شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 122

5014 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    علی غلامپور گفته:
    مدت عضویت: 2875 روز

    با سلام

    ناسپاسی از نعمت هایی که داریم و بخشش هایی که میتوانیم از همان نعمت ها انجام بدیم

    باوری شرک الود که میگه فقط من میتونم به دیگران وبه رشد جهان کمک کنم چون من فقط اشرف مخلوقات هستم در اصل نمیدونیم که ما فقط جزِیی از روح خداوند هستیم و دستان خداوند روی زمین هستیم…

    غرور هم میتونه باشه که بزار من کمک کنم چون من بهتر میتونم کمک کنم من همجنس انسانهای دیگه هستم من فقط درکشون میکنم یا خداوند فقط به من نعمت داده است تا فلان کار رو انجام بدم درصورتی که خداوند به همه ی ما به یک اندازه نزدیک است دوست دارم این ایات قران رو بخونید تا بهتر متوجه بشوید

    سوره هود ایات 6 تا 12

    وَمَا مِن دَآبَّهٍ فِی الأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللّهِ رِزْقُهَا وَیَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا کُلٌّ فِی کِتَابٍ مُّبِینٍ

    هیچ جنبنده ای در روی زمین نیست ، جز آنکه روزی او بر عهده خداست ،، وموضع و مکانش را می داند، زیرا همه در کتاب مبین آمده است

    وَهُوَ الَّذِی خَلَق السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِی سِتَّهِ أَیَّامٍ وَکَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاء لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَلَئِن قُلْتَ إِنَّکُم مَّبْعُوثُونَ مِن بَعْدِ الْمَوْتِ لَیَقُولَنَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ إِنْ هَـذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِینٌ

    اوست که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید و عرش او بر روی آب بود تا، بیازماید کدام یک از شما به عمل نیکوتر است و اگر بگویی که بعداز مرگ زنده می شوید، کافران گویند که این جز جادویی آشکار نیست

    وَلَئِنْ أَخَّرْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِلَى أُمَّهٍ مَّعْدُودَهٍ لَّیَقُولُنَّ مَا یَحْبِسُهُ أَلاَ یَوْمَ یَأْتِیهِمْ لَیْسَ مَصْرُوفًا عَنْهُمْ وَحَاقَ بِهِم مَّا کَانُواْ بِهِ یَسْتَهْزِؤُونَ

    و اگر چند گاهی عذابشان را به تاخیر بیفکنیم می پرسند: چه چیز مانع آن شده است ? آگاه باشید چون عذابشان فرا رسد، آن را باز نگردانند، و آنچه مسخره اش می کردند آنان را در بر خواهد گرفت

    وَلَئِنْ أَذَقْنَا الإِنْسَانَ مِنَّا رَحْمَهً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَیَئُوسٌ کَفُورٌ

    اگر به انسان رحمتی بچشانیم ، آنگاه از او بازش گیریم ، مایوس می شودو کفران می ورزد

    وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ نَعْمَاء بَعْدَ ضَرَّاء مَسَّتْهُ لَیَقُولَنَّ ذَهَبَ السَّیِّئَاتُ عَنِّی إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ

    و اگر پس از سختی و رنج ، نعمت و آسایشی به او بچشانیم ، می گوید:، ناگواریها از من دور شده است و در این حال ، شادمان است و فخر می فروشد،

    إِلاَّ الَّذِینَ صَبَرُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أُوْلَـئِکَ لَهُم مَّغْفِرَهٌ وَأَجْرٌ کَبِیرٌ

    مگر کسانی که شکیبایی ورزیدند و کارهای نیکو کردند، که آمرزش و مزد بزرگ از آن آنهاست

    فَلَعَلَّکَ تَارِکٌ بَعْضَ مَا یُوحَى إِلَیْکَ وَضَآئِقٌ بِهِ صَدْرُکَ أَن یَقُولُواْ لَوْلاَ أُنزِلَ عَلَیْهِ کَنزٌ أَوْ جَاء مَعَهُ مَلَکٌ إِنَّمَا أَنتَ نَذِیرٌ وَاللّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ وَکِیلٌ

    شاید که برخی از چیزهایی را که بر تو وحی کرده ایم و اگذاشته ای و بدان دلتنگ شده باشی که می گویند: چرا گنجی بر او افکنده نمی شود ? و چرا فرشته ای همراه او نمی آید ? جز این نیست که تو بیم دهنده ای بیش نیستی وخداست که کارساز هر چیزی است

    شکیبا باشیم بدرود…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    نرگس صدر گفته:
    مدت عضویت: 2602 روز

    با سلام

    من فکر میکنم وقتی به خدا بگم تو به من پول بده تا من به بقیه کمک کنم یعنی که الان پولی ندارم که بخوام کمک کنم یعنی توجه به کمبود و توجه نداشتن به داشته ها و خودبخود احساس بد داشتن و اینکه بهم پول ندی منم به کسی کمک نمیکنم.

    من خودم شخصا خیلی وقتا قول و قرارایی با خدا گذاشتم که بهش عمل نکردم. خب خدا هم که از همه چیز خبر داره، بعدشم اصلا این سیستم رو که نمیشه گول زد…

    و اگه الان با همین وضعیت مالی ای که دارم به کسی کمک میکنم خب بعد هم این کارو میکنم اگر نه، نه !

    کلا در این مدل خواستن از خدا هیچ احساس خوبی وجود نداره که بخواد اتفاقات خوب رو بوجود بیاره.

    بعدشم زندگی هر کسی در دست خودشه پس من روی خودم نباید حساب کنم که زندگی دیگران رو بهبود ببخشم.

    من بدون اینکه بخوام به کسی کمک کنم شایستگی داشتن هر چی که نیاز دارم رو دارم.

    کلا قانون احساس خوب برابر اتفاقات خوب در این مدل خواستن از خدا وجود نداره.

    دوره کشف قوانین که شروع شد من همش داشتم نظراتش رو میخوندم وقتی استاد این سوال رو مطرح کردند برای همه ی کاربران، گفتم بفرما نرگس خانم جوابتو گرفتی، میدونی قراره چقدر آگاهی های ناب کشف کنی؟ حالا دیگه غصه نخور که چرا دوره رو تهیه نکردی!

    قربونت برم خدا…

    از وقتی این سوال مطرح شده چشم درد گرفتم از بس دیدگاه های ارزشمند دوستان رو توی گوشی خوندم و خواسته ی داشتن یک لپ تاپ در من شکل گرفت. به فال نیک میگیرمش و بی تاب شنیدن جواب استاد هستم.

    استاد و دوستان عزیز

    دوستتون دارم یه جور خاص

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  3. -
    حسین نوروزی گفته:
    مدت عضویت: 2512 روز

    سلام خدمت دوستان واستاد عزیز کوتاه بگم که وقتی میگیم خدا به من پول بده تا من برای مردم این کارهارو بکنم ما پیش خودمون خودمونو لایق ثروت نمیدونیم ومیگم به خاطرخودم نه به خاطر مردم به من ثروت بده وچون لایق نمیبینیم خودمونو درنهایت ثروت وارد زندگیمون نمیشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    مهدی صدیق گفته:
    مدت عضویت: 3939 روز

    بنام خدای وهاب و دانا

    و سلام به همه دوستان عزیز

    و تشکر از استاد عباس منش

    حقیقتا با بسته روانشناسی 1 تازه متولد شده ام.

    و اما جواب سوال:

    بنظرم در این نوع خواسته ها چندین و چند ترمز و بقول استاد کد مخرب مخفی وجود دارد.

    1- اثبات عدم لیاقت داشتن ثروت بطور مطلق

    2- مشروط بودن داشتن ثروت

    3- خود را بجای خدا قراردادن و القای این مفهوم که من تشخیص داده ام که باید این فرد از این حالت گرفتاری یا فقر رهایی یابد ولی خداوندی که پر از وهابیت و دانش و توانمندی و مهربانی است تشخیص نداده است.

    4- اثبات باور غلطی که خود فرد یا افراد نمیتوانند بخودشان کمک کنند و دیگران در زندگیشان نقش دارند و سرنوشت و شرایط انسانها بدست دیگران است.

    5- تقابل و انکار قوانین جهان هستی زیر

    الف) هرکسی در شرایط و موقعیتی که الآن قرار دارد دقیقا درست است و بقول قرآن دلسوزی کردن جهل مطلق و غلبه احساسات بر عقل است.

    ب) لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم

    ج) با بخشش و کمک من هیچ اتفاقی برای فرد یا افراد مورد نظر نخواهد افتاد چون مدارهایشان تغییر نخواهد کرد و بعد از چندی دوباره به حالت اول برخواهند گشت.

    د) بخشش و کمک باید اولا با اعتدال باشد ثانیا در جهت یاد دادن ماهیگیری باشد نه دادن ماهی.

    و در پایان ما با ثروتمند شدن بدون قید و شرطمان به ثروتمند شدن و رشد جهان هستی کمک خواهیم کرد نه با شرط و شروطهای بی مورد.

    ثروتمند و شاد باشید و سعادتمند در دنیا و آخرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  5. -
    Au68 گفته:
    مدت عضویت: 3027 روز

    با نام و یاد خدا و سپاس از استاد و تمام دوستان عزیزم. خب همانطور که هممون حداقل 95 درصد راحت میدونیم که مانع اصلی برای ثروتمند شدن ماها باورهای مذهبی به شدت غلط در رابطه با خداس که دنیا و آخرت رو از دس میدیم همون (خسرت فی الدنیا و الاخرت) که من در زیر به آن ها موانع و ترمزها اشاره میکنم.امیدوارم به کمک دوستان و صد البته خودم که دارم روش کار میکنم بیاد.

    1 – ترمز اول : ثروت و ثروتمند شدن به خودی خود مقدس و پاک و معنوی نیس و کسی که این قول رو به خدا میده یعنی باور داره که ثروت معنوی نیس پاک نیس نزد خدا و من برای پاک کردن ثروت و مورد قبول شدنش باید به خدا این قول رو بدم تا هدفم که ثروتمند شدنه مقدس باشه و بگم خدایا میبینی که من این ثروت رو فقط برا لذت و شادی و آسایش و خوشبختی خودم نمیخوام که برا بندگان تو میخوام

    2 – ترمز دوم : عدم شناخت خدا یعنی کسی که این قول وقرار را با خدا میبنده اصلا خدا رو نشناخته و با دید و نگاه انسانی به خدا اعتقاد داره و دقیقا خداوند رو پادشاهی قدرتمند و ثروتمند مبینه که برای راضی نگه داشتنش باید من هم در عوض چیزی به خدا بدم و در حقیقت خدا رو راضی کنم با یک معامله تا هم خدا راضی بشه و هم من به هدفم برسم

    3 – ترمز سوم : به عدالت جهان اعتقاد نداره و فکر میکنه بی عدالتی و تبعیضی اتفاق افتاده حتما اشتباهی در جهان رخ داده و من باید درستش کنم و پا بذارم جای پای خدا و این اشتباه و بی عدالتی رو درست کنم یعنی احساس مسولیت در قبال اعمال و افکار دیگران و دیدگاه اگزیستانسیالیسم که اعتقاد داره اگه یک گوشه ای جهان اگه کسی از فقر بمیره تو مقصری و باید کاری انجام بدی.

    4 – حس دلسوزی نسبت به دیگران و بی ارزش دونستن خود و مقدس دونستن حس از خود گذشتی و فداکاری برا دیگران

    5 – ترمز پنجم : ثروتمندا آدمای ظالم و حریص هستند و اصلا دوس ندارند مال خودشون رو ببخشند و به فکر فقرا نیستند و خدایا من بهت قول میدم که من اینجوری نمیشه تو فقط به من ثروت بده من ادم شرافتمدی میشم و کمک فقرا میکنم ثروتند باید خودش استفاده نکنه و هر چی داره باید ببخشه خودش دیگه چی میخواد به اندازه کافی بدست آورده خودش مهم نیس باید به فکر فقرا هم باشه.

    دوستان عزیزم و استاد اینا ترمزهایی بودند که نشات گرفته از باور مذهبی اشتباه در مورد ما و خدا می باشد هر چند تمزهای دیگه هم هست ولی این ترمزا خیلی اساسی هستند و هر کسی اینارو داشته باشه عمرا ثروتمند بشه عمرا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  6. -
    ایمان محبی گفته:
    مدت عضویت: 2655 روز

    سلام خدمت خانواده بزرگم و استاد گرامی

    چه سوال خوب و چه جوابهایی واقعا لذت میبرم .

    و اما جواب من که جواب خود استاد هم هست:

    به جواب این سوال ، استاد در دوره ی روانشناسی ثروت2 یه توضیح داده اند و من دوباره از طرف ایشون فقط بصورت خلاصه میگم:

    با این افکار و باورها ما “جا روی پای خدا میگذاریم” و هر کسی این کار رو بکنه “نابود میشه” و این یه قانونه.

    بعدش داستان یک معتاد رو تعریف میکنن که یه زنه عاشقش میشه و این معتاد

    پس از خلاف و دزدی ، سر از زندان در میاره و این خانومه میره و با وثیقه و

    ضمانت و … این معتاد رو آزاد میکنه و میبرتش خونه و تمام اسباب راحتی این

    معتاد رو فراهم میکنه (شام و ناهار و همه چی خلاصه فول آپشن) بعد چند هفته

    مادر این خانومه که توی یه شهر دیگه بوده به دخترش زنگ میزنه که بیا بابات

    مریضه و بیمارستانه، خلاصه قرار شد خانومه واسه چند روز بره پیش مامان

    باباش. به این مرده گفت که من باید واسه چند روز برم و تمام لباساتو اتو کردم

    و غذات هم آماده گذاشتم. همینکه این خانومه از در میره بیرون، این معتاده میره

    سمساری و تمام وسایل خونه و با ماشینش میفروشه و میره موادش رو میزنه. بعد

    چند ماه که خانومه اینو میبینه بهش میگه تو بهم خیانت کردی و من همه چی بهت

    دادم (با گریه و زاری) .، اینکه معتاد بوده این چیزا حالیش نبوده که چی میگه .

    بعد مدتها خودش میگه آره اون زنه میخواسته “”جای خدا بشینه”” و نقش اونو

    بازی کنه.

    و یه مثال دیگه هم که اگه ما بخواهیم یه کرم ابریشم رو زودتر از موعدش از پیله بیرون بیاریم تا پروانه بشه، میمیره که اما تفاوتش توی این قضیه اینه که ما هم با این افکار میمیریم و نابود میشیم مثله همون زنه.

    “” خداوند عادله ، هر کسی در هر جایی هست دقیقا در جایی هست که باید باشه “”

    هر کسی پاداش و نتایج افکار و باوراشو داره میگیره.

    هر کسی که بدبخت و بیچاره است دقیقا جاش درسته چون خداوند اشتباه نمیکنه نخواه که کار خدا رو براش انجام بدی.

    باید طوری باشه که “” وقتی ما میبخشیم با این فکرو با این باور ببخشیم که زندگی خود ما متحول بشه نه زندگی کسی دیگه “”

    برای اینکه جریان ثروت رو توی زندگی خومون را بیندازیم میبخشیم ، نه برای دیگران . اینو باور کن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  7. -
    محمد ابراهیمی گفته:
    مدت عضویت: 3924 روز

    با هر چه عشق میتوان نام تو را نوشت/ با هر چه رود میتوان نام تو را سرود

    عرض سلام و وقت بخیر دارم خدمت تمامی دوستان و استاد عزیز و همکاران گرانقدرشون.

    و سپاسگذار خداوندی هستم که منو به این مسیر هدایت کرد.

    ترمزهایی (باورهای محدود کننده) که باعث میشن علیرغم میل شدیدمون به یک خواسته که اینجا ثروتمند شدنه به اعتقاد من به قرار زیراند:

    ۱-اگه ثروتمند بشم از خداوند دور میشم

    (یکی از آشناهای من این باور رو داشت. شغلش ساخت کابینت و کارای چوبی ساختمان بود. تعریف میکرد برام که من میرفتم کار میگرفتم و همه چی هم خوبب پیش میرفت و کار توی مراحل آخر بود و میرفت واسه تکمیل شدن که پولو بگیرم. بعد یه حسی میگفت فلانی داری به جهنم نزدیک میشیا.بعد میگفت میرفتم سر کار و با کارگر بد برخورد میکردم و میزدم همه چیو خراب میکردم و نمیزاشتم کار تا مرحله آخر پیش بره و پولو بگیرم. بعد بعضی از این کارگرا که فامیلمون بودن به همسرم میگفتن چرا فلانی این کارو میکنه و همسرم میومد باهام صحبت میکرد که تو چِت شده؟ چرا همه چیو خراب میکنی؟ چرا اینجوری رفتار میکنی؟ بعد منم با همسرم درگیر میشدم یا با بچه ام درگیر میشدم و هی داد میزدم. لگد میزدم به در و…..

    بعد توضیح داد که این اتفاقات اینقدر تکرار شد که من به یک خلاء رسیدم و اومدم این خلاء رو با مواد مخدر پُر کردم. خلاصه معتاد شدم. توی خونه خودم بودم ولی میرفتم بالا پشت بام و اونجا شبا میخوابیدم و عملاً توی خونه خودم کارتن خواب شده بودم. میگفت اعتبارمو به خاطر مواد از دست دادم ، خیلی دوستامو از دست دادم و در نهایت یکی گفت برای ترک اعتیاد برو انجمن معتادان. میگفت رفتم و اونجا در مورد قدرت فکر و این مورد که همه چی خودتی صحبت میکردن. یه سری کتابها رو داشت میخوند و گفت به این نتیجه رسیدم که من اگه ثروتمند بشم از راه خدا دور نمیشم و بستگی به خودم داره.

    این دوستمون یه مدت خوب بود. برادرش یه مغازه داد دستش کار میکرد تا اینکه رنج مواد نکشیدن باز هم مجبورش کرد بره سراغ مواد و باز هم تو این منجلاب فرو رفت.)

    میخوام بگم قدرت یک باور مخرب تا چه حده که زندگی یک شخص رو میتونه نابود کنه.

    این یه نمونه واقعیه که در عمل اتفاق افتاده و من به چشم دیدم.

    حالا استاد میگه ما یک سری ترمز داریم که اون ترمزا نمیزارن به خواسته برسیم داستانش اینه.

    تو روند رسیدن به خواسته ها این ترمز ها رو دست کم نگیرید بچه ها.

    و بریم سراغ ترمز بعدی

    ۲-اگه این همه پول دربیارم اطرافیانمو فراموش میکنم و از خود بی خود میشم

    مثلاً طرف پیش خودش فکر میکنه (توی ناخودآگاهش)که من اگه پولدار شم میرم کفش گرون قیمت میخرم یا غذای خوب میخرم میخورم و اونی که فقیره و نداره اگه دست من ببینه من دچار گناه میشم. در نتیجه با خودش میگه اگه من پولدارم بشم چه فایده؟ چرا؟ چون نمیتونم ماشین دلخواهمو بخرم یا نمیتونم لباس و کفش دلخواهمو بپوشم چون دیگران ندارن و دست من اینا رو ببینن و دلشون بخواد دچار گناه میشم. در نتیجه اصلاً به سمت ثروتمند شدن پیش نمیره یا اینکه اگرم بره و اقدامی بکنه با شکست مواجه میشه

    ۳-اگه ثروتمند بشم و مردم بفهمن چقدر پول دارم، چشمم میزنن.

    این باور مخرب رو یکی از آشناهام داره بازم. این آدم درآمد خوبی داره و پول خوبی درمیاره. و حتی عاشق پرادو هستش اما میگه اگه پرادو بخرم مردم بگن اَه تمومه کارم.

    و این آدم کسیه که پول داره ولی به خاطر این باور مخرب همش تو سایه هستش. همش از مردم قایم میکنه کاراشو و پولاشو و همیشه ماسک روی صورتشه.

    این نمونه واقعی آدمیه که تازه پول داره ولی اینجوری

    حالا خیلیا به خاطر این باور اصلاً به سمت ثروتمند شدن پیش نمیروند.

    میگن پول دربیارم که بشم مثل فلانی خب از همین اصلا نمیرم دنبالش و خودمو خسته کنم و به خودم استرس بدم که چی؟

    اگه پولدار بشم که چشم بخورم و مریض بشم چه فایده ای داره؟

    ۴-اگه ثروتمند بشم باید صبح تا شب تایم بزارم و به خانواده و بچه هام نمیرسم و اونا دچار کمبود عاطفه و احساس میشن

    این الگوها رو من قبلاً زیاد میدیدم. ولی از وقتی که روی باورهام کار کردم کم شدن.

    مثلاً یادمه ما سال ۸۸ بود که میرفتیم کلاس کنکور.

    دبیرهای کنکورمون رو میدیدم که پول خوبی میگیرن از آموزشگاه اما صبح تا شب سر کلاس هستن ، یه روز این شهر یه روز شهر دیگه و اینقد کار میکنن که حتی روزه هم نمیتونستن بگیرن.

    یا مثلاً یادمه که یکی از استادامون جشن تولدش بود و به خاطر همین موضوع کلاس صبح رو نیومده بود. (چون خونش تهران بود و ما قزوین بودیم)

    یا یکی از اساتید چهار تا شغل داشت.

    مثلاً یه مساله ریاضی میداد ما حل کنیم. تا ما اون مساله رو حل کنیم اون همش گوشی دستش بود و به کارگرا و مهندسهای ساختمان دستور میداد یا به فروشنده ها میگفت که فلان ساختمونم ۱۰۰ تا سیمان ببر و …(یکی از شغلاش ساخت و ساز بود)

    خب همینه اینا این باور رو در ما شکل میده که خُب پس منم بخوام پولدار بشم باید صبح تا شب کار کنم و از کار و زندگی و ورزش و تفریح و خانواده جا میمونم. پس بیخیال ثروت. بزار کمتر پول دربیارم در عوض چیزای دیگه رو هم داشته باشم و شاد زندگی کنم و استرس نداشته باشم.

    ۵-یه جمله معروف هست که میگه: صبح و شب به هم بدوزی خدا نمیدهد اضافه روزی

    خیلیا این موضوع رو باور کردن که اگه تو خودتو بکشی هم فایده نداره و باید خدا بخواد.

    اگه خدا نخواد پس نمیشه. و کلاً تلاشی هم نمیکنن و حتی خواسته ای هم ندارند.

    مثل پدر خودم.

    بهش میگم بابا چی میخوای؟

    میگی هیچی؟

    هر چی خدا بخواد و بهم بده راضیم به رضای خودش. و همون بهترین چیزه برام.

    بعد بهش میگفتم اینقد نماز و قرآن میخونی ینی نمیگی فلان پولو فلان ماشینو به من بده و جواب میدونید چیه؟

    آفرین. جواب میده که هر چی خدا بخواد همون بهترینه.

    و بقول استاد خداوند اون چیزی رو برای تو میخواد که خودت میخوای.

    بعضیها هم آیات قرآنی میارن برای این موضوع از جمله پدر خودم.

    این دسته از دوستان توصیه میکنم فرق بین یشاء و یرید رو توی قرآن مطالعه کنن و خود استادم در این مورد توضیح فراوان دادن.

    این یکی از باگهای منم بود که با توضیح استاد در زمینه فرق یشاء و یرید در قرآن حل شد.

    ۶-خیلیا باور دارن اگه ثروتمند بشم ممکنه به همسرم خیانت کنم

    چرا این باورو دارن؟ چونکه بارها تو فیلما دیدن که مرده پولدار شده بعد یواشکی رفته یه زن دیگه گرفته یا با یه زن دیگه رابطه داشته.

    یا برعکس خانومه مثلاً اومده شهر و رفته سر کار و مستقل شده و از همسرش حدا شده و یا خیانت کرده.

    این باورو خیلی در زمینه مهاجرت دارن و میگن اگه بریم یه کشور دیگه اونوقیت اونجا من رو زنم یا شوهرم کنترول ندارم و بهم خیانت میکنه یا ازم جدا میشه و این ترمز نمیزاره مهاجرت کنن علیرغم اینکه سالها در صف مهاجرت اند و یکی از هدفهای مشترک زندگیشونه.

    ۷-خیلیا میگن ثروت زیاد مسئولیت زیادم میاره و بدنبال اون استرس و تنش وارد زندگیم میشه و به دنبال اون انواع بیماریهای روحی و حتی ممکنه به سمت مواد کشیده بشم

    مثل همون دوستم که بالا گفتم

    یا مثلاً تو مثالی که استاد تو ویدیو زدن طرف میگه پولدار شم مسجد میسازم

    ممکنه پیش خودش بگه هر کی پولدار شه دیگه هیچکیو نمیشناسه، پس منم پولدار شم مسجد نمیسازم و خدا رو هم بنده نیستم

    یا مثلاً بگه که من حالا چطوری مسجد رو بسازم. اگه پول بدم کسی مسجد رو بسازه ممکنه پول منو بالا بکشه یا کم کاری کنه و‌…

    بازم یه مثال واقعی بزنم که پری روز دوستم گفت

    میگفتش از بچه گی ، پدرم میگفت که پول رو نباید خرج کرد. مثلاً اگه واسه یه چیزی پول میدیم و زیاد باشه میگه چرا پولتو حروم کردی.

    شاهد مثالش خودم بودم.

    ما تو قزوین دو سال پیش رفتیم یه جایی غذا بخوریم.

    از یه سایت تخفیف غذا بُن تخفیف گرفتیم و یه مرغ بریان و سیب زمینی که شد ۱۳ تومن.

    تازه ما رفتیم یه جای متوسط.

    آقا از پله ها رفتیم بالا و گارسون گفت جمع کردیم و غذا نداریم.

    ما هم برگشتیم و رفتیم یه جای دیگه.

    به خاطر اینکه این بُن سوخت نشه دوستم میگفت من خانواده رو برداشتم و رفتیم همون رستوران.

    میگفت پدرم فهمید که پول غذا چقدر شد و شروع کرد به غُر زدن که چرا اینقد پولش زیاده چرا پولتونو واسه این چیزا حروم میکنید و…

    این دوستم گفت من خیلیا وقتا مجبورم که قیمتای واقعی چیزایی که میخرم رو به پدرم نگم.

    البته خودش میره سر کار و پولشم خودش درمیاره.

    پری روز گفت که من میخوام ماشین مدل بخرم اما میدونم الان این ماشینه رو بخرم پدرم ناراحت میشه. به خاطر اون تا الان اقدام نکردم برای خریدش.

    تو مثال استاد ممکنه ترمز به این شکل باشه که طرف پولدار که شد بخواد به خانوادش کمک کنه اما از طرفی هم بگه که اگه خانوادم بفهم میگن این پولو از کجا آوردی؟ حتماً از راه نادرست بدستش آوردی و حرومه. یا حتی ممکنه بگن حروم نیست ولی بگن چرا این همه خرج کردی و واسه ما هدیه های گرون خریدی مثل دوست من.

    یا مثلاً این فکر تو ذهن طرف مقابل باشه که اگه پول زیاد بدست بیارم خانوادم از من فاصله میگیرن(به خاطر باورهای غلطی که خانواده دارن)

    ۸-خیلیا چون خودشونو لایق نمیدونن ثروتمند نمیشن

    این باور ممکنه به شکلهای مختلفی خودشو نشون بده

    مثلاً مادر خود من شخصاً خیلی دنبال پوله

    اما وقتی بهش میگم بیا توی کسب و کارای جدید یا چند تا کتاب بخون میکه من نمیتونم این چیزا رو یاد بگیرم.

    چون این باور رو داره حتی امتحانم نمیکنه و توی کار خودش داره به سختی و مشقت چندر غاز در میاره با تلاش فیزیکی و تایم زیاد.

    اما همه ما میدونیم که انسان تا موقع مرگش هم توانایی یادگیری داره.

    یا مثلاً ممکنه طرف بگه این زندگیا و پولا ماله از ما بهترونه. من که آدم نیستم و….

    یا ممکنه ترس از تغییر و ناشناخته ها داشته باشه.

    ۹-اگه ثروتمند بشم دشمنای زیادی پیدا میکنم یا دوستام دشمنم میشن یا خانواده و اطرافیانم به خاطر پول دوسم دارن

    این باور رو صاحب خونه من داشت

    این کارخونه داشت و به دلیل یک سری از باورها با اطرافیانش و همسر و … درگیر بود.

    یه خونه ویلایی داشت که طبقه ویلاییشو مادرش و خواهرش مینشست و طبقه پایینشم داده بود به ما اجاره (من دانشجو بودم) که مادرش و خواهرش تنها نباشن.

    خلاصه این با همه درگیر بود.

    بعضی وقتا میومد پیش من و صحبت میکرد.

    یا بار گفت وقتی بقیه به خاطر پولت بخوان تو رو دیگه حالت از خودت بهم میخوره.

    و این بنده خدا هم به خاطر همین درگیریها تنها شده بود، همسرش رفته بود خونه مادرش و بچه هاشم که پیش مادرشون.

    و گه گُداری به خاطر اینکه آروم بشه مواد هم میزد.

    و در کل همه رو یه جورایی دوستان دروغین خودش میدونست حتی خانوادشو.

    ۱۰-اگه ثروتمند بشم و برم خواستگاری ممکنه طرف ازم مهر زیاد بخواد یا ممکنه همسرم مهرشو بزاره اجرا و ازم جدا بشه

    یا ممکنه دخترها یا پسرها به خاطر پولم باهام دوست بشن و هرگز نتونم عشق واقعیم رو بدست بیارم.

    پس گور بابای پول. اینجوری حداقل آرامش دارم

    ۱۱-یا مثلاً طرف میگه من که دانشجو هستم و وظیفم درس خوندنه. من الان فقط باید بچسبم به درسم و درگیری ذهنی ای که پول برام میاره منو از هدفم دور میکنه.

    این یکی از باورهایی بود که پدرم توی ذهن‌ من کاشته بود.

    یادمه که من تهران بودم و خونه اجاره کرده بودم. دوستام که اتفاقاً دانشجو هم بودن میومدن یک سری کتاب صوتی دانلود میکردن و میریختن روی سیدی و یک سری پکهایی رو درست میکردن و زمانیکه نمایش کتاب تهران تو مصلی برگزار میشد میومدن تهران و اون سیدیها رو به عنوان کتاب صوتی میفروختن. و شبا چون جایی نداشتن میومدن پیش من.

    فرصت پول درآوردن جلوی من چشمک میزد اما من به خاطر این باور محدود کننده نمیدیدمش.

    حتی یه بار هم که تهران بودم میخواستم برم تو شغل مشاور املاک و در کنار درسم اون کارم انجام بدم

    اما به خاطر همین باورهای محدود کننده نرفتم که اگه میرفتم الان حداقل دو سه تا خونه داشتم که دو سه میلیارد ارزشش بود.

    ۱۲-اگه ثروتمند شوم مردم فکر میکنن این ثروت رو از راه دزدی بدست آوردم.

    این ترمز رو من اینجور مهار کردم که حرف مردم برام مهم نیست و اینکه اگه همه ثروتمندا از راه دزدی به ثروت رسیدن پس خدیجه زن پیامبر و همه امامان ما که ثروتمند بودن دزد بودن.

    در صورتیکه حضرت علی میگه از هر دری که فقر بیاد از همون در ایمان میره بیرون.

    ۱۳-اگه ثروتمند بشم خسیس میشم

    ۱۴-ثروتمند بشم که بدم وَرَثه بخوره؟

    ۱۵-ثروتمند بشم مجبورم به خواسته اطرافیان تن در بدم

    مثلا ممکنه زنم ازم پول بخواد برای طلا و آرایش و … و با این کار مردای غریبه ببینن و عاشقش شن و از دستش بدم. یا اینکه ممکنه بهش پول ندم که نره آرایش و اینا کنه و هی بره روی اعصابم و اعصابمو خورد کنه.

    یا ممکنه بچه ام ازم پول بگیره بره ماشین بخره و بره پارتی های شبانه یا دخترم بره پارتیهای شبانه. بعد دخترا یا پسرای دیگه مخ بچه هامو بزنن و ازشون سوء استفاده کنن. یا بچه هام موادی بشن و از راه درست منحرف بشن.

    یا ممکنه از من چیزای مختلف بخوان من بگم براتون مناسب نیست و با من شروع کنن به دعوا کردن و اعصاب خوردی.

    یا ممکنه اطرافیانم انتظاراتشون از من بره بالا و من باید همه پولمو خرج اونا کنم که از من راضی باشن. مثلا تولدشون اگه باشم ازم انتظار دارن کادوی ده میلیون به بالا ببرم

    گور بابای پول. اینجوری حداقل آرامشه رو داریم اونجوری همونم ندارم.

    ۱۶-اگه ثروتمند بشم بچه هام از من پول میگیرن و مُفت خور بار میان و نمیتونن در آینده دماغشونو بکشن بالا.

    دوستان اینا مشتی از خروار باورهای محدود کننده بود

    شاید در مورد شما هزار تای دیگه باشه. من نمیدونم.

    اما همین باورهای ریز و به ظاهر کم اهمیت زندگیتونو از این رو به اون رو میکنن.

    ایشالا همگی موفق باشیم و منم اقامت آمریکا رو بگیرم بی دردسر و مهاجرت کنم برم پیش استاد و اونجا سوالای همتونو خصوصی از استاد بپرسم?????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  8. -
    مهدی شادکام گفته:
    مدت عضویت: 3477 روز

    سلام خدمت خانواده خوبم و خدمت بزرگ خانواده استاد خوبم سید حسین عزیز

    این موضوع از موقع مطرح شدنش عجیب منو درگیر کرده طوری که تمرینات دوره هام را گذاشتم کنار یک بار هم نظرم را گذاشتم ولی باز هم هست که بنویسم که این موضوع که پاشنه اشیل من هم هست حل بشه .

    من وقتی تواین فکر بودم که خدایا تو به من ثروت بده که من از سر ریز ثروت یا بخشی از ان را ببخشم همین بزرگترین ترمزه چرا که

    من دنبال یک ثروت یک دفعه هستم مثل ارث مثل قرعه کشی که بگم این مقدار را میبخشم یا صرف فلان کار خیر میکنم .

    اشکال اینجاست که من اگر قانون را درکش میکردم همین طوری که استاد میگه وخودم را لایق ثروت میدونستم و بدونم که الله بختکی به جائی نمیر سم وخودم را لایق ثروت بدونم که در همین لحضه وآروم اروم ولوگاریتمی داره وارد زندگی من میشه پس الان درحال ثروتمند شدنم واز الان باید ببخشم اگر قرار بوده مدرسه بسازم از الان باکمترینی که دارم میبخشم .اگر قرار بوده برای فقیری سرپناهی بسازم از لباسش شروع میکنم

    اگر قرار گذاشتم به هزارتا فقیر غذا بدهم از یکی شروع میکنم .استاد تو دوره ثروت ۱ تمرین دادند از درامد روزانه ببخشید نه هفتگی نه سالانه تا هر روز این حس خوب را داشته باشم حس داشتن ثروت وبخشش

    من صبر کرده بودم زیاد بشه جمع بشه تا بدم خوب اون اگر نیازمنده یک لیوان آب هست من صبر کردم با پارچ پراز آب برم سراغ بخشش .

    پس من اگر شک نکنم که قانون درست کارمیکنه ومن تومسیر موفقیت وثروتمند شدن هستم ظرفی را انتخاب میکنم باقطر زیاد وعمق متوسط زود پر بشه از اون طرف هم خرج بشه هیچ وقت باران رحمت وثروت الهی قطع نمیشه .

    خدارا سپاسگذارم بخاطر درک الان خودم واصلاح باور غلط وپنهانی که داشتم .استاد از کجا پیدا کردی این موصوع جالب وحیاطی را برات ارزوی بهترینها را دارم .

    از دوستانی که کامنتها را مطالعه میکنند ومینویسند ممنونم چقدر از دوستان مطالب زیبا یاد گرفتم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  9. -
    رضا دهنوی گفته:
    مدت عضویت: 2638 روز

    درود..

    ترمز اول :

    باور محدود کننده (( هر وقت پول داشته باشم، آن وقت میبخشم))

    با این باور اصلا پولی به دست نمیاد..چون طرف باور داره بدبخته، پس بدبخت باقی میمونه….مربوط میشه به باور کمبود پول در جهان..

    ترمز دوم:

    باور عدم لیاقت داشتن پول…پول رو اول باید برای خودت بخوای نه دیگران..اول خودمون بعد بقیه..

    ترمز سوم:

    (( من هستم که تمام اتفاقات و شرایط را رقم میزنم)) طرف شاه کلید زندگی رو باور نداره و دچار شرکه..تمام قدرت رو خداوند به خودمون داده پس هر کسی خودش میتونه ثروتمند شه..

    ترمز چهارم:

    بدترین چیزی که آدم رو بدبخت میکنه و حرکت رو ازش میگیره و بی هدفش میکنه..اینه که بهش پول بدی و حقوق ثابت بهش بدی..مثل یه آب راکت میشه و میگنده طرف..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  10. -
    Mehdi.N.Shiraz گفته:
    مدت عضویت: 2656 روز

    سلام

    یه دوست دارم همیشه نا امیده چند روز پیش توی اوج‌ قیمت طلا رفت مقداری خرید همون موقع بهم گفت من شانس ندارم از فردا میاد پائین و فرداش این اتفاق افتاد براش بهم گفت دیدی . شنیدید میگن خدا واسه ادمای تنبل میخواد . اونا باور دارن که همه چیز براشون حل میشه .

    مشکل و مانع و ترمز اصلی واسه ما ادم ها عدم باور قلبی ب وجود و توانایی خداست . همچنین توانایی های خودمون . بدونید هر ارزویی ک دارید خدا توانش رو در وجودتون گذاشته و برای رسیدن بهش اول باید باورهای غلط رو تغییر بدید . انرژی و تفکر مثبت بفرستید به جهان چون :

    کائنات اونی تفکری رو بهمون میده ک بهش ارسال میکنیم ‌.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: