شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 110
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-62.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-10-19 18:24:222024-07-17 13:54:48شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروتشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام خدمت استاد گرامی و دوستان عزیز
بنظر من اولین دلیل اینکه که ما خودمون رو لایق اون ثروت مد نظر نمیدونیم
و دوما بخاطر اینکه باور نداریم خدا میتونه این پول رو به ما بده
و وقتی چیزی رو باور نداشته باشیم مقدار انرژی که از ذهن ما فرستاده میشه خیلی کم هست
سوما فرآیند جذب سه مرحله هست ۱_درخواست
۲_جواب
۳_دریافت
مرحله در خواست که توسط خود ما هست
و ما ارتعاش رو میفرستم یا به صورت آگاهانه یا به صورت ناآگاهانه
مرحله پاسخ هست که توسط کاعنات جواب میده
و مرحله سوم که خیلی خیلی مهم هست
دریافت هست
که مرحله دریافت دست خودمون هست
وقتی هم ارتعاش باشیم با اون خواسته
دریافتش میکنیم
یعنی جوری رفتار کنیم که اگه اون مقدار پول رو داشته باشیم
همون جور رفتار کنیم
احساس ما مثل زمانی که اون پول رو داشته باشیم باشه
یعنی جوری رفتار کنیم که اون مقدار پول را داشته باشیم
موفق و پایدار باشین
به نظرم هنوز ذهنشون اونقدر در مورد خداوند بزرگ نشده که متوجه بشن خداوند به همه بنده هاش به اندازه ظرفیتشون و باورهاشون نعمت میده و نیازی نیست که من نوعی رشوه به خدا بدم برای انجام کار. پس این مخرب که متاسفانه ما ایرانیها به شدت داریم و فکر میکنیم برای اینکه کارمون انجام بشه باید دم طرف رو ببینیم و سیبیلش رو چرب کنیم اینجا هم خودشو نشون میده و این نشون دهنده عدم شناخت درست خدا و قوانین الهی است.
دومین باور مخرب این داستان، باور عدم شایستگی نسبت به ثروت هست و پیش خودمون میگیم من که شایسته این نیستم که این مبلغ رو داشته باشم، پس بزار قول بدم یه مقداریشو بدم واسه کار خیر، شاید دل خدا به رحم بیاد و بهم بده.
سومین اشتباه فکری اینه که طرف هنوز داره تو ذهنش درمورد چگونگی آمدن ثروت به زندگی فکر میکنه و چون خودش هنوز تو مدار فقر هست و فکر میکنه اگر قراره پولی به زندگی یه فقیر بیاد باید یکی بهش ببخشه و راه دیگه ای نیست، الانم که خودش رو میخواد جای ثروتمندا بزاره میگه میخوام ببخشم و خودش هم منتظره یکی بیاد یه پول قلمبه بهش بده که اونم سهم خودش رو برداره و بقیشو ببخشه، در صورتی که هرگز اینطوری نیست و یک ذهن ثروتمند هرگز اینجوری فکر نمیکنه، بلکه میدونه ثروت واقعی ایده هایی است که به آدم الهام میشه برای ساخت جریانهای متعدد ورود پول به زندگی و سیستم سازی، نه صرفا خود پول.
چهارمین مورد، باور مهم نبودن پول هست. کسانی که پول براشون مهم نیست میگن اگه خدا به ما پول بده اندازه نیازمون برمیداریم و بقیه رو میبخشیم. در صورتی که یک ذهن ثروتمند برای بخشیدن هم قانون داره.
با عرض سلام خدمت دوستان محترم گروه تحقیقاتی عباس منش من فکر می کنم چهار ایراد اساسی در این متن دعا وجود دارد اولین ایراد این است که ما صفت بخشندگی بی منت خداوند را با این طرز دعا کردن زیر سوال میبریم خداوند مثل یک ظرف پر و بی نیاز مطلق بدون شرط و بدون چشمداشت و توقع می بخشد و نابخشندگیش ناممکن است همه ما در زمانی نطفه ناچیزی بودیم و هیچ توانی برای انجام دادن هیچ کاری نداشتیم. که در همان لحظه خداوند به لطف و کرم خودش و به واسطه ذات بخشندگی اش به ما نعمت حیات داد بنابراین خداوند بخشنده و جواد بدون قید و شرط است و در این متن دعا در گام اول این صفت ذاتی بخشندگی خداوند را زیر سوال میبریم.
ایراد دوم این است که ما با این طرز دعا کردن لیاقت خودمان برای ثروتمند شدن را زیر سوال میبریم برمیگردیم به همان مثال نطفه. زمانی که ما نطفه ناچیزی بودیم چه لیاقتی داشتیم که مستحق دریافت نعمت شگفت انگیز بودن و نفس کشیدن شدیم؟ واقعیت این است که از منظر خودمان در آن لحظه هیچ لیاقتی نداشتیم. ولی این باور ماست ولی فکر خداوند چیزی دیگری است. در آن لحظه بدون شک از دیدگاه خداوند ما لیاقت دریافت نعمت شگفت انگیز بودن و نفس کشیدن را داشته ایم چون در قرآن در آیه 124 سوره انعام آمده است: « الله اعلم حیث یجعل رسالته» یعنی خداوند بهتر میداند که رسالتش را بر عهده چه کسی بگذارد.» پس اینکه ما لیاقت ثروت نداریم یک باور غلط در ذهن ماست چون قبلا بواسطه دریافت نعمت شگفت انگیز حیات که بمراتب ارزشمندتر از ثروت است لیاقت ما به اثبات رسیده است.
ایراد سومی که به متن این دعا وارد است این است که ما در این دعا بر برخی از ناخواسته ها تمرکز میکنیم و فرکانس آن را به جهان هستی ارسال میکنیم این ناخواسته ها فقر کمبود مساجد کمبود مدرسه کمبود ثروت و یا هر نقص دیگری است که ما رفع آنها را وجه المصالحه قرار می دهیم که بعد از ثروتمند شدنمان توسط خداوند متعهد به رفع آنها باشیم.بدیهی است مادام که ما به طور ناخودآگاه بر این نا خواسته ها تمرکز کنیم اینها به عنوان یک مانع بر سر مسیر ثروتمند شدن ما قرار خواهند گرفت.
ایراد چهارم به ضعف آگاهی ما از فرآیند بخشش برمی گردد بر اساس قوانین کائنات هنگامیکه چیزی و یا کسی از چیزی اشباع شود بدون اینکه از حالت تعادل خارج شود شروع به بخشش میکند بعنوان مثال یک لیوان آب را در نظر بگیرید اگر این لیوان آب نصف باشد شما نمیتوانید بدون آن که تعادل لیوان را به هم بزنید و یاذآن را کج کنید بخشی از آب آن را در درون ظرف دیگری بریزید اما به محض اینکه این لیوان از آب پر شود بدون اینکه تعادلش را از دست بدهد بطور کاملاً یکسان به تمام اطراف خودش آب را سرازیر میکند فرایند بخشش فرایندی کاملا خودکار و بدون دخالت ماست و زمانی این فرآیند به صورت واقعی صورت میگیرد که ما خودمان از ثروت از عشق یا هر چیز دیگری سرشار شده باشیم و لذا نیازی به نگران بودن در خصوص بحث بخشش نیست و بمحض اینکه ما خودمان سرشار شویم بخشش شروع می شود و ما نمی توانیم جلوی آنرا بگیریم همانطور که نابخشندگی خداوند غیر ممکن است.
متن طولانی شد ولی لازم بود البته هنوز هم ناگفته ها زیاد است امیدوارم مفید باشد
سلام دوست عزیز
خدا را شاکرم بابت تک تک کامت های این سایت الهی
خداوند بخشنده ای بی منت هست و اون بی نیازه
خدایی که به یک نطفه همه چیز داد
وقتی من نطفه ای بودم از دیدگاه خداوند لیاقت داشتم که نعمت حیات ، نعمت عقل و قلب و … به من داده شد
پس لیاقت داشتن من اثبات شده هست
وقتی کسی و چیزی اشباع بشه به صورت طبیعی شروع به بخشش میکنه
مثل میوه ها که از مازاد دریافت درخت ها و بوته ها به وجود میاد
پس فراین بخشش کاملا خودکار و بدون دخالت اتفاق میفته و نیازی به نگرانی در مورد بخشش نیست
بی نهایت سپاسگذارم
واقعا دیدگاه تاثیر گذاری بود
بهترین ها را از خداوند براتون خواستارم
سلام برخانواده بزرگ عباس منش
دوستان تا اینجا همه کدهای مخرب رو بیان کردند و به قول استاد دیگه فکر نمی کنم کدی توی کیهان نمونده که بیان نشده باشه من هم برداشت خودم رو بیان می کنم:
وقتی که یه نفر جلو ما نشسته و ما می خواهیم ازش یه در خواست کنیم یه چیزی ازش بگیریم خوب خیلی راحت میگیم این بهاش به جاش به من این رو بده اگه اون وسیله یا خدمت رو نیاز نداشته باشیم مفتی هم بهمون بده نمی خوایم در واقع یه دلیل و توجیهی داریم که به خواسته امون برسیم.اگه در خواستمون رو رد کرد هم از یه نفر دیگه در خواست می کنیم اما اگه اون فرد تنها منبع باشه و اون کالا یا خدمت در انحصار اون فرد باشه از درهای مختلف وارد میشیم تا نظرش رو جلب کنیم و موافقتش رو بگیریم در واقع اگه ازمون بپرسند اینهمه تلاش برای چیه می خوای باهاش چیکار کنی واضح میگیم که هدفم اینه می خوام این استفاده رو ازش ببرم.
اما در جهانی که به صورت سیستمی عمل میکنه و براساس قانون و فرکانس کار می کنه وقتی که من میگم خدایا به من پول بده من می خوام مدرسه بسازم این ظاهر قضیه است در واقع نیت اصلی من برای بدست آوردن اون پول ساخت مدرسه است؟ نه هدف کمک به گسترش و توسعه جهان چون من هرچی ثروتمندتر بشم بیشتر میتونم به توسعه جهان کمک کنم .ثروتمندتر یعنی چی؟یعنی فکرم تغییر کنه باورهام تغییر کنه هدفمندتر و با برنامه تر زندگی کنم.
من خودم هدف و وسیله رسیدن به هدف رو با هم اشتباه می کنم و جاشون عوض میشه برام در واقع پول هدف نیست پول وسیله رسیدن به هدف که میتونه آرامش باشه روابط عالی باشه معنویت باشه و بخشش باشه خیلی افراد واسطه کارهای خیریه هستند فقط و زندگیشونم در سطح معمولی .
وقتی که قانون رو درک می کنم ومیدونم که هرکس خودش مسئول زندگی خودش هست و خودم رو خالق زندگی خودم میدونم به واسطه فرکانس هایی که به جهان ارسال می کنم.دیگه تلاشم اینه که به خواسته هام برسم چون هرچی بیشتر به خواسته هام برسم بیشتر به توسعه جهان کمک کرده ام مدارم بالاتر رفته و به سرچشمه نور نزدیک تر میشم.
استاد عباس منش به خدا نمیگه خدایا به من پول بده تا فلان کار رو انجام بدهم ولی این باور رو داره که هرچی نیاز افراد بیشتری رو براورده کنی جهان هم بیشتر بهت توجه می کنه .
این شرک که من می خوام کاری انجام بدهم مگه نه اینکه هرکاری انجام میدهیم اعتبارش ما خداست و همه کارها رو اون انجام میده و ما فقط دستی از دستان اون هستیم!!
نیاز به قول و تعهدی نیست من خواسته ای دارم فرکانس متناسب با خواسته ام رو ارسال میکنم با توجه به قوانین جهان هم به من پاسخ می دهم.
وقتی که میدونم زمانی که باورهام تغییر کنه من وارد مدار ثروت می شوم نه اینکه ثروت بیاد به سمتم من میرم توی اون مدار اون وقت میتونم به هر شکلی و هرچقدر که دلم بخواد ببخشم چون دیگه باور دارم که هرچی ببخشم جهان جاش رو پر می کنه چندین برابر این رو باور دارم چون قانون جهان بر اساس فراوانی است دیگه این حرف خنده داره که الان بخوام شرط و شروط بزارم که خدایا این کار رو انجام بده تا منم این کار رو انجام بدهم اصلا مگه جهان به زبان گفتاری ما کار می کنه یا زبان فرکانسی ما؟
این شرک که فکر کنم وقتی ثروتمند بشم یه آدم قدرتمندی میشم که کارهای بزرگی میکنه به جای اینکه خدارو همه کاره بدونم و قدرت رو دست اون بدونم قدرت رو دست دستی از دستان خدا داده ام.
مثل اینه که به جای اینکه به فکر بزرگ کردن سطل خودم باشم بگم خدایا سطلم رو پر کن تا بتونم از سطل خودم بریزم تو سطل بقیه خوب مگه پت و مت هستیم ؟!! بارون که داره میباره بقیه ام میتونن سطلشون رو بگیرن زیر بارو و با تغییر باورهاشون سطلشون رو بزرگ کنن.
سلام به استاد عزیز و همه ی دوستان گرامی
ما وقتی میگیم ثروت رو میخوام تا به دیگران کمک کنم. برطبق قانون خلقت ما فقط چیزی رو وارد زندگی خودمون میکنیم که مربوط به ما باشه . ما نمیتونیم چیزی رو برای کسی جذب کنیم یا برای کسی بخواهیم.
و چون میگیم من این پول رو میخوام تا مثلا برای پدرم فلان چیز رو بخرم یا به کسی که احتیاج داره کمک کنم یا هر چیزی شبیه این .یعنی داریم از زبان ادم های دیگه و برای دیگران میخواییم نه برای خودمون.
شاید اون ادم هایی که مد نظر ما هستن توی مدار جذب پول نباشن . اون ها مسلما بخاطر فرکانس خودشون هست که مانع اومدن پول توی زندگیشون شدن.
پس این باعث میشه که ما نتونیم ثروت رو وارد زندگیمون کنیم.
با تشکر.
با سلام خدمت استاد عزیز و دوستان گرامی
فکر میکنم کدهای مخرب موارد زیر باشه :
1- ما وقتی برای کسی غیر از خودمون چیزی رو میخوایم ، فرکانسی به جهان ارسال میکنیم. اما اون شخص مورد نظر با باورهایی که داره فرکانس خلاف جهت ما رو ارسال میکنه ( وگرنه تابحال به اون خواسته ها رسیده بود ). در نتیجه این موضوع به عنوان ترمز عمل میکنه و امکان روی دادن اون اتفاق بشدت کم میشه و حتی امکان تضعیف روحیه و باورهای ما وجود داره.
2- چون اون اتفاقی که ما بدنبالش هستیم خواسته خود ما نیست و برای کس دیگری میخوایم که رخ بده ، تجسم کردن شخص مورد نظر در اون فضا (تاحدی) ، استفاده از احساسات و خواسته قلبی شدید ما برای بوجود آوردنش کمرنگ تر هست.
3- ما موهبتی رو برای کس دیگه ای میخوایم که در نهایت امکان داره آماده پذیرشش نباشه و براحتی از دستش بده یا حتی نتونه ازش لذت ببره.
امیدوارم همگی به خواسته های قلبمون برسیم.
1- یک باور اشتباه اینکه که من با اینکار میتونم سرنوشت کسی رو عوض کنم در صورتی که سرنوشت هر کسی به دست خود اوست
2- باور عدم احساس لیاقت یعنی اگه من برای خودم بخواهم شاید خداوند به من ندهد و دیگران از من لایق تر و ارزشمند ترند و در صورتی که اینطور نیست در قرآن خداوند میفرماید: هر مالی را که انفاق کنید به سود خود شماست بقره 272
3- اینکه چون من باور دارم که الان ندارم باور کمبود هر وقتی خدا داد میبخشم در صورتی که در قرآن انفاق رو منوط به شرط و شروط نمیداند به قول قرآن آنان که در گشایش و تنگ دستی انفاق می کنند، و خشم خود را فرو می برند، و از مردم در می گذرند؛ و خدا نیکوکاران را دوست دارد. 134 آل عمران
4- کسی که به دنبال انفاق هست نباید به دنبال منت گذاشتن بر خدا و بنده خدا باشد چون خدا بی نیاز است و کسی که با این دید انفاق میکنه اگر بر خدا بخواهد منت بگذارد تمرکز بر شرک هست چون فرکانس نیازمندی خدا رو ارسال میکنه که کلا جواب نمیدهد چون خداوند رو تنها منبع قدرت نمیدونه مثل اینکه که خداوند نیازمند انفاق اون فرد هست در صورتی که خداونده که جهان رو خلق کرده و اینهمه نعمت و فراوانی داده و دوم اینکه اگرم بر روی یک بنده نیازمند تمرکز کنه تمرکزش بر روی کمبود هست و در نتیجه بازم پاداشی که خداوند در نتیجه انفاق میده وارد زندگیش نمیشه
و به قول قرآن اون انفاق رو باطل کرده است
کسانی که اموالشان را در راه خدا انفاق می کنند، سپس منت و آزاری به دنبال انفاقشان نمی آورند، برای آنان نزد پروردگارشان پاداشی شایسته و مناسب است، و نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین می شوند. 262 بقره
ای اهل ایمان! صدقه هایتان را با منت و آزار باطل نکنید 264 بقره
5- اون فرد باور نداره که خداوند میده و خیلی راحتم میده و میخواد به قولی خدا رو راضی کنه و خدا رو مثل یک انسان میبینه نه به عنوان یک منبع انرژی و در قرآن در ایه معروف 186 بقره شرط بر آورده شدن خواسته ها رو ایمان به خدا معرفی کرده ایمان به ربوبیت و ایمان به وهابیت و …
بنام خدا
دوستان سلام
در این دیالوگها نگاه احساسی داشتن به خداوند دیده میشه در صورتیکه خداوند یک سیستم انرژی خالص هست که اگر ما با قانون ثروت هماهنگ باشیم لاجرم این انرژی خالص هوشمندبه شکل ثروت وارد زندگی ما میشه چه ببخشیم چه نبخشیم
2. بصورت خیلی ریز عادل نبودن خداوند وجود داره و اینکه برای همه نعمت و فراوانی وجود نداره و خداوند فقط به عده ای خواص میبخشه و دراینجاعدم باور ارزشمندی و لیاقت هم وجود داره و من احساس میکنم وقتی چنین صحبتهایی میکنیم باورهای ثروت ساز ما که در روانشناسی ثروت 1 گفته شده بطور کامل عوض نشده و هنوز ترمزها سردجای خودشون هستن
استاد در دوره رسیدن به رویاها در مورد اینکه با تمام کاری که روی تغییر باورهای ثروت کرده بودن صحبت از مانعی کردن که وقتی خودشون از این مانع رها کردن ثروت مثل بمب تو زندگیشون ترکید و یکدفعه درامد زیادی وارد زندگیشون شد
شادو ثروتمند باشید
سلام بر عموحسین گلم و همه دوستان همراه.??
استاد عزیزم سوالی بسیار چالشی پرسیدی که منو ساعتها غرق فکر کردن کرد و ازاین فکرکردن کلی لذت بردم و دانسته هامو مرور کردم و بمن این گفته شد که بیام الان این نظر رو بدم؛
مااگر باور کنیم که احسن الخالقینیم بسیاری از مشکلات مالی ،روابطی و… رو براحتی میپذیریم وحل میشه.
وقتی من از خدابخوام پولی بهم بده تا به عزیزانم یااشخاصی کمک مالی کنم این باور در من هست که اولا تااون پوله نباشه نمیتونم اصولا هیچ کمکی کنم و باید حتما اول خدا بهم اون پولو بده تا بعد من حرکت کنم و کاری کنم درصورتیکه اگر اولا حرکت کنی خود خدا راهشو نشونت میده که چطور کمک کنی و دوم اینکه همه چیز بپول داشتن ختم نشه و تو بتونی با حضورت و یاحتی کلامت و هزاران راه دیگه که اونم خدا راهنمایی میکنه بتونی موثر باشی.
یه باور مخرب دیگه هم که اونو خودمم دارم اینه که باورم ضعیفه که خدا بهم اون پولو بده و هیچ حرکتی و تلاشی نمیکنم و ناامیدی وحسرت برام میمونه و این از باور کمبوده،و بشدت دارم روخودم اینو کارمیکنم. ما بخدا میگیم خدایا تو اون مبلغو بده منم قول میدم که برای بنده هات خرجش کنم و کمکشون کنم ولی الان به این رسیدم که بخدا اینو میگم؛خدای بخشنده و دلسوز ومهربونم من باور دارم که تو به حال همه بنده هات آگاهی و چقدر دوست دارم در این مسیر بتونم بلطف وکرم تو منم بتونم دستی باشم از دستان مهربان تو تا اگر این راه بصلاح من و بندگانت هست کمک مالی کنم(مثلا به فلانی و بهمانی که برام عزیزن) و این آگاهی رو برمن بیفزا که اگر بظاهر این پول برام جور نشد حتما حکمتت درکاره و بتو ایمان دارم.
درضمن بخشیدن و کمک کردن خوبه ولی بشرطیکه من خودم پولی یا چیزی برای بخشیدن داشته باشم ولی اگر مثلا من در طبقه اول هستم چطور میتونم طلب چیزی رو بکنم که در طبقه ی دهم هست!؟لازمه ش اینه که توکل کنم وحرکت کنم و وقتیکه به اون خواسته م که در طبقه ی دهم هست رسیدم اونوقت بتونم ازش ببخشم. یعنی اینکه وقتی من میگم ایکاش خدا این مقدار پولو بمن بده تا به فلانی بتونم کمک کنم من هنوز خودم به اون ثروته نرسیدم و وقتی به اون نرسیدم طبیعیه که نمیتونم پولی به کسی هم ببخشم و در این حالت وقتی همش باالتماس و کلاممون همش بگیم خدایا تورو قسم میدم بهم اون فلان مبلغ رو بده تا کمک مردم کنم یعنی من هنوز باور غلط مالی دارم. باور محدودیت،باور اینکه من بخدای خودم که میگه این منم که روزی تو رو میدم تو فقط بخواه و در مسیر درست حرکت کن،به این کلام خدا ایمان ندارم.
ایمان یعنی باور من به خدایی که در هرلحظه و حال هوای منو داره و اگر باورهای غلط مالیمو درست کنم طبق قوانین جهان منم وضع مالیم بهتر میشه اونوقت منم میتونم به هرکسی هرچقدر دلم میخواد کمک کنم.
من وقتی خدای خودمو محدود میبینم و میدونم وقتیکه فکر میکنم انگار خدا فراموش کرده به فلانی پول بده یا کمکش کنه و الان این منم ک باید این کارو بکنم بنظرم خود این باور یعنی شرک بخداوند،یعنی بی ایمانی،یعنی بی اعتماد بودن بخدا.
من باید اول با خود درونی ام یکی شوم و از توانایی هایی عظیم که خداوند در من نهاده باخبر باشم و درکشون کنم وبفهمم.
واینکه من فکر میکنم خودم نمیتونم اون پول و ثروت رو بسازم و باید از بیرون بمن داده شود یک باور اشتباهه
ولی وقتی باور داشته باشم این خود من هستم که زندگیمو ازهرجنبه میسازم پس محکم و باایمان میگم من خدایی دارم بسیار مهربان که منو پادشاه دنیاش و جانشین خودش در زمین قرار داده و قوانینی وضع کرده ک طبق اون قوانین و بارعایت اونها من میتونم بالذت تمام به هرآنچه که بخواهم برسم. پس همه چیز از درون من شکل میگیره از اینکه باور کنم این خودمم که میسازم و بااحساس خوبی که در خودم میسازم حرکت کنم.
مطمینا اگر چنین کنم هم به اون کمک کردنها میرسم و هم به خیلی بیش از اونا بهم داده میشه.
البته این نکته هم وجود داره که از دید من انسان اینه به شخصی که فقیره کمکی کنم ولی چه بسا با همون به اصلاح خودم کمک کردن سبب شر رساندن به او و دیگران شوم چرا که آن فرد خودش با توجه به فرکانس ذهنی که داره توی اون شرایطه و مختار آفریده شده تا سرنوشتشو خودش بیافریند و چه بسا کمک مالی من به اون ضربه هم بزند. یکی از بهترین کارها درچنین مواقع اینه که بگیم خدایا شکرت که بمن لطف کردی تااین آگاهی رو داشته باشم یا مثلا وقتی یک گدا میبینیم سریع دلسوزی نکنیم وکمک نکنیم وبهتره بگیم خدایا شکرت که من در وضعیتی هستم که استقلال مالی دارم، خونه و درآمد و… و غذااای خوشمزه و آرامش در زندگیم دارم.
دوستتون دارم.
در پناه پروردگار یکتا شاد و سلامت و ثروتمند باشید.
به نام خدا…..
با سلام خدمت خانواده صمیمی عباسمنش
به نظر من چراغی که به خانه رواست ،به مسجد حرام است…
اما اکثر ما یعنی 90%از افراد جامعه این رو قبول ندارند..و آنقدر قوی این ترمز دستی رو گرفتیم که با گاز دادن کاری پیش نمیرود..وقتی خود خدا میگه تو از من بخواه تا من اجابت کنم دیگه این لوس بازیا چیه؟ مگه وقتی خدا اینو توو قران میگه تبصره هم میذاره ..که وقتی از من چیزی رو میخوای باید یه قولایی هم حداقل توو دلت به من بدهی…تا بلکه من هم راضی بشم…و خواسته ات رو اجابت کنم..
دعایی از امام سجاد(ع):…میگه خداوندا اگر اون رزق و روزی که برای من خلق کرده ای اگر در آسمان ها است نازلش کن من میخواهم!..من رزقم را میخواهم..و اگر در درون زمین است آن را برایم استخراج کن،اگر در راه دور است آن را به من نزدیک کن،اگر مقدار و میزان آن کم است آن را برایم زیاد کن ،اگر مقدارش زیاد است بدست آوردنش را برایم آسان کن(دیگه امام اینجا نمیگه اگه زیاد باشه من اضافه اش رو به دیگران میدهم!!!) اگر به دست آوردنش را برایم آسان میکنی آن را برایم حلال و طیب کن……………….همین ..به خدا همین..امام هیچ وقت به خدا شرک نورزیده توو کلماتش…اگه چند بار این دعا رو بخونی دقیق متوجه میشی که جریان چیه…
باید مراقب کلاممان باشیم..که اگر نباشیم شیطان کار خودش رو خوب بلده!!..امیدوارم ثروتمند و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت
سپاسگذارم از شما و از خداوند خودم که مرا در مسیر و مدار درست قرار داده…