پیغامِ هدایتگرایانه ی تضادها - صفحه 9
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-67.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2019-05-25 11:13:272024-07-25 11:27:44پیغامِ هدایتگرایانه ی تضادهاشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد عزیزم
خدا تنها خدای یک چیز است و اون خدای فرکانس هاست … دوسال طول کشید تا با قاطعیت بتونم اینو بگم ، درست مثل کسی هستم که یک عمر در تاریکی زندگی کرده و تمام اشیا دور و بر خودش را و تمام اتفاقات را در تاریکی دیده و لمس کرده و حالا فهمیده که پدیده ای به نام روز و چیزی به اسم خورشید هم وجود داره که جهان را روشن میکنه و از این درک عظیم بسیار خوشحاله اما میترسه که چشم هاش را باز کنه ، که مبادا از شدت نور حقیقت کور بشه و از درک نظام حاکم بر آفرینش که میبایست حاکم بر تمام زندگی باشه تا کارها به آسانی و شرایط به راحتی و بدون زجر و زحمت برای یک زندگی ایده آل فراهم بشه و اتفاقات با فرکانس ها رخ بده و میترسه که از شدت اینهمه آگاهی قلبش از تپش بایسته …من اون کس هستم که پله به پله صدبار کمی درک کردم کمی بلند شدم و چون پاهایم یاری مقاومت در برابر اون همه آگاهی را نداشت افتادم و دوباره بلند شدم …
مشکل ما اینه که زندگی اونقدر قشنگه که اون میزان زیبایی و قشنگی در تجربه های ذهن ما نمیگنجه ، مشکل ما اینه که انقدر اختیار اتفاقات در دستان خود ماست که نمی تونیم باورش کنیم ، مشکل ما اینه که انقدر خالق هستیم که نمی تونیم داشتن اینهمه قدرت را باور کنیم …..اینها را برای این میگم که بارها همه مون از استاد شنیدیم که زندگی ما توسط افکار ما رقم میخوره و افکار حاصل فرکانس ها و فرکانس ها حاصل باورهای ماست اما نمی تونیم غیر از فرکانس هامون عامل یا عوامل دیگری را در ایجاد خواسته هامون دخیل ندونیم اما حقیقت چیز دیگریست ….حقیقت اینه که غیر از من و فرکانسم هییییییییچ چیز دیگری نیست …. حالا دیگه فریاد میزنم و اینو میگم چون به وضوح تجربه ش کردم … تصمیم گرفتم با آگاهی های ناب کشف قوانین زندگی و دوره دستیابی به رویاها و باورهای ثروت یک ، خواسته خودم را خلق کنم ، کدها را نوشتم و برای باور پذیری اینکه انرژی به هر شکلی که من بخوام در میاد تمرکز زیادی روی فایل 9و10دستیابی به رویاها گذاشتم ، باور کنید انقدر خواسته م به من نزدیک شده بود که احساسش میکردم ، گفتم استاد گفت اگه ترمز نباشه باید در ثانیه رخ بده ، این جمله طلایی از ذهنم گذشت ، باید در ثانیه رخ بده ، بخدا خواسته م بغل گوشم بود ، تو اتاق خونه مون حسش میکردم اما رخ نمی داد ، از خدا هدایت خواستم و به محض اینکه گفتم خدایا هیچ قدرتی در پیدا کردن ترمزم ندارم (که البته با فرکانسم گفتم چون خدا کاری به کلام آدم نداره مگر اینکه کلام با فرکانس همسو باشه) ، خدا بمن الهام کرد که تو باور نداری که انقدر بمن نزدیکی که به هیچ فاصله زمانی برای دریافت پاسخ از جانب من نیاز نداری ، خدا بمن الهام کرد که اونقدر لایق هستی که بمن چسبیدی و تو خود منی ، تو در درون منی ، من از رگ گردن به تو نزدیک ترم ، من یک انرژی ام ، یک قدرت بی پایان که از رگ گردن به تو نزدیک ترم ، پس بدان که چطور ازم استفاده کنی ، چطور شکلم بدی ، من به هر شکلی بخوای درمیام ، بمن الهام شد که ای بنده من تو خواسته ت را گفتی اما بعدش فرار کردی و پشت دیوار قایم شدی ، بیا جلو و خواسته ت را بردار …. تمام اینها از ذهنم می گذشت ، واقعا من خودم را لایق دریافت نعمت ، لایق دریافت خواسته هام نمی دیدم ، در حالیکه ما بیشتر از اونکه فکرش را بکنیم لایق هستیم ، بیشتر از اونکه فکرش را بکنیم دسترسی مون به نعمتها آسونه اما مشکل اینجاست که اصلا نمی دونیم معنی لیاقت چیه ، هرچند که میشه صدها صفحه در مورد معنی لیاقت نوشت اما برای من در اون لحظه لیاقت به معنای احساس نزدیکی بیش از حد ، احساس چیزی مثل چسبندگی به خدا بعنوان نیرویی که تمام خواسته هام در دستانش هست ، بود … جهان ، بزرگترین هایپرمارکته که از شیر مرغ تا جون آدمیزاد درش موجوده فقط باید خودت را لایق ورود به اون هایپرمارکت شیک و باکلاس بدونی و با قدرت و افتخار و احساس لیاقت ، واردش بشی و بعد که واردش شدی هر چی دلت خواست بردار … من فهمیدم که سد دریافت نعمتها در احساس لیاقت هست که اگر این سد برداشته بشه ……..
من که پس از درک آگاهی هایی که نوشتم در احساسی فرو رفتم که دلم میخواست هرگز از اون حال قشنگ بیرون نیام ، دیگه خواسته م یادم رفته بود و فقط درک شده بودم و درک که با صدای گوشیم چشم هام را باز کردم … فکر میکنید کی بود ؟ خواسته م بود ….دقیییییییقا اون مشتری با تمام خصوصیات رفتاری و حتی نوع کاری که داشت ، همون بود که من تعیین کرده بودم ، من تو خونه بودم نه سرکار اما انقدر فرکانس هام درست ارسال شده بود که « در ثانیه رخ داد » ………… در ثانیه رخ داد …….حال میکنم با این جمله
استاد عزیزم تو نوری از خدایی که پیغام خدا را به گوش من رساندی ….. این اولین باری بود که کاملا آگاهانه خواسته م را خلق کردم و معنی اون تعهدی که در اولین جلسه دوره کشف قوانین زندگی دادم که متعهد میشم باور کنم خودم هستم که خواسته هام را خلق میکنم را فهمیدم ….درود بر تو استاد عزیزم ، درود بر خانم شایسته عزیزم که در مورد باور لیاقت در جوابهای عقل کل و راهکار برای مسائل شما انقدر عالی نوشتند و منو در کشف ترمزم بسیار یاری کردند ….
سلام استاد عباس منش من باهاتون کار خیلی خیلی واحبی دارم به چه طریق میتوانم باهاتون چند کلام حرف بزنم
خیلی خیلی حیاتی هست
چون فرمودین دیدگاها رو میخونید گفتم اینجا خدمتتون بگم که باهاتون کار خیلی خیلی واجب دارم
موتور سیکلت برآوو :
استاد من رو بردید به اوایل دهه ۷۰ شمسی ، اون روزها آرزوی دست نیافتنی هر نوجوانی داشتن یک برآوو بود ،
اونهایی هم که داشتند بالاخره پدری یا برادر بزرگتری بود که در اختیار اونها می گذاشت ،
حالا که فکر می کنم می بینم چقدر افق دید ما اون زمان کوچک بود ، و فرصتهای آینده را نمی دیدیم ، کسی هم ما رو راهنمایی نمی کرد ، هر تلاشی در اون زمان می توانست تبدیل به جایگاه والایی در آینده بشود ولی این مسئله را نمی دانستیم به خاطر همان افق کوتاهی که داشتیم.
سلام به همه
من یه تجربه از یه الهام خداوند دارم واسه تقویت ایمان خودم و بچه ها دوست دارم به اشتراک بزارم
من تو بازار سرمایه فعالیت میکنم
از خدا خواسته م یه سهم روبهم معرفی کنه با شرایطی که بهش گفتم
خدارو شاهد میگیرم داشتم به زبون میاوردم که یه ایمیل واسم اومد . ایمیل رو باز کردم یه سایت کاریابی بود اسم چند تا شرکت داخلش نوشته بود
نمیدونم تجربه ش رو داشتید یا نه . گاهی وقت ها قشنگ ادم احساس میکنه ادم این از طرف خداست
اسم شرکت ها رو یکی یکی تو بورس اوراق بهادار وارد کردم اسم 2تاش دقیقا هم اسم شرکت های بورسی بود .
واسه اطلاع اسم شرکت (فارمد) بود. من با شک رفتم خریدمش
خدارو شاهد میگیرم از روزی که این سهم روخریدم تا الانی که دارم مینوسم واسه تون حدود 100 درصد بهم سود داده . چند روز گذشته به خاطر تنش های سیاسی همه ی سهام ها تو 2 روز منفی شد این سهم با قدرت مثبت بود . این باور بیشتر واسم تایید شد که من خالقم نه شرایط بیرونی . همه ی سهام دارا ناله میکردن .سهم من هر روز بالاتر میره
خدا میدونه که چقدر ایمانم قوی تر شده به خداوند و الهاماتش
از زمانی که تو دوره 12 قدم شرکت کردم به لطف الله از نظر مالی روز به روز دارم ثروتمند تر میشم منتظر نتایجم تو بقیه حوزه ها باشید به زودی میام مینویسم
سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
به نام او که بهترین است
سلام بر استاد گرامی و همه عباس منشی ها
من این فایل رو که دیدم فقط عشق کردم چون کسی رو دیدم که میگوید ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است یعنی چی ،معنی تسلیم نشدن و اراده فولادین یعنی چی و تفاوت آدمها یعنی چی و الگو خوب یعنی چی و بیشتر به ارزش تضادها پی بردم در به شفافیت رسیدن به خواستهایم و اگر قوانین را درست بفهمم و عمل کنم نه تنها ناامید نمی شوم بلکه با تمرکز بیشتر به خواسته هایم و با استفاده و شناخت واقعی از اهرم رنج و لذت سریعتر و مشخص تر به خواسته ام میرسم و بنظرم فرق انسان موفق در این مسیر و انسان غیر موفق همین است که چقدر باور دارد که خود خالق اتفاقات زندگی خویش و رسیدن به آرزوهای خود است و با این باور است که موتور یاماها۱۰۰ تنه جوشی میشود این عزیزان که من عاشقشونم، برازنده است ای بزرگوار، با لیاقت .
سلام استاد پیشنهاد داشتم لایو هاتون جواب به سوالاتی باشه که واستون میفرستن نه اینکه تو لایو میفرستن منظورم اینه که منظم باشه بهتره و پیش نهادی که داشتم اینه که هردفعه قرعکشی بزارید برای شخصی که بیشترین لایک میخوره نظر میده تصویری تو لایو شرکتش بدید خیلی ممنون که واسمون وقت میزارید سپاس دوستان قدر این لایو هارو بدونید و سوالات اساسی بپرسید سعی کنیم بیشترین استفاده رو بکنیم
خدای خوبم سلام
اگرمیدونستم اینقدر قانون دقیق وبی نقص عمل میکنه خیلی وقت پیش دست از گله وشکایت برمیداشتم .اما اشکالی نداره حالا سکوت کردم ودارم سعی خودم رو میکنم که قوانین رو یاد بگیرم .خدای خوبم خیلی از انسانها براشون سخت وباور نکردنیه میخوام از اونها دور بشم وبه تو نزدیک بشم .از وقتی که وارد سایت شدم هر بار استاد یه فایل تصویری از طبیعت گذاشته من ابرها رو تحسین کردم وگفتم خدایا من میخوام این ابرها رو ببینم وتو خیال خودم میگفتم پس باید تمرکزم رو بذارم روی رفتن به فلوریدا وتمپا ….
خدای من خیلی بزرگی اینقدر که برام ابرها رو فرستادی برفراز آسمان قلات .خدایا خیلی بزرگی اینقدر که دلم رنگین کمان های مثل مال عباسمنش خواست به محض اینکه خواستم اجابت شد .این روزها اینقدر محوزیبایی های دنیا شدم که اصلا تا حالا اینقدر زیبایی ندیده بودم .امشب شب قدر برام معناش فرق میکنه دوست دارم معنی کلماتی که میگم رو بدونم .کلمات عجیبی هستند
ای آنکه از هرکس به هدایت یافتگان داناتری
ای گشاینده درها
ای کسی که به یاد اوبودن شرافت یاد کنندگان است
ای کسی که نزدیک به همه هست در عین بلندی مرتبه
ای آسان کننده کارها
ای آنکه خلایق از عهده شکرش برنیایند
ای شفا بخشنده کسی که از تو شفا خواهد
ای بسیار باوفا ….
خدایا تمام دعاها از عظمت وبزرگی تومیگن از اینکه چقدر ریوفی وبه بندگان نزدیک …
خدایا میخوام بنده درگاهت باشم .میخوام عبدت باشم .میخوام راه کسانی رو برم که به اونها نعمت دادی
خدایا هدایتم کن .
یاورم باش
پناهم باش
همه کسم باش
استاد خوبم سلام
آدم کیف میکنه می بینه که به هر چیزی فکر میکنی، سریع یا خودش یا نشونه اش میاد جلوی چشمت.
من تو اون لایو گفتم خدایا اون دستگاهه بغل هایابوسا چیه؟
که اینجوری شد که لایو پرید و شما تو فایل ضبطی گفتی این جاروبرقی رباتیک هستش، انقدر ذوق کردم.
اصلا میدونی چیه استاد جونم،شما هر وقت در مورد زندگیت توضیح میدی من ذوق میکنم،انگار برای منن، نمی تونم بگم دقیقا چه حسی دارم،اما خیلی خوشحالم برای این همه فراوانی.
چقدر شما مهربون و متعهدی،وقتی لایو پرید،اومدی فایل ضبط کردی،تقریبا همه ی چیزای لایو رو هم گفتی، خوبی هم این بود که مایک جونمم بود
اصلا حرف که میزنی خیلی حس خوبی بهم دست میده،انگار تایید میکنی الگوهای فکریم رو هر چند که دارم سعی میکنم که از تایید دیگران فارغ شم،اما این که افکارت و باورهام رو از زبون شما می شنوم خیلی برام قشنگه، و این یه دلیل داره،چون که ما از خودمون چیزی نداریم که بخواهیم بهش تکیه کنیم،این حرفا و این افکار که بین ما و شما جاری و مرسوم هستش رو یه رفیق مشترک به هر دومون داده.
من قربون این رفیق مشترک مون که ما به اسم خدا می شناسیم برم?
می خوام از قوانین تشکر کنم که انقدر دقیقن
میخوام از خودم تشکر کنم که انقدر خوب دارم از قوانین استفاده میکنم
و میخوام از شما تشکر کنم که دست خدا شدی برای من.
همه تون رو دوست تون دارم?
سلام آقای محمدی عزیز
فکر کنم همین رفیق مشترک امروز به من گفت پروفایل شمارو ببینم و دیدگاه هاتون رو بخونم?
منم میخوام از شما تشکر کنم که اینقدر عالی دارید به قوانین عمل میکنید چون به تکامل و گسترش جهان دارید کمک میکنید
انشالله هرچی زود تر با قدم اول هم مدار باشم چون مثل شما دیروز داشتم بهش فکر میکردم و متن پروفایل کسانی که تهیه ش کردن رو میخوندم
براتون بهترین دنیا و آخرت رو آرزو میکنم ?
خیلی مشتاقم دیدگاه های بیشترتون رو بخونم
????
خدانگهدارتون
شرایط و موقعیت ها تغییر میکنند اگر باورهای ما تغییر کنند
اگر یکنفر تونسته به خواسته اش برسه یقینا و قطعا ما هم به اون خواسته میرسیم به شرطی که باورهای اونو داشته باشیم و مثل اون عمل کنیم
من قدرت تحقق هرانچه که بخواهم دارم
خداوند قدرت خلق خواسته هامونو به خودمون بخشیده
خداوند توانایی تغییر شرایط رو درما آفریده
همه چیز محقق شدنیه
همه چیز ممکنه
همه چیز موجود باش موجود میشود
همه چیز فرکانسه
همه چیز تجربه ی اتفاقات موقعیتها ایده ها و افرادی براساس فرکانسمونه
همه چیز اعتبارش برای خداست
و نهایتا آیه 5 سوره ی علق: انسان را به آنچه نمیدانست به الهام خود تعلیم داد
همه چیز عمل بی چون وچرا به الهاماته
استاد عزیزم… شنیدن صدای مراسم عزاداری که داره از بلندگوی یکی از خونه ها تو همسایگی ما پخش میشه، من رو به چند سال قبل برد و یک بار دیگه اشک شوق رو از چشمانم جاری کرد…
اگر به لطف خدا به مسیری که الان توش هستم هدایت نشده بودم، الان من هم باید تو یه مراسم عزاداری قرآنی رو به سر داشتم که حتی یک آیه ازش رو هم درست نخونده بودم و کتاب دعایی رو در دست داشتم که فکر میکردم روخونی ازش بدون فهمیدن یه کلمش یا حتی اطمینان از صحت و اعتبار محتواش میتونه منو از خشم و عذاب خدواند نجات بده و بهشت برینی رو برام تو اون دنیا خلق کنه.
اگه این الهامات زیبا رو از طریق این سایت دریافت نکرده بودم و قلب و ذهنم رو بعد از سال ها روی طرز فکر و سبک زندگی جدید باز نکرده بودم، الان باید یه گوشه نشسته بودم و سعی میکردم که با زوری اشک ریختن تا قبل از اذان صبح به خداوند ثابت کنم که من لایق سرنوشت خوبی هستم.
اگه همون آدم قبلی بودم هنوز هم فکر میکردم که غمگین بودن به هر شیوه ای مقدسه و میتونه من رو به خدا نزدیک تر کنه… فکر میکردم که حتی خوردن نذری و نذر کردن و صرف حضور تو مراسم عزاداری و سینه زنی و علم کشی و نخل کشی میتونه من رو مقرب درگاه خدا کنه…
اما چی بگم از این خدایی که زیباتر و مهربان تر از هر چیزیه که ذهن من قادر به تصورشه و زبانم قادر به توصیفشه و به محض اینکه اراده کنیم ما رو تو همین دنیا به بهشت هدایت میکنه.
استاد عزیزم… کاش میتونستم بگم که چقدر سپاسگزار خداوند هستم که قرآن رو از روی سرم برداشتید و بین دست هام گذاشتید و بهم یاد دادید که هر آنچه برای سعادت و خوشبختی دنیا و آخرت میخوام توش نوشته شده…. ممنون که بهم یاد دادید که این اشک و گریه و زاری ما نیست که سرنوشتمون رو رقم میزنه… ممنون که بهم ثابت کردید که سرنوشت ما همیشه قابل تغییره و میشه بهترین سرنوشت ها رو برای خودمون بنویسیم چون خدا ابزار خلق هر نوع سرنوشتی رو تو وجودمون قرار داده…
الان که به گذشته نگاه میکنم حتی نمیتونم تصور کنم که یه روزی فکر میکردم که خدا دوست داره ما غمگین باشیم و سختی بکشیم و منتظره کوچکترین خطایی از ما سر بزنه تا عذاب الیمش رو بر ما نازل کنه.
امروز به اواخر تفسیر جزء سوم قرآن رسیدم و با هر آیه جدیدی که میخونم احساس میکنم خداوند محکم بغلم میکنه و میگه که همین مسیر رو ادامه بده… میگه من عاشقتم و نشونش هم اینه که انقدر بی واسطه دارم باهات حرف میزنم و تو هم با گوش جان و غرق در احساس خوب شادی و خوشبختی داری به حرف هام گوش میدی…
الان که دارم این سطرها رو مینویسم دارم به آهنگ کلاسیک یه خواننده نابینای ایتالیایی گوش میدم که انقدر حس خوبی بهم میده که هر ثانیه بهم یادآوری میشه خدا و زیبایی خلقت هاش رو میشه تو هر چیزی دید و تحسین کرد و بهش نزدیک تر شد.
استاد یعنی الان اگه به گذشته برگردم هیچ دروازه دیگه ای رو برای ورود به این جهان و هیچ مسیر دیگه ای غیر از راهی که رفتم رو برای زندگیم انتخاب نمیکنم چون حاضر نیستم رشدی که من تو این راه تجربه کردم و آگاهی هایی که دریافت کردم رو با هیچ چیز دیگه ای عوض کنم.
خدایا قربونت برم که تو دل هر کسی که جا میگیری، اون فرد خودش رو «خوشبخت ترین» فرد جهان میدونه… چطور میشه هم استاد عباس منش بگه من خوشبخت ترین آدم روی زمین هستم… هم من بگم…هم هزاران نفر از بچه های سایت… عاشقتم خدا…
دوست عزیز خیلی از کامنت زیبات لذت بردم . واقعا حسش کردم با تمام وجودم . سپاس گذارم ازتو و خدای زیبای تو
سلام خانم محمدی عزیز
واقعا از خوندن کامنت هاتون لذت میبرم
الان نشستم فقط کامنتهای شما تو بخش های مختلف رو میخونم
قبلا فک میکردم فقط فایلهای استاد آگاهیم رو بالاتر میبره ولی الان میبینم که تک تک حرفای همه دوستان حرفای خداست که از بینهایت راه مختلف داره باهام حرف میزنه٫
ممنون که دستی از دستان خدا شدید برای من٫
سپاسگزارم
من حدود دوسالی میشه که با استاد آشنا شدم ولی تا قبل از شب قدر فکر میکردم تغییر زیادی نکردم ولی امسال به عینه داشتم تو وجود خودم میدیدم که چقدر طرز فکرم و رفتارام و دعاهام یا به عبارتی خواسته هام چقدر با سالهای قبل فرق داره و اونجا فهمیدم که نه بابا من واقعا عوض شدم
سلام دوست عزیزم. بی نهایت از خوندن کامنت پرمهرتون لذت بردم و قطعا به عنوان یکی از اتفاقات خوبی که امروز برام افتاد یادداشتش خواهم کرد. مطمئنم با جلو رفتن در این مسیر زندگیتون هر لحظه به اندازه آسمان شب زیبا خواهد بود. با آرزوی بهترینها.
سلام دوست عزیزم
خدارو هزاران بار شکر کافی نیست برای اینکه مارو در راهی قرار داد که به قول شما قرآن رو میان دستانمون بگیریم نه روی سرمون
و چقدر انسان غافله از این کتاب آسمانی. به خودم میگم که باید بیش از این حرف ها قرآن رو بخونم و باورش کنم
دستتون توی دستان خدا