شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

خیلی از ما، خواسته هایی داریم که معتقدیم با اینکه باورهای لازم برای رسیدن به آن خواسته را ساخته ایم و حتی هر ایده ای که به ذهنمان رسیده را اجرا نموده ایم و از هیچ تلاشی فروگذار نکرده ایم، اما هنوز هم به آن خواسته نرسیده ایم و نمی دانیم اشکال کار کجاست!

خواه آن خواسته درباره ازدواج با فرد دلخواهت باشد یا رسیدن به استقلال مالی، کسب سلامتی و…

در واقع دلیل رخ ندادن اتفاق مورد انتظار ما، وجود یک یا چند مانع ذهنی است که مثل سدّی مانع جاری شدن نتیجه باورهای قدرتمند کننده ای شده است که ساخته ایم.

در دوره کشف قوانین ذهنی، ما نام این موانع ذهنی را “کدهای مخرب” یا “ترمز ها” نامیده ایم.

ترمز ها، همان موانع ذهنی پیش روی خواسته ها هستند که آنقدر نامحسوس در تار و پود وجودمان نفوذ می کند و آنقدر مخفی است که گاهی نه تنها چهره ی یک مانع را ندارند بلکه یک فضیلت هم به حساب می آیند.

تمرکز دوره کشف قوانین زندگی، آموختن نحوه شناسایی این موانع ذهنی و رفع آنهاست. زیرا به محض اینکه موفق به شناسایی این موانع می شوید و در جهت رفع شان اقدام می کنید، به یکباره ثمره ی باورهایی که ساخته اید و اقداماتی که در راستای آن باورها انجام داده اید، وارد زندگی تان می شود.

در همین راستا، تصمیم به طرح سوالی گرفتیم برای: «شناسایی و رفع ترمزهای ذهنی در برابر تجربه ثروت»

تفکر به این سوال، پاسخ به آن و مطالعه پاسخ های دوستانی که به این سوال در بخش نظرات پاسخ داده اند، به شما کمک می کند تا ترمزهایی را در ذهن خود پیدا و رفع کنید که درهایی از نعمت و برکت را در همه جنبه های زندگی بر روی شما می گشاید.


یک سوال به عنوان تمرینی برای «به شناخت رسیدن درباره ی ترمزهای ذهی تان درباره ثروت»:

ایده افراد زیادی برای ثروتمند شدن این است که، از خداوند بخواهند به آنها ثروت زیادی ببخشد تا آنها با مقداری از آن ثروت در جهت انجام کارهای خیر استفاده نمایند. مثلاً بیمارستان، مدرسه، خیریه، مسجد و … بسازند یا به پدر و مادرشان رسیدگی کنند یا مقداری از ثروت شان را صرف تأمین نیازهای بیماران سرطانی و … نمایند.

به عبارت دیگر، افراد زیادی در اولین قدم برای ثروتمند شدن، وارد چنین قراردادی با خدا می شوند که به آنها ثروت ببخشد تا آنها به افراد نیازمند کمک کنند.

در این موضوع و جملاتی که شرح داده شد، یک سری ترمزهای ذهنی در برابر خواسته ی “ثروتمند شدن” وجود دارد. به نظر شما آن ترمزها چه می توانند باشند؟ آنها را در بخش نظرات همین صفحه بنویس.


مهمترین نتیجه و پاداش انجام این تمرین:

پاداش انجام این تمرین و رسیدن به چنین حدی از شناخت درباره ی برنامه ریزی ذهن تان درمورد ثروت و تفکر و تأمل برای شناسایی موانع در ذهن تان -که تا کنون درهای برکت و ثروت را به زندگی تان بسته است- می تواند

تجربه استقلال مالی و آزادی زمانی برای انجام هر کاری و پرداختن به هر علاقه ای و زندگی در هر مکانی و هر شرایطی باشد.
رسیدن به خودشناسی و خداشناسی و باور خودت به عنوان خالق زندگی ات باشد.
خلق زندگی دلخواه ات، به کمک هماهنگی با قوانین خداوندی باشد که قدرت خلق زندگی ات را به تو بخشیده است. خداوندی که: سُبْحانَ رَبِّنا إِنْ کانَ وَعْدُ رَبِّنا لَمَفْعُولا «منزه است پروردگار ما که وعده‏ هایش انجام شدنى است.»

و این جنس از به شناخت رسیدن درباره ی ذهنت، اولین و مهمترین گام برای باز کردن درهای نعمت و ثروت به زندگی ات است.

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    0MB
    9 دقیقه
  • فایل صوتی شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت
    0MB
    9 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

5014 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سید محمد موسوی» در این صفحه: 3
  1. -
    سید محمد موسوی گفته:
    مدت عضویت: 2529 روز

    به نام خدواند مهربان

    به نظر من چند باور قوی وجود دارد

    ۱ . با بخشیدن پول و ثروت ما تمام میشود

    انوقوت چکار کنم . پولی را که پس مدتها کارکردن روی باور هایم بدست اوردم یکشبه به باد رفت

    ۲ خدا خودش گنجینه های اسمان و زمین است . او تمام ثروت جهان را دارد . وقتی خداوند این همه ثروت دارد و تکامل جهان را به این خوبی پیش میبرد دیگر نیازی به بخشیدن من نیست

    ۳ . من لیاقت این بخشش را ندارم . چون من گناهان بسیاری دارم . از طرفی خداوند این بخشش را از متقین میپذرد

    (با استناد بر آیه انما یتقبل الله من المتقین ) . من انسان پوچ و بی ارزشی و مشرکی هستم و خداوند اینها را قبول نمیکند

    ۴ . من کارهای نیک زیادی به غیر از بخشیدن پول میتوانم انجام دهم و با پول خود سرمایه گزاری کنم و یا از آن لذت ببرم.

    ۵ . من انسان ریا کاری هستم و مطمئنم این کار من برای جلب توجه دیگران است . پس بهتر است این کار را نکنم

    ۶ . من به پولم دلبستگی دارم و انسان مشرکی ام . باید ابتدا آنقدر ثروتمند شوم تا از ثروت سیر شوم و سپس ببخشم .

    دوستان , همانطور که در جریان هستید ذهن محدود ما که باور های غلطی دارد همواره در حال اثبات باور های قبلی است و این روند ادامه دارد مگر زمانی که ما آگاهانه این روند را عوض کنیم و سعی کنیم که نجواهای ذهنی خود را کنترل کنیم و برای باور های جدید زیبای خود استدلال های قوی بیاوریم و این استدلال ها را هر روز مرور کنیم تا باور های ما قوی تر شود آرزوهای خود را تکرار و تجسم کنیم و این کار را هرروز انجام دهیم تا آن ها در ما به باور تبدیل شوند .

    اما مهمترین باور توحید است

    یعنی اینکه ما باور کنیم که خداوند توانا ترین در عالم است

    و ما را به راحتی به آرزویمان می رساند کافی است این موضوع را باور کنیم

    ??? تجربه ی شخصی من ????

    “من انسانی فوق العاده ضعیف و گوشه گیر بودم . سرشار از افکار منفی و احساسات بد .

    پارسال با اینکه در شبانه روز ۱۲ ساعت درس میخواندم باز هم به نتایج باب میلم نرسیدم .

    اضافه وزن داشتم و انقدر در زندگی ام تنش بود که اصلا به ورزش فکر نمیکردم

    اصلا جایی برای خدا در دل من نبود .

    یعنی تلاش فوق العاده و نتیجه ی ناچیز .

    اما من که الان با شما صحبت میکنم :

    انسانی با اعتماد به نفس فوق العاده بالایی ام

    حدود ۲۰ کیلو گرم وزن کم کرده ام

    در فوتبال نسبت به قبل جهشی کوانتومی داشته ام

    با گذاشتن روزانه ۳ ساعت وقت درسم را میخوانم و احساس فوق العاده ای دارم

    همه ی اینها نتیجه تغییر نگرش من نسبت به خداوند و خواسته هایم

    است

    امیدوارم.که شما نیز خود و خدای خود و خواسته های خود را از ته قلب باور داشته باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    سید محمد موسوی گفته:
    مدت عضویت: 2529 روز

    ?به نام خداوند ثروت آفرین?

    سلام به همه ی دوستان فعال دوستار ثروت و موفقیت .

    از فعالیت شما متشکرم .

    دوستان بنده باور های غلط را در قاب گفتگوهای ذهنی جمع آوری کرده ام . امیدوارم که به شماها کمک کند .

    سعی میکنم استدلال ذهن محدود را هم بیاورم تا بیشتر با باورهای محدود کننده آشنا شوید . حتی ذهن برای باور های محدود خود حدیث و آیه قرآن نیز می آورد !

    این یعنی اینکه جهان شما آینه باورهای شماست و جهان هرروز باور های شما را به شما اثبات میکند و حتی برای آن استدلال نیز میآورد . جالب است بدانید که :

    قبل از آنکه دانشمندان بفهمند که خورشید در مرکز منظومه ی شمسی است , باور داشتند که زمین مرکز عالم است و برای اولین بار “بطلمیوس” دانشمند یونانی این نظریه را مطرح کرد . واقعا برای من جالب است که دانشمندان در آن زمان با این زمینه ی فکری غلط برای حرکت سیارات و خورشید استدلال های چند صد صفحه ای می آوردند و حتی برای حرکت سیارات و خورشید فرمول نیز تعیین کرده بودند .

    (جهان باور غلط آنها را برای آنها اثبات کرد!) .

    همه ی این عبارت پس از عبارت “اگر ثروتمند شوم” می آید و در واقع پس از ثروتمند شدن شخص است :

    ۱ . من انسان طمع گری هستم و توانایی دل کندن از پولم را ندارم

    ۲ . در این وضعیت نابسامان اقتصادی پول به سختی بدست می آید پس باید قبول کنم که کمبود هست و به اندازه ی کافی برای همه نیست عقل حکم میکند اکنون قناعت کنم .

    ۳ . اگر من ببخشم از کجا معلوم که فی سبیل الله باشد و بخاطر جلب توجه دیگران نباشد ?! چون من انسان ریاکاری هستم .

    ۴ . من هیچ مسئولیتی در برابر آنها ( بیماران بی بضاعت و نیازمندان و ..) ندارم چون آنها خود شرایط زندگی خود خلق کرده اند . اصلا به من چه ارتباطی دارد?

    ۵ . از طرفی این شرایط بد یک تضاد برای آنها است . طبق فرموده های خود استاد این تضاد ها میتوانند باعث موفقیت انسان شوند و به انسان خواسته هایش را گوشزد میکند .من چرا باید فرصت سعادت را از انسانی بگیرم?!

    ۶ . من تازه به نان و نوایی رسیده ام . بهتر است ابتدا خودم از آن لذت ببرم و آن را بیشتر تجربه و کنم و یا به قول استاد

    “از آن سیر شوم” و سپس به بخشش بپردازم . چون وقتی انسان میتواند ببخشد که از ثروت سیر شده باشد.مثل بیل گیتس .

    ۷ . من باید ابتدا پول ثروت بیشتری بسازم و سپس ببخشم .

    ۸ . در داخل کشور و جهان سازمان های بسیاری افراد خیر بسیار پولدار تر ازمن نیز هستند که نیکو کاری میکنند به بیماران بی بضاعت کمک میکنند املاکی را وقف میکنند و ….. . به نظر من با وجود چنین سازمان ها و افرادی نیازی به کمک من باشد!

    ۹ . من لیاقت این کار را ندارم . زیرا من گناهان بسیاری دارم و ارزش این را ندارم و شخصیت من پایین تر از آن است که بذل و بخشش کنم . خود استاد نیز همیشه درباره ی کارهایی که انجام میدهند به این مقوله می اندیشند

    ۱۰ . خداوند این کار ها را از هر کسی قبول نمیکند همچنانکه در قرآن آمده که ” انما یتقبل الله من المتقین ” (مائده ۲۷) در احادیث ائمه نیز از این مورد نیز یافت میشود .

    پس من باید ابتدا به تقوای خالص برسم و نیت خود را الهی کنم و سپس به بذل و بخشش بپردازم .

    ۱۱ . ممکن است که در اموال من شبهه و مال حرام وجود داشته باشد . مال حرام میتواند زندگی آنها(نیازمندان و …) را نابود و از همین که هست بدتر کند . پس بهتر است دست نگه دارم و مال خود را پاک کنم و سپس ببخشم .

    ۱۲ . من خمس و زکات خود را به طور تمام و کمال میپردازم . دیگر نیاز نیست که بذل و بخشش کنم . الان نوبت بقیه است!

    ۱۳ . افراد بیمار حتما تحت تکفل کسی هستند و اگر بی سرپرست هم باشند تحت تکفل سازمان های مثل بهزیستی تامین اجتماعی و … هستند . نیاز نیست که من وارد عمل شوم .

    ۱۴ . آمدیم و من از ثروت خود بخشیدم . از کجا معلوم که آن پول به دست افراد مستحق آن و یا در جای مناسب آن خرج نشد و یا اختلاس و کلاهبرداری نشد ?! من که واقعا بدشانسم !

    اگر چنین اتفاقی بیفتد هم خیری را در دنیا از دست داده ام و هم چیزی در آخرت نصیب من نمیشود .

    ۱۵ . اصلا مگر انفاق کردن اجباری است ? !

    اصلا چرا پولی را که پس از مدتها با تغییر باورهایم بدست آورده ام به یکباره از دست بدهم? من آنها را راحت بدست نیاورده ام که به همین راحتی آنها را از دست بدهم !

    این کار را بکنم که چه بشود?!

    من میتوانم با اعمال نیکوی بسیار دیگری … نامه ی اعمال خود را پر از ثواب کنم . دیگر نیازی به بخشش نیست .

    ۱۶ . بذل و بخشش دلی به وسعت دریا میخواهد ولی من این دل و جرئت و جسارت را ندارم . فقط امام حسن میتواند دوبار کل ثروتش را ببخشد . من نه امام هستم و نه میتوانم مانند ایشان باشم .

    ۱۷. خداوند خود صاحب گنجینه های آسمانها و زمین است . او است رزاق هر پیدا و پنهان .

    خداوند سیستم تکاملی جهان را به گونه ای تنظیم میکند میکند که حتی اگر بخشش من و امثال من هم نباشد این سیستمی که خداوند در شب قدر مقدر کرده و قابل تغییر نیست ~سیر تکاملی خود را پیش خواهد برد

    اگر من نباشم و من نبخشم هیچ اشکالی وارد نمیشود و خداوند با دستانش به مستحقان کمک خواهد کرد.

    ۱۸ . من حتی اگر کل ثروت خود را ببخشم نمیتوانم فقر و …. را ریشه کن کنم .به نظر شما من چند مدرسه یا بیمارستان و …. میتوانم بسازم یا به چند نفر میتوانم کمک کنم . فقط مقامی مثل امام زمان از پس اینکار بر می آید . پس من باید در انتظار او باشم و با اعمال و رفتارم ( به جز بخشش) به تعجیل در فرج کمک کنم.

    ۱۹ . بهتر است ابتدا با این ثروت برای خانواده ام امکانات بیشتری فراهم میکنم تا باهم لذت بیشتری را تجربه کنیم اگر باقیماند ببخشم.

    ۲۰ . اگر من این ثروت را یبخشم دیگر ثروتی نصیب من نمیشود چون من شرک بسیاری در وجودم دارم و این مانع جذب ثروت برای من میشود .

    ۲۱ . اگر من به نیازمندان – فقرا و …. کمک کنم در حق آنها ظلم کرده و باعث میشوم آنها در دفعات بعد نیز امیدشان به من باشد و نسبت به خداوند مشرک شده و خیر آخرت را از دست بدهند. پس من باعث بد شدن عاقبتشان میشوم

    لذا نباید ببخشم.

    ۲۲ . شاید “این افراد” در امتحان الهی باشند از کجا معلوم !

    پس من نباید در این آزمون الهی دخالت کنم و یا به عبارتی

    “به آنها تقلب برسانم ” .

    ۲۳ . این تفکر من باعث میشود که من به حالت گروکشی با خدا معامله کنم و پولی را بدهم و انتظار داشته باشم که او سود پول من به همراه خود پول مرا نیز پس دهد!

    این دیدگاه مرا به دوزخ میکشاند . پس از آن میپرهیزم .

    ۲۴ . خود استاد فرموده(در فایل به کبوتر ها غذا ندهیم) که کمک بیجا به کسی نکنیم . این به ضرر آنها تمام خواهد شد .

    ۲۵ . من پس از اینکه ببخشم (بدلیل دلبستگی هایم ) دچار افسردگی میشوم . چون پولم رفته و دیگر باز نمیگردد.

    ۲۶ . این پول برای مستحق آن همانند “باد آورده” است . پس آن را باد میبرد و به آنها کمک نمیکند .

    دوستان اینها چکیده باور های غلط و یا به قول استاد

    ” موانع ذهنی ” بود که بیان شد .

    دوستان عزیز , در قدم اول ما باید باور کنیم که اتفاقات و شرایط خود را خودمان می آفرینیم و هیچ چیزی نمیتواند باعث بد شدن شرایط برای ما شود , مگر آنکه ما باور کنیم که شرایط میتوانند برای ما تصمیم بگیرند

    مقوله ی مهمتر این است که ما خدا را به عنوان قدرت مطلق قبول نداریم . شاید در کلام اینگونه باشد ولی والله قسم در باور اینگونه نیست . ما قبول نداریم که اگر با استفاده از قوانین باور های درستی درباره ی خدا و خواسته های خود ایجاد کنیم به آنها میرسیم .

    باور کنید همین است . هیچ دست دیگری در کار نیست و هیچ شکی در آن نیست .

    به نظر من مهمترین موضوع در قانون جذب همین است .

    ??باور های توحیدی??

    ما باید در مورد خداوند و خواسته هایمان باور های قدرتمند کننده و واضح و گویا بسازیم که هیچ شکی در آن نباشد و استدلال های محکمی در پشت آن باشد .

    یکی از راه های باورسازی همین است . (استدلال سازی )

    یعنی اینکه دلایل زیاد و محکمی در مورد خواسته های خود بسازیم و هرگاه نجواهای ذهنی در ذهن ما شک ایجاد کرد, این دلایل را مکررا در ذهن خود تکرار کنیم .

    وقتی ما دلایلی برای باور های غلط خود می آوریم از آیات قرآن و احادیث برداشت های اشتباهی میکنیم و به جای اینکه این ها ما را هدایت کنند , بدتر ما را گمراه میکنند .

    پس دلیل آوردن درست برای خواسته هایمان را باید بیاموزیم .

    دوستان امیدوارم که استفاده کنید . اینها تجربه ی شخصی بنده بود .

    به امید کامیابی همگی شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  3. -
    سید محمد موسوی گفته:
    مدت عضویت: 2529 روز

    ?به نام خداوند ثروت آفرین?

    سلام به همه ی دوستان فعال دوستار ثروت و موفقیت .

    از فعالیت شما متشکرم .

    دوستان بنده باور های غلط را در قاب گفتگوهای ذهنی جمع آوری کرده ام . امیدوارم که به شماها کمک کند .

    سعی میکنم استدلال ذهن محدود را هم بیاورم تا بیشتر با باورهای محدود کننده آشنا شوید . حتی ذهن برای باور های محدود خود حدیث و آیه قرآن نیز می آورد !

    این یعنی اینکه جهان شما آینه باورهای شماست و جهان هرروز باور های شما را به شما اثبات میکند و حتی برای آن استدلال نیز میآورد . جالب است بدانید که :

    قبل از آنکه دانشمندان بفهمند که خورشید در مرکز منظومه ی شمسی است , باور داشتند که زمین مرکز عالم است و برای اولین بار “بطلمیوس” دانشمند یونانی این نظریه را مطرح کرد . واقعا برای من جالب است که دانشمندان در آن زمان با این زمینه ی فکری غلط برای حرکت سیارات و خورشید استدلال های چند صد صفحه ای می آوردند و حتی برای حرکت سیارات و خورشید فرمول نیز تعیین کرده بودند .

    (جهان باور غلط آنها را برای آنها اثبات کرد!) .

    همه ی این عبارت پس از عبارت “اگر ثروتمند شوم” می آید و در واقع پس از ثروتمند شدن شخص است :

    ۱ . من انسان طمع گری هستم و توانایی دل کندن از پولم را ندارم

    ۲ . در این وضعیت نابسامان اقتصادی پول به سختی بدست می آید پس باید قبول کنم که کمبود هست و به اندازه ی کافی برای همه نیست عقل حکم میکند اکنون قناعت کنم .

    ۳ . اگر من ببخشم از کجا معلوم که فی سبیل الله باشد و بخاطر جلب توجه دیگران نباشد ?! چون من انسان ریاکاری هستم .

    ۴ . من هیچ مسئولیتی در برابر آنها ( بیماران بی بضاعت و نیازمندان و ..) ندارم چون آنها خود شرایط زندگی خود خلق کرده اند . اصلا به من چه ارتباطی دارد?

    ۵ . از طرفی این شرایط بد یک تضاد برای آنها است . طبق فرموده های خود استاد این تضاد ها میتوانند باعث موفقیت انسان شوند و به انسان خواسته هایش را گوشزد میکند .من چرا باید فرصت سعادت را از انسانی بگیرم?!

    ۶ . من تازه به نان و نوایی رسیده ام . بهتر است ابتدا خودم از آن لذت ببرم و آن را بیشتر تجربه و کنم و یا به قول استاد

    “از آن سیر شوم” و سپس به بخشش بپردازم . چون وقتی انسان میتواند ببخشد که از ثروت سیر شده باشد.مثل بیل گیتس .

    ۷ . من باید ابتدا پول ثروت بیشتری بسازم و سپس ببخشم .

    ۸ . در داخل کشور و جهان سازمان های بسیاری افراد خیر بسیار پولدار تر ازمن نیز هستند که نیکو کاری میکنند به بیماران بی بضاعت کمک میکنند املاکی را وقف میکنند و ….. . به نظر من با وجود چنین سازمان ها و افرادی نیازی به کمک من باشد!

    ۹ . من لیاقت این کار را ندارم . زیرا من گناهان بسیاری دارم و ارزش این را ندارم و شخصیت من پایین تر از آن است که بذل و بخشش کنم . خود استاد نیز همیشه درباره ی کارهایی که انجام میدهند به این مقوله می اندیشند

    ۱۰ . خداوند این کار ها را از هر کسی قبول نمیکند همچنانکه در قرآن آمده که ” انما یتقبل الله من المتقین ” (مائده ۲۷) در احادیث ائمه نیز از این مورد نیز یافت میشود .

    پس من باید ابتدا به تقوای خالص برسم و نیت خود را الهی کنم و سپس به بذل و بخشش بپردازم .

    ۱۱ . ممکن است که در اموال من شبهه و مال حرام وجود داشته باشد . مال حرام میتواند زندگی آنها(نیازمندان و …) را نابود و از همین که هست بدتر کند . پس بهتر است دست نگه دارم و مال خود را پاک کنم و سپس ببخشم .

    ۱۲ . من خمس و زکات خود را به طور تمام و کمال میپردازم . دیگر نیاز نیست که بذل و بخشش کنم . الان نوبت بقیه است!

    ۱۳ . افراد بیمار حتما تحت تکفل کسی هستند و اگر بی سرپرست هم باشند تحت تکفل سازمان های مثل بهزیستی تامین اجتماعی و … هستند . نیاز نیست که من وارد عمل شوم .

    ۱۴ . آمدیم و من از ثروت خود بخشیدم . از کجا معلوم که آن پول به دست افراد مستحق آن و یا در جای مناسب آن خرج نشد و یا اختلاس و کلاهبرداری نشد ?! من که واقعا بدشانسم !

    اگر چنین اتفاقی بیفتد هم خیری را در دنیا از دست داده ام و هم چیزی در آخرت نصیب من نمیشود .

    ۱۵ . اصلا مگر انفاق کردن اجباری است ? !

    اصلا چرا پولی را که پس از مدتها با تغییر باورهایم بدست آورده ام به یکباره از دست بدهم? من آنها را راحت بدست نیاورده ام که به همین راحتی آنها را از دست بدهم !

    این کار را بکنم که چه بشود?!

    من میتوانم با اعمال نیکوی بسیار دیگری … نامه ی اعمال خود را پر از ثواب کنم . دیگر نیازی به بخشش نیست .

    ۱۶ . بذل و بخشش دلی به وسعت دریا میخواهد ولی من این دل و جرئت و جسارت را ندارم . فقط امام حسن میتواند دوبار کل ثروتش را ببخشد . من نه امام هستم و نه میتوانم مانند ایشان باشم .

    ۱۷. خداوند خود صاحب گنجینه های آسمانها و زمین است . او است رزاق هر پیدا و پنهان .

    خداوند سیستم تکاملی جهان را به گونه ای تنظیم میکند میکند که حتی اگر بخشش من و امثال من هم نباشد این سیستمی که خداوند در شب قدر مقدر کرده و قابل تغییر نیست ~سیر تکاملی خود را پیش خواهد برد

    اگر من نباشم و من نبخشم هیچ اشکالی وارد نمیشود و خداوند با دستانش به مستحقان کمک خواهد کرد.

    ۱۸ . من حتی اگر کل ثروت خود را ببخشم نمیتوانم فقر و …. را ریشه کن کنم .به نظر شما من چند مدرسه یا بیمارستان و …. میتوانم بسازم یا به چند نفر میتوانم کمک کنم . فقط مقامی مثل امام زمان از پس اینکار بر می آید . پس من باید در انتظار او باشم و با اعمال و رفتارم ( به جز بخشش) به تعجیل در فرج کمک کنم.

    ۱۹ . بهتر است ابتدا با این ثروت برای خانواده ام امکانات بیشتری فراهم میکنم تا باهم لذت بیشتری را تجربه کنیم اگر باقیماند ببخشم.

    ۲۰ . اگر من این ثروت را یبخشم دیگر ثروتی نصیب من نمیشود چون من شرک بسیاری در وجودم دارم و این مانع جذب ثروت برای من میشود .

    ۲۱ . اگر من به نیازمندان – فقرا و …. کمک کنم در حق آنها ظلم کرده و باعث میشوم آنها در دفعات بعد نیز امیدشان به من باشد و نسبت به خداوند مشرک شده و خیر آخرت را از دست بدهند. پس من باعث بد شدن عاقبتشان میشوم

    لذا نباید ببخشم.

    ۲۲ . شاید “این افراد” در امتحان الهی باشند از کجا معلوم !

    پس من نباید در این آزمون الهی دخالت کنم و یا به عبارتی

    “به آنها تقلب برسانم ” .

    ۲۳ . این تفکر من باعث میشود که من به حالت گروکشی با خدا معامله کنم و پولی را بدهم و انتظار داشته باشم که او سود پول من به همراه خود پول مرا نیز پس دهد!

    این دیدگاه مرا به دوزخ میکشاند . پس از آن میپرهیزم .

    ۲۴ . خود استاد فرموده(در فایل به کبوتر ها غذا ندهیم) که کمک بیجا به کسی نکنیم . این به ضرر آنها تمام خواهد شد .

    ۲۵ . من پس از اینکه ببخشم (بدلیل دلبستگی هایم ) دچار افسردگی میشوم . چون پولم رفته و دیگر باز نمیگردد.

    ۲۶ . این پول برای مستحق آن همانند “باد آورده” است . پس آن را باد میبرد و به آنها کمک نمیکند .

    دوستان اینها چکیده باور های غلط و یا به قول استاد

    ” موانع ذهنی ” بود که بیان شد .

    دوستان عزیز , در قدم اول ما باید باور کنیم که اتفاقات و شرایط خود را خودمان می آفرینیم و هیچ چیزی نمیتواند باعث بد شدن شرایط برای ما شود , مگر آنکه ما باور کنیم که شرایط میتوانند برای ما تصمیم بگیرند

    مقوله ی مهمتر این است که ما خدا را به عنوان قدرت مطلق قبول نداریم . شاید در کلام اینگونه باشد ولی والله قسم در باور اینگونه نیست . ما قبول نداریم که اگر با استفاده از قوانین باور های درستی درباره ی خدا و خواسته های خود ایجاد کنیم به آنها میرسیم .

    باور کنید همین است . هیچ دست دیگری در کار نیست و هیچ شکی در آن نیست .

    به نظر من مهمترین موضوع در قانون جذب همین است .

    ??باور های توحیدی??

    ما باید در مورد خداوند و خواسته هایمان باور های قدرتمند کننده و واضح و گویا بسازیم که هیچ شکی در آن نباشد و استدلال های محکمی در پشت آن باشد .

    یکی از راه های باورسازی همین است . (استدلال سازی )

    یعنی اینکه دلایل زیاد و محکمی در مورد خواسته های خود بسازیم و هرگاه نجواهای ذهنی در ذهن ما شک ایجاد کرد, این دلایل را مکررا در ذهن خود تکرار کنیم .

    وقتی ما دلایلی برای باور های غلط خود می آوریم از آیات قرآن و احادیث برداشت های اشتباهی میکنیم و به جای اینکه این ها ما را هدایت کنند , بدتر ما را گمراه میکنند .

    پس دلیل آوردن درست برای خواسته هایمان را باید بیاموزیم .

    دوستان امیدوارم که استفاده کنید . اینها تجربه ی شخصی بنده بود .

    به امید کامیابی همگی شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای: