شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 123

5014 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    NAGHI PANAHANDE گفته:
    مدت عضویت: 2503 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و دوستان گرامی

    واقعیتش من خودم یه همچین تصمیم و به قول شما قراردادی رو با خدای خودم بستم و فکر میکردم که من چه انسان بزرگی هستم و حکم سوپرمن رو نسبت به بقیه دارم که باید زندگی اونا رو تغییر بدم و خوب کنم. بعد الآن که این فیلم و متنشو خوندم اصن یهویی شوک زده شدم، چون من الآن چند ساله که همش یه همچین فکری دارم برای همه ی کارایی که شروع کردم و به نتیجه خاصی ختم نشدن.

    ولی الآن که دارم روش فکر میکنم به این خاطر این طرز فکر خوب نیست که اولا ما داریم برای زندگی و آینده بقیه تصمیم میگیریم و بعد اینکه ما داریم یه شرطی میزاریم برای خدا که اگه مثلا میخوای زندگی فلان شخص یا اشخاص خوب بشه پس باید به من بدی و این خودش دوبخشه که اولا ما داریم به خدا میگیم که ما حواسمون به زندگی و خوشبختی این افراد هست و توی خدا حواست نیست که این شرک هستش و دوما اینکه شما فکر کن یه نفر بهت بگه که من اینکار رو انجام میدم و تو درعوض فلان کار رو برام انجام بده یا اینکه تا تو فلان کار رو برام انجام ندی من اینکار رو برات انجام نمیدم،شماها در این موارد چه حس بدی بهتون دست میده؟ و ما یه همچین کاری رو داریم نسبت به خدا انجام میدیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    مهدی رجبی گفته:
    مدت عضویت: 2650 روز

    سلام به همه هم مداری های عزیز..سپاس گذار پروردگارم که من رو هدایت میکنه …………..وامیدوارم هرجا هستید روز به روز مدارتون تو همه جنبه ها پیشرفت کنه….این جمله که خدایا تو به من ثروت بده تا من فلان کار خیر رو بکنم با توجه به مطالبی که من تواین چندماه یادگرفتم چندتا ایراد اساسی داره…………

    اول اینکه جمله شرطیه یعنی خدایا تا به من ثروت ندی من نمیتونم کار خیر انجام بدم این فرد با گفتن این جمله دست خودشو میبنده چون کارهای خیر زیادی هست که نیازی به پول نداره واین جمله یجور وابستگیه به پوله و به هرچیزی که احساس وابستگی داشته باشی ازش دور میشی… ………….

    دوم اینکه اون عزیزی که این جمله رو میگه برای خودش ارزش قائل نیست پول رو برای خودش نمیخواد برای دیگران میخواد که این اصلا غیر ممکنه.امکان نداره کسیکه پول واسه خودش خرج نکنه واسه دیگران خرج کنه.هرکسی زمانی میتونه ببخشه که از پول رها شده باشه و طبق قانون رهایی زمانی میتونه از پول رها بشه که خودش به مقدار زیاد تجربه کرده باشه……………..

    سوم اینکه ما مامور خوشبختی یا بدبختی کسی نیستیم فقط زمانی میتونیم ببخشیم که تو مدارش باشیم.و گفتن این جمله یعنی خدا عادل نیست و اون فرد باید عدالت رو اجرا کنه.یجورایی تو این جمله حس ترحم و دلسوزی احساس میشه یعنی کسیکه این جمله رو میگه میخواد تو کار خدا دخالت کنه…………

    چهارم اینکه این جمله قانون فراوانی رو هم زیر سوال میبره یعنی خدایا به من ثروت بده تا من ببخشم یعنی خدا محتاج منه و دستان خدا محدودند..در صورتیکه پروردگار بینهایت دست داره و هیچ کار خدا رو زمین نمیمونه……………

    پنجم اینکه حتما این فرد که اینو میگه درخواست یه مبلغ زیاد رو از خدا داره و هیچ هدف گذاری نداره.پس طبق قانون تکامل به اون مبلغ نمیرسه تا وقتیکه هدف گذاری کنه و قدم هاشو کوچیک برداره……………..

    در اخر چیزیکه من متوجه شدم اینه هر شخصیتی که دوس داریم در اینده باشیم باید بذرش الان کاشته بشه.اگه میخوایم ثروتمند بشیم باید بذر شخصیتی ثروت رو بکاریم.باید مثل ثروتمندان رفتار کنیم حرف بزنیم باید نوع خرج کردنمون مثل ثروتمندان باشه حالا هرکس باتوجه به تواناییش.یک پولدار واقعی ماهی یکبار میره بهترین رستوران شهر بهترین غذا رو سفارش میده.کسیکه میخواد شروع کنه هم باید نوع خرج کردنش همینطوری باشه حالا نمیخواد بهترین رستوران باشه میتونه بره یه رستوران با سطح پایین تر و بهترین غذای اون رستوران رو سفارش بده دفعه بعد میره رستوران بهتر و بهترین غذای اونجا رو میخوره و همینطور پیش میره تا بره بهترین رستوران این مثال غذا خوردن بود تو همه جنبه های زندگی همین ترفند نتیجه میده .

    کسیکه میخواد یک خیر باشه باید از همین الان بخشیدن و کار خیر کردن رو شروع کنه حالا با مبلغ کمتر.چون پول شخصیت ادمو عوض نمیکنه فقط شخصیت ادمو پررنگتر میکنه کسیکه از دارایی کمش نمیگذره از ثروت زیاد هم نمیگذره….با 100000تومن هم میشه تو ساخت یک مدرسه کمک کرد حتما لازم نیست میلیاردی هزینه بشه.اون فرد الان با 100000 تومن شروع میکنه بعد کم کم درامدش بیشتر بشه میزان بخشیدنش هم بیشتر میشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  3. -
    علی بامداد گفته:
    مدت عضویت: 2736 روز

    سلام و درود به دوستان گرامی

    چند مورد هست که به ذهنم میرسه

    ۱.ایمان و اعتقاد و توکل ما به خدا در سطح خیلی پایینی قرار داره

    به این دلیل که ما خدا رو واسطه ای برا نیکی و خوبی کردن به دیگران برا ی خودمون میخایم .خدا رو یه جور دیگه شناخته ایم برای خدا شرط و شروط می ذاریم میگیم که ثروت به من بده تا من به دیگران کمک کنم .

    خدا میفرماید ا دعونی استجب لکم .ما معنی این حرف خدا رو وارونه فهمیدیم در این باور وقتی چیزی از خدا میخایم باید با توکل صددرصدی و ایمان قلبی باشد وقتی گفتیم به ما اینو بده یا اینو میخام بدونید که الن حاضره و در دسترس شماس و هیچ شک و تردیدی به دلمون راه ندیم این ایمان ضعیف باعث میشه که در مدار مورد نظر قرار نگیریم باعث میشه به خواسته مون نرسیم چون احساس بدی داشتیم درسته میگفتیم خدا به من ثروت بده تا من به دیگران کمک کنم ولی ته قلبمون و درونمون میگفته پس خودت چی همه ش که شد دیگران و یا میگفتیم چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است و این باعث احسا س بد شده و احساس بد مساوی اتفاقات بد .

    ۲لیاقت نداشتن خودمون برای ثروت مند شون

    ما خودمون رو لایق ثروت مند نمیدونیم زیرا اول دیگران رو برخودمون ترجیح داده ایم ما باید اول دلمون به حال خودمون بسوزه بعد دیگران زیرا کوری نمیتواند عصا کش کوری دیگر شود تدر این باور اول دلمون به حال دیگران سوخته بعد خودمون و باعث احساس بد در ما میشه و نتیجه اتفاقات بد

    ۳کمک به دیگران رو برای جاری شدن ثروت به سمت خودمون نمیدونیم بر این باوریم که هیچی سر جای خودش نیست و ما وظیفه داریم که درستش کنیم

    ۴قانون تکامل هست که ما اونو نادیده گرفتیم در این باور

    ما یه ثروت زیاد از خدا طلب میکنیم که بتوانیم به دیگران کمک کنیم بر این باوریم که الن خدا یه کیسه پر از پول برامون از اسمون میندازه پایین .

    ما مراحل و تغییر باور هامونو باید ارام ارام انجام بدیم

    ۵این باور مثال افرادی است که سطل اب شان هم عمق کمی دارد هم دهانه کوچک

    و فکر میکنن که با این درخواست از خدا میتونن جریان ثروت رو به سمت خودشون جاری کنن

    شاد و ثروت مند باشید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    محمد باباعلی گفته:
    مدت عضویت: 3320 روز

    با سلام خدمت خانواده عزیز عباسمنش

    قوی ترین و اصلی ترین باور منفی در مورد این گفته باور لیاقت و کمبود عزت نفس هستنش یعنی

    1- داریم تو وجودمون میگیم خدایا من که گناه کارم یا فلان اشتباهو کردم پس گناهکارم و من لیاقت لطف تو رو ندارم و من اینقدر خوب نیستم که این خواسته رو بمن بدی، اگرم درخواستی ازت دارم بیشترشو برای اینکه برای خوشنودی تو کار ثوابی بکنم و یا به دیگران کمک کنم میخام.برای خودم نمیخام که میخام کار خیر کنم بدمش به نیازمندا.من که خودم با کارهای نادرستم مورد غضب و ناراحتی تو قرار گرفتم.

    و یا میگیم ما که اصلا انسان مفیدی نیستیم بی ارزشیم کار خاصی تو زندگیم نکردم که مفید واقع شده باشم یا لیاقت نعمت خداوندو داشته باشم.اما نمیدونیم که حتی ما در هر حالت (چه کارهای اشتباه کنیم چه کارهای با ارزش انجام بدیم )به رشد جهان هستی کمک میکنیم و در بدترین حالت هم باعث ضرر زدن به جهان نمیشیم که بخوایم خودمون رو سرزنش کنیم. در این موارد باید در درگاه خدا توبه کنیم و ایمان داشته باشیم که خداوند توبمون رو پذیرفته و از بعد از این کار لیاقت نعمت های بیکران پروردگار رو داریم و روی عزت نفسش هم کار کنه.

    احساس گناه یکی از قوی ترین ترمز ها برای رسیدن به خواسته ها هستش.پس ما باید این احساسو از خودمون دور کنیم.

    2-دومین باور، باور به عدم فراوانی.مثلا شخص چند بار از خداوند خواسته ای داشته و خداوند بهش عنایت کرده.میگه خدایا ببخشید که دوباره درخواست میکنم شرمندم که همش ازت خواسته های مختلف میکنم. اما این یکی رو دیگه برا خودم نمیخام برای کمک کردن به دیگران میخام.فکر میکنه کنتور میندازه.و ایمان داره بی نهایت نعمت و ثروت وجود داره اگر همه مخلوقات هرچی بخوان دریافت کنن بازم بی نهایت نعمت دیگه وجود داره.چون انرژی بی نهایته و به قول والاس وترز ما داریم با رویا پردازی در ذهن به این انرژی شکل میدیم و خواستمون رو خلق میکنیم.مثل اینکه شما توی گوزه گری گل بهت بدن بعد بگن هرشکلی میخای به این گل ها بده و ظرف دلخواهتو بساز.

    باور

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  5. -
    محمد زاهدي گفته:
    مدت عضویت: 2484 روز

    سلام

    به نظر من مثل این میمونه که در یک مسابقه شرکت کنی و به مسؤل مسابقه بگی اگه منو برنده کنی من هم بخشی از آن را به فقیران اختصاص میدهم . اون شخص بطور یقین این کار را در حق شما نمیکند ، خداوند هم همینطور میگه بهاشو پرداخت کن (بقول استاد عباسمنش) و من هم به تو هر آنچه بخواهی میدهم . و بهای آن همه اون تغییر باورها و ایمان و شکرگزاری ….. مشمول میشود پس معامله ای در کار نیست با خالق.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  6. -
    سید محمد موسوی گفته:
    مدت عضویت: 2538 روز

    ?به نام خداوند ثروت آفرین?

    سلام به همه ی دوستان فعال دوستار ثروت و موفقیت .

    از فعالیت شما متشکرم .

    دوستان بنده باور های غلط را در قاب گفتگوهای ذهنی جمع آوری کرده ام . امیدوارم که به شماها کمک کند .

    سعی میکنم استدلال ذهن محدود را هم بیاورم تا بیشتر با باورهای محدود کننده آشنا شوید . حتی ذهن برای باور های محدود خود حدیث و آیه قرآن نیز می آورد !

    این یعنی اینکه جهان شما آینه باورهای شماست و جهان هرروز باور های شما را به شما اثبات میکند و حتی برای آن استدلال نیز میآورد . جالب است بدانید که :

    قبل از آنکه دانشمندان بفهمند که خورشید در مرکز منظومه ی شمسی است , باور داشتند که زمین مرکز عالم است و برای اولین بار “بطلمیوس” دانشمند یونانی این نظریه را مطرح کرد . واقعا برای من جالب است که دانشمندان در آن زمان با این زمینه ی فکری غلط برای حرکت سیارات و خورشید استدلال های چند صد صفحه ای می آوردند و حتی برای حرکت سیارات و خورشید فرمول نیز تعیین کرده بودند .

    (جهان باور غلط آنها را برای آنها اثبات کرد!) .

    همه ی این عبارت پس از عبارت “اگر ثروتمند شوم” می آید و در واقع پس از ثروتمند شدن شخص است :

    ۱ . من انسان طمع گری هستم و توانایی دل کندن از پولم را ندارم

    ۲ . در این وضعیت نابسامان اقتصادی پول به سختی بدست می آید پس باید قبول کنم که کمبود هست و به اندازه ی کافی برای همه نیست عقل حکم میکند اکنون قناعت کنم .

    ۳ . اگر من ببخشم از کجا معلوم که فی سبیل الله باشد و بخاطر جلب توجه دیگران نباشد ?! چون من انسان ریاکاری هستم .

    ۴ . من هیچ مسئولیتی در برابر آنها ( بیماران بی بضاعت و نیازمندان و ..) ندارم چون آنها خود شرایط زندگی خود خلق کرده اند . اصلا به من چه ارتباطی دارد?

    ۵ . از طرفی این شرایط بد یک تضاد برای آنها است . طبق فرموده های خود استاد این تضاد ها میتوانند باعث موفقیت انسان شوند و به انسان خواسته هایش را گوشزد میکند .من چرا باید فرصت سعادت را از انسانی بگیرم?!

    ۶ . من تازه به نان و نوایی رسیده ام . بهتر است ابتدا خودم از آن لذت ببرم و آن را بیشتر تجربه و کنم و یا به قول استاد

    “از آن سیر شوم” و سپس به بخشش بپردازم . چون وقتی انسان میتواند ببخشد که از ثروت سیر شده باشد.مثل بیل گیتس .

    ۷ . من باید ابتدا پول ثروت بیشتری بسازم و سپس ببخشم .

    ۸ . در داخل کشور و جهان سازمان های بسیاری افراد خیر بسیار پولدار تر ازمن نیز هستند که نیکو کاری میکنند به بیماران بی بضاعت کمک میکنند املاکی را وقف میکنند و ….. . به نظر من با وجود چنین سازمان ها و افرادی نیازی به کمک من باشد!

    ۹ . من لیاقت این کار را ندارم . زیرا من گناهان بسیاری دارم و ارزش این را ندارم و شخصیت من پایین تر از آن است که بذل و بخشش کنم . خود استاد نیز همیشه درباره ی کارهایی که انجام میدهند به این مقوله می اندیشند

    ۱۰ . خداوند این کار ها را از هر کسی قبول نمیکند همچنانکه در قرآن آمده که ” انما یتقبل الله من المتقین ” (مائده ۲۷) در احادیث ائمه نیز از این مورد نیز یافت میشود .

    پس من باید ابتدا به تقوای خالص برسم و نیت خود را الهی کنم و سپس به بذل و بخشش بپردازم .

    ۱۱ . ممکن است که در اموال من شبهه و مال حرام وجود داشته باشد . مال حرام میتواند زندگی آنها(نیازمندان و …) را نابود و از همین که هست بدتر کند . پس بهتر است دست نگه دارم و مال خود را پاک کنم و سپس ببخشم .

    ۱۲ . من خمس و زکات خود را به طور تمام و کمال میپردازم . دیگر نیاز نیست که بذل و بخشش کنم . الان نوبت بقیه است!

    ۱۳ . افراد بیمار حتما تحت تکفل کسی هستند و اگر بی سرپرست هم باشند تحت تکفل سازمان های مثل بهزیستی تامین اجتماعی و … هستند . نیاز نیست که من وارد عمل شوم .

    ۱۴ . آمدیم و من از ثروت خود بخشیدم . از کجا معلوم که آن پول به دست افراد مستحق آن و یا در جای مناسب آن خرج نشد و یا اختلاس و کلاهبرداری نشد ?! من که واقعا بدشانسم !

    اگر چنین اتفاقی بیفتد هم خیری را در دنیا از دست داده ام و هم چیزی در آخرت نصیب من نمیشود .

    ۱۵ . اصلا مگر انفاق کردن اجباری است ? !

    اصلا چرا پولی را که پس از مدتها با تغییر باورهایم بدست آورده ام به یکباره از دست بدهم? من آنها را راحت بدست نیاورده ام که به همین راحتی آنها را از دست بدهم !

    این کار را بکنم که چه بشود?!

    من میتوانم با اعمال نیکوی بسیار دیگری … نامه ی اعمال خود را پر از ثواب کنم . دیگر نیازی به بخشش نیست .

    ۱۶ . بذل و بخشش دلی به وسعت دریا میخواهد ولی من این دل و جرئت و جسارت را ندارم . فقط امام حسن میتواند دوبار کل ثروتش را ببخشد . من نه امام هستم و نه میتوانم مانند ایشان باشم .

    ۱۷. خداوند خود صاحب گنجینه های آسمانها و زمین است . او است رزاق هر پیدا و پنهان .

    خداوند سیستم تکاملی جهان را به گونه ای تنظیم میکند میکند که حتی اگر بخشش من و امثال من هم نباشد این سیستمی که خداوند در شب قدر مقدر کرده و قابل تغییر نیست ~سیر تکاملی خود را پیش خواهد برد

    اگر من نباشم و من نبخشم هیچ اشکالی وارد نمیشود و خداوند با دستانش به مستحقان کمک خواهد کرد.

    ۱۸ . من حتی اگر کل ثروت خود را ببخشم نمیتوانم فقر و …. را ریشه کن کنم .به نظر شما من چند مدرسه یا بیمارستان و …. میتوانم بسازم یا به چند نفر میتوانم کمک کنم . فقط مقامی مثل امام زمان از پس اینکار بر می آید . پس من باید در انتظار او باشم و با اعمال و رفتارم ( به جز بخشش) به تعجیل در فرج کمک کنم.

    ۱۹ . بهتر است ابتدا با این ثروت برای خانواده ام امکانات بیشتری فراهم میکنم تا باهم لذت بیشتری را تجربه کنیم اگر باقیماند ببخشم.

    ۲۰ . اگر من این ثروت را یبخشم دیگر ثروتی نصیب من نمیشود چون من شرک بسیاری در وجودم دارم و این مانع جذب ثروت برای من میشود .

    ۲۱ . اگر من به نیازمندان – فقرا و …. کمک کنم در حق آنها ظلم کرده و باعث میشوم آنها در دفعات بعد نیز امیدشان به من باشد و نسبت به خداوند مشرک شده و خیر آخرت را از دست بدهند. پس من باعث بد شدن عاقبتشان میشوم

    لذا نباید ببخشم.

    ۲۲ . شاید “این افراد” در امتحان الهی باشند از کجا معلوم !

    پس من نباید در این آزمون الهی دخالت کنم و یا به عبارتی

    “به آنها تقلب برسانم ” .

    ۲۳ . این تفکر من باعث میشود که من به حالت گروکشی با خدا معامله کنم و پولی را بدهم و انتظار داشته باشم که او سود پول من به همراه خود پول مرا نیز پس دهد!

    این دیدگاه مرا به دوزخ میکشاند . پس از آن میپرهیزم .

    ۲۴ . خود استاد فرموده(در فایل به کبوتر ها غذا ندهیم) که کمک بیجا به کسی نکنیم . این به ضرر آنها تمام خواهد شد .

    ۲۵ . من پس از اینکه ببخشم (بدلیل دلبستگی هایم ) دچار افسردگی میشوم . چون پولم رفته و دیگر باز نمیگردد.

    ۲۶ . این پول برای مستحق آن همانند “باد آورده” است . پس آن را باد میبرد و به آنها کمک نمیکند .

    دوستان اینها چکیده باور های غلط و یا به قول استاد

    ” موانع ذهنی ” بود که بیان شد .

    دوستان عزیز , در قدم اول ما باید باور کنیم که اتفاقات و شرایط خود را خودمان می آفرینیم و هیچ چیزی نمیتواند باعث بد شدن شرایط برای ما شود , مگر آنکه ما باور کنیم که شرایط میتوانند برای ما تصمیم بگیرند

    مقوله ی مهمتر این است که ما خدا را به عنوان قدرت مطلق قبول نداریم . شاید در کلام اینگونه باشد ولی والله قسم در باور اینگونه نیست . ما قبول نداریم که اگر با استفاده از قوانین باور های درستی درباره ی خدا و خواسته های خود ایجاد کنیم به آنها میرسیم .

    باور کنید همین است . هیچ دست دیگری در کار نیست و هیچ شکی در آن نیست .

    به نظر من مهمترین موضوع در قانون جذب همین است .

    ??باور های توحیدی??

    ما باید در مورد خداوند و خواسته هایمان باور های قدرتمند کننده و واضح و گویا بسازیم که هیچ شکی در آن نباشد و استدلال های محکمی در پشت آن باشد .

    یکی از راه های باورسازی همین است . (استدلال سازی )

    یعنی اینکه دلایل زیاد و محکمی در مورد خواسته های خود بسازیم و هرگاه نجواهای ذهنی در ذهن ما شک ایجاد کرد, این دلایل را مکررا در ذهن خود تکرار کنیم .

    وقتی ما دلایلی برای باور های غلط خود می آوریم از آیات قرآن و احادیث برداشت های اشتباهی میکنیم و به جای اینکه این ها ما را هدایت کنند , بدتر ما را گمراه میکنند .

    پس دلیل آوردن درست برای خواسته هایمان را باید بیاموزیم .

    دوستان امیدوارم که استفاده کنید . اینها تجربه ی شخصی بنده بود .

    به امید کامیابی همگی شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  7. -
    الهام گفته:
    مدت عضویت: 2822 روز

    سلام به استاد محبوب و همه دوستان

    به نظر من عدم باور فراوانی دراین جمله کاملا مشخصه و

    ازهمه مهمتر اینکه باور نداریم که خدا اجابت میکنه درخواست وباگفتن این جمله داریم رشوه میدیم به خدا

    دقیقا مانگاه انسانی به خداداربم وخدانیازی به کارهای خیر

    مانداره وماهرکارخیری انجام میدیم درواقع به نفع خودمون

    هست ولی منت میزاریم به خدا وبندگانش

    اگر باور داشته باشیم نعمت وثروت بی انتهاست و

    درمدار ثروت باشیم خدامیدهد

    مانگاه انسانی به خداداریم

    خداانرژیه طبق قانون هرفرکانسی بفرستی ازجنس همون

    فرکانس دریافت میکنی

    ما دراین جمله داریم یه جورایی معامله می کنیم باخدا

    باورهای غلط نسبت به خدا و باور کمبود باعث میشه

    ما ازجنس این جملات استفاده کنیم

    جهان ،جهان باور وفرکانسه

    درواقع تمرکز ما به فقر هست نه فراوانی

    سپاس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  8. -
    حسین بختیاری گفته:
    مدت عضویت: 2847 روز

    با سلام خدمت دوستان عزیز و سید بزرگوار

    من خودم دیدگاهی دارم که در آینده علاوه بر ثروتمند شدن و لذت بردن از نعمت های خداوند(که هم اکنون هم لذت میبرم و بی شمارند) علاقه قلبی من این است که مدرسه های بسیار شیک و با تجهیزات در مناطق محروم کشورمان و در نهایت در دنیا بسازم .

    و قبلا این باور و اشتباهی که سید فرمودن را داشتم(یعنی خدایا تو به من بده منم به بقیه کمک میکنم و مدرسه میسازم.

    خدایا تو که میدونی من انسان درستکار و بخشنده ای هستم پس به من نعمت بده تا منم به بنده هات کمک کنم)

    اما پس از بالا رفتن آگاهی هام به نتایج زیر رسیدم:

    1_ابتدا ما باید ببخشیم که دریافت کنیم اگر درآمدمان یک میلیون هست باید 100هزارتومان آن را ببخشیم نه برای آنکه پول بیشتری وارد زندگی مان شود بلکه برای اینکه خود را ثروتمند میدانیم و از سر بی نیازی ببخشیم.

    زیرا اگر از روی احساس بی نیازی نبخشیم این بخشش کارساز نخواهد شد.

    2_بخاطر اینکه ما فکر میکنیم یک کاری باید انجام دهیم و اگر آن کار [مثلا ساختن مدرسه] را انجام ندهم خداوند از من راضی نخواهد بود و این خود باعث احساس گناه در ما می شود.

    3_سومین مورد این بود که ما فکر میکنیم اگر ما آن کار را انجام ندهیم خداوند این قدرت را ندارد که به وسیله شخص دیگر این کار را انجام دهد(شرک خفی)

    4_ما باید از خداوند ثروت و نعمت را به خاطر اینکه بهترین مخلوق او هستیم درخواست کنیم

    امیدوارم نظر بنده کمکی به شما دوستان کرده باشه.

    صمیمانه از همه شما همسفران عزیزم که با عشق پاسخ می دهید و و برای رشد خود ارزش قائل هستید متشکرم??

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  9. -
    جهان گفته:
    مدت عضویت: 3243 روز

    سلام

    و بنام خداوند بخشنده و مهربان

    چرا ما در برخی از خواسته هامون با تعهدی در قبال اون خواسته, از خداوند درخواستمون رو ادا میکنیم؟

    مثلا خدایا قول میدم که اگر به من این مقدار پول بدی یا ثروت روبدی ,اینقدر به فلان فقیر و نیازمند کمک میکنم و یا فلان

    کار خیر رو میکنم.

    باید بگم که البته که بیش تر جواب هایی که دوستان نوشتن میتونه جواب های درستی باشه.با توجه به دانسته های فعلی

    من این نوع درخواست کردن علاوه بر جواب های دیگر از ضعف ایمان نیز ,هست.

    مثل خدا فکر کنیم.

    اگر من خدا باشم و بنده ام که برای او, همه خوبی ها و بهترین ها رو فراهم کردم و از هر چیز بهترین نوع را به او دادم و

    میخوام بنده ام در بهترین لذت ها زندگی کنه ,وقتی بند ه ام به این سبک درخواست میکنه, چه معنی جز این رو میتونه

    داشته باشه که بنده ام هنوز من رو درک نکرده و متوجه نیست که من همواره بهترین ها رو برای او میخوام و از قبل از

    اینکه بنده ام درخواستی کنه و آرزویی داشته باشه , من همه نیاز ها و رویا ها و آرزو های اون رو براش فراهم کردم و در

    اختیارش قرار دادم.

    در برابر این سبک درخواست کردن من باید این سوال رو از خودم بپرسم که : من خدا رو چطور باور کردم؟

    وقتی با این سبک از خداوند و جهان هستی درخواستم رو بیان میکنم به نوعی نگاه کمونیستی به سیستم مدیریتی خدا دارم.

    که این تفکر رو بیان میکنه: یا همه یا هیچکس.و یا اینکه فکر میکنم خدا میگه: هوووی هواست باشه تک خوری ممنوع .

    اگر من درخواستی تعهد دار از خدا میکنم میتونه دراین باور آمیخته شده باشه که باور دارم که خداوند من رو دوست نداره یا

    اینکه خداوند نمیخواد من از این دنیا لذت ببرم. باور من فرد مهمی در این دنیا نیستم.و یا باور من انسان ارزشمندی نیستم

    رو بدنیال داره.احساس عدم لیاقت مندی.

    به نظر من اگر من اینطور درخواستی از خدا داشته باشم بیان میکنه که من هنوز خدا رو خوب درک نکردم . هنوز نفهمیدم که تنها

    خواسته خداوند خوشبختی من هست . این خدایی که من دارم درسته از نگاهی خدای همه هست , اما این خدا فقط مال

    منه.این خدا فقط مال توئه.این خدا فقط مال اون و مال اونی دیگه هم میتونه باشه. بدون اینکه ازش کم بشه یا بخواد بین ما

    تقسیم بشه.

    من باید باور کنم این خدا مال منه, خدای فقط و فقط مال منه و فقط خوشبختی و ثروت ولذت من رو میخواد.این خدای من کارش

    فقط لذت دادن به منه. باور داشته باشم هر لذتی از طرف خداست.

    من با این نوع درخواست کردم بیان میکنم که:

    >>>به خدا نگاه کمونیستی دارم(نگاه تک خوری ممنوع)

    >>>هنوز خوب خدا رو درک نکردم( نگاهی که بگه این خدا فقط خدای منه.کاری ندارم خدای کسی دیگه هست یا نه , ولی باور داشته

    باشم که این خدا فقط خدای منه.)

    >>>ایمان = باور . ایمان ضعیفی دارم فکر میکنم خدا برای من چیز خوب نمیخواد.

    >>>باور از دست دادن و باور جواب نه شنیدن . باور دارم که ممکنه جواب نه بشنوم پس بزار با این پیشنهاد رضایتش رو

    جلب کنم تا به نوعی جواب نه از خدا نشنوم.

    از طرفی چون هنوز این مفهموم و باور عالی را درک نکردم این سبک درخواست را میکنم .باور اینکه ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست.این موضوع را بار ها و بار ها سید حسین عباس منش عزیز مطرح کرده و من در قالب جدید ترین تجربه خودم بیان میکنم.

    من با ثروتمند شدنم اصلا نیازی ندارم و نیازی نیست به دیگران کمک کنم و یا کار خیری انجام بدهم چون ثرتمند شدن خودش

    خیرترین کار دنیاست.ثروتمند شدن من باعث بسط دادن و گسترش بیش تر جهان هستی میشود.

    در برخی نوشته هام گفته بودم که در حوزه تورهای تفریحی فعالیت دارم .با راه اندازی تنها یک تور ساده و با ورود پول و ثروت به

    حساب من خود به خود سیستم این کار را میکند .درواقع برای برگزاری تورم راننده ماشین بابت جابه جایی مسافران به درآمد و ثروت میرسد هتلدار و باغدار بابت اقامت دادن ما به پول و ثروت میرسد شرکت بیمه گذار بابت خدمات بیمه ای که میدهد به پول و ثروت میرسد لیدر و راهنمای من به پول و ثروت میرسد آژانسی که با او همکاری میکنم بابت مجوز هایی که به من میدهد به پول و ثروت

    میرسد شرکتی که مواد غذایی ام را خرید میکنم شرکتی که محصولات مسافرتی تولید میکند و مسافران از آنها خرید میکند پمپ بنزینی

    که اتوبوس توریستی من از اون سوخت میزند و مردم شهری که تور تفریحی من در اونجا اقامت میکند و از محصولات اونجا خرید

    میکنند و هزاران نفر دیگه که در این چرخه قرار دارند به پول و ثروت میرسند . و من اصلا نیازی نیست به کار خیری مازاد بر این انجام

    دهم.

    ثروتمند شدن من خیرترین کار دانیاست. ثروتمند شدن وظیفه منه و من در این دنیا هستم تا ثروتمند وشاد و در لذت ها زندگی کنم.سیستم و خداوند خودشون حواسشون به همه چیز هست. من نباید شکی به کار کرد این سیستم داشته باشم . همه چیز سر جای درستش هست.

    از موقعی که این سوال زیبا و هوشمندانه مطرح شد من فکر میکنم و احساس میکنم که در این نوع در خواست کردنم ضعف

    ایمان وجود داره .دوستان نونه ها و مثال ها و پاسخ های بسیار عالی دادن که من دیگه اونها رو دوباره تکرار نکردم . از سید

    حسین عباس منش عزیز دوست خوبم سپاس گزارم از طرح این سوال شگفت انگیز و ممنونم که اینقدر با حوصله وهوشمندانه

    به مسیر خوشبختی که همه ما در اون قرار گرقتیم دقت میکنه و کمک میکنه تا لذت ها رو پشت سرمون جا نذاریم.

    از شما دوست خوبم درخواست میکنم تا اگر با نظرمن موافق هستی از طریق ستاره ها رآی خودت رو بدی . این میتونه هم

    میزانی باشه برای من که چقدر با اصل قوانین و این مفاهیم آشنا و نزدیک هستم.

    ان شالله غرق در لذت ها و ثروت ها باشی ازاین جمله زیبای آخر آقای علی کامکار استفاده میکنم و میگم از این به بعد: ثروت ها

    و لذت ها و خوشبختی ها و خدا رو فقط برای خودم بخوام.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای: