پیغامِ هدایتگرایانه ی تضادها - صفحه 10

307 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    nazi گفته:
    مدت عضویت: 2318 روز

    سلام به استادم و دوستان عزیزم

    بازم سپاسگزارم از استادم که هر لحظه ما رو آگاه تر میکنه از خداوندم سپاسگزارم که نشانه ها رو به ما نشون میده تا ما اگاهانه و هوشیار تر با زندگی و قوانینی که خداوند در جهان حاکم کرده بر خورد کنیم.

    از اینکه در سخت ترین شرایط وارد این مسیر شدم و در این دریا قطره ای شدم که باعث وصل من در حالات معنوی شد بسیار بسیار سپاسگزارم این از لطف و فضل پروردگار من است .

    شکر نعمت نعمتت افزون کند

    کفر نعمت نعمتت بیرون کند

    اگر به این مطلب برسیم زندگی مون کن فیکون میشه

    به قلب گوش دهیم و وارد راه قلب بشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    هانیه اکبری گفته:
    مدت عضویت: 2726 روز

    بچه ها خدا خیلی سریع الجواب

    ینی من رو غلام معرفتش کرد دیگه

    چند ساعت پیش اومدم و گفتم سوالی که دارم و این حال پریشونی که دارم رو اینجا بنویسم شاید بتونین کمکم کنین

    بعد که نظرمو گذاشتم همینجوری داشتم فایل های استاد رو میدیدمو حوصله گوش دادن نداشتن یکم از این دوره باز میکردم بعد میبستم

    بعدش یهو گفتم برم فایل های دانلودی استاد رو آنلاین ببینم

    یه فایل به نام ” بررسی توحید عملی با دعای کمیل امام علی ” نظرمو جلب کرد

    و شروع کردم به گوش دادن

    وای رفته رفته انگار خدا داشت سوالامو جواب میداد

    و من همینجوری از عجز خودم و بزرگی و کرم خدا اشک میریختم

    انقدر حالم دگرگون شد که نگو

    و مدام میگفتم خدا چه زود جواب میده دمش گرم

    چه خدایی واقعا…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    الهه رحیمی گفته:
    مدت عضویت: 2788 روز

    سلام استاد گرامی و دوستان سرشار از آگاهی که هر روز صبح با ذوق اینکه در این سایت اگاهی ها رو بخونم بیدار میشم٫

    نیاز به مشاوره جدی از جانب شما استاد گرامی و سایر دوستان دارم و البته بیشتر به هدایت خداوند هم محتاجم٫

    حدود۳سال است با سایت بطور جدی تمرین میکنم دوره های رایگان و سفرنامه و دوره کشف قوانین رو همه رو کلمه به کلمه نوشتم و به حالت جزوه مداوم مرور میکنم و مخصوصا دوره کشف قوانین که شاه کلید عمومی همه موضوعاته

    حالا مشکلم اینه من از همه لحاظ زندگیم اوکی هستم و زندگی نسبتا خوبی دارم اما از لحاظ ثروت مشکل داریم

    و اصلا دقیقا بخاطر همین با استاد گرامی همراه شدم

    اما بعد از گذشت ۳ سال و کلی تمرین و تمرین و ساحتن باور هیچ تغییر مالی تو زندگی ما صورت نگرفته که بدترم شده

    چون قبلا خودم سرکار میرفتم ولی حالا نمیرم

    خلاصه اخیرا اینقد ناامید شدم از خدا و از تلقین بیهوده که همش فکر میکنم فقط خودمو دارم گول میزنم ضمن اینکه شوهرم و پسرم هم ازین حرفای بیهوده خسته شدن و اصلا دیگه در حضور کسی حق نذارم ازین دیدگاهام بگم

    واقعا کم آوردم نمیدونم ایا ادامه بدم ؟ بهر حال حتی اگه یه ذره وضعیت مالی تغییر میکرد باز امیدوارتر بودم

    تمام بخش راهکار برای مسایل رو واسه ثروت نوشتم و مداوم به خودم تزریق میکنم اما هیچ بهبودی حاصل نشده

    جالب اینجاس سایر افراد خانواده من پدر و مادر و خواهر برادرام همه بسیار ثروتمند و همه پزشک هستند و فقط من و همسرم عقب افتادیم از لحاظ مالی که همین موضوع باعث شده از لحاظ ارتباط با اونها هم دچار مشکل و کمی جدایی بشیم که این بسیار ناراحت کننده اس واسم ٫

    استاد عزیز خواهش خواهش و خواهش میکنم راهنمایی کنید اشکال کارم کجاس ؟؟ و نیز خانم شایسته عزیز و دوستان هم فرکانسی پر انرژی بهترین راهکار چیه در حال حاضر ؟؟؟؟

    به امید اینکه منم به زودی بیام و مثل بقیه از نتایج عالیم بنویسم ???

    البته در پایان عذرخواهم که دیدگاه من در قالب سوالی است اما بنظرم در زیر همین فایل بهترین جایگاه این سوال بود که چطور به رویاهام باور داشته باشم وقتی بعد این همه مدت هنوز نتونستم نتیجه ای بگیرم

    مشتاقانه مناظر پاسخ های کارساز همه دوستان با تجربه عزیزم هستم ??

    راستی خواهش میکنم راهنماییم کنید اگه اینجا امکان جواب دادن نیس تو کدوم بخش سایت بهتره سوال کنم تا جواب خوبی بگیرم؟؟؟

    سپاس مجدد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      هاله ریاحی گفته:
      مدت عضویت: 2385 روز

      سلام دوست خوبم

      در همین سایت خیلی افراد نتیجه گرفتن

      باید این باورها درونی بشه یعنی بشه گفتگوی غالب درونیتون

      و با گفتنش به بقیه انرژیتونو هدر میدین

      فقط خودتون باید احساسش کنید باورش کنید اینکار واقعا جهاد اکبر می خواهد

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      زهرا خوشبخت گفته:
      مدت عضویت: 1973 روز

      سلام دوست عزیز، حتماتاالان همه چی عالی شده، ولی من یه چیزیو یاد گرفتم، اینکه ترمزت اینه که میگی ازوقتی باسایت اشنا شدی، هیچی خوب نشده! واینکه با حسرت و حس بد به ثروت خانوادت نگاه میکنی، همه اینها، تورو دورمیکنه از ثروت، باید حس خوب داشته باشی وقتی ثروت رو میبینی. حستو خوب کن و بخدا اعتماد کن و تلاش کن، بقول استاد که میگفتن وقتی راننده تاکسی بودن در گرمای بندرعباس، باورهاشونو تکرار میکردن و حسشونو خوب نگه داشته بودن، و کارهم میکردن تا به این مسیرها هدایت شدن که به اینجا رسیدن، موفق باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    Mosi25969 گفته:
    مدت عضویت: 2960 روز

    سلام دوستان ، سلام استاد عزیز

    هر چقدر که از خودتون برامون میگید انگار دارید گذشته منو تداعی میکنید

    از قم ، از خانواده ، روابط با پدر ، راحت طلبی یا همون سادگی زندگی ،موتورسواری ، نحوه سفر رفتن ،محدودیت ها ، کاردانی ، نجاری و خراطی ، ازدواج ، جدایی ، دیدگاه های اطرافیان ، روابط عاشقانه ، تضاد ها ، خواسته ها و زندگی حال حاضرتون و ٫٫٫

    من وقتی از گذشته که میگید اشکم سرازیر میشه و میگم عجب الگویی هستین شما و اگر شما از همین شرایط مشابه به اینجاها رسیدیت منم میخوام و میتونم و خودمو میسپارم به همین خدایی که بهش تکیه کردین ، انشاا٫٫٫ در راه خلق زندگی از شاگردان برتری باشم که دوشادوش شما و بقیه دوستان به موفقیت های روز افزون برسم

    خوشحالم که در گروهی هستم همه اهداف مشترکی داریم

    مرسی که هستین????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    اكرم آرمندي گفته:
    مدت عضویت: 2865 روز

    سلام به استاد عزیز و مایک نازنین

    خدایا شکرت بخاطر اینهمه زیبایی ونعمتهای فراوانی که به من و تمام دوستانم در این خانواده عباسمنش ارزانی داشته ای .

    دیدن وتماشای اون تعداد موتورهای زیبا وگران قیمت منو وادار کرد به فکر کردن عمیق در مورد فراوانی وداشتن اونها !

    خوشحالم که مثل قبل فکر نمیکنم .

    قبلاً فکر میکردم که این کار یک نوع اصرافه ،مگر یه انسان چند تا ماشین ویا موتور . یا لباس .و یا خیلی چیزای دیگه…….میخواد

    ولی الان اینو فهمیدم با خرید وتهیه هر چیز میتونم کمکی باشم به هزاران نفری که در چرخه تولید از صفر تا صد اون محصول زحمت میکشن تا اون محصول به دست من وامثال برسه .

    دوم اینکه مقاومتها در ذهنم کمتر میشه وباورهام نهادینه میشه زیرا فراوانی در جهان بسیار میباشد و از اون کم نمیشه بلکه بیشر هم میشه ،

    چقدر اون جارو برقی فوق العاده بود وچقدر خوب میشد که اگر خانم های ایرانی هم همه میتونستن اونو داشته باشن ولذتشو ببرن وچقدر کار راحتتر میشد و چقدر وقت اضافه داشتن برای رسیدن به کارهای دیگه .

    دیدن زیبایی ها یکی از الطاف خداونده

    که کمک میکنه تا انسان بیشتر در احساس خوب بمونه و با خودش در صلح وارامش باشه

    ولذت ببره از همه لحظات زندگیش.

    من فکر میکنم (+حس خوب +)ما رو وادار میکنه تا غلبه پیدا کنیم بر حس های پنج گانه

    و اونهارو تحط کنترل بگیریم وتمام اون حس خوب رو بتونیم جاری کنیم و قدمهایی که بر میداریم لبریز باشه از عشق ودوست داشتن و خیرونیکی که البته انعکاس همه چیز برمیگرده به سمت خودمون .

    استاد عزیز ممنونم برای وقتی که صرف میکنی تا ما هارو هدایت کنی به سمت وسویی که

    باورهامون اصلاح بشه

    درک مون قوی بشه

    عمل کنیم به انچه که باور پیدا کردیم

    زیبا ببینیم زیبا بیاندیشم وزیبا عمل کنیم

    ترمزهای ذهنمونو شناسایی کنیم

    خدای هادی و هدایتگرو سر لوحه اعمالمون قرار بدیم و طبق قوانینش عمل کنیم

    سپاسگزار خداوند مهربانم هستم که توفیق ایجاد شد تا بتوانم بنویسم وتشکر ویژه از استاد مهربان ودوستداشتنی وخوش کلام بابت ارایه این فایلهای زیبا وپر انرژی شون ??

    دوستای عزیزم از خوندن کامنتهای بی نظیرتون که مهر تاییدی بر درک واگاهیهایم میشود بی نهایت سپاسگزارم ????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    هانیه اکبری گفته:
    مدت عضویت: 2726 روز

    سلام به خانواده صمیمی ام

    خوبین؟

    بچه های عزیز چند وقتیه ذهنم درگیر و آرامشم ازبین رفته و کلا جهان بینیم نابود شده انگار دیگه هیچی تو ذهنم نیست و احساس میکنم تو برزخم

    گفتم بیام اینجا و با شما مطرح کنم تا ان شاءالله جوابی پیدا کنم

    پیشاپیش از نظرات و راهنمایی هاتون متشکرم :)

    بچه های عزیزم من خدای قبلیم رو هم از دست دادم و با این خدای جدید هم نمیتونم ارتباط برقرار کنم

    چندماهی میشه شروع کردم قران رو معنیش رو میخونم خیلی حس خوبی بهم میداد

    ولی تازگیا با خوندنش میترسم

    راجع به نماز خیلی سوال دارم و میخوام پیدا کنم راه درست چیه

    من قبلا ها نماز میخوندم

    ولی با شنیدن صحبت های استاد انگار فکر کردم شاید این روشم درست نیست واز حدود یه سال پیش هر ازگاهی میخونم

    نمیدونم الان کار درست چیه غلط چیه

    قبلنا که میخوندم انگار از سر رفع تکلیف بود ولی هرازگاهی هم حس نابی هم داشتم تو نماز

    ولی با شنیدن حرف های استاد دیدم من واقعا انگار خودم انتخاب نکردم چشمم رو باز کردم و دیدم همه میخونن و منم خوندم

    و اینکه با نخوندن احساس گناه میاد سمتم

    ولی میخوام اگه میخوام بخونم خودم بهش برسم و با عشق و برا دل خودمنماز رو برپا دارم

    با خوندن قران تا اینجا (تا سوره غافر خوندم) دیدم که خدا گفته نماز رو بپا دارین

    گفته با رکوع کنندگان رکوع کنین

    یا گفته سجده کنین

    یا دقیق وقت های نماز رو گفته

    و گفته کسانیکه میتونن موقع خواب و به جای اینکه به پهلوگاه هایشان بیارامند برمیخیزند و صلاه میکنند

    همه و همه این آیه ها بهم میگه پس حتما باید صلاه بشه

    وضو رو هم کامل گفته

    فقط الان نمیدونم من باید پاشم وضو بگیرم و موقع هایی از روز و شب که خدا گفته بلند شم دقیقا چیکار کنم

    میدونمم باید یه کاری بکنم

    ولی دیگه با این نماز این مدلی ارتباط برقرار نمیکنم انگار با زور این مدل ازنماز رو میخونم هر ازگاهی

    به جواب نرسیدم که باید چیکارکنم

    موضوع بعدی و مهمم در باره خداست

    من نمیتونم باهاش ارتباط برقرار کنم

    تو ذهنم این بود که نزدیک قوی مهربون تو دلم ولی تازگیا فهمیدم که منم خدارو مثل یه شخص خیلی خیلی بزرگ میدیم و تو پس زمینه ذهنم جهت میدادم بهخدا

    ولی الان نمیتونم با این خدایی که مثل اکسیژن همه جارو احاطه کرده و تو ذات همه چی هست ارتباط برقرار کنم

    هرچی رو میبینم خدا هست

    خودمم خدام

    پس این خدا کیه که منم خدام

    روح چیه انرژی چیه

    وقتی دارم قانون جذب رو میخونم میتونم با یه انرژی ماورایی ارتباط برقرار کنم که خیلی قدرتمند ولی نمیتونم طبق پیش فرض های مذهبی ذهنم اون انرژی رو خدا ببینم

    خلاصه این خدایی که استاد معرفی کرده رو میفهمم که این جوری درست تره

    ولی نمیتونم باهاش ارتباط برقرار کنم

    و اینکه انگار دیگه خیلی بی تفاوت شدم

    برام هیچی مهم نیست

    نماز حجاب اماما

    نمیدونم امام دوازدهم

    اصلا نمیدونم چی درست چی غلط چی باید باشه چی نباشه

    کلا دیگه دیدم با اطرافیانم فرق کرده و هیچ صحبتی با هیچ کس برام خوشایند نیست

    نمیدونم میگن بیا بریم مسجد

    احیا

    التماس دعا و و و

    انگار ته وجودمم میخوام که بقیه فکر نکنن من ادم بدی هستمو خدا نمیشناسم

    ولی دیگه نمیتونم با کارهایی که خودم تا یه سال پیش انجام میدادم و حس خوبی هم داشتم ارتباط برقرار کنم

    اینم بگم من کلا فقط خدارو میدیدم

    وقتی هم میرفتم برا مراسم شب قدر فقط به خودم و خدا فکر میکردم و خلوت میکردم و عشق میکردم

    و برام بی معنی بود که راجع به امام علی و مصایب امام حسین میگفتن و اشک میریختن

    من تو همه اون لحظات فقط با خودم و خدای خودم صحبت میکردم و خواسته هام رو میگتم

    میگفتم که میخوام بیشتر بشناسمت خودمو بیشتر بفهمم

    ولی الان کلا انگار تو برزخم

    خدای خودم رو گم کردم……..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      دوست گفته:
      مدت عضویت: 3409 روز

      سلام

      درک قبلی ات از دین درست بوده است .

      منهای عزاداری وگریه وماتم برای ائمه چون چنین کاری بدعت در دین خدا هستن.

      اعتقاداتتو از قرآن وزندگی پیامبر بگیر.

      استادد عباس منش بارها گفته خودتان فکر کنید وچشم بسته چیزی رو نپذیرید.

      دین دل بخواهی نیست که هر جور خواستی یا فکر کردی بهتره همون جوری انجام بدی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    رامین عسگریان گفته:
    مدت عضویت: 2264 روز

    سلام استاد عزیز لایوهات بسیار زیبا و آموزنده درس و امید به آینده خیلی جالبه زندگی حال حاضر شما الان رویای آینده ماست.در حالی که زمانی رویای شما بود از خدای تبارک و تعالا میخایم که به ما هم کمک کنه تا بتونیم به رویاهامون مثل شما زودتر برسیم.فقط یه چیزی استاد بعضی از فایل هات نمیدونم چه فرمتی هستن که راحت پخش نمیشن قطع و وصل میشه بی زحمت ببینین مشکل از کجاست.با تشکر از استاد بزرگ.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    محمد حسن گفته:
    مدت عضویت: 2699 روز

    سلام استاد عزیز الان که فایلو تماشاکردم اشک از چشام سرازیر شد ومیگفتم ماشاالله ماشاالله لا حول ولا قوه الا به الله العلی العظیم وقتی که از گذشته و اون تضادها تون میگفتید و حالا در این نعمات هستید بینهایت خوشحال شدم که چی بودیدو چی شدید الحمدلله. الحمدلله خدارو شکر اول بخاطر خوشبختی شما بعد بخاطر اینکه همه ما هم میتونیم . ممنون ازتون که این نکته رو یاد اوری کردید به ما ای کاش ای کاش یادمون بمونه این فکر ما فوق العاده فراموشگاره کاش خدا هر لحظه اینو یادمان بیاره که آینده ما میتونه هیچ ربطی به الان ما نداشته باشه وقتی که فکر میکنم انگار خدا یکی از اهدافش از روزه ماه مبارک رمضان همینه که ما درس تهذیب نفس بگیریم اطرافیان وباورای اونا رو نبینیم مثل اینکه نباید به نامحرم نگاه نکنیم زبانمان از غیبت بازداریم و……………خیلی کار سختیه یاد اوری این باورها خدایا کمکم کن .استاد جون خیلی ممنونم ازتون انشاالله در کنار خانواده تون شاد وسالم وپیروز باشید.عالی بود خیلی انگیزه گرفتم خیلی خیلی خیلی . خدا رو سپاسگذارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    رضا نیکنام گفته:
    مدت عضویت: 2776 روز

    پسر کو ندارد نشان از پدر.

    هدف همه ما ثروتمند شدن ، ثروتمند شدن به معنای واقعی کلمه یعنی داشتن حساب میلیاردی ،

    ایده ای که از صحبت های استاد به ذهن من آمد این است که زمان فاکتور قدرتمندی است که در صورت بهره برداری صحیح می تواند غیر ممکن ها رو ممکن کند ، فکرش رو بکنید توی اون سالها که آقای عباس منش آدم گمنامی بوده مثل من و خیلی ها دیگه ، اون زمان کی باورش می شد آقای عباس منش دهه ۹۰ شمسی را ،در کنار عوامل دیگر این قدرت زمان هست که تغییرات غیر ممکن را عملی می کند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    الهام محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2887 روز

    استاد عزیزم، خانم شایسته بزرگوار و دوستان خوبم… امروز داشتم به این موضوع فکر میکردم که چقدر برنامه های جدید برای آیندم دارم و چقدر فکر کردن و تلاش برای عملی کردنشون حس خوبی بهم میده.

    بعد داشتم فکر میکردم که من اصلا تا چند ماه پیش حتی یکی از این برنامه های فوق العاده تو ذهنم نبود و اصلا چه جوری شد که این همه ایده جدید به ذهنم رسید.

    وقتی به چند ماه پیش برگشتم دیدم این همه فرصت تو دنیای اطرافم و این همه پتانسیل و استعداد دست نخورده ای که همیشه تو وجودم بوده زمانی به چشمم اومد که به خاطر تغییر شرایط اقتصادی کشور دیدم درآمد فعلیم دیگه نمیتونه پاسخگوی نیازهام باشه و شروع کردم به فکر کردن به راه های جدید برای بهتر کردن شرایطم. (این رو هم بگم که این تغییر شرایط اقتصادی به خاطر باورهای محدودکننده خودم تو زندگیم تاثیر منفی گذاشته بود وگرنه یه حقیقت یکسان برای همه وجود نداره.)

    من حقیقتا تو یه شرایط ایده آل از نظر کاری بودم و اگه شرایط تغییر نمیکرد، احتمالا سال ها با همون درآمد به کارم ادامه میدادم، بدون اینکه خواسته ها و اهداف خیلی بزرگ تری تو وجودم شکل بگیره.

    تا چند وقت پیش گاهی اوقات پیش میومد بگم که کاش همه چیز همونجوری باقی میموند و این روال بهم نمیخورد اما یاد مثال استاد تو فایل های مربوط به زمان تغییر کردن افتادم که توش میگن باید وقتی شرایط عالیه تصمیم به تغییر بگیریم وگرنه دنیا با چک و لگد مجبورمون میکنه تغییر کنیم.

    حالا دیگه واقعا سپاسگزار خداوندم که به تضادهای جدید برخوردم و متوجه شدم که باید تغییر کنم، وگرنه مثل همون قورباغه تو ظرف آب گرم میشدم که عمرش در غفلت و بدون احساس نیاز به تغییر شرایطش به پایان میرسید.

    نمیتونم توصیف کنم که چقدر خوشحالم که تو این سن این موضوع رو درک کردم و به خودم اومدم، وگرنه ممکن بود سالها تو همون شرایط به ظاهر «ایده آل» بمونم و وقتی به خودم بیام که دیگه خیلی دیر شده…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: