پیغامِ هدایتگرایانه ی تضادها - صفحه 15

307 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فرزانه جانفزا گفته:
    مدت عضویت: 1780 روز

    درود و تقدیم عشق به عاشقان

    من به دنبال نشانه ام هدایت شدم به این درس

    حالا چه هدایتی نیاز داشتم؟ دیروز که بعد کلی زحمت کشیدن و درس خوندن سایت ثبت نام آزمون استخدامی رشته ما باز شد و زمانش رسید نتیجه رو برداشت کنم ،به دنبال نشانه هر روزم فایل قسمت ۷۱ سفر به دور آمریکا برایم ارسال شده بود،همون که پرچم ایران در هوای پر از عشق آمریکا میرقصید… نتیجه از نگاه من عشق و خدمت به کشور بود و اما طبق معمول نگاهی به کامنت ها انداختم و چشمم به اسم یک استان غربی افتاد که در چند کامنت بچه ها بهش اشاره کردن یا سفر رفتن یا اونجایی بودن و از زیباییش گفته بودن خداوند در دلم ندا داد این استان رو برای آزمون انتخاب کنی قبولیت صدر در صده ،خلاصه درگیر بودم که آیادرست فهمیدم یا نه که امروز صبح این فایل رو با همون نیت کمک و راهنمایی انتخاب محل کارم برام اومد تاریخ امروز ۹۹/۷/۷ اوله ویدیو استاد داره از سفرش در ۷/۷ چند سال پیش میگه! عجیب حتی زمانش هم با من هماهنگه امروز اینجا بارون نازی داره میباره ماهم غذا لوبیا داریم، خب میگه با یک موتور که زهوار در رفته بود با عشق تقریبا ۶۰۰ کیلومتر رفته شمال و عشق کرده از آب و جنگلش… دقیقا منم شمالیم و اونجایی که میخوام انتخاب کنم شهر آبشار و جنگل و فاصله اش با شهر من ۶۰۰ کیلومتر، اتفاقا یک تفال به حافظ زدم و اوهم نظرش این بود:بود که مجلس حافظ به یمن تربیتش/هر آنچه می‌طلبد جمله باشدش موجود/این همون حرف قرآن که استادهمیشه میگن:بگو موجود باش موجود میشود❤ حافظ هم تایید و تاکید کرد برای من حجت تموم شده و بعد ارسال این کامنت با توکل و مجهز به الله میرم برای ثبت نام و انتخاب استان ، استاد موتورهاش رو نشون داد که روزی براش رویا بودن من هم از ۱۳ سالگی رویای موتور داشتم و اگر تو فامیل کسی میومد خونمون و موتور داشت با التماس پشت ترکش مینشستم و کیف دنیا رو میبردم ولی چون دختر بودم اونم یک دخترِ نامبروان توی فک و فامیل خیلی از طرف خانواده منع و نکوهش میشدم و بعد هم که همسرم، ولی خب دوچرخه و اسکیت رو دارم و کیفش رو میبرم الان با دیدن این تحقق رویای استاد مطمئنم رویای موتور سواری رو نباید بخاطر جنسیتم سرکوب کنم این رویا از دل تضاد فرهنگی ما اومده و روزی نچندان دور محقق خواهد شد و من هم کلکسیون موتور خودم رو خواهم داشت،اون روبوکاپ که استاد نشون داد من عاشقشم هفت سال پیش رفتم کلی تحقیق کردم سفارش بدم ولی همسرم گفت اینا آشغالن ظرفیتش کمه توانایی ندارن که خونه رو تمیزش کنن خلاصه منصرفم کرد که پول رو داری میریزی دور و کارایی نداره،الان با تعریف و رضایت استاد باز هم بهم ثابت شد چیزی رو که دلت میخواد بخاطر نظر دیگران کنسلش نکن برای تو خیر و برکته اگر برای دیگری نباشه،اون ماشین لباسشویی پیشرفته، عالی و تحسین برانگیزه، یادمه وقتی جهاز میگرفتیم دقیق همین برند لباسشویی سامسونگ اخرین مدلش دیجیتال با کلی برنامه و تجهیزات عالی اون زمان منو مبهوت کرده بود یعنی عاشقش شده بودم صاحب مغازه که از دوستان بود از سر لطف اصرار داشت که بیا کن وود انگیلیسی اصل بهت بدم برند بردار تا آخر برات کار کنه اینجا شماله دیجیتالی (تاچ)اونم محصول کره بعد یک زمان کوتاه بخاطر رطوبت خراب میشه مکانیکی(دکمه چرخشی) بردار که آخ نمیگه خب من به حرفش گوش دادم لباس شویی منم شکر خدا عالیه و راضیم ولی از طرز فکری که پیشرفت و راحتی رو کنار میزنه با این دید که همون اول کلی هزینه کنید ساده تر هم بردار که تا آخر عمر از یک وسیله استفاده بشه خوشم نمیاد اینم یک عیب دیگه که درونم پیدا کردم همیشه خواست دل خودت مهمه نه نظر کسایی که حتی خبره هستن همون قدر ماندگاری وسیله مهمه کارایی و رفاه بیشترش هم مهمه،استاد گفت بد جور حین رانندگی با موتور در برگشت از شمال زمین خوردن ولی هنوز هم دلبسته موتوره! این یعنی عشق ،که بی توقف و شکست ناپذیره ،ما فقط با اتفاقات و موانع برخورد میکنیم تا قد بکشیم و قویتر از اون عبور کنیم نه اینکه پس بکشیم و بیخیال…اون تصویر تابلوی روی دیوار که یک خونه وسط آبه و اسکله ای راه وصل اون به خشکی دقیق تصویر پارادایس الانه، نمیدونم توالی این فایل با پارادایس الان چقدره ولی انگار زیاده و این رو هم در رویای سابق تصویرسازی کرده بودین استاد،و اون تیشرت های سفارشی برای سفر احتمالا مربوط به سفر دور آمریکا باشه که توش هم برای ما فیلم تهیه کردین و هم عشق و حال، که این هم نشانه است و به من گفت کوله تو آماده کن و برای سفر و تفریحو کار توامان محیا شو دختر😍 بسیار سفر باید تا فرزانه شود فرزانه💪🦋

    خدا رو هزاران بار شاکرم و حتما نتیجه آزمون رو براتون زیر همین فایل کامنت میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    حسین رجب پور گفته:
    مدت عضویت: 1972 روز

    بنام الله ….که همه چی اوست ….

    بنام الله….. که تنها روزی دهنده اوست ….

    سلام ..

    سلام به استاد عزیزم که خیلی دوسش دارم و هر چی که میگذره علاقه ام بهش بیشتر میشه ….

    این فایل نشانه امروزم بود و چقدر خندیدم همون اول فایل …

    داشتم به این موضوع فکر میکردم که استاد چقدر ساده و روان قوانین جهان رو در قالب زندگی روزمره اموزش میده …

    واقعا هیچ کجا شما نمیتونی مربی ای پیدا کنی که در روند زندگیش قوانین جهان هستی رو هم اموزش بده …

    واقعا کمی فکر کنید …..؟

    فقط یکنفر نام ببرید …؟

    یکنفر………….؟!!!!!

    قسم میخورم که نمیتونید نام ببرید ….. نمیتونید پیدا کنید …چون اصلا وجود نداره ….نیست در جهان چنین شخصی….که بخواد بدین شکل یاد بده .

    بدون کمترین سختی ….یا اینکه مثلا وقت بذاری برای یاد گیری این قوانین ….یا تکنیکهای خاصی باشه برای یاد گیری …به هیچ کدوم از اینها نیازی نیست …….شما همون جوری که داری زندگیت رو میکنی و از زندگیت لذت میبری قوانین رو هم یاد میگیری …

    استاد متشکرم ازت ……

    ب امید روزی که همه ماها از این فرصت بدست اومده نهایت بهره رو ببریم وبه تمام خواسته ها و رویاهامون برسیم ….

    برای تمام دوستان و همفرکانسیهای عزیزم بهترینها رو از خداوند خواستارم

    با تشکر ..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 27 رای:
  3. -
    الهام فقهی گفته:
    مدت عضویت: 1875 روز

    سلام

    از اینکه تو این مسیر با شما آشنا شدم خیلی خوشحالم و با گوش دادن حرفهاتون کم کم ذهنیات خودم که دنبالش بودم در مورد خداوند و اینکه وقتی داشته باشیش همه چی داری ولی راه داشتنش رو و آگاهی کلامش رو پیدا نکرده بودم با اینکه گوشی شنوا برای حرف حق داشتم و دارم و شما به من کمک کردین که خدا رو خیلی بهتر تو زندگی م داشته باشم و عملا آرامش و اطمینان رو توی زندگی من با راهی که شما نشون میدین و اطلاعات جامعی که دارین خیلی خیلی بیشتر کردین و مطمئنم خبرهای خوبی در راه

    از همه چی ممنونم و هرچی خیر خداست براتون باشه☺❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    الناز شهریور گفته:
    مدت عضویت: 2099 روز

    استاد،هر چی به آدم های موفق نگاه میکنم بهتر معادله جهان و قانونش رو درک میکنم،هر کسی موفق شده سرمایه داشته،سرمایه ذهن،سرمایه خود باوری،سرمایه منم،باور هامه که مشخص می‌کنه چه قدر میتونم از توانایی هام استفاده کنم چون به اندازه ای که بهش باور دارم در مدار دیدن و استفاده کردن ازش قرار میگیرم،هر چی نگاه میکنم میبینم سرمایه ذهنه،کسایی که به خواسته هاشون رسیدن نه به خاطر اینه که پول بیشتر یا کسی رو میشناختن بوده،سرمایه ذهنشون بوده،مثلا همین ایلان ماسک،داخل ۱۷ سالگی از آفریقا بدون هیچ کمک مالی از طرف خانواده می‌ره کانادا،چرا این کار رو کرد؟چون به دورنش،به قدرتش به توانایی هایش برای خلق زندگی دلخواهش باور داشت،همه چی در درونمه،این چیزیه که شما میگین و بهش رسیدم،هر چی نگاه میکنم میبینم این افراد درونشون رو دیدن،باور کردن که همه چی در درونشونه،برایان تراسی کارگر بود،سرمایه ذهنه،سرمایه باوره،نه پول،مثل خودتون

    به توانایی هاتون که همون باور هاست ایمان داشتین که خودتون خلق میکنین،اون جنس از عزت نفس و ایمان رو ساخته بودین،که داشتین رفتین تهران،چون این منم که خلق میکنم،سرمایه دهنه

    وقتی افراد موفق رو میبینم،بیشتر به این قدرت درونی پی میبرم که هر چه قدر که قدرت ذهنت رو باور داشته باشی،قدرت خلق کردن هست که چنین جنسی از عزت نفس رو به همراه داره،

    جالبه هر بار که ذهنم بینا تر میشه،انگار چشم هام هم بینا تر میشه،الآن نسبت به دیروز خیلی بهتر و واضح تر همه چی رو میبینم!

    اون باور توانایی،میدونین،این کلماتن که براشون به کار می‌بریم اما مفهمش چیزیه که بیاد حس کرد و با تکرارش میشه حسش کرد،

    هر بار بچه گیم رو یادم میارم که من هیچ فرقی بین خودم و دانشمند ها نمیدیدم،انگار برای من هم مقدر شده بود مثل اون ها بشم و خیلی راحت،چون از نیروی درونی خبر داشتم،از توانایی هام و از این قابلیت جهان که منم که خلق میکنم،و من به همه خواسته هام میرسم چون قانون جهانه،این پتانسیل منه برای عاشق خلق کرده و این جهان هم با خاصیت فرکانسیش مکمل توانایی من

    سرمایه ذهن منه،سرمایه ذهن منه،هر کسی موفق شده و به خواسته های رسیده باور های قدرتمند کننده ای داشته،سرمایه ذهن منه

    باید یادم باشه که من با این توانایی به این جهان فرکانسی اومدم که خلق کنم واسه همین از اولش هیچ (منظورم دستاورد انسانی برای هماهنگ کردن محیط)نبود و با ین تواناییمون این چنین داریم جهان رو خلق میکنیم،نه فقط اجسام بلکه اول در ذهنمون خلق میکنیم.

    چه قدر بارو هام نسبت به توانایی هام و این که محدودیتی وجود ندارد بهتر شده و جالبیش اینه که هر بار احساس میکنم که دارم همه جا رو واضح تر میبینم یا این که ذهنم داره باز تر میشه،انگار داره پرده ها می‌ره کنار و خود واقعیت رو بهتر درک میکنم،خودی که هیچ محدودیتی رو قبول نداره،این جهان رو برای این میبینم که براش خلق شده تا از توانایی هایش استفاده و هر چیزی که بخواد رو خلق کنه،هر چیزی که بخواد

    الناز محدودیت ذهن رو باور نکن،به جاش روی سرمایه آن کار کن و هماهنگ باهاش عمل کن که رشد در عمله،منمونم از شما که این قابلیت کامنت گذاشتن رو گذاشتید.🙏💞💟🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    فاطمه پارسا گفته:
    مدت عضویت: 2255 روز

    به نام الله یکتا سلام به استاد گرامی و خونواده عزیز و خدایی خودم چند روز پیش این صفحه روشنی بخش شد نشانه روز من و کلی لذت بردم و امروز خیلی اتفاقی آفلاین به همین صفحه اومدم و چون برام لذت بخش بود یکسری از کامنتهای دوستان رو خوندم و مجدد غرق لذت شدم و آمادگی ثبت نظر رو پیدا کردم خدایا سپاسگزارم ازت… اینکه ذره ذره وجود تک تک ما از وجود توست اینکه همه ما از یک گوهر ناب هستیم اینکه همه ما به هم ربط داریم همه ما با هدفی این دنیا پا گذاشتیم و وقتی بهش وصل باشیم با هدفی مهم که باعث گسترش جهان میشه قدم برمی‌داریم منو دیووونههه می‌کنه اینگار یه چیزایی می‌دونم ولی نمیدونم یه چیزایی باید بگم ولی نمیشه یه زنگایی مغزم میزنه ولی نمی‌فهمم خدایا کمکم کن …با دیدن این فیلم یه حسی بهم گفت ببین عزیزم تو برای لذت و رسیدن به خواسته هات و رویا هات که که باعث گسترش جهان میشی خلق شدی پس داخل این رودخونه با جریان آب زلالش به شنا کردن ادامه بده تا برسی به دریای بزرگ یا شایدم اقیانوس و بعد از طی کردن این مسیر برسی به ساحل زیبای امن آرامش تو این مسیر به سنگلاخ میخوری هجوم آبهای سنگین شنا کردن رو برات سخت و سخت تر می‌کنه ولی با ایمان و اطمینان که بری جلو و خودتو بسپاری به جریان آب پاک تو رو بسمت ساحل امن هدایت می‌کنند و چشم باز می‌کنی میبینی رسیدی و عجب لذتی داره این ساحل که پر از زیبایی و آرامش با عشق و لذت وقتی بری به سمت رویاهات به مقصد می‌رسی و امان از برخلاف جریان رودخانه شنا کردن دست و پا زدن های پوچ و بی ثمر که نفس رو مبره وبه خودت که میای میبینی افسرده و شکسته شدی پس باید به سمت رویاها با توکل به الله خود رو در جریان رودخانه هدایش انداخت و اعتماد و اطمینان شنا کرد برای دیدن ساحل زیبا و امن خود را مهیا کرد

    درود بر همه شناگران ماهر🌷

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    جمال گفته:
    مدت عضویت: 2200 روز

    درود و عرض ادب:

    اگه کسی کامنت های قبلی منو خونده باشه ، گفتم که قبل از آشنایی با سایت وزین استاد عباس منش گرامی ، با قانون جذب آشنا بودم و نتایج بسیار خوبی از اون گرفتم و با مثل همیشه تاکید دارم که ، برای موفقیت در زمینه ای ، سنگ بنا را ” فقط و فقط با صداقت از درون آغاز میشود و لاغیر” بقیه ابزارها همه و همه تابعی از آن هستند تا هرکس به آن گوهر الهی که خدا به انسان ودیعه نهاده برسند.

    اما ، همینجا در کمال صداقت اعتراف می کنم ، آگاهی هایی که در مدت کمتر از یکسال از عضویتم در این سایت بی نظیر کسب کرده ام قابل قیاس نیست ، بطوری که هیچ وقت درجه آگاهی ام انقدر منسجم و در یک راستا و هدفمند نبوده ، هر چند که معتقدم ( قبلا هم گفتم ) تا آخر عمر هم به کمال نخواهم رسید، چون این دنیا فقط و فقط آمده ایم تا گوهر الهی به ودیعه گذاشته را تجربه کنیم و پیغمبر خدا هم که باشی به کمال کامل نخواهی رسید و روزی به جایی بر میگردیم که قبلا بوده ایم و از آنجا آمده ایم و تمام موفقیت های دنیوی ابزاری است برای آن تجربه که بقول استاد فقط 5 درصد مردم جهان به دنبال آنند و من آرزو میکنم که زمانی برسد که فقط 5 درصد مردم جهان در چنین فرکانسی نباشند و 95 درصد به دنبال کشف جوهر الهی خویش باشند و دلیل اینکه چرا در این دنیا کامل نخواهیم شد ، نقل میکنم از کتاب ” ملت عشق ” اثر الیف شافاک که در قسمتی از آن وقتی برای اولین بار شمس مولانا را دید.

    مولانا دید مردی تمام سیاه پوش در وسط جاده ایستاده ( تا جائیکه یادمه ) و مولانا سوار بر اسب سپید در جلوی کاروان مریدان و بدرقه کنند ه هایش به پیش میآمد که وقتی به نزدیک شمس رسید بخاطر ابهت و ظاهر شمس ایستاد مولا کفت تو کیستی و چه میخواهی شمس گفت شنیدام به سوالات پاسخ میدهی مولانا گفت بقدر دانشی که خدا داده پاسخ میدهم سوالت چیست ؟

    شمس گفت : آیا مقام بایزید بسطامی عرف بزرگ بالاتر است یا پیغمبر محمد ( ص ) ؟ و بدون آنکه منتظر جواب شمس باشد به مولانا پشت کرد و راه افتاد!!

    مولانا وقتی چنین پرسشی شنید ابتدا گمان کرد درویشی لا یعقل و دیوانه است ، گفت این چه پرسشی است و چرا نمی ایستی تا جوابت را بدهم ؟

    شمس گفت ک ابتدا از اسبت چون من پایین بیا تا همتراز هم شویم بعد پاسخت را بگو ؟

    مولانا با تمام ابهت و میزان رتبه ای که در بلخ و انکاف برای پدرش و خودش به عرف زمانه معروف مشهور بود تا ان زمان هرگز کسی را ندیده بود که تا این حد به پرده و گستاخانه با وی صحبت کند ابتدا کمی مردد بود ولی حسی او را وادار کرد که اسب خویش پایین آید و به محض پایین آمدن گفت : معلوم است شان پیغمبر ( ص) بسیار بیشتر است ، که بمحض سوال دوم از جانب شمس متوجه شد که این فرد یک درویش عادی نیست چون شمس پرسید ، اگر اینگونه است چگونه است که ” با یزید بسطامی وقتی به درجات بالای عرفان رسید گفت ” من خدا را در خرقه ام دارم ” در حالیکه پیغمبر ( ص) تا آخرین روز حیات همواره میگفت ” خدایا مرا ببخش ، که آنگونه که شایسته ات بود ترا ستایش نکردم ” ؟

    مولانا که متحیر این سوال شده بود ، اندکی تامل کرد و گفت :

    ” اقیانوس عشق خدا ، انتهایی ندارد و هر کس به اندازه ظرفیتش از آن می چشد ، ظرف با یزید بسطامی به اندازه یک پیاله بود که چشید و مست عشق خدا شد که خدا را همواره در خود میدید اما ، ظرف پیامبر آنقدر بزرگ بود که تا آخر عمر هم سیراب نشده بود ، با این جواب ناگهان شمس از رفتن باز ایستاد و فهمید که همانگونه که خدا به وی وعده داده بود یارش را پیدا کرد و مولانا نیز که همیشه در خواب رویای تکرای را میدید اما چهره اش پنهان بود را در شمس دید ، که یکدیگر را به گرمی در آغوش گرفتند.

    مطلب زیاد شد، البته ناخواسته و بی اراده نوشتم ، نمیدانم چرا ولی باید مینوشتم ، خواستم بگویم برای همین است که کسی به ظرفیت پیامبر هم به کمال در این دنیا نمیرسد و باید هجرت کرد به مکان اصلی ، بقول شاعر ، کعبه و بت خانه همه بهانه است ”

    ولی چه شد که من این کامنت را اینجا نوشتم ، بخاطر اینکه چند وقت است که با خودم کلنجار میرفتم که آیا بعد از غزت نفس که بسیار محصول فوق العاده ای بود و در این مدت با کار روی باورهای خودم به درجه ای رسیدم که محصول ” راهکارهای عملی دستیابی به رویاها ” را بخرم یانه ؟

    با اینکه تمام معجزات قانون جذب را با تمام سلول های بدنم دیده ام و درک کرده ام و میدانم چگونه خدا با انسان حرف میزند و شاید باورتان نمیشود اما من چندین بار این احساس را درک وحس کرده ام و وقتی از درون اعماق وجودم میگفت باید این کار را بکنم ، باز هم میگم شاید باورتان نشود ” ولی من در پاسخ در همان لحظه به خدا میگفتم شاید در گذشته دورتر به این ندای درونی که واقعا با کلمات قابل گفتن نیست و واقعا کلمه عاجز است ، نمیفهمیدم که تو داری با من چیکار میکنی ولی الان ، ای خدا، ای خدای درون من ، من میدانم که اگر تو میگویی اینکار را بکن ،من الان از حکمت آن آگاهی ندارم اما ، ایمان و اعتماد دارم که پیامد های بسیار خوبی برایم خواهد داشت و هنگامیکه آن کار را انجام میدادم ، اطرافیان من متعجب میگفتند مگه به سرت زده چرا اینکار را کردی ؟

    جواب من چون واقعا چیزی اساسا برای توضیح وجود ندارد و مسائل شهودی را نمیتوان با کلام توضیح داد میگفتم ، ” نمیدانم ، فقط میدانم که باید انجام میدادم همین ” و شاید باورتان نشود بقول استاد اگر ثانیه ای از کنترل ذهن دست بردارید باورهای غلط و منطق و حساب و کتاب همه در کسر ثانیه ای به شما هجوم میاورند ، ندایی قلبی در اوایل فروردین به من شد که برو و این کار را بکن ، تنها همدمم بعد از خدا شاهد حی و حاضر ، قضیه را به او گفتم و بخاطر شک لحضه ای به باور خودم ، به عیال گفتم پس تو شاهد باش ، اینبار میخواهم خلاف ندای قلبیم این کار را انجام ندهم تا هم به خودت و هم به خودم بیشتر ثابت شود که بقول استاد رمز موفقیت نه هوش نه تحصیلات نه دانش نه کشورنه رنگ نه مذهب نه مکان و نه….است بلکه فقط با باور به یزدان پاک و ربوبیت و وهاب بزرگ و اتصال به اوست.

    و اکنون که چند ماه گذشته عیال بودن اینکه من چیزی بگویم میگوید واقعا حق با تو بود و به عینه شاهد است که میتوانستیم به ندای قلبی ( گفتار مستقیم خدا ) عمل کنیم تا از مزیت های آن بیشتر ین حض و کیف را ببیریم البته من تا یادم نرفته این را هم اضافه کنم که من حتی برای موفقیت های تا حال حاضرم هم ، نمیتوانم توضیح درستی بدهم چون همانطور که قبلا گفتم شما امکان ندارد با هیچ علم آمار یا ریاضی و یا چیز دیگری احتمال آنرا محاسبه کنید چون جنس آن از چیز دیگری است که قابل اندازه گیری نیست.

    و بقول پیتردراکر صاحب نظر در حوزه بازاریابی :” چیزی که قابلیت اندازه گیری نداشته باشد ، قابل کنترل و مدیریت کردن هم نیست.”

    فقط توضیح ساده اش اینست که مسئله تقارن و پیوستگی است که هیچ چیزی در دنیا بیهوده خلق نشده و همه بلا استثناء تامی موجودات در این کره خاکی با هم با ارسال فرکانس و ارتعاش هایشان با هم مرتبط هستند و جهان بسیار مجموعه ای کامل و بی نقص و دارای قوانین بسار ثابتی است و حتی علم امروز نه مدیون همین قوانین ثابت خداوند است و گرنه شما هرگز نمیتوانستید حتی هواپیما به کشور دیگری سفر کنید چه برسد به کره ماه یا جای دیگر.

    ای بابا !!! دست خودم نیست که مینویسم ، میخواستم بگم مدتی بود داشتم با خودم کلنجار میرفتم که این محصول را بخرم یا نه ؟ البته این را هم بگم خدا را شکر من بخاطر موفقیت های گذشته تا به امروز مشکل مالی که نتوانم محصولات را بخرم ندارم اگر هم نمیخرم فقط و فقط بخاط آنستکه که خودم را هنوز در آن مدار نمیبینم چون بقول استاد ” اگر تمام محصولات را بخوای بخری بدون گذراندن فرایند لازم ، و فقط اطلاعاتت رو بخوای اضافه کنی که بشه بخشی دیگه از دانش ت ، مطمئن باش هیچ اتفاقی برایت نخواهد افتاد ، مگر آنکه به واسطه آنها باورهایت را تغییر دهی که بتوانی با آن زندگیت را خودت خلق کنی.

    برای همین امروز میخواستم این خرید را انجام بدهم اما ، ناگهان در درونم گفتم خدایا نشانه ای بفرست که این کار را انجام بدم یا نه ؟ هنوز زود است . ناگهان دستم به طرف قسمت ” نشانه امروز من ” رفت ، خوب خودتان ببنید در چه صفحه ای کامنت گذاشتم ، شما جای من باشید حیرت زده و ذوق زده نمیشید ، اشک ذوق در چشمانتان حلقه نمیزند ؟

    بخدا قسم ، همه مطالبی که تا اینجا سعی کردم به شما همفرکانسی عزیز بگویم و نمیتوانم همین است و تا الان تمام زندگی من اینگونه بوده و روز به روز به شدت آن نیز افزوده میشود اگر اینها گفتگوی خدا نیست ، معجزه خدا نیست پس چیست ؟؟؟

    چرا یکماه قبل نیفتاد !! چرا این فایل آمد ؟؟ چرا چیز دیگری نیامد ؟؟ چرا وقتی خواسته عمیقت برای خرید این بود متقارن شد با دیدن و آمدن این فایل؟؟

    البته من همیشه ابتدا بسیار ذوق زده و احساساتی میشوم ، ولی بعد که آرامتر شدم بخودم میگویم معلوم است که باید اینگونه میشد بازهم به قانون شک کردی؟ چند هزار بار باید بار دیگر آنرا به بوته آزمایش بگذاری؟ تا بجای اعتقاد ، با عزم راسختر بگویی اعتماد دارم.

    و مطمعئن باشید پس از نوشتن ، بدون فوت و درنگ این محصول با ارزش را خواهم خرید اما ، نشانه هدایت را گفتم یاد داستانی افتادم که بخدا یادم نیست در کدام یک از کتابهای خوانده شده ام آنرا مطالعه کردم ، شاید اسکاول شین یا وین دایر…. یادم نیست اما داستان:

    زن و شوهری در یکی از روستاها در خانه ای که پشت آن گلخانه ای که گل لادن پرورش میدادنند ، با خبر شدند که یک گروه موسیقی به شهر آنها آمده ، و آنها چون از شهر دور بودند و پول کافی برای شرکت در ان داشته باشند تصمیم گرفتند قسمتی از گلهای لادن را از گلخانه چیده و در آن زمستان سرد برای فروش و دیدن گروه موسیقی به شهر ببرند ، در بین راه بخاطر شدت برف و کولاک برای اینکه برف پاک کن و شیشه ماشین را تمیز کنند کنار یا سد آب که بیرون از شهر بود ماشین را نگه داشتند وقتی مرد از ماشین پیاده شد ناگهان احساس کرد سایه ای که شبیه یک انسان است نزدیک لبه سد ایستاده وقتی نزدیکتر شد دید یک پیرزن است و وقتی با همسرش بیشتر به او نزدیک شدند او را شناختند ، او مادر پسری بود که در گذشته مستاجرشان بود ، از پرسیدند خانم …فلانی شما در این شب برفی و سرما اینجا چکار میکنی ؟! اما پیرزن پاسخ درستی نمیداد و فقط کمی منمن کرد؟ انها گفتند با با ما ترا به خانهات که در شهر است میبریم و سوار ماشینشان کردند و چون گلهای لادن در زمستان گل میدهد و انها داشتند انرا برای فروش به شهر میبردند هنگام پیاده شدن پیرزن به خانه ، چند شاخه به او گل هم هدیه دادن ، و خودشان به سراغ جشن گروه موسیقی رفتند و کلی به انها خوش گذشت ، چند روز از این واقعه گذشت تا اینکه نامه ای از همان پیرزن بدست آنها رسید که در آن نوشته بود.

    آنشب که شما مرا از کنار آن سد به منزل بازگرداندید من بخاطر عدم توجه بچه هایم و عدم سر زدن به من و تنهایی خودم که چند سال است منتظر دیدن بجه هایم با نوه هایم هستم به تنگ آمدم و میخواستم خودم را بکشم و تصمیم گرفتم تا از روی سد خودم را پرت کنم و با خدای خودم عهد کرده بودم که اگر پیام واصحی از جانب تو بمن نرسد اینکار را انجام بدهم و تا آن لحظه که روی لبه سد رفتم و همجا سکوت شب و سفیدی برف چیزی نبود باور نمیکردم که کسی آن موقع در آنجا پیدایش بشود که شما رسیدید و با گلهایی هم که بمن هدیه دادید ، بهترین پیغامی بود که از خدا دریافت کردم و متوجه شدم او مرا فراموش نکرده .

    خوب ، پیغام از این بهتر ، دست خدا از این بهتر ، حلا برو بشین با علم حساب و آمار و احتمال و غیره محاسبه کن ببین میتونی احتمال شانس و اقبال و غیره رو در بیاری !!!

    من قبلا هم گفتم بازم تکرار میکنم :

    ” آنکس که ایمان دارد یک جمله کافیست ، آنکس که ایمان ندارد صد من مثنوی هم کم است ”

    تا درودی دیگر بدرود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 59 رای:
    • -
      الناز شهریور گفته:
      مدت عضویت: 2099 روز

      آفرین عزیزم،آفرین،لذتش رو ببر

      خیلی خوش حالم که در مدار دریافت و استفاده از آگاهی هاش هستی،خداروشکر،این قدر ذوق کردم انگار خودم دارم گوشش میکنم،منتظر اتفاق های خیلی خوب با گوش دادن به این آگاهی ها باش،برات تجربه خواسته هات رو آرزو میکنم💞🌹

      در پناه خدا ثروتمند و موحد باشی💞💞💟🌹🌹

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      زیبا فتح الهی گفته:
      مدت عضویت: 2682 روز

      سلام دوست عزیز

      این فایل نشونه امروز من بود که خیلی از دیدنش لذت بردم بعد هم به کامنت شما هدایت شدم اینقدر سرشاراز آگاهی ونکنته بود که یه جاهایی مجبور شدم دوبار دوبار بخونم خیلی لذت بردم خیلی خوشحالم که دوستانم چنین نتایج عالی گرفته اند ومیگیرند به نکات خیلی ریز و عالی اشاره کردید و اینکه واقعا منم با تمام وجود اینو حس کردم که روی خودمون کارکردن انتهایی نداره خدایی بودن انتهایی نداره ودقیقا مطمئنم فقط موقع مرگمونه که از این رسالت تموم میشیم ممنون که این قدر طولانی نوشتید بعضی از کامنتهارو هرچی میخونی ومیری پایین سیر نمیشی و کامنت شما دقیقا یه همچین حسی به من میداد خدارو شکر به خاطر حضور هچین دوستانی تو این خانواده صمیمی والهی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        جمال گفته:
        مدت عضویت: 2200 روز

        درود و عرض ادب.

        به سرکار خانم فتح الهی، از اظهار لطف شما ممنون و سپاسگزار خداوند وهاب هستم.

        اشاره کردید خدای بودن انتهایی نداره ، یادم افتاد در قسمتی از کتاب گفتگو با خدا اثر دونالد والش گفته :

        روح یا همان ذهن هوشیار شما اصلا برایش کارهایی که جسم شما انجام میدهد مهم نیست مثل پول ثروت موقعیت اجتماعی ووو… چون دائم به دنبال آنستکه که بهترین تصویر از گوهر الهی درونش را به نمایش بگذارد و شما در این دنیا کلا مدارتان یکی نمیشود الا هنگام پایان عمر ، یعنی زمانی که عمرتان تمام میشود تازه متوجه میشوید که تمام آنچه که برایش تلاش میکردید ارزش آنچنانی ندارد مگر آنکه همه آنها در راستای هدف روحتان قرار گرفته باشد یعنی بهترین تصویر از خودمان را خلق کرده باشیم ولی خیلی از انسانها پول خانه تحصیلات زن زیبا موقعیت اجتماعی و غیره که ابزار رسیدن است را بجای هدف میگذارند، که بقول استاد و بعد دیگر هیچ . یعنی دچار افسردگی بعد از رسیدن میشوند بنابراین همیشه در مسیر و در لحظه بودن مهم است نه رسیدن به مقصد.

        پاینده باشید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      جمال گفته:
      مدت عضویت: 2200 روز

      درود و عرض ادب.

      به سرکار خانم شهریور

      از اظهار لطف شما بسیار ممنون و سپاسگزار خداوند منان هستم،

      من اعتراف میکنم که از زمان آشنایی با این سایت بی همتا تغییرات شگرفی را در حال تجربه کردن هستم و واقعا این سایت خود یک دانشگاه کامل است فقط کافیست مثل انیشتن روی آن متمرکز شویم و بیهوده دنبال پیچیدگی نباشم چون قانون خدا ساده تر از آنست که فکرش را بکنید اما ، مهم باور است که کمتر کسی به آن توجه دارد و همیشه به دنبال توجیه قضایا در بیرون از خودش میگردد.

      با سپاس

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        جمال گفته:
        مدت عضویت: 2200 روز

        درود و عرض ادب.

        به شما JUST GOD عزیز، و سپاس از وقتی که برای مطالعه گذاشتید،یکی از دوستان در یکی دیگر از کامنت هایم تقاضا داشت که نام واقعی ام را بداند اما این کار هیچ ربطی به کمبود عزت نفسم ندارد بلکه بقول استاد که میگوید اکنون عاشق تنهای خودم هستم من هم ارزشی برای نامی که دیگران بر روی دیگران یعنی فرزندشان میگذارند قائل نیستم چون شما هیچ اختیاری برای آن نداشته اید ، اگر هم داشتید باز هم تاثیر شگرفی در کیفیت زندگی شما نداشت ، نمونه همین واقعیت نام همین سایت است شاید تا دیروز نام عباس منش برای کسی اهمیت نداشت اما همین نام شده نام بزرگترین دانشگاه که درس زندگی میدهد و براستی ما همه ناممان فقط خداست و لاغیر.

        پاینده باشید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      مهناز نظری گفته:
      مدت عضویت: 1773 روز

      سلام خدمت شما دوست عزیز وااااایی واقعا عالی بود خیلی بهم اگاهی خوبی دادواینکه اونقد مثالهایی که زدین بجا وعالی بودن که درک منو نسبت به این فایل بالاتر برد. خیلی خوبه که اینقد اگاهیتون بالاس واقعا لذت بردم موفق باشین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        جمال گفته:
        مدت عضویت: 2200 روز

        درود و عرض ادب:

        خدمت سرکار خانم نظری،از اظهار نظر شما و وقتی که برای مطالعه گذاشتیدممنون و سپاسگزار یزدان بزرگ هستم.

        تمام کسانیکه به این دانشگاه علوم زندگی هدایت شده اند، به نظر من جزء خوشبخترین خانواده کره زمین هستند،اعتراف میکنم که دلیل منسجم تر شدن آگاهی خودم ، حضور استادی گرانقدر و سنرژی گرفتن از تمام دوستان خوب و بی نظیر و بیهمتایی است که هر کدام هر روز و هر لحظه در حال قوام بیشتر این دانشگاه هستند، که خودت استاد در یکی از فایل هایشان اعتراف می کنند که در اثر انعکاس باور و فرکانس های مختلف چیزهای زیادی یاد گرفته اند، این همان وجه تمایز این دانشگاه با سایر جاهاست که هر روز تازه تر از روز قبلش است، کافیست هر کس به کامنتهای قبلی خودش تا به امروز و یا سایر دوستان علی الخصوص زمانی که این سایت تازه راه افتاد بود نگاه کند، تفاوت از زمین تا ثریاست، و یکی از مهمترین راهکارها همانست که استاد به آن تاکید دارند و آن مطالعه کامنت ها و یا محصولات قبلی است ، یعنی مهمترین ابزاری که میتواند ذهن تان را روی ریل کنترل نکات مثبت ، نگه دارید.

        پاینده باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      محمدعلی مهرجوی گفته:
      مدت عضویت: 2164 روز

      سلام دوست عزیزم 🌹

      آفرین به این قلم زیبا ،احسنت به این درک بالا ،،هر چه بیشتر میخواندم بیشتر رنگ و بوی خدایی را حس میکردم

      خدایا شکرت برای هدایت امروزم

      برای نشانه امروزم ،،بخداوندی خدا

      راست گفتی ،،چقدر باید نشانه ببینیم

      تا ایمانمان قوی بشود

      خدایا شکرت که امروزم هم هدایتم کردی به زیبایی ها ,به یکی از بهترین

      دستانت

      خداوند به شما و خانواده محترمتان خیر برکت ،سلامتی ،عزت نفس و ثروت بی حد حساب عطا فرماید

      🙏🙏🙏🙏🙏🙏🌹🌹🌹🌹🌹

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        جمال گفته:
        مدت عضویت: 2200 روز

        درود و عرض ادب:

        خدمت دوست وهمفرکانسی محترم جناب مهرجوی عزیز و سپاس از وقتیکه برای مطالعه گذاشتید و هزاران سپاس از خداوند بی همتا که فرصت یکروز بی تکرار دیگر را بما ارزانی داد.

        منتظر خواندن موفقیت ها و تجربیات دوستانی خوب مثل شما هستم ، من هر عقیده ای دارم فقط میخواهم خودم را به خودم ثابت کنم و لاغیر.

        و سعی میکنم خودم را در این راه حفظ کنم و به نظرات دیگران از دانشمندان علوم ،نویسندگان قدیم تا به امروز احترام بگذارم مانند استاد عباس منش ، که قطعا هر آنچه که از خداوند وهاب بخواهد به او داده خواهد شد که منشاء احیاء دوباره زندگی بسیاری از انسانها علی الخصوص در ایران بوده اند اما، یاد گرفته ام از هیچکس بت درست نکنم و نخواهم کرد،به نظر من این کلام که تمامی بزرگان روی آن تاکید کرده اند درست است که عامل موفقیت از درون است نه برون اما، رتبه های درون با هم یکسان نیست ، آرامش درونی ، عزت نفس ، صداقت …و غیره همه جزء عوامل درونی هستند اما به نظر من مهمترین عامل که بقیه تابعی از آن هستند ” صداقت از درون ” است و جایی قرار دارد که تو نیاز نداری به کسی چیزی را ثابت کنی اما اگر این احساس درونی ، حس بدی به تو بدهد تو قادر به احیای امور دیگر درونی مانند عزت نفس و آرامش و غیره نیستی ؟ چه برسد به امور بیرونی!!

        بنابراین به نظر من اگر کسی میخواهد در همه زمینه ها موفق باشد و احساس خوب را به اتفاقات خوب ،گره بزند باید سه چیز درونی را احیاء کند که من به اندازه باورهای خودم ، موفقیت های خودم را که نمیخواهم با کسی قیاس کنم و فقط برای خودم مهم است و سعی میکنم آنها را با آگاهی بیشتر از این رشد دهم ، در همین سه عامل میدانم.

        1- صداقت از درون در تمام زمینه ها بدون استثناء

        2- شکرگزاری برای تمام داشته ها، در هر لحظه به لحظه زندگی و اتفاقات آن، چه مثبت چه از دید ما منفی ،که قطعا اینگونه نیست.

        3- بخشش ، چه معنوی چه مادی

        وسلام.

        پاینده باشد.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    فرزانه فدایی گفته:
    مدت عضویت: 1909 روز

    سلااااام استاد عزیزم مرسی از فایل تاثیر گذارتون اولش ک قصه مسافرت رفتن با موتور دنده جوشی رو گفتید و از قم تا شمال رو و اینکه با همون سطح ابتدایی از امکانات لذت میبرید تموم ثانیا ها رو بعدش زندگی الان و موتورای متنوع و گرون قیمت رو ک هر کدوم از اونا ب اندازه قیمت خونه افراد تو ایران هستش این باور رو توی من ب صورت ۱۰۰ درصد بدون شک و تردید تو من ایجاد کرد آره تو ام میتونی مطمعن باش و فقط بخواه از خدا خودش اوگی میکنه برات استاد شما بینظیری و صدق کلام رو از لحن صداتون میفهمم هر چقدر ک شیطان تو گوشم نجوا کنه دیگه محلش نمیدم و همه تمرکزم رو گذاشتم رو حرفات استاد و هر روز با خودم تکرار میکنم ی روزی ی جایی ب همه خاسته ها و آرزوهام میرسم و یکی از موفق ترین دختران جهان میشم اینو باور دارم و درپایان اول از خدا و بعد از شما فرشته این روزای زندگیم استاد عزیزم متشکرم 🎻🥰🎻🎻🥰🎻🥰🎻🎻🥰🥰🎻🎻🥰🎻🥰🎻🥰

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    مصطفی خدابخشی گفته:
    مدت عضویت: 2043 روز

    سپاسگذار خداوندی هستم که اجابت میکند! اگر ما او را باور داشته باشیم…

    از حس فوق العاده امروزم مینویسم.. امروز هایی که فردایی بهتر رغم میزنند.

    بما کسبت ایدیهم..

    بما قدمت ایدیهم…

    بما کانو یعلمون…

    خدایی که ستودنیست…

    خدایی که آرامش میدهد…

    خدایی که عشق است و عشق و عشق.

    سلام عرض میکنم خدمت استاد عزیزم و مریم جان و اعضای خانواده صمیمی

    مچکرم از مریم جان که قسمتی از فایل های آگهی دهنده هر قدم رو در تلگرام هم میگذارن و ما با خوندنش به فکر فرو میرویم….

    اصل هم همین است…مهمترین کارهمین است.

    خدایی که اینقدر مهربون و بزرگ و لارج هست، مگه میشه نشناسیش و راجع بهش فکر نکنی،راجع به این جهانی که خلق کرده فکر نکنی،راجع به این احساس خوب، عشق و دوستی فکر نکنی؟

    مهمترین کار زندگیم اینه که خداوند و نیروهای مقدس در ذات من رو کشف کنم.

    این رو کشف کنم که واقعا ته ته ته ته نعمت هاش کجاست و واقعا چی دیگه ممکنه به من بده!

    وقتی نگاه میکنم به منی که الان هیچ کاری براش نکردم، اینهمه نعمت داده، وقتی قوانینش رو بشناسم و به اونها عمل کنم، چکار برام خواهد کرد؟ همین الانش هم انگار خدا نشسته یجا و هی داره برای قدم های بعدی من برنامه میچینه…

    شاید باور نکنید بچه ها…

    ولی از شهر دیگه همکار برام اومده که دقیقا داره کار رو برای من راحت میکنه.

    همه اون وسایلی که احتیاج هست رو هم در اختیار من گذاشته…

    یعنی میشه گاهی اوقات من مات نگاه میکنم، میگم الان جدا بیدارم من؟ الان واقعا داره کار ها اینجوری پیش میره؟

    بعد میگم: آررررررره پس چی؟

    این همون قوانین خداست!

    این همون هدایت خداست!

    جدا تفکر اشتباهی هست اگر فکر کنی این ها همه اتفاقیه!!! چرا که به خودمون ظلم کردیم و طبق گفته قرآن خدا ظالمین رو دوست ندارد.

    کتابی میخوندم که میگفت: در زمان مولوی کسی نبوده که بتونه به لایه های قرآن نفوذ کنه و معرفت و دوستی واقعی رو از درون اون بیرون بکشه. مولوی در درک عشق خدا در کتاب مقدس قرآن یگانه بود… و آن چیزی را که بعنوان اسلام از پیامبر و دیگران شنیده ایم، نوعی تفکر اشتباه بیش نبوده و از زمان پیامبر هم این تفکر وجود داشته تا جایی که در آخر داستان، بحث بین صوفی و شیخ بجایی نمیرسد و صوفی اعراض میکند… آخه مگه کار دیگری هم میشود کرد؟

    خدا رو شکر همین یک نعمت آنقدر برای من برکت بهمراه دارد که تا آخر عمر فراموش نخواهم کرد… این نعمت که وارد بحث بیهوده نشویم و مجسمه باور ها و دریچه جهان بینی خودمان را بسازیم…

    خدا رو شکر بخاطر هدایت هایش…

    خدا یک مسیر بیشتر ندارد و آن ”ایمان”است.

    ایمان زیبایی به تو میدهد.

    ایمان به تو ثروت میدهد.

    ایمان به تو آرامش میدهد.

    ایمان به تو راحتی، آسایش، روابط،عشق و نعمت میدهد.

    برای داشتن ایمان قوی باید در دریای این عشق بمانی و غوطه ور شوی…

    افسوس که خیلی ها تا کنار این دریا می آیند و برمیگردند. سهم اینها فقط دیدن زیبایی دریاست و نه بهره از آب…

    گروهی دیگر با ظرف های کوچک و بزرگ به دریا می آیند و به همان مقدار کاسه شان عشق دریافت میکنند.

    اما گروهی خود را در دریا رها میکنند تا مدام در دریای عشق غوطه ور باشند.

    همواره از خدای عزیزم میخواهم برکتی عطا کند تا همیشه در دریای عشقش باشم…

    چه افتخاری بالاتر تا در این دریا خدمت کنم و به رب العالمین نزدیک باشم…حال که او همیشه به ما نزدیک است.

    این دریا تشنگی و گرسنگی ات را رفع میکند و تو را به سفری دور و دراز میبرد…

    چه سفری باشد که فقط تو باشی و ”رب”.

    اعتماد؟ نه اعتماد نمیخواهد… فقط ایمان…تا زمانی که با او هستی او تو را پر میکند،سیرت میکند ، آرامش ت میدهد و زیبایی ها نشانت میدهد.

    زیبایی ها کم نیستند، گاهی چشم ها کم سو میشوند…

    خدایا به چشمانم هدایت و برکت بده تا تو را در همه جا ببینم، چرا که زیبایی یعنی تو… تو یعنی فرمانروای مقتدر جهان هستی…

    الحمدالله رب العامین.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    سمیه روزبه گفته:
    مدت عضویت: 1919 روز

    با سلام و عرض ادب

    نمیدونم چی بگم از احساس خوبم و بودن در این مجموعه و تلاشم برای بهتر زیستن.

    جایی که زندگی میکنم یکماهه از خدا خواستم و عجیب جور شد و حالا میخوام بخرمش و…

    و نکته مهم اینه که اسمن کوچه ما توحید 1 هستش و وقتی تابلو رو میبینم میدونم خداوند عشق منو به این مکان دیده و هدایتم کرده و با این که بزرگه ولی بزرگتر از خدای مهربونم نیست و بزودی میگیرمش خدایا شکرت بابت همه الطاف بیکرانت

    با تشکر از استاد عزیزم😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: