد و بچه ها میگن و نوشتن!خب من گفتم خدایا منم میدونم تو این مسئله هم رزاق خودتی!گفت پس چرا عمل نمیکنی؟گفتم خب احساسم بد میشه.گفت مگه استاد نگفته احساس بد شیطانه ؟مگه من با شما عهد نکردم ای فرزندان آدم شیطان را نپرستید و مرا بپرستید که راه راست همین است!!!گفتم بله گفت مگه خودت چند ماه پیش تو وضعیت مالی بد نبودی و خدا برات مشتری خوب فرستاد و همون دستگاهی که پول نمیساخت پولساز شد؟گفتم بله گفت یادته چکار میکردی؟گفتم بله میرفتم سر کار و همونجا سررسید بود،ستاره قطبی مینوشتم،شکرگزاری میکردم،تجسم میکردم،دوره گوش میدادم،سناریو می‌نوشتم و احساسم خوب بود!

          گفت پس عمل کردی درسته؟گفتم بله گفت باز هم عمل کن و جریان رو ادامه بده و احساست خوب باشه و امید داشته باش!!!

          نهایتا گفت باز نگو خدا چرا با من صحبت نمیکنه!الان کجایی ؟گفتم تو اتاق .گفت زمانهایی که سکوته و (مکان و زمان ساکت )زمانهایی که مخصوص خداست زمان اذان …

          علی جان همین که اومدم بیرون و گوشی رو برداشتم و سایت رو باز کردم دیدم شما جواب دادی و امر شد همینجا داستان داغ رو نوشتم.

          بی شک آیه الکرسی معجزه میکنه و بی شک قرآن معجزه است و بی‌شک ما خوش شانسیم که اینجاییم و بی شک من خوش شانسم دوستانی مثل شما اهل توحید و فرهنگ و قرآن دارم.

          برات آرزوی سعادت دنیوی و اخروی دارم.سپاسگزارم

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
    • -
      رضوان یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 2223 روز

      به نام خدای بخشنده ی مهربان و رزاق و وهاب و قریب و مجیبم

      سلام به علی بردباری عزیز و مومن و موحد و ثروتمند و سعادتمند و خداجویم

      فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِینَ

      علی عزیز که خدای مهربان در مورد شما فرمود سَوَّیْتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی و به تمام فرشتگان اش دستور داد فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِینَ

      و این کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَىٰ کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلًا بر شما مبارک و میمون باشه.

      تولدتون مبارک

      .

      کلی دست و صلاه و صلوات و طعام لذیذ و شهاب و شفق قطبی و اشعه های طلوع خورشید و باران بهای و ماه شب چهارده و هر چه جاذبه های دنیا تقدیم به شما

      .

      .

      در پناه حق آنقدر در این دنیا با لذت و شادی و سرور و حال خوش بمانی که ٱلنَّفۡسُ ٱلۡمُطۡمَئِنّه شما رَاضِیَهࣰ مَّرۡضِیَّهࣰ ندای رب رو لبیک بگه.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
      • -
        علی بردبار گفته:
        مدت عضویت: 1858 روز

        سلام به هنرمند بی بدیل گروه

        وای…. خدا، مرسی!

        ممنونم رضوان عزیز

        این بهترین هدیه امروزم بود… به خدا!

        ممنون که تولد من رو یادتون مونده… روز بسیج :)))

        به خاطر وجود شما ممنونم.

        اینم بندی از شکر گزاری امروزم!

        در ضمن، نفهمیدم آیه ها چی بود، ولی دمت گرم!

        دست و سوت و ستاره قطبی و شفق آسمانی، نثار تولد خودت که یکدونه ای، داداش.

        خوشبخت و خوش شانس و پولدار باشی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
        • -
          رضوان یوسفی گفته:
          مدت عضویت: 2223 روز

          به نام خالق بی همتا

          سلام به علی عزیز

          پارسال که در لینک زیر

          abasmanesh.com

          تولدم رو تبریک گفتید و گفتید که روز تشکیل بنیاد مستضعفین به دنیا آمدید، منم در یادآور تقویم گوشیم اون رو ثبت کرده بودم و گرنه من کجا و یادآوری همچین روزهای مهمی کجا، و موقعی که یادآور رو دیدیم اومدم تو سایت که یک تبریک تولد طنز رو بهتون بگم ولی همین که بسم الله گفتم چیز دیگه ای نوشته شد، و این تبریک خداوند است به شما.

          حالا معنی اون آیات و اون پیام رو بصورت خلاصه برایتان می نویسم، (یه چیز یواشکی بگم، من به این پیام خصوصی شما غبطه خوردم)

          خداوند میفرمایند ای علی، وقتی تو را آفریدم از روح خودم در تو دیدم به فرشتگان دستور دادم بر تو سجده کنند و تو را کرامت دادیم و در دریا و خشکی برنشاندیم و از چیزهای پاکیزه روزیت کردم و بر بسیارى از آفریده‌هاى خویش برترى کامل دادیم.

          و موقعه ای به سوی ما بیایی که هم تو راضی باشی هم من از تو.

          و السلام

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
          • -
            علی بردبار گفته:
            مدت عضویت: 1858 روز

            سلام رضوان خانوم هنرمند

            تولدت مبارک!

            همین! بقیه ش رو میخوام فیلر بذارم که سایت، گول بخوره و کامنت من را بدلیل اینکه خیلی کوتاه است و نمی‌توان آن را منتشر کرد، حذف نکند.

            خیلی از روزهای زندگیم رو هم همینطور، فیلر گذاشتم رفت! نفهمیدم چیکار کردم و کی شد 46 سالم… اوا خاک عالم :))

            نمینویسم امیدوارم اینطور بشه برات و اونطور بشه و… قرآن هم بلد نیستم که بنویسم. زبون باز هستما، ولی پیش رفقا، زبون بازی غلافه!

            اینه که فقط آرزو میکنم برات که در زندگی پیش رو، ناب ناب زندگی کنی.. همونجور که در صدد هستی سر و شکل ببخشیش.

            خداحافظ

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  9. -
    شهربانو اخگر اسلامیه گفته:
    مدت عضویت: 390 روز

    با سلام به استاد عزیزم و خانواده بزرگ عباس منش

    امروز یه سوال بزرگ ذهنم رو درگیر کرده بود و نجواهای ذهنیم از من سوال می‌کرد که آیا در مسیر درست هستم ،یا این‌که‌ مسیر رو درست طی میکنم و چیزهایی مشابه آن ..

    استاد شاید باورتون نشه خواهرم بهم زنگ زد و گفت از توی سایت براش چیزی رو بفرستم به محض اینکه وارد سایت شدم به صورت ناخودآگاه هدایت شدم به این فایل و در همون لحظه از شدت ذوق گفتم خدایا عاشقتم…

    اشک شوق که خدا صدای من رو شنیده و جواب داده از خوشحالی بال در آورده بودم و دوست داشتم پرواز کنم.

    استاد باشنیدن صداتون و صحبت‌های فایل جواب هزاران سوال دیگه که از سال‌های خیلی خیلی گذشته رو هم داشتم برام باز شد .

    شاید باورتون نشه به چه نتیجه هایی رسیدم.

    نتایجی که رسیدم ناب بود مثل یه گنج

    1. متوجه شدم تسلیم شدن محض وفقط توجه و تمرکز خود را بر روی خود و خدا گذاشتن مسیر درسته و هدایت میشی به الهامات الهی

    2. احساس ارزشمند بودن انسان در پیشگاه الهی و متوجه شدم که حسادت و غرور و تکبر چه کارهایی که نمیتونه با این ذات پاک الهی ما انسانها بکن پس باید توکل بر خدا کنیم و کنترل کنیم نفس خودمون رو تا ذهن ما و شیطان با نجواهای ما رو از مسیر مستقیم و درست دور نکنه و ترمزهای ذهنی رو در خودمون کامل از بین ببریم.

    این ترمزها چیزی نیس جز نجواهای درونی و عدم داشتن احساس لیاقت و خود ارزشمندی است که باعث میشه ما خودمون رو گنهکار بدانیم و در مقام مقایسه ببریم خودمون رو با دیگران و دچار خیلی از ظلم هایی بشیم که در حق خودمون انجام میدیم با افکار مسموم و شیطانی

    3. آخر های فایل خیلی قشنگ استاد توضیح میده که قشنگترین و ناب ترین احساسی رو که انسان در زندگیش میتونه تجربه کنه زمانیکه که سیم اتصال به خدا وصل میشه و سپاسگذاری میکنه و این حس زیبا رو تو نمیتونی با هیچ چیز دیگری در دنیا مقایسه کنی یا حتی برابر بدونی

    پس نتیجه میگیریم سپاسگذاری شاه کلید همه مشکلات و احساس های بد از قبیل حس گناه و افسردگی و … تمام احساس‌های منفی است.

    سپاس گذار باشیم تا همیشه در مسیر هدایت خداوند قرار داشته باشیم و احساس خوب داشته باشیم

    ممنون از خدا و استاد عزیزم

    .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
    • -
      مجید بختیارپور عمران گفته:
      مدت عضویت: 961 روز

      سلام و درود بر دوست خوبم

      از این قسمت کامنت خیلی خیلی لذت بردم و دلم گرم شد اینو هزاربار باید بخونیم تا بره تو جزجز تنمون؛

      قشنگترین و ناب ترین احساسی رو که انسان در زندگیش میتونه تجربه کنه زمانیکه که سیم اتصال به خدا وصل میشه و سپاسگذاری میکنه و این حس زیبا رو تو نمیتونی با هیچ چیز دیگری در دنیا مقایسه کنی یا حتی برابر بدونی

      پس نتیجه میگیریم سپاسگذاری شاه کلید همه مشکلات و احساس های بد از قبیل حس گناه و افسردگی و … تمام احساس‌های منفی است.

      خیلی خیلی متشکرم ازت بابت این یاداوری بینظیرتون.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  10. -
    Ehsan Moqadam گفته:
    مدت عضویت: 1927 روز

    به نام خالق عشق و زیبایی

    درود و خداقوت به استاد عزیزم، خانم شایسته بزرگوار و همه دوستان خوبم در این مسیر پر از زیبایی

    خداروشکر میکنم که هربار که یه کوچولو سعی میکنم بهتر رو خودم کار کنم و ذهنم رو کنترل کنم یه هدایت و هدیه جدید و شگفت‌انگیزی مثل این فایل سر راهم قرار میگیره و باعث میشه احساسم خیلی بهتر و آگاهیم برای بهتر کار کردن روی خودم بیشتر بشه

    گاهی فهم مفاهیم متافیزیک و از همه مهم‌تر استفاده از اون‌ها در عمل دشوار میشه

    هرچند که به لطف خدا و آموزش‌های استاد عزیز خیلی بهتر از گذشته دارم عمل میکنم و خیلی بیشتر سپاس‌گزار هستم اما از رفتارهایی که گاهی ازم سر میزنه به خودم میگم یادت نره تنها راه تجربه نعمت‌های بیشتر در سپاس‌گزاریه، در دیدن و بهره‌برداری از چیزهایی که همین الان داری.

    خیلی اوقات ما نمی‌تونیم درک کنیم که خب سپاس‌گزاری چطور می‌خواد اوضاع من رو به نفع مثبت تغییر بده و به همین خاطر ممکنه خیلی جدیش نگیریم اما خود خدا فقط شاهده که وقتی به یاد میاریم زمان‌هایی که شرایط طوری رقم خورده که نزدیک بوده فروبپاشم حالا یا از ترس یا از غم، یک حسی من رو هدایت کرده به سپاس‌گزاری و از همان لحظه انگار همه چیز تغییر کرده

    خوبه که این قانون رو به یاد خودمون بیاریم که جهان چیزی رو وارد زندگی ما میکنه که باهاش هم‌فرکانس باشیم پس با توجه به این قانون تنها وقتی من در حالت سپاس‌گزاری هستم نعمت‌های بیشتری رو دریافت میکنم

    حالا بخشی از این سپاس‌گزاری درونیه یعنی آدم باید با آگاهی توجه کنه به نعمت‌هاش و بخشی فیزیکی یعنی باید استفاده کرد از نعمت‌ها در عمل که منجر به تغییر رفتارها میشه

    یه موضوع خیلی مهمی که هست اینکه وقتی من دارم روی باورهام کار میکنم یعنی در واقع دارم سپاس‌گزاری میکنم چون باعث میشه توجه من به نعمت‌هام بیشتر بشه، مثلا همین باور احساس لیاقت وقتی روش کار میشه چه دروازه‌هایی از نعمت به روی آدم باز میشه و اگر برگردیم به قرآن و مفهوم ان شکرتم لازیدنکم، میبینیم که دقیقا داره سپاس‌گزاری اتفاق میفته، پس کارکردن روی باورها و سپاس‌گزاری در عمل یکی هستند.

    از جنبه دیگه هر نوع زمان و تمرکزی که برای کار کردن روی باورها گذاشته میشه به نوعی ارزش قائل شدن و سپاس‌گزاری برای فرصتی است که در اختیار ما قرار گرفته

    واقعا وقتی آدم از دید قرآن به زندگی خودش و جهان نگاه میکنه به خوبی میتونه تصحیح مسیر کنه و چقدر با آرامش و اطمینان بیشتر زندگی خودش رو پیش ببره

    خداروشکر میکنم که هرچقدر بیشتر مسئولیت زندگیم رو میپذیرم اصلا نمیتونم تقصیر رو گردن کسی بندازم به خاطر همین اگر تو مسئله‌ای من ذی‌نفع باشم و کسی ادعایی غیر از این داشته باشه من برای عذرخواهی و رفع مسئله پیش‌قدم میشم چون میدونم مهم نیست چقدر حق با منه، من این مسئله رو بوجود اوردم پس تنها کسی هم که میتونه مسئله رو حل کنه خودم هستم و زمانی که من حسم به هر دلیلی بد باشه هدایت نخواهم شد به پاسخی که برای من نتیجش خوبی باشه

    و اما موضوع مهم دیگه بحث تسلیم بودن در برابر رب و پذیرش با پوست و گوشت و استخوان که همه چیز از آن خداست و من جزئی ازو هستم و آمده‌ام که خالق باشم و من همیشه با رب در رابطه مستقیم هستم، خواسته من خواست اوست و خودش مسیر رو برای خلق من مهیا میکنه

    وقتی آدم از دید بالا، یعنی از نگاه خداوند به جهان نگاه میکنه، میبینه که حسادت و مقایسه تا چه اندازه میتونه به زندگی انسان آسیب بزنه.

    برای اینکه این موضوع رو برای ذهن خودم منطقی کنم خداوند این مثال رو برای من زد که گفت ببین یه والد سالم، آیا بین فرزندان خودش تفاوتی قائل میشه؟ حالا ممکنه که اگر یکی از فرزندان محبت بیشتری نسبت به خانواده داشته باشه محبت بیشتری هم دریافت کنه، درست مثل خدا که میگه ان اکرمکم عندالله اتقاکم، اما در حالت کلی تمام والدین سالم فرزندانشون رو به یک اندازه دوست دارند و براشون به یک اندازه ارزش قائل هستند، حالا این دیگه برمیگرده به خود بچه‌ها که تا چه اندازه از این مهر و محبتی که در اختیارشونه به نفع خودشون استفاده کنند.

    این درست شبیه حالتیه که خداوند نسبت به ما داره

    خدا برای همه ما به یک اندازه ارزش قائله، اگر هستیم داریم نفس میکشیم یعنی خدا برامون ارزش قائله، یعنی همه به یک اندازه به نعمت‌ها و قدرت خداوند دسترسی داریم

    استاد عریز وقتی داشتین در مورد جایگاه انسان که خداوند دستور داد به همه که در پیشگاه انسان سجده کنند صحبت میکردین با خودم میگفتم که اگر واقعاً من روی این باور کنم دیگه کی میتونه جلو دار من باشه؟

    خدا قدرت خودش رو در اختیار ما قرار داده و مسیر رو برامون هموار میکنه

    این همان حقیقتیه که باید همیشه به یاد بیارم، این وظیفه منه که جایگاه خودم رو به یاد بیارم

    از خدا می‌خوام به هممون کمک کنه تا جایگاه واقعی خودمون رو به یاد بیاریم و از قدرتی که داریم برای خلق زندگی زیبای خودمون استفاده کنیم

    خیلی نکته هست درباره موضوعات این فایل واقعا از خدای مهربانم سپاس‌گزارم که از کلام استاد عزیز جاری شد تا قرآنش رو بهتر درک کنیم و زندگی زیباتری رو برای خودمون خلق کنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 44 رای:
    • -
      محمد حسین تجلی گفته:
      مدت عضویت: 2225 روز

      سلام و درود به آقا احسان عزیز

      خدا رو شکر به خاطر حضور شما در این سایت بهشتی

      این محل عبادت و ستایش خداوند

      آقا احسان شما جزو اون دسته از دوستانی که من پروفایلت رو ذخیره دارم

      من پروفایل هیچ کس رو ایمیل خودکارش رو فعال نکردم ولی آگاهانه میرم سراغ یک فایل خاص یا یک جلسه از یک دوره ، گزینه‌ی اعضای مورد علاقه رو می‌زنم و دیدگاه اون دوستانی که از نظر خودم مناسبه و بهم کمک می کنه می خوانم

      حقیقتا امروز صبح هم قبل از اومدن سر کار ، پس از گوش دادن این فایل داشتم سپاسگزاری هایم رو دفتر زیبایم می نوشتم

      یکی از بزرگترین سرمایه های زندگی من که همیشه موجب دلگرمی و سپاسگزاری قلبی من هستش وجود افرادی مثل شما هست که من می توانم باهاشون تعامل داشته باشم و از درک زیبایی که از جهان هستی دارند به نفع خودم بهره ببرم

      بسیار سپاسگزارم

      شما هم قلم روان و زیبایی داری و هم بسیار خوب قانون رو درک کردی

      من دیدگاه های شما رو هماهنگ با قانون می بینم و هربار به نیت تثبیت قانون در ذهنم ازش بهره می برم ، ضمن اینکه شما بسیار توانمند هستی در ذکر مثال هایی پر مفهوم که جان کلام رو مخاطب درک کنه

      من خیلی شما رو تحسین می کنم و می خواهم به عنوان کلام پایانی این موضوع را به شکل هدیه مطرح کنم

      به نظرم شغل مقدس تدریس یعنی شغل انبیأ می توانه برازنده‌ی شما باشه

      در پناه خدای مهربان شاد و پایدار باشید ، اوقات خوبی رو برای شما آرزومندم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: