شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 134

5014 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    امین توحیدی گفته:
    مدت عضویت: 2573 روز

    ماازاینکه ماداشته باشیم ودیگران نه عذاب وجدان داریم چون بهمون القاکردن که اگرتوداشته باشی ودیگری نه مجازات میشی میشنیدم که عده ای درکودکیم میگفتن اهل بیت پیامبر چیزی نداشتن که بخورن اونافقط همه چی رومیبخشیدن خودشون گرسنه وبدون امکانات میمونن اینکه اسلام باثروت خدیجه ی کبری گسترش پیداکردن کمترمیشنیدم وخوب خودمن حس میکردم ثروت نامردی به بقیه هست نمیگم بخشش نبایدباشه کلا یه راه رسیدن به ثروت بخشش هست امااینکه من باخدام قرارداد ببندم که اگرثروتمندم کنی میبخشم یعنی اینکه احساس لیاقت ندارم که خدابه خاطراینکه من ایمان دارم بهش وبارعایت یه سری موضوعات به من عنایت کنه درصورتیکه من وقتی قدرتشوباورکنم وقتی تنهامنبع رزق روخدابدونم وبه فرکانس رحمتش وثروتش برم به من میده وهرگاه دوربشم ازدستش میدم مانع ذهنی که به وجودمیاره اینه که ماثروت روبرای زندگی خودمون یه خودخواهی میدونیم وعملاماعذاب وجدان داریم ازاینکه خودمون روثروتمندببینیم مامیترسیم که اگرثروت روبرای خودمون دردرجه اول بخوایم ازخدا ومعنویت دوربشیم وفکر میکنیم فقرمارویادخدامیندارزه وحالا که ثروت میخوایم برای دیگران دروحله ی اول میخوایم تا خدا مارو دوست داشته باشه وازش دورنشیم باهم چین قراردادی باخدا یعنی فکرمیکنم خدااگرببینه من همه چی براکمک دیگران میخوام دلش میسوزه ومنوزودتربه هدف میرسونه تابقیه نجات پیداکنن واین باورفراوانی روزیرسوال میبره چراکه همون افرادباایمان به خداوباورهای صحیح ثروتمندمیشن ونیازی به بقیه ندارن وخداعادله که باتغییرفرکانس هاشون اوناروثروتمندمیکنه واصل عدل خداوتوبه پذیری الله همین جاست که هرانسانی خالق زندگی خودش هست وقتی میگم بذارپولدارشم خدایاتادست دیگرانوبگیرم ریشه درکمبوداعتمادبه نفسم داره که میخوام نشون بدم من مغرورنمیشم وظلم نمیکنم چون پولدارهاروظالم وبی اخلاق میدونم وازهم چین عاقبتی ترس برم میداره وهنوزپولدارنشده عذاب وجدان اینودارم که یه عده زیرسلطه ثروتمندان قرارمیگیرن ونکنه منم ازاونابشم درصورتیکه خداعادل ونیروی جهان خیرهست وخداثروت رابرای همه خواسته وبه قول استادخدابیشترازمامشتاق ثروتمند شدن ماهست واین هم قانون جهان هست وقانون جهان ثروت وخیرهست ماازاینکه ماداشته باشیم ودیگران نه عذاب وجدان داریم چون بهمون القاکردن که اگرتوداشته باشی ودیگری نه مجازات میشی میشنیدم که عده ای درکودکیم میگفتن اهل بیت پیامبر چیزی نداشتن که بخورن اونافقط همه چی رومیبخشیدن خودشون گرسنه وبدون امکانات میمونن اینکه اسلام باثروت خدیجه ی کبری گسترش پیداکردن کمترمیشنیدم وخوب خودمن حس میکردم ثروت نامردی به بقیه هست نمیگم بخشش نبایدباشه کلا یه راه رسیدن به ثروت بخشش هست امااینکه من باخدام قرارداد ببندم که اگرثروتمندم کنی میبخشم یعنی اینکه احساس لیاقت ندارم که خدابه خاطراینکه من ایمان دارم بهش وبارعایت یه سری موضوعات به من عنایت کنه درصورتیکه من وقتی قدرتشوباورکنم وقتی تنهامنبع رزق روخدابدونم وبه فرکانس رحمتش وثروتش برم به من میده وهرگاه دوربشم ازدستش میدم دوستان عزیزم خیلی دوستون دارم اینویادتون باشه که من باشمارشدکردم ارزومندارزوهای شیرینتان هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    نگین کریمی گفته:
    مدت عضویت: 3533 روز

    سلام دوستان

    من قبلا یه کامنت گذاشته بودم و نظرم این بود که بخشش اگه به نیت تشکر از نعمت خدا باشه و برای رضای خدا خیلی هم خوبه و توی قرآن هم خیلی راجع به انفاق صحبت شده و … راستش یکمی هم از دوستانی که اصل بخشش به دیگران رو زیر سوال بردند انتقاد داشتم چرا که دقیقا توی قرآن اومده وقتی به کافران گفته شد از رزقی که خدا به شما داده انفاق کنید گفتند چرا به کسانی کمک کنیم که اگر خدا میخواست خودش به اونها میداد…

    اما امروز به یه نکته ای رسیدم و اون این بود که ما در هر شرایطی باید ببخشیم(به قول قرآن در توانگری و تنگدستی). چون وقتی میبخشیم به دست میاریم و خدا برای خودمون بوده که توصیه به انفاق کرده نه برای اینکه ما وظیفه داریم منجی دیگران باشیم.

    نکته بعدی اینکه ما زمانی که از ته دل کار خیری انجام میدیم احساسمون خوبتر میشه چون احساس میکنیم به خدا نزدیکتر شدیم اما وقتی این شرط رو میذاریم و خودمون رو مقید به اینکار میکنیم ممکنه انجامش خیلی احساسمون رو خوب نکنه و بیشتر عذاب وجدان داریم که نکنه اگه انجامش ندیم زیر قولمون به خدا زده باشیم و در واقع از ترس غضب خدا اون کار رو میکنیم. و به نظر من کار خیری که از روی میل و رغبت و اشتیاق و با احساس خوب انجام بدیم حتی اگه یه کمک ناچیز باشه تاثیرش خیلی بیشتره از کاری که از روی اجبار و اکراه و عذاب وجدان انجام بدیم ولی در مقیاس بزرگ… چون مهمترین مسئله اینه که احساس ما خوب باشه.

    نکته جالبی هم که بعد از خوندن کامنتها فهمیدم این بود که ما در ته ذهنمون احساس لیاقت برای داشتن ثروت نمیکنیم و احتمالا چون فکر میکنیم اگر ثروتمند بشیم آدم بدی میشیم و از راه خدا منحرف میشیم میخواهیم با این تعهد به خودمون و خدا تضمین بدیم که قول میدم از این ثروت در راههای درست استفاده کنم!!!! من فکر میکنم در فرهنگ ما ایرانی ها این احساس عدم لیاقت و نداشتن عزت نفس به شدت پاشنه آشیله هممونه. در رابطه با داشتن ثروت شادی خوشبختی آرامش لذت بردن از زندگی و خلاصه داشتن بهترین ها احساس لیاقت نمیکنیم که یه بخشش به خاطر آموزه های دینی و اعتقادی نادرستیه که بهمون خوروندند و بخش دیگه اش به خاطر مشکلات جامعه و ناخواسته های زیادی که همواره باهاشون درگیر بودیم و باور کردیم که ما لیاقت یه زندگی ایده آل رو نداریم…

    استاد میخوام اعتراف کنم که اولش یکمی زود قضاوتتون کردم و با خودم گفتم شما که این جایگاه رو دارید و اینقدر دیگران قبولتون دارند و تاثیرگذارید چرا باید این حرفها رو بزنید و فکر میکردم با این کار اصل کمک کردن و انفاق رو در ذهن ما دارید زیر سوال میبرید. بیشتر که فکر کردم تازه متوجه شدم منظورتون اصلا این نبوده.

    ازتون یه خواهش دارم اونم اینکه برای من و کسانی که هنوز موفق به خرید حصول کشف قوانین زندگی نشدند بیشتر راهنمایی کنید چه راه حلی برای کشف سریع این کدهای مخرب وجود داره؟

    ازتون ممنونم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    خالقیار گفته:
    مدت عضویت: 3025 روز

    خدایا سپاسگزارم خدایا شکرت خدایا سپاس .

    خدایا بابت زحمات و رهنمائی استاد بزرگوار مان رفیق عباس منش و گروه تحقیقاتی ثروت ، عزت ، خوشی ، خوشبختی ، هدایتگر مان سپاسگرام.

    و ممنون از تمام همفرکانس های عزیزم از نظریات فوق العاده شان که یک دنیا آموزش و پرورش ذهن است. خدای سپاسگزارم .

    عباس منش دین ، دینا من تغیر دادی و بسیار به زودی اعلام نتیجه خواهد کرد.

    ممننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننون ، سپاسگزارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    گیتی گلچین مقدم گفته:
    مدت عضویت: 2483 روز

    با سلام و احترام خدمت جناب عباسمنش عزیز و دوستان نازنین

    در ارتباط بااین ایده اینکه اگر ثروتمند شوم بخشی از آن را به کار خیر اختصاص میدم در باطن خوب و قابل درک است و به نظر امری خیر خواهانه و خدا پسند میاید ولی در رابطه با جذب فراوانی در درگاه خداوند سبحان میتواند این شبهه را ایجاد نماید که قدرت روزی رسانی من از کمک به خانواده فقیر بیشتراز خواست خداست آیا خداوند خود قادر به فرستادن برکت و روزی به انان نیست؟از سمت دیگه غده ای میخواهند واسطه خیر الهی باشند و به واسطه ثروت و برکت الهی کار خیری را انجام دهند که مشخص نیست آیا این نیت واقعی است یا خیر و آیا نیت این فرد در رابطه با کار خیر تحت الشعاع ارتعاش این نیت قرار میگیرد یا خیر،بسیاری از ما اینطور فکر میکنیم که اگر ثروتمند شویم چنان و چنین میکنیم که به نظر نوع شروط احساسی برای خداوند متعال است البته نیت شاید خیرخواهانه باشد ولی کاش بدانیم چطورجذب فراوانی داشته باشیم نیت به ذات خود بسیار خیر است ولی به نظر ارتعاش ثروت را تحت الشعاع قرار میده ولی سوال مهم اینجاست دراین شرایط چه باید کرد .ممنون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    مژگان لادانی گفته:
    مدت عضویت: 2486 روز

    با سلام و خسته نباشید به استاد و همه ی فعالان سایت

    به نظر بنده اولین مشکل در این درخواست معامله کردن با خداوند است به طوری که اول خداوند به ما چیزی بدهد تا ما در راه رضای خودش خرج کنیم.

    دوم اینکه احساس میکنم در این در خواست در لایه های خیلی درونی یه احساس عذاب وجدان در مورد ثروتمند شدن داره که ما باید برای اون پول و ثروت یه بخشی را به کار خیر بدیم تا احساس عذاب وجدان خودمون را کم کنیم. و مورد اخر اینکه بخشش در هر سطحی از ثروت که ما داشته باشیم میتونیم انجام بدیم نه اینکه منتظر ثروتمند شدن باشیم تا ببخشیم.و هر بخششی که حتی کوچک داشته باشیم چندین برابرش به زندگی ما باز میگرده و این یک اصل هست.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    الهه حیدری گفته:
    مدت عضویت: 2523 روز

    سلام خدمت استاد عباسمنش عزیز و دوستان که مطالب رامیخونند

    سوال مسابقه موانع ذهنی چیست ؟

    ببینید دوستان آنچه که من میدونم اینکه از خداوند ثروت بخوایم بدنیست بلکه عالی هم هست مگر سلیمان نبی ثروت نمیخواست اونم میخواست حتی بیشتر از اونچه که کسی فکرشا بکنه و بدون شرط وشروط خداوند هم بهش عنایت کرد اولا که ترمز عدم لیاقت را نداشت فکر نمیکرد که فروانی براش نیست و این ترمز را هم نداشت و اینکه نمیتونه بهش برسه و حق خودش میدونست

    و خودش را بهترین کس برای این همه داشته میدانست سطل اش را بزرگ برداشت و اینکه ترمز عدم رحمت خداوند راهم نداشت سلیمان ایمان داشت خداوند رحمتش بی نهایت و میدونست بهش هرآنچه را بخواد میده باور داره که اسطوره ثروت وقدرت ام شد

    حالا اگر من از خداوند یه چیزی میخوام کنارش شرطم میگذارم چونکه ته دلم باور ندارم خداوند وهاب و رحیم مثل یه انسان باهاش رفتار میکنم بده بستان راه میندازم و این انرژی قوی و با باورم محدود ش میکنم بافرکانس و احساسم میگم منکه لایق خواستن بدون شرط نیستم

    ثروت خواستن یه گونی پول از آسمان نیست راهها و مسیرها وایده ها ست که میاد مثل جف بزورس مدیر آمازون . ایده آمازون در راه سفر به ذهنش رسید وبهش گفته شد وشرکتش را در کاراژ خونه اش راه انداخت والان 57 میلیارد دلار درآمدش برآورد شده شکر خدا

    پس به قول استاد عباسمنش اکر کسی تونست به جایی برسه من هم میتونم و فقط مسیرها وقانون ها را بشناسیم و از مسیرش بریم …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    سالار نظیف حسنی گفته:
    مدت عضویت: 3418 روز

    Salar Nazifhasani:

    سلام خدمت همه دوستان گلم و استاد عزیزم

    استاد جان خدارو شکر که در کنارمون هستید و در مسیر یکتاپرستی، ثروت،شادی،سلامتی و سعادت هر دو جهان برای کمک به ما و کسانی که می‌خواهند هدایت شوند، قدم برمی دارید

    سپاسگزارم بابت همه چیز??

    کدهای مخرب و ترمزهایی که پشت این باور وجود دارند عبارتند از:

    ???????

    ۱) ممکنه که ثروت منو از خدا دور کنه پس بزار به خدا بگم که میخوام با پول و ثروت به کارهای خیر بپردازم (پول معنوی نیست)

    ۲) خدا برامون تعیین تکلیف می‌کنه و تصمیم میگیره و ممکنه اگه ثروت به صلاحم نباشه،بهم ثروت نده،پس بزار بهش بگم که میخوام با این پول به کارهای خیر بپردازم تا بهم ثروت بده (عدم درک سیستمی بودن جهان)

    ۳) باور این که پدر و مادر و جامعه و مردم در اولویت هستند و من باید اول به اونا کمک کنم تا خوشبخت باشند ، ((احساس عدم لیاقت در خود) (عدم درک اصلی ترین قانون جهان که فرکانس و باورهای هر کس تعیین کننده سرنوشت اوست))

    ۴) همه انسانها به ثروت دسترسی ندارند و من باید ثروتمند شوم تا بتونم به مردم کمک کنم و عدالت رو برقرار کنم، (باور کمبود و بی عدالتی)

    ۵) با کمک به مردم و کسب محبوبیت نزد دیگران و مشهور شدن و حمایت مردم ( شرک ورزیدن)

    ۶) باور اینکه ثروت در کل چیز بدیه ولی میشه ازش درست هم استفاده کرد،پس خدا جون من می‌خوام ازش درست استفاده کنم و به بنده هات ببخشم پس بهم ثروت بده (معنوی نبودن پول و ثروت)

    ۷) باور اینکه باید ثروتمندان به فقرا کمک کنن ومن می‌خوام ثروتمند بشم تا به فقرا کمک کنم، کسی که این باور رو داره، احتمالا خودش هم ته ذهنش این باور هست که ثروتمندان دیگر هم باید به خود او کمک کنند و چشمش به دست بندگان خداست و این یعنی شرک?

    و اما باورهای جایگزین

    ?????

    ۱) کار کردن روی باور فراوانی و اینکه نعمتهای خداوند بی نهایت هستند و اگر درختان قلم و دریاها مرکب شوند نمی‌توانند نعمتهای خداوند را بشمارند

    ۲) من بهترینم و لایق بهترینها هستم، لایق پول،ثروت،سلامتی،روابط عالی

    باور اینکه سرنوشت من اینه که انقد ثروت داشته باشم که نتونم بشمرمش

    ۳) تنها قدرت جهان الله یکتاست،خداوند مالک همه چیز هست

    ۴) معنوی ترین کار جهان ثروتمند شدنه

    ۵)جهان هستی فقط و فقط به باورهای من پاسخ میده، و به هر چیزی که توجه و تمرکز کنم همون رو وارد زندگیم میکنه

    ۶) همه انسانها به یک اندازه به نعمت و ثروت دسترسی دارند

    ۷) اول باید باور کنم و ببخشم تا بدست بیاورم نه اینکه اول بدست بیارم و باور کنم بعد به دستش بیارم

    ? در پایان چند آیه در مورد انفاق هست که براتون میگذارم که استفاده کنید

    موفق باشید در پناه الله یکتا??

    «إِنَّ الَّذِینَ یتْلُونَ کتابَ اللَّهِ وَ أَقامُوا الصَّلاهَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِیهً یرْجُونَ تِجارَهً لَنْ تَبُورَ »، 

    «کسانی که کتاب الهی را تلاوت می‏کنند، و نماز را بر پا می‏دارند، و از آنچه به آنها روزی داده‏ایم در پنهان و آشکار انفاق می‏کنند، آنها امید تجارتی دارند که نابودی و فساد و کساد در آن نیست.»

    «قُلْ إِنَّ رَبِّی یبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ یقْدِرُ لَهُ وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَی‏ءٍ فَهُوَ یخْلِفُهُ وَ هُوَ خَیرُ الرَّازِقِینَ »

    «بگو: پروردگارم روزی را برای هر کس بخواهد (هر کس که در مدار ثروت باشد) توسعه می‏دهد و برای هر کس بخواهد (هر کس که در مدار فقر باشد) تنگ می‏سازد، و هر چیزی را (در راه او) انفاق کنید جای آن را پر می‏کند و او بهترین روزی دهندگان است.»

    وَمَا أَنفَقْتُم مِّن شَیْءٍ فَهُوَ یُخْلِفُهُ وَهُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ( ؛ « و هر چیزی را که در راه او انفاق کنید، عوض آن را می دهد و او بهترین روزی دهندگان است».

    «مثل الذین ینفقون اموالهم فی سبیل الله کمثل حبه انبتت سبع سنابل فی کل سنبله مائه حبه و الله یضاعف لمن یشاء و الله واسع علیم » .

    «کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق می کنند، بسان بذری هستند که هفت خوشه برویاند که در هر خوشه یک صد دانه باشد، و خداوند برای هر کسی بخواهد دو یا چند برابر می کند (رحمت) خدا وسیع و او دانا است » .

    الذین ینفقون فی السراء والضراء…

    همانها که در توانگری و تنگدستی انفاق می‌کنند؛ و خشم خود را فرو می‌برند؛ و از خطای مردم می‌گذرند، و خدا نیکوکاران را دوست دارد.»

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    حمید (در جستجوی سعادت) گفته:
    مدت عضویت: 2651 روز

    به نام آنکه جان را فکرت آموخت

    چراغ دل به نور جان برافروخت

    سلام عرض می‌کنم خدمت شما استاد عباس‌منش عزیز و تمامی همکاران عزیزتان و همه دوستانی که در مدار این سایت قرار دارند و از آن بازدید می‌کنند.

    نکاتی که بنده به ذهنم رسید در خصوص موانع ذهنی و ترمزهایی که مانع رسیدن ما به ثروت می‌شوند از این قرار است:

    اول: اینکه باور نداریم که این نعمتها به ما داده شود.

    دوم: خود را لایق و سزاوار دریافت این ثروتها نمی‌دانیم.

    سوم: آنقدر در روزمرگی گیر افتاده‌ایم که در ضمیر ناخودآگاه پذیرفته‌ایم که دسترسی به این ثروتها غیرممکن است.

    چهارم: خلاف قانون جاذبه (قانون جذب) عمل می‌کنیم و به جای آنکه بتوانیم آنقدر برای دریافت ثروتها و نعمتها احساس خوب داشته باشیم که گویی پیشتر آنها را دریافت کرده‌ایم، به نبود آنها عادت کرده‌ایم و بیشتر نعمتها و ثروتها را از خود دور می‌کنیم.

    پنجم: اینکه آگاه نیستیم که خداوند از درون ما به خودمان آگاه‌تر است و آنچه را بر زبان می‌گوییم اما در قلبمان چیز دیگری باشد بهتر از ما می‌داند پس بهتر است زبانمان با قلبمان یکی شود.

    ششم: ناخودآگاه به موفقیت و ثروت حسادت می‌ورزیم و به جای تحسین کردن موفقیت‌ها و ثروت‌ها، آن را از خودمان دور می‌کنیم.

    هفتم کسی که با درآمد حتی ناچیز و حداقلی خود، سهم خدا را از حسابش جدا می‌کند و انفاق می‌کند، خودش را به خدا و به خودش ثابت می‌کند و اگر هزاران برابر پولی که الان دارد نیز دریافت کند باز هم بخشش خواهد کرد و نیازی به قول و قرار گذاشتن با خدا نیست؛ خدا به درون ما از خود ما آگاه‌تر است.

    هشتم ممکن است احساس ‌کنیم آدم خوبی نیستیم و با ثروتمند شدن و انجام کارهای خیر سعی می‌کنیم انسان بهتری بشویم که این باور از آن ور بوم افتادن است یعنی دیگر نمی‌گوییم ثروتمندان انسانهای بد و مغروری هستند، بلکه این من هستم که انسان خودخواهی هستم و با ثروتمند شدن می‌خواهم بخشش و انفاق کنم و کارهای خیر انجام دهم و در پیشگاه خداوند به انسان شایسته‌ای مبدل شوم!!!

    نهم: هنوز تکامل خود را طی نکرده‌ایم. وقتی هنوز تکامل خود را طی نکرده‌ایم چطور می‌توانیم در خصوص آینده تصمیم بگیریم. ما می‌توانیم برای آینده برنامه‌ریزی کنیم اما نمی‌توانیم تعیین کنیم که وقتی به آینده رسیدیم دقیقا چه کارهایی انجام خواهیم داد. شاید امروز تصمیمی بگیریم ولی وقتی به شرایط ایده‌آل خود رسیدیم قدری تأمل کنیم و ببینیم تصمیمی که دیروز گرفته بودیم برای امروز مناسب نیست.

    مغز من در هر موقعیتی، تنها فرمان‌های مختص همان موقعیت را صادر می‌کند و من تنها قادر به تصمیم‌گیری در همان شرایط هستم. به طور مثال فرض کنید من کسی باشم که بهترین خانه‌ای که دارم 150 میلیون تومان ارزش داشته باشد، زمانی که بشنوم یک نفر سالیانه 5 میلیارد تومان هزینه نگهداری و مالیات خانه‌اش را می‌پردازد، مغز من چطور این موضوع را هضم و درک خواهد کرد؟؟؟!!!

    نکته پایانی: من که هنوز ثروتی به دست نیاورده‌ام، قطعا نمی‌توانم در خصوص چگونگی مصرف آن اعلام نظر کنم!!!

    من وقتی در جنوب شهر زندگی می‌کنم و همیشه متکدیان زیادی را در خیابان می‌بینم و دلم به حال آنها می‌سوزد فورا تصمیمات احساسی می‌گیرم اما وقتی محل کارم، محل زندگی‌ام و تفریحات من در شمال شهر باشد که به ندرت چنین افرادی را ببینم، آن وقت نوع تصمیم من متفاوت خواهد بود. پس من نمی‌توانم برای لحظه‌ای که در آن نیستم تصمیم عملی بگیرم که چه خواهم کرد؛ من فقط می‌توانم در خصوص زمان فعلی و زمانی که اکنون در آن هستم تصمیم عملی و اجرایی بگیرم.

    ببخشید که متن من کمی طولانی شود. آرزوی موفقیت و سربلندی و ثروت و سلامتی برای همه شما دوستان عزیز از خداوند متعال خواستارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    ماندانا گلبانگى گفته:
    مدت عضویت: 3501 روز

    سلام خدمت جناب عباس منش و خانواده بزرگم?

    من از آذر ماه ١٣٩٣ با این مجموعه آشنا شدم

    بزرگترین قانون کائنات قانون جذب

    وقتى از خدا میخوایم که به ما بده تا به دگران کمک کنیم ،ناخودآگاه ذهن ما همون لحظه رو تصور میکنه،

    در حال کمک کردن به افراد نیاز من ،بى خانمان،گرسنه و…

    تصویرى که ما در ذهنمون میسازیم و دقیقا احساساتى میشیم حتى ممکنه اشک هم بریزیم از وضعیت اسفناکى که اون افراد دارن

    این موضوع تمام تمرکز مارو میگیره

    توجه:

    کائنات به خواسته و کلام ما توجه نداره، به تمرکز و احساسى که به او مورد میدیم جواب میده?

    نتیجه اینکه ما همیشه در همون خواستمون میمونیم

    خواسته??درسته

    جواب همیشه بله است??

    ولى یک قدم قابل توجه که مارو به خواستمون میرسونه ،که همون احساس خوب داشتنِ??درست نیست

    مورد دومى که به دهنم رسید اینه که ما نمیتونیم به کسى کمک کنیم مگر اینکه خودش بخواد

    اگه به کسى کمک کنیم و در همون فضا بمونیم که اون طرف رو بخوایم بلند کنیم بعد از مدتى ما هم مثل اون میشیم

    این دو مورد رو من به شخصه تجربه کردم

    مصداق مثال:کسى که خوابه رو میشه بیدار کرد ولى کسى که خودشو به خواب زده هیچ وقت نمیتون بیدار کنى

    در پناه داى یکتا

    شاد

    ثروتمند

    سعادتمند و پیروز باشید?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    نسرین موفق گفته:
    مدت عضویت: 2768 روز

    سلام استا عزیز و دوستان گرامی ام

    باور های مخرب زیادی به ذهنم رسید ولی چندتا از مهمترین اونها مینویسم

    هرجقدر که ثروت من تر شوم مسئولیت های من زیادتر میشود

    هر چقدر که ثروتمندتر شوم بیشتر از راه خدا منحرف میشوم

    ثروتمند شدن لیاقت میخواهد و من لیاقت ندارم

    کبود ثروت در جهان وجود دارد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: